امام خمینى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را كه مـى بایــست ابـلاغ كنـد ، گفته بـود و در عمـل نیز تـمام هستیـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـكار گرفته بـود . اینك در آستـانه نیمه خـرداد سـال 1368 خـود را آماده ملاقات عزیزى مى كرد كه تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او ، در مـقابل هیچ قدرتى خـم نشده ، و چشـمانش جز براى او گریه نكرده بـود . سروده هاى عارفانه اش همه حاكى از درد فـراق و بیان عطـش لحظه وصال محبوب بـود . و اینك ایـن لحظه شكـوهمنـد بـراى او ، و جانــكاه و تحمل ناپذیر بـراى پیروانـش ، فـرا مـى رسید . او خـود در وصیتنامه اش نـوشـته است : با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جایگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمان و رحیـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصیر بپذیـرد و از مـلت امیدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصیـرها بـپذیـرنـد و بـا قــدرت و تصمیـم و اراده بــه پیش بروند .
شگفت آنكه امام خمینـى در یكـى ازغزلیاتـش كه چنـد سال قبل از رحلت سروده است:
انتظار فرج از نیمه خرداد كشم سالها مى گذرد حادثه ها مى آید
ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سیزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود . قــلبـى از كار ایستـاد كه میلیـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـویت احیاء كرده بـود . بــه وسیله دوربین مخفـى اى كه تـوسط دوستان امــام در بیمارستان نصب شده بـود روزهاى بیمارى و جریان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى كه گوشه هایـى از حالات معنوى و آرامـش امام در ایـن ایـام از تلویزیون پخـش شـد غوغایى در دلها بر افكند كه وصف آن جــز با بودن در آن فضا ممكـن نیست . لبها دائمـا به ذكـر خـدا در حـركت بود.
در آخرین شب زندگى و در حالى كه چند عمل جراحى سخت و طولانى درسن 87 سالگى تحمل كرده بود و چندیـن سرم به دستهاى مباركـش وصل بـود نافله شب مى خـواند و قـرآن تلاوت مـى كرد . در ساعات آخر ، طمانینه و آرامشى ملكـوتـى داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانیت خـدا و رسالت پیـامبـر اكرم (ص) را زمـزمه مـى كـرد و بـا چنیـن حــالتى بـود كه روحـش به ملكـوت اعاء پرواز كرد . وقتى كه خبر رحلت امــام منتشر شـد ، گـویـى زلزله اى عظیـم رخ داده است ، بغضها تـركیـد و سرتاسر ایران و همـه كانـونهایـى كـه در جـهان بـا نام و پیام امام خمینـى آشـنا بـودنـد یــكپارچه گـریستند و بـر سر و سینه زدنـد . هیچ قلـم و بیـانـى قـادر نیست ابعاد حـادثه را و امواج احساسات غیر قابل كنترل مردم را در آن روزها تـوصیف كند.
مـردم ایـران و مسلمانان انقلابى ، حق داشتـند این چنیـن ضجه كـنند و صحنه هایى پدید آورند كه در تاریخ نمونه اى بـدیـن حجم و عظـمت براى آن سراغ نداریـم. آنان كسـى را از دست داده بـودند كـه عـزت پـایمال شـده شان را بـاز گـردانده بود ، دست شاهان ستمگر ودستهاى غارتگران آمریكایى و غربـى را از سرزمینشان كـوتاه كرده بود ، اسلام را احیاء كـرده بــود ، مسلمیـن را عــزت بـخـشیـده ، جمهـورى اسلامـى را بـر پـا كـرده بـود ، رو در روى همـه قـدرتهاى جهـنمـى و شیـطانـى دنیا ایستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازى و طـرح كـودتا و آشـوب و فتنه داخلـى و خارجـى مقاومت كرده بود و 8 سـال دفـاعى را فـرمانـدهـى كرده بـود كه در جبهه مقابلـش دشمنـى قـرار داشت كه آشكارا از سـوى هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمایت همه جانبه مـى شـد . مردم ،رهبر محبـوب و مرجع دینـى خـود و منادى اسلام راستیـن را از دست داده بـودند .
شایـد كسانـى كه قـادر به درك و هضـم ایـن مفاهیـم نیستنـد ، اگـر حالات مردم را در فیـلمهاى مـراسـم تودیع و تشییع و خاكسپارى پیكر مطهر امام خمینـى مشاهده كنـنـد و خـبر مرگ دهها تـن كه در مقابل سنگینـى ایـن حادثه تاب تحمـل نیـاورده و قـلبـشان از كار ایستـاده بـود را بشنـوند و پیكرهایى كه یكـى پـس از دیـگرى از شـدت تـاثـر بیهوش شـده ، بر روى دسـتها در امـواج جمعیت به سـوى درمانگاهها روانه مى شـدند را در فیلمها و عكسها ببیننـد ، در تفسیر ایـن واقعیتها درمانده شوند .
امـا آنـانكه عشـق را مـى شنـاسنـد و تجـربـه كـرده انـد ، مشكلـى نـخواهند داشت . حقیقـتا مردم ایران عاشق امام خمینى بـودند و چـه شعار زیبا و گـویایى در سالگرد رحلتـش انتخاب كرده بـودند كه :
عشق به خمینـى عشق به همه خوبیهاست .
روز چهاردهم 1368 ، مجلس خبرگان رهـبـر تشكیل گردیـد و پـس از قرائت وصیتنامه امـام خمینى تـوسـط حضرت آیـه الله خامنه اى كه دو ساعت و نیـم طـول كشید ، بحث و تبـادل نظر براى تعییـن جانشینـى امام خمینـى و رهبر انقلاب اسلامـى آغاز شد و پـس از چندیـن ساعت سـرانجام حضرت آیـه الله خامنه اى ( رئیـس جمهور وقت ) كه خود از شـاگـردان امـام خمینـى ـ سلام الله علیه ـ و از چهره هاى درخشـان انقلاب اسلامـى و از یـاوران قیـام 15 خـرداد بـود و در تـمـام دوران نهضت امـام در همـه فـراز و نشیبها در جـمع دیگـر یــاوران انـقلاب جـانبـازى كرده بود ، به اتفاق آرا براى ایـن رسالـت خطیر بـرگـزیده شد . سالها بـود كه غـربی ها و عوامل تحت حمایتشان در داخل كشـور كه از شكست دادن امـام مأیـوس شـده بـودند وعده زمان مرگ امـام را مى دادند.
اما هـوشمندى ملت ایران و انتخاب سریع و شایسته خـبرگان و حمایـت فـرزنـدان و پیـروان امـام همه امیدهاى ضـد انقلاب را بـر بـاد دادنـد و نه تنها رحلت امـام پایان راه او نبـود بلكه در واقع عصر امام خمینـى در پهـنه اى وسیعـتر از گـذشـته آغاز شده بـود . مگر اندیشه و خـوبى و معنویت و حقیقت مى میرد ؟ روز و شـب پانزدهـم خرداد 67 میلونها نفر از مردن تهران و سـوگوارانى كه از شهرها و روستاها آمـده بـودند ، در محل مصلاى بـزرگ تهـران اجتماع كردنـد تـا بـراى آخـریـن بـار با پیكر مطهر مـردى كه بـا قیـامش قـامت خمیـده ارزشها و كرامتها را در عصر سیاه ستـم استـوار كرده و در دنیا نهـضتـى از خـدا خواهى و باز گشت به فطرت انسانى آغاز كرده بود ، وداع كنند.
هیچ اثرى از تشریـفات بـى روح مـرسـوم در مراسـم رسمى نبـود . همه چیز بسیجى ، مردمى وعاشقانه بـود. پیـكر پاك و سبز پوش امـام بـر بـالاى بـلنـدى و در حلـقه میلیـونها نفـر از جمعیت مـاتـم زده چـون نگینى مى درخشید . هر كس به زبان خویـش با امامـش زمـزمه مى كرد و اشك مـى ریخت . سـرتاسـر اتـوبان و راههاى منتهى به مصلـى مملـو از جمعیت سیاهپوش بود .
پـرچمهاى عزا بـر در و دیـوار شهر آویخته و آواى قرآن از تمام مساجد و مراكـز و ادارات و مـنازل بگـوش مـى رسیـد . شـب كـه فـرا رسیـد هزاران شمع بیاد مشعلـى كه امـام افـروخـته است ، در بیابـان مصلـى و تپه هـاى اطـراف آن روشـن شـد . خـانـواده هـاى داغدار گرداگرد شمعـها نشسته و چشمانشان بر بلنداى نـورانـى دوخته شـده بود .
فریاد یا حسیـن بسیجیان كه احساس یتیمى مـى كـردنـد و بــر سـر و سینه مـى زدنـد فـضا را عـاشـورایـى كرده بـود . بـاور اینـكـه دیـگر صداى دلنشیـن امام خمینـى را در حسینیه جماران نخـواهند شنید ، طاقتـها را بـرده بـود . مـردم شـب را در كـنار پیـكـر امـام بـه صبـح رسانیدند . در نخستنى ساعت بامداد شانزده خــرداد ، میـلـونهـا تـن به امامت آیت الله العظمـى گلپایگانى(ره) با چشمانى اشكبار برپیكر امام نماز گذاردند .
انبـوهى جمعیت و شكوه حماسه حضـور مـردم در روز ورود امام خمینى به كشـور در 12 بهمـن 1357 و تـكـرار گسـتـرده تـر ایـن حماسـه در مـراسـم تشییع پیكر امام ، از شگفـتیهاى تـاریخ اسـت . خـبرگـزاریهاى رسمـى جهـانـى جمعیت استقبال كننده را در سال 1357 تا 6 میلیـون نفر و جمعیت حاضـر در مــراسـم تشییـع را تا 9 میلیـون نفر تخمیـن زدند و ایـن در حالى بـود كه طى دوران 11 سـاله حكومت امام خمینى بـواسطه اتحـاد كشـورها غربـى و شرقى در دشمنى با انـقلاب و تحمیل جنگ 8 ساله و صـدهـا تـوطـئه دیـگـر آنـان ، مردم ایـران سخـتیها و مشكلات فـراوانـى را تحـمـل كرده و عزیزان بى شمارى را در ایـن راه از دست داده بـودند و طـبعا مـى بـایـست بـتدرج خسته و دلسرد شـده باشنـد امـا هرگز اینچنیـن نشـد . نسل پرورش یـافـته در مكتب الـهى امام خمینى به ایـن فرمـوده امام ایـمان كامـل داشـت كه در جهـان حجـم تحمل زحمـتها و رنجها و فداكاریها و جان نثـاریها ومحرومیتها مناسب حجـم بـزرگى مقصـود و ارزشمندى رتـبـه آن است پـس از آنـكه مراسـم تـدفیـن به علت شـدت احسـاسات عـزاداران امـكان ادامـه نیافت ، طـى اطلاعیه هاى مـكرر از رادیـو اعلام شـد كـه مـردم بـه خانه هایشان بازگردند ، مراسـم به بعد مـوكـول شــده و زمــان آن بعـدا اعلام شد . براى مسئولیـن تـردیـدى نـبـود كه هر چه زمان بگذرد صـدها هزار تـن از علاقه مندان دیگر امـام كـه از شهـرهاى دور راهـى تهران شده اند نیز بر جمعیت تشییع كننـده افـزوده خـواهـد شـد ، ناگزیر در بعدازظهر همان روز مراسم تـدفین بـا همان احساسات و بـه دشـوارى انـجـام شـد كـه گـوشـه هـایـى از این مـراسـم بـوسیـله خبرنگـاران بـه جهان مخابره شـد و بدین سان رحلت امام خمینـى نیز همچـون حیاتـش منـشاء بیـدارى و نهضتـى دوباره شـد و راه و یادش جاودانه گردید چرا كـه او حقیـقت بـود و حقیقت همیشه زنـده است و فنا ناپذیر.
منبع:
تبیان استان مرکزی
سالها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
بسم الله الرحمن الرحیم
با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر میكنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم. و از خدای رحمان و رحیم میخواهم كه عذرم را در كوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیردو از ملت امیدوارم كه عذرم را در كوتاهیها و قصور و تقصیرها بپذیرند. و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند كه با رفتن یك خدمتگزار درسدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد كه خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند، والله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.
والسلام علیكم و علی عبادالله الصالحین و رحمةالله و بركاته
26بهمن 1361 ، 1 جمادی الثانی 1403
روحالله الموسوی الخمینی
سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران
هر چه از خرداد 68 می گذرددلهای داغدار از غم هجنران آن عزیز یگانه ، اندوهناک تر وسرشک نهفته در دیده عاشقان دلباخته او بر دامن بستر دریای گهر جاری تر می گردد.
16 سال گذشت ، 16 سال از آن روز تلخ پر خاطره فراموش نشدنی می گذرد ، وما اکنون در آستانه ورود به شانزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه قرار گرفته ایم . خاطره شکوهمند زندگی ودرگذشت او نیز حیاتی دیگر وعظمتی دیگر بود که هرگز از اذهان وافکار زدوده نخواهد شد.
ما از آن بزرگوار چه تصویری در ذهن داریم ؟ آیا نه این است که در برابر چشمهای مشتاق نسل امروز وفردا بیش از آنکه جلوه جمال معنوی اش را ترسیم کرده باشیم ، به ترسیم جلوه هایی از جلال وجبروت او که البته آن نیز جلوه ای از جلوات وجود اوست ، روی آوریم ؟
نام امام خمینی به حق ، با طلابت روح وعزت نفس وشکوه شخصیت وثبات قدم وقاطعیت داشتن وانقلابی بودن واستوار ماندن مترادف است واینهمه نه تنها تمامی ابعاد وجودی عزیز نیست ، بلکه اگر منفک ومجرد از جوهر اصلی هویت ووجه غالب شخصیت او که همان (( خلق عظیم محمدی )) است در نظر گرفته شود ، به نوعی تحریف وانحراف در شناخت حقیقت حیات پر برکتش منجر خواهد شد . مگر نه این است که از میان سه عنصر اساسی مؤثر در پیشرفت یعنی علی (ع) وثروت خدیجه (س) وخلق عظیم محمد (ص) ، اگر بنا باشد یکی را به عنوان اصل واساس ومبنا ونتیجتاً امر مقدم ووجه غالب وجوهر اصلی بازیابی وبازشناسی کنیم آن یک بدون تردید همان خواهد بود که مصداق آیه کریمه « وانک لعلی خلق عظیم » است ؟
خلق عظیم محمدی ، منبعث از عرفان الهی وعشق ملکوتی ورحمت دینی ووارستگی از انواع پرستش های دنیوی « مقام پرستی ، شهرت پرستی ، قدرت پرستی ، مدح وثناپرستی و…» ودر یک کلام منبعث از خداپرستی وعشق به بندگان خدا وآفریده های رنگارنگ خداوند است ودریای وجود پر برکت امام خمینی رضوان الله علیه قطره ای از خلق محمدی وعرفان حقیقی الهی را همچون گوهری ناب در صدف سینه خویش داشت . وهم از این منظر عظیم بود که مردم – به عنوان آفریده های او حاملان بار امانت او ، صاحبان اصلی حکومت وولی نعمت های همه حاکمان وپیشوایان – صمیمانه عشق می ورزیدند .
امام خمینی (ره) در بیستم جمادی الثانی 1320 قمری برابر با 30 شهریور 1281 ، مصادف با روز ولادت فرخنده بانوی بزرگ اسلام ، حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها ، در شهرستان خمین دیده به جهان گشود . این مولود از تبار قهرمان توحید ، ابراهیم خلیل واز سلاله پاک محمدوآل محمد ب.د که بارها جهان را به لرزه درآورد، بتهای جدید را شکست وندای توحید را در قلبهای مشرکین غرب وقاره ها وخانه های کفر وشرک طنین انداز کرد .
پدر ایشان آیت الله شهید سید مصطفی موسوی فرزند برومند مرحوم سید احمد و مادر بزرگوارشان بانو هاجر دختر مرحوم آیت الله میرزا احمد ، از عالمان ومدسان والا مقام بود .
در پنج سالگی بود که پدر بزرگوارشان با توطئه اشرار در سن 47 سالگی و در نیمه را ه خمین واراک به شهادت رسید ودر نجف اشرف به خاک سپرده شد .
با شهادت پدر ، حضرت امام (ره ) تحت سرپرستی عمه بزرگوارشان « بانو صاحبه » ومادر گرامیش « بانو هاجر » قرار گرفت .تحصیلات ابتدایی وخواندن ونوشتن وتعلیم خط را تا سن 15 سالگی در خمین ، نزد اساتید منطقه فرا گرفت وسپس به تحصیل علوم اسلامی پرداخت صرف و نحو ومنطق را نزد برادر بزرگوارش ، حضرت آیت الله پسندیده آموخت و تا سال 1338 قمری ، مقدمات را در محضر ایشان ادامه داد . سپس به حوزه علمیه اراک وارد شد و به تحصیل و تکمیل ادبیات نزد اساتید فن پرداخت . امام در سال 1340 قمری ، در حالی که ( مطول ) شروع کرده بود ، همراه با مرحوم آیه الله حائری به قم تشرف یافتند وهمزمان با پی ریزی حوزه مقدسه قم در مدرسه دارالشفاء سکنا گزید وبا جدیت تمام به فرا گیری علوم رایج حوزوی پرداخت .
ابعاد علمی امام :
-فقه واصول
در سال 1345 قمری ، حضرت امام با تمام سطوح عالیه ، در حوزه درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری حضور یافت ودر محضر آن استاد بزرگ ودیگر اساتید درس خارج ، چون آیه الله حاج میر سید علی یثربی کاشانی ، میرزا محمد صادق احمد آبادی و مرحوم ابوالمجد مسجد شاهی ، پایه های علمی خود را استوار وتکمیل کرد وبه درجه اجتهاد نایل آمد . از جمله هم بحثهای حضرت امام (ره) مرحوم آیة الله سید محمد داماد ، وآیه الله بهاالدینی ومرحوم آقای زنجانی بوده اند .
در سال 1355 قمری که مرحوم آیه الله حائری دیده از جهان فرو بست ، امام خمینی در زمره مجتهدین مبرز ونوابغ علمی قرار داشت وچون ستاره ای در آسمان حوزه علمیه قم می درخشید ودر فقه واصول صاحب مبنا بود . امروزه آنچه از آثار فقهی واصولی حضرت امام در دسترس حوزه های علمیه قرار دارد از استوار ترین متون ومحکمترین مبانی است که تراوش اندیشه های اخلاقی ایشان است .امام خمینی علاوه بر مقام فقاهت ، در علم هیئت ، فلسفه وعرفان نیز مهارتی ویژه داشت و همان گونه که در فقه واصول دارای مبنای خاص خود بود در این رشته ها نیز صاحب مبنا بود . اساتید معظم له در فلسفه ، عرفان وهیئت ، مرحوم شیخ علی اکبر یزدی ( معروف به حکیم ) ، مرحوم آیه الله حاج شیخ محمد علی شاه آبادی ، مرحوم سید ابوالحسن رفیعی قزوینی وحاج میرزا جواد ملکی تبریزی بودند .
روایة الحدیث ودرایة الحدیث
حضرت امام در علم رجال متنجر بوده ، در نقل حدیث اجازاتی از مرحوم نوری ( صاح مستدرک الومسائل ) حاج شیخ عباسی قمی (ره ) ومرحوم ابوالمجد مسجد شاهی داشتند که در ابتدای کتاب شریف اربعین (چهل حدیث ) سلسله سند خود را نقل فرموده اند .
–تفسیر
گرچه تفسیر قرآن در حوزه های علمیه به عنوان یک درس در متن قرار نداشته است ایشان در تفسیر سوره حمد برای آشنایی به قرآن و تفسیر کافی است که بر شیوه وروش برداشت امام از قرآن اطلاع یابد .حضرت امام به طلاب درباره تفسیر شریف مجمع البیان تاکید فراوانی داشتند.
خودسازی :
رهبر فقید انقلاب از همان آغاز جوانی به خودسازی به خوسازی وتهذیب نفس پرداخت پیشرفت امام در این امر به قداری سریع بود که ایشان پس از فوت مرحوم آیة ا… حاج شیخ عبدالکریم حائری ، بر کرسی درس اخلاق در حوزه علمیه قم برای فضلا وطلاب وعامه مردم نشستند وبه تهذیب دیگران پرداختند. این رتبه ومقام را امام خمینی از سحر خیزی ، تهجدوراز ونیاز نیمه های شب به درگاه خدا مناجات شعبانیه ودعای مکارم الاخلاق وزیارت جامعه وعاشوراو…. کسب نموده بودند .
عشق به اهل بیت :
عشق وعلاقه وحب به مقام ولایت کبری واهل بیت (ع) در حضرتش به اندازه ای قوی بود که در مجلس سوگواری به محض ذکر مصائب ائمه وبویژه ابی عبدا.. (ع) اشک از دیده گانش جاری می شد وشانه های مبارکش به شدت تکان میخورد . عمق و ولایت وعشق وعلاقه امام را می توان از زیارتهای مکرر عاشورا و… و زیارت امیرالمؤمنین (ع) ، جامعه کبیر در سالیانی که در نجف اشرف بودند وهمه روزه بعد از نماز مغرب وعشاء به حرم مشرف می شدند دریافت .
برنامه ریزی :
دقت حضرت امام وبرنامه داشتن در کار ، مطالعه وپاسخگوئی به مراجعین ، زبانزد خاص وعام بود ، به گونه ای که بسیاری از اهل منزل ، وقت را از روی افعال حضرت امام بدست می آوردند .طبق نقل موثق ، روزی که ادوارد شوار نادزه ، وزیر امور خارجه شوروی ، جهت ملاقات وابلاغ پیام گورباچف به خدمت حضرت امام رسید ، حدود یک ربع یا بیست دقیقه زودتر از وقت مقرر وارد دفتر حضرت امام (ره) در جماران می شوند که به اطلاع امام می رسد ایشان به ساعت خود نگاه می کنند و می فرمایند قرار ما رأس ساعت 8 است ومن زودتر نمی پذیرم . حضرت امام برای مطالعه ، ملاقات ، نماز ، دعا و نیایش ، ورزش ، رسیدگی به کارها وگزارشات و… زمان مخصوص ومعینی داشتند که کمتر اتفاق می افتاد خلاف آن عمل شود .
صبر واستقامت :
این دو هدیه الهی به بشر وبویژه انبیاء واولیاء (ع) رمز موفقیت در رسیدن به مقصد وکمال مطلوب بوده است . ایشان از این دو ویژگی بهره وافر داشتند ومصداق آیه شریفه « ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا …» بودند .
توکل بر خدا:
تکیه آن حضرت بر اعتماد واتکال به خدا از رموز به صحنه کشانیدن مردم بود . حضرت امام در حساسترین لحظات پیروزی انقلاب اسلامی که اغلب مایوس وناامید بودند می فرمودند :
«خدا با شماست ، شما پیروز می شوید ، اتکالتان به حق تعالی باشد . برای آنها که با ماوراء طبیعت مرتبطند ،شکست بی معناست ، انسان موحد شکست نمی خورد .»
تسلیم ناپذیری :
این ویژگی امام در تمام دوران مبارزه بود وزندان ، تبعید ، جنگ ، کودتا ، قتل وغارت وتهاجم تبلیغاتی مسموم ومغرضانه دشمن ، هیچ یک نتوانست حضرتش را از این راه بازدارد . کمال این تسلیم ناپذیری ، در منشور انقلاب ، به عنوان یکی از اصول استراتژیک بیان شده است:
« اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند ، اگر سرمان را بالای دار برند ، اگر زنده زنده در شعله های آتش بسوزانند ، اگر زن وفرزندان وهستیمان را در جلو دیدگانمان به اسارت وغارت برند ، هرگز امان نامه کفر وشرک را امضاء نمی کنیم .»
سعه صدر:
رهبر کبیر وفید انقلاب اسلامی ، سعه صدر وبینشی عمیق وگسترده داشتند ایشان هیچگاه در مقابل برخوردهای شخصی افراد نسبت به حضرتس موضع نگرفتند آنچه برای ایشان مطرح بود ، اسلام واحکام نورانی آن بود . امام خمینی آن قدر سعه صدر داشتند که می فرمودند ، اگر کسی به من فحش داد ، شما به خاطر من با اوبرخورد نکنید.
ساده زیستی :
گرچه دنیا با همه مظاهر فریبنده « قدرت ، ثروت ، شهرت ، دولت و…به آن حضرت رو کرده بود ، ایشان از کنار کاخها ی سر به فلک کشیده « سعد آباد ونیاوران و…» گذشتند وخانه محقر دواطاقه استیجاری دهکده جماران را برگزیدند . امام هنگامی که در هوای گرم نجف در منزلی محقر زندگی می کرد ، اجازه خرید ونصب یک کولر ویا پنکه را نمی داد ومی فرمود: « آیا همه مردم یا همه مبارزان راه خدا از چنین امکاناتی برخوردارند؟»
اخلاق حسنه :
– در خانواده
بر خلاف پندار بعضی که حضرت امام خمینی به خاطر کثرت کارها ، فرصت رسیدگی به امور خانواده وبرخورد عاطفی را نداشته اند ! ایشان به خاطر نظم دقیق در برنامه ها ، با خانواده وبستگان رابطه ای بسیار صمیمی وعاطفی داشتند . هیچگاه در محیط خانواده به کسی تحکم نکرده اند . در کارها ی شخصی دیگران مداخله ننموده ولی همیشه ناصح مشفق بوده اند .
– ارتباط با شاگردان
از خصوصیات حضرت امام ( طبق گفته شاگردان ایشان ) این بود که با شاگردان خود رابطه ای بسیار صمیمی وگرم داشتند . در برنامه امام ، مساله ای تحت عنوان استاد وشاگرد مطرح نبود . با آنها جلسه می گذاشت وحر آنها را می شنید وبه انها شخصیت می داد وراهنمای آنان در زندگی علمی وشخصی بود . امام همچنین با دوستانش بسیار صمیمی بود وبه آنان احترام می گذاشت و آنان را بر خود مقدم می داشت . امام اگر در می یافت که طلبه ای ،زحمت می کشد ودرس می خواند ، احترام فراوانی برای او قائل بود.
– ارتباط با مراجع وبزرگان حوزه
این عبارت از آن مرشد ومراد است که فرمود : « من دست مراجع را می بوسم » . امام ( رضوان ا… علیه ) به بزرگان حوزه ومراجع از علمای سلف وحال ، بسیا احترام می گذاشت . نام آنان را با احترم یاد می کرد وشخصیت علمی وروحانی آنان را ارج می نهاد .
– ارتباط با مردم
اامام خمینی مانند پیامبر وائمه (ع) رابطه ای بسیار نزدیک وصمیمی با مردم داشتند . تکیه بر صداقت توده های محروم وزحمتکش ونه برزرو زور وتزویر ، نمایانگر روح اعتماد آن حضرت است .زمانی ک امام در زندان وتبعید بودند ، بسیاری آن حضرت را از اعتماد به مردم باز می داشتند ومی گفتند در لحظات بحرانی وحساس ، نمی توان بر مردم تکیه کرد . ولی ایشان می فرمودند :
« مردم در 15 خرداد صداقت خود را به اثبات رساندند .»
در پاسخ یکی از آقایان که گفته بود : ما بمبی نداریم که بر سر شاه بزنیم ، امام فرمود : « ما نیرویی داریم که از بمب به مراتب کار ساز تر است وآن نیروی مردمی است .» لذا امام با قدرت به شاه خطاب کرد وفرمود : « کاری نکن که بگویم این مردم تو را مملکت بیرون کنند .»
مبارزات :
-آغاز مبارزه
امام مبارزه آشکار خود را از مهر ماه 1341 شمسی به دنبال مساله انجمنهای ایالتی وولایتی آغاز کرد وبا دستگاه جبار پهلوی ، رو در رو به مبارزه پرداخت . اوج این مرحله از نهضت ، یورش رژیم در فروردین 42 به مدرسه فیضیه وضرب وشتم وکشتار طلاب وفضلای حوزه علمیه قم وبه دنبال آن دستگیری وزندانی کردن حضرت امام (قدس سره ) وماجرای خونین 15 خرداد 42 بود که پس از آن به تبعید حضرت امام در 13 آبان 1343 شمسی ، به ترمیه وعراق انجامید .
– نیرو سازی
امام پس از تبعید به ترکیه ونجف ، مدت 15 سال ، کار آماده سازی ومتحول ساختن مردم وتبیین ححقایق را دنبال کرد وبا سخنرانیها ، پیامها واعلامیه ها در بیداری اقشار مختلف ملت تلاش بسیاری نمود . اوج مبارزه وسقوط رژیم 25000 ساله شاهنشاهی پس از آماده سازی ملت ، زمان خروش عظیم علیه طاغوت ، رهبری امام عظیم الشان فرا رسید و لطف خفیه العی در عسرت فقدان امید آینده اسلام وحضرت آیة ا… حاج آقا مصطفی خمینی (قدس سره) رخ نمود وجرقه انقلاب اسلامی زده شد وبا خون پاکان امت سیلابی فراهم وکاخ ظلم وستم شاهنشاهی 2500 ساله را از بن وریشه برکند .
در دوران یکساله (از 19 دی 56 تا 22 بهمن 57 ) اوج مبارزات ملت قهرمان ایران ، کسانی بودند که شعار می دادند مشت وگلوله دو مقوله ناسازگارند ولی امام با بیان مکتب عاشورا ، وسوسه جناسان را خنثی کرد ونهضت را به ثمر نشاند . گرچه ملت مسلمان ایران ، شهدای فراوانی دادند ، موفق شدند با هدایت مرجع بزرگوارعالم تشیع ورهبر کبیر امت اسلامی ، ثمره شیرین جمهوری اسلامی را به دست آوردند.
-استقرار نظام جمهوری اسلامی
رهبر کبیر وبنیانگذار جمهوری اسلامی ، حضرت امام خمینی (سلام اله علیه ) با به ثمر نشستن انقلاب اسلامی ، متوجه توطئه های شرق وغرب ومزدوران داخلی آنها ( احزاب وگروهکهای وابسته ) شدند . لذا هیچ گاه از روشنفکری وهدایت امت غافل نبودند .
غروب خورشید امام :
حضرت امام ذخمینی در شامگاه 13 خرداد 1368 شمسی ساعت 22/20 به ملکوت اعلا پیوست . گرچه ضایعه فقدان آن حضرت بر امت اسلامی بسیار گران بود ، گریزی از آن نبود ، چه این که : « کل نفس ذائقه الموت » .
به حق ، اگر امت (قدس سره ) در لحظات بحرانی انقلاب ، سکاندار کشتی متلاطم در دریای حوادث وطوفانهای توطئه های شرق وغرب نبودند ، امروز از انقلاب ونظام جمهوری اسلامی وبلکه اسلام ناب محمدی (ص) اثری نبود .
او در حوادث کردستان ، آذربایجان ، گنبد ، خوزستان ، دانشگاه ، کودتای نوژه ، حمله آمریکا به طبس ، انفجارها وشهادت عزیزین ومسئولین نظام ، محاصره اقتصادی ، انزوای سیاسی ، جنگ تحمیلی هشت ساله ، ورود اعضای پیمان ناتو در جنگ ومنطقه خلیج فارس و… ودرهها توطئه کوچک وبزرگ دیگر ، همچون بنیان مرصوص وچون کوهی استوار وایستاده وامت نیز بر او تکیه زده در بیعت با حضرتش ثابت واستوار ماندند واز همه توطئه ها ومشکلات سرفراز خارج شدند وامروز راه آن عزیز را که صراط مستقیم الهی است – در پشت سر فرزند خلفش ، رهبر معظم انقلاب اسلامی ، حضرت آیة ا… خامنه ای (مدظله العالی ) ادامه می دهند واز هیچ قدرتی هراس ندارند .
کلام آخر : خرداد همیشه بار غم بر دوش ما نهاده است وما صبوری پیشه کرده ایم . سالگرد رحلت امام ، سالگرد بیعت ومیثاق است ، با آنچه امام بر سر آن جان باخت وشهدا خود را برای سلامت ماندن آن ایثار کردند یعنی پیمان با رسول اسلام وانقلاب وراه تو ای روح خدا در زمین ومیان عاشقانت تداوم یافت وخلف صالح تو خامنه ای عزیز با صلابت ودرایت ومحبوبیت ومحور ووحدت مظهر ولایت گشت .
ای مهربان پدر ، ای امام ! شفیع ما باش تا در دنیا از خط اسلام جدا نشویم ودر آخرت از صراط نلغذیم . دستمان را بگیر . بر دلهایمان بتاب ، جانمان را برویان وراهمان را بنمایان .