مقدمه
انرژی هستهای از عمدهترین مباحث علوم و تکنولوژی هستهای است و هم اکنون نقش عمدهای را در تأمین انرژی کشورهای مختلف خصوصا کشورهای پیشرفته دارد. اهمیت انرژی و منابع مختلف تهیه آن ، در حال حاضر جزء رویکردهای اصلی دولتها قرار دارد. به عبارت بهتر ، از مسائل مهم هر کشور در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی بررسی ، اصلاح و استفاده بهینه از منابع موجود انرژی در آن کشور است. امروزه بحرانهای سیاسی و اقتصادی و مسائلی نظیر محدودیت ذخایر فسیلی ، نگرانیهای زیست محیطی ، ازدیاد جمعیت ، رشد اقتصادی ، همگی مباحث جهان شمولی هستند که با گستردگی تمام فکر اندیشمندان را در یافتن راهکارهای مناسب در حل معظلات انرژی در جهان به خود مشغول داشته اند. در حال حاضر اغلب ممالک جهان به نقش و اهمیت منابع مختلف انرژی در تأمین نیازهای حال و آینده پی برده و سرمایه گذاریها و تحقیقات وسیعی را در جهت سیاستگذاری ، استراتژی و برنامههای زیربنایی و اصولی انجام میدهند. هم اکنون تدوین استراتژی که مرکب از بررسی تمامی پارامترهای تأثیر گذار در انرژی و تعیین راهکارهای مناسب جهت تمیزتر و کاراتر نمودن انرژی و الگوی بهینه مصرف آن میباشد، در رأس برنامههای زیربنایی اکثر کشورهای جهان قرار دارد. در میان حاملهای مختلف انرژی ، انرژی هستهای جایگاه ویژهای دارد. هم اکنون بیش از 430 نیروگاه هستهای در جهان فعال میباشند و انرژی برخی کشورها مانند فرانسه عمدتا از برق هستهای تأمین میشود. ذخایر و سرمایه گذاری جهانی انرژی براساس گزارش وزارت صنایع فرانسه ، هزینه یک نیروگاه هستهای 1400 مگا واتی معادل 15.4 میلیارد فرانک ، یک نیروگاه گاز سوز با همین ظرفیت 4.3 میلیارد فرانک و یک نیروگاه زغال سنگ یوز با ظرفیت مشابه 9 میلیارد فرانک ارزش دارد. در مقابل ، این امتیاز برای گاز ارمغانی به همراه ندارد. زیرا هزینه تولید هر کیلو وات ساعت برق تا 70 درصد به قیمت سوخت بستگی دارد. بر اساس مطالعات انجام گرفته ، 43 سال دیگر نفت ، 66 سال دیگر گاز طبیعی و 233 سال دیگر زغال سنگ تمام خواهد شد، اما هنوز میتوان ذخایر تازه کشف کرد. اورانیوم مورد نیاز تا 60 سال دیگر وجود دارد. رآکتورهایی که از نوترونهای سریع استفاده میکنند (سوپر _ فیکس در فرانسه) قادرند از یک واحد حجم اورانیوم ، هفتاد بار بیشتر از رآکتورهای کنونی انرژی بگیرند. نفت 34 درصد ، زغال سنگ 31 درصد ، گاز 22 درصد ، انرژی هستهای 6 درصد ، سایر انرژیها 7 درصد. تکثیر هستهای به منظور کاهش هزینهها در مورد تولید انرژی باید به این نکته توجه کنیم که این انرژی چه خدماتی را ارائه میکند و با کدام هزینه ، که اکثرا مردم به دنبال خدمات بیشتر با دستیابی آسان و ایمنی بالا با هزینه کمتر هستند. در حال حاضر تولید برق گازی ارزانتر از دیگر سوختها میباشد و با سوخت زغال سنگ بیشترین هزینه را دارد. البته اگر موضوع عوارض آلودگی گاز کربنیک را فراموش نکنیم. در صورت وضع این مالیات ، بهای تولید گازی برق افزایش مییابد. در این میان انرژی هستهای ، تقریبا از هرگونه بحران این چنینی به دور است. برای ساخت یک بمب هستهای با کمترین هزینه ، علاوه بر داشتن تأسیسات مربوطه ، لازم است پلوتونیومی در اختیار داشت که میزان ایزوتوپ 240 آن بیشتر باشد. این پلوتونیوم را میتوان در یک رآکتور هستهای غیر نظامی نیز تولید کرد. به همین دلیل است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین ، پیوسته رآکتورهای جهان را کنترل میکند. کاربردهای علوم و تکنولوژی هستهای علیرغم پیشرفت همه جانبه علوم و فنون هستهای در طول نیم قرن گذشته ، هنوز این تکنولوژی در اذهان عمومی ناشناخته مانده است. وقتی صحبت از انرژی اتمی به میان میآید، اغلب مردم ابر قارچ مانند حاصل از انفجارات اتمی و یا راکتورهای اتمی برای تولید برق را در ذهن خود مجسم میکنند و کمتر کسی را میتوان یافت که بداند چگونه جنبههای دیگری از علوم هستهای در طول نیم قرن گذشته زندگی روزمره او را دچار تحول نموده است. اما حقیقت در این است که در طول این مدت در نتیجه تلاش پیگیر پژوهشگران و مهندسین هستهای، این تکنولوژی نقش مهمی را در ارتقاء سطح زندگی مردم ، رشد صنعت و کشاورزی و ارائه خدمات پزشکی ایفاء نموده است. استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای موارد زیر از مهمترین استفادههای صلح آمیز از علوم و تکنولوژی هستهای میباشند: 1.استفاده از انرژی حاصل از فرآیند شکافت هسته اورانیوم یا پلوتونیوم در راکتورهای اتمی جهت تولید برق و یا شیرین کردن آب دریاها. 2.استفاده از رادیوایزوتوپها در پزشکی ، صنعت و کشاورزی 3.استفاده از پرتوهای ناشی از فرآیندهای هستهای در پزشکی ، صنعت و کشاورزی مزایا و معایب انرژیهای فسیلی و هستهای نیروی هستهای با وجود خطرها و محدودیتها ، به دلیل تولید نکردن گاز گلخانهای ، بر انرژیهای فسیلی برتری دارد. سوختهای فسیلی با تولید گازهای گلخانهای در افزایش تعداد طوفانها و تغییرات آب و هوایی شدید خیلی موثر میباشد. گازهای گلخانهای امتیاز و برتری انرژی هستهای در این است که حتی یک مولکول گاز کربنیک از راکتور هستهای به هوا نمیرود. در عوض اورانیوم مورد نیاز این راکتور باید با کامیونهایی که سوخت فسیلی (نفت) می سوزانند، حمل و نقل گردد. همچنین مراحلی که برای کار با اورانیوم انجام میشود، به سوخت نفتی نیازمند است. در مجموع هر کیلو وات ساعت برق هستهای حدود 25 گرم گاز گلخانهای تولید میکند. هر کیلو وات ساعت برف زغال سنگ سوز ، 650 تا 1250 گرم گاز کربینیک تولید میکند. همچنین برای تولید هر کیلو وات ساعت برق از نیروگاههای گاز سوز، 450 تا 650 گرم گاز کربنیک انتشار مییابد. زبالهها یک نیروگاه هستهای صد مگاواتی سالانه پانصد تن زباله با درجه رادیو اکتیو ضعیف ، دویست تن زباله با درجه رادیواکتیو متوسط و 25 تن زباله با درجه رادیواکتیو شدید تولید میکند. در مقایسه ، یک نیروگاه برق زغال سنگ سوز 350 هزار تن زباله سخت (زبالههای معدنی ، خاکستر و تفاله آهن) که صدها کیلو فلز سنگین نیز در میان آنها وجود دارد ، تولید میکند. البته پیشرفتهای فنی باید اجازه دهد که از این میزان زباله کاسته شود. با وجود این سوخت فسیلی از نظر تولید زباله پر بار هستند. اما گاز ، بجز گاز کربنیک ، تقریبا زباله یا تولید جانبی خطرناکی ندارد. رادیو اکتیویته نامرئی است، اما حتی ضعیفترین درجه رادیو اکنیویته که ممکن است برای محیط زیست مضر باشد، قابل ردیابی است. در نتیجه نیروگاههای هستهای را میتوان به خوبی کنترل کرد و در واقع کشف خطر آنها راحتتر از نیروگاههای گرمایی کلاسیک است. بهداشت و سلامتی انرژی هستهای با مصارف غیر نظامی تا به حال کمتر از انرژیهای فسیلی قربانی گرفته است. یک نیروگاه هستهای در شرایط فعالیت معمول و سالم مواد رادیواکتیو ساطع میکند. ولی میزان آسیب پذیری به مراتب کمتر از آزمایشهای رادیولوژیک و رادیواکتیویته طبیعی (رادون) است. سوختهای فسیلی نیز مقادیر زیادی از آلوده کنندههای خطرناک را در هوا میپراکند که مضرات زیادی داشته و در اکثر موارد کشنده نیز میباشد. آسیبهای وارد شده به زمین طی مطالعات انجام گرفتته آسیبهای ناشی از سوختهای فسیلی با در نظر گرفتن آسیبهای مربوط به گازهای گلخانهای تقریبا تا دو برابر آسیبهای انرژی هستهای میباشد. عمده کاربردهای انرژی هستهای انرژی هستهای دارای کاربرد متعددی است که در یک تقسیم بندی کلی میتوان کاربردهای نظامی و غیر نظامی یا صلح جویانه را برای آن نام برد. از آنجا که سیاست ج.ا.ایران استفاده صلح آمیز از مواد و انرژی هستهای است، بحث این نوشتار پیرامون کاربردهای صلح آمیز انرژی هستهای با تکیه بر فعالیتهای هستهای صلح آمیز ج.ا.ایران میباشد. انرژی هستهای بصورت صلح جویانه موارد مصرف گوناگونی دارد که به شرح آنها میپردازیم. (شایان ذکر است که آژانس بین المللی انرژی اتمی در این حوزه تحقیقات متعددی را انجام داده است که به مراحل کاربردی نیز رسیدهاند.) انرژی اتمی کاربردهای وسیعی در علوم و صنایع مختلف (پزشکی ، داروسازی ، صنایع غذایی ، شاخههای مختلف صنعت ، کشاورزی ، رد یابی و …) داشته و از این نظر خیلی حائز اهمیت است. به عنوان مثال برای رد یابی محل نشت در لولههای انتقال نفت و یا گاز که در زیر زمین بوده ، خیلی راحت با آشکار سازی نوترونهایی که به داخل لولهها تزریق شده و از محل نشت خارج میشوند، پی برده و … . کاربرد انرژی اتمی در بخش بهداشتی بر طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی ، میزان افراد سرطانی در کشورهای در حال توسعه تا سال 2015 هر ساله 10 میلیون نفر افزایش مییابد. این در حالی است که شیوههای زندگی در حال تغییر است. اکثر کشورهای در حال توسعه دارای متخصصین کافی در این زمینه یا دستگاههای رادیو تراپی نمیباشند تا بتوانند بطور موثر و ایمن با بیماران سرطانی خود تعامل کنند. در حدود 15 کشور آفریقایی و جند کشور آسیایی ، حتی یک رادیو تراپی نیز وجود ندارد. آژانس بین المللی انرژی اتمی در این زمینه برای کمک به کشورها برنامههایی را تدارک دیده است. همجنین از تکنیکهای هستهای در داروهای هستهای نیز استفاده میشود و در طول سال اخیر آزانس 5 دوره آزمایش فقط در آسیای غربی در این خصوص برگذار نموده است. سایر کاربردهای انرژی هستهای • کاربردهای پزشکی: بطور کلی میتوان موثر در ذیل را به عنوان مصادیق کاربرد تکنیکهای هستهای در حوزه پزشکی نام برد. 1. تهیه و تولید رادیو داروی ید-131، حهت تشخیص بیماریهای تروئید و درمان آنها. 2. تهیه و تولید کیتهای رادیو دارویی جهت مراکز پزشکی هستهای. 3. کنترل کیفی رادیو داروهای خوراکی و تزریقی برای تشخیص ودرمان بیماریها. • کاربرد انرژی اتمی در بخش دامپزشکی و دامپروری. • کاربرد تکنیکهای هستهای در مدیریت منابع آب. • کاربرد انرژی هستهای در بخش صنایع غذایی و کشاورزی. • کاربرد انرژی در صنایع. • کاربرد تکنیک هستهای در شناسایی مینهای ضد نفر. • کاربرد انرژی اتمی در تولید الکتریسته. انرژی هستهای در ایران جمهوری اسلامی ایران بیش از سه دهه است که تحقیقات متنوعی را در زمینههای مختلف علوم و تکنولوژی هستهای انجام داده و براساس استراتژی خود ، مصمم به ایجاد نیروگاههای هستهای به ظرفیت کل 6000 مگاوات تا سال 1400 هجری شمسی میباشد. در این زمینه ، جمهوری اسلامی ایران در نشست گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی ، تمایل خود را نسبت به همکاری تمامی کشورهای جهان جهت ایجاد این نیروگاهها و تهیه سوخت مربوطه رسما اعلام نموده است.
انرژی هستهای از عمدهترین مباحث علوم و تکنولوژی هستهای است و هم اکنون نقش عمدهای را در تأمین انرژی کشورهای مختلف خصوصا کشورهای پیشرفته دارد. اهمیت انرژی و منابع مختلف تهیه آن ، در حال حاضر جزء رویکردهای اصلی دولتها قرار دارد. به عبارت بهتر ، از مسائل مهم هر کشور در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی بررسی ، اصلاح و استفاده بهینه از منابع موجود انرژی در آن کشور است. امروزه بحرانهای سیاسی و اقتصادی و مسائلی نظیر محدودیت ذخایر فسیلی ، نگرانیهای زیست محیطی ، ازدیاد جمعیت ، رشد اقتصادی ، همگی مباحث جهان شمولی هستند که با گستردگی تمام فکر اندیشمندان را در یافتن راهکارهای مناسب در حل معظلات انرژی در جهان به خود مشغول داشته اند.
در حال حاضر اغلب ممالک جهان به نقش و اهمیت منابع مختلف انرژی در تأمین نیازهای حال و آینده پی برده و سرمایه گذاریها و تحقیقات وسیعی را در جهت سیاستگذاری ، استراتژی و برنامههای زیربنایی و اصولی انجام میدهند. هم اکنون تدوین استراتژی که مرکب از بررسی تمامی پارامترهای تأثیر گذار در انرژی و تعیین راهکارهای مناسب جهت تمیزتر و کاراتر نمودن انرژی و الگوی بهینه مصرف آن میباشد، در رأس برنامههای زیربنایی اکثر کشورهای جهان قرار دارد. در میان حاملهای مختلف انرژی ، انرژی هستهای جایگاه ویژهای دارد. هم اکنون بیش از 430 نیروگاه هستهای در جهان فعال میباشند و انرژی برخی کشورها مانند فرانسه عمدتا از برق هستهای تأمین میشود.
ذخایر و سرمایه گذاری جهانی انرژی
براساس گزارش وزارت صنایع فرانسه ، هزینه یک نیروگاه هستهای 1400 مگا واتی معادل 15.4 میلیارد فرانک ، یک نیروگاه گاز سوز با همین ظرفیت 4.3 میلیارد فرانک و یک نیروگاه زغال سنگ یوز با ظرفیت مشابه 9 میلیارد فرانک ارزش دارد. در مقابل ، این امتیاز برای گاز ارمغانی به همراه ندارد. زیرا هزینه تولید هر کیلو وات ساعت برق تا 70 درصد به قیمت سوخت بستگی دارد.
بر اساس مطالعات انجام گرفته ، 43 سال دیگر نفت ، 66 سال دیگر گاز طبیعی و 233 سال دیگر زغال سنگ تمام خواهد شد، اما هنوز میتوان ذخایر تازه کشف کرد. اورانیوم مورد نیاز تا 60 سال دیگر وجود دارد. رآکتورهایی که از نوترونهای سریع استفاده میکنند (سوپر _ فیکس در فرانسه) قادرند از یک واحد حجم اورانیوم ، هفتاد بار بیشتر از رآکتورهای کنونی انرژی بگیرند. نفت 34 درصد ، زغال سنگ 31 درصد ، گاز 22 درصد ، انرژی هستهای 6 درصد ، سایر انرژیها 7 درصد.
تکثیر هستهای به منظور کاهش هزینهها
در مورد تولید انرژی باید به این نکته توجه کنیم که این انرژی چه خدماتی را ارائه میکند و با کدام هزینه ، که اکثرا مردم به دنبال خدمات بیشتر با دستیابی آسان و ایمنی بالا با هزینه کمتر هستند. در حال حاضر تولید برق گازی ارزانتر از دیگر سوختها میباشد و با سوخت زغال سنگ بیشترین هزینه را دارد. البته اگر موضوع عوارض آلودگی گاز کربنیک را فراموش نکنیم. در صورت وضع این مالیات ، بهای تولید گازی برق افزایش مییابد. در این میان انرژی هستهای ، تقریبا از هرگونه بحران این چنینی به دور است.
برای ساخت یک بمب هستهای با کمترین هزینه ، علاوه بر داشتن تأسیسات مربوطه ، لازم است پلوتونیومی در اختیار داشت که میزان ایزوتوپ 240 آن بیشتر باشد. این پلوتونیوم را میتوان در یک رآکتور هستهای غیر نظامی نیز تولید کرد. به همین دلیل است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین ، پیوسته رآکتورهای جهان را کنترل میکند.
کاربردهای علوم و تکنولوژی هستهای
علیرغم پیشرفت همه جانبه علوم و فنون هستهای در طول نیم قرن گذشته ، هنوز این تکنولوژی در اذهان عمومی ناشناخته مانده است. وقتی صحبت از انرژی اتمی به میان میآید، اغلب مردم ابر قارچ مانند حاصل از انفجارات اتمی و یا راکتورهای اتمی برای تولید برق را در ذهن خود مجسم میکنند و کمتر کسی را میتوان یافت که بداند چگونه جنبههای دیگری از علوم هستهای در طول نیم قرن گذشته زندگی روزمره او را دچار تحول نموده است. اما حقیقت در این است که در طول این مدت در نتیجه تلاش پیگیر پژوهشگران و مهندسین هستهای، این تکنولوژی نقش مهمی را در ارتقاء سطح زندگی مردم ، رشد صنعت و کشاورزی و ارائه خدمات پزشکی ایفاء نموده است.
استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای
موارد زیر از مهمترین استفادههای صلح آمیز از علوم و تکنولوژی هستهای میباشند:
- استفاده از انرژی حاصل از فرآیند شکافت هسته اورانیوم یا پلوتونیوم در راکتورهای اتمی جهت تولید برق و یا شیرین کردن آب دریاها.
- استفاده از رادیوایزوتوپها در پزشکی ، صنعت و کشاورزی
- استفاده از پرتوهای ناشی از فرآیندهای هستهای در پزشکی ، صنعت و کشاورزی
مزایا و معایب انرژیهای فسیلی و هستهای
نیروی هستهای با وجود خطرها و محدودیتها ، به دلیل تولید نکردن گاز گلخانهای ، بر انرژیهای فسیلی برتری دارد. سوختهای فسیلی با تولید گازهای گلخانهای در افزایش تعداد طوفانها و تغییرات آب و هوایی شدید خیلی موثر میباشد.
گازهای گلخانهای
امتیاز و برتری انرژی هستهای در این است که حتی یک مولکول گاز کربنیک از راکتور هستهای به هوا نمیرود. در عوض اورانیوم مورد نیاز این راکتور باید با کامیونهایی که سوخت فسیلی (نفت) می سوزانند، حمل و نقل گردد. همچنین مراحلی که برای کار با اورانیوم انجام میشود، به سوخت نفتی نیازمند است. در مجموع هر کیلو وات ساعت برق هستهای حدود 25 گرم گاز گلخانهای تولید میکند. هر کیلو وات ساعت برف زغال سنگ سوز ، 650 تا 1250 گرم گاز کربینیک تولید میکند. همچنین برای تولید هر کیلو وات ساعت برق از نیروگاههای گاز سوز، 450 تا 650 گرم گاز کربنیک انتشار مییابد.
زبالهها
یک نیروگاه هستهای صد مگاواتی سالانه پانصد تن زباله با درجه رادیو اکتیو ضعیف ، دویست تن زباله با درجه رادیواکتیو متوسط و 25 تن زباله با درجه رادیواکتیو شدید تولید میکند. در مقایسه ، یک نیروگاه برق زغال سنگ سوز 350 هزار تن زباله سخت (زبالههای معدنی ، خاکستر و تفاله آهن) که صدها کیلو فلز سنگین نیز در میان آنها وجود دارد ، تولید میکند. البته پیشرفتهای فنی باید اجازه دهد که از این میزان زباله کاسته شود. با وجود این سوخت فسیلی از نظر تولید زباله پر بار هستند. اما گاز ، بجز گاز کربنیک ، تقریبا زباله یا تولید جانبی خطرناکی ندارد. رادیو اکتیویته نامرئی است، اما حتی ضعیفترین درجه رادیو اکنیویته که ممکن است برای محیط زیست مضر باشد، قابل ردیابی است. در نتیجه نیروگاههای هستهای را میتوان به خوبی کنترل کرد و در واقع کشف خطر آنها راحتتر از نیروگاههای گرمایی کلاسیک است.
بهداشت و سلامتی
انرژی هستهای با مصارف غیر نظامی تا به حال کمتر از انرژیهای فسیلی قربانی گرفته است. یک نیروگاه هستهای در شرایط فعالیت معمول و سالم مواد رادیواکتیو ساطع میکند. ولی میزان آسیب پذیری به مراتب کمتر از آزمایشهای رادیولوژیک و رادیواکتیویته طبیعی (رادون) است. سوختهای فسیلی نیز مقادیر زیادی از آلوده کنندههای خطرناک را در هوا میپراکند که مضرات زیادی داشته و در اکثر موارد کشنده نیز میباشد.
آسیبهای وارد شده به زمین
طی مطالعات انجام گرفتته آسیبهای ناشی از سوختهای فسیلی با در نظر گرفتن آسیبهای مربوط به گازهای گلخانهای تقریبا تا دو برابر آسیبهای انرژی هستهای میباشد.
عمده کاربردهای انرژی هستهای
انرژی هستهای دارای کاربرد متعددی است که در یک تقسیم بندی کلی میتوان کاربردهای نظامی و غیر نظامی یا صلح جویانه را برای آن نام برد. از آنجا که سیاست ج.ا.ایران استفاده صلح آمیز از مواد و انرژی هستهای است، بحث این نوشتار پیرامون کاربردهای صلح آمیز انرژی هستهای با تکیه بر فعالیتهای هستهای صلح آمیز ج.ا.ایران میباشد. انرژی هستهای بصورت صلح جویانه موارد مصرف گوناگونی دارد که به شرح آنها میپردازیم. (شایان ذکر است که آژانس بین المللی انرژی اتمی در این حوزه تحقیقات متعددی را انجام داده است که به مراحل کاربردی نیز رسیدهاند.)
انرژی اتمی کاربردهای وسیعی در علوم و صنایع مختلف (پزشکی ، داروسازی ، صنایع غذایی ، شاخههای مختلف صنعت ، کشاورزی ، رد یابی و …) داشته و از این نظر خیلی حائز اهمیت است. به عنوان مثال برای رد یابی محل نشت در لولههای انتقال نفت و یا گاز که در زیر زمین بوده ، خیلی راحت با آشکار سازی نوترونهایی که به داخل لولهها تزریق شده و از محل نشت خارج میشوند، پی برده و … .
کاربرد انرژی اتمی در بخش بهداشتی
بر طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی ، میزان افراد سرطانی در کشورهای در حال توسعه تا سال 2015 هر ساله 10 میلیون نفر افزایش مییابد. این در حالی است که شیوههای زندگی در حال تغییر است. اکثر کشورهای در حال توسعه دارای متخصصین کافی در این زمینه یا دستگاههای رادیو تراپی نمیباشند تا بتوانند بطور موثر و ایمن با بیماران سرطانی خود تعامل کنند. در حدود 15 کشور آفریقایی و جند کشور آسیایی ، حتی یک رادیو تراپی نیز وجود ندارد. آژانس بین المللی انرژی اتمی در این زمینه برای کمک به کشورها برنامههایی را تدارک دیده است. همجنین از تکنیکهای هستهای در داروهای هستهای نیز استفاده میشود و در طول سال اخیر آزانس 5 دوره آزمایش فقط در آسیای غربی در این خصوص برگذار نموده است.
سایر کاربردهای انرژی هستهای
- کاربردهای پزشکی: بطور کلی میتوان موثر در ذیل را به عنوان مصادیق کاربرد تکنیکهای هستهای در حوزه پزشکی نام برد.
- تهیه و تولید رادیو داروی ید-131، حهت تشخیص بیماریهای تروئید و درمان آنها.
- تهیه و تولید کیتهای رادیو دارویی جهت مراکز پزشکی هستهای.
- کنترل کیفی رادیو داروهای خوراکی و تزریقی برای تشخیص ودرمان بیماریها.
- کاربرد انرژی اتمی در بخش دامپزشکی و دامپروری.
- کاربرد تکنیکهای هستهای در مدیریت منابع آب.
- کاربرد انرژی هستهای در بخش صنایع غذایی و کشاورزی.
- کاربرد انرژی در صنایع.
- کاربرد تکنیک هستهای در شناسایی مینهای ضد نفر.
- کاربرد انرژی اتمی در تولید الکتریسته.
انرژی هستهای در ایران
جمهوری اسلامی ایران بیش از سه دهه است که تحقیقات متنوعی را در زمینههای مختلف علوم و تکنولوژی هستهای انجام داده و براساس استراتژی خود ، مصمم به ایجاد نیروگاههای هستهای به ظرفیت کل 6000 مگاوات تا سال 1400 هجری شمسی میباشد. در این زمینه ، جمهوری اسلامی ایران در نشست گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی ، تمایل خود را نسبت به همکاری تمامی کشورهای جهان جهت ایجاد این نیروگاهها و تهیه سوخت مربوطه رسما اعلام نموده است.
تحولاتی که به کشف بمب هستهای منجر شد
هنگامی که دانشمند ایتالیایی به نام انریکو فرمی ، تجربیات و تحقیقات خود را در زمینه عملی ساختن فعل و انفعالات زنجیری مداوم دنبال میکرد. پیش بینی میشد که این فعل و انفعال ممکن است انفجاری باشد. به همین سبب ایالات متحده آمریکا که در جنگ جهانی دوم شرکت کرده بود، در صدد برآمد تحت عنوان مبارزه ضد فاشیستی ، نظر دانشمندان اروپایی را برای ساختن سلاح اتمی جلب کند. لذا آن را به ممالک متحده فرا خواند، تا در آنجا که دور از بمبهای دشمن قرار داشت و شرایط کار بهتر بود. امکان استفاده از این انرژی انفجاری را که در سلاحهای جنگی ، مخصوصا بمب مورد بررسی قرار دهند.
پس از گرد آمدن برجسته ترین دانشمندان ، ابتدا تجسساتی در زمینه تصفیه 235U و بعد ساختن پلوتونیوم در آزمایشگاههای چند دانشگاه مهم آمریکا از جمله دانشگاههای کلمبیا و کالیفرنیا صورت گرفت. نتیجه این تجسسات ، ساختن دو کارخانه بزرگ و مجهز برای تصفیه 235U و ساختن پلوتونیوم منجر گردید. سپس آزمایشگاه عظیم و مجهز ، لوس آلاموس در ایالت نیومکزیکو تحت نظر دانشمندان معروف . جی . آر . اوپن هایمر تأسیس شد.
دانشمندان معروف دیگری از کشورهای مختلف از قبیل جیمز چارویک ، اچ بث ، آر. آرویلسون ، نیلس بوهر و غیره ، برای ساختن بمب اتمی ، یعنی سلاحی که ممکن است سبب نابودی بشر و تمدن او گردد، همکاری کردند. در نتیجه تحقیقات دانشمندان ، اساس ساختمان بمب اتمی پی ریزی شد. البته بسیاری از وسایلی که برای بمب اتمی بکار رفت، به کلی افشا نشده ، با این حال با اطلاعات وسیعی که ضمن اظهارات رئیس طرح مانهاتان بدست آمد، طرز عمل تا اندازهای روشن گردید.
تاریخچه اولین انفجارهای هستهای
- اولین بار در شانزدهم ژوید سال 1945 ، بمب اتمی کوچک ، به عنوان آزمایش ، در صحرای الاموگوردو واقع در ایالت نیومکزیکو منفجر گردید. بمب را در انتهای بمبی از فولاد نصب کرده بودند و فرمان انفجار آن از پناهگاهی به فاصله 10 کیلومتر صادر میشد. محل دیده بانی ناظر این در 17 کیلومتری نقطه انفجار بود. نتیجه این آزمایش به قدری وحشت انگیز بود، که از آنچه قبلا پیش بینی شده بود تجاوز میکرد، از جمله برج فولادین حامل بمب به کلی تبخیر شده و در جای آن گودالی وسیع بوجود آمده بود.
- کمتر از یک ماه بعد ، بمب اتمی دیگری که قدرت تخریبی آن معادل (1000 تن TNT) بود، روی بندر هیروشیما در ژاپن منفجر گردید (انفجار هیروشیما)، که در نتیجه ، آن شهر به کلی ویران شد و چند هزار مردم به هلاکت رسیدند. فقط معدودی از سکنه اطراف شهر از این بلا جان به در بردند، که هنوز بازماندگان آنان از اثرات زیان بخش تشعشعات هستهای آن رنج میبرند.
- سومین بمب اتمی روز نهم ماه اوت روی شهر ناکازاکی منفجر شد و این دو فاجعه تاریخی کشور ژاپن را در مقابل ایالت متحده آمریکا به زانو در آورد. هر چند که پس از جنگ جهانی دوم دولت آمریکا نام طرح مانهاتان را به کمسیون انرژی اتمی تبدیل کرد و فعالیت این کمسیون را به موارد استفاده از انرژی اتمی در صنعت ، پزشکی و کشاورزی تخصیص داد و در حال حاضر یک کمسیون بین المللی نیز برای استفادههای صلح جویانه از انرژی اتمی فعالیت میکنند. بنابراین هنوز هم آزمایشهای سلاحهای هستهای ادامه دارد و بدین وسیله دول بزرگ جهان در برابر یکدیگر قدرت نمایی میکنند.
ساختمان بمب هستهای
- ساختار سلاح هستهای به این صورت است که هر گاه مقدار عنصر قابل شکافت ، که از اندازه بحرانی بیشتر باشد، پدیده شکافت شروع می شود. این پدیده خیلی سریع پیشرفت میکند و با آزاد شدن مقادیر عظیم انرژی در مدت بسیار کوتاه ، انفجار مهیبی رخ میدهد. ولی از آنجایی که بمب باید در لحظه دلخواه منفجر شود، مقداری از 235U ، یا 239Pu را که خالص بوده و حجم کلی آن از اندازه بحرانی بیشتر باشد، به چند قسمت مجزا ، که هر یک از آنها از اندازه بحرانی کمتر است، تقسیم میکنند و این قسمتها را در محفظهای طوری قرار میدهند که نوترونهایی که ممکن است در هر یک از آنها آزاد شوند، در قسمت دیگر نفوذ نکنند.در این تقسیم بندی هرگاه به هر روشی در یکی از اجزای بمب پدیده شکافت شروع شود، در لحظهای که انفجار باید صورت گیرد، رخداد پدیده شکافت زنجیری و مداوم نخواهد بود. این مواد با جرمهای زیر جرم بحرانی عنصر قابل شکافت را به هم نزدیک میکنند. تا مجموع آنها از جرم بحرانی بیشتر شود و واکنش زنجیری به وقوع بپیوندد.
نباید فراموش کرد که پیشرفت واکنش زنجیری بسیار سریع است و انفجار اتمی در قطعات اورانیوم فقط در حدود یک میلیونم ثانیه طول میکشد. لذا اگر اندازههای بحرانی زیر را به آهستگی به هم نزدیک کنیم. ممکن است قبل از تماس ، واکنش زنجیری شروع شود و شدت گرمای حاصل از شکافتهای اولیه به حدی گردد، که قبل از انفجار واقعی ، ماده قابل شکافت را متلاشی سازد و واکنش زنجیری به خاموشی گراید. برای رفع نقایص بمب هستهای به صورت زیر عمل میکنیم:
- اولا اتصال قطعات اورانیوم بوسیله یک ماده منفجره قوی نظامی صورت میگیرد.
- ثانیا محفظه ماده اتمی را بسیار ضخیم و محکم می سازد. تا در آغاز واکنش زنجیری از متلاشی شدن ماده مزبور جلوگیری کند و سپس انفجار واقعی صورت گیرد.
بهینه سازی خروجی بمب و افزایش قدرت آن
- طرق مختلف نزدیک کردن قطعات اورانیوم یا پلوتونیوم به یکدیگر هنوز یک موضوع سری نظامی است. ولی واقعیت این است که هر چه سرعت اتصال قطعات زیادتر باشد، واکنش زنجیری سریعتر و و مقدار بیشتری از هستههای اورانیوم موجود شکافته شده و بهره سلاح اتمی بیشتر میشود.
- اصولا اتصال سریع قطعات است که انفجار مهیب بمب اتمی را بوجود میآورد. اگر منعکس کنندهای به دور ماده اتمی قرار داده شود، از فرار نوترونها جلوگیری نموده و شکافت زنجیری تسریع میگردد. استفاده از منعکس کننده نوترون ، وزن بحرانی را نیز تقلیل میدهد.
- باید توجه داشت که حتی در بهترین شرایط همه اورانیوم موجود در یک بمب اتمی تحت عمل شکافتن قرار نمیگیرد و در شرایط بسیار مناسب تنها در حدود 10 درصد ماده هستهای شکافته میشود و بقیه در نتیجه ، انفجار تبدیل به غبار شده و در فضا پخش میگردند بدون اینکه هستههای آنها شکافته شوند.
- جرم بحرانی از اسرار نظامی است و ممالکی که آن را میدانند به شدت از فاش شدن آن جلوگیری میکنند. بنابرین از مطالبی که در این باره منتشر شده است، چنین بر می آید که جرم بحرانی باید بین ا و 10 کیلوگرم باشند.
- وجود جرم بحرانی ، افزایش قدرت بمب اتمی را محدود میکند. زیرا برای آنکه بتوانیم انفجاری ایجاد کنیم:
- اولا نباید مقدار سوختی کمتر از جرم بحرانی بکار بریم و این مقدار حد پایین بمب اتمی را تعیین میکند.
- ثانیا وزن هر یک از قطعات اورانیوم درون بمب نمیتواند بیش از وزن بحرانی باشد. زیرا در آن صورت هر قطعه خود به خود منفجر خواهد شد.
- ساختن بمبهای بیش از دو قطعه نیز بسیار مشکل است. زیرا اگر دو قطعه از قطعات اورانیوم ، حتی به اندازه یک میلیونم ثانیه قبل از قطعات دیگر به هم وصل شوند، انفجار اتمی صورت خواهد گرفت و باعث پراکندگی قطعات دیگر اورانیوم خواهد شد. قطعات دیگر مجال دخول در قطعات زنجیری را نخواهند یافت. به عبارت دیگر بطور کلی میزان اتمهای اورانیومی که در واکنشهای زنجیری وارد میشوند، با افزایش تعداد قطعات داخل بمب ، تقلیل مییابد و عمل انفجار ناقص میماند.
نگاه اجمالی
آنچه خداوند در طبیعت به ودیعه نهاده است، اگر بصورت صحیح و در جهت درست مورد استفاده قرار گیرد، وسایل رفاه و آسایش بیشتر را تأمین خواهد کرد. اما اگر این امکانات خدادادی در جهت نادرست و نامشروع مورد بهره برداری قرار گیرند، نه تنها وسیلهای برای آرامش و آسایش او نخواهد بود، بلکه بلای جان او شده و وسیلهای برای تهدید هستی او تبدیل خواهد شد. یکی از این منابع طبیعی سنگ معدن اورانیوم است که اگر بصورت درست مورد استفاده قرار گیرد، بسیار مفید بوده و به تعداد فوقالعادهای میتواند انرژی برق مورد استفاده بشر را تأمین کند، اما متأسفانه استفادههای نادرست سبب شده است که این عنصر خدادادی ماده اولیه سلاحهای مرگبار باشد که بمب اتمی یکی از این نمونهها میباشد.
تاریخچه
استفاده از انرژی هستهای به مقیاس زیاد بین سالهای 1939 تا 1945 میلادی در ایالات متحده آمریکا انجام شد. این امر زیر فشار جنگ جهانی دوم ، بصورت نتیجه تلاشهای مشترک تعداد زیادی از دانشمندان و مهندسان صورت گرفت. دست اندرکارانی که در ایالات متحده به این کار اشتغال داشتند، آمریکایی ، بریتانیایی و پناهندگان اروپایی کشورهایی بودند که زیر سلطه فاشیسم قرار داشتند. تلاش آنان این بود که قبل از آلمانیها به یک سلاح هستهای دست پیدا کنند ، این سلاح هستهای همان بمب اتمی بود.
بمب اتمی چیست؟
بمب اتمی در اصل یک راکتور هستهای کنترل نشده است که در آن یک واکنش هستهای بسیار وسیع در مدت یک میلیونیم ثانیه در سراسر ماده صورت میگیرد. بنابراین ، این واکنش با راکتور هستهای کنترل شده تفاوت دارد. در راکتور هستهای کنترل شده ، شرایط به گونهای سامان یافته است که انرژی حاصل از شکافت بسیار کندتر و اساسا با سرعت ثابت رها میشود. در این راکتور ، ماده شکافت پذیر به گونهای با مواد دیگر آمیخته میشود که بطور متوسط ، فقط یک نوترون گسیل یافته از عمل شکافت موجب شکافت هسته دیگر میشود، و واکنش زنجیری به این طریق فقط تداوم خود را حفظ میکند. اما در یک بمب اتمی ، ماده شکافتپذیر خالص است، یعنی یک متعادل کننده آمیخته نیست و طراحی آن به گونهای است که تقریبا تمام نوترونهای گسیل یافته از هر شکافت میتواند در هستههای دیگر شکافت ایجاد کند.
عناصر اصلی سازنده
بمب اتمی در طول جنگ جهانی دوم از راکتورهای هستهای برای تولید مواد خام نوعی بمب هستهای ، یعنی برای ساختن 239Pu از 235U استفاده میشد. هر دو این عناصر میتوانند یک واکنش زنجیری کنترل نشده سریع ایجاد کنند. بمبهای هستهای یا اتمی از هر دو این مواد ساخته میشوند. تنها یک بمب اتمی که از 235U ساخته شده بود، شهر هیروشیما در ژاپن را در 6 آگوست سال 1945 میلادی ویران کرد. بمب دیگری که از 239U در ساختن آن بکار برده شده بود، سه روز بعد شهر ناکازاکی کشور ژاپن را با خاک یکسان ساخت.
عواقب ناشی از بمب اتمی
یک مسئله فرعی ، ریزشهای رادیواکتیو حاصل از آزمایش بمبهای اتمی است. در انفجار بمب اتمی مقدار قابل توجهی محصولات شکافت رادیواکتیو پراکنده میشوند. این مواد بوسیله باد از یک بخش جهان به نقاط دیگر آن منتقل میشوند و بوسیله باران و برف از جو زمین فرو میریزند. بعضی از این مواد رادیواکتیو طول عمر زیادی دارند، لذا بوسیله مواد غذایی گیاهی جذب شده و بوسیله مردم و حیوانات خورده میشوند. معلوم شده است که اینگونه مواد رادیواکتیو آثار ژنتیکی و همچنین آثار جسمانی زیان آوری دارند. یکی از فراوانترین محصولات حاصل از شکافت 235U یا 239Pu ، که از لحاظ شیمیایی شبیه 4020Ga است. بنابراین وقتی که 90Sr حاصل از ریزشهای رادیواکتیو وارد بدن میشود، به ماده استخوانی بدن راه مییابد. این عنصر میتواند با گسیل ذرات بتا با انرژی 0.54 میلیون الکترون ولت (نیم عمر 28 سال) نابود میشوند، که میتواند به سلولها آسیب رسانده و موجب بروز انواع بیماریها از قبیل تومور استخوان ، لوکمیا و … ، بخصوص در کودکان در حال رشد ، میشود.
فناوري هسته اي, نيازها و ضرورت ها
الف) – كاربردهاي صلح آميز انرژي هسته اي:
انرژي هسته اي داراي كاربردهاي متعددي است كه در يك تقسيم بندي كلي مي توان كاربردهاي نظامي و غير نظامي يا صلح جويانه را براي آن نام برد. از آنجا كه سياست ج.ا.ايران استفاده صلح آميز از مواد و انرژي هسته اي است, بحث اينجانب پيرامون كاربردهاي صلح آميز انرژي هسته اي با تكيه بر فعاليت هاي هسته اي صلح آميز ج.ا. ايران مي باشد.
انرژي هسته اي به صورت صلح جويانه موارد مصرف گوناگوني دارد كه به شرح آنها مي پردازيم.(شايان ذكر است كه آژانس بين المللي انرژي اتمي در اين حوزه تحقيقات متعددي را انجام داده است كه به مراحل كاربردي نيز رسيده اند):
1- كاربرد انرژي اتمي در بخش پزشكي و بهداشتي:
بر طبق آمارهاي سازمان بهداشت جهاني, ميزان افراد سرطاني در كشورهاي در حال توسعه تا سال 2015 هر ساله 10 ميليون نفر افزايش مي يابد. اين در حالي است كه شيوه هاي زندگي در حال تغيير است. اكثر كشورهاي در حال توسعه, داراي متخصصين كافي در اين زمينه يا دستگاههاي راديو تراپي نمي باشند تا بتوانند به طور موثر و ايمن با بيماران سرطاني خود تعامل كنند. در حدود 15 كشور آفريقايي و چند كشور آسيايي, حتي يك دستگاه راديو تراپي نيز وجود ندارد. آژانس بين المللي انرژي اتمي در اين زمينه براي كمك به كشورها, برنامه هايي را تدارك ديده است. همچنين از تكنيك هاي هسته اي در ساخت داروهاي هسته اي نيز استفاده مي شود و در طول سال گذشته آژانس 5 دوره آزمايش فقط در آسياي غربي در اين خصوص برگزار نموده است. به طور كلي مي توان موارد ذيل را به عنوان مصاديق كاربرد تكنيك هاي هسته اي در حوزه پزشكي نام برد:
– تهيه و توليد راديو داروي يد – 131, جهت تشخيص بيماري هاي تروئيد و در مان آنها.
– تهيه و توليد كيت هاي راديو دارويي جهت مراكز پزشكي هسته اي.
– كنترل كيفي راديو داروهاي خوراكي و تزريقي براي تشخيص و درمان بيماري ها.
– تهيه و توليد كيت هاي هورموني.
– تشخيص و پيگيري درمان سرطان پروستات.
– تشخيص سرطانهاي كولون, پانكراس, روده كوچك و برخي سرطان هاي سينه.
– شناخت محل تومورهاي سرطاني و بررسي تومورهاي مغزي, سينه و ناراحتي هاي ريوي.
– تصوير گيري بيماري هاي قلبي, تشخيص عفونت ها و التهاب مفصلي, آمبولي و لخته هاي وريدي.
– تشخيص كم خوني يا سندرم اختلال در جذب ويتامين B12 .
– توليد دزيمترهاي جيبي و محيطي.
– استريليزاسيون لوازم پزشكي يكبار مصرف.
2- كاربرد انرژي اتمي در بخش دامپزشكي و دامپروري:
در اين حوزه مي توان از مصاديق ذيل نام برد:
– نقش تكنيك هاي هسته اي در پيشگيري, كنترل و تشخيص بيماري هاي دامي.
– نقش تكنيك هاي هسته اي در توليد مثل دام.
– نقش تكنيك هاي هسته اي در تغذيه دام.
– نقش تكنيك هاي هسته اي در اصلاح نژاد دام.
– نقش تكنيك هاي هسته اي در بهداشت و ايمني محصولات دامي و خوراك دام.
3- كاربرد تكنيك هاي هسته اي در مديريت منابع آب:
بهبود دسترسي به منابع آب جهان, به عنوان يكي از زمينه هاي بسيار مهم در توسعه شناخته شده است. بيش از يك ششم جمعيت جهان در مناطقي زندگي مي كنند كه دسترسي مناسب به آب آشاميدني بهداشتي ندارند تكنيك هاي هسته اي براي شناسايي حوزه هاي آب خيز زير زميني, هدايت آب هاي سطحي و زير زميني, كشف و كنترل آلودگي نشت و ايمني سدها بكار مي روند. از اين تكنيك ها همچنين در شيرين كردن آب شور و آب دريا نيز استفاده مي شود.
4- كاربرد انرژي هسته اي در بخش صنايع غذايي و كشاورزي:
در اين حوزه نيز مي توان مصاديق ذيل را نام برد:
– جلوگيري از جوانه زدن محصولات غذايي
– كنترل و از بين بردن حشرات
– به تاخير انداختن زمان رسيدگي محصولات غذايي
– افزايش زمان نگهداري
– كاهش ميزان آلودگي ميكروبي
– از بين بردن ويروس ها
– طرح هاي باردهي و جهش گياهاني چون گندم, برنج و پنبه.
5- كاربرد انرژي اتمي در بخش صنايع:
در اين حوزه مي توان از مصاديق ذيل نام برد:
– تهيه و توليد چشمه هاي پرتوزايي كبالت براي مصارف صنعتي.
– توليد چشمه هاي ايريديم براي كاربردهاي صنعتي و بررسي جوشكاري در لوله هاي نفت و گاز.
– توليد چشمه هاي پرتوزا براي كابردهاي مختلف در علوم و صنعت از قبيل:
طراحي و ساخت انواعv سيستم هاي هسته اي جهت كابردهاي صنعتي مانند سيستم هاي سطح سنجي, ضخامت سنجي, دانسيته سنجي و …
– اندازه گيري خاكستر ذغال سنگv
– بررسي كوره هاي مذابv شيشه سازي جهت تعيين اشكالات آنها.
– نشت يابي در لوله هاي انتقال نفت باv استفاده از تكنيك هسته اي.
6- كابرد تكنيك هسته اي در شناسايي مين هاي ضد نفر:
در سال گذشته آژانس بين المللي انرژي اتمي از تكنيك هسته اي در كرواسي به صورت آزمايشي براي شناسايي مين هاي ضد نفر استفاده نمود و نتيجه اين بود كه اندازه هاي خاصي از اين مين ها در اعمال مختلف و در شرايط خشكي خاك زمين شناسايي شدند, اما كار بيشترين نياز است تا منجر به كشف مين هاي ضد نفر كوچكتر و در شرايط رطوبت خاك زمين, گردد.
7- كاربرد انرژي اتمي در توليد الكتريسته:
هدف اصلي ج.ا.ايران در توسعه هسته اي, توليد برق هسته اي مي باشد. طي سه دهه گذشته با توجه به روند رو به رشد توسعه اجتماعي و اقتصادي در ايران, استراتژي بهره برداري از منابع فسيلي از دو عامل محدود كننده متاثر شده است:از يك طرف, ارتقاي سطح زندگي وبرنامه هاي بهبود شاخص هاي اقتصادي نيازمند تامين روند تقاضاي صعودي انرژي در كليه بشخ هاي خانگي و صنعتي داخلي مي باشد؛ و از طرفي, اقتصاد ملي وابسته به درآمدهاي نفتي است كه رهايي از اين دو عامل متضاد, مستلزم ايجاد يك استراتژي دراز مدت و تجديد نظر در روند استفاده بي رويه از منابع فسيلي در كوشر شده است.
ج.ا. ايران در حال حاضر با جمعيتي معادل 65 ميليون نفر, داراي 9/932 ميليون بشكه نفت خام عرضه انرژي اوليه است. عرضه انرژي اوليه كشور از سال 1977 تا كنون به طور متوسط 03/6 درصد افزايش يافته و كل مصرف انرژي از 9/180 ميليون بشكه نفت خام در سال 1977 با متوسط رشد سالانه 8/5 درصد به 7/661 ميليون بشكه نفت خام تا سال 2001 افزايش يافته است. در همين دوره نيز ميزان توليد برق از 000/847/19 كيلو وات ساعت در سال 1977 به 300/082/130 ميليون كيلو وات ساعت در سال 2001 ارتقا يافته است. لذا متوسط رشد سالانه توليد برق در طي سال هاي مذكور 52/8 درصد مي باشد. طي سال هاي 1977 لغايت 2001 نيز نيروگاه هاي كشور جهت توليد برق مصرفي مورد نياز, مصرف خود را از 000/600/29 بشكه نفت خام به 000/700/225 ميليون بشكه نفت خام افزايش داده اند. ميزان متوسط رشد مصرف نيروگاه ها در اين دوره 8/8 درصد مي باشد كه رقم بسيار بالايي است.
ج.ا. ايران با توجه به ملاحظات ذيل, نمي تواند صرفا به خاطر داشتن منابع عظيم نفت و گاز(تا سال 2002= 000/000/700/89 بشكه نفت خام) تنها متكي به تامين انرژي خود از ميان سوخت هاي فسيلي باشد:
1- اين منابع محدود بوده و متعلق به نسل هاي آتي كشور نيز مي باشد, لذا استفاده بي رويه از آنها مجاز نيست.
2- استفاده از اين منابع در صنايع تبديلي نظير پتروشيمي به مراتب ارزش بيشتري براي كشور در پي دارند.
3- مصرف اين منابع در داخل كشور به عنوان سوخت, به شدت ارز حاصل از صادرات نفت خام و گاز طبيعي را تحت الشعاع خود قرار داده است. در صورت ادامه روند مصرف انرژي به صورت فعلي, تا چند دهه ديگر ايران به عنوان يكي از واردكنندگان نفت خام و برخي فراورده هاي مرتبط با آن نيز خواهد آمد.
4- دولت يارانه هاي پنهان زيادي بابت مصرف سوخت در داخل كشور مي پردازد كه هزينه هاي توليدو توزيع اين فراورده هاي سوختي نيز تامين نمي گردد.
5- كشورها تا حدود زيادي ملزم به اجرا و اعمال قوانين زيست محيطي در جهت بقاي كره زمين و محيط زيست آن مي باشند.
مجموعه دلايل مذكور اتكا سيستم عرضه انرژي كشور به سوخت هاي فسيلي را غير منطقي ساخته و استفاده كشور از تكنولوژي هاي جديد از جمله تكنولوژي هسته اي را در مقام مقايسه با سوخت هاي فسيلي, رقابتي مي سازد.
به منظور تعيين سهم بهينه انواع نيروگاه ها براي تامين انرژي الكتريكي مورد نياز كشور طي 20 سال آينده, نتايج استفاده از مدل برنامه ريزي WASP كه معروفترين و كاربردي ترين مدل بهينه سازي سيستم عرضه انرژي الكتريكي است نشان مي دهد كه تا سال 2020 در سناريوي رشد حداقل, سهم نيروگاه هاي هسته اي 4000 مگا وات, در سناريوي رشد متوسط حدود 7000 مگا وات و در سناريوي رشد بالاي كليه شاخص هاي اقتصادي كشور, سهم برق هسته اي معادل 10000 مگا وات خواهد بود. از اين رو, ج.ا. ايران سناريوي رشد متوسط مولفه هاي اقتصادي كشور و ساخت 6000 مگا وات برق هسته اي علاوه بر نيروگاه در دست ساخت بوشهر (1000 مگا وات) را به عنوان برنامه اصلي توسعه نيروگاه هاي هسته اي كشور تعيين نموده است.
نكته مهم در اين زمينه, تصميم و عزم ايران مبني بر ايجاد تنوع در نيروگاه هاي اتمي و توجه به توانمندي داخلي از نظر طراحي و احداث نيروگاه هايي است كه دانش آنها در ايران به وجود آمده است. استفاده از نيروگاه هاي اتمي آب سنگين اين امكان را فراهم مي سازد كه از اورانيوم طبيعي كه از منابع داخلي ايران استحصال مي شود, براي توليد سوخت هسته اي و كاربرد آن در نيروگاههاي مزبور استفاده گردد.
در صورتي كه برنامه ساخت نيروگاه هاي هسته اي و توليد 7000 مگا وات ظرفيت برق هسته اي در كشور تا سال 2020 محقق گردد. به ميزان 190 ميليون بشكه نفت خام در مصارف نيروگاهي كشور صرفه جويي بعمل خواهد آمد كه ارزش اقتصادي آن بيش از 5 ميليارد دلار در سال برآورد مي گردد. ضمنا از لحاظ اجتماعي و زيست محيطي نيز از توليد 157 هزار تن دي اكسيد كربن, 1150 تن ذرات معلق در هوا, 130 تن گوگرد و 50 تن اكسيد نيتروژن ممانعت بعمل خواهد آمد.
هدف ديگر ج.ا. ايران در برنامه توسعه هسته اي ايران, خودكفايي در زمنيه توليد سوخت هسته اي است. تصميم به ساخت انواع نيروگاه هاي اتمي كه تماما تحت نظارت آژانس انجام خواهد شد, ايران را ملزم مي سازد كه در زمينه توليد انواع سوخت هسته اي فعاليت نمايد. براي توليد سوخته هسته اي مي بايست مراحل فراوري سنگ معدن اورانيوم, تبديل اورانيوم و غني سازي اورانيوم اجرا گردد.
حجم سوخت هسته اي مورد نياز براي نيروگاه هايي با ظرفيت كل 7000 مگا وات بسيار زياد بوده و ايران ملزم به برنامه ريزي بلند مدت براي تامين آن تا 2020 ميلادي از منابع داخلي مي باشد.
برخي محافل سياسي و رسانه اي, برنامه هسته اي ايران را جاه طلبانه و غير اقتصادي مي خوانند. آيا مي توان كشوري را كه مي خواهد تحت نظارت آژانس 7000 مگا وات برق هسته اي توليد كرده و خود به تامين سوخت آن مبادرت نمايد, جاه طلب ناميد. اگر اين چنين است, دهها كشور جهان جاه طلب مي باشند و اگر گفته شود فعاليت هاي مذكور غير اقتصادي است, پس بايد گفت كشورهايي مثل آمريكا, روسيه, فرانسه, انگلستان, آلمان, چين, ژاپن, هند, كانادا, پاكستان و آرژانتين كه عملا تمامي مراحل چرخه سوخت هسته اي را در مقياس صنعتي و يا نيمه صنعتي در اختيار دارند, كاري غير اقتصادي انجام داده اند.
يا اينكه گفته مي شود برنامه غني سازي اورانيوم ايران در جهت ساخت تسليحات هسته اي است. بايد گفت, اولا هم اكنون بيش از 12 كشور جهان كار غني سازي اورانيوم در مقياس صنعتي و يا نيمه صنعتي را انجام مي دهند. آيا مي توان گفت تمامي اين كشورها در راستاي ساخت سلاح هسته اي عمل مي كنند؟ آيا پيشرفت در علم شيمي و يا علم ميكروب شناسي و بيولوژي به معني ساخت سلاح هاي شيميايي و يا ميكروبي است؟
بعضا اعلام مي كنند كه با توجه به اينكه روسيه متعهد به تامين سوخت هسته اي ايران شده است, چرا ايران ميليون ها دلار براي چرخه سوخت هسته اي سرمايه گذاري ميكند؟ پاسخ اين است كه روسيه تنها متعهد تامين سوخت هسته اي نيروگاه اتمي بوشهر بوده و هيچ تعهدي نسبت به ارسال سوخت هسته اي به ساير نيروگاه هايي كه ايران مصمم به ساخت آنهاست ندارد. ثانيا روسيه حتي در زمينه سوخت هسته اي نيروگاه اتمي بوشهر نيز متعهد به ارسال سوخت براي مدت محدود و مشخصي است و بدين لحاظ ايران حتي در مورد نيروگاه اتمي بوشهر نيز پس از اتمام قراردادبا روس ها ملزم به تامين سوخت هسته اي از منابع ديگر مي باشد.
نكته مهمي كه در بحث تامين انرژي(سوخت – برق) بايد به آن توجه داشت و اين خود سبب مداخلات برخي كشورهاي زورگو در مناطق استراتژيك جهان به ويژه خليج فارس شده است, امنيت انرژي است. كشورهاي صنعتي 60 درصد نفت جهان را مصرف مي كنند, ولي فقط 30% آن را توليد مي كنند. بديهي است كشورهاي عضو اوپك و بالاخص كشورهاي توليد كننده نفت حوزه خليج فارس, نقش تعيين كننده اي را در تامين اين انرژي دارا هستند. همين وابستگي غرب و امريكا به انرژي (نفت) سبب مداخلات آنان در منطقه شده است.
چگونه است كه اين كشورها و بالاخص امريكا براي تامين امنيت انرژي مورد نياز خود به حضور نظامي در منطقه دست مي زنند و حتي عراق را اشغال نظامي مي كنند, ولي ج.ا. ايران حق ندارد براي تامين امنيت انرژي مورد نياز خود از ابزارها و امكانات موجود داخل كشور كه ممنوع نيز نشده اند, استفاده نمايد؟!
در ميان اهداف استراتژيك امريكا در رابطه با منطقه خليج فارس, نفت از اهميت و اولويت خاصي برخوردار است و جايگاه ويژه اي دارد. يكي از اهداف اصلي اشغال نظامي عراق نيز در اين چارچوب تحليل مي شود. به دست گرفتن كنترل نفت عراق با ذخاير غني آن گام مهمي در دسترسي هرچه بيشتر به منابع انرژي منطقه براي امريكا و ايجاد امنيت انرژي مورد نظر امريكايي هاست. عراق دومين ذخاير نفت جهان را در اختيار دارد و ميزان ذخاير نفت آن بالغ بر 112 ميليارد بشكه تخمين زده مي شود.
بسياري از كارشناسان معتقدند كه عراق مي تواند حتي مجموع ذخاير نفت خود را دو برابر كرده و در حد ذخاير عربستان قرار دهد, زيرا بسياري از حوزه هاي نفتي عراق هنوز كشف نشده اند. بر اساس برآوردهاي انجام شده, منابع نفتي امريكاي شمالي و درياي شمال بين 10 تا 15 سال آينده پايان خواهد پذيرفت. اين در حالي است كه در سال 2020 ميزان نياز به انرژي در مقايسه با سال 1997, 57% افزايش خواهد يافت. همچنين بر اساس آمارهاي منتشره,در سال هاي آتي امريكا ناچار خواهد شد 60% نفت مورد نياز خود را از خارج تهيه نمايد و از اين رو درصدد تغيير جغرافيايي انرژي در جهان و ايجاد امنيت انرژي براي خود است.
ب: NPT و تعهد آن جهت تسهيل استفاده صلح جويانه از انرژي هسته اي
تنها سود بالقوه اعضاي جهان سومي NPT (غير هسته اي ها مانند ايران) دريافت وعده كمك براي كسب تكنولوژي هسته اي در راستاي مقاصد صلح آميز است. ماده 4 NPT در اين زمنيه مقرر مي دارد كه مفاد معاهده به گونه اي تفسير نخواهد شد كه به حقوق اعضاي آن در توسعه تحقيقات, توليد و استفاده از انرژي هسته اي براي مقاصد صلح آميز – بي تبعيض – لطمه وارد سازد. طبق اين ماده همه دولت هاي عضو معاهده متعهد مي شوند كه مبادله هر چه وسيع تر تجهيزات و مواد و ااطلاعات علمي و تكنولوژيك را براي مقاصد صلح جويانه انرژي هسته اي تسهيل كنند. اما در همين زمينه نيز تبعيض هاي بسيار و نارضايتي هاي چشمگيري در مورد محدوده چنين كمكي وجود دارد.
چگونگي برخورد امريكا و غرب با نيروگاه اتمي بوشهر و فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ج.ا. ايران نمونه اي گويا در اين زمينه است. بر خلاف آنچه كه در ماده 4 معاهده است, نه فقط هيچ يك از كشورهاي داراي تكنولوژي هسته اي در زمينه هاي فني, تبادل دانش هسته اي, ارسال تجهيزات و … كمترين همكاري و كمكي به ج.ا. ايران نكردند, بلكه دولت آلمان, قرارداد قبلي خود براي ساخت نيروگاه اتمي بوشهر را بصورت يكجانبه لغو كرد و روسيه كه انجام اين پروژه را متعاقبا عهده دار گرديد, با فشارهاي گسترده سياسي, اقتصادي و بين المللي از سوي امريكا و متحدانش براي جلوگيري از همكاري هسته اي صلح آميز با ايران روبرو گرديد.
اين در حالي است كه فلسفه وجودي, اهداف و مسئوليت هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي كه همانا توسعه كاربردهاي صلح آميز انرژي اتمي در جهان و جلوگيري از كاربردهاي غير صلح آميز آن مي باشد, از همان ابتدا مورد پذيرش ايران قرار گرفت و آن را در سال 1968 امضا و در 1970 به تصويب رساند و در سال 1974 نيز با انعقاد موافقت نامه دو جانبه اي با آژانس به موجب ماده 3 NPT , نظام پادمان هسته اي بر فعاليت هاي هسته اي خود را پذيرفت كه اين موافقت نامه در قالب سند شماره 214/INFICIRC و بر اساس سند نمونه 153/ INFICPC أمده است. بر اين اساس, بازرسي هاي متعددي از سوي أژانس از تاسيسات هسته اي ج.ا. ايران بعمل آمده كه همگي صلح آميز بودن فعاليت ها را تاييد كرده است.
كشور ما نه تنها NPT , بلكه تمامي معاهدات بين المللي الزام آور در زمينه عدم اشاعه سلاح هاي كشتار جمعي را امضا و تصويب نموده است(از قبيل: كنوانسيون منع سلاح هاي ميكروبي, كنوانسيون منع سلاح هاي شيميايي و امضاي معاهده منع جامع آزمايش هاي هسته اي), ليكن و متاسفانه از حق مسلم خود كه در ماده 4 NPT پيش بيني شده است, يعني حق استفاده صلح جويانه از انرژي اتمي, محروم گرديده است. ج.ا. ايران بعنوان عضو تعداد زيادي از معاهدات بين المللي هرگز مانعي بر سر اجراي آنها ايجاد نكرده است. اين ما نبوديم كه هيروشيما و ناكازاكي را بمباران اتمي كرديم يادر جنگ بالكان, خليج فارس و اشغال عراق از اوانيوم تهي شده استفاده كرديم. اين ما نبوديم كه عراق را مجهز به سلاح هاي شيميايي كرديم كه حتي عليه مردم خود در حلبچه از آن استفاده كند و سكوت محافل غربي را عليرغم شعارهاي فريبكارانه آنان بهمراه داشته باشد.
گفته مي شود كه ايران به دليل وجود همسايگاني كه مسلح به سلاح هاي هسته اي هستند, چاره اي جز مجهز شدن به سلاح هاي هسته اي براي ايمن بودن خود ندارد. بايد گفت كه امنيت ايران با توليد سلاح هاي هسته اي تامين نخواهد گرديد. آيا سلاح هاي هسته اي شوروي سابق توانست از فروپاشي آن جلوگيري نمايد؟ آيا عراق توانست امنيت خودش را با تسليحات شيميايي و ميكروبي تامين نمايد؟ آيا حادثه 11 سپتامبر ناشي از يك حمله هسته اي بود و آيا كشور امريكا توانست با توسل به سلاح هاي هسته اي خود از آن جلوگيري نمايد؟ ج.ا. ايران به دنبال كسب سلاح هاي كشتار جمعي نيست و فعاليت هاي هسته اي آن نيز در راستاي مقاصد صلح جويانه مي باشد و شفاف و مستقل است.
همانطوري كه رياست محترم جمهوري در گردهمايي فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درمورخه 24/6/82(دوشنبه) فرمودند:” سلاح هاي كشتار جمعي نه و تكنولوژي پيشرفته از جمله تكنولوژي صلح آميز هسته اي آري, و هيچ چيز نمي تواند مانع كشور از دستيابي به اين تكنولوژي صلح آميز گردد و اين حق مسلم كشور و ملت ايران است.”
اين تنها نقطه ضعف NPT كه نشان از اجراي تبعيض آميز آن دارد, نيست. نقاط ضعف و چالش هاي ديگر NPT كه سبب شده است اين معاهده فاقد كارايي لازم جهت جلوگيري از گسترش سلاح هاي هسته اي توسط دارندگان آن از يك طرف و فراهم نمودن زمينه جهت بهره مندي كشورهاي غير هسته اي از مواد و تكنولوژي صلح آميز هسته اي از طرف ديگر گردد, عبارتند از:
1- NPT پيماني تبعيض آميز است كه كشورها را به دو دسته دارا و ندار تقسيم مي كند. با تمديد نامحدود NPT در كنفرانس بازنگري 1995, ابزار دست كشورهايي كه براي برپايي يك رژيم موثر خلع سلاح تلاش مي كنند, از ميان رفته است. با تمديد نامحدود NPT, مالكيت سلاح هاي هسته اي توسط 5 كشور هسته اي و تمايز ميان كشورهاي هسته اي و غير هسته اي به صورت قانوني درآمده است.
2- NPT در دستيابي به هدف عمده خود كه همانا جلوگيري از تكثير سلاح هاي هسته اي است, موفق نبوده و دارندگان جنگ افزارهاي هسته اي بر خلاف تعهداتشان به تكثير اين سلاح ها در ميان اقمار و همپيمانان خود پرداخته اند(اين هدف در مواد 1و2 معاهده آمده است).
3- كشورهاي هسته اي به تعهد اصلي خود در چارچوب NPT كه همانا رسيدن به خلع سلاح كامل و عمومي است, عمل نكرده اند, (اين تعهد در ماده 6معاهده آمده است).
4- NPT به ابزاري براي كنترل كشورهاي جهان سوم و غير هسته اي تبديل شده است. با اينكه در زمان مذاكرات مربوط به NPT در دهه 1960, هدف آن جلوگيري از دستيابي كشورهاي صنعتي عمده به جنگ افزارهاي صنعتي بود, امروزه اين پيمان به ابزاري براي كنترل تكثير تكنولوژي هسته اي در جهان سوم تبديل شده است.
5- و موارد ضعف بسيار ديگري كه از حوصله اين جلسه و بحث خارج است.
ج) پروتكل الحاقي و ج.ا. ايران
تقويت پادمان هاي هسته اي آژانس بين المللي انرژي اتمي, پس از كشف برنامه هسته اي مخفي عراق به دنبال جنگ خليج فارس (بحران كويت) و فعاليت هاي مشكوك هسته اي كره شمالي مود توجه قرار گرفت. اين مساله سبب شد كه امريكا و گروه غرب با استفاده از اين بهانه به فكر تجديد نظر جدي در مكانيسم نظارتي و پادمان هسته اي آژانس و NPT بيفتند و در نتيجه ضرورت اصلاح و تقويت نظارت بر فعاليت هاي هسته اي دولت هاي فاقد سلاح هاي هسته اي را مطرح سازند. اينان استدلال مي كردند كه رژيم نظارتي NPT گرچه در نظارت بر فعاليتهاي اظهار شده عراق موثر بوده, ولي در كشف فعاليت هاي اظهار نشده اين كشور موفق نبوده است.
از اين رو پس از تصميم 1993 شوراي حكام در خصوص تقويت سيستم نظارتي NPT, پروتكل 93+2 تهيه و تنظيم و در سال 1997 به تصويب اين شورا رسيد.
پروتكل چند نكته اصلي دارد:
1- پروتكل براي كشورهاي عضوي طراحي شده است كه موافقت نامه بازرسي و نظارت را با آژانس امضا كرده اند, يعني فقط كشورهاي غير هسته اي. در مورد كشورهاي هسته اي نيز فقط آن بخش هايي را كه به صورت داوطلبانه بپذيرند, قابل اجرا خواهد بود.
2- پروتكل, داوطلبانه است و نه اجباري و تا كنون نيز از 187 كشور عضو NPT فقط 35 كشور آن را تصويب كرده اند.
3- هدف اصلي از تصويب پروتكل, تقويت سيستم نظارتي آژانس بين المللي انرژي اتمي بر فعاليت هاي هسته اي دول فاقد سلاح هاي هسته اي عضو NPT (به ويژه فعاليت هاي اظهار نشده) است.
همه مفاد و مقررات 93+2 نيز براي رسيدن به اين هدف تدوين شده است. گردآوري اطلاعات جامع در خصوص فعاليت هاي هسته اي دول فاقد سلاح هاي هسته اي و دسترسي به مكان ها و سايت هاي مختلف اين كشورها و بازرسي از آنها, اساس پروتكل 93+2 را تشكيل مي دهد.
اين پروتكل به گونه اي طراحي شده است كه بتواند اطلاعات بيشتري كسب و دسترسي گسترده تري به محل فعاليت هاي هسته اي و حتي غير هسته اي دولت ها داشته باشد.
4- بر طبق پروتكل الحاقي, بايد كليه فعاليت هاي هسته اي و حتي غير هسته اي مرتبط به آژانس اظهار گردد. به عنوان مثال بايد كليه اطلاعات در خصوص مكان فعاليت هاي تحقيق و توسعه مرتبط با چرخه سوخت هسته اي اظهار گردند, حال اين فعاليت ها ممكن است دردانشگاه, صنايع و ديگر مكان هاي غير هسته اي صورت پذيرد و همچنين اظهار ميزان عمليات هر محلي كه درگير فعاليت هايي است كه هر چند در آنها از مواد هسته اي استفاده نمي شود, ولي براي برنامه هاي سوخت هسته اي اساسي و مهم شمرده مي شوند.
از طرف ديگر, دولت هاي عضو بايد شرح فعاليت ها و هويت اشخاص و نهادهاي انجام دهنده فعاليت هاي مرتبط را براي رفع سوء تفاهم و ابهامات به آژانس ارايه نمايند.
با ارايه اطلاعات مزبور و نظارت آژانس بر آنها, عملا همه فعاليت هاي هسته اي صلح آميز كشورهاي عضو NPT نيز تحت نظارت در مي آيد و اين درحالي است كه اطلاعات درخواستي بسيار فراتر از آن چيزي است كه آژانس براي نظارت بر فعاليت هاي هسته اي كشورهاي عضو خود به آنها نياز دارد.
5- موضوع مهم ديگر اين است كه بر طبق پروتكل الحاقي بايد به آژانس اجازه دسترسي و بازرسي از هر مكاني كه براي انجام ماموريت خود از جمله نمونه برداري محيطي مشخص مي كند, اعطا شود. دسترسي به اماكن طبق پروتكل بسيار گسترده از قرار داد بازرسي 153 و در مورد ايران 214 است(كه فقط شامل نظارت بر فعاليت هاي اظهار شده هسته اي است)و مي تواند شامل اماكني شود كه در آنها نه مواد هسته اي وجود دارد و نه فعاليت هاي هسته اي صورت ميگيرد و حتي تاسيسات را كد و هر مكاني را كه آژانس لازم بداند, چه اظهار شده و چه اظهار نشده باشد, در بر ميگيرد.
6- در مورد ارتباط پروتكل با ج.ا.ايران نيز بايد گفت كه موضوع پروتكل, رابطه ايران و آژانس نيست. بلكه اساسا يك موضوع امنيتي است كه توسط امريكا تعقيب و پيگيري مي شود تا از طريق آن به فعاليت هاي صلح آميز ج.ا. ايران جنبه امنيتي بدهد و به بهانه آن دست به اقدامات جدي بزند.
آمريكا در استراتژي مقابله خود با ايران در حال حاضر به دنبال ابزارهاي قانوني و حقوقي بين المللي براي اثبات اتهامات در مورد ايران مبني بر تعقيب برنامه دستيابي به سلاح هاي كشتار جمعي و فراهم كردن زمينه اثبات اتهامات در مورد ايران مبني بر تعقيب برنامه دستيابي به سلاح هاي كشتار جمعي و فراهم كردن زمينه اقدامات جدي بر ضد كشورمان است.
آمريكا سرمست از پيروزي در افغانستان و عراق با استراتژي پيروزي بدون جنگ و با ابزار مبارزه با تروريسم و سلاح هاي كشتار جمعي, بي توجه به نظر سازمان ملل وافكار عمومي در جهان, حجم اتهامات خود به ج.ا. ايران را افزايش مي دهد. ظاهر قضيه اين است كه امريكا مي كوشد ايران را براي پيوستن به پروتكل الحاقي و اعمال نظارت هر چه بيشتر بر فعاليت هاي هسته اي اش زير فشار بگذارد وبه نوعي درصدد تغيير رفتار ايران است. با نگاهي به سوابق به اين نتيجه مي رسيم كه امريكا از استراتژي تغيير رفتار به استراتژي تغيير حكومت در ايران روي آورده است, قرار دادن نام ايران در فهرست كشورهاي محور شرارت, تهديد ايران به اقدام نظامي, وارد ساختن اتهامات واهي به ايران در رابطه با سلاح هاي كشتار جمعي, عليرغم اينكه كشورمان عضو همه معاهدات خلع سلاح بوده و پايبندي خود به تعهدات بين المللي اش را به اثبات رسانده است و … , همه مويد اين نكته است. اصرار و تلاش هاي بي حد امريكا در طرح اين موضوع در شوراي امنيت نيز عليرغم اينكه هيچگونه نقضي از تعهدات ايران طبق NPT صورت نگرفته است, حاكي از اين موضوع مي باشد.
در اين استراتژي و پروسه, آژانس بين المللي انرژي اتمي و اتحاديه اروپا به دنبال فشارهاي امريكا, با اين كشور همراه شده اند.
7- با اين اوصاف و با اين اقدامات سياسي و خلاف قواعد بين المللي امريكا, آژانس و اتحاديه اروپا, پيوستن به پروتكل اگر چه ممكن است اژانس و اتحاديه اروپا را از همراهي با امريكا در اين زمينه جدا كند, اما قطعا سبب پايان گرفتن اتهامات و فشارها و تهديدات امريكا نسبت به نظام نخواهد شد, همچنان كه بوش پسر نيز اعلام كرد كه تصويب پروتكل الحاقي توسط ايران نيز, مشكل را حل نخواهد كرد.
8- از طرف ديگر, از آنجا كه حجم وسيعي از اطلاعات مرتبط و غير مرتبط با فعاليت هاي هسته اي, به علت تعهد كشور در صورت پيوستن به 93+2 به سمت آژانس سرازير مي شود. اين اطلاعات مي تواند توسط برخي كشورها كه همواره سعي در متهم كردن ج.ا. ايران دارند و از هيچ تلاشي براي ضربه زدن به آن فروگذار نمي كنند, مورد سوء استفاده قرار گيرد و زمينه براي اقدامات بعدي آنها بيشتر فراهم شود, ضمن آنكه هيچ ساز و كاري در پروتكل وجود ندارد كه حفاظت از اطلاعات محرمانه از سوي بازرسان را تضمين كند.
9- پذيرفتن چنين پروتكلي دقيقا به معناي واگذاري بخشي از حاكميت كشور به يك سازمان بين المللي است كه اساس كار آن بر مبناي تبعيض بين كشور ها قرار دارد. تعهداتي كه كشور طبق اين پروتكل مي پذيرد, بسيار گسترده تر از ديگر تعهدات بين المللي در قالب كنوانسيون هاي خلع سلاح و كنترل تسليحات است.
10- بازرسي هاي پيش بيني شده نيز در پروتكل الحاقي بسيار شديدتر از بازرسي هاي مقرر در كنوانسيون منع سلاح هاي شيميايي است. طبق پروتكل 93+2, آژانس مي تواند به هر نقطه و مكاني از كشور دسترسي داشته باشد و از سوي ديگر, اطلاعات گسترده اي نيز بايد در اختيار آن قرار داد.
11- در كنوانسيون شيميايي, بازرسي اتهامي حق دولت هاي عضو است نه سازمان ذيربط. از اين رو فرايند همكاري و مشاوره در كنوانسيون پيش بيني شده تا دول عضو براي كاهش بازرسي هاي اتهامي بدان متوسل شوند و از آنجا كه در بازرسي هاي اتهامي اصل بر حسن عملكرد دول عضو است, اگر بازرسي اتهامي به اثبات نرسد, ضمن آنكه موجب كاهش اعتبار سياسي دولت اتهام زننده مي شود, احتمالا آن دولت برخي از هزينه هاي بازرسي را نيز بايد تقبل كند. اما در پروتكل 93+2
, بازرسي حق آژانس است. ضمنا در حالي كه تعاملات سياسي و متقابل بودن بازرسي اتهامي مقرردر كنوانسيون شيميايي موجب شده است كه تا كنون اين بازرسي ها از سال 1997 مصداق پيدا نكند, در مورد بازرسي هاي سر زده پروتكل 93+2, هيچ مانعي بر سر راه آنها وجود نخواهد داشت.
12- ممكن است اين سوال مطرح شود كه اگر فعاليت هاي هسته اي ج.ا. ايران صلح آميز است, پس چرا پروتكل الحاقي را منعقد نمي كند؟ پاسخ اين است كه ج.ا. ايران عضو كليه معاهدات خلع سلاحي است و سوابق موجود نيز مويد اين است كه به تعهدات مربوط خود نيز پايبند بوده است. با اين وجود در حوزه فعاليت هاي شيميايي و ميكروبي صلح آميز با موانع بسياري در تهيه مواد و تجهيزات علمي و صلح آميز مربوطه داريم و مقررات كنترل واردات و صادرات توسط كشورهاي دارنده اين فن آوري ها اعمال مي شود. در حوزه هسته اي نيز عضويت ايران در NPT هيچ سودي براي آن به ارمغان نياورده است, چرا كه چرا كه از بديهي ترين حق خود, يعني استفاده صلح آميز از نرژي هسته اي محروم شده و تحت فشار است. از طرف ديگر, اتهامات و فشارهاي سياسي همچنان نسبت به ج.ا. ايران وجود دارد و پيوستن به پروتكل الحاقي نيز سبب كاهش يا اختتام اين اتهامات نمي شود.
آيا واقعا با اين توصيف, مي توان تعهد جديد بين المللي ديگري را تقبل نمود كه سبب موانع بسياري بر سر راه فعاليت هاي صلح اميز هسته اي كشور مي گردد؟