مد چيست

به طور تكي انسانها از نظر شكل و وضعيت جسمي و روحيه و روان در حالتهاي گوناگون با رنگ و پوستهاي متفاوت مي باشند از نظر قد و وزن با هم فرق داشته داراي تحصيلات و پيشه هاي گوناگوني هستند .

طرز لباس پوشيدنشان يا حرف زدنشان و تغذية آنها با هم تفاوتهايي دارند . با توجه به اهميت مطلب بر آن شديم كه تحقيقي در اين زمينه انجام دهيم لذا براي انجام اين تحقيق سي داوطلب مختلف را از سطح شهرستان كرج انتخاب نموده و نظرات ايشان را درج نموده ايم .

مد چيست ؟

از نظر تحليل آماري مد به نمونه يا نوع خاصي از شكل يا رفتار گفته مي شود كه بيشتر اتفاق مي افتد و از تعداد بيشتري برخوردار باشد .

اما مد از نظر اجتماعي به نوع خاصي از رفتار ، شكل ظاهري ، نوع وسايل زندگي وغيره گفته مي شود كه در زندگي روزمره جلب توجه مي كند و ديگران جذب آن مي شوند و بيشتر افراد آن رفتار يا عمل را انجام مي دهند و گاهاً بدون هيچ دليلي از آن تبعيّت مي كنند .

مدگرايي (Foddist)

مدگرايي و تقليد بد نيست و تنها نبايد به جنبة منفي آن توجه نمود بلكه مي توان جنبه هاي مثبتي را نيز در مدها انتخاب نموده و به كار برد ،‌چه بسا كه بسياري از مدها داراي جنبه هاي مثبت و سازنده بوده و انسان را در پيشرفت و اصلاح رفتار خويش راهنمايي مي كنند .

به طور مثال استفاده از يك وسيلة آشپزخانه در تهيه غذا كه باعث تسريع در كار آشپزي و صرفه جويي وقت مي شود و كيفيت زندگي را بهبود مي بخشد ، زماني كه استفاده از اين وسيله در سطح اجتماع به فراواني مشاهده مي شود و جنبة مد به گرفته است ،‌ حال اگر ما اين وسيله را براي آشپزخانة خود تهيه نموده و مورد استفاده قرار دهيم بدون شك از مد روز جامعه پيروي نموده و اين كار ما نام مدگرايي به خود مي گيرد ،‌ولي ما در اين انتخاب دچار انحراف نشده ايم و جنبة مثبت مد را مورد تقليد و استفاده قرار داده ايم .

پس مد گرايي در جامعه اگر حساب شده و از روي آگاهي و با اطلاعات قبلي صورت پذيرد نه تنها منفي و عامل انحراف جلوه نمي كند بلكه موجب پيشرفت اجتماعي و فرهنگي نيز مي شود .

امّا در صورتي كه ما از يك مد ، بدون آگاهي و بينش پيروي نموده و آن را رواج دهيم نه تنها خود در مسير انحراف قرار ميگيريم بلكه باعث انحراف افراد ديگر شده و اين عمل باعث لطمات اجتماعي و فرهنگي وسيعي در ساختار جامعه خواهد شد . اين مشكل يعني مدگرايي بدون آگاهي مسئله ايست كه امروزه در بسياري از كشورهاي جهان سوم به چشم مي خورد و تبديل به يك معضل اجتماعي گرديده است كه نه تنها راه پيشرفت را بر آنان بسته است بلكه هويت و شخصيت را نيز از آنان ربوده است و جوانان و نوجوانان را از فرهنگ بومي خود بيگانه كرده است .

در كنار مد گرايي غيرآگاهانه مفهوم ديگري نيز بعنوان از خود بيگانگي (Elienfsion) ايجاد مي شود كه در اين حالت فرد از فرهنگ خود از خود و رفتار خود بيگانه شده و آلت دست رفتار و اعمال كساني قرار ميگيرد كه هيچ جنبة مشتركي با او نداشته وتفاوت فرهنگي اجتماعي بسياري با او هستند .

و از كانال تاريك و نامحدود از خود بيگانگي فرهنگي كانالهاي ديگري منشعب مي شوند كه جامعه را روزبه روز به طرف فرو پاشي و ضعف و عقب ماندگي فرهنگي ، اجتماعي و غيره سوق مي دهند ، كه از جملة اين كانالها مي توان به فرار مغزها ـ اعتياد ـ قاچاق به جنبه هاي مختلف ـ فروپاشي بنيان خانواده هاـ نابودي ارزشهاي معنوي و غيره اشاره نمود .

بنابراين بايد به طوري جدي و مصمم به شناسايي دلايل و علل و عوامل گرايشي جوانان به جنبه هاي منفي مد و مدگرايي غير آگاهانه پرداخته و با عوامل ايجاد كنندة اين زمينه ها بر خورد نموده و فرهنگ جامعه را مورد بررسي  تحليل قرار داده و از پيشرفت آن جلوگيري نمود .

علل گرايش جوانان به مد :

ـ علل فردي و رواني ؛ از نظر فردي و رواني تحقيقات و مطالعات نشان مي دهد كه افرادي كه از نظر روحي و رواني در محيطي آرام و در رفاح بيشتر بزرگ شده اند و از نظر عاطفي و محبت كمبودي ندارند داراي شخصيت هاي منطقي و متفكري هستند و كمتر در راستاي جلب توجه ديگران و تقليد غير آگاهانه از ديگران بر مي آيند . ولي كساني كه از نظر روحي و رواني دچار مشكل بوده و هستند به نوعي دچار كمبود محبت وتوجه از اطرافيان هستند و اين گونه افراد به نوعي با جامعه بيگانه اند و در جامعة فعلي ما مدگرايي در نزد جوانان به نوعي يك انتقام از جامعه و خانواده مي باشد . زيرا بعضي از جنبه هاي آن خلاف عقايد و سنن جامعه و خانواده ها مي باشد و جوانان با توجه به مخالفت اين دو به مد گرايش دارند . براي جلوگيري از اين امر بايد به جوانان فرصت خودپروري به وسيلة ايجاد شغل و تفريحات سالم را داد و يا محيط هايي كه بتوانند در انجا خود را معرفي كنند . زيرا عدم وجود اين مكانها باعث شده است كه عقده هاي جلب توجه خود را در خيابانها به وسيله مد بروز دهند . و خانواده ها نيز بايد اين مكان را به خود نوجوانان بدهند كه در ميهمانيهاي خانوادگي و در محيط خانواده عقده هاي خود را تخليه نموده و به او اهميّت داده شود ، تا شخصيت نوجوان شكل گيرد تا در جامعه و در برخورد با ديگران موفق بوده و به اعمال و رفتار خود عاقلانه بنگرد و از روي عقل و منطق عمل نمايد .

علل فرهنگي ، جامعه

وقتي ما افراد يعني جوانان و نوجوانان را به ارزشهاي فرهنگي خود آگاه نموده و آنها را به درستي توجيح نماييم كمتر به فرهنگ غرب يا فرهنگهاي بيگانه جذب مي شوند و رفتار و اعمال آنها را كمتر مورد تقليد قرار مي دهند .

متأسفانه امروزه رسانه هاي جمعي ما اكثراً در تقابل با فرهنگ خودي عمل مي كنند تا اينكه موافق با ارزشهايفرهنگي عمل نمايند .

راديو و تلويزيون در كشور ما قسمت محدودي از نيازهاي فرهنگي جامعه را پوشش مي دهد ، در خالي كه بعضي از كشورهاي جهان قريب به چهل كانال تلويزيوني دارند كشور ما تضاد چهار يا پنج كانال تلويزيوني دارد كه اكثر برنامه هاي آن نيز بدون محتوا و در واقع برنامه هايي خنثي و بدون هدف فرهنگي خواصي هستند . با وجود اين ضعف آيا راديو و تلويزيون ما قادر خواهد بود با موج عظيم تهاجم صوتي و تصويري فرهنگ غرب از طريق ماهواره ها و پخش فيلمهاي مبتذل در ويدئوكلوپ ها و پخش و تكثير نوارهاي غير مجاز به صورت كاست در سطح كشور مقابله كند . هنگامي كه ما در مغازه ها و بازارهاي داخلي لباسهايي با بدترين شكل ممكن كه كملاً با فرهنگ اصيل ايراني و رعايت حجاب و موازين اسلامي مغايرات را توليد و پخش مي نماييم چگونه مي توانيم انتظار داشته باشيم كه نوجوانان ما پيراهن و پوشاكش را طوري انتخاب نمايد كه مطابق دين و مذهب و فرهنگ ماست .

يا زماني كه هنرپيشه هاي تلويزيوني ما در رسانه هاي گروهي با آرايش كامل از نظر لباس و چهره ظاهر مي شوند و زندگي خانوادگي را بسيار مجلل به تصوير مي كشند آيا مي توانيم از جوانان و نوجوانان انتظار ساده زيستي و رعايت ارزشهاي فرهنگي را داشته باشيم .

 علل اقتصادي :

با توجه به تقسيم شدن افراد جامعه ازنظر اقتصادي به سه قشر ضعيف ، متوسط و ثروتمند بايد عوامل سوء آن را نيز مورد توجه قرار داد وتوجه نمود كه افرادي كه در محله هاي فقير و جنوب شهر واقع اند بيشتر در معرض اين عامل يعني مدگرايي قرار مي گيرند و جواناني كه از خانواده هاي فقير هستند در مقايسه با ثروتمندان سعي دارند كه خود را همانند آنان نشان دهند و از نظر پوشاك و چهره و غيره خود را شبيه به آنان مي سازند .

زيرا چنانكه مشهود است قشر ثوتمند بيشتر در جامعة امروزي مورد احترام و توجه قرار دارند و كمتر به قشر  ضعيف و فقير جامعه توجه مي شود .

بنابراين مشاهده مي كنيم كه الگو دهي به مدها از طرف ثروتمندان مي باشد كه بيشتر در كعرض تهاجم فرهنگي از طريق رسانه ها مي باشند و قشر متوسط و ضعيف جامعه نيز به تبعيت از آنها و براي همرنگ شدن با اجتماع رفتار آنان را تقليد مي كنند . البته اين موضوع نسبت به فرهنگ و ارزشهاي خانوادگي هر فرد متفاوت است و همه را نمي توان به يك چشم نگريست .

 خانواده :

البته محيط خانه و خانواده كه مدرسة اوّل زندگي كودك است نقش بسيار مهمي در شكل گيري شخصيت فرد و حصيت بخشيدن به هيجانهاي فرد دارد ، خانواده ها بايد شخصيت كودك را ازهمان ابتدا مطابق با ارزشهاي فرهنگي و اسلامي جامعه شكل دهند و انحرافات شخصيتي كودك را هيچگاه دست كم نگيريد و به خاطر سن كم او انتظار نداشته باشند كه كودك هر نوع رفتاري كه خواست انجام دهد و هر نوع پوشش و لباس كه خواست بپوشد و بعد از اينكه به سنين بالاتري رسيد از او انتظار داشته باشند كه حجاب رعايت كند و در راه راست قدم بر دارد .

خانواده بايد كودك را درست تربيت كند و علل و عوامل رفتار خود را با كودك به او توضيح دهد و به او بفهماند كه چرا حجاب خوب است ، چرا نماز خوب است و غيره . تا اينكه بهد از بزرگ شدن كودك بتواند به او اعتماد نمايد و جواني متفكر ومنطقي تحويل جامعه نمايد .

 عقب ماندگي از نظر صنعت و تكنولوژي :

پيشرفت و تكنولوژي پيشرفته نيز تا حد زيادي به حفظ فرهنگ جامعه كمك خواهد كرد زيرا كشوري كه داراي تكنولوژي پيشرفته مي باشد مسلماً داراي رسانه هاي جمعي بيشتر و مؤثرتري چون ماهواره ، ايستگاههاي راديويي جهاني و وسيع شبكه هاي متعدد تلويزيوني ، لوازم آرايشي بهداشتي و پوشاك فراوان براي صادر كردن آن به كشورهاي ديگر و نهايتاً تسلط فرهنگي بر ديگر كشورها مي باشد .

در اقع پيشرفت در زمينة صنعت و تكنولوژي و هويت فرهنگي و ارزش دادن به فرهنگ خودي دو عامل مكمل يكديگرند و ما تا زماني كه نتوانيم به خود متكي بوده و به ارزش خود پي ببريم ، هرگز نخاهيم توانست بر ديگران مسلط شده و پيشرفت نماييم .

در اينجا به نظر مي رسد كه ما راه ديگري جز تسليم در برابر تبليغات فرهنگي بيگانگان نداريم و بايد در برابر آنان بنشينيم و بنگريم با ما چه مي كنند . البته كه چنين نيست و راه هاي زيادي براي مقابله با اين تهاجم وجود دارد و قدم اول اين است كه ما با دست خود براي آنها تبليغ نكنيم و به راحتي اجازه ندهيم كه هر نوع كه آنها مي خواهند لباس بپوشيم و رفتار كنيم .

در نتيجه برنامه هاي تلويزيوني بايد بهبود يابد و تمام رسانه ها و مسئولين هماهنگ و هم سو با يكديگر عمل كنند و با عوامل تبليغ مدگرايي و مدهاي مخالف با فرهنگ برخورد نمايند .

با رعايت نكردن اين عوامل از طرف سازمانها و مسئولين جامعه كار ما براي مقابله با جنبه هاي منفي و مخالف با ارزشهاي فرهنگي جامعة اسلامي بي نتيجه خواهد بود و مثل اين است كه يك فرد خانواده اش را در مسير رودخانه اي قرار دهد كه آب آن رفته رفته زيادتر مي شود تا به سيل عظيمي تبديل شود و فرد بدون اينكه كاري براي تغيير مسير رودخانه انجام دهد يا از مسير آب خارج شود مدام به اهالي خانه بگويد كه در مقابل آب رودخانه بايستيد و مقاومت كنيد .

حال اينكه دراين مثال اين فرد مي تواند با ايجاد يك سد در مقابل رودخانه از آب آن براي خوردن و آشاميدن و توليد برق و در نهايت پيشرفت خود استفاده كند و گل و لاي مخلوط با آب را نيز با تصوية آن جدا نموده و تنها از آب زلال و قابل استفادة سد بهره مند شود .

 اين نكته همان استفاده بهينه از مدها و انتخاب و تقويت جنبه هاي مثبت و سازندة مد و جدا نمودن جنبه هاي منفي آن و طرد آنهاست .

در اينجا مي پردازيم به نتايج حاصل از تحقيق كه به صورت داده هاي آماري ارائه شده است .

 به نظر شما پيشرفت تكنولوژي چقدر در گرايش جوانان به نقش اساسي دارد ؟

 به طور كلي كداميك از عوامل و يا انگيزه هاي ذيل در ارتباط با گرايش به مد مي تواند مؤثر واقع شود ؟

 به طور كلي كداميك از عوامل زيرين در گرايش به مد نقش اساسي دارد ؟

 به طور كلي شما در چه زمينه هايي از مد و مدل پيروي مي كنيد ؟

به نظر شما تمايل به مد روز بيشتر در كدام گروه رايج مي باشد ؟

  عوامل مؤثر و مشوق در رشد توسعة مد :

منابع و مآخذ :

  • مطالعه برخي از كتابهاي درسي دوران دبيرستان (روان شناسي ، جامعه شناسي و دانش اجتماعي)
  • بررسي 30 عدد پرسشنامه بدست آمده از داوطلبان
  • سخنان استاد صدرالاشرافي در طول ترم
  • مطالعات و اطلاعات شخصي
  • جزوه استاد عليخاني استاد مديريت ومباني مديريت .
مدمدگرایی
Comments (0)
Add Comment