فصل اول – هنر و معماری اسلامی
- – خلاقیت و هنر : هنر خلقی بدون خلاقیت نمی تواند صفت بودن را برخود محل کند. خلاقیت در دو بعد مصراح است ، شکل و معنا (صورت و معنا ) . افلاطون به نظام معنایی تاکید می کرد و آنچه را به عالم معقول مربوط بود زیبایی دانست و ارسطو به نظام بها می داد و زیبایی را در ترکیب و عناصر اجزاء می دانست.
1-2 – هنر و هنر دینی : موسس مباحث نظری در باب هنر ، افلاطون بوده است ، اما در حقیقت مفصل ترین مباحث عقل نظری یونانی در باب هنر را در آثار ارسطو می توان مشاهده کرد. اراء ارسطو در باب هنر ، تفصیل آراء افلاطون و باز اندیشی در مبادی متافیزیک یونانی است .
هنر دینی را می توان محاکات وابداع امر عیبی و تجلیات حق تعالی در صورت خیالی دانست که در قرب و نسبت بی واسطه با حق حاصل می شود.
دو صورت بارز هنر دینی که در مقابل هنر مرگ آلوده و زمینی جهان یونانی – رومی قد علم کرد ف هنر مسیحی و هنر اسلامی است که آنها را می توان به هنر حق و حقیقت تعبیر کرد . البته این دو هنر را نمی توان عین و مظهر تام و تمام حقیقی دانست که حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد (ص) مظهر آن بوده اند. حضرت نبی اکرم انسان کاملی است و جامع جمال و جلال الهی ، و می توان ایشان را هنرمندی خواند که هنرش را قدسیان با او در میان گذاشته اند.
هنرمند دینی متعهد است تا مردم را دعوت به حق و حقیقت کند و این علت غایی هنر دینی است.
1-3 – هنر اسلامی :
1-3-1 پیدایی هنر اسلامی : کیریتین پرایس در کتاب تاریخ هنر اسلامی درباره آغاز آن چنین می نویسد :
« داستان هنر اسلامی با چکاچاک شمشیر و آوای سم ستوران در بیابانها و بانگ بلند پیروزی الله اکبر آغاز می شود » . حقیقت و باطن هنر اسلامی الله اکبر است و جلوه چنین حقیقتی است که با وجود صور مختلف و تالیفاتی که از هنرهای ملل و نحل قدیم و حکم ماده هنر اسلامی که به آن اشاره خواهد شد ، برای صورت بهره گرفته شده ، به خوبی قابل تمیز است .
طرح تاریخ هنر اسلامی و شرح اوضاع حاکم بر آن بسا مشکل تر از بررسی و مطالعه تاریخ علم یا سیاست اسلامی است .
به بیان بوکهارت و بسیاری از مورخین و متشرفین ، هنر اسلامی و با واسطه از قرآن کریم و احادیث نبوی سرچشمه نگرفته و ظاهرا پایه دینی ندارد در حالیکه عمیقا صغبه اسلامی به خود گرفته است .
ماده هنر اسلامی : 1-3-2
پس از فتوحات صدر اسلام در حالیکه جامعه دینی آرامش درونی و بیرونی می یافت ، در محیط شهری به جای توجه به سرچشمه فیاض روح اسلامی ، هنر بیگانه ای در حکم « ماده هنر اسلامی » قرار گرفت. این ماده هنر اسلامی از یکسو به جهان هنر و بودایی یا هنر و چین و از سویی به جهان اساطیری ایران ، مصر و بین النهرین و از جهتی به تفکر حکمی یونانی – اسکندرانی پیوند می خورد. به این گونه تفکر و تاریخ هنر جهان قبل از اسلام به مثابه ماده برای صورت نوعی عالم اسلام در آمد. در ذیل به اختصار به موارد ذکر شده در حکم ماده هنر اسلامی می پردازیم :
الف – هنر یونانی – رومی و هنر مسیحی :
امپراطوری روم در سالهای 395 و 410 میلادی پس از سقوط امپراطوری روم غربی ، منحصر به روم شرقی یعنی امپراطوری بیزانس گردید و وارشا هنر ، بخش شرقی یعنی جنبه یونانی مآب هنر رومی شد. سپس با تصرفات و تحولاتی هنر خاص مسیحی بیزانس ایجاد گردید . از بزرگترین جلوه های هنری بیزانس کلیسای معروف « ایا صوفیه » که به یونانی به معنای حکمت مقدس است را می توان نام برد. این کلیسا پس از فتح قسطنطنیه از سوی مسلمانان عثمانی به مسجد تبدیل شد.
هنر مسیحی در حقیقت بر ویرانه های یکی از بزرگترین هنرهای جهان یعنی هنر یونانی – رومی تسبح یافت و شیوه ای جدید از معماری ، نقاشی و شعر و موسیقی و صنایع را بنا نهاد که با لذات متباین با هنر یونانی – رومی بود. از نظر متفکران مسیحی ، آثار هنری جلوه تذکری بودند برای تجسم لامعوت در ناسوت و خدا در وجود مسیح (ع) .
از اینجاست که بسیاری از آثار هنری را به منزله تصویر منقوش کلمات انجیل و تورات تلقی کردند وشایسه تقدیس ، مدتی نیز در زمان لئن سوم با فرمان مشهور « Edit » ، نهضتی ضد این تلقی پدید آمد که به نام نهضت شمایل شکنی « Icono clasme » معروف شد اما پس از چندی به شکست انجامید .
شاعران سروده هایشان را حاصل از الهامات غیبی دانستند و نقاشان در نقاشیها تصاویر مقدسین را در کنار یکدیگر چنان پرداختند که دیگر واقع نمایی را تماما از دست داده بود . معماران بیزانسی بناهای با شکوه و جلال ایجاد کردند و بر ضمیمه صلیبی شکل با هندسه مقدس و معنوی ، کلیساهای بزرگی را بنا کردند و گاه با تغییراتی در معابد یونانی – رومی ، کلیساهای جدید ایجاد کردند . یکی از این نمونه ها کلیسای یحیی است که معبد ژوپیتر بوده و با آمدن اسلام به فلسطین و سوریه (شام ) صورت مسجد جامع دمشق را به خود گرفت .
ب – هنر زرتشتی – ایرانی :
دومین هنری که در اسلام در فتوحات خود با آن مواجه شد ، هنر زرتشتی – ایرانی بود. این هنر در حقیقت هنری تالیفی از هنرهای مختلف بود ، خرابه های کاخ شاهی در شوش ، تالار صد ستون در تخت جمشید نشان می دهد که طرح معماری کاخ صد ستون از مصر ، کتیبه کمانداران شوش از آشور و ساختمان تخت جمشید بر فراز سکوهای وسیع از آسیای صغیر گرفته شده است ، و نوعی کامل از هنر اختلاطی است . هنر ایرانی در عصر هخامنشی مستجمع جمیع هنرهای مختلف اساطیری آن عصر بود.
بعد از هنجوم اسکندر که طالب وحدت و اختلاط فرهنگ ایران و یونان بود ، آغاز اختلاط هنر اساطیری و دینی ایران با فرهنگ و هنر متا فیزیک یونان بود. صورتهای هندسی منقوش با بیان رمزی و سمبولیک حکایت از « تفکر تنزیهی » ایران اساطیری دارد ، در حالیکه برخورد یونانیت عصر متافیزیک با هنر شرق آسیا ( هند ، چین ، ژاپن وکره ) بر « تفکر تشبیهی » مبتنی است .
در شمایل نگاری ایرانی ، « فره ایزدی » با توجه به انسان شناسی زرتشتی اهمیتی خاص پیدا نقوش برجسته ایرانی ، صورت دینی را در هنر ایرانی غالب کرده است .
شیخ اشراق ، سهروردی در حکمت الاشراق ص 372 از قول زرتشت نقل می کند که : « فره نوری است که از ذات خداوندی ساطع و به آن مردم بر یکدیگر ریاست یا بند و به معنویت آن هر یک به عملی و صناعتی متمکن گردد » .
ایرانیان قدیم همواره با ظلمت وتاریکی در ستیز بودند و بالطبع توجه به نور اساس هنر آنان را تشکیل می داد .
این تلقی در هنر مانوی که اختلاطی از هنر مسیحی و بودائی و زرتشتی است به اوج می رسد . بنا به تفکر مانویان هر چه که زیباست باید شایسته پرستش باشد .
ج – هنر عرب جاهلی :
فرهنگ و هنر عرب جاهلی تالیفی بود از فرهنگ باستانی سیاسی ، نمیی ، حمیری و . . . که اصیل ترین این هنر و فرهنگ در حجاز یافت می شد . به عقیده جرجی زیدان ، همین قوم عرب بیش از هر قومی در عالم خیال فرو می رفت و اینان در عصر بعثت بیش از دیگران به تصورات شاعرانه علاقه مند بودند و در واقع هنر عرب تنها در همین آثار جلوه می کند ، چرا که این قوم در آن زمان هنز به مرحله تجمل در معابد و تصور و انبیه و صنایع نرسیده بود تا این ساخت خیال را در آنها به نمایش بگذارد .
انحصار هنر عرب در شعر موجب شکوفایی آن در سایر اقوام شد ، تا آنجا که در طی دو قرن ، شاعران عرب بیش از همه اقوام شعر سروده اند. اشعار عرب به دو قسم بود ، قسم اول اشعاری که در آنها دردها و رنجها و خوشیها و سوگها وصف می شدند و قسم دوم اشعاری که در آنها حوادث و وقایع ذکر می گردید . البته زبان عربی به لحاظ حالت خاص خود امکان شاعری را به نهایت و به این امر مدد می رساند.
1-3-3 روح هنر اسلامی
هنر اسلامی تماما قانونمندی ، وضوح ، سلسله مراتب و فرم بلورین است ، هنر اسلامی در اصل توحید یعنی تسلیم در برابر یگانگی خدا و شهود آن حاصل می شود.
خاور شناس فرانسوی ، ژرژرمارسه که از پژوهشگران هنر اسلامی است در مقدمه کتابی در مبحث هنر بیان میدارد که ؛ هر گاه در مجموعه ای از عکسهای هنرهای گوناگون به آثاری چون یک قطعه گچ بری متعلق به مسجد قرطبه و با یک صفحه از یک قرآن تزئین شده مصری و یا یک ظرف مسین قلمزده ایرانی برخورد می کنید ،هر چند نا آشنا به عالم هنر باشید ، میان این سه وجوه مشترکی می یابید که همان «روح هنر اسلامی » است .
هنر مسیحی به صورت تجسم مسیح ، مریم و قدسین که تجسم خداوند در زمین بودند تاکید می ورزید به عبارتی تجسم لاهوت در ناسوت ؛ در حالیکه در هنر اسلامی تقوایی هراس آلود بر مبنای « ورتح الهی » باعث شد که فعالیت استادان هنر اسلامی فقط محدود به کارهای معماری و صنایع مستظرفه شود و نقاشی و مجسمه سازی مورد توجه قرار نگیرد.
دوری از طبیعت محسوس و رفتن به جهانی ورای آن با صور تمثیلی از اشکال هندسی ، نباتی و اسلیمی و خطایی و گره ها در هنر اسلامی و به وضوح به چشم می آید . انتخاب این نقوش و کمترین استفاده از نقوش انسانی و وحدت آن نقوش در یک نقطه ، تاکیدی بر اساس توحید است .
مسلمین که به جهت محدودیت در تصویر نقوش انسانی و حیوانی ( بعدا به آن پرداخته خواهد شد ) . نمی توانند تلقی توحیدی و نگاهی را که بر اساس آن جهان آئینه گردان حق تعالی است را در قالب توده های مادی و سنگ و فلز بریزند ، با تحدید فضا و ایجاد احجام با تزئیناتی شامل نقش و نگار و رنگ آمیزی های تند و اسلمیی و . . . این جنبه را جبران می کنند در ادامه به صورت مختلف هنر اسلامی می پردازیم .
لطفا به 1-3-1 اضافه شود.
اسلام در دهه سوم قرن هفتم میلادی یعنی 622 میلادی شکل گرفت ، در مورد هنر اسلامی می توان این تاریخ را مبدا شروع هر نوع شکل گیری عملی هنر اسلامی دانست . ( پ : ژرژر مارسه )
احتمال تاریخی مناسب تر جهت شکل گیری عملی هنر اسلامی می تواند زمان فتح منطقه ای مفروض باشد ، این تاریخ منحنی غریبی دارد و از 634 میلادی ، زمان فتح اولین روستاهای سوریه بدست اعراب مسلمان آغاز و تا قرن 19 در زمانیکه برخی نواحی آفریفا به اسلام گرویدند ادامه می یابد.
ساشماری هنر اسلامی :
الف ) می توان سخن از هر اولیه اسلامی به میان آورد که از زمان ظهور اسلام ، 622-661 میلادی ( زمان خلافت خلفای راشدین ، ابوبکر ، عمر ، عثمان و حضرت علی (ع) ) ادامه داشته و منحصرا از طریق تعدادی سکه و کتیبه شناخته شده است . از بناهای مهم این دوره مسجد عمر و عاص در قاهره ، مسجد قیروان در تونس و قبه الضحره در بیت المقدس است.
ب) سپس هنر اموی ( 661-750 م ) پدیدار گشت که معروف آن مساجد متعدد در دمشق ، بیت المقدس و مدینه و نیز دسته بزرگی از کاخ – ویلاهاست ( نظیر کاخ المشهتی )
ج) پس از 7500 میلادی ترتیب تمدن اسلامی دستخوش تغییر شد . ( دوره عباسی 750-945 م )
از آثار این دوره معماری کلان شعر بغداد و سامره را می توان ذکر کرد. در پایان قرن نهم ضعف سیاسی خلافت عباسی به شکل گیری شیوه های معماری و اشیای هنری محلی در اندلس ، شمال افریقا ، مصر و غرب و شمال شرق ایران منجر شد . بطور کلی سه قرن اول اسلام بیانگر و پیچیدگی خاصی در شکل گیری هنر اسلامی است و بر حسب کارکرد ها ، حامیان ، منطقه و . . . به حفظ یا ترک سنن نحنی ایران یا یونانی و . . . پرداخته شده است .(تحسین یا تحقیر )
واژه ؟ اسلامی هنگامیکه چون صفتی برای توصیف اسم هنر بکار می رود ، چه معنا دارد ؟ اسلامی دلالت بر آثار هنری مذهب خاصی ندارد و این واژه با بودایی یا مسیحی در اصطلاح هنر بودایی یا هنر مسیحی مقایسه پذیر نیست .
از دیدگاهی دیگر ، اندیسه اثر هنری در اسلام نوعی شر و سلب توجه از اخلاقیات و وسوسه توسط بیهودگیهای دنیوی تلقی می شد . بنابراین این هنر را می توان گرد آوری شکلهای تمامی سرزمینهای فتح شده و توزیع جدید آنها در آن سرزمینها و نوعی تخصیص معانی مرتبط با این اشکال و نیز آفرینش معدودی شکلهای جدید و خاص دانست. از جمله در زمینه فنون ، هنر سفالگری پدیدار شد و برای تزئین ، نوشته های عربی بصورت وسیله مهم زینتی در آمد . واحدهای ساختمانی مثل ایوان که مشاء ایرانی داشت حادث شد و گچ بری بصورت فن همه جایی جهت تزئین در آمد.
به دیگر سخن ، هنر اسلامی نتیجه آئین هنری یا زیبا شناسی ملهم از دین جدید نبود ، بلکه متشکل از تغییر شکل آندسته از سنن متقدمی بود که با هویت جامعه اسلامی آن عصر سازگاری داشت.
1-4-4 – صور مختلف هنر اسلامی
الف – شعر : از آنجا که شعر تنها هنر غالب قوم عرب قبل از اسلام بود و تنهاطریق تفکر عصر جاهلی ، ظهور وحی در صورت قرآن همه شاعران را مرعوب خویش کرد و روح بسیاری از ایشان را متحول گردانید. سوره های آغازین که در مکه وحی شدند داهیه بزرگی برای شاعران پدید آورد . قرآن در سوره شعراء در آیاتی (226-224) شاعرانی را که به آنها شیاطین نازل می شوند محکوم می کند . با ظهور حقیقت اسلام شعر و شعرای باطل نسخ گردیدند و تا وقتیکه در های آسمان باز بود شاعران باطب مرعوب بودند ، این وضع در عصر خلفای راشدین نیز ادامه یافت ، اما با به قدرت رسیدن امویان وضع برگشت .
ب – اسلام با ظهورش ، حکم به تحریم غنا و ساختن آلات طرب کرد که تا زمان خلفای راشدین این امر اجرا می شد وتنها قرائت قرآن با صوت جمیل موسیقی آنان بود . اما با آمدن امویان وجوهی از فرهنگ مشترکین را مورد توجه قرار دادند که به عیاشی و شهوتانی مدد می رساند و اکثر سلاطین اموی به جهت اینکه اهل خوشگذرانی بودند ، به ترویج و تشویق موسیقی پرداختند.
با ورود فلسفه یونانی در تمدن اسلامی ، اصول نظری فیثاغورث که در طی قرون در حوزه های اسکندرانی قوام یافته بود ، در عرفان ، فلسفه ، شعر و موسیقی عصر اسلامی جلوه ای دینی یافت و عرفا در موسیقی و تغات موزون را در انسان از آن جهت می دانستند که یادگاری های خوش موزون حرکات آسمان را که در عالم قبل از تولد می شنید ه و به آن معتاد بوده اند و قبل از آنکه روح آدمی از خداوند جدا شود ، نغمات آسمانی را می شنیده است و با موسیقی آدمی می توانست به عهد الست تذکر پیدا کند.
ج – خط ، تذهیب و نقاشی : خط نیز چونان موسیقی و شعر در وجه نظر هنرمندان مسلمان بنیادی از لی و الهی یافته است .
قاضی احمد قمی در گلستان هنر بیان می دارد که حضرت آدم اول کسی است که قلم بدست گرفت و خط عربی نگاشت !
پس از آن در زمان حضرت ابراهیم خط عربی نوشته شد .
با ظهور اسلام نه تنها خط عربی نسخ نشده بلکه صورت تمامتری پیدا کرد ، از نظر خطاطان اسلامی نخستین خط کامل از آن حضرت علی (ع) است . در آغاز آنچه غلبه داشت عبارت بود از خط کونی که به تدریج اقسام ساده و تزئینی آن پدیدار شد.
یکی از زیباترین خطوط کوفی عبارت است از خطوط تزئینی موشح ، که در حقیقیت نوعی خط نقاشی بود که مبتنی بر طرح هندسی با حالتی روحانی بود. خط معقلی نیز خطی شبیه کوفی است که از آن در انبیه متبرک و مکانهای مقدس مانند مساجد ، و مشاهد و مزارات اولیا آثاری مشاهده شده است چنانچه به آن خط نبایی نیز می گویند. به تعبیر اساتید خطاطی ، خط معقلی سواد وبیان آن (سیاهی و سفیدی ) هر دو خوانده می شود. خط ثلث خط دیگری بود که بوجود آمد و فروعی چون توقیع رقاع پیدا کرد.
خط نسخ نیز تحت الشعاع خط کوفی بتدریج شکل گرفت و بیشتر برای مکاتبت به کار می آمد بطوری که بعد ها با تحولاتی کامل شد و کتب ادعیه و قرآن بیشتر به آن نگاشته شد . (آنچه بیان می شود نقل قول مشترک و جمع میان اقوال مورخان خوشنویسی اسلامی است ). خط تعلیق د رعصر تیمور گورکانی در هرات ابداع شد و مظهر روح ایرانی – اسلامی تلقی شده است و از استادان مسلم آن خواجه تاج اصفخانی و خواجه ابوالعال بوده اند . این خط را چون تعلق به خط نسخ داشت ، تعلیق نامیدند.
یکی از خطوط مهمی که موجب نسخ خط تعلیق گردید چنانچه از نامش پیداست نستعلیق نام گرفت که از استادان آن می توان به میر علی تبریزی ، جعفر بایسنغری ، میر عماد قزوینی ، کلهر و عمادا کتاب اشاره کرد . (نیمه دوم قرن هشتم هجری )
از خط نستعلیق خط شکسته نستعلیق نشات گرفت . . . همزمان با پیدایش وتنوع خطوط اسلامی ، نوعی از خطوط که با طرحهای هندسی توام بود نیز تکوین یافت که مشهورترین آنها خطوط ؛ طغرا، گلزار ، مثنی ، معما ، سیاه مشق ، ارقام ، قطعات جامع و . . . بود . « آنچه از عالم بالا بر روح آدم نزول می یابد با علم بر لوح آشکار می گردد و مظهر اراده و واسطه ظهور و ابداع است »
تذهیب – نقوش اسلامی با تناسب آهنگین خود همواره از وحدت به کثرت و از کثرت به وحدت روی می آورند. سر چشمه مادی اسلیمی و خطایی ظاهرا همان تاک (درخت انگور ) است . بهره گیری از قرنیه در هنر اسلامی آنرا از طرحهای اسلیمی و پیچایپچ یونانی – رومی متمایز می کند . درخت مو از نظر گاه عرفان یونانی به جهت آب میوه اش اشراب ) از عذاب ابدی رهایی بخش است و درختی است که بیش از هر درختی مظهر عشق و راز و رمز کثرت عالم وجود بوده است و در فطرت و هنر فطری بشر ریشه دارد . بگفته بوکهارت ، هنر اسلامی و هنر مسیحی دو جلوه از هنر را نمایش داده اند ، در هنر مسیحی خصوصا در نوع شمالی و ایرلندی آن ، جانداران استرلیزه و در هنر اسلامی گیاهان استرلیزه مدار کامل هنر قرار گرفته اند.
نقاشی – با ظهور اسلام با توجه به مباره سهمگین آن با هر گونه حجاب و تشبیهی که منجر به حجابی بین آدمی وحق تعالی می شود ، نقاشی و پیکر تراشی که فرهنگ شرک را مجسم می ساخت ، همچون موسیقی و شعر جاهلی که وسیله غفلت بود ، مورد تحریم قرار گرفت .
البته به عقیده برخی ، تحریم نقاشی و آغاز به جهت احتمال ازتداد نومسلمانان به بت پرستی بوده ، اما به محض رفع این وضع بحرانی تصویر گیری دوباره در میان مسلمین ظاهر شده است . متفکران اسلامی در تحریم نقاشی به آیه 29 سوره مائده استناد می کنند که در آن می فرماید: « یا ایها الذین امنو انما اخمر و المیسر و الا نصاب الا و لام ؟؟؟ من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون » . در اینجا (انصاب ) به نقاشی و پیکر تراشی تفسیر شده است .
1-4-1 تعریف معماری اسلامی : معماری اسلامی از آنجایی که موضوع پروژه کاملا به معماری اسلامی وابسته است ذکر توضیحی در این باب ضروری به نظر می رسد . نخستین سوالی که به ذهن خطور می کند این است که آیا اساسا چیزی بنام معماری اسلامی وجوددارد و اگر وجود دارد معماری اسلامی چیست ؟
معماری را که مسلمانان برای خدمت به دین اسلام پدید آوردند و در نتیجه فقط کارکرد معماری مذهبی نظیر مسجد ، مدرسه ، آرامگاه را داشته و شامل تمام این آثار در سرزمینهای اسلامی است را معماری اسلامی گویند. واژه « اسلامی » صفتی است برای اشاره به نوعی ویژگی از معماری که قابلیتها و ویژگیهای خاص موجود در اسلام را به مشابه یک پدیده فرهنگی بازتاب می دهد . معماری اسلامی عموما ویژگیهای اصلی خود را در آنسوی ظاهری نامرئی خود پنهان کرده است .
ارکانی از اسلام که معماری با آن سر و کار بیشتری دارد « صلاه » و «حج» است .
1-4-2 پیدایی و تکوین معماری اسلامی :
در نگاهی به معماری اسلامی در وجه نظر معنوی و صوری در آراء ستشرقین ظهوری کامل دارد ، گروهی چون (بوکمارت ) و (کربن ) در خانه کعبه جهانی از رمز و راز دیده اند و آنرا نخستین منبع الهام هنر مقدس اسلامی دانسته اند و گروهی چون (گدار ) و (آرنولد ) این خانه را جز حصاری از دیوار های کوتاه و بامی از برگ نخل ندیده اند و معتقدند که نمی توانسته منبعی برای معماری اسلامی تلقی گردد. به نظر گدار آنچه در این کار موثر بوده ، برداشت موسس اسلام از هنر پیش از اسلام ، تعالیم پیامبر و فتوحات اسلامی بوده که عناصر مختلف را در اختیار معماران مسلمان قرار داد .
گدار معتقد است که روح اسلام در آغاز چیزی جز اصول اخلاقی همراه نداشت و بدین جهت او معماری اسلامی را مبدع نمی داند ، در مقابل بوکهارت در شرح پیدایی معماری اسلامی با اشاره به « قبه الضحره » در بیت المقدس معتقد است که این بنا نخسین فضایی است که توانست خلوص عرفان افلاطونی خویش را در این اقلیم نمودار کند.
ساختمان ساده مسجد مدینه از اولین صور مساجد اسلامی است ، اما این ساختمان چیزی نبود جز مقداری سنگ چین که قسمتی از سقف آنرا با لیفهای خرما پوشانده و بصورت سایه بان در آورده بودند. در این مکان هیچ اثر بیگانه یونانی – رومی یا ایرانی وجود نداشت ، بر خلاف عناصر دیگر بناهای متقدم اسلامی نظیر قبه الضحره یا مسجد الاقصی و یا مسجد جامع دمشق که اغلب بر عناصر مسیحی تکیه داشتند.
در واقع مقدار زیادی از کلیساها در شام (سوریه ، لبنان ، فلسطین و اردن ) به مسجد مبدل شدند ، این امر با تغییر دادن جهت کلیساها در نواحی شما لمکه از شرق به طرف جنوب صورت گرفت . سایر مساجد اولیه نیز چیزی بیش از مسجد مدینه نبودند ، از جمله می توان به مساجد بصره ،کوفه و فسطاط اشاره کرد.
مساجد عصر اموی اولین تجربه های بزرگ معماری اسلامی بود ، این معماری با گزینش عناصر مطلوب و ابداع طاقها و جرزها و محراب (بعدا به تفصیل خواهد آمد ) ، فضایی مناسب برای عبادت اسلامی ابداع کرد . شکل مسجد نیز بنابر مناطق مختلف متفاوت شد ، در مصر بصورت مربع ، در سوریه بصورت مستطیل و . . . و تنها در قبه الضحره بصورت یک هشت ضلعی ستاره وار ساخته شد . این بنا (قبه الضحره ) در حقیقت مسجد نیست ، بلکه برگرد سنگی بر آمده از زمین بنا شده است. بنا بر روایات تورات این سنگ محل ذبح حضرت اسحاق و بنا بر روایات اسلامی محل فرود اسرای حضرت نبی در شب معراج در سرزمین پیامبران است .
در دوره عباسی عناصر معماری ایرانی بر معماری بیزانسهی غلبه یافت و در کارهای ساختمانی از آجر و پوشش گچی جهت تزئین بنا استفاده شد.
معماری موجود در مرکز عربستان چشمگیر نبود ، قدس الاقدس آنها یعنی کعبه متوازی السطومی فاقد تزئینات و . . . بود و هیچ گونه اشاره ای در متون صدر السلام و یا پیش از آن که حاکی از زیباشناسی نسبت به کعبه و یا تفسیر قداست آن بر حسب زیبایی باشد ، یافت نمی شود . در مورد معماری غیر مذهبی اعراب نیز شواهد از این هم مغشوش تر است .
عکس العمل مسلمانان نسبت به معماری سرزمینهای فتح شده آمیزه ای بود از اعجاز و تحسین و این می توانست به تقلید منجر شود بویژه مه ثروت نیز ملازم آن می شد . در مواردی نیز تحقیر و حسادت را در پی داشت ! .
و عناصر دیگری از آرایش و ترکیب رانیز بعنوان اولین حلقه زنجیر فرایند تداعی ارائه کرده و با تکرار و ترویج آن این بیان جدید را حامل معنی انضمای مورد نظر ساخت . اگر قرار باشد گنبدی که برای نخستین بار در مقیاس بزرگ کاخ ساسانی سروستان و کاخ – آتشکده فیروز آباد به کار گرفته شده اند و آنهم از نظر عملکرد کاملا متفاوتبا مسجدند، و توانسته باشد این گنبد به قول تداعی گرایان مظهر مسجد باشد قدمهای دیگر نیز می توانند به تدریج به مظاهر دیگر مسجد تبدیل شوند. از سوی دیگر بسا تبعیت از مقتضات تداعی بخش مستلزم صرف امکانات بخشهایی از جامعه و محرومیت تلویحی آنها از اصل و کلیت و جود مسجد خواهد بود بطور مثال هزینه گزاف برای ساختن گنبد یا گلدسته یک مسجد که در وضعیت اصلی اولین مسجد اسلام (مسجد النبی ) نیز وجود نداشته اند معنایش صرف کردن پولی است که ممکن بود در ساخت چند مسجد ساده تر در سایر نقاط یک شهر هزینه شود و در واقع نوعی قربانی کردن ؟؟؟ مسجد در پای ذهنیت مسجد است و در محدود ساختن مسجد در عالم خارج برای بزرگ پنداشتن آن در عالم خیال از سویی دیگر امروزه جلب وجذب گروه جوان به مساجد از اهداف مهم و ضروری است و برای این گروه بیان نو و پرهیز از سنتی گرایی افراطی بهتر می تواند جذب کننده و تامین کننده رسالت امروزی ما در قبال آرمان مسجد باشد.
پژوهش های باستان شناسی نشان می دهد که توجه به مبدا عیب ، صانع و سازنده و اینکه پس از این جهان فانی جهانی است باقی ، از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول داشته است . در گزارشهای باستانشناسی نشانه هایی دال بر اینکه انسانهای « نئاندرتال » در حدود یکصد هزار سال پیش به گاه دفن مردگان خود وسایل و ابزار زیست را با آنان به خاک می سپردند . و این نشانه ها ناچیز خود گواه بزرگی است که توجه به جهان باقی و قوای ماوراء الطبیعه در اندیشه انسان بوده است و برای همین نیز انسان جهت راز و نیاز با این نیروها و الهه ها و . . . جایگاهی (معبد ، نیایشگاه و . . . ) برای خود در نظرمی گرفته است .
از کهنترین نیایشگاههایی که تاکنون در سرزمین ایران کشف شده معبد « گنج دره هرسین » می باشد . نمونه ای دیگر از معماری مذهبی پیش از تاریخ معبد منقوش « تپه زانحه » در دشت قزوین است که هر دوی این معابد با دگرگونی های پیش آمده در زیر لایه های فرهنگی جدیدتری مدفون شده اند . آنچه را که ما امروزه به نام جغا زبیل می شناسیم . نیز معبدی بوده جهت خدای بزرگ عیلام که او نتاش گال پادشاه عیلامی ( 1245-1265) ق . م بر پا ساخته بود. از دیگر معابد باستانی ایران می توان به معابد نوشجان در ملایر و زاربلاغ د رعلی آباد قم است که هر دو به دوره مادها تعلق دارند.
عبادت و جایگاه آن در دین اسلام آ« قدر رفیع است که خداوند در قرآن می فرماید « و ماخلقت الجنن و الانس الالیعبدون » و بدین صورت عبادت را نه در حد یک رسم سنتی ونه عملی در لابلای زندگی روزمره بلکه بعنوان هدف و غرض اصلی آفرینش انسان و بر پایی حیات بشری اعلام می کند و بنابراین مقیاس عبادت محیط بر کل عرصه زیست اعم از مکان و زمان معرفی می شود.
- تقدیم مفهوم یا تقدم مصداق :
نوعی نگرش غیر اصولی و نادرست در عرصه معماری مسجد رایج و شایع است و آن تقدم مصداق گرایی و به جای تقدم مفهوم است . در این گرایش طراح برای شروع طرح مسجد قبل از هر چیز و پیش از اینکه در مفاهیم و اصول و معانی مسجد تعمق کند ، مصداقی منفرد همچون یک مسجد مشخص یا سبکی از مساجد را پیش رو می نهد و به کپی برداری می پردازد و در حالات پیشرفته تر قدری چاسنی تغییرات برای اقناع صوری بهانه خلاقیت همراه با کاری می شود. معماری مسجد به هر حال محصول عمل انسان است یعنی موجودی نسبی ، محدود ، متاثر از شرایط گوناگون بنابراین هرگز محصول ضرع و جنین صانعی مطلق نخواهد بود . بنابراین هیچ واحد یا سبک یا دوره معماری مسجد نمی تواند بر طراحی مساجد در زمانهای دیگر تحمیل شود. اصرار شدید بر تکرار مکرر عینی عناصر منفرد و مرکب آحاد یا سبکهای مساجد و بیشتر چه معنایی جز مطلق نپداشتن آن آحاد یا سبکها دارد ؟ ! چرا که مطلق بودن در هر عرصه ای منبعث از مطلق بودن آفریننده آن است وضع اتقن محصول صانع کامل است .
– پاسخی به تداعی گرایان و انظمام گرایان :
یک یاز توجیهات رایج که با ظاهری درست بهانه تکرارها و تقلید های سطحی در معماری مساجد شده این سخن است که چون ظاهرا دیدن عناصر یا شکلهایی نظیر گنبد و کاشیو عموما نظام فرمی قوسی سبب تداعی مسجد می شود . بنابراین ما مکلفیم همیشه این فرمها را در مسجد حفظ ، تکرار و تقلید کنیم . همسو با این گروه بعضی با این بیان علمی که شکلهایی نظیر قو س(اعم از گنبد و چغد ) و یا گلدسته چون دارای معانی انظمامی شده اند و چون بین این فرمها با مفاهیم قدسی انظمامی برقرار شده ف لزوم تکرار این فرمها ایجاب می شود.
1- اولین قدم ضروری پاسخ به این سوال است که آیا اساسا اسلام اصالت چنین شیوه ای در نگرش به فرم و معنی را قبول دارد یا خیر ؟ اساسا یک یاز تفاوتهای اسلام با بعضی مذاهب دیگر در باب مبانی هنر دینی همین است که در اسلام عناصر نمی توانند سالها به علت رواج استفاده نوعی تقدس بیابند وتبدیل به نمادهایی شوند که خود در تقدس و معنویت شریک شده و سهم طلبی کنند . به غیر از نمادهایی که در متن الی اسلام هست و توسط ارکان دین مشروعیت یافته ، جعل و تلقی نمادهای مقدس دیگر خارج از هویت اسلامی است . به همین دلیل است که در هنر و معماری خالص اسلامی بیشتر رمز گرایی ( Mysterism) کاربرد دارد تا نمادگرایی (Symbolism) . مضافا بر آنچه ذکر شد تداعی و انظمام پدیده ای نیست که یکبار برای همیشه ایجاد شود و دیگر هیچ گونه تداعی در انضمام جدیدی ممکن نباشد . بلکه قابل ایجاد و خلق و لو با تدریج زمانی هستند و می توان با شکلها و مسجد در دید نوستالژیست افراطی امروز ما به جای آنکه مظهر ذکر خدا باشد ، مظهر ذکر گذشتگان و معماری سنتی است و معماری مسجد به جای اینکه وسیله بیان مذهبی باشد ، هدف شده است . ما چهره اسلام را در چهار چوب فرمهای معماری محدودی که برایمان حالت رب النوع یافته اند محصور می کنیم .
یک گنبد شصت میلیون تومانی اگر نمادینگی اخباری خویش را حفظ کرده است نماد بی اعتنایی یا بی خبری از وضع اقتصاد عمومی جامعه نیز هست .
تعریف مسجد : در تعریف کلمه مسجد می توان گفت بنایی است بر پا شده بر محوری نامرئی که طراحی اصلی آنرا پی می نهد . واژه انگلیسی Mosqve از واژه عربی مسجد و به معنای محل به خاک افتادن د ربرابر پروردگار است .
معماری مسجد : مسجد را معماری کردن گام نهادن در حوزه های از تاثیر یا پا و استوار فرهنگی است که یا دانایی کامل بر مسند آن می نشیند یا گستاخی جویای نام . یک طراح متعهد باید در طراحی و ساخت مسجد دو محور اصلی را مورد توجه قرار دهد ؛ اولا رسالتهای مسجد و نقشهایی را که این نهاد مقدس در عرصه های گوناگون ایفا می کند را به خوبی بشناسد و از روند توسعه تاریخی ، کالبدی ، اجتماعی ، معماری و . . . مساجد آگاه باشد .
محور دوم ، لزوم آشنایی با احکام ، آداب و توصیه های دینی در خصوص مسجد است ، جرا که داشتن این آگاهی ها زمینه عمل به فرایض را هر چه بیشتر امکانپذیر می سازد ، مثلا آشنایی با این نکته که نمازگزاردن رو به روی در باز مکروه است طراح را وا می دارد تا در های شبستان رادر سمت قبله نگذارد و . . .
مسجد را چه چیز مسجد می کند ؟ جواب بسیار ساده است ، یک دیوار که درست به سمت قبله یعنی همان کعبه در مکه جهتیابی شده باشد ، دیگر نه نیازی به سقف است ، نه حداقل اندازه و نه هیچ گونه ضمائم مذهبی دیگر .
از قول پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرموده اند در هر جا نماز را بر پا دارید همان مسجد است ، از این رو می توان گفت که واژه مسجد لزوما نشان از ساختمان مشخص ندارد.
اینکه بسیاری از کلیساها ، بعضی آتشکده ها و حتی گهگاه معابد هند و تبدیل به مسجد می شدند این بود که در مناطق تازه مسلمان شده ، نیاز به مکانی برای عبادت نمی توانسته سریعا برطرف شودو بنایی از قبل مانده فوائدی از جمله اط لحاظ تبلیغاتی ، صرفه جویی در زمان ، ؟؟؟// را در بر داشته است . اسلام بیش از مسیحیت قادر بود که الگوهای گوناگونی را برای بناهای مذهبی جای دهد ، چرا که اسلام بیشتر از سادگی نمازجماعت سخن می گفت و کمتر منحصر به جنبه های معدود معماری بود.
کابری های مذهبی افزون
مهمترین کاربرد مسجد عبادت و نمازگزاردن به جماعت بوده است ، اما فعالیتهای مشابه نیز در آن انجام می شد نظیر سخنرانیهای مذهبی (موعظه ) و احیا ء در شبهای قدر ، آموزش حفظ و قرائت قرآن ، انجام ذکر و نمازهای خاص ، مراسم اعتکاف در ماه رجب ، رسمیت بخشیدن به سوگند یا نذر و . . .
سه دلیل عمده در نزول کلی معماری های مذهبی : یکی را می توان عدم وجود خریدار دانست . چرا که موثر وقتی اثر می گذارد که نیاز به اثر وجود داشته باشد ، اما انسان امروزی برای دریافتهای معنوی خودنیاز به مکان مشخصی ندارد و وسایل ارتباط جمعی به راحتی اطلاعات لازم را در اختیار قرار می دهد . ثانیا انسان امروز چندان فشرده در زمان حرکت می کند که زمانی برای اندیشیدن در معانی و اشارات معنوی را ندارد و ثالثا ، تعداد کسانی که مراجعه به درون خود را ضروری می دانند نسبت به سابق بسیار کمتر شده اند.
برای شناخت مردم هر قوم و قبله باید فرهنگ عامه یا فولکلور آنها را مورد بررسی قرار داد و از این جمله آنچه به بحث حاضر بصورت کاربردی تری ربط پیدا می کند همان آئینهای مذهبی و ملی است .
- آئینهای مذهبی و ملی :
الف – جشن عید قرربان و فطر ؛ از جشنهای بزرگ مذهبی ایرانیان ، جشن عید قربان و فطر است .
مراسم عید قربان در میان مردم مناطق مختلف ایران با قربانی کردن گوسفند و گوشت آن بین نیازمندان و همسایگان و توام با جشن و سرور برگزار می شده است .
ب – جشن عید مبعث و غدیر دیگر از اعیاد بزرگ مسلمانان عید مبعث است که از زمان صفویه تا کنون در ایران رسم بود که سلام عام یا شرکت مقامات کشوری و لشکری و بزرگان هر منطقه در مراسمی شرکت می جستند و برای عموم مسلمانان خیر مسئلت می کردند. در روز هیجدهم ذی الحجه هر سال نیز به مناسبت واقعه غدیر خم در تمامی مناطق ایران جشنی به ترتیبی که در شرح جشن مبعث ذکر شد .
ج – جشن مشروطیت : به مناسبت اعطای مشروطیت از طرف مظفر الدین شاه قاجار به ملت ایران ، روز چهارم مرداد هر سال در پایتخت و دیگر نقاط جشن و سرور بر پا می شد.
د – جشن سده : این جشن بسیار کهن و دل انگیز در شبهای یازدهم ، دوازدهم و سیزدهم بهمن ماه برگزار می گردیده . (و آن به سبب آن بوده که کیومرث را صد فرزند بوجود آمده بود و فرمود در این ایام تا آتش بسیار را فروختند و جشن گرفتند ) .
ه – جشن چهار شنبه سوری : در شب چهار شنبه آخر سال مردم هر محل به بر پایی آتش و جشن می پرداختند.
و – جشن نوروز : مردم ایران از روزگاران کهن این جشن را بسیار محترم می شمرند و مراسم مربوط به آن را به دقت به جا می آورند . مراسم نوروز تا سیزدهم فروردین طول می کشید و مراسم سیزده نوروز دنباله جشن نوروز که آن هم دنباله جشن سده بود برگزار می شد.
– جشن مهرگان : از جشنهای کهن ایران باستان است که در روز شانزدهم مهرماه هر سال برگزار می شده انواع آئینهای ملی و توضیح مراسم هر جشن و آئین به کتاب فرهنگ مردم (فلکلور ایران ) مراجعه شود.
از دیگر آئینهای مذهبی که می توان بیان کرد به مراسم سوگواری و عزاداری ایام عاشورا و تاسوعای حسینی ف مراسم اعتکاف در ماه رجب ، مراسم دعای کمیل در شبهای جمعه هر هفته و . . . را می توان نام برد .
فصل دوم :
الف – معانی و مفاهیم در معماری اسلامی
مقدمه : اساسا هنر های دینی و به خصوص مساجد اسلامی در یک امر مستر کند و آن جنبه سمبولیک آنها ست ، سمبولها در اینجا در مقام دیداری است که از مرتبه خویش نزول کرده اند تا بیان معانی متعالی کنند . این معانی جز با این سمبولها و تشبیه ها به بیان نمی آیند ، همچنان که قرآن و دیگر کتب دینی برای بیان حقایق معنوی به زبان رمز و اشاره سخن می گویند .
یک مسجد بعنوان تجلی گاه ذات الهی ذات الهی متشکل از اجزائی است که هر جزء سمبول یکی از اسماء الهی و دارای معنایی روحانی می باشد ، فضا و صورت ، اشکال منتزع از ریاضیات بویژه هندسه ، خطاطی آیات قرآنی ، رنگ ، نور وانکسار آن ، مصالح و مواد ساختمانی ، گنبد ، مناره ، ورودی ها ، شبستان ، محراب ، منبر ، حوض و . . . همه بر گرفته از معنایی سمبولیک می باشند که در این فصل به این معانی و ارتباط آنها با اصول سنتی اسلامی پرداخته می شود.
2-1 انتزاع :
نماز راز و نیاز بنده با خدا و در میان عبادات چه بسا پر رمز و راز ترین آنهاست ، بنابراین معماری مسجد باید صورتی بیافریند در خور معنای آن و انتزاع همواره وسیله ای بوده تا معمار مسلمان کالبد معماری مسجد را دستمایه ظهور احساس معنوی خویش کند و ماده را به معنا و کالبد را به محتوا برساند.
توجه به انتزاع از جزعی ترین نقوش نظیر گچ بری ها و کاشی کاری ها تا عناصر کالبدی مسجد همچون گنبد و مناره را در بر می گیرد.
یک نمونه قر آنی انتزاع :
در سوره مبارکه نور ، آیه 37 ، کلام الهی سعی در تقرب ذهن مردم در معرفی نوار الهی و تشبیه آن به چراغ ستاره گونه بر افروخته از درخت زیتون دارد. در خاتمه آیه ذکر می شود که ، این مثالی است برای مردمان ؛ که در حقیقت انتزاعی است از آنچه اصل موضوع می تواند باشد . و نشانی است از رساندن مفاهیم توسط عوامل قابل تصور برای انسان . (برخی معتقدند که مقرص خود انتزاعی برگرفته از این آیه است) یکی از نخستین تاریخ نگارانی که بهموضوع معانی احتمالی معماری اسلامی پرداخته « الوار یگل » که در کتابش به نام « استیلفراگن » اشاره به انتساب هنر اسلامی به یک جهان بینی خاص اسلامی دارد.
از دور مناره ها به خود فرا می خوانند و منفرنس های پر معنی و شمسه های هدایت ، فراخوان نیایش سر می دهند ، طهارت آب به پیشوازت می آید و در هر طاق و قوسی اشارتها و کرشمه های معشوق پنهان است و نور و تاریکی های توامان و رنگهایی که تو را به انتهای بی رنگی می برند و محراب که به قبله هدایت می کند و محل نزول وحی و فرشتگان بوده و لغزشهای پی در پی نور بر کاشیها تا بر لغزشت هشدار دهنده و همه بسرانید که یکی هست جز او . . .
2-2 برخی اصول کلی در انتزاع مفاهیم :
2-2-1 کثرت و وحدت : هنرمند مسلمان از کثرت می گذرد تا به وحدت نائل آید، انتخاب نقوش هندسی و اسلیمی و ختایی و وحدت این نقوش در یک نقطه ، تاکیدی بر این اساس است . طرح های هندسی به نحوه بارزی کثرت در وحدت و وحدت در کثرت را نمایش می دهند .
2-2-2 صورت و معنا : صورت این جهانی است و ماده یا معنا آن جهانی ، بنابراین معنا فراتر عمل می کند همگل در هنر رمانتیک ، شکل را فراتر از معنا می داند و در هنر کلاسیک ، شکل و معنا را همسان و در هنر نمادین ، معنا را فراتر از شکل می داند.
مسجد عبادتگاهی است که خانه خداست ، پس فضا باید خدا را در خودش حضور دهد ، چوه صاحب خانه است و مهمان باید او را درک کند ، فضا وعناصر مسجد باید ذات و صفات وافعال خدا را بر مبنای احدیث و صفات جلالیه و جمالیه ، عدل را در نظام شکل جستجو کند. اگر شکل این معنا ها را القا کند و در ربط با این معناها قرار بگیرد ، جنبه قدسی می یابد و هنر قدسی می شود.
2-2-3 تضادمیان درون و بیرون و حفظ مراتب :
هنرمندان و معماران در مساجد به این نکته در بیان معانی متعالی توجه خاصی داشته اند . هنگامیکه انسان وارد مسجدی می شود میان درون و بیرون تفاوتی آشکار مشاهده می کند . هر فضای داخلی خلوتگاه و محل توجه به باطن و هر فضای خارجی جلوتگاه و محل توجه به ظاهر می شود.
به همین اعتبار ، هنر و هنرمند در تمدن اسلامی ، بندگی و سیر و سلوک از ظاهر به باطن است .
2-2-4 قرینه سازی و تکرار :
قرینه سازی در مساجد با تفکرات عرفانی و تصورات اعتقادی مسلمانان ایرانی همخوانی دارد . جهان مطلوب باطن خویش را در لطافت و زیبایی و انحنای خطوط و احجام تکرار شده منطبق می یابد و پژواک و تکرار جلال و رحمت را می شنود. دیوارها تجلی قرینه ها هستند و پنجره ها ، در گاهها و طاق نما ها در بستر آنها به قرینه نشسته اند. و با ملایمت و گیرایی خاصی ، نگاه تعالی طلب و جستجو گراشان را منعکس می سازد. ستونها و رواقها که پشت سر هم چیده شده اند نشان تکرار و ذکرند.
2-2-5 بالا و پایین
مفاهیم و کیفیات مطرح در بعد سوم (فضا ) به ویژگیهای ارزشمندی اشاره دارد. مفهوم بالا و پائین در جغرافیایی ادراکی انسان در رابطه با مفاهیم معنوی و ارزشی بیانگر دو عرصه متمایز است . بالا ، عرصه و سمبل ارزشهای فوق العاده و بیانگر قد است ، عظمت و رفعت است . بالا از طریق دیدن ، تصور و تخیل برای انسان قابل درک می شود. پائین عرصه عملکردهای روزمره و معمولی است و به راحتی در تصرف انسان است . در بیشتر بناهای عبادی و مذهبی جوامع بشری رابطه معنا داری میان مفهوم بالا و عبادت و تقدس مشاهده می شود.
بادقت در شکل عبادت و نیایش مسلمانان برای مثال ، در موقع دعا و قنوتنماز سر را به بالا گرفته و خالق را مخاطب قرار می دهند و در حالت رکوع و سجوداشاره به عبودیت انسان می کنند .
2-3 مفاهیم انتزاعی در نور
در نمودار ساختن اندیشه وحدت ، سه وسیله در اختیار هنرمند است ، یک هندسه که وحدت را در نظم فضایی جلوه گر می سازد ، دیگری وزن که وحدت را در نظم دنیوی و در فضا نمودار می سازد و سوم نور و روشنایی . در قرآن کریم آمده که خداوند نور آسمانها و زمین است و خداوند نیز همچون نور به خودی خود قابل دیدن نیست ، بلکه از طریق سایه هاست که می توان او را دید .
مکتب خاصی از فلسفه اسلامی موسوم به مکتب اشراق مبتنی بر سمبولیسم نور است که توسط سهروردی فیلسوف و معارف ایرانی بنا نهاده شده نور برجسته ترین ویژگی معماری ایرانی و اسلامی و به مثابه تمثیلی از وجود و خرد الهی است .
خداوند (کلمه ) و (نور) را با هم آفرید : « قد جاء کم من الله نور و کتاب مبین » ، (همانا بیامد شما را از خدا پرتوی و نامه آشکار ) .
لذا این دو در اصل هویتی یکسان دارند. منار نیز در عربی به محلی صدور نور است و قابل تامل است که بیشتر نقوش اسلامی به شمسه ختم می شود و شمسه همواره با نور همراه بوده و همه چیز از آن متجلی می شود. رنگها نیز با تابش نور متجلی می شوند و نور سفید در بر گیرنده همه رنگهاست و زیبایی جهان تجلی نور الهی است .
گریز از تاریکی و ظلمت و به سمت نور و پذیرای رنگ گشتن و استفاده گاه و بیگاه و غیر منتظره نور در پیدایی فضایی ملکوتی با ایجاد فضای مکث و نور غیر مستقیم و لایه لایه کردن نور ، رنگ و فضا ، (توسط نور ) از نکاتی است که معماران برای افزایش معنویت مساجد بکار برده اند.
« ستایش خدایی راست که هر تاریکی را به نورش روشن کرد وهر چه را جز به نور او روشن بود به تاریکی در آورد »
2-4 مفاهیم انتزاعی در رنگ
غلام همت آنم که زیر چرخ کمبود زهر چه رنگ تعلق پذیر آزاد است . (حافظ )
معماران بی رنگی را از رنگ طلب کرده اند و مساجد را با رنگ غرق در نور ساخته اند . همرنگ دارای تمثیلی خاص خود است و دارای رابطه ای با یکی از حالات درونی انسان است . در مساجد رنگ غالب مورد استفاده در رنگ آبی (ملایم و تیره ) و زرد است .
2-4-1 رنگ سفید :
رنگ سفید الهامگر نوعی بزرگی پاک و اندیشه بالندگی است .
چنان که گویی هر جا که باشد فضیلتی از خود ارزانی می دارد. چنان که در مورد مرمر ، مروارید یا گل یاس چنین است . رنگ سفید همچنان که پر معنی ترین رمز پدیده های روحانی است عامل تشدید در تمامی چیزهایی نیز هست.
که برای بشر اندیشناک و یا ترسانندههستند. برای مثال یک خاصه مشهود در اموات که بیش از هر چیز بیننده را می هراساند همان پریدگی مرمرگون است که در ظاهر میت به جا می ماند چنان که گویی آب رنگ پریدگی نشان واخوردگی و حیرت آن جهان و حیرت مرگ در این جهان است . و یا رنگ سفید کفن که نشانی از مهابت جهان افروی و نوعی سبکبالی و جدا شدگی روحی از جهان فانی است .
این رنگ در مساجد بیشتر بیان حالات قدسی را القا می کند .
2-4-2 رنگ آبی :
رنگ آبی معنی ایمان می دهد و اشاره ای است به کفضای لایتناهی و روح . برای مردم مشرق زمین آبی سمبل جاودانگی است .
آبی وقتی به تیرگی می گراید معنی و هم ف بیم ، غم و اندوه را نیز به خود می گیرد. آبی بدلیل سکوت و آرامش اسرار آمیزش در تابلوهای مسیحی و بناهای اسلامی کاربرد ویژهای دارد و به گونه ای است که همواره دورتر از محل واقعی خویش به نظر می رسد و بدین جهت وقتی بر گنبد و مناره ها می نشیند آدمی را با خود تا آسمان می کشاند. بیشترین قسمت سطوح کاشیکاری به رنگهای سردی چون زنگاری ها ، فیروزه ای ها و لاجوردی ها تعلق دارد . مردمان آئین پرداز باستان به قداست فیروزه ای معتقد بودند و به رغم آنها این رنگ سوی چشم را زیاد می کرد ، رنگ زایش و تعالی بود. لاجوردی رنگ عالم مثال است و بیانگر بی کرنگی آسمان آرام ، در زمینه کاشیکاری این رنگ به نهایت گویایی می رسد و تمامی فضای میان نقشها را پر می کند
2-4-3 رنگ زرد :
رنگ زرد ، رنگ ابدیت و جاودانگی است ، زرد طلایی رفیع ترین ارتقای ماده به ضرب نیروی نور است . در قرآن کریم نیز رنگ زرد بعنوان رنگی که برای بینندگان فرح بخش است یاد شده ، « . . . گاو زرینی باشد که رنگ آن بینندگان را فرح بخش است . »
زرین به معنای زرد پر رنگ است .
2-4-4 رنگ سبز ، این رنگ ، رنگ حرم پیامبر است و روایت است که هنگام نزول وحی افق آسمان به رنگ سبز نمایان می شد.
2-5 جنبه های نمادین در نقوش اسلامی (اسلیمی و . . . )
در بعضی روایات اسلامی حتی نقاشی گل و بوته یاگیاه نیز مکروه شمرده شده است .( در بخش های آتی به تفصیل به آن پرداخته می شود )
هنرمند مسلمان در تزئین مساجد گل و گیاه را تغییر داده و حالتی نمادین به آن بخشیده است و به قول استاد پیرنیا آنها را « برساو » کرده است . در این مورد در عین توجه به قوانین شرع ، هنرمندان مسلمان به اوصاف بهشت نیز نظری داشته اند و در این راستا نقوش اسلیمی را وارد کاشیکاری کرده اند و پا در ترسیم شکل درخت ، « شجره طیبه » و « صدره المنتهی » الگوی آنها بوده است .
یکی از تزئینات پر استعمال در مساجد نقوش هندسی موسوم به گره چینی است که به اشکال ستارگان و خورشید بیشتر توجه داشته اند. در مواردی هنرمند مسلمان معنی و مفهومی دینی را بصورت رمز در دل نقوش گنجانده است که از جمله می توان نقشی را که در مسجد امام و جامع اصفهان بکار برد ه شده و معروف به چهار ترنج است را نام برد . که حکایتی از طواف به دور کعبه را بازگو می کند . گره مذکور به شکل جالبی در تمامی ایوانهای شرقی و غربی مسجد امام اصفهان به صورت رمز مومنان را به داخل مسجد دعوت و هدایت می کند .
مکان بکار بردن هر گره و نقش نیز در مساجد تصادفی نبوده و بیان کننده مفهومی عرفانی و دینی است . از جمله قرار گرفتن عنصری بنام « ریسمانی » که در مواردی (پیچ ) نیز به آن می کویند . در طرفین ایوانهای ورودی یا در کنار سر در ها و حتی محرابها ست که می تواند کنایه ای از « واعتصموا بجبل الله جمیعا » باشد .
استفاده از نقوش گیاهی (اسلیمی و ختایی ) ، تحرک ، پیچ و تاب ورشد و نمود زندگی و زایندگی رادر خود دارند . گردش دو اسلیمی در دو جهت مخالف کیفیت دلپذیری پدید می آورد که می توان آنرا به کرشمه دو دلداده تشبیه کرد . اسلیمی ها با ز آفریننده فرایندهای کیهانی آفریدگار از طریق طبیعت اند . هر اسلیمی باز نمای تحرکی است که تکرار منتظم ویژگیها به آن دلالت می کنند . اسلیمی نشانگر آفرینش انسان است که در جهان کثرت سرگردان است .
2-5-1 جنبه نمادین خط :
مهمترین اصل مشترک در انواع خطوط اسلامی پیام آنهاست . دکتر نصر در این باره می گوید « هنر اسلامی به ناگزیر با ادغام خوشنویسی و شکلهای گیاهی ، این دو نماد یعنی کلمه و درخت جهانی را با هم ادغام کرد ، در بسیاری از مساجد و دیگر ابنیه جهان اسلام این پیچیدگی و وابستگی متقابل میان خوشنویسی و نقشهای اسلیمی کاملا مشهود است.
که غور و بررسی در آن تناظر موجود میان قرآن و جهان طبیعت و آفرینش و آگاهی را تداعی می کند .
خوشنویسی در مساجد عمه دعوت و تبلیغ و موعظه الهی و در واقع نماد امر به معروف و نهی از منکر است مانند خود نماز که امر به معروف ونهی از منکر است .
2-6 جنبه های نمادین در مدور ، مربع ، هشت ظلعی ، مکعب و گنبد :
الف – مفهوم نمادین مربع علاوه بر اینکه نشانگر شکل بنیادین کعبه است ، نمایانگر زمین است با چهار عنصر آب ، باد ، خاک و آتش و چهار فصل و چهار جهت اصلی .
خانه کعبه در مکه مکعب عظیمی از سنگ سیاه است که در مرکز صحن مستدیر سفید ی بنا شده است . تلفیق مربع و دایره در فرهنگهای زیادی به چشم می خورد ، در شرق دور « مینگ تانگ » که خانه تقویم است ، قاعده اش مربع است و با مش به شیوه آسمان گرد و سنتز زمان و مکان است ، جرا که مربع با زمین مرتبط است و نماد مکان نیز هست و دایره هم شکلی آسمانی است و مبین زمان .
در باور سنتی ایران نیز از نظر گاه حکمت اسلامی شارستان هزار دروازه ( جابرسا ) ، شهری در جانب مغرب که در عالم مثال منزل آخر سالک است ، صورت مربع دارد .
در اسلام علی الخصوص شکل مدور تها شکل کاملی دانسته شده که قادر به بیان جلال خداوندی است . در معمالی اسلامی تبدیل و تلفیق مقطع زمینی چهار گوش به شکل گرد و کروی گنبد به بهترین و نابترین صورت اعمال شده است . بدین گونه که میان پی مکعب شکل و قبه مدور ، معمولا ساقه یا (گریو گنبد ) که هشت ضلعی است جا دارد . هشت ضلعی حد و اصل و فصل مربع و دایره است . در اغلب گرد ونه های کیهانی که از سده های دوازده و سیزده میلادی به جا مانده اند « چرخهای رستگاری » دارای هشت پره هستند که این هشت پره نمودار جهات فضا هستند یعنی چهار جهت اصلی وجهات میانی آنها .
در مساجد گنبد دار معمولا قاعده طرح ریرین بنا شکلی چهار گوش دارد که متضمن تصور استحکام ، استقرار و نمودگار زمین بوده و در بالا به شکل مدور گنبد می رسد که نماد آسمان است . این ساختار مربع و دایره مبین تغییر نظام و مرتبه از زمین به آسمان و از متناهی به لایتناهی است .
ب – گنبد
صورت هندسی پایه گنبد که مکعب شکل است خود الهامی از بنای کعبه است و در مرحله بعد چهار ضلعی تبدیل به هشت ، شانزده و سی و دو و سرانجام دایره گنبد می شود .
در روایات آمده ، برای بهشت هشت در است . . . ، و یا اینکه آمده است که هشت فرشته حاملان عرش اند.
حضرت نبی اکرم در روایت معراج گنبد عظیمی را وصف می کند که از صدف سفیدی ساخته شده و بر چهار پایه ای در چهار کنج قرار گرفته و بر این چهار پایه این چهار کلام بسم ، الله ، الرحمن و الرحیم از قرآن را نوشته اند و چهار جوی آب ، شیر ، عسل و شراب طهور که مظهر سعادت ابدی و سرمدی است از آنها جاری است .
مروارید یا صدف سفید سمبل روح است . مقطع یک گنبد نیز شبیه تیرو کمان است و پرواز این تیر روحانی خروجی از تاریکی به سوی نور مطلق می باشد.
گنبد سمبل آسمان است و اصولا بدلیل انحنایش نشانه روح و عالم مجردات تلقی می شود و اصولا تصور مجردات به صورت خطوط راست و زاویه دار به ذهن کمتر خطور می کند و دایره از قدیم الایام در جوامع بشری تمثیلی از جهان روحانی بوده است. ( اصطلاحات چادر کیهانی و چتر الهی دال بر این امرند )
2-7 جنبه های نمادین در مناره و محراب
الف – مناره : بوکهارت معتقد است دروازه مسجد در ایران با دو مناره در طرفین آن یاد آور خاطره از لی دروازه بهشت است که در میان دو مظهر متضاد دنیای مادی بیرون و بهشت خدا در درون قرار دارد.
ورود منار به اسلام در واقع توسعه مفهومی یک سمبل باستانی است . از دیدگاه تمثیلی ف منار محور ذات انسانی را منعکس می کند ، بعد قائم وی که برای او یک بلندی روحانی ایجاد می کند .
دو تایی شدن مناره ها در دو طرف درهای ورودی و یا طرفین گنبد را بعنوان یک تجلی از کمال می توان در نظر گرفت منار عنصر دعوت کننده ، نشانه عروج و عضوی مسلط بر کالبد شهر است و هم یاد آور جملات اذان ، نشانه منحصر به فرد اسلام و هم سمبلی کالبدی از حرکت و عروج به آسمان
ب – محراب : شکل محراب می تواند تمثیلی ای یک ورودی باشد و دریچه ای به عالم بالا و به سوی خداوند . از طرف دیگر محراب مانند غار دنیا مظهر اوهمیت است و مشباهت با غار حرا و خلوت روسل و یا هر انسانی با معبودش دارد. شکل قوسی محراب و قرار گرفتن جراغی در آن و آیه 35 سوره نور که معمولا در دور محراب نگاشته می شود ، این مکان را به درخشش پرتو الهی و دروازه ای به بهشت شبیه می سازد .
محراب مشکات است ، عمل مشکات در مرحله اول از جهت صوت است ، بدین معنی که صوتی که در آن خوانده می شود منعکس می سازد . مشکاتی که در آیه 35 سوره نور بدان اشاره شده است .
قرآن کریم محراب را در توصیف نها نگاهی در معبد او ؟؟؟؟؟ آورده است که در آن مریم عذرا به دعا در آمده ، جنبه صوتی محراب همان انعکاس کلام الهی در طی نماز است که تمثیلی از حضور خداوند است .
2-8 تطهیر
« حافظ هر آنکه عشق نورزید و وصل خواست
احرام طوف کعبه بی وضو ؟؟
2-8-1 تطهیر اقوام مختلف :
در نزد امتهای بدوی ، تولد ، مرگ ، ریختن خون ، آلایش به خون و . . . همه موجب نجاست و پلیدی است و باید عملیاتی انجام داد تا آن روان پلید از آن شخص یا مکان به خارج رانده شود که این عمل « تطهیر» نام دارد که به طرق گوناگون در میان اقوام و ملل مختلف انجام می گیرد ، از آن جمله است ، روزه گرفتن ، تراشیدن مو ، در معرض دود قرار دادن و . . . زردشتیان قبل از ورود به معابدشان دست و روی خود را می شویند ، حضرت عیسی نیز هنگامی که به سی سالگی رسید توسط یحی غسل تعمید یافت و در این امر برای او مکاشفه ای عرفانی حاصل شد . صائبین نیز که خود را از پیروان یحیابن زکریا می دانند نسبت به آب اعتقادی خاص دارند.
2-8-2 تطهیر در اسلام :
طهارات یکی از اصول پر اهمیت در اسلام است و بسیاری از اعمال و عبادات بدان بستگی دارد. در کتب فقهی طهارت را به دو نوع تقسیم کرده اند ، یکی طهارتی که نیازمند به قصد و نیت است و دیگری طهارتی که به نیت محتاج نیست . نوع اول یا به آب است ( غسل و وضو ) و یا به خاک ( تیمم) و نوع دوم آن است که در فقه به آن (ازاله نجاست ) می گویند و به چند چیز است ، از جمله به آب ، خاک ، آفتاب ، طهارت در اصطلاح عرفان مفهوم دیگری دارد و آنرا به چهار مرحله تقسیم کرده اند ، پاک کردن بدن از آلودگیهای مادی و ظاهری ، دروی از گناه ، دور کردن اندیشه های شیطانی از دل و زدودن دل از غیر خدا
2-8-3 آب در مسجد
و انزلنا من اسماء ماء طهورا – نیزل من السماء ماء لیطهرکم به
آب همواره در ذهن بشر مظهر پاکیزگی و قداست بوده و همانگونه که اشاره شد در اکثر ادیان الهی و غیر الهی از آن بعنوان وسیله ای برای طهارت و نزدیکی به خدا یاد شده . وجود آب در مساجد علاوه بر تاکید بر این جنبه ، شاید بقول مرحوم پیرنیا یاد آور زیبایی ها بهشت نیز باشد .
حضور آب بعنوان نماد زندگی ، بهشت و نشانه زیبایی و آبادانی در فرهنگ اسلامی مورد توجه قرار گرفته است و در فضای معنوی مسجد وجود آب نما در حیاط بیشتر بدلیل جنبه های نمادین آن بوده و همچنین جنبه های عملکردی آن از قبیل وضو و یا تلطیف هوا نیز مدنظر بوده است.
بطور کلی آب در دو وضعیت در مساجد بکار گرفته شده است ؛ یکی بعد از نمادین آن و دیگری جهت مسایل طهارت
2-8-4 وضو و تطهیر گاه در مسجد :
وضو مشتق کلمه ضیاء به معنی روشنایی است ، جهت وضو آب لازم است و آب رحمت خداست آنجا که می فرماید : « وقتیکه خداوند می خواهد رحمت خویش را به زمینهای مرده برساند از آسمان آبی نازل می گرداند و زمینهای مرده را بدان زنده می گرداند »
گام برداشتن به سوی آب جهت وضو نیز رفتن به سوی رحمت خداست. سیر تحول تطهیر گاه در مساجد قابل تامل است ، در مساجد قدیمی تطهیر گاه جزء بناهای پیرامونی مسجد بوده و وجود حمام و آب انبار در جوار مساجد از ملزومات بوده است . اما به تدریج تطهیر گاه با معماری مسجد تلفیق شده و در آن جا می گیرد . اما به هر حال درجایی است که در دید نباشد و از فضاهای اصلی مسجد فاصله مناسبی دارد.
2-9 طبیعت در اسلام و معماری اسلامی :
توجه و اهمیت به طبیعت مختص دوران اسلامی نیست . آئین نیایش و مراسم مذهبی بیشتر در فضاهای باز که با عناصری چون آب ، گیاه ، باد و . . . همراه بوده بهر تقدس آن می افزوده است . پس از اسلام نیز اهمیت به طبیعت به شیوه ای متفاوت نمایان شد و تاکید بر جنبه های نیایشی طبیعت از جمله مواردی است که در جای جای قرآن کریم به چشم می خورد ، 461 بار کلمه زمین ، 305 بار کلمه آسمان ، 53 بار کلمه آب ، 33 بار کلمه خورشید ، 27 بار کلمه ماه و 13 بار کلمه ستارگان در قرآن نام برده شده است و در بسیاری موارد خداوند به عناصر طبیعی قسم یاد کرده است.
در مهمترین مراسم و مناسک اسلام ، مسلمانان در فضاهای باز به پرستش می پردازند نظیر ، طواف خانه خدا ، توقف در عرفات ، ترمی جمرات ، سعی میان صفا و مروده و نیز غارهای عیدین ( عید فطر و قربان ) و نماز باران که همگی در فضای باز صورت می گیرد.
در شواهد تاریخی نمونه های متعددی از باغها و حدایق را می توان یافت که مساجدی در آنها بنا شده اند . نمونه بارز آن مسجد النبی در مدینه است که در محلی احداث شد که به آنجا حدیقه می گفتند.
در دین اسلام سایه از مواهب الهی است و در قرآن ذکر شده است که اساسا معماری اسلامی از طبیعت جدا نیست و عناصر طبیعی به طرق مختلف در معماری اسلامی بکار رفته اند ، جه از نیایش در فضاهای باز ، در صحن مساجد ، آب چه روان و چه ساکن در صحن مساجد که عامل خنک کنند ه و تلطیف صحن می باشد و . . .
همچنین ترسیم ناظر طبیعی بصورت تجریدی در مساجد ، نشان از بهشت موعود می دهند . قدیمی ترین نمونه در سرزمینهای شرق اسلام در قبه الضحره و مسجد جامع دمشق دیده می شود ، این اشکال درختان نخل ، انگور ، انار و زیتون و . . . می باشند و در سرزمینهای غربی اسلامی نیز از نمادهای طبیعی در مسجد جامع قرطبه (کردوبا) دیده می شود. در خصوص احکام و روایات در این زمینه در بخشهای بعدی توضیح داده می شود.
فصل دوم :
ب – مسجد و زمینه های ( اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی )
1- مسجد خلوتگاه راز و نیاز :
اگر چه بشر همواره در اندیشه خدا بوده و همیشه با خدا همراه ، اما بس لحظه ها بود که سخت با خدا خلوت می کرد و غرق در راز و نیاز با او پس خلوتگاهی می خواست تا در حضور خدا با او خلوت کند. محضری در خور که چنان حضوری را پذیرا باشد .اینک که پاکترین را می بایست به میهمانی رفت ، مهمانخانه ای پاک و پاکیزه بایست فراهم آورد. میهمانی که همیشه به خانه آید دیگر مهمان نیست که خود ، خانه خدای است . اینک دیگرانند که به خانه هدا به میهمانی می آیند.
مسجد در اسلام یک مکان نیست ، یک فرهنگ است .فرهنگ اسلام در مسجد روان است . هم جایگاه عبادت است ، هم پایگاه مبارزان است و آمادگاه جنگها ، هم انجمن سورهاست و هم مجلس سوگها .
مسجد تنها خانه ای است که مطابق با بیان قران کریم برای ناس است یعنی برای همه مردم ، خواه سپاه باشند و خواه سفید ، خواه غنی باشند و خواه فقیر . مردم در مسجد در کنار هم می نشینند ، با هم یکی می شوند یعنی وحدت می یابند و ناس را تجسم می بخشند . مسجد خانه جماعت است و جماعت به گفته معصوم رحمت خداوندی است ، دست خدا با جماعت است . خانه ای است که در آن طیبه « تعاونو علی البر والتقوی » ، سوره مائده آیه 2 ) ، ظهور می کند . در مسجد ( رحماء بینهم ) در جمعی عاشقانه در هم می آمیزند ، یکی می شوند و یکی را می خوانند .
یک بررسی اجمالی و مقایسه عملکرد مساجد در گذشته و حال :
مسجد دیروز دارای عملکرد های زیر بوده :
1- تنها محل مطمئن برای سر به خاک نهادن
2- محل ملاقات با ذات باری تعالی چرا که امکان تشرف به مکه برای اکثر مردم غیر ممکن بود.
3- بهترین و با اعتبار ترین محل برای دریافت اصول دین
4- معتبر ترین مرکز اطلاع رسانی
5- محل بیان اعترافات و تظاهرات سیاسی
اهم عملکرد های مساجد امروزی :
- محل نماز گزاری جمعی قلیل
- محل ابراز شخصیت واقف یا بنا کننده آن
- محل بسیج محله
- محل برای اخذ رای
- محل تشکیل مراسم ختم
- مراسم عزاداری حداقل 30 روز در سال
- از سرویسهای مسجد نیز در محلهای شلوغ استفاده می گردد !
دین اسلام عمدتا در همه سطوح دین وحدت است . یعنی در سطوح هستی شناسی ، اجتماعی ، سیاسی و . . . این کلمه به لحاظ اجتماعی اشاره به جامعه اسلامی دارد در حالیکه از نظر سیاسی به ملت محمد (ص) اطلاق می شود و به صورت یک مفهوم انقلابی در می آید .
اسلام و اجتماع :
اسلام در تمام شئون خود اجتماعی است ، چنانچه در آیه آخر سوره آل عمران آمده است « ای کسانیکه ایمان آورده اید ، شکیبایی پیشه سازید و در مشکلات با هم صبرکنید ، با هم رابطه داشته باشید و از خدا بپرهیزید ، باشد که رستگار شوید . »
اسلام مهمترین احکام و دستورات خود را شامل حج ، نماز ، جهاد ، انفاق و تقوای دینی را بر اساس اجتماع استوار کرده است .
« برترین شما نزد خدا با تقواترین شماست »
اصل دو رکیم Emil Durkh eim ، احساسی را که در میدان تعاملی به وجود می آید ، عاطفه جمعی می نامد ، که به نظر وی عاطفه جمعی عمیق و بیشتر در طی مناسک جمعی مانند اعیاد ، مراسم ملی و مذهبی و غیره ، بوجود می آید . در جریان اجرای مناسک دو فرایند عمده بهم پیوسته اتفاق می افتد ، نخست عاطفه جمعی ایجاد شده و بصورت نیرویی واری تک تک افراد عمل کرده و فرد را نسبت به جمع متعهد می کند . دوم بعضی از اصول و قواعد اساسی اعم از عقلانی یا غیر عقلانی ، قدسی می شود و افراد آنرا درونی می کنند .
مساجد بویژه مساجد جامع در گذشته عملکردهای متنععی را پاسخ میگفتند که این تنوع کار بریها سبب جذب و جمع آمدن عده بی شماری از اقشار مختلف جامعه در مساجد شده بود ، این کابریها در ادوار مختلف دچار شدت و ضعفهای گردیده و بعضا نیز ممنوع یا متروک شده اند . فعالیتهای عمخوان دیگری که در مساجد انجام می گرفت عبارت بودند از : تعلیم و تدریس بعنوان مهمترین کاربری ثانوی مساجد ، سخنرانیهای مذهبی ، مراسم احیای ماه رمضان ، آموزش حفظ و قرائت قران ، برگزاری نمازهای خاص ، رسمیت بخشیدن به سوگند یا نذر ، اعتکاف و . . .
میان مسجد و اجرای عدالت نیز همواره پیوندی دیرینه وجود داشته و پیامبر اکرم و امب مومنان از مسجد بدین منظور استفاده می کردند :
سیاسیت نیز از جمله مباحثی بود که همواره در محیط مسجد سیلان می کرد و از انتخاب امام جماعت تا نوع بهره گیری از مساجد معمولا توسط حکومتها تعیین می شده که خود نشانی از فرصت ندادن به مخالفان برای تجمع می بود. شکل گیری مساجد بر اساس اختلافات مختلف فرقه ای ، زمانی ، نژادی و . . . نیز خواه گواه دوری ملل مسلمان از تعالیم اصیل الهی است . مشابه همین امر در صدر اسلام توسط منافقان اتفاق افتاد و منافقان مسجد ضرار را بنا نهادند که بعد از بازگشت حضرت رسول از نبوک ، آیات 107 تا 110 سوره توبه نازل گردید .
بطور کلی سه عامل در شکل گیری و تکامل مساجد در ادوار مختلف نقش داشته که درصد تاثیر هر کدام در شرایط زمانی و در مورد حکومتها به نکات زیر در بنای مساجد باید اشاره نمود:
1- نوع نگرش حاکمان به مسجد
2- نوع نگرش حاکمان به مردم و نیازهای مادی و معنوی آنها
3- تاثیر پذیری حاکمان از معماری ممالک دیگر
حکومت اسلامی بعد از پیامبر اکرم دچار انحرافات مختلفی شد و نظام حکومتی نیز از حکومت امامت به خلافت مبدل گشت و مطرو دین پیامبر به صاحبان حکومت بدل گردید .
در مورد مردم نیز بعد از ظهور اسلام تغییر و تحول روبه رشدی شروع گردید اما پس از اندکی جاهلیتی نوین حضور یافت و حکومتها مردم را همچون گله به هر سو که خواسته اند برده اند و بر اساس « الناس علی دین ملوکهم » میتوان میزان اعتقاد و ایمان مردم را درک نمود . معماری مساجد که روزی سبب شده بود زندگی عمومی مردم بامسجد در هم آمیزد ، به تدریج با طبقاتی شدن مردم ،حکومت و مساجد ، از نفوذ مساجد در زندگی مردم کاسته شد.
معماران دوران اسلامی را معمارانی عالم و متدین تصویر می کنند و او فردی بود که از سنین کودکی همراه با پدر یا معماری دیگر از شاگردی شروع کرده و در سنین میانسالی به رتبه معماری نائل می گشت . به نظر می آید بیشترین مشغله معماران گذشته ساخت بناهای حکومتی و خانه های اشرافی و بر آوردن نیازهای طبقه مرفه جامعه بود. در چنین شرایطی بودند معمارانی که در خدمت صالحین قرار می گرفته و خود نیز از علم ، تجربه وایمان توامان برخوردار بودند به جرات میتوان گفت که معماران در این عصر اول منافع آنی و مادی خویش راملاک قرار داده و در نهایت شاید به مصالح و منافع جامعه نیز نظری انداخته باشند که نام نیکی از آنها د رتاریخ معماری به یادگار نخواهد گذاشت .
ج – دیدگاههای مذهبی – فقهی پیرامون مسجد و معماری آن
از ساختن خود تا ساختن محیط :
از زمانیکه در معماری سرزمین ایران « آموزش » جای «تربیت » را گرفت . (پهلوی اول ) ، بحران هویت در معماری نیز آغاز شد . در فرایند آموزش های معماری دانشگاهی که برگردانی از روشهای رایج در غرب بوده است ساخته شدن شخصیت معمار و پرورش او جایی ندارد و بعید می نماید انسانهایی که موفق به ساختن خود نشده باشند بتوانند محیط پیرامون خود را آن طور که شایسه است بسازد . در مورد معماری مذهبی این مسئله بسیار مهمتر است چرا که : « معماری قدسی غنیمت ذهنیت های تقدس یافته است »
و به قول جامی : ذات نایافته از هستی بخشی
کی تواند که شود هستی بخش
می دانیم که نیایش یکی از ظریف ترین و لطیف ترین افعال عمدتا ذهنی آدمی است که زمان و مکان (فضا ) در چگونگی تحقق آن سهم به سزایی دارد. هر اثر هنری ( به مثابه Figvre) در زمینه خاص خود ( به مثابه Ground) تعریف و تبین می شود. اگر این مسئله به لحاظ عینی ( Objective) درست باشد ، همین رابطه را می توان از نظر ذهنی (Svbjective ) نیز ترجمه و تفسیر کرد. رشد انسان نیز در زمینه های فرهنگی ، اجتماعی ف اقتصادی ، سیاسی ، تاریخی و جغرافیا یی مختلف متفاوت است بنابر این با چنین برداشتی میتوان چنین نتایجی را گرفت .
1- هر اثر هنری در زمینه خاص خود متولد می شود :
2- انسان رشد یافته در زمینه مناسب فضایی متعالی می آفریند .
3- نیایش زبان وبیان دعا زمینهای برای رشد و تعالی انسان است.
قرآن کریم در سوره بقره آیه 127 تا 130 ارتباطی بین ساخت کعبه توسط حضرت ابراهیم و فرزندش و نیایش برقرار می سازد و به عبارتی بین آفرینش اثر معماری و نیایش تعامل برقرار می سازد. در فرهنگ اسلامی نیایش یک اصل مسلم است و برای تحقق آن فضاهای ویژه شکل گرفته اند . به عبارتی : فضا . . . برای نیایش (معبد ) objective
نیایش . . . برای خلق فضا ( معبد ) subjective
معماری مساجد برای یکی از برجسته ترین فعالیتهای ذهنی انسان یعنی نیایش است و در عین حال نیایش و مفاهیم مرتبط با آن از قدرتی برخوردار است که می تواند ذهنیت معمار را معماری کند .
در اسلام بیش از اآنکه مسجد مورد بحث واقع شود معنای عالی ومنتهایی مسجد موضوع توضیح قرار می گیرد که همان عبادت است « و ما خلقت الجن الا لیعبدون » . در مرحله دوم اسلام رابطه متقابل مسجد و جامعه را مورد تذکر قرار می دهد که آیاتی همچون « انما یعم مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر » نشانگر آن هستند . اسلام تصمیم ندارد که الگوی شکلی مستقیمی را دیکته یا تحمیل کند . بلکه با تبیین مفهوم و معنا ، کشف ویژگیهای جزئی و مادی مصادیق را بر عهده مردم می گذارد . حسن فتحی در مقاله خود تحت عنوان « مسجد در عصر حاضر » بیان می دارد که مشکل اساسی در طراحی مسجد آن است که قواعد ناظر بر معماری مساجد محدود و کم هستند. قران کریم 28 با به واژه مسجد اشاره می کند اما هیچ گاه مستقیما به معماری مسجد اشاره ای ندارد و تنها قواعدی که در خصوص ساختار مسجد بیانی می شود ، طهارت محوطه مسجد ووجود فضایی سر پوشیده به سمت مکه مکرمه است .
چه بسیار افرادی بوده اند که مصداق این آیه قران « انما یعمد مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخره » هستند . بسیاری از معماران مسلمان مجتهدان و دانشمندان سر شناسی بودند مانند شیخ بهایی ، استاد حسن قمی و استاد حسین لرزاده که در طول عمر با برکت خود مجموعا 842 مسجد را طراحی و اجرا کرده است .
در بعضی از منابع و متون اسلامی مانند جواهر الکلام و وسائل الشیعه ، ایجاد سقف برای مساجد مکروه شمرده شده است . که ظاهرا استناد فقها روایتی است از قول پیامبر که بدون سقف بودن مسجد را مستحب فرموده اند.
آنچه از قرآن کریم استنباط می شود در آیات متعدد برای آبادانی و تعمیر مساجد پاداش عظیمی در نظر گرفته شده است . در زمان پیامبر اسلام (ص) مسلمانان از توان مالی کافی برخوردار نبودند و پیامبر (ص) بر پایی بنایی رفیع را جهت مسجد بدلیل تنگناهای موجود و جلوگیری از اسراف جایز ندانستند . نکته دیگری که در روایات مشاهده می شود قائل شدن حریم با وسعتی معین برای مساجد است . در روایتی به نقل از امیر المومنین چنین آمده است : « ان حریم المسجد اربعون ذراغا من کل ناحیه » و(حریم مسجد چهل ذراغ از هر طرف است )
بر اساس احادیث و روایات مکان وضو و طهارت نیز باید در فاصله ای از مسجد در نظر گرفته شود چنانچه در حدیثی به نقل از رسول اکرم آمده است : « وجعلوا مطاهرکم علی ابواب مساجدکم »،(محل تطهیر را در کنار مساجد قرار دهید.) حتی در بعضی منابع مشاهده می شود که نمی توان بر زمینی که ضیغه مسجد بر آن جاری شده وضو خانه و حوضی ساخت .
عظمت و جلال مسجد از منظر اسلام :
حضرت امام خمینی در کتاب کشف الاسرار خود در باب عظمت و جلاتل مکانهای عبادت ، آیه 33 از سوره حج را سند بحث خویش قرار می دهد در این کریمه مبارکه آمده است « و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب » ؛ کسی که شعارهای خدا را ( که زیر بنای آنها عبادت است ) احترام کند از پرهیزکاری قلب اوست و در تفسیر آن می فرماید : دل نورانی که خدا را بزرگ می شمارد و شعار خدایی را بزرگ می شمارد و بزرگترین تعظیم شعائر الهی این است که جایگاه او با عظمت باشد و محل عبادتش مورد رغبت وار دین و جلب کننده قلوب آنها باشد.
خداوند در سوره مبارکه نور پس از بیان آیه نور ( الله نور السموات والارض . . . ) می فرماید « فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیه اسمه یسبح له فیها بالغرو ولاصال » . آن قندیل در خانه هایی است که خدا اذن داده آنها را مرتفع کنند و ذکر شود در آنها اسم خدا و تسبیح شود خدا در آنها هر صبح و شام .
حضرت امام در بیان تفسیر می فرمایند که البته عظمت اسلام به راستی و درستی قانونهای محکم اسلام و معارف و حقایق بلند پایه آن است . . . لیکن چون چشم تنگ و ظاهر بین ما از عظمت های صوری یادگارهایی را نیز به قلب تحویل می دهند . . . اسلام تعظیم خانه هایی را که در آنها عبادت می شود را مهم شمرده . . . »
آنگاه در نتیجه گیری بحث می فرمایند « اگر ساختن گنبد و بارگاه و مساجد با شکوه شرک است پس رفتن به مکه و طواف مکه هم شرک است . نغوذ بالله
نظر اسلام پیرامون تزئینات :
شریعت اسلام قرار دادن مجسمه یا طرح یا هر گونه تصویری که در آن صورت طبیعی موجودات جاندار اعم از حیوانات و گیاهان آورده شده باشد را جایز نمی شمارد
بوکهارت در این مورد می گوید : ( مخالفت با تصویر جانداران در اسلام از دو جنبه قابل بررسی است یکی آنکه وقار و همینه از بی بشر را که به صورت خدا آفریده شده محفوظ می دارد تا دی یک اثر هنری که لزوما محدود و ناقص است نگاشته نشود. از سوی دیگر هیچ چیز نباید حتی بصورت نسبی و موقتی میان آدمی و خدا حایل شود و اسلام همه نظرهای دیگر را در برابر الوهیت باطل می سازد و بدان مجال جلوه گری نمی دهد .
مطابق با آنچه از قرآن کریم بر می آید ، نفس تزئینات در مسجد حرام نیست بلکه آنچه در این زمینه از آن نهی شده است همانا شکستن قانون خدا و حدود معقولی است که برای هر مسئله منجمله تزئیات در مسجد در نظر گرفته شده است . که همانا (اسراف ) است .
قرآن کریم در آیات 29 الی 33 سوره اعراف پیرامون اسراف نظرات جامعی را بیان می دارد.
استفاده از هر نوع زینتی به شرط آنکه در انحراف حواس عابد از معبود نقش داشته باشد نهی شده است چه آن گروه از زینتها که در لباس نماز گزار مطرح است و چه آن زینت هایی که در تزئین مکان عبادت بکار گرفته می شوند:
در تعریف و تبیین حد مجاز پرداختن به این امور نظیر تزئینات در مسجد چون کاشیکاری ، گچ بری و . . . رعایت اعتدال و اقتصاد استدر حدیثی از امام صادق (ع) ایشان در تفسیر کریمه « ولاتسر فوانه الایحب المسرفین» ایشان بیان داشته اند که مال مال هداست و به ودیعت بدست هر کس که بخواهد می سپارد . . . و انواع متصرفات را مباح کرده و به شرط آنکه رعایت اعتدال و اقتصاد را بنماید .
آنچه از حدیث فوق بر می آید آنکه میزان استفاده از امور تزئینات در مسجد به سه عامل بستگی دارد ودر غیر از آن پرداختن به این امور تزئینی با توجه به حدیث فوق قابل اشکال و بررسی جدی است :
1- شرایط و چگونگی اوضاع اقتصادی جامعه
2- استفاده از تزئینات در حد ضرورت و نیاز حقیقی باشد.
3- دیگر امور ضروری و نیازهای اصولی افراد یا جامعه اسلامی بدلیل نبود بودجه کافی معطل نمانده باشد.
در زمینه عمران و معماری مسجد ، خداوند تبارک و تعالی در آیات 17 و18 سوره توبه به یک اصل مهم اشاره می کند که شاید مهمترین آیات در مورد مسجد در قرآن باشد :
« مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آبد کنند در حالیکه به کفر خویش گواهی می دهند . آنها اعمالشان نابود شده ، در آتش جاودانه خواهند ماند (17) . مساجد الهی را تنها کسی آباد می کند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده . . . و نماز را بر پا دارد و زکات را بپردازد واز چیزی خبر خدا نترسد.ممکن است چنین گروهی هدایت یابند. (18) -»
خداوند در این آیهشرایط معماران و آباد کنندگان مساجد را ذکر کرده است که عبارتند از :
1- ایمان به خدا
2- ایمان به آخرت
3- اقامه نماز
4- ادای زکاه
5- نترسیدن از هیچ کس جز خدا
ویژگیهای بنیادین مکان مسجد از دیدگاه اسلام :
مطابق با حدیق شریفی از حضرت امام صادق (ع) ، چهار شرط ضروری و بنیادین در ویژگیهای مکان مسجد بایستی مقدم بر همه اصول باشد و لحاظ گردد که عبارتند از :
– شرط نخست – پاکیزگی و دوری از هر گونه پلیدی و آلودگی است ؛ هر مسلمانی که قصد برپایی نماز را داشته باشد باید جسم و روح او از یک طرف و لباس و مکان بر پایی عبادت او از طرف دیگر ، از هر گونه آلودگی پاک باشد.
– شرط دوم – عظمت و جلال در آی گاه مسجد است ؛ در آی گاه مسجد باید از کیفیات و کمیات فضایی خاصی بر خوردار باشد و از نظر طرح و حجم باید از مجموعه عناصر پیرامون خود ممتاز و در خور پادشاهی حضرتش ( مطابق با حدیث ) باشد.
– شرط سوم – حریم کبریابی ( اجازه ورود – فضای انتظار ) ؛ چنانچه از حدیث امام صادق (ع) بر می آید ، در آی گاه مسجد فضای توقف – تفکر – تضرع و انابه است . مسجد حرم است ، حرم حریم دارد و هر کس را اجازه ورود بلافاصله نیست و فضاهای واسطه و مرحله به مرحله بایستی اجازه ورود و آن هم به گونه ای که انکسار و حقارت مومن عابد را به او متذکر سازد ، فراهم آورد.
سپس از گوشهای به مجلس شاهانه حضرتش قدم فقر گذارد.
شرط چهارم – قصد الی ا. . . ( تغییر جهت ) ؛ با توجه به حدیث امام صادق (ع) ، جهت خانه خدا با جهت خانه ، بازار و یا هر جای دیگر فرق دارد و در طراحی خانه دوست بایستی لحاظ گردد. حتی در آنجا که جهت کلی سایت مجموعه کاملا با جهت قبله هماهنگی دارد باید با تمهیداتی و بکار گرفتن ظرئفی این تغییر جهت را به بنده متذکر شد.
مسجد آرمانی از منظر قران احادیث و روایات :
- حدیث قدسی :« ان بیوتی فی الارض المساجد » ؛ نتیجه گیری :1- بایستی خدا گونگی و انتساب به خدا از تمامی ذرات این بنا هویدا باشد .
- قران کریم : « واقیموا و جوهکم عند کل مسجد و ادعوه مخلصین له الدین . . . » ( اعراف – 29 )
- ( توجه خود را هنگام عبادت در هر مسجدی به سوی او کنید و دین خود را برای او خالص کنید.)
نتیجه گیری : 1- مساجد بایستی رو به قبله باشند.
2- تفاوتی میان مساجد نیست ، مهم برگزاری نماز است
3- نیت خالص مهم است .
3- حدیث نبوی : « هر جلوسی در مسجد لغو و بیهوده و بی ارزش است جز برای سه کار ، خواندن قرآن ، ذکر خداوند ، سوال از علم و دانش »
نتیجه گیری : این سه کار نیاز مند تمرکز حواس می باشد ، بنابراین :
1- مسجد نباید دارای آلودگی صوتی باشد .
2- مسجد نباید داری تزئینات بصری چشمگیر و مخل تمرکز حواس باشد.
از آنجا که مسجد خانه خدا و برای مردم است در طراحی آن باید خواسته های صاحبخانه و آسایش مراجعه کنندگان در نظر گرفته شود.
در معماری مساجد اگر حکم الزامی در شارع اسلام وجود داشته باشد فقط در چند مورد است ، ( محرمات مساجد ) :
1- طلا کاری مسجد : که در روایات به زخرف تعبیر شده و گروهی از فقها آنرا حرام دانسته اند .
2- نقش صورت انسان وحیوان ، که برخی فقها فرموده اند احتیاط واجب ترک آن است.
3- سرویس بهداشتی ، که جایز نیست محل آن در مسجد باشد. بنابراین جایی که زمین آن وقف مسجد شده و یا قبلا مسجد بوده نمی توان در طبقه زیرین و یا فوقانی آن ، سرویس بهداشتی ساخت . همچنین همانند سایر بناها ، هنگام استفاده انسان از سرویسهای بهداشتی نباید انسان پشت یا رو به قبله قرار گیرد.
اهداف بنای مساجد از دیدگاه اسلام :
- توجه به ذات اقدس حق ( اقامهنماز و ذکر ا. . . ) ، که در اینجا تعهد و اخلاص طراح وبانی در ایجاد فضای معنوی و روح دار شدن ساختمان اثر می گذارد. .
3-1 تبیین ویژگیهای کالبدی – عملکرد فرمها در معماری اسلامی (مساجد )
در این بخش به ذکر گزیده ای از ویژگیهای عناصر مختلف مساجد می پردازیم تا با توضیحی که در خصوص تببین ویژگیهای منهادین در فصل گذشته آمد ، این بحث کامل شود ؛
3-1-1 ورودی ، هشتی و دالان
اگر درون و بیرون مسجد دو دنیای متفاوت هستند ، « ورودی » نقطه تماس و استحاله این دو دنیاست . ورودی مساجد چه ساده و چه پیچیده ، معمولا از اصول خاصی پیروی می کند و اغلب دارای فضاها یکسانی نظیر ، جلوخان ، سردر ، مناره ، در ورودی ، سکو ، هشتی و دالان هستند.
الف – جلوخان : فضای مادی و گاه محدوده معنوی جلوی ورودی مساجد را که در واقع حریم ورودی است ، جلو خان می نامند. ایجاد حریم جلوخان به طرق مختلف صورت می گیرد ، محصوریت فضا ، پس رفتگی و جدایی از بناهای اطراف ، اختلاف سطح توسط پله و یا ترکیبی از این عوامل .
مراحلی که اشتیاق بیننده را در گذر از فضاهای شهری بر انگیخته و او را د ررسیدن به فضایی خاص هدایت می کند. عبارت است از ، جذابیت فضا ، ایجاد مکث و تامل ، تشخیص حریم و حفظ آن ودعوت و سوق یافتن در مراتب از پیش تعیین شده . این مراحل در معماری مساجد بطور پی در پی و ناخود آگاه صورت می گیرد و بخش اعظم آن بر عهده جلو خان است .
ب – ورودی ها و سردر :
در هر مسجد یک ورودی اصلی وجود دارد که خصوصیات بارز آن عبارتند از : تظاهر قوی ، عظمت ، تقارن و تزئینات . تظاهر هر ورودی در بیرون مسجد بسیار شدید است ، در حالیکه در حیاط و داخل مسجد بسیار خفیف . ( در مورد مناره به صورت جداگانه به بحث می پردازیم )
ج – هشتی :
با عبور از ورودی معمولا نمی توانیم مستقیما وارد حیاط یا صحن شویم ، بلکه برای این کار لازم است از چند فضای واسطه عبور کنیم که اولین آن مشتی است که اجزاء آن عمدتا مشتمل بر ، درگاهی مشبک رو به صحن ، دهانه دالانها ، سنگاب و تزئینات مختصر است .
در گاه مشبک رو به صحن را که به آن « پاچنگ » نیز می گویند ، پنجره یا روزنی است که پای آن بسته است و به زمین نمی رسد و از گذر آزاد و یکراست به درون مسجد از طریق هشتی جلوگیری می کند . اغلب پا چنگها به صورت سنگاب نیز ظرف سنگی بزرگی بوده که درون آن جهت نوشیدن می ریخته اند.
عملکرد های هشتی عمدتا به شرح زیر است :
1- عملکرد واسطه ای و مفصلی
2- تقلیل نور و ایجاد جاذبه با نور کنترل شده
3- تقسیم و هدایت حرکت و رعایت تقدس محور قبله
هشتی به لحاظ عملکردی قاعدتا باید شکلی دایره مانند باشد ، ولی برای انشعاب عملکردهای مختلف مانند ورودی راه پله ، دالان و . . . ، به چند ضلعی و در بهترین نمونه آن به هشت ضلعی تبدیل می گردد.
فضای هشتی عمدتا فضایی نیمه تاریک است که نور کنترل شده آن از طریق درگاه مشبک رو به صحن و در ورودی تامین می شود . همچنین برای پرهیز از حرکت روی محور قبله ، حرکت مستقیم در رسیدن به صحن با رسیدن به هشتی با مانع رو به رو شده و با تقسیم به سمت طرفین به مسیر دهلیز و دالانها هدایت می شود.
د – دالان :
از آنجا که سهل الوصول بون یک محیط هیچ اثری بر ذهن عابد نخوهد گذاشت ، لذا از هشتی نمی توان مستقیما به صحن راه یافت ، بلکه ابتدا از « پاچنگ » یک تصویر کلی از صحن به ناظر ارائه می شود و سپس از طریق دالان یا دالانهایی شوق حضور به صحن فراهم می گردد. همین طور به جهت حفظ مراتب و احترام در معماری مساجد معمولا از دالان بهره گرفته شده .
دالانها معمولا طویلند در زوایای بدون مصرف دالان یا مسیرهای جداگانه ، دسترسی به آبریزگاه تامین می شده زیرا که تطمیر بایستی پیش از ورود صورت بگیرد. همچنین دالانها به اندامهای وابسته مسجد همچون خانه نگهبان ، چراغدار و گاه شناس مسجد نیز راه داشته اند .
دالانها از هشتی نیز تاریک تر هستند ، این بدان علت است که منشا نور بتواند حرکت و کشش را تشدید کند و نقش هدایت کننده پیدا کند. علاوه بر این شکل افقی و ارتفاع نسبتا کم دالانها موجب پویایی و تحرک در رسیدن سریعتر به مقصود است . از آنجا که دالانها جهت معینی ندارند برای اصلاح و چرخشی پلان و انطباق با محور قبله معمولا عناصر واسطه ای مناسبی هستند . ( نظیر مسجد امام با مسجد شیخ لطف ا. . . در اصفحان ) .
در هر مرحله با کاهش نور همراه بودیم تا چشممان در گذر از دالان به تاریکی عادت کند و در گامهای آخر به ناگاه با حیاط بدیعی که به نظر غرق در نور است مواجه می شویم که نور تجلی و مظهر خداوند است .
3-1-2 صحن :
واژه شناسی : صحن : وسط حیاط ، میان سرای ، ساخت خانه و سرا ونیز به معنی بشقاب ، قدح .
تاریخچه و سیر تحول صحن :
در ایران سنت اجرای مراسم و آئین های مذهبی در فضاهای باز به دوره قبل از اسلام بر می گردد. هر ؟؟؟؟؟؟؟// نیز به این نکته اشاره می کند که پاریان مراسم مذهبی خود را در جاهای بلند و فضاهای باز انجام می داده اند. فضاخای مقدسی که زردشتیان به آن پاوی می گفتند زمینی مسطیل شکل بود که چهار طرف آنرا پس از خواندن دعایی مخصوص علامت گذاری می کردند تا روح شیطان از آن خارج شود ، سپس با آب مقدس تطهیر می شد. گر چه با رشد دین زردتشت خصوصا در زمان ساسانیان آتشکده های زیادی ساخته شد ، اما مقصود اصلی از بنای آتشکده حفاضت از آتش مقدس بود ونه محلی برای تجمع عبادت کنندگان ، و عامه مردم در بیرون آتشکده و در فضای باز جمع می شدند .
سنت پرستش پروردگار در فضای باز اهمیت زیادی در عبادات مهم دین اسلام داشته است از آنجا که :
1- در مراسم حج در مکه مکرمه که بزرگترین اجتماع مسلمین است اعمال مهم طواف خانه کعبه ، توقف در عرفات ، رمی جمرات و . .. ( همچنین در گذشته سعی بین صفا و مروه ) همگی در فضاهای باز انجام می گیرد.
2- در آئین مذهبی مربوط به برگزاری نمازهای عیدین (اعیا و فطر و قربان ) و یا سایر مراسم از قبل نماز باران در خشکسالی از مصلی استفاده می شود که زمینی باز در حومه ( یا داخل شهر ) است و تنها عنصر معماری آن دیوار و محرابی در جهت قبله است .
3- در برگزاری نماز جمعه نیز که غالبا در مساجد جامع انجام می شده فضای باز حیاط مسجد در واقع مکان برگزاری مراسم بوده است .
در متون اسلامی نیز باز بودن و نداشتن سقف از مستحبات مسجد بوده و به آن اشاره شده است .
و برخی فقها در بیان این استجاب گفته اند از جمله اسباب قبول و استجابت دعا نبودن حائل و مانع بین نمازگزار و آسمان است و انسان احساس معنویت بیشتری می کند .
سه عامل باعث شده که استفاده از حیاط به عنوان یکی از عناصر اصلی در مسجد مورد استفاده قرار گیرد :
1- نفوذ جهان بینی اسلام : درونگرایی از ویژگیهایی است که اهمیت به باطن را در مقابل ظاهر متجلی می سازد . معنویت فضا ها شکل آن محصور می شود همانگونه که روح توسط بدن احاطه می گرددو این احساس محصور بودن فضا را تعریف می کند و بدین گونه در بیان این معماری درونگر است که حیاط مساجد اهمیت خاصی در فرهنگ معماری اسلامی می یابد.
2- الگوی مسجد مدینه : مسجد مدینه در حقیقت یک فضای باز محصور شده بود و تا ضرورتی نداشت چیزی بر کالبد آن نیفزودند.
3- سنت پیشینه : استفاده از حیاط مرکزی در بین النهرین به زمان اوروک بر می گردد که به عنوان یک فرم کلی در احداث قصرها بکار می رفته است . در قصرهای هخامنشیان نیز از حیاط مرکزی استفاده می شده است . در ارتباط با موقعیت صحن نسبت به زمین مسجد ، صحن مساجد را می توان در دسته بندی زیر خلاصه کرد.
1- صحن یک طرفه : تحت تاثیر الگوی مسجد پیامبر در بیشتر مساجد اولیه که در قرن اول هجری ساخته شده بودند از قبیل مسجد کوفه و بصره حیاط در یک طرف زمین قرار می گرفت و صحن به عنوان پیش در آمدی برای ورود به شبستان بوده است . ورود به صحن در جهت قبله بوده و در نتیجه ورود به شبستان به تدریج و با طمانیه صورت می گرفته است . مساجد جامع اولیه از جمله جامع دمشق (709 م ) ، جامع تونس (732 م ) و مسجد جامع قرطبه (785 م ) به این فرم بودند . در ایران نیز مسجد تاریخانه دامغان و مسجد فهرج دارای صحن یکطرفه اند. در ترکیه به دلیل نفوذ معماری بینرانس و همچنین شرایط اقلیمی استفاده از حیاط به خصوص در آناتولی محدود است و این مساجد اگر چه فاقد صحن انداما فضای بازی در مقابل مسجد وجود دارد که به آن « زیاده » می گویند وعملکردی مشابه صحن دارد. اما عنصر مشخص معماری مساجد عثمانی حیاطهای کوچک مستطیل شکلی است که بوسیله یک ردیف رواق دورا دور محاط شده اند.
2- صحن مرکزی : مسجد ابن طولون در قاهره (9-876 م ) ، طرح اولیه مسجد جامع یزد ( قرن 12 م ) مسجد جامع اسریناگار در کشمیر هند (1358م) دارای چنین صحن هایی هستند. در هند صحن غالب مساجد به صورت حیاط مرکزی است صحن مرکزی به عنوان یک عنصر نظم دهنده به مسجد عمل کرده و فضای اطراف را تحت تاثیر خود قرار می دهد .
3- صحن مرکزی گسترده : ایوان به عنوان فضایی بین داخل و خارج باعث تغییری اساسی در کیفیت فضایی حیاط در معماری اسلامی (ایران ) شد. ایوان هر دو کیفیت داخل و خارج را دارد ؛ البته ارتباط بصری و فضایی نزدیکتری با فضای باز دارد و به عبارتی این فضای باز حیاط است که به سوی فضاهای بسته گسترش می یابد . ایوانی که سمت قبله است معمولا بوسیله عمق یا ارتفاع بیشتر اهمیت می یابد و به صحن مسجد در عین مسائل ایستایی جهتی معنوی می دهد .
نقش حیاط در عملکردهای مذهبی و اجتماعی مساجد بسیار با اهمیت بوده است ؛ در کتاب زندگی مسلمانان در قرون وسطی آمده است پ:( مسجد های آن دوره حیاطی بزرگ داشت که در وسط آن حوض یا چاه آب یا چشمه وجود داشت . درهای مساجد در این دوران در شب و روز باز بودن و صحن مساجد را به فضاهای باز شهری شبیه می ساخت . شکل و کالبد مساجد در دوران اسلامی دستخوش تغییرات بسیار شده اما صحن فرم کلی خود را حفظ کرده است. فرم حیاط به مقدار زیادی تابع شکل کلی مسجد بود که آن هم به دلیل جنبه های عملکردی فضا وصف بستن نماز گزاران از فضای صحن استفاده می شده . تناسب بین فضاهای بسته و باز سبب شد که توسعه فضای شبستان باعث توسعه حیاط مسجد نیز بشود.
نتیجه گیری : حیاط مرکزی یا صحن یکی از عوامل وحدت دهنده به معماری مسجد در طول تاریخ بوده است . این عامل همانگونه که توضیح داده شد در شکل گیری مساجد اولیه اسلام نیز نقش مهمی داشته وگر چه در فرهنگ معماری قبل از اسلام نیز وجود داشته است ، ولی در ارتباط با جهان بینی اسلام معنای جدیدی یافت . این عنصر از ویژگیهای معنوی و ابعاد عملکردی مهمی برخوردار است و در تفسیر فضای مسجد و شکل دادن به ساختار نظام فضایی آن مهمترین نقش را ایفا می کند. به چنین فضایی آن طور که باید در معماری مساجد در امورزه اهمیت داده نمی شود و بدلیل گوناگون از قبیل رواج تفکر مدرنیستی ، تفکر مادی و نگرش سوداگرانه به زمین و بهره وری حداکثر از زمین و ایجاد دسترسی سریع از معبر به شبستان ، نظم سلسه مراتبی گذار مومن از بیرون به درون را به شدت تحت تاثیر قرار داده و بر حضور قلب و آرامش تاثیر منفی دارد. عدم شناخت اهمیت و معنای حیاط مساجد باعث شده که در طرح های امروزی استفاده از صحن غالبا محدود گردد و یا اینکه امکان استفاه از آن برای نمازگزارن فراهم نیست . بکارگیری مناسب صحن در طرحهای جاری از ملزومات است .
رواق : دور تا دور صحن مساجد قدیم را معمولا رواق فرا گرفته است و در پشت این رواقها بعضا حجره هایی قرار دارد نظیر اتاق طلاب یا شبستانهای فرعی و . . . به هر حال رواق فضایی است نیمه باز و حجم پشت آن فضایی است بسته . رواقها در واقع عناصری هستند که سنگینی حجم پشت خود را برای ارتباط با صحن تا حدودی تعدیل می کنند.
حوض : همانگونه که ذکر شد در قران کریم و احادیث ارزشهای خاصی برای آب بیان شده است ، در توصیف بهشت ، ریزش باران ، زنده کردن زمین و . . . در احادیث هم اشاره های مختلفی داریم از جمله اشاره به حوض کوثر و اینجاست که در وسط یک حیاط تفدیده از آفتاب ، حوض آب معنا پیدا می کند.
3-1-3 مناره :
واژه شناسی : منار : جای نور ، جای روشنایی ، سختمان برج مانندی که در کنار راه می سازند برای چراغ روشن کردن یا راهنمایی،
مناره : جای نور ، گلدسته ، ستون بلند و ساختمان برج مانند که در معابد و مساجد درست می کنند برای چراغ روشن کردن یا اذان گفتن .
تاریخچه و سیرتحول : منار پیش از اسلام عنصر نمادین برای راه جویان بیابانها بود که در زمان حکومت ساسانی نوعی آتشگاه نیز محسوب می شد. البته مناره ها از کلیساهای مسیحی و آنها هم به نوبه خود از بناهای رومی و یونانی نیز ملهم بوده اند. از روایات استفاده می شود که مسجد النبی ( اولین مسجد اسلام ) مناره نداشته است و پیامبر با فرا رسیدن وقت نماز بلال را فمران می داد تا بر بالای دیوار مسجد بود واذان بگوید.
اما مناره به تدریج در کنار مساجد عنصری نمادین گشت . کمی پی از ظهور اسلام ، پیدایش مناره در مساجد را می توان از عصر اموی دانست . اولین مناره یا ما ذنه ای که به شکل مناره های فعلی ساخته شده ، مناره مسجد جامع بصره بوده است که آنرا زیاد بن ابیه در سال 45-44 هجری قمری در موقعی که از طرف معاویه والی بصره بود بنا کرد .
دومین مناره در مسجد جامع عمر و در حطاط است که بدستور معاویه ساخته شد ، سومین مناره را در سال 86 هجری قمری ولید بن عبدالملک در مسجد جامع دمشق ساخت.
در ایران زمین نیز نخستین مناره ها به شرح زیر ند.
1- مناره مسجد جامع ساوه . 453 هجری قمری
2- منار مسجد زواره . 461 هجری قمری
3- مناره مسجد جمعه کاشان 466 هجری قمری
4- مناره مسجد برمیان اصفحان 491 هجری قمری
مناره در معنای استعاری آن ، مکان رفیع را بیان می کند که از آن نور اسلام پراکنده می شود . اذان گفتن واعلام وقت نماز از بام خانه پیامبر تا مناره های رفیع قرون بعد مسیر تکاملی را پیمود . مناره ها بعدها آنچنان موجودیت خود را در مسجد تحکیم کرد که جایش را به یک نماد شهری و سمبلی اعتقادی برای مردم داد. گر چه مناره ها دارای اهداف عبادی بودند اما بنا نهادن آنها در قرون بعد بیشتر سیاسی بود تا مذهبی .
اجراء و مکان قرار گیری مناره :
مناره بطور کلی از چهار جزء تشکیل می شود ، پایه ، ساقه ، سرپوش (تاج ) و راس ( سایه بان که به اشکال مختلف ساخته می شود ) . مکان قرا گیری مناره ها تابع قانون و قاعده خاصی نیست ، بطور مثال در خارج از مسجد نظیر مسجد جامع سامراء ضلع جنوبی مسجد ، نظیر مسجد جامع ابن طولون ، چسبیده به ورودی مسجد ، نظیر مسجد جامع یزد و جامع اصفحان و یا در چهار گوشه مسجد نظیر مسجد جامع عمر و در حطاط مصر و همچنین اغلب مساجد ترکی .
شکل مناره :
مناره ها در نقاط مختلف شکل و فرم خاص منطقه ای به خود می گرفت ، در شمال افریقا مناره های حجیم و چهار گوش ، در مصر مناره های چند طبقه و دارای طرح و شکلی بکلی متفاوت ، در ترکیه عثمانی به گونه ای مدادی شکل ، در صحرای افریقا و حتی حاشیه خلیج فارس به شکل هرم ناقص و درجنوب شرقی آسیا اقتباس از طرح ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ چنین (pagoda) بود. که البته در این میان استثناهایی نظیر مناره های زیگورات مانند مسجد جامع سامراء عراق و . . . نیز وجود داشت.
در ایران و مناطق همجوار مناره ها به شکل استوانه ای لاغرولی رفیع با گلدسته هایی زیبا و یگانه بودند این مناره ها بر خلاف مناره های اولیه اسلام ، و امدار سنتهای کلیساهای مسیحی و یونانی – رومی نبودند.
در قرن پنجم هجری ( دوران سلجوقی ) مجموعه بزرگی از مناره ها استوانه ای را شاهدیم . این مناره ها مرتفع که بلندی آنها بالا ی 30 متر ( 100فوت ) است ، مخروطی شکل اند و توجه خاصی به نمای آنها شده است.
بطور کلی مناره های ایران را می توان به سه گونه اصلی از نظر فرم ظاهری و ساختار تقسیم نمود.
1- مناره ها استوانه ای ؛ که در بیشتر مواقع دارای شکل ساده و تزئینات ابتدایی هستند.
2- مناره های مخروطی ؛ که سطح قائده آن در پائین از مقطع بالایی آن بزرگتر است ودر قرون 5 و 6 هجری به اوج شکوفایی خود رسیدند.
3- مناره ها منشوری ؛ که چند ضلعی در قاعده دیده می شود که هر چه رو به بالا می رود از قطر قاعده کاسته می شود .
از لحاظ فقهی نکته ای پیرامون مناره مسجد مطرح شده است و آن اینکه مستحب است پایه های مناره را در دیوار مسجد بسازند تا از فضای مسجد جهت نماز گزاران کاسته نشود .
3-1-4 گنبد :
واژه شناسی : گنبد : سقف یا ساختمان بیضی شکلی که غالبا برفراز معابد و یا مساجد و یا قبور و آرامگاهها می سازند . گنبد کبود ، گنبد لاجوردی ، کنایه از آسمان .
تعریف هندسی گنبد : گنبد مکان هندسی نقاطی است که از دوران چندی مشخص حول یک محور قایم بودجود آید.
تاریخچه : در معماری رومی گنبد جایگاه ویژه ای داشت و در کاخهای رومی گنبد مهمترین محل کاخ به شمار می آمد . در معماری بیزانس نیز از گنبد در کلیساها و صومعه ها به وفور استفاده شده است . پوشش گنبد در ایران نیز پیشینه ای دیرینه دارد و کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصلی پوشش تخت محسوب می شده ، سبب شد که پوشش سغ _sagh) ) و گنبد رواج یافته و به خصوص در دهانه های وسیع تر جای پوشش تخت را بگیرد . کهن ترین شکل منحنی در پوشش زیرین چغار نبیل ( هزاره دوم قبل از میلاد ) دیده شده است . با وقفه ای طولانی در دوران هخامنشی که پوشش مرتفع و مسطح جلوه کرد ، ولی چه قبل و چه بعد از آن بعلت فراهم نبودن شرایط اقتصادی و آوردن چوب سدر و ساج و عدم پرورش چوب مناسب ، پوشش تخت در جنگل ها و جلگه های ایران ، لذا طاقهای منحنی و گنبد جای اصلی خود را به عنوان یک پدیده ساختاری و اقلیمی در ایران پیدا کردند.
دیرینه ترین گنبدی که در متون به آن اشاره می شود مربوط به دوران اشکانی واوایل ساسانی در شهر فیروز آباد است که قطر آن 1/16 متر است . روش گنبد سازی آن چنان با نظم دقیق ریاضی در شکل بندی و ساختمان صورت می گیرد که در همه گنبد ها بدون احتیاج به (گاه؟؟؟؟؟ ) به خوبی مقاومت می کنند . در مساجد مهمترین محل برای گنبد ، نزدیک محراب بود که در واقع حکم بخشی از اجزای نشات گرفته از تشریفات مانند منبر یا مقصوره را داشت .
نخستین گنبد پس از اسلام را می توان به سال 397 هجری قمری در گنبد قابون دید . ساخت گنبد برای مساجد در زمان معصومان رایج نبوده و بنابراین از لحاظ فقهی توصیه خاصی در این خصوص نداریم .اما بر پایه موازین دین تنها به این دلیل که ساخت و ساز چیزی که در زمان معصومان رایج نبوده ، را نمی توان بر؟؟؟؟؟؟ شمرد و دلیلی بر کراهت یا حرمت گنبد سازی برای مساجد در دسترس نیست.
3-1-5 واژه شناسی :
واژه مقصوره ، عربی و معانی عمده آن عبارتند از : خانه وسیعی که گرد آن دیوار کشیده باشند . در لسانالعرب ابن منصور با قید «قیل» ( می گویند ) می نویسد ، هی اصغر من الدار ، یعنی منصوره کوچک تر از خانه و سرای است . علی اکبر دهخدا نیز مصوره را به خانه خرد معنی کرده است . از مهمترین و اساسی ترین معنای کاربردی مقصوره ، مقصوره مسجد است که در لغت نامه ها به مقام امام یا جای ایستاده امام د رمسجد تعبیر شده است .
مقصوره در مسجد با معنای و مفاهیم و کاربردهای گوناگون بکار گرفته شده است ، نظیر مقصوره موذن مسجد ، مقصوره به معنای جای ایستادن امام در مسجد و مقصوره به معنای گنبد خانه . بطوریکه در معماری سنتی ایران واژه مقصوره بیشتر معادل گنبد خانه است .
هوگ در کتاب هنر معماری در سرزمینهای اسلامی می گوید مقصوره عبارت از جداری چوبی یا خشتی بود که منبر و محل عبادت خلیفه را محاط می کرد واین جدار در واقع همان مقصوره است که به وسیله معاویه یا مروان به مسجد اضافه شده است که هدف از ایجاد آن حفاظت خویشتن از سوء قصدهای سیاسی بوده است .
مقصوره در مجموعه عناصر معماری بیشتر از سایر عناصر مورد تحریم علما و فقها واقع شده است و لذا در طول تاریخ ساختن مقصوره در مسجد با مقاومت جدی علمای اسلامی مواجه شد . بطوریکه حتی در مقطعی از تاریخ معماری پسر منصور ، خلیفه عباسی فرمان تخریب تمامی مقصوره های ممالک اسلامی را داد.
سهمودی در « وفاء الوفاء » می گوید که نخستین کسی که مقصوره در مسجد ساخت مروان پسر حکم بود که بدلیل حمله ور شدن شخصی به سوی او . . . ، اما آنچه شهرت دارد نخستین کسی که مقصوره ساخت معاویه بود که پس از سوء قصد نافرجام به او در شب شهادت حضرت علی (ع) ، دستور داد تا بر محراب مقصوره ای بسازند.
در روایات از ساختن مقصوره در مسجد نهی شده و علاوه بر برعت ، آنرا سبب اشکال در نماز جماعت می دانند . همچنین ساختن محرابهای با تو رفتگی زیاد در دیوار نیز مکروه شمرده شده است و امیر المومنین می فرمود اینها همچون محراب معبد یهودیان است .
مقصوره به گونه ای واضح تر از محراب یا منبر نشان از حضور حاکم و فرمانروا دارد. مقصوره معمولا حصاری جداگانه و مربع شکل است که نزدیک به محراب قرار دارد ، دیوارهایش می تواند بنایی شده باشد ، اما شبکه کاری با چوب یا فلز متداول تر است. چندین دلیل در ایجاد مقصوره مطرح شده است که یکی از آنها اقتباس صریح از بیزانس است که امپراطور را در محفظه ای سلطنتی به نام کاتیس ما (kathisma) ، اسکان می دادند . دلیل دیگر چه بسا ترسی عریان از قتل باشد ، چرا که دو تن از چهار خلیفه (خلفای راشدین ) ، یعنی حضرت علی (ع) و عمر در مسجد به شهادت رسیدند.
منشا مقصوره هر چه بود به هر حال تمجیدی آشکار از مقام حاکم نیز بوده است و جزئی شدیدا غیر مذهبی در مساجد جامع اولیه اسلامی به شمار می آمد . در طی قرون ، شکل مقصوره دستخوش تغییرات اساسی شد واز قرن پنجم به بعد حضور آن به شکل یک اتاق بزرگ گنبد دار که به محراب مسجد می پیوست فزونی یافت .
ب – منبر
حافظ آراسته کن بزم ور بگو واعظ را
که ببین مجلس را ترک سر منبر گیر
واژه شناس : منبر ( م . ب ) ، کرسی پله پله که خطیب یا واعظ بر فراز آن بنشیند و سخنرانی کند .
پیدایش منبر :
سکوی وعظ در عرف مسیحیت قیای است روشن برای محراب و در واقع می توان « ambo » را نزدیکترین نمونه به منبر دانست .
Ambo واژه ای است برای توصیف رحل و سکوی وعظ در کلیساهای اولیه قرون وسطی
در زمان پیامبر اسلام اگر قرار بود سرانی از قبایل و بیگانگان رسما به حضور پذیرفته شوند ، پیامبر در قسمت سر پوشیده بزرگ حیاط که برای نماز درست شده بود روی یک صندلی که تاحدی به تخت می مانست می نشیت و نیزه ای را به نشانه رهبری در دست می گرفتند. چرا که ایشان در آغاز بر یکی از ستونهای مسجد و بطور ایستاده سخنرانی می کردند که برای ایشان خسته کننده بود . معاویه با قرار دادن این صندلی روی تختگاهی از چوب آبنوس مجهز به شش پله برابر با پله های نخستین آن بر ارتفاع آن افزود .
تنها منبری که از سده های نخستین اسلام تا کنون حفظ شده و در جای خود است ، منبر قیروان است .
ساختن منبر پیامبر ( در سالهای هفتم و هشتم هجری ) و منبر عمر ( یعنی اولین منابر ) را به قبطی ها نسبت داده اند چرا که متخصصان بزرگی در کنده کاری روی چوب بوده اند .
جا سازی منبر در سمت قبله ترجیح داشته و با عث می شود شنوندگان هنگام گوش کردن به وعظ و آمین گفتن برای دعاهای خطیب رو به قبله باشند و همچنین هر گاه سخنرانی میان دو نماز باشد ، نظم مجلس به هم نخورد . منبرهای کمکی در جاهای دیگر مسجد از جمله حیاط که از جنس سنگ تراش خورده بود نیز قرار داده می شده .
شبستان :
واژه شناسی : شبستان :
جای شب ، خوابگاه ، حرمسرا ، آن قسمت از مساجد بزرگ که داری سقف است . بطور کلی هر فضای مستقف داری ستونهای مرتب شده به ردیفهای موازی که یک طرف آن به صحن مسجد باز شود شبستان خوانده می شودو مکان اصلی مسجد نیز محسوب می شود. سقف شبستان در فاصله ستونها می تواند مسطح یا منحنی باشد مثلا در مسجد جامع اصفهان حدود 470 تاق یافت می شود که با یکدیگر متفاوتند واز مهارت ونو آوری معمارن ایرانی است.
سیر تاریخی شبستان :
شبستان بعنوان اصلی ترین بخش مسجد از بدو اسلام تا کنون در افضا نقاط بلاد اسلامی در قالب الگوهای مختلفی ساخته شده است . در میان الگوهای مختلف شبستان چهار گونه اساسی را شاهدیم :
1- « الگوی شبستانهای چهلستونی» که ریشه در سنت نبوی و مسجد مدینه دارد.
2- « الگوی شبستانهای گنبد خانه ای »
3- « الگوی ترکیبی »
4- « الگوی شبستانهای چهار ستونی »
بین مقیاس شبستان ، عده نمازگزاران و الگوی معماری شبستان رابطه مستقیمی وجود دارد بطور مثال الگوی گنبد خانه ای با محدودیتهای ساختاری از لحاظ مقیاس و دهنده مواجه بوده و معمولا در مقیاس کوچک و متوسط مورد استفاده قرار می گیرد ، البته در مساجد جدید و با توجه به سیستم های ساختمانی جدید امکانات متفاوتی در اختیار طراح قرار می گیرد . الگوی چهلستونی حاصل تکرار مدول فضایی واحدی است که معمولا بصورت طاق چشمه بوده ، اما با افزایش مقیاس این ، برقراری رابطه مستقیم با امام کاهش می یابد. معماران بویژه در سنت معماری ایران الگوی ترکیبی از شبستانهای چهلستونی و گنبد خانه ای ارادئه داده اند که ارزشهای ویژه ای از نظر ساختاری ، عملکردی و نمادینداراست که البته در گذشته با توجه به ضرورتهای سازه ای و پایه ای قطور زیر گنبد خانه بیشتر طرحها با مشکل تداوم و پیوستگی فضای میان گنبد خانه اصلی و شبستانهای اطراف مواجه بوده اند.
در میان الگوهای ذکر شده ، الگوی چهار ستونی غالبا بر محدودیت تداوم فضایی فایق می آید و برای مقیاسهای مختلف نیز کارآیی دارد.
3-1-7 محراب
می ترسم از خرابی ایمان که می برد
محراب اروی تو حضور نماز من (حافظ)
واژه شناسی : محراب : ( اسم عربی ) بالای خانه ف صدر مجلس ، جایگاه شیر ، محراب مسجد ، جای ایستادن پیشتاز
« پس زکریا را فرشتگان ندا کردند هنگامیکه در محراب عبادت به نماز ایستاده بود . . . »
همچنین در سوره مریم آیه 11 کلمه محراب آمده است که :« پس ما به زکریا در حالیکه از محراب بر قومش بیرون آمد وحی کردیم که تو و امت همه صبح و شام به تسبیح و نماز قیام کنید » محراب در این آیات به معنی اتاق یا مکان مخصوص آمده که در آن محراب به اعتقاد بعضی ها چون محل جنگ اسنان با شیطان است و این لفظ به صورت اسم مکان ( جایگاه مبارزه ) آمده است.
پیدایش محراب : بطور کلی محراب در مسجد یکی به منظور تعیین جهت قبله و دیگری به منظور پیروی از صفوف نمازگزاران و جلو آمدن صف در محل امام جماعت ، ایجاد می شود ومعمولا یک تو رفتگی در نماست که به صورتهای مختلف از قبیل کادر سازی و متمایز کردن آن توسط رنگ ، تغییر مصالح و . . . از بقیه نما جدا می شود .
چگونگی پیدایش محراب در صدر اسلام به هنگام بررسی پیرامون باز سازی مسجد نبوی بدستور ولید بن عبدالملک بر ما روشن می شود. لذا می توان وجود محرابهای تو خالی از هر نوع و شکل را در زمان رسول اکرم نفی کرد.
در مسجد پیامبر هر بار که دیوار قبله را در باز سازی ها خراب می کردند ، جهت توسعه ، عمق محراب نیز بیشتر می شد تا اینکه در عمارت عثمان در 24 هجری شکل کاملی به خود گرفت. دومین محراب اسلامی در زمان عمر بن عاص در سال 53 هجری در مسجد مدینه احداث گردید.
معابد یونانی – رومی جایگاه جهت بت شبیه محراب داشتند. همچنین کلیساهای مسیحیت نیز دارای محراب هستند ، لکن محراب در مساجد اندازه اش به مراتب کوچکتر است .
محراب در بعضی کشورها و بعضی مذاهب قبل از اسلام نیز مورد استفاده بوده است . مهر پرستان نیز از این نیم حجمها که مهرا به نامیده شده استفاده کرده اند.
محراب مقعر در سال 707-709 میلادی وارد معماری اسلامی شد و آن زمانی بود که خلیفه زمان عمر بن عبدالعزیز بنایان قطبی را به منظور بازسازی مسجد النبی به مدینه فرا خواند و اینان طاقچه و کاو دیواری را شبیه آنچه در کلیساهای قبطی کار کرده بودند در دیوار قبله ایجاد کردند. این محراب جهت بزرگداشت خاطره مکانی بود به منظور تذکر حضور پیامبر .
مسلمانان متقی نسبت به شکوه و جلال و مصالح گرانقیمت که در محرابها اجرا می شد احساساتی متفاوت از خود بروز داده اند ، برای مثال خلیفه عمر قصد داشت معرق طلای محراب مسجد جامع دمشق را بر دارد ، اما چندی بعد که با تحسین سفیر رومی از آن مواجه شد ، از این امر منصرف شد !
لازم است محراب مساجد در نشان دادن جهت قبله هر چه دقیق تر باشد چرا که پیامبر نیز در امر تعیین دقیق قبله مساجد تازه ساز اهتمامی خاص داشتند .
جنابش پارسا یا نر است محراب دل و دیده
جنبش صبح خیزانراست روح فتح و فیروز (حافظ )
3-1-8 ایوان :
واژه شناسی : صفه ، پیشگاه اتاق ، قسمتی از ساختمان که جلو آن باز و بی در وپنجره باشد ، ایوانات و اواوین جمع
تاریخچه و سیر تحول :
آنچه که از ایوان نذاعی می شود به میزان بسیار زیاد دنیوی است و نه مذهبی ، اوج تشریفات ایوان در کاخهای ساسانیان را می توان در طاق بزرگ تیسفون که جایگاه ملاقات کنندگان شاه بود . بنابراین شکل ایوان به خوبی جهت ورودی با ابهت مساجد مناسب بود . ایوان یکی از عناصر معماری ایرانی است که بصورت ساده از اتاقی تشکیل شده که یک طرف آن باز است . ایوان علاوه بر ورودی مساجد ، می توانست ورودی مرکزی به شبستان را نیز مشخص کند ( نظیر مسجد تاریخانه دامغان ) و یا اینکه خود بعنوان شبستان مورد استفاده قرار گیرد.
ایوان شبستان به روی حیاطی که درای یک ایوان در مرکز هر جبهه داشت و با نظم خاصی از رواقهای دور حیاط بیرون می زد ، مساجد چهار ایوانه را بوجود آورد . ایوان دارای تزئینات متنوعی از جمله مقرنس است .
3-2 سازه (نیارش ) در معماری اسلامی ( در گذشته و حال ) :
در ایران امروزه بر پا کردن بنای مساجد با استفاده از سازه های جدید همچون سازه های بتونی ، فلزی و پوسته ای انجام می گیرد.
از طرفی ، طراحی مسجد با توجه به طبیعت و ذات آن مستلزم رعایت آداب و اصول و مفاهیم خاص و ایجاد فضایی با روحیه خاص می باشد.
در بخش بزرگی از ایران استفاده از خاک طبیعی و شکل دادن به آن به صورت پخته و در نوع پیشرفته تر آن ، آجرهای پخته مرسوم بوده است . آجر در گروه مصالح سنگین می باشد و اصلی ترین مسالح در معماری اسلام (ایران ) است.
مقاومت فشاری آجر معماری دیوار باربر ، طاق و گبند را ایجاب می کرد . قوس یا بسط یافته آن یعنی طاق بر اساس مقاومت فشاری عمل می کنند . یکی از انواع طاقها ، طاق آهنگ است که به شکل یک نیم استوانه توخالی است که از حرکت یک قوس در امتداد یک خط بوجود می آمد . استفاده از این نوع طاق معمولا مناسب برای فضاهای مستطیل شکل مانند راهروها وایوانها می باشد.
بر این اساس در برخی مساجد اولیه از ترکیب چند کوچه ( دهانه ) طاقپوش از نوع آهنگ ، فضایی جهت یافته پدید می آمد که قبله در امتداد این جهت بود. از دیگاه سازه ای هر گاه چند کوچه در کنار هم جای می گیرند ، دهانه کوچه میانی یا میانوار بیشتر از دهانه های دیگر ( بروارها ) است و از دهانه کوچه های دیگر کم کم کاسته می شود. دهانه میانوار معمولا همان دهانه ای است ه محراب در آن جای می گیرد . همچون مسجد فوج یزد . این مسجد دارای شبستانی با پنج کوچه است.
شبستانهای چهلستون نیز شامل دهانه های فضایی کوچک است که رانش یکدیگر را از بین می برند .
از جمله راه حلهایی که در معماری اسلامی ایران در خنثی کردن نیروهای رانش دیده می شد ، استفاده از دو منار در دو طرف وروددیها یا ایوانها بود که نمونه آن را در مسجد جامع اصفهان و یا مسجد امام اصفهان شاهدیم .
در مورد گنبد های دو پوسته نیز هم مساله تناسبات داخلی بر آورده می شد ف ضمن آنکه با مساله ا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گنبد نیز پاسخ داده می شود و نیروی کششی سازه گنبد را به حداقل می رساند. مساله گوشه سازی هم از مواردی است که در ارتباط با سازه عمل می کند. در مسجد جامع اصفهان انتقال از چهار ضلعی به دایره با نوع زیبایی از ترنبه ها به نام « پتکانه » انجام گرفته است .
نتیجه :
در معماری گذشته اشکال سازه آجری در ترکیب با هم و مطابق با منطق سازه آجری ، فضاهای مناسب برای قرار گیری قبله و پذیرش جماعت در مسجد را فراهم می کردند. همچنین این سازه ( طاق ، گنبد و. . . ) امکاناتی را در اختیار می گذاشت ( از جمله دروازه مسجد و مناره های دو سمت آن ، ورود نور از ساقه گنبد به درون و . . . ) که مناسب در ایجاد فضای معنوی و روحانی مسجد بود . فضایی که هدف پاسخگوی به اعمال عبادی را تامین می کنند نیاز به سازه خاصی دارند و هر قدر این ایجاد میان سازه و عملکرد موزون تر باشد آدمی به محصول مطلوب معماری نزدیکتر می شود.
3-3 تزئینات در معماری اسلامی :
با توجه به اینکه در فصل نخست پیرامون هنر اسلامی اندکی به صور مختلف این هنر و از جمله تزئینات پرداخته شد و همچنین پیرامون تبیین ویژگیهای نمادین و دیدگاههای فقهی نیز اندکی به تزئینات پرداخته شد در این بخش تزئینات به صورت جزئی تری و بعنوان موضوعی مستقل می پردازیم .
3-3-1 تاریخچه و سیر تحول تزئینات :
این عثمان بود که برای اولین بار ستونهای مسجد را با نوعی چوب کنده کاری شده تزئین کرد .
پس از او معاویه ، خلیفه اموی بود که مطابق با نظر ارنست کهنل اولین کسی بود که سادگی معماری اسلامی را با طلا و نقره تعویض کرد.
تزئین بناهای عظیم اسلامی را به سه مرحله تاریخی می توان تقسیم نمود که این مراحل گاه موازی هم بوده اند و یا در مناطق مختلف جهان اسلام همزمان شده اند :
- میراث کهن ، در اولین مرحله از سده های نخستین اسلام در زمان خلافت بنی امیه را در بر می گیرد که بناهای نخستین اسلامی نظیر ( قبه الضحره) در بیت المقدس و مسجد جامع دمشق و یا بازسازی های اولیه مسجد النبی را شامل می شود که در پلان و تزئینات خود به تمدنهای پیشین ( در بخش ماده هنر اسلام به آن پرداخته شد ) و امدار هستند .
2- تاثیرات شرقی ، دومین مرحله از توسعه تزئینات اسلامی به عناصر غیرهای ایران و شرق دور مربوط است و از خصوصیات این مرحله بهره گیری شدید از سنگ ، آجر و گچ در سطح بافت و ترکیبهای گوناگون است .
3- رنگ ، بکارگیری عمومی کاشیهای زرین فام سومین مرحله از تزئین در معماری اسلامی بود که در آن نه به بافت بلکه بیشتر به رنگ تاکید شده است .
3-3-2 موضوعات تزئین :
شاید تقسیم موضوعات تزئین به پنج جزء امانپذیر باشد :
1- اولین دسته که در معماری اسلامی از همه نادرتر است ، چهره انسان وحیوان است .
2- موضوع دوم تزئینات ، تزئینات ساختمانی است ، نظیر تزئینات روی ستونها و یا مقرنس کاری در کنجها و بکار بردن خود مصالح مورد استفاده در بنا جهت تزئینات . ( نظیر آجر یا سنگ )
3- موضوع سوم تزئینات ، هندسه است ه رایج ترین طرز استفاده از هندسه ، کار برد آن در طرحها و اشکال اصلی بوده نظیر ، مربع ، انواع لوزی ، هشت ظعی و انواع ستاره ها و . . .
4- چهارمین موضوع تزئینات خط ایت که از همه مهمتر است زیرا این موضوع هم رتبه شمایل نگاری در مسیحیت محسوب می شد .
5- آخرین موضوع تزئین ، عناصر گیاهی است ، اما هدف از این تزئین در معماری اسلامی طبیعت گرایی نبوده است ، بلکه به دو شکل این احساس از بین می رفت ، یکی آنکه در طرحهای « پیچک » موثر از برگ و گل به نظر می رسید و دیگر آنکه هنرمندان از نقشمایه های گیاهی سترون استفاده نمی کردند ، بلکه یا آنها را به خطوط متصل می کردند و یا با نوعی گردش پیچکها و برگها به آنها حرکت دائمی می بخشیدند . در نهایت غنای تزئینات در معماری اسلامی از دو عامل ناشی می شود ، اول آنکه کمتر بنایی موجود است که تنها یکی از موضوعات تزئین به تنهایی در آن بکار رفته باشد و دیگری آنکه همه تزئینات همانگونه که در فصل دوم اشاره شد ، دارای معنای مجرد هستند.
3-3-3 عناصر تزئینات :
1- آجر کاری : از صدر اسلام آجر را برای تزئین بکار می برند و با آن روی سطوح مختلف جلوه های دلنشینی از نور و سایه در نماهای پیشین بناها پدید می آوردند .
2- هندسه : در اسلام هندسه به شکل هنر در آمد و از دایره بعنوان پایه ای برای زایش نقوش و ارائه اصول تکرار و قرینه استفاده شد . هنر اسلامی نقوش هندسی را از جهان متاخر کلاسیک به ارث برد ولی طوری آنرا توسعه بخشید که به قالب هنری عمده ای مبدل شد .
3- نقوش گیاهی : در هنرهای سه امپراطوری عظیم اسلامی یعنی عثمانی ، صفوی و مغولان اعظم هند ، این شیوه به وفور دیده می شود .
4- اسلیمی : این طرحها با بهره گیری از اشکال گیاهی ، کل سطح را فرا می گرفتند. گرایش به طبیعت گریزی همراه با کشیدگی و توسعه اشکال طبیعی را اسلیمی گویند . از ویژگیهای عمده یک اسلیمی ، یک شاخه کشیده بود که بطور منظم زاد و ولد می کرد و طرحی را بوجود می آورد که متوازن و فارغ از هر تنشی بود.
5- خطاطی ( کتیبه ) : خطاطی از منزلت والایی در جهان اسلام برخوردار است و همچون سایر تزئینات اسلامی پیوند نزدیکی با هندسه دارد که در عربی به آن « هندسه الخطوط» اطلاق می شود. خط مفهوم وسیعی دارد ، ممکن است حدودی برای سطوحی باشد در یک بنا ، ممکن است حد کناره سطوح و حد فاصل میان آنها باشد و یا شکل را بوجود آورد . نخستین بار خوشنویسی به نام خالد بن ابو سیاح به دستور ولید بن عبدالملک بر دیوار جنوبی مسجد النبی با حروفی از طلا سوره ضحی را از اول تا انتها نوشت .
6- کاشیکاری : هنر کاشیکاری از دیر باز در ایران متداول بوده که انواع گوناگون با رنگهای متفاوت داشته است . نمونه های اصیل کاشیکاری شامل معرق و معقلی هفت رنگ است .
7 – گچ بری : از قرن سوم هجری تزئین گچ بری در ایران شروع شد و نمونه های مثل مسجد جامع عقیق شیراز که در سال 281 هجری قمری ساخته شده با گچ بری ساده گل وتپه آراسته شده اند . زیباترین و پیچیده ترین گچ بری ها در زمان سلجوقیان انجام گرفته است .طرح و نقشه ها شامل اسلیمی ، نقش مو ، تاک و برگهایی که سوراخ شده و شکل لانه زنبوری به خود گرفته اند . محراب الجایتو در مسجد جامع اصفهان و یا محراب مسجد ملک کرمان ( 477 هجری ) نمونه های بارز گچ بری را دارند.
8- نور و آب : بعضی نویسندگان با دیدهای عرفانی و فلسفی به نور در معماری اسلامی نگریسته اند وهمانگونه که اشاره شد ، نور را نماد وحدت الهی دانسته اند . مقرنس نور زا می دزدید و می شکست ، گنبد ها در ساعات مختلف روز گویا در خود می چرخند ، آئینه ها ، کاشیها و مرمرهای صیقل خورده ف جملگی می درخشند و نور شدیدی از خود ساطع می کنند.
بهره گیری از آب نیز جهت تزئین بیشتر خانه ها و کافه ها مشهود بوده تا بناهای مذهبی ، و جنبه تزئینی آب در حوضها در صحن مساجد مشهود می شود.
3-3-4 اصول کلی تزئینات اسلامی :
1- اصل بی زمانی و بی مکانی نقوش و اینکه هر طرح قابلیت گسترش دارد.
2- طرح هر سطحی را به خوبی می توان تشخیص داد و اگر جزئیات قابل تشخیص نباشد ، استخوانبندی قابل مشاهده است . و نقوش قالبا در قابهای مربعی و مستطیلی قاب بندی می شوند.
3-4 سیر تاریخی و تحولی مساجد در ایران و جهان
سعی بر آن شده که در این رساله به جامعیت امور پیرامون مسجد و معماری آن و معماری اسلامی پرداخته شود ، در همین راستا و در جهت تکمیل بحث ، لازم دیده شد که گونه های اصلی معماری مسجد مشخص و تبیین گردد تا آنگاه بتوان گونه های محلی را در آن گنجاند ، در این خصوص در کتب مختلف تقسیم بندی های گوناگونی به چشم می خورد نظیر طبقه بندی هایی از لحاظ سبک بنا ، زمان ونقش مسجد و . . . ، بحث مفصل این همه تنوع در این جا شاید لازم نباشد ، بهمین دلیل یک بررسی کلی را ارائه خواهد شد .
3-4-1 تقسیم بندی استاد پیرنیا پیرامون معماری اسلامی (مسجد) در یک تقسیم بندی کلی از نظر استاد پیرنیا ، جهان پهناور اسلام در معماری اسلامی دارای چهار شیوه بنیادی است که عبارتند از : 1- شیوه مصری : این شیوه از معماری کهن مصر سرچشمه می گیرد و در کشورهای اسلامی شرق افریقا ، مصر ، سودان و کشورهای پیرامون تا حجاز را در بر می گیرد که در آنجا با شیوه شاهی بر خورد می کند . مسجد ابن طولون در قاهره نمونه بارز این شیوه است .
2- شیوه شامی : این شیوه از هنر و معماری بیزانس ریشه گرفته و کشورهای سوریه ، فلسطین ، لبنان و بخش از ترکیه را در بر می گیرد . این شیوه در عربستان باشیوه مصری در هم آمیخته شده ودستاورد آن ساختمانهای امروزی مکه ومدینه است .
مسجد جامع دمشق و یا مسجد سلطانیه استامبول از نمونه های شیوه شامی هستند.
3- شیوه مغربی : این شیوه بسیار پیشرفته و چشمگیر است و در برگیرنده کشورهای مراکش ، الجزایر و جنوب اسپانیا می باشد . در این شیوه مسلمانان ایرانی سهم به سزایی داشته اند و نمونه هایی از بکار گیری عناصر ساختماهی ایرانی در این شیوه یافت می شود . این شیوه بعدها دو شاخه شد ، یکی در شمال افریقا ( مغرب ) و دیگری در اندلس ( جنوب اسپانیا ) پا گرفت . مسجد جامع قرطبه از نمونه های بارز این شیوه است .
4- شیوه ایرانی ، این شیوه از همه گسترده تر است و در بر گیرنده کشورهای ایران ، افغانستان ، پاکستان ، عراق ، جمهوری های ماوراء النهر ( ازبکستان ، آذربایجان و . . . ) می شود. در معماری این شیوه بر مبنای خاستگامشان شش سبک را می توان بر شمرد : سبک پارسی و پارتی ( پش از اسلام ) و سبکهای خراسانی ، رازی ، آذری و اصفهانی ( پس از اسلام )
3-4-2 : تغییر ماهیت آتشکده های چهار طاقی به مسجد در ایران و اولین مساجد در ایران
معماران ایرانی ازمعماری گذشته خود بهره برداری مناسبی کردند و به نیکویی از اصول بنیادین معماری و فنون ساختمانی سازی پیشین خود بهره بردند ، اما این موضوع هیچ گاه مانع ابتکارات و نوآوری ها نشد . معماران ایرانی مسلمان بر حسب طریقت عقل و شرع از آنچه می توانست مفید باشد بهره می گرفتند ، از ساختمان آتشکده ها نیز تا آنجا که ممکن بود بهره گرفتند و با کمترین تغییرات فیزیکی ، بزرگترین تغیرات کیفی را در جهت اعتقادات خود بوجود آوردند.
آتشکده ها به سرعت تبدیل به مسجد شد ، چرا که چهار طاقی های سر پوشیده با چهار مدخل محوری و و جود آنها در فضای باز ، محوطه مناسبی برای نیاز عبادی مسلمانان بود. چهار طاقی به بنایی اطلاق می شود که از چهار پایه تشکیل شده است که توسط چهار طاق به سقف مدور و گنبدی محدود می شود . تغییرات بوجود آمده در چهار طاقی ها از این قرار بود ؛
الف : آتش و آتشدان را از مرکز و کانون فضای داخلی برداشتند و فضا برای حضور جکعی انسانها خالی شد و مردم نظاره گر در خارج ، خود قهرمان حادثه شدند.
ب: ضلعی را که سمت قبله بود با دیوار پوشاندند تا نظرها به خارج سیر نکند و آرامش نمازگزار مهیا شود.
ج: سپس از هر سمت که امکان توسعه بود بر بنای آتشکده افزودند.
اولین بناهایی که بصورت مسجد در ایران ساخته شد تحت تاثیر اولین مسجد اسلام بود، سادگی ، استفاده از مصالح بوم آورد ( محلی ) ، پرهیز از تزئینات و اسراف و مقیاس انسانی ( مردم واری ) ، از خصوصیات مهم این مساجد بود که در مساجد اولیه ایران مثل مسجد جامع فهرج یزد و مسجد تاری خانه دامغان تجلی یافته است .
مسجد جامع فهرج :
این مسجد شاید کهن ترین مسجد ساخته شده در ایران است ( 50-40 هجری) . معماران این مسجد به جز طرح کلی ، کاملا ساسانی است و با خشتهای بزرگ ساخته شده و نایی از سمگل دارد و مانند مساجد صدر اسلام دارای طرحی ساده و بی پیرایه است . قوسهای بکار رفته در آن از نوع ناری یا بیضی است و طاقها نیز ناوی و آهنگ است . آرایه های گچ بری و پیچکهای آن همانند کاخ کسری در تیسفون است و از این رو بیننده در نگاه اول آنرا اثری از دوران اسلامی نمی پندارد. بویژه مناره آن که شاید سده چهارم یا پنجم بدان افزوده شده باشد و با مسجد جفت و جور نشده است . این مسجد شبستانی با سه دهانه دارد که دهانه میانی آن بزرگتر از دو دهانه چپ و راست است . صحن کوچک مسجد از شرق و غرب هر یک دو دهانه رواق محدود می شود و ضلع شمالی حیاط نیز چهار صفه دارد که بادر گاههای بهم راه داشته اند.
در آیگاه اصلی مسجد اکنون در کناره مناره آن است و چندان کهن نیست و یکراست به شبستان باز می شود.
مسجد تاری خانه دامغان : این مسجد نیز از کهنترین مساجد ایران بر پایه شبستان ستوندار است که بعدها تغیراتی در آن داده اند (150 هجری قمری ) ، مثلا دهانه میانی در شبستان جنوبی را بزرگتر کرده اند و چغدهای مازه دار به چغدهای تیزه دار ( جغد ، قوس ) ، تبدیل شده اند البته پا کار چغدها تغیری نکرده و هنز چغدهای مازه دار کهن (نیارش ساسانی ) در ساختمان مسجد دیده می شود.
3-4-3 تقسیم بندی سه گانه مساجد در جهان اسلام :
اغلب محققین بر این عقیده اند که در سرزمینهای اسلام سه نوع معماری مسجد بارز تر است که هریک تحت تاثیر سنت معماری محلی ، معماری خانگی ، ضوابط فضا و مکان ، نوع مصالح در دسترس و سلایق و عقاید محلی و . . . به اختصار چنین اند :
الف ) مسجد عربی ( شبستانی )
ب ) مسجد ایرانی
ج ) مسجد ترکی
الف : مسجد عربی : طرح عربی مسجد نه تنها دارای تقدم زمانی است ، بلکه این برتری را دارد که اغلب مساجد دیگر از آنها الهام گرفته اند واین طرح نه تنها بیشترین رواج را دارد ، بلکه مدت زمان بیشتری هم تداوم یافته است . نمونه بارز این طرح در ایران مسجد جامع فهرج است . مشخصه اصلی طرح عربی عبارت است از :
1- فضایی محصور با زاویه قائمه که شامل حیاط و محوطه سر پوشیده ای نزدیک قبله است .
2- شبستان ( فضای سر پوشیده ) ، شامل ستونهای زیاد که مسقف است و سقفی مسطح به آن تکیه دارد و یا طاقهای که تکیه گاه سقف شیبدار یا منحنی اند.
تکامل مساجد عربی بدست ولید اول خلیفه امویان صورت گرفت ، این بناها رنگ وبویی سیاسی داشتند و محل و سرعت احداث آنها همگی نشانگر اهمیت آنها بود.
سه مسجد عمده این طرح در بیت المقدس ، دمشق و مدینه واقع بودند و احتمال می رود که ولید بهای گزافی برای خرید زمین مسجد جامع دمشق به مسیحیان پیشنهاد کرده باش که آنها نتوانستند از آن چشم بپوشند .
مسجدجامع دمشق : این مسجد راهمانگونه که ذکر شد ولید خلیفه اموی در فاصله 706 تا 715 میلادی ساخت . این مسجد مستطیلی به ابعاد 100 متر در 157 متر با برجهای چهار گوشی در گوشه هاست . شکل ، ابعاد و سایر ویژگیهای مسجد ، اسلامی نمی نماید . بلکه با الهام از صحن مقدس معبد روم ساخته شده است . صحن مسجد در ابعاد 50 متر در 122 متر می باشد که در اطراف صحن بارواقهایی محاط شده است . در جانب جنوبی مسجد هم شبستانی با سه ردیف 24 تایی ستون قرار گرفته است . بیشتر ستونها متعلق به بناهای قدیمی تر است که در مسجد مورد استفاده مجدد قرار گرفته اند. مسجد تزئینات و افری داشته و صفحات مرمرینی قسمت پائینی دیوارها را پوشانده است . بنای هشت ضلعی نا متعارفی هم در گوشه شمال غربی صحن وجود دارد که محل نگهداری بیت المال مسلمین بوده است . مورخان عرب آورده اند که ولید کل در آمد حاصل از مالیات سوریه را طی هفت سال صرف ساختن این مسجد کرد.
مسجد جامع قرطبه : دو رماندگی مسلمانان اندلس موجب گردید که امویان آن مناطق از راه و رسم مسجد جامع دمشق پیروی کنند . مسجد چهار گوشی بزرگ به ابعاد 128 متر در 175 متر است که تاریخ ساخت آن به 988 میلادی می رسد .
در جوار یکی از درهای شمالی مسجد مناره ای چهار گوش قرار دارد. صحن داخلی مسجد به ابعاد 58 متر در 120 متر می باشد . جانب جنوبی صحن رو به تالاری باز می شود که 19 ردیف دارد و تفاوت عرض این ردیفها چشمگیر است .
شبستان مسجد مرکب از 514 ستون است که در بالای همه آنها مجموعه ای بی همتا از قوسهای دو طبقه قرار دارد .
مسجد الاقصی در بیت المقدس و در نزدیکی قبه الضحره نیز همچون جامع دمشق از موقعیت مکانی بی نظیری برخوردار بود و مکان آن همچون جامع دمشق سالها مکان عبادت بود. اما دلیلی صرفا اسلامی بر این مکان تقدسی مضاعف می بخشید و آن این بود که اینجا دورترین نقطه ای بود که حضرت محمد (ص) در شب معراج از آن بازدید نمود . مسجد مدینه نیز در محل مسجد النبی و خانه پیامبر بازسازی شده بود واز آنجا که مدفن حضرت محمد (ص) نیز در آن واقع بود ، بسیار معتبر بود. طبق دستور خلیفه ولید ، به اعتراض مردم نسبت به تخریب ساختمانهای محل اعتنایی نشده و بگفته مورخان در صفر سال 88 هجری به تخریب مسجد النبی جهت ایجاد مسجد جدید اقدام گردید.
اجزای ساده مساجد طرح عربی اجازه تنوع چندانی نمی داد واین سبک در سالهای بعد از لحاظ تنوع و جسارت به پای سالهای اولیه نمی رسد . این سبک از قرن چهارم هجری به بعد در دو منطقه غالب بود. یکی در سرزمینهای غربی اسلام پیش از آنکه بدست عثمانی ها بیفتد و دیگری در آناتولی ( پیش از عثمانی ها ) .
مساجد مغرب : در مغرب به مدت هزار سال هیچ مسجدی خبر با طرح عربی ساخته نشد . فضای عرضی بلند و شیروانی دار مسجد جامع دمشق ، درو نمایه مساجد مغربی شد و استفاده از گنبدهای مشبک ، میله دار و خیاره دار خصوصا بالای محراب و ردیفهای بلند از ستونهای قوسدار در جهات مختلف که فضای جنگلی برجسته ای را بوجود می آورد از ویژگیهای مساجد مغرب است . نمونه بارز این نوع مساجد در چهارمین مرحله بازسازی مسجد قرطبه کاملا مشهود است.
مسجد آناتولی : در این منطقه فقدان نمونه های دقیق از طرح عربی جلب نظر می کند . از ویژگی عمده مساجد این منطقه این بود که وجود حیاط را به دلیل زمستانهای طاقت فرسا نادیده بگیرند و به شکل تالاری با ستونهای متعدد و با سقف چوبی در آورند.
ب – مسجد ایرانی :
همانگونه که اشاره شد ، مساجد اولیه ایران طرح عربی داشتند و بعضی از آنها مناره های مربع شکل داشتند . مسجد ایرانی ویژگی خود را با غنی کردن مسجد ستوندار ( شبستانی ) طرح عربی با دو جزء قدیمی مربوط به معماری پیش از اسلام ایران یعنی اتاق گنبد دار و ایوان بدست آورد . شروع این نوآوری را می توان « مسجد نی ریز » ( قرن دوم هجری ) دانست ، مسجدی با سقفهای گنبدی شکل که شکلی چهار گوش داشت . تکامل مساجد ایوانی به جایی رسید که از قرن پنجم هجری به بعد بهر هر یک از محورهای اصلی حیاط یک ایوان قرار گرفت . و فضای گنبد خانه نقطه مرکزی شبستان شد و طرح چهار ایوانی بوجود آمد.
در مساجد چهار ایوانی تفاوت ایوان شبستان که قبله د رآن قرار دارد به شکلهای مختلف از جمله بزرگی آن محسوس است . مسجد جامع زواره قدیمی ترین مسجد باقیمانده از این طرح است ( 530 هجری قمری )
این الگو بعنوان فرمی غالب در بسیاری از مساجد مناطق اسلامی به خصوص ایران ، هند و آسیای مرکزی مورد استفاده قرار گرفته است .
اوج هنر مجسمه سازی در ایران در دوره صفویه است که به مدد حاکمیت سیاسی ، اقتدار جهانی و بنیه مالی ، فضای معماری مساجد تعریف تازه ای پیدا کردند. غیر از مدرسه که اساسا ایرانی است ، شکل ایوان ف سردر و به ویژه مقرنس به عنوان موثر ترین شکل معماری ایران در معماری سوریه ، مصر ، ترکیه ، شمال افریقا و اسپانیا نفوذ کرد.
اما در سرزمین آناتولی « ترکیه فعلی » به سبب موقعیت جغرافیایی ، معماری عثمانی با امیزه ای از هنر ایران و بیزانس شکل گرفت بطور یکه عمدتا در ویژگیهای کالبدی ، غربی و در تزئینات ، شرقی بود .
ج – مسجد ترکی
مساجد اولیه اناتولی از گونه های عربی تقلید می کردند و همچنین با استفاده از ایوان برای درگاه ورودیهای شبستان ، رنگ و بویی ایرانی پیدا کرده بودند . با فرا رسیدن قرن هفتم هجری ، تاکید بر فضای گنبد دار مجزا بعنوان گونه ای از مسجد رو به افزایش نهاد. هر چند ممکن است منشا ء ایرانی داشته باشد اما خیلی زود به نحوی متحول شد که دیگر شبیه به طرح ایرانی نبود . چرا که این مساجد اغلب سر پوشیده و بدون حیاط بودند و تزئینات فراوان داخلی را سبب می شدند و معماران بر خلاف ایران در پی راهی بودند تا فضای گنبد را با بقیه فضاهای اطراف ترکیب کنند و گنبد مرکزی با بزرگترشدن هر چه بیشتر ، نقش پر رنگ تری می یافت . ( مساجد گنبد دار مرکزی )
پس از فتح قسطنطنیه در سال 857 هجری قمری ، مساجد ترکی از شیوه بیزانس الهام گرفتند و عمدتا از بنای کلیسای ایا صوفیه که تبدیل به مسجد شد ، تاثیر پذیرفتند. در این دوره تاکید بر فضای قبله با یک یا چند گنبد صورت می گیرد و ساخت شبستانهای وسیع مرکزی با تعداد زیاد گنبد با تاکید بر محور میانی ، استفاده از نیم گنبدها یا طاسچه ها به منطور دفع رانش گنبد اصلی بکار می رفت . مناره های نوک مدادی نیز در مساجد ترکی متداول است .
سینان ( Sinan) معمار بزرگ ترک ، بعنوان معمار اصلی دربار در طول دوران کاری خود که صد سال می شد با ساخت 334 بنا که اکثر آنها مسجد بود ، نقش مهم در معماری ترکیه داشت و آثار وی با دست و دل بازی در پایتخت و باقی نقاط پراکنده است . مسجد سلیمانیه در استامبول ( 963هجری ) ، شاهکار وی در دوران میانسالی محسوب می شود. اوج معماری پیشرفته عثمانی را می توان در آخرین شاهکار سینان ، سلیمیه در اردنه دید ( 982هجری ) که در آن بزرگترین گنبد مرکزی عثمانی ها با 38/31 متر قطر و چهار مناره رفیع به ارتفاع 89/70 متر واقع است .
3-5 کعبه و مسجد النبی :
در اینجا جهت تکمیل بحث لازم به نظر می رسد که در مورد قبله گاه مسلمین و همچنین اولین مسجد اسلام ، توضیحاتی اجمالی مطرح گردد.
الف – کعبه : از آیات مختلف قرآن و احادیث و توازیخ اسلامی استفاده می شود که خانه کعبه با سابقه ترین معبد روی زمین است و بدست حضرت آدم بنا گردیده است . « ان اول بیت وضع للناس الذی ببکه مبارکا و هدی للعالمین »
در طوفان نوع این بنا فروریخته و سپس دوباره بر اساس دستور الهی و بدست حضرت ابراهیم و فرزندش اسماعیل نباشد و تایید این امر آیه 127 سوره مبارکه بقره است که می فرماید : « اذا یرفع ابراهیم القواعد من البیت . . . » . این آیه مبارکه به روشنی بیان می کند که شالوده های خانه کعبه وجود داشته و حضرت ابراهیم و اسماعیل پایه ها را بالا برده اند و این امر در کلام امیر مومنان در خطبه معروف « قاصعه» نیز بیان شده است.
در عهد جاهلیت این بنا به تبخانه تبدیل شد و ارتفاعش کمی بیش از قامت یک انسان بوده است . هر سال پارچه ای از طرف متمولین مکه روی کعبه نصب می شد ، این پارچه مناسب پسند عرب بدوی دارای رنگهای تند و شاد بود و هر سال بدون برداشتن پارچه قبلی ، پارچه ای روی آن می انداختند . بعدها در زمان عباسیان ، آناه رنگ نمادین حکومت خود ، رنگ سیاه را بر سرای خدا آویختند و این رسم تا کنون باقی است و همین را کسانی چون برکهارت دستمایه پرواز تخیلات خود ساخته اند.
برخی عرفا مقایسه ای بین کعبه گل دارند و می گویند همانگونه که قلب عرض روحانی عرش است ، قلب عرض جسمانی خانه کعبه و قلب هر قطعه از زمین مسجد است .
هنگامیکه آیه 145 سوره مبارکه بقره در مسجدی حومه مدینه بر پیامبر نازل گردید ، جماعت پشت به سوی بیت المقدس و به طرف کعبه نماز گزاردند و بدین ترتیب در سال 629 میلادی کعبه جای بیت المقدس را گرفت. ( بیت المقدس ، به مدت 13 سال قبله مسلمانان بوده است و بنایی بوده که در سال 1178 قبل از میلاد به توسط حضرت داوود بنیان شد و حضرت داوود در زمان وفاتش فرزندش سلیمان را مامور به اتمام مسجد نمود.
مشخصات ظاهری ونمادین کعبه :
کعبه یک اتاق مکعب شکل با ابعاد یازده متر و بالغ بر شانزده متر ارتفاع است . در سمت شمال آن دری است که بالاتر از سطح زمین قرار دارد و هر سال در اول ماه مشعبان جهت غبار روبی ، چند ساعت مهمترین ویژگیهای نمادین کعبه عبارت است از :
1- یک توقم و بت یا شی ء مستقل نسبت به انسان نیست ، بلکه یک خانه و فضای خالی برای حضور انسان است .
ب- جدار خارجی آن فقط یک پوسته است ، با دری به درون و حجم آن یک معکب یعنی منظم ترین حجم با سطوح متشابه و یالهای قائم است . این حجم کالما منظم است و نسبت به طبیعت اطراف آن یعنی کوهها و صخره ها ، بصورت یک حجم بدیع و مکمل فضای طبیعت می باشد.
ج- پلان آن مربع است که در میان بنیهایت اشکال منظم و نا منظم ، بیشترین تاثیر را برای ایجاد تعادل و آرامش در انسان دارد . چرا که چهار ظلعش بر جهار وجهه اسنان منطبق شده و در او ایجاد سکون می کند و بر این محورها و قطرهای آن نیز به صفر می ررسد و می تواند انسان را در کانون فضا کاملا آرام نگه دارد .
د- فضای کعبه چشم از افق بسته و در صورت لزوم اسنان میتواند چشم بر آسمان بگشاید و در مقایسه با فضای طبیعت که بهترین فضا برای سیر در آفاق است ، کعبه بهترین فضا برای حالت خود آگاهی و سیر و سلوک الی الله است .
ه- در کعبه کمال استیای مربع با پویای دایره ترکیب می شود ، طواف هفت بار انجام می شود تا با تعداد کرات آسمانی همخوانی داشته باشد .
در حدیثی از امام صادق راجع به مکعب بودن کعبه داریم : که از حضرت پرسیدند چرا کعبه را کعبه نام شد ، فرمود چون چهار گوش است و چون بیت معمور چهار گوش است و عرش نیز چهار گوش است و مسلمانی هم بر چهار کلمه استوارشده ، سبحان الله ، و الحمدلله و الااله الا الله و الله اکبر !
ب – مسجد النبی :
پیامبر اسلام ده سال پیش از رحلت خود جهت حفظ دین و جان خود ناگزیر شدند و به مدینه نقل مکان کنند . این هجرت سرآغاز تقویم اسلامی است .ایشان در مدینه جهت اقامت خود خانه ای بر پا کردند که ویژگی برجسته آن ، بزرگی آن بود ، البته فضای مسکونی تنها شامل نه اتاق در کنار هم در بخش خارجی دیوار شرقی بود و خانه بودن آن امری فرعی محسوب می شد . این بنا اساسا قرار بود که محور جامعه نو ظهور اسلامی باشد .
در فرهنگ و تمدن اسلامی اولین مسجدی که دارای نظم معماری است ، مسجد النبی در مدینه است . این تقریبا به صورت چهار گوش و در ابعاد 56 در 53 متر بود و هشتاد درصد آنرا فضای باز در بر می گرفت و در سمت دیوار شمالی دارای سه رواق که در هر ردیف شش ستون داشت ، بود.
« دیوار مسجد با پایان رسید ولی در آغاز سقفی و ستونی برای آن نساخته بودند ، ارتفاع دیوار مسجد به اندازه قما آدمی بود » .
بعد ها که حرارات هوا شدت گرفت اصحاب موضوع مسقف کردن مسجد را با حضرت در میان نهادند ، پس تیرکهایی از درخت خرما نصب کردن و سقف را با برگهای نخل و گل چسباندند . زمین مسجد نیز در ابتدا خاک بود و هر کس دامنی از شن همراه می برد و به جای خویش می ریخت تا هنگام نماز به خاک و گل آلوده نشود . پیامبر این بدیدند و فرمودند فرشی نیکوست و همه مسجد را شن ریختند .
در مقابل بخش مسقف (ظل) ، منطقه پوشیده دیگری بود که عمقش نصف سایه بان و طولش قدری کمتر از نصف طول سایه بان بود که این قسمت مورد استفاده مستمندان قرار می گرفت. (اصحاب صفه)
محور اصلی بحثهای « کرسول» – یکی از محققان بنام معماری هنر اسلامی – و دیگران درباه این بنا این است که مسجد النبی در زمان حیات حضرت محمد (ص) نزد مردم مقدس شمرده نمی شدو علاوه بر این مسجد ، پیامبر در مناسبتهای مهم در بیرون مدینه و در « مصلی » نماز می خواندند .. مسجد النبی مکانی بود برای زندگی پیامبر ، عبادت ، اعلان عمومی اخبار ، پذیرش سفرا ، مشق نظامی ، رسیدگی به دعاوی و . . .
مسجد جامع اصفحان :
در اینجا لازم به نظر رسید در مورد یکی از کهنترین و غنی ترین مساجد ایران یعنی مسجد جامع اصفهان توضیحی ارائه شود چرا که ، این مسجد گنجینه هنر ایران واز افتخارات معماری اسلامی ایران است و خود مسجد به تنهایی گویای یک دور تاریخ معماری اسلامی ایران است.
مسجد جامع اصفهان بنایی بوده است از دوره ساسانی و ظاهرا در جای این مسجد پیش از اسلام آتشکده معروفی بوده است . در بررسی های باستان شناسی نشانه های دوره اشکانی نیز در آن دیده شده است. با قاطعیت می توان گفت که زمین ، زمین مقدسی از دیر باز بوده است . و در یک روند تبدیل و تناسخ ( خارج شدن روح از کالبدی و وارد شدن آن به کالبدی دیگر ) ، تبدیل به بنای مذهبی در خدمت اسلام شده است .
شهر روستای گسترده اصفهان در سال 24 هجری اسلام را پذیرفته اما شهر متمرکز اصفهان همزمان با بنیاد مسجد جامع اصفهان در سال 156 هجری شکل گرفت . گسترش و قوام شهر در قرن سوم هجری مسجد و ستعیری را می طلبید و بهمین اساس مسجد در 226 هجری تحول اساسی پیدا کرد و طرح ساده و شبستانی مسجد دراین دوره ، اساس گسترش مسجد در دوره های بعدی شد . محراب و بخش بزرگی از دیوار سوی قبله مسجد کهن با گچبری ناب و بی همتا در زیر کف شبستان جنوبی مسجد کنونی یافت شده است . سوی قبله مسجد کهن با قبله مسجد کنونی 20 تا30 درجه اختلاف دارد .
در سده پنجم و ششم ( در زمان سلجوقیان ) در مسجد دگرگونی های بنادی رخ داد و مسجد چهار ایوان شد و در سالهای 473 و 481 هجری گنبد های زیبایی در بخش جنوبی ( گنبد نظام الملک ) و شمالی ( گنبد تاج الملک یا معروف به گنبد خالی ) ساخته شد . دهانه گنبد جنوبی پانزده متر است .
پس از ساخته شدن ایوان جنوبی (صفه صاحب ) ، ایوانهای سه گانه شمالی ، معروف به صفحه درویش ، غربی ، معروف به صفه شاگرد بنا گردیدند .
در زمان سلطان محمد خدا بنده – الجایتو – در شمال ایوان غربی شبستان کوچکی بنا شد که بر طبق کتیبه ای تاریخ ساخت آن 710 هجری بوده است که محراب معروف الجایتو نه در زیر گنبد جنوبی ( گنبد نظام الملک ) ، بلکه در این شبستان قرار دارد . ( این مسجد کلا دارای 9 محراب است )
در دوره ال مظفر نیز قسمتهای مهمی از جمله شبستانی در شمال ایوان شرقی و مدرسه ای در خاور آن و همچنین در سال 768 مسجدی در جنوب مدرسه اخیر ساخته شد.
در دوره تیموریان نیز شبستانی به شکل ضیمه در پشت ایوان غربی به سال 851 هجری ساخته شد که به دارالشتاء معروف است و در همان سال یک سر در کاشیکاری شده در شمال ایوان غربی بنا گردید .
در دوره صفویه تغییرات اساسی در مسجد داده نشد و تنها شبستانی در غرب چهلستون غربی ایوان جنوبی ، معروف به چهل ستون شاه عباسی (1019 هجری ) به مسجد اضافه شد . در دوره صفویه ایوانهای مسجد پوشیده از مقرنسهای پیچیده و کاشی های زرین فام شدند .
فضای هسته ای مسجد با دروازه ای در سمت جنوب شرقی آغاز و با رشته ای از فضاها بسته و باز ، به نوری تابناک در صحن می انجامد. از آجر فرش برهنه کف ، دو تخته کوتاه بالا می نشیند که هر یک با محرابی ، جایگاه اقامه نماز در فضای باز هستند حوضی گرد با دوری دالبر که به شکل نیلوفر آبی 12 برگی است نماد کهن آفتابگردان را القا می کند . همچنین حوضی مرکزی که کوشک چهار طاقی در میان دارد در وسط صحن قرار دارد . « قدرت نمایی مسجد جامع اصفحان به کاشفیت اوست ، مکانی است نمایشگر کهن ترین تحققات آجر با آجر ، شکل با فضا و فضا با نور »
« کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام »
مقدمه :
مسجد کانون تجلی هویت معنوی مسلمانان و مرجع و پناه و تکیه آنان از صدر اسلام تا کنون ، و مهمترین عنصر شهرهای اسلامی و مرکز تبلور عالی ترین اشکال خلاقیت ، ذوق و سلیقه معماران مسلمان بوده است .
در همین جا ذکر این نکته در رابطه با کاربرد کلمه مسجد به جای مصلی در بخشهای مختلف این رساله لازم به نظر می رسد ، و آن اینکه ، گر چه مسجد خود نوعی مصلی است و مصلی نیز مسجد است اما آنچه در گذشته به آن مصلی گفته می شده با آنچه ما امروزه شاهد آنیم متفاوت استو در واقع مصلی های امروزی همان مساجد جامع گذشته اند و در واقع مراد از مصلی بزرگ شیراز می تواند همان مسجد جامع شهر شیراز باشد .
( ابتدای فصل چهارم در این باره به تفصیل پرداخته خواهد شد )
بنابراین توضیح خواننده محترم اگر به جای کلمه مصلی در جای جای این رساله با کلمه مسجد یا مسجد جامع مواجه می گردد به قلت بهره از این کلمه در منابع و متون اسلامی – معماری باز می گردد.
این نگین حلقه شهر نشینی و جواهر تابان بسیاری از شهر های اسلامی در قرون گذشته ، در گسست فرهنگی و هویتی تحمیل شده به جامعه ایران طی سده اخیر ، اتصال و پیوند خود را در مسیر تکاملی معماری از دست داده و اگر چه مهمترین و اصلی ترین پایگاه ابزار عقیدتی ، اجتماعی و سیاسی مردم در طی سالهای طولانی وبوده ، اما معماری مناسب و در خور مقام و جایگاهش را در جامعه امروز ایران نیافته است .
در حالیکه در شهرهای سنتی سیمای مسجد و عناصر نشانه ای آن در منظر شهری نقش غالب داشته اند و مکان و جایگاه مسجد اهمیت بارزی در هویت بخشیدن به شهر ایفا می کرد ، اما در شهر های کنونی که عوامل متعددی منظر شهری را به مخاطره انداخته اند ، چگونه می توان به نقش و جایگاه مسجد در سطح شهر و محلات پرداخت ؟ تغییرات حادث در مقیاس ها ، افزایش مقیاس عمودی به شکل بروز آسمانخراشها و گسترش مقیاس افقی به صورت توسعه بی رویه شهر ها ، شالوده شهری ما را گنگ و مبهم و گسیخته نموده است . در این میان مسجد چگونه می تواند هویت خود را بیان کند ؟
در مسائل مربوط به معماری مسجد نیز سوالات عدیده ای پیش روست
1- هویت معمارانه مساجد چکونه باید نمود یابد کهاز طرفی پیوند با گذشته را از دست ندهد ، ضمن آنکه تن به تقلید صرف ندهد و از طرف دیگر در هجوم شیوه ها و سبکهای وارداتی هویت خود را از دست ندهد ؟ چرا که نقش معماری در بیان سطح فرهنگ و تمدن اسلامی عصر ما برای آیندگاه اهمیتی خاص دارد و در سالیان اخیر نمونه نمونه های بیشماری از مساجد را شاهدیم که هم مشکلات کارکردی داشته اند و هم بیان معماری نا مناسب و بی هویتی یافته اند و این دغه دغه را ایجاد کرده که چنین مصادیقی تعبیر به وهن دین و مذهب در عصر ما خواهند شد !
2- کارکردها و عملکردهای مسجد نیز با ظهور نیازهای فرهنگی و اجتماعی جدید دستخوش تغییرات وسیع و عمیق شده است . حال این سوال مطرح است که مسجد با توجه به کار کرد اصلی آن ودر نظر گرفتن آیات و روایات موجود ، تا چه حد و میزانی صلاحیت وتوان پذیرش این کار کردها را می تواند بیابد و اصولا چنین کارکردهایی چگونه باید با اصلی ترین عملکرد مسجد که کانون راز و نیاز و نماز است تلفیق شود ؟
3- در سطح عناصر معماری و تزئینات نیز جالشهای فراوانی مطرح است ، مثلا نحوه استفاده از مصالح جدید و تلفین آن با ادراکات ذهنی که از مساجد انتظار است به چه ترتیب می تواند مطرح شود ، چرا که در طول قرنها ، مصالح ، رنگ و طرح نقش مهمی در ایجاد احساس فضای روحانی و ملکوتی مساجد داشته اند و فناوری های جدید را چگونه می توان در ساخت مساجد بکار برد که زبان و بیانی آشنا داشته باشند ؟
این رساله بر آن است تا راهگشای یافتن پاسخهایی بر این سوالات متعدد پیش رو گردد.
بطور کلی محورهای موضوعی این رساله را به اختصار این گونه می توان بیان نمود:
ابتدا به بحث هنر ، هنر اسلامی ، قدسی، و . . . معماری اسلامی ، ایرانی و آئینهای ایرانی ، اسلامی ، و . . . پرداخته خواهد شد . سپس به ویژگیهای دینی ، اجتماعی ، فرهنگی و همچنین به ویژگیهای معنای و ماهوی مساجد پرداخته خواهد شد در این بخش به مسائل و دیدگاههای نصوص دینی و روایات در خصوص مسجد و معماری آن پرداخته خواهد شد و در بخش اجتماعی و فرهنگی به بحث پیرامون اسلام و مردم و اجتماع می پردازیم .
در فصل سوم به ویژگیهای کالبدی -0 فضایی و ساختار شناسی مساجد و تزئینات مساجد و تا حدودی به مسایل تاریخی و سیر و تحول مساجد و طبقه بندی های موجود در این زمینه پرداخته خواهد شد.
در فصل چهارم به بررسی نمونه ای امروزی مساجد جامع کلان شهری و مصلی های پرداخته خواهد شد و سپس از فصل پنجم به بعد وارد عرصه طراحی مصلی بزرگ شیراز و مسایل پیش رو نظیر اهداف مطرح در مصلی بزرگ شیراز ، طرح ، معرفی استان فارس و شهر شیراز و بر آورد جمعیت بهره بردار از مصلی با نگاهی به آمار و ارقام واندکی به مسایل اقلیمی و سپس برنامه ریزی فیزیکی پروژه و معرفی طرح ، ایده پردازی پروژه ، مکانیابی و . . . می پردازیم .
خاضعانه به پیشگاه منجی عالم بشریت ، که این همه تنها نقش قلمی است از بنای افراشته جدش و با دعای خیر بر جان مادر گرامی و پدر عزیزم و با سپاس فروان از همه لطفها ، مساعدتها و صبوری های همسر مهربانم .
فصل چهارم :
4-1 مسجد حامع و مصلی
همانگونه که در مقدمه این رساله پیرامون واژه های مسجد جامع و مصلی ، مختصری ذکر گردید ، در ابتدای این فصل جهت تبیین هر چه بیشتر این موضوع به ذکر تعاریفی جامع الاطراف تر در این زمینه می پردازیم :
مسجد جامع :
لغت جامع از ریشه عربی به معنای جمع شدن است و این بنا بایستی خیل کثیری را بتواند در خود جای دهد ، مسجد جامع در عین حال نقشی نمادین و تبلیغاتی را هم در خود داشت که مساجد معمولی از آن محروم بودند.
گر چه اصطلاح (Cathedral Mosque) مشخصا اصطلاح نادرسی جهت مسجد جامع است ، اما برای انتقال مفاهیم درست می نماید و بنای مسجد جامع در واقع همان اعتبار کلیسای جامع (Cathedral) را دارد .
مسجد جامع بنایی با عظمت است و این عظمت را وظائف با اهمیت آن باعث می شوند ، مسلمانان جهت اقامه نماز جمعه بایستی در این مسجد حاضر شوند و نماز روز جمعه نیاز به بنایی را که بزرگتر از مسجد باشد بوجود می آورد .
کاربرد مسجد جامع به فراخور زمان « لاتعد و لاتحص » است بدین معنی که زعمای قوم به اقتصای یمان می توانند از آن بهره هاببرند واین مهم در دو خاصیت مسجد جامع بر آورده می شود :
الف – وسعت مسجد جامع که همانطور که گفته شد اقتضا دارد محل اجتماع جمعیتی باشد که مساجد دیگر ظرفیت آنرا ندارند.
ب- اهمیت اجتماعی مسجد جامع که عرفا مسجدی مقدس تر است و شرع هم بر این معنا تاکید دارد.
در هر شهر و دیاری که ندای اسلام به آنجا رسیده بود ، مسجدی بر پا می شد . همه شهرها و روستا ها برای خود مسجدی داشت ولی همه شهرها مسجد جامع نداشتند . در ایران بر پایه ساختار اجتماعی و سیاسی هر « کوره» می بایست تا یک مسجد جامع داشته باشد ، چنانچه قم تا سال 185 هجری که از کوره اصفهان جدا شد ، مسجد جامع نداشت . بطور کلی مساجد را از نظر محل قرار گیری می توان به این ترتیب دسته بندی کرد .
الف ) مساجد شهری
ب) مساجد روستایی
ج) مساجد بین راهی
مساجد شهری نیز خود به مسجد جامع ، مساجد منطقه ای ، مساجد محله ای و مساجد کوچک زیر محله ای ( که معمولا از طریق وقف افراد خیر احداث شده اند. ) ، تقسیم می شوند.
مصلی – نمازگاه – عیدگاه
نمازگاه یا مصلی یک مسجد نبوده ، بلکه یک محوطه وسیع بدون سقف با کف لخت و غیر مفروش در خارج از شهر بوده است .
این زمین باز و بدون سقف با شش وجه تعریف شده است ، یعنی چهار وجه جغرافیایی ، وجه زمین و وجه آسمان لایتناهی . مصلی در تمامی شهرهای اسلامی به منظور برگزاری بعضی نمازها مثل نماز عیدین ( اعیاد فطر و قربان ) ، نماز روز عرفه و . . . مورد استفاده قرار می گرفته است .
پیامبر اکرم (ص) معمولا در مواقع رسمی بویژه در اعیاد ، مردم را به خارج از شهر و مصلی هدایت می کرد و نمازهای لازم را آنجا به جا می آورد و به نظر می رسد محوطه ای باز و فاقد هر گونه بنا بوده است ، هر چند گمان می رود نوعی حد و حدودی داشته است .
در نبود تحقیقی جامع و ندرت کاربرد این کلمه در منابع و متون دینی و معماری ، می توان چنین نتیجه گرفت که در همان آغاز اسلام مراسمی که بیش از همه حالت مذهبی داشت در خارج از شهر برگزار می شد و هیچ شکل ساختمانی یا نمادین نداشت .
مجموعه مصلی اصفهان که در کنار گورستان تاریخی تخت پولاد واقع بوده ، حدود هشت و نیم هکتار وسعت داشته و برای مردم اصفهان جای بسیار مقدسی بوده است و معتقد بودند روز قیامت یکی از درهای بهشت در این محل باز می شود. مصلی عیدگاه در کراچی پاکستان مسجدی است بسیار ساده و بی تکلف و در بر دارنده فضای باز و وسیعی برای نماز و یک دیوار دو قبله ومحراب ، در این مصلی همه مردم شهر می توانستند گرد آیند.
همانگونه که بیان شد در گذشته کاربردها و کاربری های مسجد جامع و مصلی متفاوت بوده ، ولی آنچه امروز عرف از مصلی به ذهن متبادر می کند در واقع همان کاربری های مساجد جامع قدیم را دارد.
4-2 مصلی و نگاهی به آمار و ارقام :
با توجه به توضیحی که در بخش قبل و همچنین در مقدمه در خصوص کلمه مصلی آورده شد ، و با فرض آنکه مصلی های ایران را صرفا از روی بکار بردن این کلمه در اول نام آنها بخواهیم شمارش کنیم ، بر اساس آمار سال 1375در کشور ما 142 باب مصلی وجود دارد که به مجموع 2 درصد از اماکن مذهبی کشور را تشکیل می دهد . از 142 باب مصلی موجود در کشور ، استان سیستان و بلوچستان با 40 باب مصلی در راس همه استانهاست ، سپس استان مازندران با 21 باب و استان خراسان با 12 باب و اصفهان با 11 باب مصلی در رده های بعدی قرار دارند . خوزستان و فارس هر کدام هشت مصلی و استانهای تهران ، همدان و بوشهر هر کدام پنج مصلی دارند .
مصلی های موجود در کشور متعلقات مختلفی دارند ، اما اغلب این متعلقات شامل حوزه علمیه و مغازه می باشد .
از دیگر متعلقاتی که در برخی مصلی ها به چشم می خورد ، محل دفن عمومی ، محل دفن خصوصی ، آشپزخانه ، آبدار خانه ، اتاق خادم و وضو خانه و . . . است . بر اساس آمار یاد شده 30 باب از مصلی ها دارای داروخانه ، یک باب دارای درمانگاه و یک باب دارای مدرسه نیز هستند.
معماری مصلی های کشور :
از مجموع 80 مورد از آنها دارای محراب هستند و 21 مورد نیز دارای سه درب و همین تعداد دارای کاشیکاری و 9 باب از آنها دارای گچ بری می باشند ، 6 مورد از آنها نیز دارای مقرنس کاری و 14 مورد دارای گنبد می باشند.
فعالیتهای فرهنگی – اجتماعی – مصلی ها :
10 باب از مصلی های موجود در کشور دارای کانون فرهنگی و هنری هستند و تعداد 36 مورد نیز دارای امور خیریه می باشند و 6 مورد کتابخانه داشته و در 9 باب مصلی نیز کارهای تکثیر و نشر انجام می شود. مسابقات ادبی ، هنری و علمی نیز در 15 باب از مصلی های کشور انجام می گیرد .
قدمت مصلی های کشور:
هفت مورد از مصلی های کشور قدمت بیش از یکصد سال دارند و باقی مصلی ها (135 باب دیگر ) قدمتی کمتر از یک قرن دارند و این نکته نیز بار دیگر بر کاربرد به غلط رایج شده کلمه مصلی و در سده اخیر به جای کلمه مسجد جامع و یا حتی یک نماز گاه معمولی ، تاکید می ورزد . 20 باب از مصلی ها نیز قدمت 76 تا 100 ساله دارند و . . . ، از اعداد و ارقام ذکر شده می توان چنین استباط نمود که بیش از نیمی از مصلی های موجود در کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی بنا شده اند .
وسعت مصلی های کشور :
60 باب از مصلی های موجود در کشور مساحتی بالغ بر یکهزار متر مربع دارند ، 12 مصلی نیز بین 501 تا 1000 متر مربع و 6 مصلی نیز بین 300 تا 500 متر مربع مساحت دارند . یک مورد نیز بین 201 تا 300 و دو مصلی نیز از یکصد تا دویست متر مربع وسعت دارند . 2 باب مصلی نیز از 151 متر تا 100 متر و 5 باب از آنها 50 متر مربع یا کمتر مساحت دارند . در این میان مصلی بزرگ امام خمینی تهران با مساحت 600000متر مربع در قسمت طرح (60هکتار ) و 1200000متر مربع در شمال طرح (120هکتار) جزء بزرگترین مصلی های جهان اسلام می باشد . که در ادامه به شرح مختصری پیرامون این مصلی می پردازیم .
شنیده شده که برای استجابت دعاها باید جایی رفت که شاهدی برای ارتکاب گناه پیشین نباشد ، حتی در و دیوار هم نباشند که روزی شاهد گناه ما بوده اند .
یک دلیل برای احداث مصلی ها در گذشته در خارج از سطح متراکم شهر ها این بوده که با توجه به عملکرد مصلی ها جهت برگزاری نمازهای اعیاد مذهبی و شرکت گسترده مردم در این نمازها ، چون این سطح گسترده از زمین درون شهر وجود نداست ، لذا مصلی ها در خارج از شهر مکانیابی می شدند .
4-3 مصلی بزرگ امام خمینی تهران :
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در اقامه نمازهای میلیونی ، احداث محلی شایسته نام انقلاب و امت خداجوی برای برگزاری نمازها و مراسم مختلف مورد توجه مسئولین کشور و در راس آنها بنیان گذار جمهوری اسلامی قرار گرفت .
4-3-1 ملاحظات مکانیابی :
مصلی تهران بعنوان مجتمعی از بناهای فضاهای لازم برای حضور جمعیت های میلیونی و برگزاری مراسم عبادی ، سیاسی ، اجتماعی و انجام فعالیتهای متنوع فرهنگی ، آموزشی ، هنری نظیر برگزاری نمایشگاهها ، کلاسهای آموزش و . . . می بایستی در انتخاب عمل آن معیارهایی در نظر گرفته می شد از جمله در مرکزیت شهر بودن مصلی ، امکان دسترسی سریع و آسان جمعیت به آن ، موقعیت مناسب شهری به لحاظ تاسیساتی و خدماتی ، کافی بودن وسعت محل ، حداقل اشکالات در مسائل حقوقی جهت تملک اراضی ، ایمنی و غیره .
بر این اساس گروه پیگری طرح به جستجوی زمین در تهران پرداخت . برآورد اولیه مساحت مورد نیاز حدود یک میلیون متر مربع بوده بطوریکه بتواند 600تا 800 هزار نفر را در خود جای دهد .
در سال 1361 مناطق مختلفی از شهر تهران مورد بررسی دقیق قرار گرفت که در نهایت مکانهای زیر پیشنهاد گردید :
1- پادگان ولیعصر (میدان سپاه)
2- پادگان حر (خیابان کارگر جنوبی – میدان حر )
3- زمینهای شمال میدان آزادی
4- بوستان لاله (بلوار کشاورز)
5- اراضی عباس آباد
موارد فوق درجلسات متعدد مورد بررسی کارشناسی قرار گرفت و در نهایت گروه پی گیری به این نتیجه رسید که بافت مرکزی شهر تهران آنچنان فشرده است که نمی تواند جوابگوی عملکردی به لحاظ حضور جمعیت میلیونی باشد . اما خیابانها و بزرگراههای احداثی در منطقه عباس آباد به خوبی کشش لازم جهت تامین ارتباط با تمامی نقاط شهر را فراهم می کنند . بعلاوه شبکه مترو نیز از امتیازات مثبت این انتخاب به شمار می آمد . ضمنا بدلیل وسعت اراضی عباس آباد امکان گسترش و استقرار ملحقات و فضاهای جنبی نیز فراهم بود. همچنین این اراضی در مالکیت شهرداری تهران بود و از این لحاظ نیز با مشکل کمتری نسبت به سایر مکانهای پیشنهادی مواجه بود.
4-3-2 انتخاب طرح مناسب :
از آنجا که برنامه ریزی و خطوط کلی در هر طرحی بایستی با عینیات و واقعیات جامعه منطبق باشد ، گروه پی گیری طرح مصلی با مراجعه مستقیم به اراء مردمی بر آن شد تا به کمک پرسشنامه ومصاحبه های حضوری به نظرات آنها دست یابد . این نظر خواهی از 4681 نفر چهار چوب زیر صورت گرفت :
1- در مورد چگونگی طرح معماری مصلی
2- در مورد تزئینات و عناصر هنری در مصلی
3- در مورد پوشش سقف مصلی
4- در مورد کاربری های پیشنهادی همجوار مصلی
5- سایر پیشنهادات
در مرحله دوم از صاحبنظران مسائل و احکام اسلامی و نیز ائمه جمعه شهرستانها نیز نظر خواهی صورت گرفت و در مرحله سوم آراء و پیشنهادات صاحبنظران معماری و اساتید دانشگاهها نیز جمع آوری گردید.
سر انجام در سال 1364 در فراخوانی از طریق تریبون نماز جمعه از کلیه طراحان با تجربه و واجد شرایط جهت طرح مصلی دعوت بعمل آمد. سرانجام در سال 1365 طرح آقای دکتر پرویز موید عهد مورد تائید ضمنی قرار گرفت.
4-3-3 مشخصات کلی معماری مصلی امام خمینی تهران :
در مرحله اول معمار طرح نسبت به تهیه طرح جامع معماری زمینهای منطقه عباس آباد اقدام نمود ، بطوریکه علاوه بر طرح مصلی ، ساختمانهای مربوط به مرکز حکومت اسلامی نیز در آن طراحی گردید .
مجموعه اصلی طرح از شمال به بزرگراه رسالت ، از جنوب به خیابان شهید دکتر بهشتی و از شرق به خیابان شهید قنبر زاده و از غرب به بزرگراه مدرس محدود می گردد. این مجموعه در حال حاضر 650000 متر مربع ( معادل 65 هکتار ) وسعت دارد که با احتساب فضای گسترش و توسعه آن در قطعات 2و3 اراضی عباس آباد ، محدوده ای معادل 120 هگتار را در بر خواهد گرفت. محور اصلی در طراحی معماری مصلی جهت قبله می باشد وهمه اجزاء ، ابنیه و صحن ها در این محور یا عمود بر آن قرار گرفته اند.
4-3-4 بخشهای مصلی امام خمینی تهران :
در ادامه به بخشهای مختلف مصلی امام خمینی تهران به صورت تیتر وار اشاره می کنیم.
الف – صحن ها شامل پنج صحن به نام های صحن مرکزی ، صحن خدار حکیم ، صحن امام علی ، صحن گل یاس کبود و صحن خدای مهربان
ب – رواقها ، شامل وراقهای شرقی و غربی و رواق شهدای محراب
ج- شبستانهای پنج گانه
د – میدان بزرگ مصلی و بنای یادمان آخرین وداع
ه- مجموعه فرهنگی – اسلامی ، شامل بازار فرهنگی ، موزه ، نمایشگاها (قرآن ، آثار هنرهای اسلامی و نمایشگاه آثار فرهنگی ) ، قرائت خانه ، کتابخانه ، مدرسه علوم اسلامی و مرکز اجتماعات
و- مجموعه ورودیها ، شامل پنج ورودی به نام پنج تن
ز- مجموعه مسجد جامع ، شامل ایوان بزرگ ، گنبد خانه ، پیش ورودی ، ساختمان شرقی و غربی ،
ح- ساختمان تشریفات
ط- گلدسته های اصلی
ی – فضای سبز شامل پارک گل محمدی ، باغ آفتاب ، گونه های گیاهی ، استخر و موتورخانه مرکزی
4-4 مصلی امام خمینی اصفهان :
4-4-1 تاریخچه مصلی اصفهان :
در قرون اولیه پس از ظهور اسلام همانگونه که هر محلهای گورستانی مخصوص به خود داشت ، هر محله اصفهان نیز مصلایی داشته است از آن جمله ، مصلی بید آباد ، مصلی خواجو ، مصلی طوقچی ، مصلی لبنان ، مسجد مصلی
مسجد مصلی از لحاظ اهمیت در افکار عمومی اصفهانی ها بر سایر مصلی ها برتری داشته است ( محل احداث مصلی فعلی اصفهان ) ، به طوری که آنرا زمینی محترم می شمرده اند و در طی سالیان متمادی جهت عبادت و راز و نیاز به درگاه خداوند و برگزاری نماز عیدین ، نماز استسقا، مراسم عرفه و دعای کمیل در آنجا جمع می شدند . در دوران مبارزات انقلاب اسلامی هم مسجد مصلی به محل تجمع انقلابیون و تظاهر کنند گان و محل برگزاری نمازهای جمع تبدیل شد .
4-4-2 مشخصات کلی پروژه مصلی اصفهان :
این پروژه که مطالعات اولیه آن از طریق پنج مشاور در سال 1371 به مسابقه گذاشته شد و مهندسان مشاور یران بهینه در آن اول شدند ، شروعبه کار این پروژه مصادف با روز مبارک 17 ربیع الاول ( 3/6/1373) ، بود و پیش بینی می شود سقف کاری مجموعه تا 10 سال آینده بطوب بیانجامد .
پروژه مجتمع مذهبی – فرهنگی امام خمینی و مصلی بزرگ اصفهان با زیر بنای حدود 150 هزار متر مربع بر روی زمینی به مساحت حدود 85 هزار متر مربع در جنوب شرقی اصفهان ( در محدوده گورستان تاریخی تخت پولاد و سجد مصلی قدیم اصفهان ) در حال احداث است . این پروژه مشتمل است بر یک سالن اصلی که ابعاد آن 180 متر در 100 متر می باشد و دارای سه ورودی اصلی و چها ورودی فرعی می باشد که برای شاخص کردن هر یک از ورودیهای اصلی ، دو مناره تمام بتنی با ارتفاع های 40 تا 60 متر طراحی و ساخته شده است .
در داخل سالن اصلی رواقی دو طبقه در سه ضلع شرقی ، غربی و شمالی به عرض 20 متر اجرا شده که سقف نهایی این رواق با 21 گنبد بیضوی بتنی 20×20 متر و با ضخامت 10 تا 15 سانتی متر و هر کدام بر روی چهار ستون بتنی طراحی و اجرا شده است .ارتفاع نهایی گنبد ها از کف سالن اصلی 22 متر است .
در وسط این رواقها و در بخش مرکزی سالنی به ابعاد 160×60 متر و بدون ستون قرار دارد که باسازه های فضایی فولادی که شکل آن از یک گره سنتی اصفهان به نام گره 8 در در 16 گردان الهام گرفته شده و بصورت دو سازه 60×60 متر به وزن حدود 250 تن ، اجرا شده اند .
این سازه ها توسط سیستم پایه های موقت و جلکهای هیدرولیک و با تکنولوژی نصب سنگین (heavy lifting ) بر روی تکیه گاه اصلی خود در حال تثبیت می باشند.
در قسمت جنوبی سالن 100×180 متری ، گنبدی فلزی سطحی معادل 60×40 متر را خواهد پوشاند که ارتفاع نهایی آن از کف سالن به 56 متر می رسد و بر روی چهار عدد ستون فلزی 30 متری قرار خواهد گرفت . این فضا محل قرار گیری جایگاه سخنرانی و محراب نماز خواهد بود. در دو طرف این گنبد دو عدد مناره 110 متری طراحی و ا جرا شده اند که از اغلب نقاط شهر قابل روئیت هستند. یک مناره بعنوان موزه قرآن و خط و مناره دیگر بعنوان موزه هنرهای دستی اصفهان مورد استفاده قرار خواهد گرفت . قطر این مناره ها در پائین 10 متر و در ارتفاع 60 متری به 7 متر می رسد. درون هر مناره آسانسور 15 نفره تا ارتفاع 67 متری جهت استفاده باز دیدکنندگان نصب خواهد شد همچنین پله گردی در پشت آسانسور، طبقات مختلف مناره ها را به هم وصل می کند .
در ارتفاع 70 متری این دو مناره سالنی با قطر 18 متر با کف گردان (سازه فلزی) فضایی جهت مشاهده شهر اصفهان بوجود خواهد آورد .
همچنین دکل سر مناره ها امکانات بالقوه ای جهت استفاده های مخابراتی و انتقال دنیا خواهد داشت .
دیگر قسمتهای مصلی (بخش های غیر آئینی ) از این قرار می باشند:
1- مجموعه ورزشی شرقی و غربی :
مجموعه ورزشی غربی مخصوص ورزشهای مفرح شامل پیست اسکیت روی یخ و اسکیت خشک ، سالن ژیمناستیک ، بولینگ و . . . با وسعت حدود 7000 متر مربع می باشد . مجموعه ورزشی شرقی نیز با زیر بنایی حدود 9000 متر مربع شامل دو استخر ، سالن ورزشی با گنجایش 5000 تماشاگر و استقرار سه تشک کشتی و . . . می باشد .
2- آسمان نما( پلانتاریم ) :
با تغییر کاربری آب انبار قدیمی موجود در کنار مسجد مصلی به آسمان نما ، امکان آموزش همگانی نجوم فراهم شده و گنجایش هر نوبت اجرا 60 نفر می باشد .
3- تیمچه هنر :
با 7000 متر مربع زیر بنا برای تجمع و حمایت از هنرمندان اصفهان و . . . پیش بینی شده است .
4- مسجد محل ( مسجد مصلی ) :
این مسجد برای برگزاری نمازهای یومیه محلی ، در کنار عناصر نوساز پروژه باقی مانده است .
5- ورودیها ، هشتی ها ، رواقهای خارجی ، پارکینگ
همانطورکه گفته شد مصلی داری سه ورودی اصلی و جهار ورودی فرعی ، جمعا با زیر بنای بالغ بر 2 هکتار شامل سرویسهای بهداشتی ، اورژانس ، محل بازی و نگهداری کودکان و . . . است.
ورودیها قادرند تخلیه 74500 نمازگزار را که ظرفیت اسمی مصلی ( بر مبنای هر دو متر مربع ، سه نمازگزار ) است را طی هشت دقیقه فراهم کنند . همچنین به منظور دسترسی و اتصال عناصر مختلف پروژه و هدایت جمعیت بین درهای مختلف مصلی ، رواقی به عرض پنج متر گرداگرد مصلی را در بر گرفته و هشتی ها بعنوان گره و محل تجمع و انتظار جماعت ، قبل و بعد از مراسم در نظر گرفته شده است .
همچنین در مصلی برای ورود و خروج اتوبوس در طی 2 ساعت و 1200 وسیله نقلیه پارکینگ در نظر گرفته شده است .
6- سالن ها چند منظوره و بانکها و فروشگاه :
شامل چهار سالن مجلل با ظرفیت 500 نفر در سالن ، برای کاربری های مختلف اداری ، رسمی و . . . و نیز شعب بانک و فروشگاهی با زیر بنای 14000 متر مربع و سه طبقه مجهز به پله برقی ، سردخانه ، انبار موقت و . . .
7- موزه و کتابخانه (خانه علوم ) :
در شرق و غرب ورودی شمالی مصلی به ترتیب کتابخانه ( خانه علوم ) با زیر بنای 7000 متر مربع شامل مخزن کتاب ، سالن های مطالعه عمومی و اختصاصی ، آزمایشگاههای شیمی و فیزیک و . . .
و در غرب این ورودی نیز موزه با زیر بنای 7000 متر مربع شامل پنج سالن نمایشگاهی و . . . می باشد .
8- مهمانسرا :
با زیر بنای حدود 11000 متر مربع شامل 80 اتاق و فضاهای جانبی از جمله رستوران ، سالن اجتماعات ، قسمتهای خدماتی و . . . در شمال شرقی پروژه قرار دارد .
9- سالن اجتماعات :
با وسعت 6000 متر مربع و گنجایش 2000 نفر دارای امکانات جانبی برای برگزاری همایشهای کشوری و بین المللی و نمایش ها و کنسرت ها است که در مجاورت ورودی شرقی قرار دارد .
10- مجموعه آموزشی – تحقیقاتی :
با زیر بنای حدود 4500 متر و حدود 40 کلاس ، بعنوان مرکز تحقیقات و آموزش در مجاورت ورودی شرقی مصلی در نظر گرفته شده است .
11 موتور خانه مرکزی :
موتور خانه ای مرکزی با 2000 متر مربع زیر بنا وظرفیت 3000 تن تبرید ، انرژی مجموعه را تامین خواهد کرد و از طریق کانال تاسیساتی زیر زمینی به عرض 5 متر و طول بیش از 1000 متر و شیب 5% درصد ، انرژی لازم از جمله آب سردو گرم مصرفی و تهویه و برق و مخابرات و . . . را به موتور خانه های فرعی زیر پروژه های مختلف خواهد رساند.
4-4-3 نقدهای صورت گرفته بر مصلی اصفهان :
طرح مصلی را می توان از نظرهای مختلف از جمله شهر سازی ، معماری شهری ، معماری داخلی و سازه و . . . مورد ارزیابی قرار داد که به پازه ای از این موار جهت روشن شدن ذهن خواننده گرامی در مورد طراحی چنین مجموعه های گسترده ای و چالشهای پیش رو جلب می نمایم . اما ذکر دو نکته در مورد چنین پروژه های نیز لازم است ، یکی اینکه قاعدتا چنین پروژه هایی و حتی هر پروژه در سطح خردتر قانع کننده تمامی سلیقه ها و اذواق نخواهد بود و هر یک معمار ( یا گروه معماری ) وقتی دست به قلم می برد همانند شاعری است که شعر می گوید و بنابر این دیدگاه ، طرح معماری چرایی ندارد . و دیگر آنکه بدلیل وسعت چنین پروژه هایی قاعدتا طراح یا گروه مشاور در امر طراحی با محدودیتهایی از جمله محدودیتهای شهری ، دسترسی و . . . مواجه خواهد شد که گریز ناپذیر است . در ذیل به پاره ای از نقدهای صورت گرفته بر مصلی اصفهان اشاره می کنم .
1- امکان مکانیابی پروژه در خارج از بافت شهری امروزین ( نظیر گذشته ) ، که می توانست سه مزیت در بر داشته باشد :
الف – امکان استقرار در مکانی وسیع تر .
ب- همخوانی با روند گسترش شهر در آینده
ج- مخدوش نکردن الگوی تاریخی مصلی با استقرار در هم انواع کاربری های غیر مذهبی نظیر ، تجاری ، ورزشی ، بانک و غیره و اگر لازم بود چنین عناصری در مکان مصلی ایجاد شوند ، این عناصر می توانستند در مجاورت آن و نه درون آن در نظر گرفته شوند.
به نظر این منتقد ( مهندس عبدالرسول قریشی ) می بایست مصلی با توجه به اراضی نظامی آزاد در جنوب شهر اصفهان و همچنین اراضی آزاد شمال اصفهان ، بایستی مجموعه مصلی در این گونه محیط ها جانمایی و جست و جو می شد .
- قرار گیری در مکان مصلی تاریخی شهراصفهان ( مسجد مصلی ) ، عمدتا دلیل این تصمیم گیری را می توان در تامین زمین بدون هزینه جستو و جو کرد . هر چند که ( به قول منتقد ) این بی حرمتی و تجاوز به آثار تاریخی در چند دهه اخیر بسیار رایج شده است .
- قرار گیری در کنار یک معبر با عرض محدود ( عرض غالب 20 متر 9 ، خیابان مصلی یک خیابان جمع و پخش کننده فرعی است و ظرفیت ترافیکی آن محدود است . ( در غرب پروژه ) بعلاوه موجب سلب آسایش ساکنان محوطه های مسکونی اطراف خواهد شد بویژه آنکه اکثریت مراجعان در روزهای تعطیل که روز استراحت ساکنان است به این مکان مراجعه خواهند کرد .
4- کاربری های نامتجانس ، از اشکالاتی که متوجه طرح مصلی است ، قرار دادن مجموعه ای از عناصر است که با کاربری مذهبی غالب همخوانی ندارند و یا حداقل هماهنگ نیستند ، نظیر ، کاربری پر جنب و جوش مذهبی در مقابل فعالیت آرام مذهبی که آرامش می طلبد و یا تجاری و بانک با مذهبی .
البته ممکن است این استدلال ارائه شود که زمان استفاده از خدمات جانبی با زمان استفاده از مصلی متقارن نخواهد بود که این خود به معنی کاهش راندمان استفاده از فضاهای جنبی و هزینه های سرمایه گذاری شده است .
5- از ایرادات دیگر وارده شده (از نظر یک منتقد ) به طرح معماری مصلی ، تحقیر مجموعه بناهای تاریخی تخت پولاد با ارتفاع غالب حدود 15 متر و یا کمتر است ، که ایجاد یک بنا با ارتفاع غالب 33 متری و فوق العاده حجیم که آنهم منبعث از مکانیابی غلط مجموعه است ، مهمترین اشکال معماری مجموعه مصلی محسوب می شود.
6- از ایرادات مهم مطرح در مورد مصلی اصفهان :
این است که به عقیده منتقد چون نتوانستند میدان نقش جهان وهمین طور حیاط مسجد امام اصفهان را طاق بزنند ، پس صحن مصلی را می توان سرپوشیده کرد ؟! و نوعی لووس شدن معنی صحن و این کار نوعی دهن کجی به معماری سنتی ایرانی – اسلامی می باشد و سقف زدن در هر حیاطی اشتباه محض است .
از آنجا که مسجد خانه خدا و برای مردم است در طراحی آن باید خواسته های صاحبخانه و آسایش مراجعه کنندگان در نظر گرفته شود.
در معماری مساجد اگر حکم الزامی در شارع اسلام وجود داشته باشد فقط در چند مورد است ، ( محرمات مساجد ):
1- طلا کاری مسجد : که در روایات به زخرف تعبیر شده و گروهی از فقها آنرا حرام دانسته اند .
2- نقش صورت انسان و حیوان ، که برخی فقها فرموده اند احتیاط واجب ترک آن است .
3- سرویس بهداشتی ، که جایز نیست محل آن در مسجد باشد . بنابراین جایی که زمین آن وقف مسجد شده و یا قبلا مسجد بوده نمی توان در طبقه زیرین و یا فوقانی آن ، سرویس بهداشتی ساخت . همچنین همانند سایر بناها ، هنگام استفاده انسان از سرویسهای بهداشتی نباید انسان پشت یا رو به قبله قرار گیرد .
اهداف بنای مساجد از دیدگاه اسلام :
1- توجه به ذات اقدس حق ( اقامه نماز و ذکر ا . . . ) ، که در اینجا تعهد و اخلاص طراح و بانی در ایجاد فضای معنوی و روح دار شدن ساختمان اثر می گذارد .
2- تلاوت قرآن ، یکی از اهداف بنای مسجد ایجاد فضای مناسب برای تلاوت قران و تدبر در آن است چنانچه پیامبر (ص) فرمود« انمانصبت المساجد للقران » ، همانا بنای مسجد برای تلاوت قران است . بنابرانی روشنایی ، محیط آرم و . . . که زمینه ساز تدبر انسان هستند از اهمیتی ویژه برخوردار می گردند.
3- فراگیری دانش دینی و درک حقایق
عمران معنوی مساجد بلا شک مورد نظر شارع است (سوره توبه ، آیه 18 ، انما یعمر مساجد ا. . . من امن بالله و الیوم الاخر. . . »
که بعقیده مفسرین این آیه شریفه عمران معنوی را شامل می شود. عمران معنوی به حضور بهتر و بیشتر مردم و اقامه نماز جماعت و استفاده بهینه از مسجد است . سپس در مسجد باید زمینه های عمرانی معنوی را فراهم کرد وبر طبق مقتضیات زمان هر چه را در حضور بیشتر مردم موثر است ، بهتر است در معماری آن مد نظر قرار گیرد . از توبه خاص به مسائل بهداشتی گرفته تاایجاد تسهیلات رفاهی نظیر پارکینگ ، رودی های متعدد ، فضای سبز ، آب نما و . . .
شارع خواسته که مسلمانان مستقل باشند لذا از تشابه معبد آنها به معبد یهود و نصاری منع شده اند.
12- احکام مستحب و مکروه شارع اسلام در مورد جماعت و مسجد
از این احکام می توان نکات ریزی را برای معماری مسجد استفاده کرد :
- از استجابت استعمال عطر و کراهه حضور کسی که سیر خورده در مسجد ، چنین استفاده می شود که مسجد باید هوایی مطبوع داشته باشد و از بوهای بد به دور باشد ، لذا در مکانیابی و طراحی باید دقت لازم بعمل آید . مثلا کفشداری در فضای باز باشد و یا سرویسهای بهداشتی در محل قرار نگیرند که بوی آن به نماز گزاران سرایت کند و . . .
2- استجاب ویژه و ارزش والای صف اول جماعت چنین اقتضا دارد که امکان استفاده از این فضیلت هر چه بیشتر فراهم شو .
3- استجاب منظم بودن صفوف جماعت و بهم پیوسته بودن صفها ، اقتضا می کند که در بنای مسجد اشکالی برای تنظیم صفوف ایجاد نشود و در مساجد ستوندار قطر ستونها هر چه ممکن است محدود تر باشد . با در نظر گرفتن 125 سانتی متر برای هر صف ، تعبیه ستونها به گونه ای باشد که صفها شکسته نشود ، مثلا در انتهای سه صف ( 75/3) یا 4 صف ، (5 متر ) ستون گذارده شود. همچنین ستونها بصورت مدور ، یا هشت ضلعی باشند تا بتوان در چهار طرف آنها نماز خواند.
4- استجاب ایستادن امام در وسط صف مامومین اقتضا می کند که محراب در قسمت میانی مسجد باشد و محرابهای عمیق و محصور که در روایات تعبیر به مقاصیر شده مطلوب نیست ، زیرا اتصال بین امام و ماموم اشکال پیدا می کند .
5- از استجاب نماز زیر آسمان چنین استفاده می شود که بهتر است در مناطق معتدل بخشی از مسجد بصورت فضای باز برای اقامه نماز اختصاص داده شود.
6- از کراهه نماز مقابل دری که باز است چنین استفاده می شود که نباید درب ورودی مسجد در جهت قبله باشد و همین طور هر چه که موجب حواس پرتی است .
7- از روایتی که فلسفه جعل جماعت را بیان می کند ، ( از امام رضا (ع) چنین استفاده می شود که پائین بودن پنجره ها و ساده بودن شیشه ها در غیر جهت قبله به گونه ای که نمازگزاران از بیرون دیده شوند ، مانعی ندارد.
بررسی فقهی احداث فضای سبز در مسجد :
آنچه مسلم است شارع مقدس نه تنها سبز و چمن و نهر را تائید می کند بلکه تشویق بدان نیز می کند ، اینکه تحقق این امر در مسجد چگونه است و آیا مسجد می تواند فضای سبز داشته باشد یا خیر ؟ فقها و مجتهدین در این خصوص نظرات متفاوتی دارند. اگر مجتهد نصی – قرآن یا سنت – داشته باشد دال براینکه این امور جایز نیست ، مسلما تکلیف روشن است ، ولی اگر نصی در کار نباشد مجتهدان نظرات اجتهادی خود را اعمال می کنند و می دانیم که مجتهدین همیشه در خدمت اسلام بوده اند واگر تشخیص دهند این امر مصلحت شرع را زیر سوال نمی برد ، بطور حتم و مسلم امضاء می کنند .
ظاهرا احادیثی وجود دارد دال بر کراهت بودن یا کاشتن درخت در حیاط مساجد و در بعضی رساله های علمیه نیز آمده که تزئینات گل و بوته در مساجد مکروه است ، یعنی آنچه از آن بعنوان هنر اسلامی یاد می کنیم . یعنی اگر بخواهیم از باب فقهی با بعضی از این نمودهای تزئینی یاهنری برخورد کنیم ، چه بسا برخی از آنها محل اشکال باشند . البته شاید نتوان به چرایی این مسئله حقیقات پاسخ گفت ، اما شاره ای احتمالی بر این امر این است که هنگامیکه وارد مسجد می شویم از مظاهر زندگی جدا می شویم و صحن مسجد دیگر حیاط خانه یا پارک نیست تابخواهیم لحظه ای زیر سایه درختانش بیاسائیم ! ، بلکه از تمام وابستگی های روز مره جدا شده ایم تا در سایه عبادت به حیاتی والاتر دست یابیم . پیش از آنکه ضیغه وقف و مسجد بودن بر مکانی جاری شو می توان بخش از آنرا به باغچه و درختکاری اختصاص داد در دین صورت آنها بخشها مسجد نیستند واحکام مسجد بر آنها جاری نمی شود ، اما هر گاه مکانی شرعا بعنوان مسجد پیدا کرد نمی توان در آن به درختکاری پرداخت . اما به عقیده برخی فقها درختکاری تنها در صورتی روا نیست که در عمل موجب ضرر رساندن به نمازگزاران باشد و ساختن هر چیزی در مسجد مانند مناره ، وضو خانه و . . . نیز چنین حکمی دارد .
آراستن مساجد :
از روایات استفاده می شود که روی آوردن به آراستن مساجد به دلیل کنار نهادن ارزشهای حقیقی است . مثلا در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده : « هر گاه دیدید قرآنها را می آرایند و مساجد را تزئین می کنند و . . . . ، مومن در آن زمان از طرای سرخ کمیاب تر است ، مساجد شان آراسته ، اندامشان پاکیزه ، ولی قلبهایشان از مردار بد بو آلوده تر است»
و یا در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است : « هر گاه رفتاری گروهی تباه شود و به طلا کاری و آراستن مساجد خود روی می آورند»
رهنمودهای اسلام پیرامون بنای مسجد :
الف ) سادگی بنای مسجد : از یک دیدگاه ، در هیچ یک از نصوص دینی تاکیدی صریح و روشن نسبت به ساده بودن بنای مسجد ندایم ، طرفداران این دیدگاه مسجد را « گالری هنرهای اسلامی » می دانند ، بعلاوه خداوند کریم در قرآن مردم را فرمان داده تا زینهای خود را در مساجد بکار گیرند. ( یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد )
از اینجا روشن می شود که مساده سازی در مسجد اصل نیست . دیدگاه دیگری که مطرح می شود و مورد توجه فقهیان پر آوازه ای همچون شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر الکلام قرا رگرفته ، اینکه ، همه مساجد بایستی از الگوی مسجد پیامبر پیروی کنند و ساده و بی پیررایه بنا شوند و در استدلالی دیگر از آیه 31 سوره اعراف آمده است که ، کلمه زینت در این آیه به انسان اضافه شده و در مقام تشویق مسلمانان در بکار بستن زینتهای است که مربوط به انسان می شود ، مانند استعمال عطر ، مرتب کردن موها و . . .
در این بحث باید یاد آور شد که بکار بستن هنر در مسجد الزاما با ساده سازی آن منافاتی ندارد و میان جمال و سادگی منافاتی نیست .
ب) اصالت بنای مسجد : اسلام خواسته تا ساختمان مسجد با سایر ابنیه مسلمانان متفائوت و دارای هویتی مستقل باشد
ج) محکم سازی مسجد : رعایت استحکام در بنای مسجد دارای اهمیتی ویژه است و پیامبر نیز نسبت به استوار ساختن مسجد احتمامی ویژه داشت و فرمودند که خداوند دوست دارد هر گاه بنده ای کاری را انجام دهد ، محکم کاری کند.
د) نقاشی کردن در مسجد : نقاشی اعم از نقش بدون سایه یا برجسته و یا صورت موجودات دارای روح یا فاقد روح حرام دانسته شده و برخی هم قایل به تفصیل شده و تنها نقاشی صورت جانداران دارای روح را حرام دانسته اند . بوکهارت ، هنر شناس معروف درباره رمز نهی نقاشی در معماری اسلامی ( مساجد ) گفته است : هر گونه حضوری که ممکن باشد در مقابل حضور نامرئی خداوند جلوه کند برداشته می شود.
ه ) سقف ساختن برای مسجد : با توجه به روایاتی که از پیامبر در دست است مبنی بر اصرار داشتن ایشان بر اینکه مسجد مدینه تنها بایستی سایه بانی شبیه خیمه موسی باشد ، و پیروی از سنت ایشان ایجاب می کند که گفته شود مستحب است مسجد بدون سقف ساخته شود و این امر در قبولی نماز و اجابت دعا در روایات موثر تر آمده است . همچنین در مورد مصلی تاکید بیشتری بر سرباز بودن آن شده است . از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که درباره مصلی خود فرموده است :
« اینجا محل تجمع ما و جایگاه نماز باران و دعا در عید فطر و قربان است و کسی حق ندارد در اینجا خشت برخشت نهد یا بر آن حد و مرزی تعیین کند .»
پیامبر اکرم حتی کف مصلی خود که در حقیقت قطعه زمینی در خارج از شهر و فاقد هر گونه بنایی بود ، را با حصیر و بوریا فرش نکر ،زیرا دوست داشت در نماز عید پیشانی را بر زمین عریان بگذارد .
و) بلند ساختن مسجد : بسیاری از فقهیان بلند ساختن مسجد را مکروه دانسته اند و در حدیثی از پیامبر اکرم آمده است : « ماامرت بتشیید المساجد » ، (به بلند ساختن مساجد مامور نشده ام ) .
بعلاوه روایات زیادی وجود دارد که از ساختن هر بنایی با بلندی بیش از هست ذراع ( در حدود 4 متر ) ، نهی می کند.
از این رو هر گاه بتوان مسجد را در نقطه ای ساخت که به خودی خودبلند است ، بسیار مناسب خواهد بود .
ه ) ساختن خانه امام جماعت : امام صادق در تفسیر آیه یا بنی آدم خذواز نیتکم . . . ، فرموده اند ، مقصود از زینت ، امام است و داشتن فردی پرهیزگار و برجسته و اقتدا به او سبب زینت معنوی مسجد است و با یستی حضور امام هر چه آسانتر و بیشتر فراهم گردد و این امر در حقیقت نوعی پیروی از الگوی مسجد پیامبر سات .
پارکینگ وسایل نقلیه :
مستحب است انسان یاده به مسجد وارد شود و از جمله اموری که این عمل را فراهم می آورد احداث پارکینگ مناسب در کنار مسجد است .
رفتم به کلیسای ترساو یهود ترسا و یهود راهمه رو به تو بود
بر یاد وصال تو به تبخانه شدم تسبیح تبان رمزمه ذکر تو بود.