سلاح هاي هسته اي

بمب هسته اي چگونه كار مي‌كند؟

شما احتمالاً در كتابهاي تاريخ خوانده‌ايد كه بمب هسته‌اي در جنگ جهاني دوم توسط آمريكا عليه ژاپن بكار رفت و ممكن است فيلم‌هايي را ديده باشيد كه در آنها بمب‌هاي هسته‌اي منفجر مي‌شوند. درحاليكه در اخبار مي‌شنويد، برخي كشورها راجع به خلع سلاح اتمي با يكديگر گفتگو مي‌كنند، كشورهايي مثل هند و پاكستان سلاح‌هاي اتمي خود را توسعه مي‌دهند.
ما ديده‌ايم كه اين وسايل چه نيروي مخرب خارق‌العاده‌اي دارند، ولي آنها واقعاً چگونه كار مي‌كنند؟ در اين بخش خواهيد آموخت كه بمب هسته‌اي چگونه توليد مي‌شود و پس از يك انفجار هسته‌اي چه اتفاقي مي‌افتد؟

فيزيك هسته‌اي

انرژي هسته‌اي به 2 روش توليد مي‌شود:

1- شكافت هسته‌اي: در اين روش هسته يك اتم توسط يك نوترون به دو بخش كوچكتر تقسيم مي‌شود. در اين روش غالباً از عنصر اورانيوم استفاده مي‌شود.

2- گداخت هسته‌اي: در اين روش كه در سطح خورشيد هم اجرا مي‌شود، معمولاً هيدروژن‌ها با برخورد به يكديگر تبديل به هليوم مي‌شوند و در اين تبديل، انرژي بسيار زيادي بصورت نور و گرما توليد مي‌شود.

در شكل زير نمونه اي از شكافت هسته اتم اورانيوم نمايش داده شده است:

و در شكل زير گداخت هسته‌اي اتم‌هاي هيدروژن و تبديل آنها به هليوم 3 و الكترون آزاد نمايش داده شده است:

طراحي بمب‌هاي هسته‌اي:

براي توليد بمب هسته‌اي، به يك سوخت شكافت‌پذير يا گداخت‌پذير، يك وسيله راه‌انداز و روشي كه اجازه دهد تا قبل از اينكه بمب خاموش شود، كل سوخت شكافته يا گداخته شود نياز است.

بمب‌هاي اوليه با روش شكافت هسته‌اي و بمب‌هاي قويتر بعدي با روش گداخت هسته‌اي توليد شدند. ما در اين بخش دو نمونه از بمب هاي ساخته شده را بررسي مي كنيم:

بمب‌ شكافت هسته‌اي :

1- بمب‌ هسته‌اي (پسر كوچك) كه روي شهر هيروشيما و در سال 1945 منفجر شد.

2- بمب هسته‌اي (مرد چاق) كه روي شهر ناكازاكي و در سال 1945 منفجر شد.

بمب گداخت هسته‌اي : 1- بمب گداخت هسته‌اي كه در ايسلند بصورت آزمايشي در سال 1952 منفجر شد.

بمب‌هاي شكافت هسته‌اي:

بمب‌هاي شكافت هسته‌اي از يك عنصر شبيه اورانيوم 235 براي انفجار هسته‌اي استفاده مي‌كنند. اين عنصر از معدود عناصري است كه جهت ايجاد انرژي بمب هسته‌اي استفاده مي‌شود. اين عنصر خاصيت جالبي دارد: هرگاه يك نوترون آزاد با هسته اين عنصر برخورد كند ، هسته به سرعت نوترون را جذب مي‌كند و اتم به سرعت متلاشي مي‌شود. نوترون‌هاي آزاد شده از متلاشي شدن اتم ، هسته‌هاي ديگر را متلاشي مي‌كنند.

زمان برخورد و متلاشي شدن اين هسته‌ها بسيار كوتاه است (كمتر از ميلياردم ثانيه ! ) هنگامي كه يك هسته متلاشي مي‌شود، مقدار زيادي گرما و تشعشع گاما آزاد مي‌كند.  

مقدار انرژي موجود در يك پوند اورانيوم معادل يك ميليون گالن بنزين است!

در طراحي بمب‌هاي شكافت هسته‌اي، اغلب از دو شيوه استفاده مي‌شود:

روش رها كردن گلوله:

در اين روش يك گلوله حاوي اورانيوم 235 بالاي يك گوي حاوي اورانيوم (حول دستگاه مولد نوترون) قرار دارد.

هنگامي كه اين بمب به زمين اصابت مي‌كند، رويدادهاي زير اتفاق مي‌افتد:

1- مواد منفجره پشت گلوله منفجر مي‌شوند و گلوله به پائين مي‌افتد.

2- گلوله به كره برخورد مي‌كند و واكنش شكافت هسته‌اي رخ مي‌دهد.

3- بمب منفجر مي‌شود.

در بمب هيروشيما از اين روش استفاده شده بود. نحوه انفجار اين بمب در شكل زير نمايش داده شده است:

روش انفجار از داخل:

در اين روش كه انفجار در داخل گوي صورت مي‌گيرد، پلونيم 239 قابل انفجار توسط يك گوي حاوي اورانيوم 238 احاطه شده است.

هنگامي كه مواد منفجره داخلي آتش گرفت رويدادهاي زير اتفاق مي‌افتد:

1- مواد منفجره روشن مي‌شوند و يك موج ضربه‌اي ايجاد مي‌كنند.

2- موج ضربه‌اي، پلوتونيم را به داخل كره مي‌فرستد.

3- هسته مركزي منفجر مي‌شود و واكنش شكافت هسته‌اي رخ مي‌دهد.

4- بمب منفجر مي‌شود.

بمبي كه در ناكازاكي منفجر شد، از اين شيوه استفاده كرده بود. نحوه انفجار اين بمب، در شكل زير نمايش داده شده است.

بمب‌ گداخت هسته‌اي: بمب‌هاي شكافت هسته‌اي، چندان قوي نبودند!

بمب‌هاي گداخت هسته‌اي ، بمب هاي حرارتي هم ناميده مي‌شوند و در ضمن بازدهي و قدرت تخريب بيشتري هم دارند. دوتريوم و تريتيوم كه سوخت اين نوع بمب به شمار مي‌روند، هردو به شكل گاز هستند و بنابراين امكان ذخيره‌سازي آنها مشكل است. اين عناصر بايد در دماي بالا، تحت فشار زياد قرار گيرند تا عمل همجوشي هسته‌اي در آنها صورت بگيرد. در اين شيوه ايجاد يك انفجار شكافت هسته‌اي در داخل، حرارت و فشار زيادي توليد مي‌كند و انفجار گداخت هسته‌اي شكل مي‌گيرد.در طراحي بمبي كه در ايسلند بصورت آزمايشي منفجر شد، از اين شيوه استفاده شده بود. در شكل زير نحوه انفجار نمايش داده شده است.

اثر بمب‌هاي هسته‌اي:

انفجار يك بمب هسته‌اي روي يك شهر پرجمعيت خسارات وسيعي به بار مي آورد. درجه خسارت به فاصله از مركز انفجار بمب كه كانون انفجار ناميده مي‌شود بستگي دارد.

زيانهاي ناشي از انفجار بمب هسته‌اي عبارتند از :

– موج شديد گرما كه همه چيز را مي‌سوزاند.

– فشار موج ضربه‌اي كه ساختمان‌ها و تاسيسات را كاملاً تخريب مي‌كند.

– تشعشعات راديواكتيويته كه باعث سرطان مي‌شود.

– بارش راديواكتيو (ابري از ذرات راديواكتيو كه بصورت غبار و توده سنگ‌هاي متراكم به زمين برمي‌گردد)

در كانون زلزله، همه‌چيز تحت دماي 300 ميليون درجه سانتي‌گراد تبخير مي‌شود! در خارج از كانون زلزله، اغلب تلفات به خاطر سوزش ايجادشده توسط گرماست و بخاطر فشار حاصل از موج انفجار ساختمانها و تاسيسات خراب مي‌شوند. در بلندمدت، ابرهاي راديواكتيو توسط باد در مناطق دور ريزش مي‌كند و باعث آلوده شدن موجودات، آب و محيط زندگي مي‌‌شود.

دانشمندان با بررسي اثرات مواد راديواكتيو روي بازماندگان بمباران ناكازاكي و هيروشيما دريافتند كه اين مواد باعث: ايجاد تهوع، آب‌مرواريد چشم، ريزش مو و كم‌شدن توليد خون در بدن مي‌شود. در موارد حادتر، مواد راديواكتيو باعث ايجاد سرطان و نازايي هم مي‌شوند. سلاح‌هاي اتمي داراي نيروي مخرب باورنكردني هستند، به همين دليل دولتها سعي دارند تا بر دستيابي صحيح به اين تكنولوژي نظارت داشته باشند تا ديگر اتفاقي بدتر از انفجارهاي ناكازاكي و هيروشيما رخ ندهد.

در سياره ما چه خبر است!

باران اسيدي:

وقتي به ابرها و آسمان آبي نگاه مي كنيم، ذرّات معلق در هوا را نمي بنيم. اما در هوا ذراتي وجود داردكه براي كرة زمين زيان آوراست. در اثر مصرف زغال سنگ براي توليد الكتريسيته در نيروگاهها و استفاده از بنزين به عنوان سوخت اتومبيلها، گازهاي نامرئي با هوا مخلوط مي شوند. بخشي از اين گازها نيز با آب تركيب مي شوند و مخلوطي اسيدي، شبيه آبليمو يا سركه، مي سازند. گاهي ممكن است كه اين گازها با نزديك شدن به ابرهاي باران زا، با باران و برف مخلوط شوند. در اين صورت، اسيدها همراه برف يا باران بر زمين مي بارند. به اين نوع باران، ‹‹باران اسيدي›› مي گويند.باران اسيدي براي درختان، رودخانه ها، درياچه ها و جانوراني كه در آنها زندگي مي كنند، بسيار زيان آور است. زيرا باعث از بين رفتن جنگلها و آلوده شدن آبهاي آشاميدني مي شود.وظيفة ما جلوگيري از توليد باران اسيدي است. استفادة محدودتر از اتومبيل، و مصرف كمتر از راه حلهاي كاهش باران اسيدي هستند. مثلاً در نيروگاههايي كه سوخت آنها زغال سنگ، نفت و يا گاز است، مصرف كمتر انرژي يعني مصرف كمتر زغال سنگ، نفت و يا گاز..

آلودگي هوا:

تا 150 سال پيش،هواي كرة زمين خالص و تميز و براي تنفس مناسب بود. بتدريج صنعت وارد زندگي انسانها شد و ساختن كارخانه ها و راه انداختن توليدات گوناگون مانند اتومبيل، باعث آلودگي هوا شد. امروزه هواي بعضي از مناطق به قدري آلوده شده است كه قابل تنفس نيست. هواي بسياري از شهرهاي بزرگ جهان پر از مهي غليظ و دود آلود است. ميزان اين آلودگي به حدي رسيده كه آسمان آبي را به آسمان قهوه اي تبديل كرده است!

هواي آلوده نه تنها براي انسانهاو حيوانات، بلكه براي درختان و گياهان هم زيان آور است. حتي در برخي موارد به محصولات كشاورزي، كه غذاي ما را تشكيل مي دهند، نيز آسيب مي رساند. بنابراين ما بايد در شيوة زندگي خود تجديد نظر كنيم و به پاكسازي هوايي كه تنفس مي كنيم بپردازيم.

هر كسي مي تواند به نحوي در اين پاكسازي شركت كند، كارهايي مانند: كاشتن درخت، استفاده از دوچرخه به جاي اتومبيل، كتاب خواندن و يافتن راه حلهاي مناسب براي تميز نگهداشتن هوا…..

نابود شدن حيوانات:

روز به روز بر جمعيت كرة زمين افزوده مي شوند و همة اين انسانها به محلي براي زندگي كردن، نياز دارند. در نتيجه مكانهايي كه قبلاً به گياهان و حيوانات اختصاص داشته است نيز اشغال مي شوند. بدين ترتيب جنگلها از بين مي روندو نواحي دست نخورده به خانه ها و مغازه ها تبديل مي شوند. وقتي انسانها به سرزمين جديدي مهاجرت مي كنند، گياهان و حيوانات آن منطقه در معرض خطر قرار مي گيرند. در واقع چون مكاني براي آنها باقي نمي ماند، ازبين مي روند و براي هميشه از كرة زمين محو مي شوند.
همة ما از تصاوير و داستانهاي مربوط به دايناسورها، كه چندين ميليون سال قبل در كرة زمين زندگي مي كردند، لذت مي بريم. اما اكنون همة آنها از بين رفته اند و اگر مراقب نباشيم فيلها، آهوها و كبوترهاي چاهي و حتي جنگلهاي شمال ايران، سرنوشت بهتري نخواهند داشت.

 وظيفة ما اين است كه تلاش كنيم تا كرة زمين، سبز سالم و پر از ميليونها موجود شگفت انگيز باقي بمانند.

چقدر زباله:

بسياري از چيزهايي را كه نمي خواهيم در سطل زباله مي اندازيم. كاميون حمل زباله نيز آنها را هرشب با خود مي برد و اين آخرين چيزي است كه ما مي بينيم. اما فكر مي كنيد كه بر سر زباله ها چه مي آيد؟ آيا آنها ناگهان ناپديد مي شوند؟ به هيچ وجه!
تقريباً همة زباله ها به محل دفن زباله برده مي شوند. كاميونها زباله ها را روي زمين مي ريزند و سپس روي زباله ها را به كمك بولدوزر با خاك مي پوشانند. بدين ترتيب بيشتر زباله ها مدفون مي شوند. امروزه آنقدر زباله توليد مي شود كه در بيشتر موارد جاي كافي براي دفن همة آنها وجود ندارد.

 وظيفة ما اين است كه دست به كار شويم، و ميزان توليد زباله هايمان را به شدت كاهش دهيم. مطمئن باشيد كه مي توانيم اين كار را انجام دهيم. ما مي توانيم بازيابي و پيش باز يابي كنيم. بازيابي يعني استفاده دوباره از مواد، به جاي دور انداختن آنها، و پيش باز يابي يعني نخريدن وسيله اي مانند لفافها و بسته بندي هاي پلاستيكي، كه امكان استفاده دوباره از آنها وجود ندارد. در صورت اجراي باز يابي و پيش بازيابي، ميزان زباله را كاهش مي دهيم و به سبز ماندن سياره مان كمك مي كنيم. طرحهاي باز يابي خود مي تواند نوعي سرگرمي باشد.

اثر گلخانه اي:

گلخانه اتاقي شيشه اي است كه در آن مي توانيد گلها و ديگر گياهاني كه نياز به گرماي زيادي دارند، گلخانه بر اثر تابش آفتاب گرم مي شود و سقف و ديوارها از خارج شدن گرما از گلخانه جلوگيري مي كنند.

لايه اي از گازهاي نامرئي (مانند دي اكسيد كربن) كرة زمين را احاطه كرده است. اين گازها مانند سقف شيشه اي گلخانه عمل مي كنند: يعني لاية گازها، مانند سقف، گرماي حاصل از تابش خورشيد را در خود حفظ مي كند و آن را در مجاورت كرة زمين نگه مي دارد. اين عمل خوب است زيرا ما نمي توانيم بدون گرما زندگي كنيم.

كارخانه ها، نيروگاههاي برق، و اتومبيلها نيز مقدار زيادي گاز جديد توليد مي كنند. حتي هنگامي كه درختان بريده مي شوند، از آنها گاز توليد مي شود، و اين گاز هاي جديد گرماي خورشيد را بيشتر و بيشتر محبوس مي كنند كه به آن اثر گلخانه اي، يا گرم شدن جهان گفته مي شود. اگر درجة حرارت زمين فقط چند درجه بيشتر شود، تغييرات آب و هوايي چشمگيري در سراسر كرة زمين ايجاد مي شود. مناطقي كه آب و هواي گرم دارند گرمتر مي شوند، به حدي كه امكان زندگي در آن وجود نخواهد داشت و مناطق سرد، گرم خواهند شد. مناطقي كه بيشتر مواد غذايي ما را تامين مي كنند، به قدري گرم مي شوند كه ديگر امكاني براي رشد محصولات باقي نخواهد ماند.

 هر كودكي مي تواند با كاشتن و حفاظت از درختان و نيز با مصرف كمتر انرژي به توقف اثر گلخانه اي كمك كند. در اثر باز يابي، كار شديد برخي از كارخانه ها نيز تعديل مي شود. البته تعديل در كار شديد كارخانه به معني كاهش توليد و كم كاري نيست.بازيابي به عدم مصرف سوخت و انرژي و ديگر ذخاير زيرزميني كمك مي كند و از ميزان گازهاي توليدشده مي كاهد. بازيابي و تعديل در كار شديد كارخانه، به معني توجه و نحوة مصرف سوخت و ساير انرژي هاست. زيرا استفادة نادرست و بي رويه از انرژي به توليد گازهايي منجر مي شود كه هم براي زمين زيان آورند و هم براي ساكنان زمين. توجه داشته باشيد كه صرفه جويي هميشه به معني كم مصرف كردن نيست، بلكه درست مصرف كردن است.

حفرة لاية ازون:

بالاي آسمان، بالاتر از هوايي كه ما تنفس مي كنيم، لايه اي از نوع گازي به نام ازون وجود دارد. اين لايه با جلوگيري از عبور پرتوهاي مضّرخورشيد و با عبور دادن پرتوهاي مفيد آن به ما كمك مي كند. در واقع لاية ازون از ما حفاظت مي كند.
اما اكنون لاية ازون با با گازهايي كه انسانها ساخته اند، صدمه ديده است. اين گازهاCFC ها، و هالون ها نام دارند. CFCها در كمپرسور يخچالها، تهوية مطبوع، فوم پلاستيكي، اسپري، صنايع اسفنج سازي واستفاده مي شوند. هالون ها كه از CFC ها هم خطرناكتر و مخربتر هستند، بيشتر در دستگاههاي آتش نشاني براي خاموش كردن آتش سوزيها به كار مي روند. اين گازها بعد از صعود به بالاي جو يعني جايي كه لاية ازون قرار دارد شناور مي مانند، و ازون را به تدريج از بين مي برند. صدمه ديدن لاية ازون باعث كند شدن رشد گياهان، نابودي پلانكتونها، و گسترش بيماريهايي مانند آب مرواريد چشم و سرطان پوست مي شود

امروزه دانشمندان به شدت نگران لاية ازن هستند، زيرا مقدار زيادي از آن در همين سالهاي اخير از بين رفته است. بنبراين ياد گرفتن نكاتي در بارة لاية ازون، بسيار مهم است. ما همگي مي توانيم به توقف نابودي لاية ازن كمك كنيم! براي دستيابي به راهنماييهاي بيشتر در مورد چگونگي انجام آن، به خواندن ادامه دهيد.

آلودگي آب:

بيش از 70 درصد سطح كرة زمين را آب پوشانده است. اقيانوسها بزرگترين بخش آن را تشكيل مي دهند. غير از آنها درياچه ها، رودها، نهرها، و حتي آبهاي زيرزميني هم وجود دارند. همة موجودات كرة زمين، از كوچكترين آنها مانند لارو حشرات، تا بزرگترين آنها مانند وال به آب وابسته اند. آب بسيار ارزشمند است. ولي ما چندان مواظب تميز نگه داشتن آبها نيستيم، به طوري كه آب بسياري از مناطق آلوده شده است. رودخانه ها و درياچه ها با زباله يا مواد شيميايي سمي، كه مستقيماً به درون آنها مي ريزند، آلوده شده اند. امكان آلودگي آبهاي زير زميني نيز با بنزين و ديگر مايعات زيان آور كه به درون زمين نفوذ مي كنند، وجود دارد. برخي كودهاي شيميايي يا حشره كشهاي مورد مصرف در مزارع يا چمنزارها هم به درون خاك راه مي يابند. از طرف ديگر اقيانوس، كه محل زندگي جانداران بي شماري است، مدتهاست كه به مكاني براي تخليه زباله و سموم شيميايي تبديل شده است و دارد آلوده مي شود. وظيفه ما صرفه جويي در مصرف آب و سالم نگه داشتن آن است. چرا كه انسانها گياهان و حيوانات محتاج به نوشيدن و استفاده از آن هستند و ماهيها و ديگر جانوران به نيز به محلي براي زندگي نياز دارند. باز تكرار مي كنيم كه صرفه جويي فقط معني كم مصرف كردن نيست بلكه درست مصرف كردن است. يعني با استفادة صحيح از امكانات، مي توانيم مصرف را كاهش دهيم بدون آنكه مشكلي برايمان پيش بيايد. مثلاً مي توان دست و صورت خود را با باز كرن كمتر شير آب به همان تميزي شست كه بر روز با آب بيشتري مي شوييد.

گاز ازن

تعریف کلی

ازون (Ozone) کلمه یونانی است به معنی «بو» و بالاحض «بو تند» اطلاق می شود. اوزن مولکولی با اتم سه اتم اکسیژن است مولکول اکسیژن دارای دو اتم اکسژن است اما تفاوت در یک اتم اکسیژن در این دو مولکول تفاوتهای اساسی را در این دو مولکول بوجود آورده است.
چرخه ازون

در استراتوسفر ( Stratospher ) مولکول های تازه اوزن مدام با واکنشهای شیمیایی و دریافت انرژی لازم از پرتوهای خورشید ، به مولکول و اتم اکسیژن تجزیه می شوند. این اتمهای اکسیژن که بسیار فعالند، طی مدت زمان کوتاهی کمتر از کسر ثانیه ، از هم جدا و به مولکولهای اکسیژن متصل می شوند و تشکیل مولکولهای سه اتمی اکسیژن ، یعنی ازون ، می‌دهند. غیر از این چرخه طبیعی ، طی واکنشهایی با ازت و هیدروژن و کلر تولید شده در سطح و رها شده به اتمسفر ، از بین می‌رود.

ساختمان و فرمول گسترده ازون

فرمول ازون به صورت رزونانسی نمایش داده می شود.

اهمیت ازون در حیات بشر

اگر فضانوردی ، در ارتفاع زیاد ، به این سیاره خانه ما نظاره کند، نوار نازک آبی رنگی که دور زمین را فراگرفته ، نظرش را جلب خواهد کرد. این پوشش شفاف ، حیات را در جو زمین تأمین می‌نماید. حیات ، بصورتی که ما می‌شناسیم، تنها با پوشش حفاظتی ازون میسر می‌شود. بدون وجود اوزن ادامه ی زندگی امکان ناپذیر است. تشعشعات خورشیدی، یکنواخت نیست. این تشعشعات ، شامل اشعه‌ای به نام اشعه ماورای بنفش است.

چنانچه تمامی این تشعشعات به سطح زمین می رسید، وجود حیات در روی زمین امکان ناپذیر است. زیرا این تشعشعات حامل مقدار زیادی انرژی مرگ‌زا برای موجودات زنده است. خوشبختانه تنها بخش ناچیزی از اشعه ماورای بنفش خورشید به سطح زمین می‌رسد. قسمت اعظم این اشعه ، انرژی خود را در ارتفاع 20 تا 30 کیلومتری سطح زمین و در جو آن از دست می‌دهد. در این عمق از جو فراگیرنده زمین، مقادیر متنابهی ازون موجود است و این ازون، اشعه ماورای بنفش را جذب می کند.

رایحه تازگی بعد از رعد و برق

پس از رعد و برق ، تنفس شما با آسودگی بیشتری صورت می‌گیرد. هوا پاکیزه و مملو از تازگی است. علت این است که رعد و برق ، باعث تولید گاز اوزن در جو می شود و همین گاز است که هوا را تازه‌تر می‌نماید.

انسان و نابودی لایه اوزن

فعالیت انسانها بر روی زمین در سپر حفاظتی اوزن ، اثر می‌گذارد. از نیمه قرن بیستم ، فعالیت انسان روی زمین موجب بروز ضایعاتی در لایه اوزن شده و به نظر می‌رسد که حیات روی کره زمین در معرض مخاطره قرار گرفته است. در واقع انسان ناخواسته هوا را با مواد شیمیایی آلوده می‌کند و سپر حفاظتی خود را از بین می‌برد. در اواسط دهه 1970 ، دانشمندان به امکان تاثیر پرواز هواپیماهای سریع السعیر و یا فوق سرعت صوت و مواد شیمیایی موجود در قوطی‌های عطر پاش روی لایه اوزن پی بردند.

هواپیماهای مافوق صوت ، در ارتفاعات بسیار زیاد که هوا رقیق‌تر و مقاومت آن در برابر بدنه هواپیما کمتر است ، پرواز می‌کنند و ازت فعال موجود در دود خروجی از موتور هواپیما اثر ضایع کننده بر روی لایه اوزن دارد. گازهای کلرو فلوئورو کربن (CFC) نیز که در خنک کننده ها و دستگاههای تهویه مورد استفاده قرار می‌گیرد، روی اوزن استراتوسفری خطرناک می‌باشد. هر اتم کلر آزاد شده از این گازها ، حدود یک صد هزار مولکول اوزن را ضایع می‌کند و با مصرف این گازها طی یک دهه مقادیر زیادی ازون از بین رفته و تراکم این گاز در استراتوسفر کاهش یافته است.

نقش ازون در ضد عفونی آب

آبی که می‌آشامیم، کلریزه است. این آب مضر است، در حالی که طعم آن نیز نامطبوع‌تر از طعم آب چشمه است. آب آلوده به ازون ، عاری از هر گونه باکتری زیان‌آور است و طعم آن نیز بر ذایقه ، خوشایندتر است.

مضرات گاز ازون

ازون از واکنش با مواد شیمیایی آلوده کننده‌ای که در سطح زمین ، تولید و متصاعد شده‌اند، دوباره وارد تروپسفر (Tropospher) می‌شود و به سطح زمین می‌رسد. در این حالت ، ازون نقش مخرب و آلوده کننده دارد. چون همراه با مواد شیمیایی دیگر بافتهای حیاتی ، حیوانی و گیاهی را به شدت ضایع می‌کند. ازون ، در ارتفاع کم از سطح زمین ، همراه دود و بخار موجود در هوا در بسیاری از شهرهای بزرگ و صنعتی جهان ، موجب تشدید آلودگی می‌گردد. ازون در نقاط پایین اتمسفر یعنی تروپسفر ، مانند گازهای گلخانه‌ای عمل می‌کند و افزایش تراکم آن در این ناحیه در بالا بردن حرارت عمومی کره زمین موثر است (گرم شدن زمین).
مانگرو چيست؟

مانگرو به نوعي اكوسيستم اطلاق مي شود كه عبارتست از زمينهاي مرطوب حد واسط مناطق جزر و مدي دريا همراه با مجوعه اي از گياهان بي نظير و جانوران خاص كه بصورت وافر در مناطق ساحلي و كنار تالابي اين اكوسيستم تكثير مي يابند. اين اكوسيستم در زمره غني ترين و حاصلخيزترين اكوسيستم هاي دنيا به حساب مي آيد و بيش از 80% ميزان صيد در كل دنيا وابسته به وجود اكوسيستم مانگرو و ساير نواحي ساحلي دنيا مي باشد. گياهان موجود در اين اكوسيستم مجموعه اي از گياهان هالوفيل و مقاوم به نمك دريا مي باشند. جنگلهاي اين اكوسيستم، مجموعه اي از جنگلهاي جزر و مدي دريايي هستند كه از درختهاي مختلف، نخلها، اپي فيتها، بوته ها، علفها و سرخسهاي زميني كه در قالب علفزار و بيشه زار وجود دارند، تشكيل شده اند.

مناطق مختلف موجود در اكوسيستم مانگرو:

بعنوان يك قانون كلي مناطقي كه حاوي گونه هاي غالب گياهان مانگرو مي باشند به موازات خطوط ساحلي، يكي بعد از ديگري امتداد مي يابند. معمولاً سمت رو به درياي اكوسيستم مانگرو را جامعه مانگرو خاكستري يا Avicennia marina تشكيل مي دهد چرا كه اين گونه به بهترين وجه ممكن و بهتر از ساير گونه ها با هر گونه شرايط خاكي و آب و هوايي، خود را وفق داده است و توان تحمل انواع شرايط را دارد. سيب مانگرو يا Sonneratia alba نيز در اين منطقه رشد مي كند ولي اين گونه بيشتر در قسمتهاي گرمسيري دنيا يافت مي شود.

Rhizophora stylosa يا مانگرو قرمز كه نام ديگرآن مانگرو عنكبوتي مي باشد در پشت و قسمتهاي انتهايي اين ناحيه رشد مي كند. زيرا ريشه هاي دراز اين گونه با ظاهر مشخص خود كه از نوع ريشه هاي شمعي يا تيري (Prop roots) مي باشند سبب استحكام قابل ملاحظه اين گياه در خاك، در برابر امواج و باد مي شود.

منطقه بعدي كه در پشت اين منطقه قرار دارد منطقه اي است كه شايد فقط در زمان جزر و مد كامل و زمانيكه ماه كامل باشد از آب پوشانده مي شود. خاك اين منطقه محكمتر بوده ولي ميزان نمك آن بدليل تبخير آب بين مدت زمان حد واسط دو جزر و مد كامل بيشتر مي باشد. بيشترين گونه هايي كه در اين منطقه يافت مي شود مانگرو زرد يا گونه هاي Ceriops مي باشد. البته ميزان نمك و شوري معمولاً به اندازه اي مي باشد كه به سختي مي توان اين گونه را در اين منطقه يافت و بيشتر گونه هايي كه قابليت رشد در نمكزارها را داشته باشند، در اين منطقه يافت مي شوند.

منطقه بعدي، منطقه رو به خشكي اين اكوسيستم مي باشد. فاكتورهاي بسيار زيادي وجود دارند كه تعيين مي كند گونه غالب گياهي اين منطقه چه باشد. بعنوان مثال در شرايطي كه باران سالانه بمقدار فراوان وجود دارد، بدليل ورود منظم حجم قابل ملاحظه آب تازه به تالابها معمولاً گونه هايي كه مقاومت كمتري نسبت به شوري دارند در اين ناحيه رشد مي كنند مثل Hibiscus tiliaceus, Berringtonia acutangula .

در پشت اين ناحيه امكان دارد يك سري زمينهاي مردابي يا مرطوب پوسته كاغذي (Paper bark) وجود داشته باشد.

در بعضي از نقاط دنيا كه نحوه بارش بيشتر بصورت فصلي مي باشد امكان دارد يكسري تغييرات از لحاظ منطقه اي ايجاد شود. در اين نواحي بدليل تبخير بيش از حد و كافي نبودن آب تازه ورودي به اين مناطق، ميزان شوري زمين بيشتر است و اين امر منجر به بروز منطقه اي نمكزاري يا پوشيده از نمك مي شود كه فقط گونه هايي نظيرCeriops tagal ، Aegialitis annulata و Avicennia marina در آنجا بصورت تكه تكه در مرز حد واسط بين اين ناحيه و ناحيه رويش گياهان، رشد مي كنند.

بطور كلي در اكثر نقاط دنيا منطقه بندي اكوسيستم مانگر بهمان گونه اي است كه ذكر شد. حال امكان دارد در بعضي مناطق با توجه به شرايط اقليمي، نحوه منطقه بندي و گونه هاي موجود، تغييراتي داشته باشد.

نحوه تحمل نمك:

از جمله خصوصيات منحصر به فرد گياهان مانگروه قابليت و توانايي تحمل غلظتهاي مختلف نمك در آب زمين مي باشد. حال ببينيم واقعاً اين گياه شگفت آور با چه مكانيسمي خودر ا با اين شرايط خاص سازگار ساخته است.

اولين خط دفاعي بسياري از گياهان مانگرو، ممانعت از ورود قابل ملاحظه نمك به داخل گياه بسيله عمل فيلتراسيون نمك به خارج از طريق ريشه گياه مي باشد. بعضي از گونه هاي مانگرو مي توانند حتي بيش از 90 درصد نمك آب دريا را از گياه خارج سازند. نظير گونه هاي  Rhizophora، Ceriops، Bruguiera و Osbornia.

روش ديگر سازگاري، ترشح سريع نمكي است كه وارد سيستم گياه شده است. برگهاي بسياري از گونه هاي مانگرو داراي غدد نمكي ويژه اي مي باشند. اين سيستم يكي از سيستمهاي بسيار فعال ترشح كننده نمك مي باشد كه تاكنون شناخته شده است. تقريباً در تمامي گونه هايي كه حاوي چنين سيستمي هستند مي توان نمك را بر روي برگ آنها به وضوح ديد يا مزه آنرا چشيد. از جمله گونه هايي كه داراي چنين سيستمي هستند مي توان به گونه هاي Avicennia، Sonneratia و Acanthus اشاره نمود.

سومين سيستمي كه گياهان مانگرو براي رهايي از نمك بكار مي برند عبارتست از جمع آوري نمك و غليظ سازي آن در پوسته يا برگهاي پير گياه كه در حال ريزش هستند، مي باشد. گونه هايي نظيرLumnitzera، Avicennia، Ceriops ، Sonneratia داراي چنين سيستمي مي باشند.

همچنان كه از مثالهاي مذكور نيز مشخص است بعضي از گونه هاي مانگرو فقط يكي از اين سيستمها را بكار مي برند ولي اغلب آنها از چند سيستم براي رهايي از شوري استفاده مي كنند. علاوه بر مكانيسمهاي مذكور، يكسري عوامل ديگر نيز وجود دارند كه مانع از دفع آب از اين گياهان مي شوند كه عبارتند از وجود كوتيكولهاي (پوسته موجود بر روي برگ درختان) واكسي بسيار ضخيم و يا وجود پرزها و زايده هاي مو مانند متراكم براي كاهش فراتراوش آب و تعرق. علاوه بر آن در گياهان عادي قسمت اعظم تعريق از طريق استوماتاي موجود در برگها رخ مي دهد؛ در نتيجه در اين گياهان، اين  ارگانل در قسمت زيرين برگها تعبيه شده اند يعني جايي كه كمتر در معرض بادهاي خشك كننده قرار دارد. بعلاوه برگها خود بسيار آبدارمي باشند و آب را در بافتهاي دروني و براق خود ذخيره مي كنند و بدين طريق اين گياهان سلاحهاي لازم براي مقابله و مهار از دست دادن آب را يافته اند.

شرايط لازم و مورد نياز براي حيات گياهان مانگرو:

غني ترين جوامع گياهان مانگرو در مناطق گرمسيري و نيمه گرمسيري كه در آنجا درجه حرارت آب در گرمترين ماههاي سال بيش از 24 درجه سانتي گراد و ميزان بارش سالانه بيش از 1250 ميلي متر مي باشد و كوههايي با ارتفاع بيش از 700 متر نزديك ساحل دريا يافت مي شود، وجود دارند.

علاوه بر آن اين گياهان بايد در برابر امواج بسيار پرانرژي دريا محافظت شوند. زيرا اين امواج منجر به فرسايش ساحل شده و از كاشته شدن و بدام افتادن دانه اين گياهان در خاك جلوگيري بعمل مي آورند. در قسمتهاي شمالي Queensland كه ازمناطق غني دنيا ازلحاظ پوشش گياهي مانگرو بحساب مي آيد اين وظيفه بعهده صخره هاي بزرگ موجود در نزديكي ساحل مي باشد كه همانند سدي عمل كرده و مانع از اثر اين امواج مي شود و در قسمتهاي جنوبي اين منطقه نيزجزيره هاي شني اين وظيفه را بر عهده دارند.

گياهان مانگرو در يك شرايط محيطي مداوم در حال تغيير، زندگي مي كنند. بصورت پريوديك امكان دارد دريا يك جامعه را از آب شور غوطه ور سازد در حاليكه در هنگام جزر بخصوص زمانيكه در فصل باراني سال باشد، اين جامعه در معرض حجم قابل ملاحظه از آب شيرين قرار مي گيرد. مطمئناً با توجه به تغيير ميزان شوري آب، ميزان درجه حرارت آب نيز در راستاي اين نوسانات، تغيير خواهد كرد و گياه بايد توانايي لازم براي سازگاري با هر شرايط جديد را داشته باشد كه معمولاً هم اين گياهان داراي اين توانايي مي باشند.

گونه هاي مختلف گياهان مانگرو احتياجات متفاوتي نيز دارند. بعضي از آنها در مقابل شوري آب نسبت به سايرين تحمل بيشتري دارند. ساير فاكتورهايي كه مي تواند بر روي ميزان انتشار اين گياهان تأثير داشته باشد عبارتند از انرژي امواج، ميزان اكسيژن خاك، ميزان درناژآب و سطح مواد مغذي موجود در خاك. در هر مكاني كه يك گونه شرايط را متناسب با نيازهاي خود ببيند، آن محيط را انتخاب كرده و گونه غالب همانجا خواهد شد و همين امر منجر به بروز منطقه هاي مختلف در يك اكوسيستم مانگرو مي شود.

ريشه گياهان مانگرو:

ريشه اين گياهان داراي عملكردهاي زيادي براي اين گياه مي باشد. اين ارگان از گياه حمايت كرده و براي گياه مواد مغذي ضروري و اكسيژن فراهم مي آورد. در زمينهاي ناپايدار و گاهاً نيمه مايع، وجود سيستم وسيعي ازريشه ها براي مستقيم نگهداشتن درخت در زمين لازم و ضروري است.  در نتيجه بسياري از اين گياهان، در مقايسه با آنچه كه در روي زمين است، داراي سيستمهاي بيشتر و گسترده تري در زيرزمين مي باشند. البته لازم به ذكر است كه ريشه هاي اصلي اين گياه را مي توان فقط تا عمق 2 متري يافت و معمولاً ريشه اين گياهان از اين عمق پائينتر نمي روند. شايد يكي از دلايل بروز اين پديده كمبود اكسيژن در اعماق بيشتر زمين باشد.

ريشه هاي كابلي شكل منتشر كه بوسيله ريشه هاي لنگري شكل پائين رونده سوراخ مي شوند وظيفه نگهداري گياه را بعهده دارند. از اين شبكه تعداد زيادي ريشه هاي تغذيه اي كوچك جوانه مي زند كه وظيفه آنها تغذيه از خاك غني موجود در زير لايه سطحي زمين ميباشد. نوع سومي از ريشه ها نيزوجود دارند كه وظيفه آنها جمع آوري اكسيژن مي باشد.

معمولاً اكسيژن بسيار كمي در داخل گل و لاي پوشيده از آب در اكوسيستم مانگرو وجود دارد. يكي از راه حلهاي گياهان مانگرو براي رفع اين مشكل آن بوده است كه بخشي از ريشه هاي خود را از سطح گل و لاي و آب بيرون بياورند. اين ريشه ها توسط سلولهاي تنفسي ويژه اي كه لنتيكول نام دارد، پوشيده شده اند. اين سلولها نيز به يك بافت اسفنجي كه در داخل ريشه ها وجود دارد متصل مي شوند. زمانيكه ريشه ها در آب فرو مي روند، فشار موجود در داخل اين بافتها پائين آمده و اكسيژن توسط گياه مورد مصرف قرار مي گيرد. وجود فشار منفي موجود در داخل اين بافتها به معناي آن است كه زمانيكه ريشه ها در معرض هوا قرار بگيرند، هواي بيشتري وارد لنتيكولها مي شود.

برگها:

برگهاي اين گياهان نيز داراي عملكردهاي خاص خود مي باشند. آنها داراي عملكردهاي معمولي ساير برگها نظير انجام فرآيندهاي مختلف بيوشيميايي و فرآيندهاي فتوسنتزي مي باشند. علاوه بر اين وظايف معمولي آنها داراي ساختارهاي ويژه اي مي باشند كه بنا به ضرورت خاص فيزيولوژيكي و بيولوژيكي گياه طراحي شده است. بعنوان مثال در
گونه
Avicennia marina ساختارهاي خاصي تعبيه شده است كه داراي فعاليت دفع كنندگي نمك مي باشند. يا همچنين در اين گونه رنگدانه هاي حاصل از فعاليت پراكسي زومهاي موجود در برگ اين گياه خود نشانگر نوعي استرس محيطي مثلاً مسموميت و آلودگي با فلزات سنگين مثل مس، سرب و روي مي باشد. (1)

نحوه رشد گياهان مانگرو:

ميوه و دانه گياهان مانگرو قابليت شناور ماندن بر روي آب را دارا مي باشند. اين مكانيسم يكي از بهترين مكانيسمهاي توليد مثلي و انتشار بيشتر گياهان در مناطق ساحلي مي باشد. اعضاي خانواده Rhizophoraceae كه شامل گونه هاي Rhizophora، Bruguiera و Ceriops مي باشد، داراي يك روش زنده زايي خاصي هستند كه بطور موفقيت آميزي موجب تكثير و توليد مثل آنها شده است. دانه هاي بارور شده از همان ابتدا از گياه اصلي نمي افتد بلكه از قاعده ميوه شروع به جوانه زدن مي كند تا يكسري ريشه ها و ساقه هاي نيزه مانند توليد كنند كه اصطلاحاً Propagule نام دارد. اين مرحله امكان دارد در همانجا و قبل از جدا شدن از والدين رشد كرده و طي 1 تا 3 سال حدود يك متر ارتفاع پيدا كند و بعد از آن از والدين خود جدا شده و در داخل آب مي افتد. روش حركت اين ساختار در داخل آب نيز به گونه اي خاص مي باشد. در زمانيكه در آب دريا قرار دارند، آنها بصورت افقي بوده و به سرعت حركت مي كنند و بلافاصله بعد از رسيدن به آبهاي تازه مثل تالابها، به حالت عمودي درمي آيند به گونه اي كه ريشه در پائين و جوانه هاي جلويي در بالا قرار مي گيرد. اين حالت سبب مي شود كه به خاك نشستن آنها در گل و لاي مردابها و تالابها امكانپذير شود. بعضي از گونه ها مثل Rhizophora مي توانند حتي به مدت يكسال به همين حالت در آب دريا معلق بمانند و بعد از آنكه به گل نشستند شروع به توليد ريشه هاي جديد كرده و فرآيند رشد را از نو سر بگيرند.

بعضي گونه هاي ديگر نظير Avicennia، Aegialitis، egiceras، نهالها  و جوانه هاي زنده اي توليد مي كنند ولي اين جوانه ها زمانيكه از گياه مي افتند هنوز در داخل يك پوسته قرار دارند. دانه هاي Avicenina تا زمانيكه در داخل پوسته مي باشند بر روي آب شناور مي مانند. سرعت جدا شدن پوسته به عواملي نظير درجه حرارت و شوري آب بستگي دارد.

دانه هاي گونه Avicennia تنها قادرند بمدت 3 تا 4 روز بر روي آب زنده بمانند. در كل بنظر مي رسد روش اول يعني روش جوانه زدن (seedling) روش بهتري براي تكثير گياهان مانگرو باشد.

انتشار گياهان مانگرو در دنيا:

از آنجائيكه گياهان مانگرو براي ادامه حيات و زندگي خود به گرما نياز دارند، بيشتر در مناطق گرمسيري دنيا زندگي مي كنند. اين گياهان مجموعاً در 112 كشور دنيا يافت مي شوند و اگر بخواهيم نحوه قرارگيري جغرافيايي آنها را نشان دهيم، اين گياهان بيشتر در حد فاصل مدار 30 درجه شمالي و30 درجه جنوبي عرض جغرافيايي قرار دارند. البته در اين مورد استثناهايي نيز وجود دارد. مثلاً در نيمكره شمالي، منطقه برمودا كه در 32 درجه و 20 دقيقه شمالي قرار دارد داراي اين اكوسيستم مي باشد يا گياهان موجود در ژاپن كه در 31 درجه و 22 دقيقه شمالي قرار دارند. در نيمكره جنوبي نيز مواردي وجود دارند نظير استراليا در 38 درجه و 45 دقيقه جنوبي، زلاند نو در 38 درجه و 3 دقيقه جنوبي و سواحل شرقي آفريقاي جنوبي در 32 درجه و 59 دقيقه جنوبي.

تخمين زده مي شود در كل دنيا، اكوسيستمهاي مانگرو بالغ بر 15 ميليون هكتار وسعت داشته باشد. (Lacerda & Diop, 1993) كه حدود 9/6 ميليون هكتار در ناحيه اقيانوسيه و اقيانوس هند (Indo- Pacific)،5/3 ميليون هكتار در آفريقا و بيش از 1/4 ميليون هكتار در ناحيه آمريكا بخصوص حوزه كاراييب قرار دارد.

همانطور كه از آمار نيز برمي آيد، وسيعترين نواحي مانگروها مربوط به ناحيه اقيانوسيه و اقيانوس هند مي باشد زيرا در اين نواحي اين اكوسيستم در قالب سيستم دلتاي رودهاي بزرگي نظير گنگ و براهماپوترا، ايراوادي، مكونگ و همچنين نواحي ساحلي محافظت شده با خشكيهاي وسيع نظير ماداگاسكار، كاليمانتان، اندونزي و پاپوا و گينه نو، شكل گرفته است. در اين منطقه وسيعترين اكوسيستم مانگرو در بنگلادش قرار دارد كه مربوط به اكوسيستم Sundarbans مي باشد. اين اكوسيستم حدود 600 هزار هكتار وسعت داشته است و بر اساس تخميني كه در سال 1985 انجام شده است حدود401600 هكتار وسعت اين اكوسيستم بوده است.(Chaffey. Miller & Sandom, 1985)

در ناحيه آمريكاي جنوبي، جنگلهاي مانگرو از قسمتهاي شمالي سواحل رو به اقيانوس آرام پرو به سمت ايالات جنوبي برزيل يعني Rio Grande do sul در سواحل اقيانوس اطلس كشيده شده است. علاوه بر آن در دلتاي Orinco در قسمتهاي شرقي ونزوئلا جنگلهاي مانگرو با وسعت 495200 هكتار و در سواحل اقيانوس آرام كشور كلمبيا نيز با وسعت 451300 هكتار وجود دارند.

انواع گياهان مانگرو:

بطور كلي گياهان مانگرو را مي توان در سه دسته بزرگ طبقه بندي نمود. دسته اول گياهان مانگرو حقيقي يا اصلي (true mangrove) مي باشد. اين گياهان شكل كلاسيك گياهان مانگرو بحساب مي آيند و رشد آنها محدود به مناطق بين جزر و مدي دريا مي باشد. گياهان مانگرو حقيقي از 20 خانواده مختلف مي باشند. تاكنون تقريباً حدود 80 گونه مانگرو حقيقي كه به شكل درختي يا بوته اي ميباشند، شناسايي شده است كه ازبين آنها 60-50 گونه، گونه هاي غالب جنگلهاي مانگرو را تشكيل مي دهند.

دسته دوم، دسته گياهان مانگرو مينور (minor mangrove) مي باشد. اين گياهان توانايي تشكيل همه اجزاي اصلي مورد نياز براي يك زندگي گياهي را ندارند و بندرت جوامع خاصي را ايجاد مي كنند.

دسته سوم عبارتند از گياهان وابسته به گياهان مانگرو(mangrove associated). اين گياهان گونه هايي هستند كه تحمل شوري را دارند و علاوه بر آنكه در اكوسيستم مانگرو يافت ميشوند در ساير شرايط آب و هوايي و خاكي نيز امكان دارد يافت شوند. اين گياهان در اكوسيستم مانگرو معمولاً در ناحيه بينابيني يعني در حد فاصل بين پوشش دريازي و خشكي زي گياهان مانگرو يافت مي شوند. البته بطور كلي اين گياهان با گياهان مانگرو حقيقي عملكرد متقابل قابل ملاحظه اي دارند.

بدين ترتيب مي بينيد كه ممكن است انواع گياهان در يك اكوسيستم مانگرو وجود داشته باشند و گاهاًً تنوع گياهي در بعضي اكوسيستمها بسيار وسيع و زياد مي باشد.

لايه ازون ‘در حال ترميم است’

دانشمندان مي گويند كه نخستين مدرك قطعي دال بر اينكه لايه ازون در حال ترميم شدن است را به دست آورده اند.

گروهي از محققان آمريكايي دريافته اند كه سرعت تخريب لايه ازون به ميزان قابل توجهي كاهش يافته است.

با اين وجود دانشمندان مي گويند كه ترميم كامل اين لايه دست كم پنجاه سال طول مي كشد.

لايه ازون قبلا در هر دهه هشت درصد نازك تر مي شد، ولي اكنون اين سرعت به چهار درصد رسيده است و اميدواريم كه اين تخريب تا چند سال ديگر متوقف شود

به گفته دانشمندان، ترميم لايه ازون نتيجه ممنوع شدن كاربرد مواد شيميايي مخرب بوده است.

اين ممنوعيت در “موافقتنامه مونترآل” ذكر شده است كه در سال 1987 در اين شهر امضا شد.

اين موافقتنامه استفاده از موادي مانند گاز سي اف سي را كه عمدتا در اسپري ها و يخچال ها كاربرد دارد، منع كرده است.

محققان، اطلاعاتي كه در طول بيست سال گذشته توسط سه ماهواره و سه دستگاه مستقر روي زمين جمع آوري شده بود، تجزيه و تحليل كرده و دريافتند كه در لايه استراتوسفر بالايي – خارجي ترين لايه ازون – سرعت تخريب تا حد قابل توجهي كمتر شده است.

پروفسور مايكل نيوچرچ، استاد دانشگاه آلاباما در آمريكا و از سرپرستان گروه تحقيق، مي گويد: لايه ازون قبلا در هر دهه هشت درصد نازك تر مي شد، ولي اكنون اين سرعت به چهار درصد رسيده است و اميدواريم كه اين تخريب تا چند سال ديگر متوقف شود.

گرچه لايه هاي بالايي ازون رو به ترميم است، ولي عواملي چون گرم شدن كره زمين كه دما را افزايش مي دهد و بر چگونگي وزش باد موثر است، ترميم ازون را در لايه هاي پايين تر به تاخير مي اندازد.

سلاحسلاح هاي هسته اي
Comments (0)
Add Comment