مقدمه:
از خدا جوييم توفيق ادب
هر كودكي نياز به يادگيري نظم و انضباط دارد. خانواده اولين مكاني است كه كودك در آنجا ياد مي گيرد كه چه رفتارهايي مورد قبول و پذيرش و چه رفتارهايي نا مطلوب است.
كودكان بايد ياد بگيرند كه:
كدام دسته از كارها خير و سالم است و كدام كارها ناسالم و شر هستند.
چرا احترام به حقوق ديگران و حفظ حرمت افراد واجب است؟
و…
معمولاً كودكاني لوس، بد رفتار،خودخواه و نا امن، ناميده ميشوند كه با انضباط ناچيزي پرورش يافته اند و تربيت كودكان با انضباط سخت، كودكاني ترسو را به بار مي آورد.
بعد از خانواده مدرسه، مكاني است كه بصورت رسمي، مستقيم و غير مستقيم به پي ريزي مباني نظم و انضباط مي پردازد.
و طي فرآيند تقريباً ده- دوازده ساله نوجوانان و جواناني را وارد اجتماع مي نمايد كه از آنها انتظار حداقل يك «شهروند خوب» كه نظم اجتماعي را رعايت كند را داريم.
در اين طرح پژوهشي سعي دارم ضمن بررسي مباني نظم و انضباط كيفي و ايجابي به جاي نظم و انضباط سلبي و تحميلي راهكارهاي عملي دستيابي به اين امر خطير را با توجه به بضاعت فكري و عملي و به استعانت از رب متعال كه پرورش دهنده و بهترين نظم دهنده در جهان است را بيان كنيم.
تا ان شاء ا… جرقه اي باشد براي روشن كردن مشعل هدايت آينده سازاني كه راهنمايي آنها بدست ما سپرده شده است.
ان شاء ا…
بيان مساله:
-مدارس ابتدايي تابع چه قوانين و مقررات انضباطي هستند؟
-دانش آموزان ابتدايي (مخاطبان) از نظر جسمي، ذهني، عاطفي، اجتماعي، اخلاقي و … داراي چه تواناييها و محدوديت هايي ميباشند.
-سير آموزش انضباط از خانواده و مدرسه چگونه بايد طي گردد؟
-چگونه مي توانم با طرحي نو انضباط كيفي و دروني با تاكيد بر تربيت وجدان در مدرسه را گسترش دهم؟
هدف:
-آگاهي از قوانين و مقررات انضباطي كه مدارس بايد تابع آن باشند.
-آگاهي از تواناييها و محدوديت هاي مخاطبان كه قصد منضبط نمودن آنها را داريم.
-مطالعه و سير آموزش انضباط از خانواده تا مدرسه.
-ابداع طرح هاي نو، جهت تقويت انضباط كيفي و دروني با تاكيد تربيت وجدان.
روش
مطالعه كتابخانه اي. مشاهده ثبت رفتار، استفاده از مباني روانشناختي و مقتضيات زمان و شرايط.
توصيف وضعيت موجود
دانش آموزان مي دانند در كارنامه موردي به نام انضباط وجود دارد. فاقد كتاب درسي، از سويي خارج از تاثير معدل (بدين معنا كه انضباط در جمع نمرات و معدل تاثير ندارد)، و از سويي متاثر از نمرات درسي و معدل (بدين معنا كه معلمان بر اساس نمرات درسي و معدل به قضاوت در مورد انضباط مي پردازند)
معاونان تا حدودي مي توانند در دادن نمرة انضباط دخالت داشته باشند اما آيين نامه هاي دست و پا گير وجود اوليا و دانش آموزان پر توقع و جسور در اين برهه از زمان كه تنبيه به معناي آگاه شدن را نيز مورد حمله و محاكمه قرار ميدهند و … جز موانعي است كه بر سر راه دارند.
به هر حال بنده به عنوان معاون با 22 سال سابقه خدمت 10 سال آموزگار مدرسه پسرانه و 10 سال آموزگار دبستان دخترانه و 2 سال سمت معاونت در نوبت عصر دبستاني كه 175 دانش آموز پسر داشت و تعداد چشمگيري از آنها دچار مشكلات خانوادگي بودند مشغول خدمت شدم.
ناسزا گويي، زد و خورد و درگيري دانش آموزان با يكديگر بسيار رواج داشت، و قدرت و زور وجه امتياز دانش آموزان به يكديگر تلقي ميشود. در بين اوليا اين منطق حاكم بود كه پسرانمان بايد بزنند و بتوانند حق خود را بگيرند تا در آينده كسي نتواند به آنها زور بگويد!
و بنده به عنوان معاوني ريز نقش و نحيف الجثه بايد به اين وضع انضباطي سامان مي دادم.
جمع آوري اطلاعات (شواهد/1)
آگاهي از قوانين و مقررات انضباطي مهمترين نياز براي نظم بخشيدن به مدرسه بود كه حيطه عملكرد را مشخص مي كرد و دستاوردهاي آن به شرح زير بوده:
آيين نامه اجرايي مدارس كه در ششصد و پنجاه و دومين جلسه شوراي عالي آموزش و پرورش مورخ 20/5/79 به تصويب رسيده و مورد اجرا گذاشته و امروزه در تمام مدارس حاكم ميباشد به شرح زير جمع آوري گرديد.
مقررات انضباطي دانش آموزان فصل ششم
شامل:
الف: وظايف دانش آموز
ب: ترغيب و تشويق
ج: تنبيه
د: وظايف مدرسه در ارتباط با مقررات انضباطي
الف: وظايف دانش آموزان:
ماده 68: دانش آموزان در دوران تحصيلي موظفند موازين اسلامي و مقررات آموزش و پرورش را در اخلاق و رفتار خويش رعايت كنند كه اهم آنها به شرح زير است:
1-رعايت شعائر ديني
2-رعايت ادب و احترام نسبت به مدير، معاون، مربيان و ديگر كاركنان مدرسه
3-رعايت حسن رفتار و اخلاق و همكاري با ساير دانش آموزان
4-سعي شايسته در تحصيل رعايت مقررات آموزشي و تربيتي و انجام فرايض ديني و مشاركت در فعاليت هاي اجتماعي مدرسه
5-حضور به موقع در مدرسه و خروج از آن در پايان ساعات مقرر (حضور در مدرسه در غير ساعات مقرر براي استفاده از زمين ورزش، آزمايشگاه، كتابخانه، فعاليت هاي پرورشي و … منوط به اجازه ولي دانش آموز و موافقت مدير به سرپرستي او با يكي از كاركنان مدرسه مجاز خواهد بود)
6- حضور مرتب در مدرسه و كلاس درس در تمام مدتي كه مدرسه رسماً داير است.
7-رعايت بهداشت و نظافت فردي و همكاري با دانش آموزان ديگر و مسئولين مربوط در پاكيزه نگهداشتن فضاي مدرسه
8-استفاده از لباس، كفش، جوراب ساده و مناسب و اصلاح موي سر مناسب با شئون دانش آموزي براي پسران و رعايت حجاب مناسب براي دختران
9-خودداري از كار بردن وسايل تجملي و آرايشي و پرهيز از همراه آوردن اشيا گرانبها و وسايل غير مرتبط با امور تحصيلي به مدرسه
10-خودداري از خريد و فروش در مدرسه به غير از مواردي كه درآيين نامه شركت تعاوني دانش آموزي پيش بيني شده است.
11-مراقبت از وسايل شخصي و اهتمام در حفظ و نگهداري اموال تجهيزات و ساختمان مدارس چنانچه دانش آموزي به وسايل و ساختمان مدرسه يا ساير دانش آموزان خسارت وارد آورد بايد خسارت وارده توسط دانش آموز يا ولي او جبران شود.
تبصره: برگ هايي در موقع ثبت نام توسط دانش آموز و ولي دانش آموز پر شود تا ضمن آگاهي از آن انجام وظايف را تعهد كنند.
ماده 69-مدير موظف است در مواردي كه دانش آموز تاخير ورود مكرر يا غيبت غير موجه داشته باشد مراتب را به اطلاع ولي وي برساند تا با همكاري ولي چاره جويي لازم معمول شود.
ماده 70-غيبت غير موجه و تاخير ورود دانش آموز در دفتر انضباطي ثبت و موجب كسر نمره انضباط ميشود و در صورت تاخير ورود مكرر يا غيبت بيش از حد مدير مدرسه موظف است با نظر شوراي مدرسه تصميم مقتضي را برابر مفاد ماده 76 اتخاذ نمايد و مراتب را كتباً به ولي دانش آموز ابلاغ كند.
ب: ترغيب و تشويق
ماده 71-مدير مدرسه بايد براي ترغيب دانش آموزان به انجام صحيح وظايف خويش برنامه هايي را تهيه و با تاييد شوراي مدرسه اجرا كند.
ماده 72- دانش آموزاني كه وظايف خود را به نحو شايسته انجام ميدهند به روش هاي زير مورد تشويق قرار مي گيرند.
1-تشويق شفاهي در كلاس در حضور دانش آموز
2-تشويق در مراسم آغازين در حضور كليه دانش آموزان
3-تشويق كتبي و شفاهي در كلاس و اعلام آن به ولي دانش آموزان
4-تشويق كتبي و شفاهي در حضور كليه دانش آموزان
5-اعطاي جايزه يا لوح تقدير به امضاي مدير مدرسه در حضور همه دانش آموزان
6-تشويق كتبي و اعطاي لوح تقدير از طرف اداره آموزش و پرورش
7-معرفي براي شركت در اردوهاي تربيتي آموزش و فرهنگي
8-اعطاي نشان هاي دانش آموزي برابر ضوابط مصوب شوراي عالي آموزش و پرورش
تبصره: اتخاذ تصميم در مورد بند يك با معلم و مربي دانش آموز و بندهاي 2 لغايت 5 توسط مدير مدرسه و بندهاي 6 و 7 پس از تاييد شوراي مدرسه انجام خواهد گرفت.
ماده 73: در انجام هر نوع تشويق بايد موارد ذيل رعايت شود.
1-برنامه هاي تشويقي مدرسه بايد منجر به تشويق و انگيزش دروني در دانش آموزان شده و روح اميد، تعاون، عشق به كار و كوشش وحدت را در آنان توسعه دهد.
2-ملاك اصلي در تشويق، سعي و كوشش دانش آموز و ميزان پيشرفت وي در مقايسه با وضع قبلي خود باشد.
3-تشويق بايد به گونه اي انجام پذيرد كه علت آن براي فردي كه تشويق ميشود و ساير دانش آموزان روشن باشد.
4-جوايزي كه تهيه ميشود بايد متناسب با سن و ذوق دانش آموزان باشد و ارزش آموزش و تربيتي آن مورد توجه قرار گيرد.
5-خلاصه تشويق هاي مهم بايد در پرونده تحصيلي دانش آموزان درج شود و در صورت عدم حضور اوليا به نحو مناسب به اطلاع آنان برسد.
6-تشويق هيچ دانش آموزي نبايد سبب تحقير دانش آموز ديگر شود و در اعمال تشويق ها نبايد تبعيض و استثنايي بين دانش آموزان قايل شد.
ج-تنبيه
ماده 74- قصور و سهل انگاري دانش آموزان نسبت به انجام وظايف خود تخلف محسوب ميشود مدير شوراي مدرسه معاون و مربيان موظفند قبل از اعمال هر گونه تنبيه از وضع و موقعيت محصل آگاهي يابند و در جستجوي انگيزه و علت تخلف برآيند و نسبت به رفع آن اقدام كنند.
ماده 75-تنبيه بايد توجه دانش آموز را به اشتباه خود جلب و زمينه مناسب را براي ايجاد رفتار مطلوب دروني فراهم نمايد لذا اعمال تنبيه بايد متكي به يافته هاي عملي و استفاده از الگوي مناسب تغيير رفتار باشد تا موجب تجري دانش آموز و اصرار وي بر تكرار اشتباه نشود.
ماده 76-دانش آموز متخلفي كه راهنمايي ها و چاره جويي تربيتي در آنها مفيد و موثر نمي افتد با رعايت تناسب به يكي از روش هاي زير مورد تنبيه قرار مي گيرند.
1-تذكر و اخطار شفاهي به طور خصوصي
2-تذكر و اخطار شفاهي در حضور دانش آموزان كلاس مربوط
3-تغيير كلاس، در صورت وجود كلاس هاي متعدد در يك پايه با اطلاع ولي دانش آموز
4-اخطار كتبي و اطلاع به ولي دانش آموز
5-اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلي ولي دانش آموز، حداكثر براي مدت سه روز
6-انتقال به مدرسه ديگر
ماده 77-اعمال هر گونه تنبيه ديگر از قبيل اهانت، تنبيه بدني و تعيين تكاليف درس جهت تنبيه ممنوع است و در اعمال تنبيهات نبايد بين دانش آموزان تبعيض و استثنايي قائل شده.
ماده 78-اعمال تنبيه مندرج در بندهاي 1-2 بر عهده معلم و مربي مربوط به بند 3 بر عهده مدير است بندهاي 4 و 5 پس از موافقت شوراي مدرسه به عهده مدير است در مورد بند 6 علاوه بر تاييد شوراي مدرسه اخذ موافقت اداره آموزش و پرورش نيز ضروري است.
ماده 79-در دبيرستان ها و هنرستان هاي وابسته به ساير وزارتخانه ها، سازمان ها و مراكز غير وابسته به آموزش و پرورش و ساير واحدهاي آموزش نه به علت منحصر به فرد بودن يا نظاير آن، انتقال دانش آموز از يك مدرسه به مدرسه ديگر غير ممكن نميباشد در صورت استمرار تخلف شوراي مدرسه با موافقت اداره آموزش و پرورش نسبت به اخراج دانش آموز از آن مدرسه اقدام مي نمايد.
تبصره: مواردي كه لازم است ولي دانش آموز در جريان تخلف فرزندش قرار گيرد بايد قبلاً حساسيت هاي ولي بررسي و آنگاه با روش مناسب او را در جريان رفتار فرزندش قرار داد.
ماده 80-در صورتي كه دانش آموزي به علت تخلف از مدرسه اي به مدرسه ديگر منتقل شود و نهايتاً تشخيص داده شود كه نظم آموزش و تربيتي را بر هم مي زند و موجب انحراف و گمراهي دانش آموزان ديگر شود با تاييد شوراي مدرسه و موافقت اداره آموزش و پرورش مربوط در نوبت اول از حضور در مدارس منطقه يا ناحيه آموزش مربوط و براي نوبت دوم تا مدتي كه اداره كل آموزش و پرورش استان تعيين مي نمايد از حضور در كليه مدارس محروم ميشود و از اولياي او خواسته ميشود كه تعليم و تربيت فرزند خويش را بيرون از مدرسه بر عهده گيرند.
ماده 81-اعمال تنبيهات انضباطي در اين آيين نامه بايد با رعايت نكات زير انجام پذيرد.
1-تنبيه انضباطي بايد روشنگرانه و آگاه كننده باشد.
2-به شرايط جسمي و رواني سني، خانوادگي، اجتماعي دانش آموز توجه شود.
3-تنبيه با تخلفي كه دانش آموز مرتكب شده متناسب باشد و تربيت و تدريج مناسب در اجراي تنبيه رعايت شود.
4-خير خواهي مدرسه براي دانش آموز و ولي او بيان و روشن شود.
5-فاصله زماني بين وقوع تخلف و اجراي تنبيه نزديك و منطقي باشد.
6-شيوه هاي جبران تخلف به دانش آموزان ارائه گرددو از او خواسته شود كه خطا و تخلف خود را جبران كند.
7-در اجراي تنبيه آبروي دانش آموز حفظ شود و از تنبيه در حضور جمع جز در موارد ضروري اجتناب گردد.
د- وظايف مدرسه در ارتباط با مقررات انضباطي
ماده 82-مدير مدرسه موظف است همكاران خود را نسبت به موارد انضباطي آگاه كند و ممنوعيت تنبيه بدني را تذكر دهد و در صورت مشاهده تخلف، مراتب را جهت اطلاع و اقدام لازم به اداره آموزش و پرورش منطقه گزارش دهد.
ماده 83: تنبيه و تشويق اعمال شده در نتيجه آن رفتار دانش آموز بايد در دفتر انضباطي دانش آموز درج شود و در تعيين نمره انضباطي وي مورد توجه قرار گيرد.
تبصره: سوابق تخلف و تنبيه دانش آموزان در پايان هر سال تحصيلي امحا خواهد شد تا سابقه نا مناسبي براي دانش آموز باقي نماند.
ماده 84: چنانچه دانش آموزي به اتهام جرمي از طريق مراجع قضايي به طور موقت بازداشت شود پس از آزادي شوراي مدرسه نحوه ادامه تحصيل وي را تعيين ميكند كه پس از تاييد اداره آموزش و پرورش اجرا ميشود مدت بازداشت دانش آموز به عنوان وقفه تحصيلي محسوب ميشود.
ماده 85: مدير مدرسه موظف است با همكاري معلمان و مربيان و شوراي دانشآموزان وظايف دانش آموزان و چگونگي تشويق ها و اجمالي از تنبيه هاي پيش بيني شده در اين آيين نامه را به تناسب سن و فهم دانش آموزان به اقتضاي شرايط به آنان آموزش دهد.
تجزيه و تحليل اطلاعات شواهد يك
-قوانين و مقررات دانش آموزان در چهار مقوله وظايف دانش آموز، ترغيب و تشويق، تنبيه، وظايف مدرسه در ارتباط با مقررات انضباطي مطرح شده است.
اهداف نامبرده شده كلي است (مثل رعايت شعائر ديني) به نظر ميرسد كه بايد به اهداف عيني و رفتاري براي دانش آموزان دبستاني معنا شود تا براي مخاطبان قابل درك گردد.
براي مثال: هدف كلي: رعايت ادب و احترام نسبت به مدير، معاون، مربيان و ديگر كاركنان مدرسه است كه بسيار كلي است بايد به صورت اهداف عيني و رفتاري زير براي بچه هاي دبستاني معنا شود تا براي دانش آموزان ملموس باشد و ارزشيابي آن بهتر انجام گيرد.
مثال: اهداف عيني
-سلام كردن به اولياي مدرسه
-بالا بردن انگشت نشانه دست راست به معني اجازه خواستن است
-در زدن هنگام ورود به كلاس يا دفتر
-در هنگام صحبت كردن با متانت و آرامش و تواضع صحبت كردن
-با اجازه وارد شدن و با اجازه خارج شدن
-در بين سخنان افراد لب به سخن نگشودن
و…
-قوانين و مقررات نوشته شده قابليت اجرايي سهل الوصولي ندارد براي مثال: در ماده 72 بند 6 در بند تشويق مي خوانيم تشويق كتبي و اعطاي لوح تقدير از طرف اداره آموزش و پرورش با اعطاي نشان دانش آموزي برابر ضوابط مصوب شوراي عالي آموزش و پرورش. بسياري از دانش آموزان منضبط وجود داشته و دارند كه اين دو بند شامل آنها مي گرديد و پس از تاييد شوراي مدرسه خواستار امتياز فوق بوده ايم كه متاسفانه به علت پيچيدگي هاي اداري اين امر محقق نگرديده است.
-در تبصره ماده 83 مي خوانيم:
سوابق تخلف و تنبيه دانش آموزان در پايان هر سال تحصيلي امحا خواهد شد تا سابقه نا مناسبي براي دانش آموز باقي نماند.
چنانچه مربيان تعليم و تربيت را افرادي امين و دلسوز و كاردان قلمداد كنيم. مطمئناً سوابق تخلف دانش آموز وسيله اي براي سوء سابقه ايشان محسوب نميشود. بلكه مربي با نظارت و اغماض و توجه بيشتري در ارتقا سطح اخلاقي دانش آموز مي كوشد. و اين امر از دوباره كاري اعمال دانش آموز خاطي كه مربي از خطاهاي قبلي او بي خبر است جلوگيري ميكند.
-قوانين و مقررات انضباطي در سال 79-78 وضع گرديده و تا كنون در مدارس اجرا ميگردد اما به راستي لازم نيست با توجه به مقتضيات زمان و مشكلات و معضلات جامعه كنوني تغييرات و اصلاحاتي در آن صورت پذيرد.
-از زمان تدوين و اجراي قوانين مذكور آيا تحقيق و پژوهش هاي علمي در خصوص كارآمدي طرح مذكور از طريق مسئولين به اجرا درآمده كه تاثير درجه همبستگي انضباط در مدرسه با انضباط اجتماعي برآورده گردد.
-به نظر ميرسد موضع قوانين وضع شده بيشتر اغماض و چشم پوشي از مشكلات انضباطي دانش آموزان بوده مشكلاتي كه در سنين شكل گيري شخصيت آتش زير خاكستر هستند و در هنگام ورود به جامعه جرقه اي خطر زا را به وجود مي آورند.
انتخاب راه جديد موقتي يك:
-قوانين و مقررات انضباطي در خصوص وظايف دانش آموز با توجه به چارچوب آيين نامه و نياز سنجي تدوين و در پرونده ثبت نامي دانش آموزان قرار گرفته و به امضا ولي و دانش آموز رسيد.
-اهداف كلي به اهداف عيني و رفتاري ملموس تبديل گرديد و بصورت شفاهي به سمع و نظر دانش آموزان به تدريج رسيده شد.
-در جلساتي كه براي اولياي مدرسه گذاشته شد. هماهنگي و هم هدفي اهداف انضباطي فوق صورت گرفته شد تا با حمايت و هم جهتي كه مدرسه و خانواده اتخاذ ميكنند مسائل تربيتي خانه، مدرسه و جامعه كاهش پيدا كند.
اجرا و ارزشيابي طرح
آشنايي دانش آموزان با اهداف عيني و رفتاري ملموس آنها را بيشتر با سطح انتظارات آشنا كرد و نكات بهداشتي، اخلاقي و ديني و همچنين فعاليت هاي مذكور را بهتر انجام دادند و توافق اولياي مدرسه و خانواده بر روي انتظارات ما از دانش آموزان سبب شد كه دانش آموزان بهتر به وظايف خود بپردازند و شكايت و توقعات بي جا كاهش يافت.
جمع آوري اطلاعات شواهد 2
مطالعه كتابخانه اي در خصوص انضباط صورت گرفت كه اهم آن به شرح زير است:
ويژگي هاي دانش آموزان ابتدايي
با توجه به اين مطلب كه در برقراري نظم و انضباط به صورت كيفي بايد به ويژگي هاي فراگير از نظر رشد و همچنين مقتضيات زمان توجه داشت تا گام هاي انضباطي موثر و اثر بخش و با توجه به تواناييها و نيازها برداشته شود در اين قسمت به ويژگي هاي كودكان دبستاني در سه مقوله جسمي، ذهني، عاطفي، اجتماعي پرداخته ميشود.
خصوصيات جسمي
-بيش از حد فعال هستند
-به زمان هايي براي استراحت نياز دارند
-كنترل عضلات بزرگ هنوز بر عضلات كوچكتر برتري دارد
-بيماري هاي عمومي دوران كودكي غالباً در اين سنين پيش مي آيد
-كنترل بدني بسيار خوبي دارند و اين باعث جسارت آنان شده و در كلاس سوم جسارت به حداكثر ميرسد.
خصوصيات ذهني
-علاقه زياد به يادگيري دارند
-حرف زدن را دوست دارند (هوش كلامي)
-قوانين را مطلق مي دانند و همه بايد آنها را رعايت كنند براي مثال ميل به لو دادن ديگران ممكن بخشي از جريان توجه شديد آنان به قوانين باشد
-تفكر عيني دارند و در اواخر اين دوره كم كم به مرحله تفكر انتزاعي ميرسند
خصوصيات عاطفي
-علايق و دلبستگي هاي آنها تنوع زيادي ندارد. از نظر عاطفي به پدر و مادر و معلم وابستگي زيادي دارند و از اين الگوها اقتدار نظم و برنامه را خواستار هستند.
-در اثر كمبود هر يك از الگوها به دنبال الگوي ديگر ميروند و از او نيازهاي عاطفي خود را مي طلبند
-به تدريج از احساسات ديگران آگاه ميشوند (از خود ميان بيني تا ميان واگرايي)
-به انتقاد و تمسخر حساسند و به تشويق و توجه نياز زيادي دارند
-دوست دارند كه معلم را خوشحال كنند و دوستدار كمك كردن هستند
-از داشتن مسئوليت لذت مي برند
خصوصيات اجتماعي
-تمايل به دوست همجنس خود را دارند. خصوصيات مشترك مثل هم مدرسه اي بودن، همسايه بودن و … دوستي آنها را شكل ميدهد.
-برخي بچه ها در اين دوره بسيار هيجاني و برخي كمرو هستند. در كارهاي گروهي بايد بيشتر به اين دو قشر توجه داشت تا از افراط و تفريط كارهاي آنها جلوگيري كرد.
-كودكان سال هاي آخر اين دوره به بازي هاي سازمان يافته و در گروههاي كوچك علاقمندند ولي ممكن است به قواعد بازي بيش از حد اهميت دهند (واقع گرايي اخلاقي)
-دعواها بسيار است و در آنها كلمات،بيشتر از تهاجم بدني به كار ميرود.
-رقابت كودكان افزايش مي يابد (از مقايسه كودكان در جمع خودداري كنيد)[1]
خصوصيات اخلاقي
رشد اخلاقي تحت تاثير ميزان علاقه كودك به معيارها و ارزش هاي معمول، ارتباط بسياري با رشد و تكامل اجتماعي دارد، از سوي ديگر به رشد ديني و ميزان علاقه وي به آداب و رسوم و واكنش هاي او در مقابل خير و شر وابسته است.
تا حدود هفت سالگي كودك در قضاوت هاي خويش نه تنها توجهي به انگيزه و نيت اعمال ندارد، بلكه نتايج مادي حاصل از عمل، معيار ارزيابي او ميباشد لذا هر چه نتايج مادي وخيم تر باشد آن عمل زشت تر و مستوجب عقوبت بيشتري است.
در حدود 9 سالگي است كه اين حالت كنار گذاشته ميشود و احتمالاً تا ده سالگي كاملاً ناپديد ميشود. پس از آن كودك علاوه بر جنبه محسوس رخدادها به عوامل دروني آنها نيز توجه مي كند، چنانكه درباره خلافكار از لحاظ قصد يا عللي كه او را به ارتكاب جرم و داشته داوري ميكند.
كودك بر اثر تماس هاي مكرر با همسالان مي تواند انتظارات ديگران را بفهمد و به آنها پاسخ دهد. موضوع برابري و معامله به مثل با دوستان همنشين در او بيدار ميشود. و اين امر از احترام به همدردي و حق شناسي او از كودكان ديگر ناشي ميشود. در اين موقعيت است كه كودك معني عدالت و انصاف را درك نموده و به انگيزه وضع قانون ها و مقررات توجه ميكند و مي تواند به تغيير و تفسير آنها بپردازد.[2]
« بر اساس تحقيقات متعدد پياژه در رشد احساس درستي كودك سه مرحله قايل شده است «مرحله اول كه تا حدود هفت يا هشت سالگي ادامه دارد درستي بر اساس اقتدار والدين و الگو ميباشد. مرحله دوم ميان هشت تا يازده سالگي است كه در آن درستي بر اساس برابري قرار دارد. سرانجام در مرحله سوم كه از يازده سالگي به بعد شروع ميشود انصاف و عدالت اساسي درستي را تشكيل ميدهد.»
اخلاق مبتني بر قاعده كه اساس روابط دانش آموزان دوره ابتدايي است، با اخلاق مبتني بر عادت كه مناسب حال كودكان خردسال دوره قبل بوده به كلي تفاوت دارد.اخلاق مبتني بر قاعده، بر اطاعت از فرمان ديگران مبتني نيست، بلكه بر قراردادي موسس است كه همه آن را پسنديده و پذيرفته اند.
مقررات آموزشگاهي به شرط ان كه سادگي لازم را حفظ كند و نيز مورد احترام همگان اعم از كودكان و بزرگسالان باشد، براي اين مرحله از رشد مناسب است. فضايلي كه در اين نوع اخلاق در درجه اول اهميت قرار دارد. صدق، تعاون و عدالت است. عدالت به خصوص محور اخلاق شاگرد دبستان است تا آن جا كه آموزگاري كه عدالت را رعايت ننمايد به زودي در نظرشان خوار و خفيف ميشود.
چنانچه رشد وجدان و اخلاق در اطفال طي دوره سوم كودكي به وجود نيايد و معيارهاي درست و نادرست ظاهر نشود،نوجوان و بزرگسال آينده در رابطه با رعايت حدود مسائل اخلاقي دچار مشكل خواهد شد.
بررسيهاي متعدد نشان ميدهد كه معيارهاي اخلاق، احساس گناه و درك مسئوليت به ميزان چشمگيري بستگي به رفتار محبت آميز والدين دارد. در به وجود آوردن اين كيفيت دو عامل مهم دخالت دارند كه عبارتند از: همانند سازي با والدين و ترس از دست دادن محبت و توجه به آنان، اگر والدين نسبت به فرزند خويش توجه و محبت نشان داده او را مورد لطف و تشويق خود قرار دهند، كودك نيز با آنها همانند سازي نموده، معيارهاي والدين را به عنوان اصول اخلاقي خويش مي پذيرد.
اين فرآيند را درون فكني مي خوانند و لذا تخطي از آنها در او ايجاد اضطراب، ترس و گناه خواهد نمود. به همين صورت اگر كودك مورد تشويق والدين خود قرار گيرد، تخلف از معيارهاي والدين در اين ترس را به وجود مي آورد كه محبت پدر و مادر خود را از دست خواهد داد و لذا براي كاهش اين ترس از فرمان ها و خواسته هاي آنان تبعيت مي نمايد.
تربيت وجدان و توليد ايمان در كودك وقتي ممكن است كه همه مربيان و معلمان وجدان سالم و ايمان قوي داشته باشند. اگر بخواهيم كودكان ما داراي وجدان پاك يا قويترين عامل كنترل كننده رفتار باشند بايد حقايق ديني و اخلاقي را عملاً و با سرمشق خوب بودن به آنان تعليم دهيم و گر نه تنها دادن معلومات سبب كنترل رفتار ناپسنديده نميشود.
تجزيه و تحليل اطلاعات شواهد 2
خانواده و مدرسه در شخصيت پروري كودكان نقش بسزايي دارند و براي برقراري انضباط بايد ابتدا به ويژگي هاي جسمي، ذهني، عاطفي، اجتماعي، اخلاقي و … آنها توجه داشت. و گام هاي تربيتي را با توجه به ظرفيت وجودي و نيازها طراحي كرد. در اين صورت است كه انتظارات نظم و انضباطي معقول به نظر ميرسد. نقش الگويي متربي خصوصياتي همچون اخلاق، سوز، اخلاص، حوصله، تلاش پيگير، توكل، تعليم و تربيت علمي، پيشگام بودن در انجام دادن اعمال نيكو، بينش و آگاهي، احترام به نو آموز، توجه به اصل عدالت در زمينه تشويق و تنبيه، آشنايي با مسائل ملموس جامعه، آگاهي از ارزش هاي اصيل اسلامي، بياني ساده و تقواي الهي و … را مي طلبد.
از آنجا كه خانواده ها در شكل گيري شخصيت منضبط و غير منضبط دانش آموزان نقش بسزايي دارند مربيان مدرسه بايد با روحيات، تحصيلات و مشكلات و … خانواده آشنا باشند و همكاري آنها را تشويق و ترغيب نمايند.
حلقه اتصال و رشد و پيشرفت خانه- مدرسه-جامعه در سايه نظم و انضباط تحقق مي يابد و وضع قانون و مقررات با شرط سادگي و بر اساس نيازها و توان هر سه محور صدق، تعاون و عدالت بايد گسترده شود تا تربيت وجدان و توليد ايمان را ميسر سازد و ضامن سعادت دنيوي و اخروي انسانها گردد.
انتخاب راه جديد تر و ارزشيابي آن
طرح شناخت مخاطب:
از طريق مطالعه پرونده ها،پرس و جو با مدير و معاون و تدوين فرم مشخصات با وضعيت خانوادگي با مشكلات و استعدادها و توان … دانش آموزان آشنا شدم.
نتيجه بدست آمده:
دريافتم كه برخي از دانش آموزان دچار مشكل خانوادگي، جدايي، مشكل مالي، اخلاقي و … هستند و مخاطبان ما بيشتر جز خانواده هاي كم جمعيت و تك فرزند هستند.
طرح اجرا شده و ارزشيابي:
هدف: با توجه به قدرت و توان محدود، تغيير وضعيت خانوادگي در حيطه شغلي و توان جسمي بنده نبود ولي فكر ميكنم ما قادر هستيم محيط و خانه دوم بچه ها را مملو از شادي، امنيت و همكاري و تعاون همراه با نظم سازيم تا نيازهاي دانشآموزان رفع گردد. براي مثال:
اجازه استفاده از حياط مدرسه براي بازي فوتبال البته با نظارت معاون، و با رعايت اصل آسيب نرساندن و شاكي نبودن دانش آموزان ديگر ميسر گرديد.
در ارزشيابي به عمل آمده ملاحظه شد دانش آموزان از پرسه زدن در كوچه و پس كوچه هاي محل خودداري نمودند و در مدرسه عشق به بازي (به خصوص فوتبال براي پسران) آن هم در اين زمان كه اكثراً در آپارتمان هاي كوچك ساكن هستند را ابراز داشتند.
البته گاه گاهي برنامه بازي به عناويني تعطيل ميشد تا دانش آموزان با مفهوم نظم بيشتر آشنا شوند اما گرفتن يك برنامه با ارائه برنامه اي متنوع و جذاب توام بود براي مثال:
در فصل امتحانات بازي هاي حياطي كه اهم آن فوتبال بود تعطيل ميشد و به جاي آن «حلقه علمي» مطرح شد به اين ترتيب كه دانش آموزان با آوردن زير انداز به صورت گروهي در حياط مي نشستند و به مطالعه، مباحث و رفع اشكال مي پرداختند.
– بازي هاي حياطي و محدوديت آنها
يكي از انواع بازي هاي حياطي با كل دانش آموزان مدرسه به اين نحو بود كه بچه ها در زنگ تفريح به بازي مشغول بودند و بنده (معاون) بصورت بي خبر سوت خود را به صدا در مي آوردم و دانش آموزان در حال انجام هر كار كه بودند بايد مثل عروسك خشك شده مي ايستادند و دانش آموزان بازنده هر دفعه از دور بازي خارج ميشدند.
البته ما با محدوديت هايي نيز رو در رو بوديم از آن جمله كه به علت نوبت بعد از ظهر بودن مدرسه مان از طريق همسايه ها مواخذه شديم. و بچه ها ملاحظه كردند كه به احترام حقوق همسايگان بازي را قطع و از آنها عذر خواهي كرديم. و قرار شد از آن به بعد به شرطي بازي را انجام دهيم كه مواظب سر و صداي خود باشيم.
– شعار همراه با فعاليت بدني
دانش آموزان مخصوصاً پسر بچه هاي دبستاني فعاليت هاي بدني را دوست دارند. و چنانچه بتوان شعارهاي اخلاقي، مذهبي، ديني و … را همراه با فعاليت بدني نمود فعاليتي جذاب شكل مي گيرد كه نمونه هايي از آن به شرح زير است:
معاون مي گويد 1-2-3 بچه ها دستها را بالاي سر گرفته كمي بالا مي پرند دستها را به هم مي زنند و مي گويند 1…
معاون: 1-2-3 بچه ها: امام
معاون: 1-2-3 بچه ها: شهيد و …
– بازي هاي سر صفي
مي توان از طراحي بازي هايي در سر صف براي بچه ها استفاده كرد كه يك نمونه آن به شرح زير است.
معاون ليستي از كارهاي خوب و بد را به صورت در هم در اختيار دارد. مثل:
آشغال ريختن در حياط، با ليوان آب خوردن، هول دادن، سلام كردن به دوستان جيغ زدن در راهرو، به موقع تخليه كردن كلاس و …
دانش آموزان بايد بعد از شنيدن هر عمل خوب و پسنديده مثل: آبخوري با ليوان دست بزنند و بخندند و با شنيدن هر عمل بد و ناپسند مثل: جيغ زدن در راهرو، سر را پايين آورند دستها را زير بغل بگيرند و مچاله شوند.
-استفاده از تشويق هاي متنوع
مي توان از انواع تشويق ها استفاده نمود مانند:
دست زدن باراني: ابتدا يك انگشت، دو انگشت، سه انگشت، چهار انگشت، پنج انگشت و بر عكس
2-1/2-1/4-3-2-1
2-1/2-1/4-3-2-1
1/4-3-2-1/4-3-2-1
-استفاده از شعر با مضمون اخلاقي، ديني و نظم
همه با هم صف به صف
مي ريم توي كلاس درس
به اميد پروردگار صف به صف كلاس درس، صف به صف كلاس درس
همه مي خوايم خوب باشيم
با هم مهربون باشيم
صف به صف كلاس درس. صف به صف كلاس درس
طرح حلزوني اهداف
تعليم و تربيت دو بال پرواز هستند كه با تلفيق آن دو مي توان به سير و سلوك دست يافت و اهداف آموزش و پرورش را تحقق بخشيد چنانچه سمت ناظم را فقط در كلمه معاون آموزشي خلاصه كنيم. تربيت دانش آموزان در روزهايي كه معاون پرورشي يا مربي بهداشت نيست تعطيل خواهد شد.
ناظم فردي قانون مدار خشك و بي احساس جلوه گر ميشود. بنابراين اهداف ديني، تربيتي، اخلاقي، آموزش و … به صورت طرح حلزوني در هم تنيده حيطه عملكرد معاون را مشخص ميكند و در اين صورت است كه نه تنها رسيدن به اهداف آسان و سهل تر صورت مي گيرد بلكه تغييرات اخلاقي، انضباطي و تربيتي … در دانش آموزان اثر بخش تر خواهد بود.
طرح مشاهده رفتار از طريق يادداشت برداري:
با توجه به اهداف تربيتي، انضباطي، بهداشتي كه داشتم بايد با دقت رفتار و عملكرد دانش آموزان را مشاهده مي كردم تا آسانتر به قضاوت و داوري بپردازم و بتوانم معضلات را بهبود بخشم اما هنگامي كه با 175 دانش آموز در زنگ تفريح مواجه مي شدم به خاطر سپاري بسياري از موارد برايم مقدور نبود. و گاهي نيز با كتمان دانش آموز دچار ترديد و دو دلي در قضاوت مي شدم.
تا اينكه تصميم گرفتم از طريق كيف كوچكي كه در آن اسامي ماموران خود را داشتم تا كار آنها را پيگيري كنم و يك برگه كه به ثبت مشاهدات با درج تاريخ وقوع در آن مي پرداختم به من كمك بسياري كرد به اين ترتيب كه:
در زنگ هاي تفريح هنگام مواجه شدن عملكرد اشتباه دانش آموز را در حضور دانش آموز ثبت كرده و دانش آموز را به تامل وا مي داشتم. و چنانچه لازم بود توضيح انضباطي در خصوص رفتاري داده شود (نه شخص) به اين ترتيب پيگيري بهبود وضعيت آسان تر شده بود براي مثال وقتي روزهاي شنبه ناخن ها ديده ميشد روزهاي ديگر پيگري و رفع اشكال آسانتر از طريق مربي بهداشت انجام مي گرفت (ايشان 3 روز در هفته در مدرسه بودند) دانش آموزان و به خصوص ماموران دبستاني كه در مرحله تفكر عيني به سر مي بردند بهتر به اصلاح رفتار خود مي پرداختند. كتمان اشتباهات به طرز چشمگيري كاهش يافت و بهبود رفتار و عملكرد دانش آموزان مشاهده شد. و اين امر پيش زمينه اي براي ارزشيابي توصيفي را فراهم آورد.
طرح كيف به جاي خط كش
شايد در روزگاران قديم خط كش مهمترين ابزار در دست ناظم ها به حساب مي آمد اما امروزه در زمان منطق استدلال و گفتمان كيف كوچكي كه به گردن دارم. برايم كارهاي بسياري مي كند از جمله
-برگه هايي در آن موجود است كه به ثبت رفتارهاي نا بهنجار اختصاص دارد.
-يادداشت هاي ضروري ليست كارهايم در آن نوشته شده است.
-سوتي در آن دارم كه هنگام ضرورت از آن استفاده مي كنم.
-پيام هاي مدير، معلمان،و گاهي اوليا… (از جمله علت غيبت ها… در آن ثبت ميشود)
-مقدار پنبه استريل شده كه در مواقع ضروري به فوريت مي توانم از آن استفاده كنم.
-كليد مكان هايي خاص و …
استفاده از طرح كيف باعث شد بسياري از رفت و آمدها جلوگيري شود و وقت و نيرو را نيز كاهش داد.
طرح واگذاري مسئوليت ها
با توجه به گستردگي مسئوليت و محدوديت در تعداد معاونين يك مدرسه معمولاً از تقسيم كار و وظايف بين دانش آموزان استفاده ميكنند. امري كه خود نيز به آن اقدام نمودم،در حين انجام طرح متوجه شدم.
-معمولاً دانش آموزان جسور و زورمند و نور چشمي ها با زيركي و خوش زباني و … اين نقش ها را عهده دار ميشوند.
-دانش آموزان مستعد ولي كمرو و ترسو از ترس و زورمندان قبول مسئوليت نميكنند.
-اغلب دانش آموزان از عهده مسئوليت به نحو احسن بر نمي آيند و اين امر باعث تعويض زود به هنگام دانش آموزان ميگردد (كه در بحث شفاف سازي به آن پرداخته ميشود)
و …
اين چنين بود كه تصميم گرفتم با توجه به دفتر انضباطي كه داشتم (ثبت رفتارها در آن نوشته شده بود) بصورت ماهانه به بررسي آن پرداخته و بر اساس آن مسئوليت ها را واگذار و نمايندگان صف و ماموران را انتخاب نمايم. ماموراني كه قرار بود 1 ماه به نحو احسن ماموريت خود را انجام دهند.
و اما آنچه كه مشاهده شد:
-برخي دانش آموزان كمرو و ترسو از قبول مسئوليت سرباز زدن اما هنگامي كه مشاهده كردند اين عمل در دفتر انضباطي ثبت شده و به عنوان عملكرد منفي محسوب گرديده علت آن را ترس از مواجه شده (خطر) و دانش آموزان جسور… بيان داشتند.
و اين چنين بود كه با حمايت هاي گاه آشكار و گاه غير مستقيم كم كم توانستند قبول مسئوليت نمايند. هر چند در اوايل با سرزنش ها و كم و كاستي هايي مواجه شدند اما ديگر از قبول مسئوليت خودداري نكردند.
-جالب بود كه از طريق ثبت مشاهدات متوجه شدم عده اي از دانش آموزان جسور خود را مامور يا مبصر به دانش آموزان معرفي نموده بودند. و از اين طريق زورگيري هاي نيز صورت گرفته بود.
با ثبت و معرفي ماموران در سر صف اين معضل خاتمه يافت.
طرح تكريم و تعهد ماموران
به ارائه مقتضي به مضمون زير صورت مي گرفت:
دانش آموز عزيز:
به شما تبريك مي گوييم كه شايسته پذيرش مسئوليت در مدرسه شده ايد. اميدوارم با همت و پشتكار و عزم راسخ به تمرين نقش خود در آينده بپردازيد.
با آرزوي موفقيت براي شما به نكات زير توجه داشته باشيد:
1-ظاهر شما نشان دهنده شخصيت شما و خانواده محترمان است پس در آراسته كردن وضعيت ظاهري خود بكوشيد.
2-رفتار خوب و منطقي شما باعث افتخار اولياي مدرسه و خانه است
به ياد داشته باشيد
-احترام گذاشتن به بزرگترها
-حفظ حرمت كوچكتر ها و كمك به آنها
-مناسب و درست صحبت كردن آنچنان كه شايسته يك دانش آموز است.
-پرهيز از ناسزا گويي و زد و خورد
-صبور و بردبار به راهنمايي و ارشاد دانش آموزان پرداختن
3-رعايت قوانين و مقررات مدرسه از طرف شما كه الگوي ديگر دانش آموزان ميباشيد باعث تشويق ديگران به نظم ميشود.
بنابراين شما بايد مثلا:
-در استفاده از آبخوري هميشه ليوان به همراه داشته باشيد
-رعايت نوبت و حقوق ديگران را مد نظر قرار دهيد
-به موقع در صف و كلاس حاضر شويد.
-از آنچه نظم و مقررات مدرسه را خدشه دار كند بپرهيزيد مثل
آشغال ريختن، شلوغ كردن و …
4-وظيفه اصلي يك دانش آموز خوب درس خواندن است. مسئول بايد از نظر درسي وضعيت خوبي داشته باشد.
به اين صورت بود كه ضمن تكريم دانش آموزان تعهدات ضروري براي تفويض اختيارات به آنها سپرده ميشد. لازم و ضروري است كه بدين منظور به سخنان و يا نوشته ماموران بها داده شود اگر قرار است يادداشت ها و اسم هاي نوشته شده از سوي ماموران بي اعتنا به سطل زباله (آشكارا و يا در خفا) سپرده شود. بايد انتظار عواقب بي نظمي را هم داشت!
طرح شفاف سازي
همان طور كه در بحث ها پيشين بيان شده يكي از معضلات مشاهده شده به اين شرح بود كه مشاهده شد ماموران و مبصرها و … گاهي از عهده مسئوليت محول شده به آنها بر نمي آمدند و معمول است در چنين مواقعي به تعويض ماموران اقدام گردد.
در صورتي كه اين عمل پاك كردن صورت مساله اي است كه چاره ساز نيست.
پس از ثبت مشاهدات و تحقيق و تفحص انجام شده به اين نتيجه رسيدم كه دانش آموزان دبستاني ما با توجه به توان جسمي،ذهني، اجتماعي … كه پيش از اين مطرح گرديد درك درستي از انتظارات ما را ندارند. آنها معمولاً به عشق مبصر و مامور شدن وارد اين وادي ميشوند و ما بزرگسالان آنها را مامور مي كنيم كه انتظارات ما را تحقق بخشند بدون آنكه انتظارات انتزاعي خود را برايشان روشن و شفاف عيني سازيم.
براي مثال ما به دانش آموز مي گوييم تو مبصر آبخوري- يا مامور در يا مامور تخليه طبقه بالا هستي.
ولي روشن واضح انتظارات را بيان نمي كنيم- اين چنين بود كه طرح شفاف سازي انتظارات شكل گرفت و با ارائه و يا جلساتي كه با ماموران ماهانه داشتم. و هر بار يك سري مأمور جديد انتخاب ميشد. كمتر لازم بود كه به تعويض مبصرها و نمايندگان خود اقدام نمايم.
نمونه طرح شفاف سازي در دبستان پسرانه:
مامور خالي كردن طبقات:
-درگير نشدن با بچه ها و خودداري از ناسزا گفتن و زود خورد.
-با مهرباني و آرامش دانش آموزان را تشويق به تخليه كلاس ميكند.
-مراقب است دانش آموزان در راهرو فرياد نزنند و شلوغ نكنند
-چنانچه با دانش آموز خطا كاري مواجه شد
نام و نام خانوادگي. نام كلاس. نوع خطا و تاريخ را در ورقه مخصوص نوشته.
-پس از خالي كردن طبقه موضوع را به اطلاع معاون مي رساند و گزارشات لازم را ميدهد
مثلاً: طبقه من خالي است هيچكس در آن نيست.
-برگه ماموري خود را زنگ آخر هنگامي كه صف در حال حركت به طرف كلاس است در پوشه سبز رنگ مي گذارد.
طرح ارزشيابي توصيفي
در آستانه امتحانات ترم اول بوديم. و اضطراب نمره انضباطي اوليا و دانش آموزان با توجه به دفترچه انضباطي ثبت مشاهدات نشان مي داد كه حساسيت رفتاري در اوليا و دانش آموز ايجاد شده بود ولي اگر قرار باشد در ترم اول بدون نظر گرفتن رفتارها نمرات كمي كه معمولاً از 20-17 ميباشد صادر گردد. مطمئناً اين همه تلاش براي تغيير رفتار رو به خاموشي خواهد رفت.
به راستي شايسته است رفتار و عملكرد با ميزان نمره 20 تا 1 مورد ارزشيابي قرار گيرد. بايد راهي باشد تا دانش آموزان در حالت خوف باشند نه ترس مطلق با كم دادن نمره و نه نمره 20 تا 17 بدون مفهوم و بي معني!
اين چنين بود كه به طراحي ارزشيابي توصيفي در مورد انضباط با توجه به تجارت شخصي حدود 20 سال آموزگاري و با توجه به شرايط خاص مدرسه خود (دبستان پسرانه با ويژگي هاي خاص خود پرداخته) كه نتيجه آن برگه زير ميباشد:
حال اهداف كلي به اهداف عيني و ملموس براي دانش آموزان و اوليا تبديل شده بود و دفترچه ثبت مشاهدات صحه بر قضاوت من مي گذاشت.
البته در قضاوت فقط من شركت نداشتم گاهي از نظرات دانش آموزان ديگر نيز استفاده مي كردم براي مثال:
در اغلب مدارس پسرانه از جمله مدرسه محل خدمت من با معضلي به نام ناسزاگويي مواجه بود.
ناسزاگويي اولين جرقه آتشي بود كه پسران غيرتي ما را متحول مي كرد و آتش خشم گاه به درگيري و دعوا منجر ميشد.
هر چند براي ريشه كن شدن اين ماجرا صحبت با دانش آموز، خانواده ها و حتي آوزدن سي دي شهادت آب دكتر فرهنگ كه بصورت علمي به بيان تاثير كلام بر روي اشيا و آب و انسان… سخن مي گفت را تشريح و تبيين نمودم.
ولي لازم بود كه پس از يك ترم تحصيلي برخي از دانش آموزان كه به ادامه اين عمل ناشايست مي پرداختند و در اين مورد يادگاري ها بر در و ديوار مي نوشتند پاسخ محكمي براي عبرت ديگر دانش آموزان داده شود بنابراين طرح زير را اجرا نمودم.
در كلاسها حضور يافتم و از دانش آموزان خواستم كه با هم قصد داريم در مورد يكي از بندهاي ارزشيابي توصيفي انضباطي قضاوت كنيم و سپس اسم دانش آموزي را خواندم و از او خواستم پشت به كلاس رو به تخته بايستد بصورتي كه او هيچكس را نبيند.
و از بچه ها خواستم با بالا بردن دست مشخص كنند كه دانش آموز مخاطب ما آيا عفت كلام دارد و با سخنان خود باعث رنجش دوستان نمي گردد. چنانچه اكثر دانش آموزان دست را بالا برده و دانش آموز را تاييد مي كردند در حد انتظار براي دانش آموز فوق تعيين سطح مي گرديد و در غير اينصورت از دانش آموز مي خواستم تا فرصتي كه تا ترم دوم دارد تلاش كند كه اخلاق ناسزا گويي خود را كنار گذاشته و با سخنان شيرين و لطيف خود دل دوستان را بدست آورد. تا مورد بخشش قرار گيرد و علامت ترم يك او محو گردد.
البته خود ارزشيابي نيز قسمت ديگري از صفحه ارزشيابي توصيفي ما را تشكيل مي داد به اين نحو كه دانش آموزان با نوشتن كارهاي خوب و موارد تشويقي يك ترم خود صفحه دوم ارزشيابي توصيفي انضباط را پر مي كردند و اينچنين شد كه دانش آموزان با انگيزه به دنبال كارهاي خوب بروند و به دوستان و ديگران كمك كنند.
و از آنجا كه همكاري و مساعدت اوليا در ارتقا سطح علمي، اخلاقي فرهنگي مذهبي اجتماعي دانش آموزان بسيار موثر است قسمتي اختصاص به ثبت مشاركت اوليا در جلسات، مراسم ها و حفظ حريم دانش آموزان داده شد و ارزش گذاري مذكور انگيزه اي براي فعاليت بيشتر دانش آموزان گرديد و در خاتمه نيز از آنجا كه گل بي عيب تنها خداست. و ما به عنوان انسان جايز الخطا مي باشيم در قسمت نظرات و پيشنهادات آمادگي خود در جهت شنيدن انتقادات و پيشنهادات را اعلام نموديم.
تا بتوانيم در سايه انتقادات سازنده خود را به كمال مطلوب برسانيم.
حسن ختام
بدون نظم هيچ جامعه اي نمي تواند پا بر جا بماند. اگر چه مطالعه تاريخ بپردازيم پي مي بريم كه درجه تمدن و كيفيت ادامه زندگي ارتباط زيادي با درجه نظم اجتماعي دارد.
و مدرسه به عنوان دومين جامعه اي كه كودكان نقش آفرين آينده،در آن با مسئوليت، تعهد و تمرين ايفاي نقش خود در آينده آشنا مي گردند وظيفه دارد حساس به نكات اخلاقي، انضباطي، اجتماعي، عقيدتي و … دانش آموزان نظر افكند و برنامه ريزي شده، دقيق با حوصله صبر و عشق براي بازسازي به سازي و نوآفريني آن كمر همت ببندد.
زيرا چنانچه دانش آموزان در خانه و مدرسه مهمترين نهادهايي كه شخصيت آينده دانش آموزان در آن پي ريزي ميگردد، نتوان نظم و انضباط كيفي را دروني و نهادينه نمود. مطمئناً با آينده وحشتناكي روبرو هستيم كه آتش آن تر و خشك را خواهد سوزاند.
بنابراين ضروري است ما سكانداران كشتي تعليم و تربيت مصمم، با هدف، با اعتقاد،هم سو و هم جهت كشتي خود را به حركت درآوريم و از وجود موج هاي سهمگين مشكلات، قدر نشناسي ها و … نهراسيم تا بتوانيم به ساحل امن الهي برسيم و رضايت پروردگار را كسب نماييم.
ان شاء ا…
غرض ز انجمن و اجتماع جمع قواست چرا كه قطره چو شد متصل به هم درياست
ز قطره هيچ نيايد ولي چو دريا گشت هر آنچه نفع تصور كن در آنجاهاست
ز قطره ديده نگرديده هيچ جنبش موج كه موج جنبش مخصوص بحر طوفان راست
ز قطره ماهي بيدا نميشود هرگز محيط باشد كز وي نهنگ خواهد خاست