کارآیی مشاوران

مقدمه

انسان به عنوان موجودي اجتماعي يك رشته روابط با همنوعان خود برقرار مي سازد . مادر زندگي روزمره هميشه با انتخاب و گزينش سروكار داريم اين انتخاب زماني معني پيدا مي كند كه اولاً فرد توان و حق گزينش را داشته ، ثانياً جانشيني جهت انتخاب وجود داشته باشد ، ثالثاً فرصتهايي براي افراد به وجود آيد تا افراد بتوانند تصميم بگيرند و اين ميسر نخواهد بود ، مگر در سايه داشتن مدارسي كه نه تنها معلمان را در تصميم گيريها مشاركت دهند ، بلكه محيطي فراهم آيد كه دانش آموزان نيز جهت اين امر مهم .تربيت و آماده شوند . چرا كه ‹‹موفقيت اشخاص در مجموعه شرايط ويژه اي رخ مي دهد كه شايد مهم ترين عامل تعيين كننده آن تصميم گيريهاي درست و به موقع آن اشخاص باشد ›› (قاضي 71 ـ 1370 ) و تصميم گيري درست هميشه با نظر مشخص فرد به دست نمي آيد بلكه در سايه مشورت و ياري خواستن از ديگران ميسر است . استفاده از خدمات راهنمايي و مشاوره ، اگر چه در جامعه ما به ويژه براي دانش آموزان و جوانان رو به افزايش است اما رشد آگاهي و آشنايي افراد و خانواده ها با خدمات راهنمايي و مشاوره در سطح بسيار بالايي نيست و اميدواريم با تلاش رسانه هاي گروهي و نيز كوشش و تلاش افراد صاحب نظر در امر خدمات راهنمائي و مشاوره در سطح مطلوبي قرار بگيرد . و با بررسيهاي علمي فعاليت هاي مشاوره بايستي زمينه اين آگاهي را فراهم نمود .

بيان مسأله :

مشاوره و راهنمايي به منزلة فعاليت منظم و سازمان يافته در سال ( 1908 ) به وسيله شخصي به نام فرانك پارسونز[1] كه به پدر راهنمايي حرفه اي مشهور است، آغاز شد . پارسونز فردي بود كه افكار انسان دوستانه داشت و نمي توانست در مقابل مصايبي كه براي ديگران ، بخصوص جوانان مهاجر ، وجود داشت خاموش بنشيند و گامي در جهت كمك به آنها بر ندارد . از اين رو فعاليت راهنمائي از ديدگاه نظري معناي بشر دوستانه دارد و در صدد است به ديگران ، به خصوص ستمديدگان جامعه ، به معناي وسيع كلمه كمك كند و آلامشان را تسكين دهد . مورد ديگر لزوم راهنمايي ، ضرورت اجتماعي آن است كه به اشكال مختلف در جامعه بروز مي كند. هر قدر جامعه گسترده‌تر و از پيچيدگي بيشتري برخوردار باشد . ضرورت برقراري نظام راهنمائي و مشاوره به منزله‌ي نهادي در داخل نظام تعليم و تربيت آن جامعه ، بيشتر احساس مي شود ، از كوششهاي پارسونز كمتر از يك قرن مي گذرد و مشاوره به عنوان يك رشته كاملاً تخصصي در ميان رشته هاي ياورانه جايگاه خاصي يافته است . در كشور ما وزارت آموزش و پرورش ضمن تربيت معلم و تأليف كتابهاي درسي مخصوصي در 12 بهمن 1347 به تأسيس دفتر برنامه ريزي آموزش راهنمايي تحصيلي به منطور تمهيد مقدمات اجراي برنامة راهنمايي و برنامه ريزي راهنمايي تحصيلي كه از مهر 1350 شروع مي‌شد ، اقدام كرد. و برنامه راهنمايي از مهر 1350 با تغيير نظام آموزش وارد عرصه تعليم و تربيت گرديد و اين در حالي بود كه تسهيلات لازم از قبيل نيروهاي انساني تربيت شده و ابزار كار و… فراهم نبود . و پس از 22 بهمن 57 كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد برنامه راهنمايي مانند ساير برنامه ها با توجه به هدفهاي جديد مورد بررسي و  ارزيابي قرار گرفت . نتيجة بررسي‌ها و مطالعات به آنجا منتهي شد كه : در 31/5/1358 با صدور بخشنامه‌اي در وظايف مشاوران تجديد نظر به عمل آمد و در سال تحصيلي 59ـ58 سيستم معلم مشاور اجرا گرديد. به موجب بخشنامة مذكور بدون آنكه تغييري در كادر برنامة راهنمايي داده شود ، از 22 ساعت كار موظف مشاوران 12 ساعت به تدريس اختصاص يافت . در 5/3/1359 يعني اواخر سال تحصيلي 59ـ58 تصميم گرفته شد تا تهية طرح‌هاي اجرايي هماهنگ  با هدفهاي انقلاب برنامة راهنمايي و مراكز مشاوره و راهنمايي حذف و تعطيل گرديد . در سال تحصيلي 60ـ 1359  طرح تشكيل تربيت و اشتغال مربيان تربيتي به عنوان متوليان انقلاب در مدارس طرح ريزي و اجرا شد و اين برنامه به تدريج متوجه اجراي برنامة مشاوره و راهنمايي در مدارس گرديد و در سال 1364 به تشكيل هسته‌هاي مشاوره و راهنمايي در مناطق انجاميد . با ايجاد و تغيير بنيادي در نظام آموزشي در دوره متوسطه در سال تحصيلي 72ـ1371 ، براي اولين بار و بطور رسمي مشاوران در دبيرستان به كار گرفته شدند بنابراين‌، با توجه به فراز و نشيبي كه مشاوره در دنيا و همچنين در جامعه ما داشته و دارد. توجه به تربيت افراد متخصص و ورزيده و به كارگيري آنان در آموزش و پرورش باعث رشد و توسعه خدمات مشاوره در كشور مي شود ، با توجه به اهميت مسأله مشاوره در مدارس اين سوال پيش مي آيد كه مشاوران تا چه حد كارايي دارند . تا در گرايش ، توانايي و عملكرد دانش آموزان تغييرات مثبت به وجود آورند .

ضرورت و اهميت موضوع :

به منظور ايجاد ارتباط مطلوب با محيط و براي به كار گرفتن علايق و استعدادهاي دانش آموزان در مسيرهاي مناسب به نحوي كه نيازهاي جامعه از جهات مختلف تأمين شود و پيشرفت اقتصادي و صنعتي و ايجاد و گسترش رشته‌هاي تحصيلي متنوع و گسترش آموزشهاي حرفه اي و تحولات اجتماعي در زمينة دگرگوني طبقات اجتماعي و گسستن بندها ي اتكا و عواطف خانوادگي ، و اشتغال والدين در خارج از خانه و عدم آگاهي آنان از شيوه هاي راهنمايي كه با سرعتي بسيار شگرف رو به افزايش است . علاوه بر مطالب فوق ، مشكلات خانوادگي ، عدم درك متقابل ، پيچيدگي ارتباط ، اعتماد به نفس پائين ، ناتواني در تصميم‌گيري و مشكلات آموزشي خصوصاً  در نوجوانان و جوانان موجب توجه هر چه بيشتر به رشته هاي ياورانه شده است . در اين راستا ، بعد از وقفه اي چند ساله فعاليت هاي مشاوره هم در آموزش و پرورش و هم دانشگاه هاآغاز گرديده است يكي از مشكلاتي كه در شرايط فعلي ، جامعه با آن روبرو است كمبود نيروي انساني تربيت شده در امر مشاوره است كه اين امر خصوصاً در آموزش و پرورش بيشتر قابل لمس است و همچنين نيروهاي كه در امر مشاوره مدارس بكار گمارده شده اند . از رشته هاي غير مشاوره هستند كه ارتباط مشاوره در حد تخصص صورت نپذيرفته است .

 افزون بر اين در اجراي هر برنامه اي بايستي امكانات و ابزار كار فراهم شود تا بتوان انتظار داشت اهداف برنامه تغيير يابد و نكته ديگر اينكه ارزيابي برنامه‌ها لازم است . اين امر به وسيله انجام فعاليت هاي پژوهش و به طور علمي امكان‌پذير است و نتايج آن در صورت استفاده توسط دست اندركاران مي تواند مفيد واقع شود . بنابراين با توجه به نقش مشاوران در مدارس ، رسيدگي به مشكلات تحصيلي دانش آموزان از نظر مسائل تحصيلي ، انتخاب رشته تحصيلي ، شغل و مسائل رواني و شخصي از مواردي است كه توجه به امر مشاوره و راهنمايي را ضروري و آنرا جزء لاينفك نظام آموزشي قرار داده است . در اين راستا توجه به موازين علمي و تحقيقاتي امري اجتناب ناپذير است تا بر اساس آن به نيازمندي‌هاي جامعه و ميزان اثر بخشي فعاليت هاي انجام شده پي برده شود و به بهره‌گيري از نتايج تحقيقات ، برنامه هاي مناسب تري را طرح ريزي و به اجرا در آورد . ارائه خدمات مشاوره و راهنمايي در مدارس به نوجوانان كمك مي كند خود و دنياي خود را بشناسند آنها در مي يابند كه چه كسي هستند و چه كسي مي‌توانند باشند با ارائه اين خدمات در مدرسه مي توان مهارتهاي اجتماعي نظير كنترل خشم و مهارتهاي حل مسأله را به نوجوانان آموخت و از بروز بسياري از آسيب هاي اجتماعي نظير مصرف مواد مخدر و الكل ، پرخاشگري ، خودكشي و غيره جلوگيري به عمل آورد .

اهداف تحقيق :

هدف اصلي :

1ـ شناسائي ميزان كارايي و عملكرد مشاوران از ديدگاه دانش آموزان در شهرستان آمل

اهداف جزئي :

  • شناسائي ديدگاه دانش آموزان در مورد عملكرد مشاوران .
  • شناسائي ديدگاه دانش آموزان در مورد كارايي مشاوران .
  • شناخت رابطة بين جنسيت دانش آموزان و ديدگاه آنان در مورد عملكرد مشاوران .  
  • شناخت رابطة بين جنسيت دانش آموزان و ديدگاه آنان در مورد كارايي مشاوران .
  • شناسائي رابطه بين عملكرد مشاوران و ميزان تحصيلات آنان از ديدگاه دانش آموزان دختر و پسر
  • شناسايي رابطه بين كارايي مشاوران و ميزان تحصيلات آنان از ديدگاه دانش آموزان دختر و پسر.
  • شناسايي و رابطه بين عملكرد مشاوران و رشته تحصيلي آنان از ديدگاه دانش آموزان دختر و پسر.
  • شناسايي رابطه بين كارايي مشاوران و رشته تحصيلي آنان از ديدگاه دانش آموزان دختر و پسر.
  • شناسايي رابطه بين عملكرد مشاوران و سابقه كاري آنان از ديدگاه دانش آموزان دختر و پسر .
  • شناسايي رابطه بين كارايي مشاوران و سابقه كاري آنان از ديدگاه دانش آموزان دختر و پسر.

 فرضيات تحقيق :

  • نظر دانش آموزان در مورد عملكرد مشاوران مثبت است .
  • نظر دانش آموزان در مورد كارايي مشاوران مثبت است .
  • بين جنسيت دانش آموزان و ديدگاه آنان در مورد عملكرد مشاوران رابطه وجود دارد .
  • بين جنسيت دانش آموزان و ديدگاه آنان در مورد كارايي مشاوران رابطه وجود دارد .  
  • بين ميزان تحصيلات مشاوران و عملكرد آنان از ديدگاه دانش آموزان رابطه وجود دارد .
  • بين ميزان تحصيلات مشاوران و كارايي آنان از ديدگاه دانش آموزان رابطه وجود دارد .
  • بين رشته تحصيلي مشاوران و كارايي آنان از ديدگاه دانش آموزان رابطه وجود دارد .
  • بين رشته تحصيلي مشاوران و عملكرد آنان از ديدگاه دانش آموزان رابطه وجود دارد . 
  • بين سابقه كاري مشاوران و كارايي آنان از ديدگاه دانش آموزان رابطه وجود دارد . 
  •  بين سابقه كاري مشاوران و عملكرد آنان از ديدگاه دانش آموزان رابطه وجود دارد .     

تعريف اصلاحات : تعريف نظري

1ـ كارايي :  نسبت آنچه از تلاش و تكاپوي تشكيلات حاصل شده و آنچه به صورت منابع در تشكيلات به مصرف رسيده است . اثر بخشي يعني نسبت و ميزان تحقّق اهداف تشكيلات به تعبيري يعني ميزان  و وصول به اهداف تعيين شده و سازمان و تشكيلات . بنابراين كارآيي مفهوم و موضوعي اقتصادي و اثر بخشي اساساً مفهومي كيفي و اجتماعي است . كارايي يعني كاري را درست انجام دادن و اثر بخشي يعني كار درست انجام دادن ( حسيني 1372 )

2ـ عملكرد : در وسيعترين مفهوم اين اصطلاح را مي توان معادل رفتار دانست يعني هر نوع فعاليت يا سلسله پاسخ ها كه تأثيري بر محيط مي گذارد . معهذا ، در زمينه هاي خاص اختلاف جزئي در معني اصطلاح مشاهده مي شود به عنوان نمونه ( a ) گاهي با پيشرفت ( achievement) برابر شمرده مي شود كه تلويحآً در بر گيرنده رفتار است . نكته قابل توجه اين است كه عملكرد غالباً رفتار در زمينه‌اي خاص تلقي مي شود كه پاسخ هاي خاص را ايجاب مي كند . مثلاً در آزمون ها ، اين كاربرد را نبايد با آزمون عملكردي ، كه در آن شخص اختصاصاً با آزمون‌هايي سرو كار دارد كه در آن ها نقش زمان به حداقل رسانده شده است . در مواردي عملكرد به رفتار آشكار و كفايت و يادگيري ، حالات يا فرآيندهاي پنهاني و مفروض درون ارگانسيم اطلاق مي شود ( پورافكاري جلد دوم )

3ـ مشاوره : مشاوره تعاملي ميان مراجع و مشاور است كه بدان وسيله به مراجع كمك مي شود تا پس از شناخت خويش ، تصميمات معقول و مقبولي اتخاذ كند . ( شفيع آبادي سال)

4ـ ديدگاه دانش آموزان : آنچه كه باعث گرايش مثبت يا منفي به سوي خدمات مشاوره مي شود ناشي از اطلاعات و نوع ارتباطي است كه مشاوران از خود بروز داده اند . بنابراين اگر مشاوران توانسته باشند ارتباط اصولي و منطقي در چهار چوب وظايف حرفه اي با دانش آموزان برقرار كرده باشند به نظر مي‌رسد اين ديدگاه و نگرش نسبت به فعاليت مثبت خواهد بود .

5ـ مراكز پيش دانشگاهي : به واحد آموزشي اطلاق مي شود كه به فارغ‌التحصيلان دوره سه ساله دبيرستان از طريق آزمون ورودي جهت گذراندن دورة يكساله پيش دانشگاهي ، در آن مركز پذيرفته شده و مشغول تحصيل مي‌شوند .

تعاريف عملياتي :

1ـ عملكرد: نمره اي كه هر فرد از پرسشنامه محقق ساخته كسب مي كند ميزان عملكرد مشاوران را نشان مي دهد . كه عملكرد از طريق سئوال ( 1، 3، 6، 8 ، 9، 11 ، 16،20 ،21 ،23) سنجيده مي شود.

 2ـ كارايي : نمره اي كه يك فرد از پرسشنامه محقق ساخته كسب مي كند ميزان كارايي مشاوران را نشان مي دهد كه كارايي از طريق سئوال ( 2، 4، 5، 7، 10، 12، 13، 14، 15، 17، 18، 22، 24)  سنجيده مي شود .

3ـ دانش آموزان دورة پيش دانشگاهي :  كليه دانش آموزان دختر و پسر كه در سال تحصيلي 84ـ83 در شهرستان آمل مشغول به تحصيل مي باشند اطلاق مي‌شود.

4ـ مشاوره : به كليه مشاوران دبيرستانها كه در سال 84ـ83 در شهرستان آمل مشغول به خدمت مي باشند اطلاق مي شود كه شامل مشاوران زن و مرد داراي رشته هاي تحصيلي مختلف ، سابقه كاري مختلف ، و سطح تحصيلات متفاوت مي باشند .

تاريخچه راهنمايي در جهان  

راهنمايي[2] به صورت اندرز دادن ، نصيحت كردن و نظاير آن در طول تمدن بشر به وسيلة پدر و مادر ، پيشوايان مذهبي وعّاظ ، معلمان و بسياري افراد ديگر انجام مي شده و مشاوره در درجة اول ميان روحانيون و در درجة دوم بين مشاوران طبي و حقوقي رواج داشته است ولي راهنمايي و مشاوره به معناي تخصصي امروز از اوايل قرن بيستم به تدريج معمول گرديده و تنها در چهل پنجاه سال اخير است كه يك گروه مشاوران حرفه اي با تخصص لازم مسئوليت سنگيني در زمينة راهنمائي و كمك به افراد انساني را به عهده گرفته اند . 

راهنمايي با صنعتي شدن  كشورها و ماشيني شدن مشاغل به صورت راهنمايي حرفه اي آغاز و به تدريج دامنة وسيع تري پيدا كرده مسائل رواني ، اجتماعي ، تحصيلي و تربيتي را شامل شده است . راهنمايي حرفه‌اي در سال 1908 براي اولين بار در آمريكا به وسيلة فرانك پارسونز با روش علمي انجام شده است . وي به منظور كارايي جوانان به تأسيس دفتر راهنمايي حرفه اي در بستن[3] مبادرت كرد و از اين رو به پدر راهنمايي مرسوم شده است . در آمريكا در 1913 انجمن ملي هدايت حرفه اي به وجود آمد كه در پيشرفت راهنمايي مدارس تأثير زيادي داشت .

در انگلستان در قانون 1994 موضوع راهنمايي پيش بيني و از 1948 به مورد اجرا در آمد .

در فرانسه تحقيقات روان شناسي بينه[4] و پيرون[5]  مقدمات علمي لازم را براي صدور دستور رسمي در باب راهنمايي حرفه اي در سال 1922 فراهم آورد و در تنظيم قانون سال 1938 مقررات و آئين نامه‌هايي تنظيم گرديد تا در پايان دورة ابتدايي استعداد كودكان تشخيص داده شده و كودك در سير استعدادش راهنمايي شود .

از آغاز سال 1945 مراكز راهنمايي حرفه اي در وزارت آموزش و پرورش فرانسه گسترش يافته و از 1960 ارتباط و همكاري كامل و مداومي ميان مؤسسات كه براي راهنمايي جوانان در مراحل مختلف عمل مي كردند به وجود آمده است .

به طور كلي اين فكر كه راهنمايي ، يكي از وظايف اصلي مدارس مي باشند . با اينكه از چندي قبل از جنگ هاي بين المللي به وجود آمده بود ، ولي پس از جنگ اول و به خصوص بعد از جنگ دوم قوّت گرفت و همه انواع راهنمايي اعم از حرفه‌اي ، تحصيلي و شخصي را شامل گرديد و امروز در اغلب كشورها ، مدارس نياز به يك مشاور را احساس و اهميت مسأله راهنمايي را درك مي كند .

 پس راهنمايي به معناي جديد در تمام كشورها حتماً آمريكا كه در واقع مهد آن مي باشد ، فكري تازه است و او به گسترش و تكامل مي رود .

تاريخچة راهنمايي در ايران : 

 تاريخچه‌ي راهنمايي را در ايران مي توان به سه مقطع زماني مورد مطالعه قرار داد :

 1ـ تمهيد مقدمات براي اجراي برنامة راهنمايي  

2ـ برنامه ي راهنمايي قبل از انقلاب 

 3ـ برنامه ي راهنمايي بعد از انقلاب  

1ـ تمهيد مقدمات براي اجراي برنامة راهنمايي 

در سال 1332 با كمك وزارت كار و سازمان صنايع كشور و هيأت عمران بين‌المللي مركزي براي گزينش هاي صحيح تأسيس گرديد . در اين مركز تعدادي از كاركنان وزارتخانه هاي مختلف از جمله وزارت آموزش و پرورش مأمور خدمت شدند و ضمن آموزش هاي لازم تحت نظر متخصصان مركز شروع به فعاليت كردند . مركز مذكور نشريات ووسايل اندازه گيري متعددي براي انتخاب‌هاي استخدامي و آموزشها تمهيد نمود و بعدها تحت عنوان مركز مطالعات و راهنمايي هاي استخدامي ضميمه موسسة علوم اداري دانشكده حقوق شد . مركز مورد بحث براي اولين بار در ايران تست هاي رواني و معلوماتي استاندارد شده تهيه كرد و با روش علمي مسابقات انتخابي مختلف را براي سازمان ها و مؤسسات گوناگون انجام داد . اين مركز براي اولين بار مسابقات عمومي دانشگاه در سال 1337 به وسيلة استفاده از تست برگزار كرده . مركز مطالعات و راهنماييهاي استخدامي در سال 1339 به درخواست وزارت آموزش و پرورش كلاس كارآموزي هدايت حرفه اي جهت منتخبي از دبيران تهران به مدت يك سال تشكيل داد و از آن سال به بعد برنامه هاي راهنمايي حرفه اي براي دانش آموزان و دانشجويان مبادرت كرد . براي اولين بار در كنفرانس تعليمات متوسطه كه در ارديبهشت 1337 در مشهد تشكيل شده مدرسه راهنمايي به صورت جدي مورد بحث قرار گرفت ومقرر گرديد كه براي عملي ساختن برنامة راهنمايي ، مطالعاتي آغاز شود . سپس عده اي از متخصصان خارجي و داخلي پس از چند ماه بررسي برنامة مقدماتي امر را تهيه و طرحي در اين زمينه ارائه كردند . اين در طرح در كنگره فرهنگيان كه در مرداد 1337 در تهران تشكيل شد مورد مطالعه قرار گرفت و پس از اصلاحاتي به اضافه كردن يك فصل به آئين نامة دبيرستانها در مورد برنامة راهنمايي منتهي گرديد . در اين آئين نامه كه در تيره ماه 1338 به تصويب شوراي عالي فرهنگ رسيده ، مقرر شد هر يك از دبيرستانها كه آمادگي كامل از نظر وسايل و افراد مجرب و متخصص پيدا كردند ، با اجازة ادارة كل تعليمات متوسطه اجراي برنامة راهنمايي را آغاز كنند .ولي با مطالعاتي كه به عمل آمد ، به علت عدم آمادگي مدارس تصميم گرفته اجراي اين برنامه تا فراهم شدن وسايل و نيروي انساني متخصص به تعويق افتد . بدين منظور عده اي از كارشناسان وزارت آموزش و پرورش براي تحصيل و تحقيق درباره مسائل راهنمايي به خارج از كشور اعزام شدند و به علاوه مركز راهنمايي دانش آموزان در اداره كل تعليمات متوسطه تأسيس گرديد . در طي سال تحصيلي 38ـ1337 آموزش لازم به دبيران راهنما و مشاوران راهنمايي اين مدارس از طريق تشكيل جلسات عمومي و خصوصي داده شده و به تمهيد مقالات و پلي كپي هايي براي دبيران مدارس فوق‌الذكر اقدام گريد.

در كنفرانس تعليمات متوسطه كه در بهمن 1337 در آبادان تشكيل گرديد نيز در زمينة راهنمايي و امكانات اجرايي آن مطالعاتي انجام گرفت . در تصميماتي كه در كنفرانس تعليمات متوسطه در آبادان گرفته شد عبارت بود از :

 الف : ايجاد كلاس هاي كار آموزي در زمينة امور مشاوره وراهنمايي براي دبيران .

ب : تهية تست هاي استاندارد شده 

با وجود اينكه مركز راهنمايي ادارة كل تعليمات متوسطة اقداماتي را به منظور فراهم كردن وسايل و تمهيد مقدمات راهنمايي انجام داده با اين حال به علل مختلف از جمله تغيير اعضاي آن ، منحل شد ، ولي به علت تغييرات اجتماعي و اقتصادي و توسعة صنايع لزوم امر راهنمايي در ايران احساس و به تغيير نظام آموزش و پرورش منجر گرديد . طرح نظام جديد در شوراي آموزش وپرورش كه در آبان ماه 1343 براي بررسي و تجديد نظر در نظام آموزش و پرورش تشكيل شد تهيه گرديد يكي از ويژگي هاي اين طرح شناخت استعداد و علايق و راهنمايي دانش‌آموزان ، تشكيل برنامة راهنمايي بود . در سال 1344 اداره راهنمايي در اداره كل مطالعات و برنامه هاي براي تكميل اقدامات قبلي در زمينة راهنمايي تشكيل شد و اقداماتي انجام گرديد و در سال 1345 كه نظام جديد آموزش و پرورش در كلاس اول دبستان پياده شده فكر تهية پروندة تحصيلي براي دبستان‌ها مطرح و در چهارمين سال اجراي نظام آمادة توزيع گرديد .

 يكي از اقدامات مؤثر و مفيدي كه براي تأمين نيروي انساني متخصص اين برنامه به عمل آمده اين بود كه در تاريخ اول آذر ماه 1346 وزارت آموزش و پرورش به موجب اساسنامه هاي مصوب يكصدو چهل و پنجمين جلسة شوراي مركزي دانشگاه ها از دانشكده هاي تعليم و تربيت و مدارس عالي كشور براي تربيت مشاور راهنمايي استعداد طلبيد . دانشسراي عالي تهران ( دانشگاه تربيت معلم فعلي ) براي انجام دادن اين منظور از سال 1346 به تأسيس دورة ليسانس و فوق ليسانس مشاوره و راهنمايي اقدام كرد و معاقب آن ساير دانشكده هاي علوم تربيتي و روان شناسي به تربيت مشاور دست زدند . وزارت آموزش و پرورش ضمن تربيت معلم و تأليف كتاب هاي درسي مخصوص در 12 بهمن 1347 به تأسيس دفتر برنامه ريزي آموزش راهنمايي تحصيلي به منظور تمهيد مقدمات اجراي برنامة راهنمايي و برنامه ريزي دورةراهنمايي تحصيلي كه در مهر 1350 شروع مي‌شد اقدام كرد.

برنامة راهنمايي قبل از انقلاب          

 از مهر 1350 كه اولين كلاس دورة راهنمايي تحصيلي تشكيل شد تا 22 بهمن 1357 كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد ، در زمينة اجراي برنامة راهنمايي فعاليت هاي زيادي انجام گرفت كه به شرح زير مي باشد .  

 ـ آشنا ساختن كاركنان آموزش و پرورش و اولياي دانش آموزان با برنامة مشاوره راهنمايي  

  ـ  اعزام مشاوره راهنمايي به مدارس راهنمايي تحصيلي  

 ـ برنامه ريزي و تعيين خط مشي امور مشاوره راهنمايي مدارس راهنمايي تحصيلي و نظارت بر اجراي آنها . 

  ـ تهية پرونده تحصيلي ، پرسشنامه ها و فرم هاي مختلف به منظور گردآوري اطلاعات لازم در مورد دانش آموزان

  ـ تهية بروشورهاي شغلي و تحصيلي   

  ـ تهيه و اجراي تست هاي مختلف پيشرفت تحصيلي و رواني  

  ـ تشكيل كلاس ها ي كار آموزي و سمينارها و تهية نشريات تخصصي براي مشاوران  

  ـ توجه خاص به اجراي برنامه هاي شناخت حرفه و فن ، هنر و فعاليت‌هاي مكمل برنامه براي فراهم كردن امكانات شناخت و بروز استعدادهاي دانش آموزان 

  ـ ايجاد مراكز مشاوره و راهنمايي و توجه خاص به تشكيل شوراهاي راهنمايي مدارس و مطالعة علمي در موارد خاص .              

  ـ تهيه طرح هايي براي ادامة تحصيل و تكميل معلومات عده اي از مشاوران و رؤساي مراكز مشاوره و راهنمايي در داخل و خارج كشور. 

  • تشكيل كميته ي از استادان مشاوره و راهنمايي براي بحث و بررسي مسائل مربوط به مشاوره و راهنمايي و بالا بردن سطح كيفي تربيت مشاور و طرح‌ريزي‌هاي لازم در اين مورد .
  • اقداماتي براي تصميم و اجراي برنامة راهنمايي در سطوح مختلف تحصيلي 
  • تهية مقدمات ارزشيابي برنامة راهنمايي .  

 برنامة راهنمايي بعد از انقلاب      

 پس از 22 بهمن 57 كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد برنامة راهنمايي مانند ساير برنامه ها با توجه به هدف هاي جديد مورد بررسي و ارزيابي قرار گرفتن نتيجه بررسي و مطالعات به آنجا منتهي شد كه در سال 31/5/58 با صدور بخشنامه اي در وظايف مشاوران تجديد نظر به عمل آمد . و در سال تحصيلي 59ـ58 سيستم معلم مشاور اچرا گرديد . به موجب بخشنامه مذكور بدون آنكه تغييري در كادر و برنامة راهنمايي داده شود ، از 22 ساعت كار موظف مشاوران 12 ساعت به تدريس اختصاص يافت .     

 در 5/3/59 يعني اواخر سال تحصيلي 59ـ58 تصميم گرفته شد تا تهية طرح‌ها‌ي اجرايي هماهنگ با هدف هاي انقلاب برنامة راهنمايي و مراكز مشاوره و راهنمايي حذف و تعطيل گردد.   

در سال تحصيلي 60ـ1359 طرح تشكيل تربيت و اشتغال مربيان تربيتي به عنوان متوليان انقلاب در مدارس طرح ريزي و اجرا شد و اين برنامه به تدريج متوجه اجراي برنامة مشاوره و راهنمايي مدارس گرديد و در سال 1364 به تشكيل هسته هاي مشاوره و راهنمايي در مناطق انجاميد . تصويب تأسيس دوره‌هاي كارشناسي و كارشناس ارشد مشاوره و راهنمايي توسط شوراي عالي برنامه ريزي در ارديبهشت ماه 1367 به تشكيل دوره هاي مذكور در دانشگاه هاي مختلف انجاميد و هم اكنون در تعدادي از دانشگاه هاي دولتي و دانشگاه آزاد اسلامي اين دوره ها داير و با تمام ظرفيت براي تأمين نيازهاي كشور فعاليت مي‌كنند . علاوه بر آموزش و پرورش ، سازمان بهزيستي ، نهادها و بنيادها و دفاتر خصوصي به تشكيل مراكز مشاوره و راهنمايي مبادرت نموده‌اند از جمله اقدامات خدمات راهنمايي فوري از طريق تلفن كه تحت عنوان صداي مشاور فعاليت مي‌كند .

  تعريف راهنمايي :   

 راهنمايي در معناي وسيع كلمه اختصاص به زمان ما ندارد و از وقتي كه انسان حيات اجتماعي خود را آغاز كرده به شكلهاي مختلف وجود داشته است قديمي ترين شكل راهنمايي در مسائل ديني و انجام آداب و رسومي كه رهبران مذهبي به جا مي آورند ، ظاهر شده است و پيامبران و پيشوايان ديني اولين راهنمايان تاريخ بشري بوده اند ، بنابراين راهنمايي با خلقت انسان همزمان بوده است . راهنمايي كه معني لغوي آن هدايت ، ارشاد و اداره كردن است مفهوم گسترده اي دارد و از ديدگاه هاي مختلف تعاريف متفاوتي براي آن ارائه داده اند . د رمفهوم كلي و عام گاهي پند و اندرز ، مطالعه كتابها و مقاله ها و گوش دادن  يك سخنراني و خطابه مي تواند راهنمايي باشد و به فرد بينش دهد و يا به حل مشكل فرد در زمينه هايي كمك كند . اصولاً راهنمايي از هر ديدگاهي كه در  نظر گرفته شود به خاطر كمك به فرد براي شناخت خود و نيل به درجات بالاتري از كمال و معرفت اعمال مي گردد. در ادامه برخي از تعاريف صاحب نظران را درباره راهنمايي ذكر مي كنيم :

 شوتزر واستون[6] (1974 ) معتقدند راهنمايي جرياني است كه فرد را به شناخت خود و محيط پيرامون ياري مي دهد . ( شفيع آبادي ، سال 1371 )  

  مك دانيل[7] ( 1965 ) معتقد است راهنمايي وسيله كمك به فرد در درك به كار بردن آگاهانه فرصتهاي تحصيلي و شخصي است كه در اختيار دارد يا مي تواند داشته باشد و به عنوان كمكي منظم به همه دانش آموزان براي رسيدن به يك سازگاري رضايت بخش در مدرسه و در زندگي است . تراكسلر[8]  (1957) معتقد است راهنمايي فرد را قادر مي سازد تا توانائيها و رغبتها و شخصيت خويش را بشناسد و در صورت امكان ، در صدد توسعه رشد آنها بر آيد و سرانجام با توجه به اهدافش اداره زندگي خويش را بشناسد ( نوابي نژاد ، 1373 )    

 به طور كلي مي‌توان گفت كه راهنمايي ، جريان بررسي همه جانبه فرد با استفاده از ابزار و فنون گوناگون است كه نهايتاً فرد را ياري مي دهد تا تواناييها و محدوديتهايش را بشناسد و بر اساس چنين شناختي تقصيمات مناسب و منطقي براي تأمين نيازهاي فردي و اجتماعي اتخاذ كند و به كمال و خود ـ رهبري برسد . ( شفيع آابادي ، 1371 )    

 انواع راهنمايي :     

راهنمايي اين معادل را در اولين كلمه اي كه در نوشته خود استفاده مي كنيد بياوريد . قسمت عمده اي از فعاليت هاي آموزشي است و عده اي  ا زمتخصصان راهنمايي و تعليم و تربيت را مترادف دانسته‌اند. بروئر[9] وسعت راهنمايي را در حدي مي داند كه كليه امور تعليم و تربيت را در بر مي گيرد . او در كتاب ‹‹ تعليم و تربيت به صورت راهنمايي ›› ( 1932 ) مي گويد كه تعليم و تربيت چيزي جزء راهنمايي نيست .          

 هاكس نيز گفته است كه ‹‹ تعليم وتربيت به معناي راهنمايي و راهنمايي به معناي تعليم و تربيت مي باشد ››  (حسيني ،1372 ) با اين حال انواع راهنمايي را از نظر موضوع مي توان به شرح زير بيان كرد .   

 1ـ راهنماي تحصيلي[10]: اين نوع راهنمايي اختصاص به كمك كردن شاگرد در زمينه انتخاب و درس و رشته تحصيلي ، اطلاع از مقررات آگاهي از مقرّرات امتحان و رفع مشكلات درسي كه نهايتاً به موفقيت دانش آموز در امور تحصيلي منجر مي شود دارد .   

 2ـ راهنمايي شغلي يا حرفه اي[11]: اين نوع راهنمايي ، اختصاص به ارشاد و هدايت دانش اموز در انتخاب شغل يا حرفه و كار دارد . بديهي است شاگرد را بايد به مشاغلي هدايت كرد كه استعداد ، سوابق و تجارب لازم را براي آن داشته باشد. جنبه ديگر راهنمايي شغلي ، آگاه كردن دانش آموزان از امكانات و موقعيت هاي شغلي در دنياي اوست .   

 3ـ راهنمايي سازش يا انطباق[12]:  اين نوع راهنمايي به رشد عاطفي دانش آموزان در سازگاري با خويشتن ، دوستان ، اطرافيان و به طور كلي محيط زندگي كمك مي كند . موضوعات اين نوع راهنمايي متنوع است ا زجمله چگونه احساسات خود را بيان كنيم كه به خود و ديگران صدمه نزنيم و گاهي راهنمايي كاري مشكل است چه بسا از شاگردان به علل مختلف رواني ، مادي و خانوادگي نمي‌توانند با محيط سازش پيدا كنند ، بديهي است تشخيص اين نوع دانش آموزان امري است دقيق و دشوار و احتياج به تخصص و منابع كمكي دارد . ( اردبيلي ، 1372 )    

 4ـ راهنمايي اجتماعي[13]: اين نوع راهنمايي اختصاص به گروه معيني نداشته و درباره مسائلي اجتماعي مي باشد . در اين نوع راهنمايي ، افراد مختلف درباره گرفتاريهاي اجتماعي هم چون ازدواج ، طلاق ، امور خانوادگي و بهداشت و … مي‌توانند به مشاوره مراجعه كنند . راهنمايي ممكن است به صورت فردي و يا گروهي اجرا شود .  

 در راهنمايي فردي يك نفر به تنهايي راهنمايي مي شود ولي در راهنمايي گروهي تعداد راهنمايي شوندگان بيش از يك نفر است و عدّه‌اي براي نيل به هدف يا اهدافي معين در يك زمان در محلي دور هم جمع مي وشد در راهنمايي گروهي ، افراد مشكل عاطفي و رواني خاصي ندارند بلكه خواهان كسب اطلاعات در زمينه‌هاي مختلف از قبيل تربيتي ، شغلي ، اجتماعي ، بهداشتي و خانوادگي هستند تا بتوانند با اتخاذ تصميمات درست و مناسب ، آينده با مشكلي مواجعه نشوند .

 اصول اساسي راهنمايي :    

فرايند راهنمايي و مشاوره بر اساس اصولي صورت مي گيرد كه براي تحقق اهداف راهنمايي ضرورت تام دارد و مشاور بايد در جريان راهنمايي ، آنها را مد نظر داشته باشد و به كار گيرد .  اصل اول : راهنمايي جرياني است مستمر كه در تمام سنين و در طول زندگي و براي همه افراد لازم است . بنابراين هر فردي در طول دوران زندگي خود ، همواره نياز به راهنمايي داشته تا در مسير هدايت صحيح قرار گيرد و به بهتر رشد همه جانبه و متعادل دست يابد .  

 اصل دوم : راهنمايي در درجه اول با رشد شخصي فرد ارتباط كامل دارد . كهاس[14] مي‌گويد: معمولاً كوشش و تلاش مدرسه براي يادگيري عقلاني متمركز مي‌باشد و وقتي اين مهم كه همان پرورش رشد عقلاني است ، تحقق يابد ، آنگاه مي‌توان گفت كه اجزاء عاطفي و شخصي و رشد آدمي مورد توجه واقع شده است. كهاس اصرار دارد كه تعليم و تربيت به عنوان دخالت در يادگيري تعريف شود . هم چنين روحي گويد : مفهوم رشد شخصي مبتني به اين فرض است كه بايد فرصت كافي را در اختيار افراد گذاشت تا درباره نوع شخصيت فعلي و قبلي خود فكر كنند و نتايج تجربيات خود را در شخصيت آينده در نظر بگيرند . بنابراين در مدرسه مهم ترين اصل اين است كه به ابعاد وجودي انسان به صورت همه جانبه توجه شود .      

اصل سوم :  مهم ترين مورد كه به وسيله آن راهنمايي تحقق پيدا مي كند در جريان هاي مرتبط با رفتار فرد قرار دارد چون راهنمايي با رشد شخصي ارتباط داشته و مشاوران با دنياي شخصي هر شاگرد سرو كار دارند . مشاوران از مصاحبه فردي ، نتايج تست و طرق ديگر جهت گسترش درك فرد از ساختمان شخصيتي خود استفاده مي كنند و بدين وسيله فردي مي تواند دنيايي را كه براي خود به وجود آورده است بشناسد و آثار و تجربيات شخصي را مورد بررسي قرار دهد . بنابراين چون افراد با يكديگر متفاوتند و هر كدام داراي ويژگي هاي مخصوصي به خود و در عين حال داراي استعدادها و قابليت هاي متفاوت هستند . لذا توجه به تفاوتهاي فردي از اصول انكار ناپذير در تعليم و تربيت و به ويژه راهنمايي مي باشد يعني هر فردي مي بايست بر اساس استعداد و قابليت و توان خودش هدايت و راهنمايي گردد .   

 اصل چهارم : راهنمايي به همكاري استوار است نه اجبار بنابراين نمي توان افراد را مجبور كرد كه تحت راهنمايي قرار گيرند . يعني راهنمايي با توافق افراد مورد راهنمايي صورت مي گيرد . عدم اجبار و تحصيل ، خصوصيت عمده راهنمايي مي باشد زيرا اجبار موجب تفاوت و پيدايش عدم اعتماد و رشد و پيشرفت مي گردد اين در حالي است كه راهنمايي به انگيزه دروني و علاقه به تغيير وابسته است . 

 اصل پنجم : راهنمايي مبتني به اصل احترام و ارزش و شأن فرد است و بالنتيجه حق انتخاب و تصميم گيري از طرف وي بايستي مراعات گردد . آزادي در انتخاب و اقدام به طبق آن در زمينه رشد شخصي ، انساني مي باشد زيرا ضمن استفاده از آزادي يك نوع احساس مسئوليت و كنترل ، در خود فرد به وجود مي‌آيد . ( قاضي ، 1372 و قشلاقي 1373، ص 24 )      

 تعريف مشاوره :

مشاوره[15] از نظر لغوي به معني همكاري كردن و رأي ديگري را در انجام كار خواستن است . مشاوره از ديدگاه گوناگون تعريف شده است . پاترسون[16] ( 1973) مشاوره را جرياني ياري دهنده اي مي داند كه به ارتباط خاصي بين دو نفر نياز دارد و به عبارتي مشاوره تعامل بين مراجع و مشاور است كه پس از ايجاد ارتباط مشاوره‌اي، مشاور به مراجع كمك مي‌كند . راه حلي برا ي مشكل خويش بيابد . از نظر پاترسون ارائه اطلاعات صرف ، پند و اندرز دادن‌، تلقين افكار و عقايد مشاوره به حساب نمي آيد .      

 دنيك ماير[17] ( 1972 ) از پيروان روانشناسي فردي ، مشاوره را ايجاد رابطه حسنه بين مشاور و مراجع مي داند كه از طريق اين رابطه ، مشاور به مراجع ياري مي دهد تا نحوه ارتباط با ديگران را فرا گيرد ، نياز هايش را به طور معقول و مقبولي بر آورده سازد ، احساساتش را بشناسد ، اطلاعاتي درباره نكات قوت و ضعف خويش به دست آورد و با تعيين و شناخت اهداف آينده ، شيوه هاي رسيدن به آنها را تعيين كند .        

 هكني وناي[18] (1973) مشاوره را جرياني ياري دهنده يكتايي مي‌دانند كه در آن مراجع پس از طرح مشكل با كمك مشاور كه فردي متخصص و آشنا به امور رواني است به حل مشكل تشويق مي شود . مشاوره از آن نظر منحصر به فرد است كه مشكل هر مراجع مخصوص اوست و مشاور نمي تواند از قبل مشخص سازد كه مراجع چه نوع مشكلي را در جلسه مشاوره مطرح خواهد كرد . با اين حال مشاوره قابل پيش بيني است زيرا مشكلات مراجعان به ظاهر مشابه است و همگي احساس نگراني مي كننند ، بلاتكليف هستند ، دلهره دارند و نظام زندگيشان بهم ريخته است در عين حال مصاديق رفتاري در هر مراجع متفاوت است . 

آرباكل[19] ( 1977 ) مشاوره را جرياني انحصاري و اختصاصي بين دو نفر مي‌داند كه در آن مراجع با كمك مشاور به بررسي و تجزيه و تحليل مشكل خود اقدام مي كند و از موارد ناشناخته آگاه مي شود و عوامل ناخواسته و مزاحم را تغيير مي دهد و زندگي بهتر و مطلوب تري را براي خويش فراهم مي آورد .             

 استفلروهاچ[20]  ( 1958 ، 1972) مشاوره را رابطه ياري دهنده تخصصي بين مراجع و مشاور مي دانند كه به شناخت بهتر و بيشتر مراجع از خصوصيات خويشتن و تصميم گيري معقول و مناسب در زندگي منجر مي شود .    

 گوستاد[21] (1957) مشاوره را رابطه اي آموزش بين مراجع و مشاور مي داند كه در آن بر يادگيري تأكيد مي شود . رابينسون[22] مشاور را كمك به افراد عادي براي كسب سازش بهتر با خود و ديگران افزايش بلوغ عاطفي ، استقلال و قبول مسئوليت مي داند .  ( شفيع آبادي ، 1371 )   

 تيلور[23] مشاوره را جرياني كمك به مراجع به منظور كسب مفهوم روشن از هويت خويش مي داند و در اين مسير  از منابع موجود سود مي برد . ( قاضي ، 1370 )        

 به نظر مك دانيل ( 1956 ) مشاوره يك سلسله تماسهاي حضوري بين مشاور و مراجع است كه بدان وسيله مراجع به تفكر درباره نگرشها و طرح ها و امكاناتش تشويق مي شود و روشهاي سازگاري موثر تر با خود و ديگران ياد مي گيرد . در اين ديدگاه احترام به مراجع و تشويق او به كسب بينش جديد منظور تغيير رفتار وي نقش بسزايي دارد .              

 ويليامسون[24] (1951) مشاوره را جرياني آموزشي مي داند كه به رشد شخصيت فرد مي انجامد. به نظر رن[25] ( 1951 ) مشاوره رابطه اي هدفدار و پوياست كه مراجع را در خودشناسي و تصميم گيري مناسب و ارضاي نيازهايش ياري مي دهد .            

شوتزرواستون ( 1974 ) معتقدند كه مشاوره يك جريان يادگيري است كه بدان وسيله مراجع مطالبي را درباره خود و مناسباتش ياد مي گيرد . ( شفيع آبادي ، 1372 )       

 كرومبولتز[26] (1965) عقيده دارد كه مشاوره از تمامي فعاليت هاي اخلاقي تشكيل يافته است كه در آن مشاوره تعهد و تلاش مي كند كه به مراجع كمك كند تا به آن دسته از رفتارهايي بپردازد كه بتواند به حل مشكلات و مسائل او منجر شوند .          

جورجوكريستياني[27] ( 1990 ) عقيده دارند كه مناسب ترين تعريف مشاوره از آن بوركس واستفلر است اين تعريف به شرح زير است :     

 ‹‹ مشاوره به رابطه حرفه اي بين يك مشاور آموزش ديده و مراجع دلالت مي‌كند . اين رابطه معمولاً ميان دو نفر است . اگر چه بعضي مواقع مشاور با بيش از دو نفر صورت مي گيرد . اين رابطه براي كمك كردن به مراجعان جهت درك و روشن كردن نظرات آنها در مورد محيط زندگي خود و يا دادن راه رسيدن به اهداف انتخاب شده فردي از طريق انتخاب راههاي سنجيده و اعضاي فردي و حل مشكلات هيجاني و ميان فردي برگزار مي شود . (جورجوكريستياني ، 1374، ص 10 ) .                

 در تعاريف مختلف مشاوره چندين عنصر مشترك وجود دارد . اول وجود حداقل دو نفر به صورت رو در رو ( Face to face )[28] ضروري است كه يكي مشاور و ديگري مراجع است . مراجع فردي است كه در زمينه يا زمينه هايي داراي مشكل بوده و مشاور فرد متخصصي است كه توان و صلاحيت  حل مشكلات را دارد ، دوم ، هدف مشاوره كمك كردن به افراد و مردم است سوم ، ايجاد رابطه حسنه كه نقش بسزايي در پيشبرد و اهداف مشاوره دارد چهارم فرآيند مشاوره يك جريان يادگيري است كه معمولاً منجر به رشد و تغيير مي شود . مشاوره نيز همانند راهنمايي  به صورت فردي و گروهي انجام مي گيرد . به نظر ماهلر[29] (‌1969) مشاوره گروهي يك تجربه اجتماعي است كه در آن موانع رشد و نگرش افراد گروه در يك محيط امن و مطمئن بررسي مي‌شود .

به نظر شيئن[30] ( 1971 ) مشاوره گروهي جرياني رو در رو بين چند نفر به منظور تبادل نظر در زمينه علايق و مشكلاتي است كه افراد در گروه در ارتباط با خود و يا در تعامل با ديگران دارند . هدف نهايي مشاوره گروهي ، تصميم گيري معقول و منطقي درباره هر يك از موارد و مطرح شده در گروه است .          

 مشاوره گروهي موجب مي گردد كه فرد خود را آنگونه كه هست ، بپذيرد و رابطه خود را با ديگران گسترش دهد                       

راهنمايي و مشاوره از ديدگاه اسلام    

بحث از مشاوره در اسلام به منزله ي اعتراف به وجود يك مكتب روان شناسي در كنار و يا در مقابل مكاتب ديگر روان شناسي است .    

مباني ، اصول ، اهداف ، و روش هاي شناخت شناسي اين مكتب آن را از ساير نظريه ها متمايز كرده است و بدان هويتي مستقل مي‌بخشد . هر گونه تعريف و توصيفي از مشاوره با موضع گيري هاي فلسفي يا تئوريك مكتبي كه از آن نشأت گرفته هماهنگ است . به عبارت ديگر ، تعريف مشاوره تابعي از مجموع پيش فرض ها و اصولي است كه در شكل گيري آن مكتب خاص نقش داشته‌اند . ( حسيني ، 1378 ) براي مثال ، در نظريه روان تحليل گري فرويد مشاوره‌ي رواني چيزي جزء تلاش در جهت ايجاد تعادل بين نهاد خود و فراخود نيست . در نظريه مراجع محوري را جرز هدف مشاوره افزايش خود آگاهي ونيل به خودشناسي و مراجع است ، به طوري كه مراجع پس از آشنايي با ويژگي هاي خويش و تحليل ابعاد و عناصر موقعيت خود تصميم مي گيرد و نه مشاور. در نظريه رفتار گرايي نيز مشاوره بر اصول يادگيري مبتني است و مشاوره به تغيير رفتار فرد كه به معناي جايگزيني رفتارهاي مطلوب بجاي رفتار نامطلوب است ، مي انديشد . محورهاي اساسي در فرآيند مشاوره اسلامي عبارتند از :     

  • شناخت از خود و موقعيت و جايگاه خويش در نظام هستي و رابطه امني با ديگران .
  • تغيير و اصلاح تفكر و نگرش و عملكردها و هدايت و رشد همه جانبه در فرد .   
  • پرورش عزت و اعتماد به نفس در فرد مصونيت بخشي از عملكردهاي نامطلوب و اضطراب زا و يا به عبارت ديگر بازسازي شخصيت و ايجاد آرامش .                  

 در توضيح مي توان گفت : در روان شناسي اسلامي به نفس انسان از تكوين جنيني و حتي قبل از آن ، تا هنگام مرگ و حتي پس از آن توجه بسياري شده است. در تاريخ اسلام و ايران‌ همواره مشاوره از اهميت برخوردار بوده است و آن را از وظايف معلمان و دانشمندان به شمار مي‌آورده‌اند . پيامبر ( ص ) و ائمه معصومين ضمن پرداختن به مشاوره مردم را با اصول مشاوره ، ويژگي‌هاي مشاوره و مسئوليت هاي آنان و هدف‌هاي مشاوره و راهنمايي و روش هايي كه مي‌تواند امر مشاوره را تسهيل كند ، آشنا مي‌كرده‌اند .      

 ائمه همواره در صدد بودند كه راهنمايان و مشاوران متعهد و متخصص در رشته هاي گوناگون تربيت كنند . كه بتوانند مردم را در حل مسايل و مشكلات مختلف ياري دهند . از اين رو ، صفات شخصيتي مشاور را مطرح كرده‌اند . در ديدگاه معصومين ( ع‌ ) مشاوره محدود به مسايل خاص و زمان و دوره اي مخصوص نيست ، بلكه همه ي مسايل و مشكلات انسان را در جنبه هاي مختلف و دوره هاي مختلف رشد در بر مي‌گيرد . البته مسايل فكري عقيدتي ، رواني ، عاطفي، اجتماعي و فقهي بيش از ساير مسايل مطرح بوده است . در تاريخ اسلام موارد زيادي به چشم مي خورد كه جلسات مشاوره‌ي گروهي به عنوان جلسات مناظره انجام مي گرفته است . در چنين مناظراتي ، هدف كشف حقيقت بود و اعضاي گروه مشاوره ضمن بحث و گفتگو افكار ، عقايد ، اخلاق و توانمندي خويش را مي‌شناختند . گاه جلسات مشاوره و مناظره را كساني تشكيل مي‌دادند كه مسئول مدرسه و يا مراكز علمي بودند و يكي از اهداف آنان اين بود كه شخصيت علمي و اخلاقي افراد در اين جلسات بروز نمايد تا آنان براي تدريس گزينش شوند . مانند جلسات مشاوره و مناظره از نظام الملك تشكيل مي داد . يكي از شرايط برقراري اين جلسات اين بود كه افراد به هيچ وجه حق پرخاش نسبت به يكديگر را ندارند ، نبايد بدون دليل و منطق سخن بگويند و نيز بايد از تكبر ، كينه ، غيبت ، خود‌ستايي و تجسس در كارهاي يكديگر پرهيز كنند.              

 برخي از دانشمندان مسلمان و ايراني نيز به مشاوره وروان درماني و به درمان بيماران مي‌پرداختند ، محمد زكرياي رازي برخي از بيماريهاي رواني ، مانند صرع ، هزيان ، رعشه و ماليخوليا ار از طريق مشاوره و روان درماني مداوا مي كرد . ابن سينا به مشاوره در انواع مختلف اخلاقي بهداشتي و تحصيلي شغلي و عاطفي توجه كرده است و در مورد اختلال هاي رواني نظير هيستري ، صرع ، شيوايي و ماليخوليا نظريه ارائه داده است . وي جواني از بزرگان آل بويه را كه دچار بيماري ماليخوليا شده بود و فكر مي كرد گاو است و غذا نمي خورد را  درمان نمود . در فرايند درمان ابتدا به او فهماند كه ابن سينا او را خوب درك مي‌كند و به عنوان يك گاو مي‌پذيرد و به همين دليل نيز بايد با او  نيز مانند گاوهاي ديگر رفتار شود . بيمار بسيار شاد شده ولي هنگامي كه براي ذبح آماده شد ابن سينا گفت : اين گاو خيلي لاغز است ، بايد غذا بخورد تا چاق شود و ارزش ذبح داشته باشد . از اين رو دستور داد به وي غذا بدهند و برايش رژيم غذايي مخصوص مشخص كرد و بدين ترتيب داروهاي لازم را به او خورانيد . پس از حدود يك ماه بيمار بهبودي يافت و مداوا شد ، در واقع ، ابن سينا در تفكر و نگرش فرد تغيير ايجاد كرد . مورد ديگر جواني است از نزديكان سلطان قابوس كه بيماري صعب العلاجي داشت . ابن سينا از بيمار خواست كه در مورد محله‌هاي مختلف گرگان گزارش بدهد و در همين حين نيز نبض او را مي‌گرفت . پس از مدتي متوجه شد او عاشق دختري است كه در يك از محله هاي گرگان زندگي مي‌كند . زيرا هنگامي كه گزارش جوان بيمار به محله ي زندگي دختر نزديك مي شد نبضش تندتر مي زد و تغيير حالت پيدا مي كرد . ابن سينا بدين ترتيب توانست از عشق و علاقه آن جوان آگاهي پيدا كند و وي را در حل تعارض دروني خود ياري دهد . وي ايجاد اميد و بشارت به بهبودي را در درمان بيماري‌هاي رواني بسيار مؤثر مي دانست و توصيه مي كرد كه پزشكان به بيماران خود روحيه بدهند . خواجه نصيرالدين طوسي نيز به مشاوره علمي و تحصيلي دانش آموزان به اساس استعداد و ميزان آگاهي و توجه به تفاوت هاي فردي آنان تأكيد كرده است (فقهي ، 1376 )      

 در قرآن كريم نيز به كرات به فوايد و ضرورت مشاوره تأكيد شده است .          

 ( اي پيامبر در كارها با مسلمانان مشورت كن و چون تصميم گرفتي به خدا توكل كني ( و انجام بده ) همانا خداوند متوكلان را دوست دارد)[31] اين آيه ناظر بر حوادث جنگ احد است كه در آن افرادي كه از جبهه و جنگ گريخته بودند و با اظهار ندامت تقاضاي بخشش داشتند و خداوند پس از اشاره به يكي از مزاياي فوق العاده اخلاقي پيامبر ( نرم خويي ) ، ضمن طلب رحمت براي آنان از پيامبر (ص) ، مي خواهد كه باز هم با آنان مشورت كند و رأي و نظر آنان را ناديده نگيرد. در اين آيه مشورت به معناي يك دستور حكومتي است و لذا مي بينيم كه پس از انجام مشورت و روشن شدن نتيجه ، هر گونه دو دلي و پراكندگي بايد كنار گذاشته شود و قابليت و تصميم جانشين آن شود . ضمناً از اين آيه استنباط مي‌شود كه تصميم گيري حق مراجع است .

خداوند زماني كه صفات و خصوصيات مسلمانان را مطرح مي كند در آيه 138 از سوره‌ي شوري مي فرمايد … ( در كارها با يكديگر مشورت كنيد )[32]        

 دقت ، توجه در آيات مبين اين نكته است كه خداوند ، ضمن توصيف مومنان به ويژگي‌هايي مانند : ايمان و توكل ، اجتناب از گناه و منكرات ، عفو ، استغفار و انفاق كه حكايت از درجات بالاي فرد مؤمن دارد . به انجام امور از طريق مشورت نيز تشويق و مشاوره را در مرتبه ي آن صفات ديگر مطرح نموده است . امام علي (ع) نيز در نامه اي به مالك اشتر ، حاكمان و مسئولان دولت اسلامي را از مشورت با سه گروه بر حذر داشته است :  بخيلان ، ترسوها و حريصان . چرا كه بخيلان همواره از گدايي و نداري دم مي زنند و مسئولان حكومتي را از رادمردي و گشاده دستي باز مي دارند با افراد ترسو موجب سستي اراده و مسئولان مي‌شوند و حريصان و آزمندان با توجه و تأكيد بر منافع شخصي خود مسئولان را به ظلم و ستم در راه كسب مال و ذخيره تشويق مي نمايند ( حسيني ، 1378 ) .   

  مقايسه شيوه هاي راهنمايي شغلي :  

 مشاوره شغلي يكي از زمينه هاي مهم مشاوره ايست و در عين حال نسخه‌اي واحد از مشاوره نيست در مشاوره شغلي ، برنامه ريزي و تصميم گيري در مورد حرفه و آموزش ، محوريت دارد . در اين شاخه نسبت به مشاوره فردي ، به اطلاعات زيادتر و داده هاي حقيقي بيشتري نياز است . هم چنين مشاوران شغلي دريافته اند كه نمي توانند بدون در نظر گرفتن ساير جنبه هاي زندگي فرد متقاضي از قبيل نيازها ، كشمكشها و روابط او با ديگران ، در زمينه مشكل شغلي به او كمك كنند: بنابراين ، مشاوره شغلي متضمن مشاوره با تماميت فرد است و امروزه ماهيت رشد دهنده مشاوره شغلي مشخص شده است و به عنوان جنبه اي از رشد تماميت فرد در نظر گرفته مي شود . همانطوري كه بر امر وشوستروم (1982 ) معتقدند مشاوره حداقل بايد از شش عامل ارزيابي خصوصيات و ويژگي هاي مراجعان ، ارائه اطلاعات بيروني ، وارسي شقوق مختلف روشن ساختن امكانات شغلي ، متحدساختن مواد واقعي با اطلاعات شخصي و تصميم گيري در مشاوره شغلي آگاه باشد . ( جرج كريستالي 1374 )                                    

با توجه به نقش اطلاع دهي و استفاده از شيوه هاي راهنمايي در جهت پيشبرد اهداف مشاوره شغلي و هم چنين محدوديت منابع در اين زمينه ، شيوه هاي راهنمايي شغلي در ايران در مقايسه با كشورهاي انگلستان ، سوئد ، فرانسه و عربستان به نقل از تحقيق كيكر ( 1374 ) در زير ، ذكر شده مي شود ، اميد است فعاليت هاي جدي تر در زمينه عنوان ، تعداد ، تعريف ، چگونگي راه يابي و مزاياي شغلي بطور مدون صورت گيرد تا مشاوران به كمك آن در هدايت مراجعان خويش به مناسب موفق تر باشند .

 مقايسه شيوه هاي راهنمايي شغلي در ايران با كشورهاي فرانسه ، انگليس ، سوئد ، عربستان .

عربستان سوئد انگليس فرانسه ايران
شيوه هاي راهنمايي شغلي

رديف

× × × × × بازديدهاي شغلي 1
×     × × معرفي مشاغل 2
  × ×     ارائه سمپوزيوم هاي شغل براي دانش آموزان ووالدين 3
  × ×     ارائه بروشورهاي شغلي 4
        × ارائه واحدهاي شناسايي مشاغل 5
  × ×     استفاده از فيلم و اسلايدبراي دادن اطلاعات شغلي 6
      × × مقاله نويسي 7
    × ×   استفاده از وسايل ارتباط جمعي 8
      × × نمايشنامه ( ايفاي نقش ) 9
    ×     كارآموزي هاي شغلي كوتاه مدت 10
    ×     كار آموزي هاي شغلي بلند مدت 11
        × اشتغال در ايام فراغت 12
× × × × × آزمونهاي شغلي 13
×   × × × آزمونهاي علايق و رغبت شغلي 14
  ×       دادن شغل به صورت فردي و گروهي 15
  ×       موجود بودن فرهنگ مشاغل جهت كسب اطلاعات شغلي در كتابخانه هاي مدارس 16
× ×   ×   استفاده از بروشورهاي شغل 17
  ×   ×   استفاده از راديو تلويزيون براي عرصه اطلاعات شغلي 18
      ×   كلاسهاي آموزش كوتاه مدت 19
      ×   كلاسهاي آموزش بلند مدت 20
      ×   استفاده از نشريات 21

جدول شماره 1 –  مقايسه خدمات راهنمايي شغلي در پنج كشور جهان

مقايسه راهنماي و مشاوره فردي و گروهي :           

 فعاليت هاي گروهي نيازمند توجه و شرايط خاص است مشاور و راهنما بايستي آنها را در نظر بگيرند . در عين حال راهنمايي و مشاوره گروهي نسبت به راهنمايي و مشاوره فردي داراي محاسني به شرح زير مي باشد :   

  • راهنمايي و مشاوره گروهي از نظر زمان و هزينه در مقايسه با راهنمايي و مشاوره انفرادي مقرون به صرفه است . در راهنمايي گروهي مي توان به تعداد كثيري مثلاً سي نفر در مدت كمي اطلاعات زيادي را منتقل كرد در مشاوره گروهي نيز مي توان با صرف يك ساعت و يا يك ساعت و نيم با هشت نفر به مشاوره پرداخت فعاليت هاي گروهي خصوصاً در جامعه ما كه با كمبود مشاور و گاهي بازداري هايي ( شخصي و فرهنگي ) مواجه هستيم از اهميت خاصي برخوردار است .   
  • گروه موقعيتي را فراهم مي آورد كه افراد در آن بهتر مي توانند ايجاد رابطه كنند . ايجاد كنش و واكنش بين اعضاء و پذيرش و جابجايي نقشها زمينه يادگيري بيشتري را فراهم مي آورد .
  • تصميمات گروهي معمولاً از ضمانت اجرايي بيشتري برخوردار است . شركت كنندگان پس از بحث و بررسي موضوع آزادانه تصميمي را به طور جمعي اتخاذ مي كنند و از آنجا كه تفاوت سني زيادي بين اعضا وجود ندارد ، تصميمات آنها با هم توافق بيشتري و به دور از فشار و اجبار اتخاذ مي گردد .
  • عكس العمل هاي اعضاء در مشاوره گروهي به مراتب بيشتر ا زكنش و واكنش‌هاي انفرادي است زيرا در مشاوره انفرادي ارتباط مطلوب ، حداكثر بين مشاور و مراجع است ولي در مشاور گروهي اين روابط بين مشاور و اعضاء است كه با ارتباط با اعضاء گروه با يكديگر افزايش مي‌يابد و همچنين امر رشد و يادگيري بيشتري را فراهم مي سازد .     
  • از طريق مشاوره گروهي ، شركت كنندگان متوجه مي شوند كه مشكل آنان منحصر به فرد نيست و ديگران نيز با مشكلات مشابهي دست به گريبانند كه اين آگاهي مي تواند زمينه تشكيل و آمادگي تغيير را در اعضاء فراهم سازد .
  • از طريق راهنمايي گروهي و كلاس و مشاور گروهي مي توان آن عده از افرادي را كه به مشاوره انفرادي نياز دارند مشخص نمود و زمينه حضور در جلسات مشاوره فردي را براي آنان مهيّا كرد خصوصاً اين نكته براي نوجوانان و جوانان جامعه ما كه به دلايل مختلفي از بيان عواطف و مشكلات خويش خودداري مي كننند ، مي تواند مفيد واقع شود و مشاور از طريق اينگونه ارتباطات حس اعتماد و رازداري را در بين آنان ايجاد نمايد . ( شفيع آبادي ،  1370، ص 56ـ55 )            

 ويژگي هاي مطلوب مشاوران :             

مشاور ، انساني است با تمام خصوصيات ، خواسته ها و نيازهاي انساني كه در يك بافت خانوادگي و اجتماعي خاص زندگي مي كند و نقش هاي مختلفي را به عهده دارد . بنابراين قبل از اينكه مشاور مؤثر و موفقي باشد مي بايد يك انسان مؤثر باشد و براي ايفاي مناسب باين نقش ها به ويژه نقش شغلي خود توانايي‌ها و خصوصياتي را لازم دارد براي مراجع اين نكته اهميت دارد كه مشاور خود را با كفايت و با صلاحيت و رشد يافته و با ثبات و با پشتكار بداند . اين تلقي به ثمر بخشي روابط مشاوره اي منجر مي شود . براي رسيدن به اين چنين وضعيت مشاور نياز دارد كه خصوصيات و توانايي هاي ويژه اي را داشته باشد مطالعه و بررسي منابع و مآخذ گوناگون نشان مي دهد كه ويژگي هاي شخصيتي و حرفه‌اي يك مشاور از ديدگاه هاي مختلف مورد بررسي قرار گرفته است و با توجه به پيچيدگي و گستردگي كار مشاوره د رنظريه به يك يا چند جنبه ي خاص تأكيد شده است هر چند همه ي صاحب نظران در مورد ويژگي‌هاي خاص مشاور اثربخش ، مؤثر و مفيد و كارآمد هم عقيده نيستند امّا هنگامي كه آن ها را كنار يكديگر بگذاريم مي بينيم كه همه ي اين خصوصيات مكمل يكديگرند و برخورداري از آن ها احتمال موفقيت مشاور را افزايش مي دهد ، از جمله ساعتچي بر اساس تحليل شغل مشاوره در دانشگاه ها ، مراكز مشاوره و روان درماني ، خصوصيات زير را براي مشاوران فهرست مي كند.                   

الف . شرايط تحصيلي :  

 در مورد شرايط تحصيلي دارا بودن دانشنامه ي دكترا يا كارشناسي ارشد در يكي از رشته هاي روانشناسي باليني …روانشناسي مشاوره با دارا بودن دانشنامه‌ي كارشناسي ارشد در رشته ي علوم تربيتي و حداقل سه سال تجربه مفيد در زمينه ي مشاوره و روان درماني مورد نياز است   

 ب . توانايي ها :       

مشاوران به دليل ماهيت كار خود و پيچيدگي مسايل انساني كه با آن سروكار دارند بايد توانايي هاي مختلفي را داشته باشند از جمله :   

  • توانايي تجزيه و تحليل و شناخت مسايل و مشكلات و استنتاج مطالب .
  • برخورداري از فكر خلاق و نوآور .  
  • توانايي براي تجربه كردن يا احساس كردن همه ي هنجارهاي آدمي نظير شادي ، غم ، اميد ، نشاط ، همدلي ، احساس ، خوشبختي ، محبت ، عشق ، صميميت ، فداكاري ، گذشت و….   
  • توانايي سخن گفتن در جمع و ايراد سخنراني در حضور ديگران .  
  • توانايي تصميم گيري در مواقع بحراني.   
  • توانايي تحمل انتقاد ، تحقير، خشم و بي اعتنايي .   
  • توانايي ايجاد ارتباط مناسب با ديگران و بيان منظور و مطلب خود به طرف مقابل .   
  • توانايي براي پيگيري مسايل و مشكلات و ادامه فعاليت هاي خود تا مرحله حل مشكل .   
  • برخورداري از هوش و علايق اجتماعي .    

  ج . علايق :   

  ـ علاقه به مراجعان و گوش دادن به مشكلات آن ها . 

  ـ علاقه به ايجاد رابطه با ديگران  

  ـ علاقه به رشد و پيشرفت شخصي .    

 ـ علاقه به خطرجويي و ريسك پذيري .  

 ـ علاقه به شركت در جلسات و سمينارها .  

 ـ علاقه به تحقيق و پژوهش .  

 د. ويژگي هاي شخصيتي و خلقي :    

خوش خلقي و خوش برخورد بودن ، شوخ طبي و اميدوار بودن ، برخورداري از مقبوليت گروهي و اجتماعي ، اعتماد به نفس بالا ، ثبات هيجاني و عاطفي ، توانايي كار در محيط هاي درماني و توانايي  تحمل فشار رواني . جورج و كريستاني خصوصيات مشاوران را در سه محور عمده شامل:

الف . ويژگي هاي فردي       

حرفه ي مشاوره نياز به يك سري ويژگي ها و خصوصيات رفتاري و شخصيتي دارد كه در تلفيق با دانش نظري از فرد ، يك مشاور با صلاحيت و كارآمد مي سازد و در اكثر قريب به اتفاق فنون تخصصي بر روي اين خصوصيات شخصيتي تأكيد شده است ، به نظر كند تكنيك عمده ي مشاوره ويژگي هاي شخصي مشاوره است . او از اين ويژگي ها به عنوان ابزار نام  مي‌برد . اين ويژگي هاي فردي را انجمن ملي راهنمايي شغلي به اين شكل نام برده است :   

 ـ علايق عميق به مردم و شكيبايي نسبت به آن ها .  

 ـ حساس بودن به طرز نگرش و اعمال ديگران .   

–   ثبات هيجاني     

رازدار بودن     

  انجمن آموزش و نظارت به مشاوران ، خصوصيات فردي را به شكل زير معرفي مي كند .   

 توانايي ايجاد رابطه گرم و عميق با ديگران .  

 پذيرش خويشتن و خودشناسي .   

 مسئوليت پذيري و تعهد نسبت به ارزش هاي فردي و انساني .  

 داشتن اهداف واقع بينانه .      

 باور افراد و توانايي تغيير آن ها .   

 آگاهي و حساسيت نسبت به محيط اطراف . 

 با توجه بودن  

 تمهد شغلي  

 بلكين خصوصيات زير را به عنوان ويژگي هاي فردي مورد نياز مشاوران نام مي برد :   

1ـ توانايي درك ديگران :

 الف ) عدم تعصب                                ج ) هم احساس  

  ب ) حساسيت                                      د) غيبت    

 2ـ توانايي برقراري رابطه با ديگران :  

  الف ) خلوص رفتار.                          ج) احترام به فرد .   

ب ) عدم تسلط .                                 د) مهارت هاي مكالمه .    

 3ـ خودشناسي                

   الف ) اعتماد به خود               ب) احساس امنيت               ج) ايثار  

 و سرانجام حاجيلو به نقل از جرج و كريستاني خصوصيات فردي مشاوران مؤثر را به اين شكل توصيف مي كند :

ـ مشاوران مؤثر تجارب خود را مي پذيرند و نسبت به آن ها گشاده هستند .

ـ از ارزش ها و باورهاي خود آگاهي دارند .

ـ قادرند با ديگران رابطه اي گرم و عميقي برقرار كنند .

ـ خود را به صورتي كه واقعاً هستند به ديگران نشان مي دهند .

ـ مسئوليت شخصي رفتار خود را مي پذيرند .

ـ سطح آرزويي واقع گرايانه دارند .

در دين اسلام نيز خصوصياتي مانند صداقت ، تقوا ، آگاهي ، خوش اخلاقي و خوش خويي براي مشاوران توصيه شده است ، حضرت علي ( ع) در مورد خصوصيات افرادي كه طرف مشورت قرار مي گيرند بيان مي فرمايند : كه با دوست مهربان و دور انديش مشورت كن ، بخيل را در مشورت خود راه مده كه به تو وعده فقر مي دهند ، شخص ترسو را در مشورت شركت مده كه او تو را در كارت سست مي سازد ، خردمند از مشورت كردن بي نياز نيست .

4ـ توانايي مقابله با استرس :

توانايي مقابله با استرس از خصوصيات مهم حرفه ي مشاوره است . به دليل ماهيت پيچيده كار ، انتظارات مراجعان و شخص مشاور ، مشاوره شغلي سنگين و پر مسئوليت است كه انرژي و توان جسمي و رواني زيادي را مي طلبد و احتمال درگيري عاطفي و احساسي با مسايل و مشكلات مراجعان در آن بالاست . مشاور به عنوان يك فرد پذيرا و هم دل فرصتي را فراهم مي آورد تا مراجعان در يك فضاي امن به ارزش ها و اعتقادات او هم خواني ندارد و به همين جهت در معرفت آسيب جدي است . راجرز مي گويد : به عهده گرفتن درمان مشاور را به رشد شخصي پي در پي وادار مي سازد و اين موضوع هر چند در درازمدت پاداش بخش است امّا رنج آور نيز مي باشد .

برنز مي گويد : كار مشاوره و  روان درماني گاهي خسته كننده و استرس آور است ، نگراني و ناراحتي زيادي دارد و به راستي احساس ناشايستگي و تهديد شدن در آن فراوان است . اخيراً روشن است كه در بعضي مواقع همه ي مشاوران دچار احساس موسوم به فرسودگي كاري ( Burnout )[33] مي شوند. مشاوراني كه فرسودگي كاري را تجربه مي كنند معمولاً از لحاظ جسماني ، عاطفي و ذهني خسته هستند و به تدريج احساس مي كنند كه نمي توانند با مراجع ديگري روبه رو شوند و نسبت به آن ها نگرشي منفي پيدا كرده و آن ها را سرزنش مي كنند . علت اوليه فرسودگي كاري ، فشار رواني است .

براي مقابله با اين وضعيت بايد منابع استرس زا در شغل مشاوره شناسايي شده و مشاور توانايي مقابله و كنترل آن ها را داشته باشد . دوچ ( 1984 ) سه نمونه از باورهاي استرس زا را كه بيش از همه استرس ايجاد مي كند و ناشي از ديد مطلق گرايانه مشاور مي باشد به شرح زير ارائه مي دهد .

1ـ من بايد هميشه در نهايت اشتياق ، علاقه و شايستگي كار كنم .

2ـ من بايد براي كنار آمدن با هر مراجع اضطرابي[34] آماده باشم .

3ـ من بايد براي كمك هر مراجعي توانا باشم .

علاوه بر اين انتقال نيز منبع مهمي براي ايجاد استرس مي باشد.[35] در طي اين فرآيند مراجع عواطف و احساسات مثبت يا منفي خود را نسبت به والدين يا افراد معني دار ديگري كه در زندگي او نقش داشته‌اند هشيارانه يا ناهشيارانه متوجه مي‌كند .

مشكلات و نيازهاي شخصي مشاوران نيز يكي ديگر از عوامل استرس زا به شمار مي رود . برخي از نيازهاي مشاوران عبارتند از : نياز به قدرت و كنترل كردن نياز به حمايت كردن ، نياز به صلاحيت ، نياز به كسب موقعيت اجتماعي ، نياز به كسب قدر داني  و احترام از طرف مراجعان . در صورتي كه اين نيازها بر آورده نشوند ، ايجاد استرس مي كنند . حرفه ي مشاوره 6 نياز را در سطح بالايي ارضا مي كنند . نياز به پيشرفت ، استفاده از توانايي ها ، آفرينندگي وظايف ، كمك به ديگران ، احساس مسئوليت و احساس استقلال ولي نياز به قدرت طلبي و كسب موقعيت  اجتماعي را نمي تواند ارضا كند . بسياري از مشاوران ممكن است از ارتباط مشاوره‌اي براي ارضاي نيازهاي خود استفاده كنند و مراجعان را در حالت قرباني و وابسته نگاه دارند . مشاوره بايد همواره به ياد داشته باشد كه هدف رابطه ي مشاوره اي حد الامكان برآورده كردن نيازهاي مراجع است نه مشاوره و به قول شاملو ( 1366 ) استعداد گذشت و ايثار و عدم استفاده از شرايط براي ارضاي نيازهاي شخصي ساده نيست و هر كس قادر به انجام آن نيست براي چنين امر خطيري يك شخصيت خارق العاده لازم است. به همين جهت حفظ آرامش و توانايي مقابله با استرس هاي شغلي مهارت مهمي است كه مشاوران به آن نياز  دارند . زيرا اگر شخص مشاور خودش آرامش نداشته باشد و نتواند مسائل خود را به نحو رضايت بخشي حل كند و نيازهاي خود را از طرق مناسب برآورده سازد احتمالاً نمي تواند براي مراجعان خود نيز اثر بخش باشد .

ب . دانش حرفه اي :

منظور از دانش حرفه اي ميزان تحصيلات و محتواي آن مي باشد . انجمن مشاوره ي ايران ، مشاوره متخصص را به شكل زير تعريف كرده و تحصيلات مورد نظر براي اين منظور را اين گونه پيشنهاد مي كند . با توجه به وسعت دانش مشاوره ، مشاور متخصص به كسي اطلاق مي شود كه علاوه بر سلامت جسمي ـ رواني و صلاحيت اعتقادي و اخلاق ، داراي درجه دكترا يا كارشناسي ارشد مشاوره باشد .

ديدگاههاي نظري درباره مشاوره :

فرويد شخصيت بارزي بود كه باب مشاهده و تفحص را در حوزة ناخودآگاه و اعمال غير عقلي گشود و به آثار مكتوب روان شناسي غنا بخشيد . فرويد با تدوين روان شناسي پوياي خود نقطه عطفي در روان شناسي ايجاد كرد و در مفاهيم بنيادي نظريه شخصيت را در چهار ديدگاه ساختي ، پويشي ، تكاملي و علي يا جبري مطرح نموده و رابطه  بين اجزاي شخصيت را بيان داشت . به نظر فرويد انسان موجودي خنثي و تحت تأثير كششهاي غريزي و نيازهاي فيزيولوژيك بوده وبه نظر او انسان داراي دو خصوصيت انساني و حيواني است و رفتار او به وسيله فرايندهاي ناخودآگاه كه متوجه اهدافي هستند هدايت مي شوند و در قسمتي از بحث خود درباره مفهوم اضطراب و بيماري هاي رواني پرداخته و بنظر او انسان متعارف كسي است كه مراحل رشد جنسي و رواني او با موفقيت انجام گرفته است لذا فرويد هر كسي را به نحوي غير متعارف و دچار حالات روان نژندي و با روان پريشي مي داند و در زمينه درمان و فرايند آن گفته كه اصولاً حالت روان پريشي در حوزه كار مشاوران نيست امّا حالات روان نژندي و دفع اضطرابها به حوزة كار مشاوران منسوب شد و هدف اصلي روانكاوي بازسازي مجدد شخصيت و جهت دادن به آن است .

آلفردآدلر او در نظريه خود يك جهت گيري اجتماعي را در پيش گرفت و ديدي  انسان گرايانه ، نهايت انگار ، پديده شناختي كل نگر و اجتماعي به انسان و امور را مطرح كرد و در نظريه او انسان موجودي است بي همتا ، مسئول ، خلاق و انتخاب‌گر ، كه همخواني همه جانبه اي در ابعاد شخصيتي او وجود دارد . آدلر انسان را ذاتاً موجودي اجتماعي ، خلاق و هدفدار مي داند كه احساسي از حقارت زير بناي رشد رواني اوست و همواره او را در جهت تفوق و برتري سوق مي دهد . به عبارت ديگر هر انساني با توجه به اين هدف به جلو رانده مي شوند و به فعاليتهاي مي پردازد كه در نهايت ، شيوه زندگي او را مشخص مي كنند . به نظر او ، انسان سازنده سرنوشت خويش است و به تجارب خويش معني و مفهوم مي‌بخشد ، بنظر آدلر، افراد غير عادي مريض نيستند بلكه انسانهاي مأيوس هستند كه نياز به اميد وشهامت دارند . لذا هدف نهايي درمان بايد آن باشد كه حالت يأس و نااميدي را به اميد و شهامت عمل كردن تبديل كند و از او انساني بسازد با علاقه اجتماعي ، حس نوعدوستي و احساس تعلق به جامعه ، به طوري كه بتواند همكار خوبي باشد و به ايجاد جامعه اي بهتر كمك كند .

نظريه عقلاني عاطفي يك نظام انسان گرايانه ، علمي ، فلسفي نسبتاً جامع دربارة شخصيت و درمان است كه در قالب رابطه a-b-c انسان و امور را توجيه مي كند . اليس در زمينة ماهيت انسان معتقد است كه فرد به عقلاني و يا غير عقلاني بودن ، منطقي يا غير منطقي بودن ، انساني و يا غير انساني بودن تمايلات بيولوژيكي خاصي دارد . به نظر اليس گر چه زندگي در اجتماع و رابطه با همنوع ، و علاقه اجتماعي براي انسان تا حدي لازم است امّا انسان نبايد خود را به سادگي قرباني و دستخوش ضوابط نادرست و موهوم پست اجتماعي بكند و بگذارد ديگران سرنوشت او را بچشند . از نظر روان شناسي ، اليس رشد شخصيت را زادة فرايند تفكر و آموزشهاي صحيح مي داند و اختلال شخصيت را زادة تفكر غير عقلاني و فراگيريهاي نادرست مي پندارد . هدف روان درمان آن است كه درمانگر شيوة صحيح زندگي و فلسفة عقلاني آن را به مراجع بياموزد افكار غير منطقي و غيرعقلاني او را به مبارزه بطلبد و از ذهن او بيرون كند . تا اينكه مراجع فردي علمي ، منطقي ، با اعتماد به نفس ، خود نظم ، حاكم بر سرنوشت خويش و عاري از هر گونه اضطراب و تشويش بشود و فلسفة عقلاني و سازنده اي نسبت به امور خويش و كل زندگي به دست آورد و در نتيجه رفتار و عواطف مناسبي داشته باشد .

نظريه مراجع محوري راجرز آزاد كردن استعدادي است كه از قبل در فردي كه بالقوه مستعد و تواناست وجود دارد .  به اعتقاد راجرز كه مبدع اين شيوه است ، آزادسازي اين استعدادهاي بالقوه فرد تحت شرايطي خاص كه مبتني بر هماهنگي، همسازي ، درك و فهم همدلانه و توجه و احترام مثبت غير شرطي باشد امكان پذير است اگر اين شرايط در محيط درمان واقعيت يابند آنگاه تغيير مثبت شخصيت در مراجع به وقوع خواهد پيوست . از ديدگاه راجرز انسان موجودي منطقي ، اجتماعي ، سازنده ، هدفمند و پيش رونده است و توانايي بالقوه اي براي رشد و تحقق نفس خويش دارد . هدف عمده انسان در طول زندگي همين تعالي بخشيدن به استعدادهاي بالقوه و تحقق نفس است در اين شيوه اعتقاد آن است كه اگر به انسان فرصت داده شود خوبي در او بروز خواهد كرد .

واقعيت درماني گلاسر شيوه اي مبتني بر عقل سليم و  درگيري عاطفي است و واقعيت درماني كه كل آن بر واقعيت ، قبول مسئوليت و شناخت امور درست و نادرست و ارتباط آنها با زندگي روزمره فرد تأكيد مي شود اساس نظريه واقعيت درماني بر چگونگي هويت و تشكيل و تغيير آن قرار دارد . هدف اصلي واقعيت درماني همانا تغيير ناموفق و ايجاد رفتار مسئولانه در فرد است و هدف واقعيت درمان در فرايند مبتني بر درگيري عاطفي ، توجه و تأكيد بر زمان حال و رفتار كنوني ، توسل به قضاوت ارزش مراجع است .

گشتالت درماني شيوه اي از درمان است كه بر افكار و احساساتي كه فرد در زمان حال و مكان بلافصل ( اينجا و اكنون ) تجربه مي كند . تمركز دارد و بر تماس و آگاهي ، آزمايش و تجربه بسيار تأكيد مي كند . پرز ، انسان را موجودي كل ، وحدت يافته ، خود نظم ، كل نگر ، وابسته به محيط و تجربه گر مي انگارد كه شخصيتي با ابعاد اجتماعي ، رواني ، جسماني و روحي دارد ، اضطراب انسان در نظر پرز شكاف ميان حال و آينده است و انسان بدان دليل مضطرب مي شود كه وضعيت موجود را رها مي كند و درباره آينده و نقشهاي احتماليش به تفكر مي‌پردازد . و هدف فرد مضطرب اين است كه شكافها و خلاء موجود در زندگي او، كه همان امور ناتمام و گريز از حال است . شناخته شوند و به فرد كمك شود تا ازراه تماس ، آگاهي و تجربه اين شكافها را پر كند و به ايجاد تعادل و وحدت و تحقق نفس نايل آيد . ( شفيع آبادي سال 1371 )

مشاوره و راهنمايي در نظام جديد آموزش متوسطه :

بر اساس برنامه هاي تغيير بنيادي نظام آموزش و پرورش ، در مهر ماه 1371 براي حدود ده درصد دانش آموزان پايه اول دبيرستان طرح جديد به طور آزمايشي به اجرا در آمد و به تدريج اين طرح فراگير گرديد .

يكي از نكات قابل توجه اين طرح ، تأكيد به هدايت تحصيلي مشاوره به عنوان فرايندي مستمر و پيوسته با استفاده از شيوه ها و اصول علمي است همانطوري كه مشاهده مي شود از ابتدا قرار بر اين شد كه علاوه بر مشاوران كه مجريان اصلي راهنمايي و مشاوره هستند . معلمين راهنما ، آنان را در اين امر خطير ياري دهند كه در زير وظايف اصلي مشاوران با توجه به بخشنامه هاي موجود ذكر مي‌شود :

ـ توجيه و آموزش معلمين راهنمايي تحت پوشش در چهارچوب وظايف .

ـ آشنا كردن دانش آموزان و اولياي آنان و كاركنان مدرسه با اهداف و برنامه‌هاي راهنمايي و مشاوره و نيز وظايف و نقش مشاور و معلم راهنما .

ـ آشنا كردن دانش آموزان و اولياي آنان با آئين نامه ها و مقررات و دستورالعملهاي تحصيلي .

  • آگاه كردن دانش آموزان نسبت به روشهاي علمي جمع آوري اطلاعات شغلي و آشنا كردن آنان با مراكز مهارت آموزي و كاريابي .
  • شناسايي دانش آموزاني كه داراي شكل و نابهنجاري هاي رفتاري و تحصيلي هستند و كوشش در رفع مشكلات آنان .
  • انجام مشاوره فردي گروهي با دانش آموزان و اولياي آنان جهت رفع مشكلات مربوطه .
  • ثبت و ضبط سوابق و اطلاعات مربوط به مطالعات و بررسي هاي انجام شده و نيز مشاوره فردي و گروهي در پرونده مخصوص و محرمانه .
  • تشكيل صندوق مكاتبه با مشاور براي شناسايي دانش آموزان داراي مشكل و بررسي نامه هاي رسيده و پاسخ به آنان .
  • ارجاع دانش آموزاني كه داراي مشكل و ناهنجاريهايي هستند كه در واحد آموزشي قابل حل نيستند ، به مراكز تخصصي ذيربط
  • شركت در جلسه شوراي دبيران در راستاي ارائه خدمات مشاوره اي
  • شركت منظم و فعال در ستاد تربيتي و عضويت در آن .
  • جلب همكاري ساير كاركنان در اجراي برنامه راهنمايي و مشاوره .
  • تدريس درس برنامه ريزي تحصيلي و شغلي
  • برگزاري هفته مشاغل.

در هر صورت تمامي دبيرستانهاي نظام جديد متوسطه بايستي داراي مشاور باشند .

آمار مشاوران مشاغل در سالهاي اوليه به كارگيري آنان به طور دقيق و بدون قابل استناد و  دسترسي نبوده ، اما از دست نوشته ها و جزوات موجود در دفتر مشاوره مي توان به آمار زير اشاره كرد :

در سال تحصيلي 72ـ1371 سيصدو چهار مشاور در كل مدارس متوسطه كشور كه  برنامه نظام جديد در آنها اجرا شده بود شاغل بودند . از اين عده 182 نفر ( 7/48% ) مشاور زن و 192 نفر ( 3/51% ) مشاور مرد بوده اند . مشاوران شهرستان آمل در سال تحصيلي 84ـ1383 ، 75 نفرند  كه از اين تعداد 35 نفر مشاور زن و 45 نفر مشاور مرد مي باشند كه 25 درصد آنها رشته مشاوره و 40 درصد رشته علوم تربيتي و 25 درصد رشته روانشناسي  و 10 درصد ساير رشته ها هستند .

از آنجايي كه در فعاليت هاي ياورانه ، از نوع نگرش به انسان و اعتقاد و باور به شيوه هاي آموخته شده نقش بسزايي دارد ضرورت واگذاري هدايت و راهنمايي كودكان و نوجوانان به افراد صالح و عالم و با تجربه در فنون روشهاي مشاوره و راهنمايي امري غير قابل انكار مي باشد و بايستي از تجارب گذشته به حد كافي استفاده برد و باور داشت كه مشاوره و راهنمايي در مدارس ، امري ظريف ، دشوار و حساس است .

بنابراين به نظر مي رسد كه مشاور در مراكز پيش دانشگاهي از جايگاه خاص برخوردار است در زير وظايف مشاوران اين مراكز با توجه به بخشنامه 4/21924/4 مورخه 10/9/76  ذكر مي شود :

الف ) راهنمايي و مشاوره تحصيلي :

  • آگاه كردن دانش آموزان از برنامه هاي درسي دوره پيش دانشگاهي از قبيل واحدها ، دروس مشترك اختياري و الزامي و نحوه انتخاب آنها و دروس تكميلي و جبراني از طريق مشاوره هاي فردي و گروهي .
  • آگاه كردن دانش آموزان و اولياء آنها از ساختار مقررات و دستورالعملهاي دوره پيش دانشگاهي .
  • آگاه كردن دانش آموزان با نحوه برگزاري امتحان جامع پايان دوره و ارزشهاي تحصيلي و استخدامي گواهينامه پاياني .
  • توجيه دانش آموزان با نحوه درخواست و ثبت نام ورود به رشته هاي دانشگاهي و ضوابط و مقررات امتحانات ، ورودي دانشگاه ها پس از طي دوره پيش دانشگاهي از طريق مشاوره هاي فردي و گروهي .
  • كوشش در شناخت بيشتر هدايت بهتر داشن آموزان با استفاده از روشها و فنون شناخت نظير پرسشنامه ، مشاهده ، مصاحبه ، به كارگيري آزمونهاي استعداد و رغبت ، توجه به لحظات درسي و امتحانات نيمه ميانسال و ساير منابع به منظور آگاهي دادن به دانش آموزان در هدايت تحصيلي .
  • كمك و راهنمايي دانش آموزان در انتخاب رشته و شاخه هاي تحصيلي دانشگاهي با توجه به پرونده تحصيلي استعدادها و علايق و نتايج امتحانات جامع آنها از طريق مشاوره هاي فردي و گروهي .
  • ارائه اطلاعات به دانش آموزان و اولياي آنها از امكانات موجود ديگر براي دانش آموزان كه قادر به ادامه تحصيل در آموزش عالي نمي شوند .
  • همكاري با اولياي مراكز دوره پيش دانشگاهي ، دبيران ، مدرسان و اولياي دانش آموزان در كليه زمينه هاي تحصيلي دانش آموزان به ويژه دانش آموزاني كه با مشكلات تحصيلي مواجهند و كوشش در رفع حل و فصل آنها .

ب ) راهنمايي و مشاوره حرفه اي :

  • آگاه كردن دانش آموزان و اولياء آنها با سازمانها و مراكز مهم و موثر در امور اشتغال و استخدام و قوانين مربوط و خدمت وظيفه عمومي .
  •  كوشش در شناخت بيشتر دانش آموزان به ويژه استعدادها و علائق و رغبتهاي حرفه اي و شغل آنان با استفاده از فنون مختلف .
  • استفاده از فنون كسب اطلاعات شغلي در محل خدمت نظير بازديدها . مصاحبه هاي كنفرانسهاي شغلي ، دعوت متخصصان ( برگزاري روز يا هفته مشاغل ) بروشورهاي شغلي و نظير آنها جهت مطلع ساختن دانش‌آموزان .

ج) راهنمايي و مشاوره انطباقي ( سازگاري ) :

  • آگاه ساختن دانش آموزان از شرايط محيط هاي شغلي جهت انطباق خود با وضعيت مشاغل .
  • تشخيص مسائل و مشكلات دانش آموزان و انجام مشاوره هاي فردي و گروهي و پيگيري ها و اقدامات لازم جهت رفع آنها .
  • استفاده از همكاري اولياء مدرسه ، والدين دانش آموزان و كاركنان ذيصلاح و مشاور و دبيرستان مربوطه در رابطه با شناخت و رفع مشكلات و مسائل دانش آموزان .
  • تشكيل صندوق مكاتبه ، مشاور جهت شناخت و رفع مسائل و مشكلات دانش آموزان .
  • راهنمايي و كمك به دانش آموزان در رابطه با مسائل خانوادگي به ويژه دختران در زمينه اشتغال و ازدواج و…
  • تشكيل پرونده محرمانه براي دانش آموزاني كه داراي مسائل حادي مي‌باشند .
  • ارجاع دانش آموزاني كه نيازمند خدمات تخصصي مي باشند به مراكز ذيربط .

د) انجام وظايف تحقيقاتي و مطالعاتي :

  • بررسي امكانات استخدامي و اشتغال با استفاده از فنون كسب اطلاعات در محل خدمت يا ساير نقاط در رابطه با راهنمايي و مشاوره حرفه اي .
  • بررسي امكانات تحصيلي آموزش عالي در محل خدمت يا ساير نقاط كشور در ارتباط با راهنمايي تحصيلي دانش آموزان .
  • همكاري و جلب مشاركت اولياء كاركنان ، صاحبان مشاغل و صنايع در راه گرد آوري و نگهداري اطلاعات تحصيلي ، شغلي و نشريات و بروشورهاي مربوطه جهت استفاده دانش آموزان .
  • پي گيري وضعيت دانش آموزان و فارغ التحصيلان دوره‌هاي پيش‌دانشگاهي از لحاظ ادامه تحصيل و ارائه آن به دانش آموزان كنوني .
  • همكاري و اشتراك مساعد با دفتر مشاوره و برنامه ريزي امور تربيتي مراكز راهنمايي و مشاوره حرفه اي در زمينه تحقيقات ، اجراي آزمونها و رغبت سنج ها و …

هـ ) انجام وظايف اداري و اجرايي :

  • همكاري با كادر مدرسه در جهت ايجاد فضاي سالم تربيتي .
  • تهيه برنامه كاري بر اساس شرح وظايف و تقويم اجرايي .
  • تهيه دفتر چه روز شمار جهت تنظيم نوبتها براي مشاوره فردي و گروهي .
  • اعلام روزها و ساعات حضور در مدرسه و برنامه كار در تابلوي اعلانات .
  • ادامه فعاليت هاي راهنمايي و مشاوره تحصيلي و شغلي دوره متوسطه و تكميل پرونده ـ تربيتي تحصيلي دانش آموزان
  • تهيه گزارشات مربوطه و ارائه آن به مراكز ذيربط
  • شركت در سمينارها و دوره هاي مربوطه
  • انجام ساير امور مربوطه به راهنمايي و مشاوره و اجراي بخشنامه ها و دستورالعملهاي صادره از دفتر مشاوره و برنامه ريزي امور تربيتي .

شرايط انتخاب مشاورين دوره پيش دانشگاهي :

مشاورين دوره پيش دانشگاهي از ميان شاغلين آموزش و پرورش كه داراي شرايط زير باشند انتخاب مي شوند .

1- داشتن حداقل گواهينامه كارشناسي در رشته مشاوره يا روانشناسي يا علوم تربيتي .

تبصره : اولويت با فارغ التحصيلان رشته مشاوره و با مدارك تحصيلي بالاتر مي باشد .

  • داشتن صلاحيت اخلاقي ، حرفه اي و برخورداري از حسن و رفتار در رابطه اجتماع و مناسبات معنوي با دانش آموزان و اولياء و ديگر كاركنان مدرسه .
  • داشتن حداقل يكسال سابقه كار در مشاوره نظام جديد متوسطه .

سازمان كار مشاوران پيش دانشگاهي :

  • مشاوران واجد شرايط مجريان اصلي برنامه راهنمايي و مشاوره در دوره پيش دانشگاهي هستند كه به تناسب اوقات هفتگي تعدادي از دانش آموزان مربوطه را تحت پوشش وظايف خود قرار مي دهند
  • حضور مشاوران بر اساس درجه بندي زير در دوره پيش دانشگاهي صورت خواهد پذيرفت .

درجه يك تا 160 نفر يك مشاور

درجه دو تا 240 نفر يك مشاور

درجه سه تا 480 نفر دو مشاور

درجه چهار تا 720 نفر سه مشاور

درجه پنج تا 960 نفر چهار مشاور

دوره پيش دانشگاهي

در نظام جديد آموزش متوسطه ترتيبي اتخاذ گرديده تا فارغ التحصيلان دوره متوسطه قبل از ورود به داشنگاه وارد دوره پيش دانشگاهي گردند . و آمادگي نسبي را جهت ورود به تحصيلات عاليتر كسب كنند . اين دوره شامل چند گروه آموزشي متناسب با گروههاي آزمون ورودي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي است .

افرادي كه وارد اين دوره مي شوند مي توانند بر اساس علايق جديد تغيير رشته دهند . همچنين پذيرفته شدگان مناطق محروم از آموزشهاي جبراني بهره‌مند گردند . در اين دوره دروس دبيرستان با عمق بيشتري آموزش داده مي شود و با ارائه برخي دروس مقدماتي دانشگاهي كيفيت دوره هاي دانشگاهي بالا مي رود .

طول دوره پيش دانشگاهي يكسال است كه شامل دو نيمسال بوده و در طي آن 32 واحد درسي گذرانده مي شود .

به كساني كه اين دوره را با موفقيت بگذارنند گواهينامه پايان دوره داده مي‌شود . دارندگان اين گواهينمامه مي توانند در يكي از مسيرهاي زير وارد شوند:

  • شركت در آزمون ورودي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي براي ادامه تحصيلي در رشته هاي علمي و يا علمي ـ كاربردي ( تكنولوژي ) .
  • ادامه تحصيل در دوره هاي كارداني مطابق ضوابط مربوط به اين دوره ها ( گذراندن پاره اي از واحدهاي دروس اختصاص شاخه فني و حرفه اي ) .
  • ادامه تحصيل در گروهي از مراكز آموزش عالي كه شرط ورود به آنها موفقيت در آزمون متمركز دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي نمي باشد . از جمله دانشگاههاي غير انتفاعي ، حوزه هاي علميه  دانشگاههاي وابسته به نيروهاي انتظامي و نظامي دوره هاي آموزش عالي وابسته به ساير دانشگاههاي دولتي .
  • گذراندن يك يا چند پودمان مهارت و يا دوره آموزش حرفه اي و احراز آمادگي براي اشتغال به يك كار مفيد .
  • برنامه ريزي درسي دوره پيش دانشگاهي با توجه به شرايط و مقتضيات آموزشهاي عالي و برنامه هاي درسي دوره متوسطه و با همكاري وتأئيد وزارت فرهنگ و آموزش عالي و وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي صورت خواهد گرفت ومسئوليت اجراي آن به عهده وزارت آموزش و پرورش خواهد بود .

ـ 32 واحد درسي در اين دوره عبارت است از :

ـ 28 واحد الزامي ،

ـ 18 واحد اختصاصي

ـ 10 واحد دروس مشترك ( 6 واحدزبان خارجي ، 2واحد ادبيات فارسي ، 2 واحد معارف اسلامي )

ـ 4 واحد اختياري ( بايد از دروس پيشرفته همان رشته انتخاب شود ) .

هدفهاي اين دوره شامل موارد زير است :

  • دروس تخصصي دوره دبيرستان عميقتر آموزش داده شود .
  • زمينه مناسب و آمادگي لازم براي تحصيل در دوره هاي آ,وزش عالي فراهم آيد .
  • دانش آموزان بر اساس علاقه و استعداد شان به دوره هاي آموزش عالي هدايت شوند .
  • دانش آموزان با يك زبان خارجي براي استفاده از متون علمي به زبان خارجي در دانشگاه آشنا مي شوند .

آزمون ورودي دانشگاهها در حال حاضر در چهار گروه آزمايشي ، علوم تجربي ، علوم رياضي و فني ، علوم انساني و هنر برگزار مي شود .

گروههاي آموزشي دانشگاهها شامل ( علوم پايه ، پزشكي و پيرا پزشكي ، كشاورزي ، علوم انساني ، فني و مهندسي ، هنر ) است .

رشته هاي دوره پيش دانشگاهي با چهار گروه آزمايشي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي متناظر در نظر گرفته شده است . پذيرش افراد براي ورود به اين دوره بر اساس اين اصول صورت مي گيرد

  • مستعد ترين دانش آموزان انتخاب مي شوند .
  • به علاقه دانش آموزان توجه مي شود .
  • به آموخته هاي دوره متوسطه و نتايج بدست آمده كه طي چند سال در دبيرستان بدست آمده ارزش داده شده و در گزينش دانش آموز نقش خواهد داشت .
  • پذيرش در حدي صورت خواهد گرفت كه تعداد افراد راه نيافته به دانشگاه را به حداقل رسانده و از ميان پذيرفته شدگان مناسبترين افراد به دانشگاه راه يابند .

داوطلبان ورود به دوره پيش دانشگاهي صرفنظر از نوع ديپلم خود براي ورود به يكي از 4 رشته دوره پيش دانشگاهي در آزمون سراسري شركت خواهند كرد ، تعداد پذيرفته شدگان در هر رشته متناسب با تعداد ظرفيت رشته هاي دانشگاهي مربوطه خواهد بود . همچنين به تعداد افرادي كه دوره پيش دانشگاهي را تمام كرده ولي وارد دانشگاه نگرديده اند ، توجه خواهد شد .

فارغ التحصيلان دوره پيش دانشگاهي در پايان دوره يك امتحان جامع شركت خواهند كرد و در صورت موفقيت ، گواهينامه پايان دوره را دريافت خواهند نمود . گواهي مزبور تا بيش از ديپلم را خواهد داشت كه امتيازات كسب شده از حداقل معيني بيشتر باشد .

گواهينامه پايان دوره پيش دانشگاهي منحصراً براي شركت در آزمون ورودي رشته هاي دانشگاهي متناظر با همان گروه دوره پيش دانشگاهي قابل استفاده خواهد بود .

وظايف و مسئوليتهاي مشاوران

وظايف و مسئوليتهاي اساسي مشاوران را مي توان در چهار زمينة كلي ذيل بيان داشت :

اول رشد و توسعة قواي فكري و معنوي و عقلي دانش آموز ، دوم رشد و توسعه مهارتهاي شغلي و حرفه اي دانش آموز ، سوم رشد و توسعه شخصيت دانش آموز ، چهارم تنظيم و تدوين مسئوليتها و وظايف خود مشاور در ارتباط با دانش آموزان و مراجعات و كاركنان ديگر . فعاليتها و وظايف مربوط به هر يك از چهار زمينة كلي فوق به قرار زير است :

اول رشد و توسعة قواي فكري و معنوي و عقلي دانش آموز .

الف ـ كار كردن مستقيم با دانش آموزان شامل :

1ـ فعاليتهاي رشد و توسعه دربارة :

ـ ايجاد پيشرفت در كسب مهارتهاي مطالعه و قرائت كتب .

ـ راهنمايي دانش آموز براي انتخاب دروس و مواد درسي .

ـ طرح ريزي براي انتخاب دروس و مواد درسي .

ـ طرح ريزي براي ادامه تحصيلات عاليه .

ترغيب دانش آموز براي بهره برداري خوش بينانه و خلاقانه از نيروي فكريش .

2ـ فعاليتهاي چاره جويي و جبراني در برابر مسائل و عوامل باز دارنده نظير :

ـ مسائل مربوطه به دروس و برنامه هاي درسي .

ـ مسائل ناشي از مردودي و نتايج امتحانات .

ـ مسائل ناشي از فقدان انگيزه در فراگيري دروس نظري .

ب ـ كار كردن با افراد ديگري كه با دانش آموز كار مي كنند .

1ـ  فعاليتهاي مربوط به رشد و توسعه شامل :

ـ ياري كردن معلمان : معلماني كه همان نوع از فعاليتهايي را بر عهده دارند كه در بندهاي 1 و 2 شرح داده شد .

ـ تعيين تفاوتهاي دانش آموزان .

ـ كشف و استفاده از منابع جامعه و مدرسه به منظور تقويم و تقويت ظرفيت فكري و معنوي دانش آموز .

ـ ياري كردن مديران : آگاه كردن آنها از خصوصيات شاگردان به منظور كمك در پيشرفت برنامه هاي درسي .

ـ ياري كردن والدين :

ـ تعيين هدفهاي واقعي براي فرزندان با توجه به تواناييهاي تحصيلي و استعدادهايشان .

ـ افزايش فهم و درك والدين و مهارتهاي آنان براي كار كردن در طرح ريزي برنامه هاي تحصيلي .

2ـ فعاليت هاي چاره جويي و جبراني در برابر مسائل و عوامل بازدارنده نظير :

  • ياري كردن معلمان دريافتن علل شكست يا مردودي شاگردان .
  • ياري كردن معلمان در كشف و استفاده از منابع جامعه و مدرسه براي شاگرداني كه در تحصيل و فراگيري اشكالات خاص دارند .
  • كار كردن با ساير كاركنان امور اشتغال و استخدام دانش آموزان نظير كاركنان آموزشي ويژه ، متخصصان قرائت جبراني ، متخصصان بيان و شنوائي ، روان شناسان مدرسه ، مددكاران اجتماعي مدرسه ، منظور ياري دادن دانش آموزان در كسب رشد و توسعه قواي فكري و معنوي .

دوم رشد و توسعه مهارتهاي شغلي و حرفه اي دانش آموز .

الف ـ كار كردن مستقيم با دانش آموزان شامل :

1ـ فعاليتهاي رشد و توسعه درباره :

  • ياري كردن دانش آموزان تا از تواناييها و علائق حرفه اي خويش آگاه شوند.
  • ياري كردن دانش آموزان تا از موفقيها ، و فرصتهاي استخدامي و شغلي جامعه مطلع شوند .
  • ياري كردن دانش آموزان تا براساس شناسايي خويش و فرصتهاي حرفه‌اي به توسعه و پيشرفت در حرفه و شغل خود بپردازد و طرحها و تصميمات خود را مؤثر سازند .

2ـ فعاليتهاي چاره جويي در برابر مسائل و عوامل بازدارنده نظير :

ـ ياري كردن دانش آموزان تا از هدفهاي غير واقعي و تخيلي به هدفهاي واقعي نايل شوند .

ب ـ كار كردن با افراد ديگري كه با دانش آموزان كار مي كنند .

1ـ فعاليتهاي معطوف به رشد و توسعه :

ياري كردن معلمان شامل:

  • گردآوري يا تنظيم و اشاعه اطلاعات شغلي و حرفه اي كه براي مواد درسي و فعاليتهاي كلاسي مناسبند .
  • مربوط ساختن فعاليتهاي آموزشي با هدفهاي شغلي و حرفه اي دانش‌آموزان .
  • ياري كردن مديران در طرح برنامه هايي كه با تغييرات در تركيب و ساختمان مشاغل محلي و منطقه اي مرتبط باشند .
  • ياري كردن والدين و آگاه نمودن آنان از شرايط و موقعيتهاي شغلي به ويژه در انتخاب رشته هاي تحصيلي دانشگاهي كه حالا به انتخاب شغل و حرفه بعد از فراغ از تحصيل منجر مي شوند .
  • كار كردن با مؤسسات و دستگاهها و ادارات و وزارتخانه‌هايي كه با مشاغل و حرفه در جامعه سرو كار دارند و ياري گرفتن از آنها در توسعه و رشد جنبه هاي شغلي و حرفه اي جوانان .

2ـ فعاليتهاي چاره جويي در برابر مسائل و عوامل بازدارنده :

  • ياري كردن جوانان و دانش آموزاني كه در انتخاب شغل و حرفه ناتوانند .
  • كار كردن با مؤسسات و مراكزي با افراد معلول و ناقص سرو كار دارند به منظور كمك رساندن به اين گونه دانش آموزان .
سوم ـ رشد و توسعه شخصيت دانش آموز

 الف ـ كار كردن مستقيم با دانش آموزان شامل :

1ـ فعاليتهاي رشد و توسعه در موارد ذيل :

  • ياري كردن دانش آموز تا براي خود به عنوان عضوي از جامعه احترام قائل شود .
  • ياري كردن دانش آموز تا در ايجاد روابط و مناسبت متقابل داراي شايستگي شود .

2ـ فعاليتهاي چاره جويي در برابر مسائل و عوامل بازدارنده :

ـ مسائل ناشي از روابط بين معلم و دانش آموز .

ـ مسائل ناشي از روابط دانش آموز با افراد خانواده .

ـ مسائل ناشي از برخوردهاي دانش آموز با افراد خانواده .

ـ مسائل مربوط به ارزشهاي شخصي و پيشبرد آنها .

ب ـ كار كردن با كساني كه با دانش آموزان كار مي كنند :

1ـ فعاليتهاي مربوط به رشد و توسعه شامل :

ـ همكاري با معلمان تا در كلاس درس به ايجاد مفاهيم زماني سالم كمك نمايند.

ـ كار كردن با والدين به منظور ايجاد شناخت رفتارهاي طبيعي و نيازمنديهاي رواني جوانان .

2ـ فعاليتهاي چاره جويي در برابر مسائل و عوامل بازدارنده :

ـ همكاري با معلمان در تشخيص و ارجاع شاگرداني كه از لحاظ شخصيت مسائلي دارند .

ـ همكاري با معلمانان براي تدارك محيط سالم و مساعد در كلاس تا به رشد رواني دانش آموزاني كه از لحاظ شخصيت مشكلاتي دارند كمك شود .

كار كردن با والدين دانش آموزاني كه از لحاظ شخصيت مشكلاتي دارند .

همكاري با ساير كاركنان مدرسه و يا اوليا مدارس فني حرفه اي در تدوين و اجراي روشهاي مشخص به منظور ياري كردن دانش آموزاني كه از لحاظ شخصيت مواجه با مشكلاتند .

ـ همكاري با مؤسسات و مراكزي اجتماعي و مددكاري و درماني در تدوين و اجراي روشهاي معين و مشخصي براي معاصدت با دانش آموزاني كه از نظر شخصيت با مشكلات مواجه هستند

چهارم ـ تنظيم و تدوين وظايف و مسئوليتهاي مشاور .

الف ـ در روشهاي ارزشيابي دانش آموزان شامل :

  • سازمان دادن يا تدوين كردن ، گرد آوري ، مطالعه و به كار بردن اطلاعات و داده هاي به دست آمده از ارزشيابي به عنوان اساس و پايه اي در توسعه و رشد فكري ، تحصيلي ، حرفه اي و شخصيتي دانش آموزان .
  • كمك كردن به معلمان براي كسب شايستگي و مهارت در اجراي روشهاي ارزشيابي .
  • كار كردن با اوليا و مقامات مدرسه براي ايجاد شرايطي كه در آن برنامه‌هاي ارزشيابي مفيد و مؤثر به وجود آيد.

ب ـ در روشهاي آگاهي و اطلاعي دانش آموزان .

ـ سازمان دادن ، گردآوري ، مطالعه و به كار بردن اطلاعات تحصيلي و شغلي به منظور افزايش ديدگاه هر دانش آموز از فرصتهاي تحصيلي و شغلي محيط خويش و جامعه و كشور .

ج ) انجام مشاوره :

  • تهيه طرحها و روشهاي مناسب براي راهنمايي و مشاورة فردي با هر دانش‌آموز .
  • تهيه طرحهاي مناسب به منظور شركت فعالانه كاركنان ديگر مدرسه در انجام برنامه هاي مشاوره و راهنمايي .
  • تهيه طرحها و برنامه هاي مناسب براي ارجاع و احاله كردن دانش آموزاني كه با مشكلاتي مواجهند كه از حيطة توانايي مشاور خارج است ، به مراكز و مؤسسات و پزشكان مربوطه .
  • همكاري با مديران و رؤساي ادارات به منظور فراهم ساختن تسهيلات فيزيكي ، مادي و مالي در انجام برنامه هاي راهنمايي يا تهيه امكانات و وسايل لازم .

به طور خلاصه ، وظايف و مسئوليتهاي مشاوران را مي توان شامل هشت ص 6 وظيفة اساسي زير دانست :

1ـ برنامه ريزي و توسعه امر راهنمايي

2ـ راهنمايي و مشاوره

3ـ شناخت و ارزشيابي دانش آموز  4ـ كمك برنامه ريزي تحصيلي و حرفه اي دانش آموزان و والدين آنها   5ـ احاله كردن يا گسيل داشتن دانش آموزان نيازمند به مراكز درماني ، بهداشتي و نظاير آنها  6ـ كمك و مشورت با والدين   7ـمشورت و همكاري با كاركنان ديگر مدرسه   8ـ بررسي ، تحقيق و پيگيري . 

وظايف و مسئوليتهاي فوق مبين كثرت و تنوع فعاليتهايي است كه مشاوران بايد عهده دار شوند . انجام اين فعاليتها از معلم و ناظم و ص6 مدير مدرسه به تنهايي ساخته نيست . اما آنان مي توانند نقش مؤثري درانجام برنامه هاي راهنمايي و مشاوره داشته باشند . از آنجايي كه معلمان در اين زمينه بيش از هر فردي ديگري مي توانند با مشاوران و راهنمايان همكاري و همگامي بنمايند ، ما نقش معلمان را در انجام برنامه هاي راهنمايي و مشاوره در فصل بعدي مورد بررسي و قرار خواهيم داد .

نگاهي به تحقيقات انجام شده در ايران :

تحقيق و ارزيابي نقش اساسي در بهبود و پيشبرد برنامه هاي مختلف دارد . تحقيقات جديد و جامع مي تواند اين زمينه را فراهم نمايد تا با شناخت كاستي ها و نارسايي ها به برطرف كردن آنها همت گماشت . در اين بخش به اجمال به نتايج برخي از تحقيقات انجام شده راجع به موضوع مي پردازيم :

1ـ ثنايي (1351 ) در تحقيقي با عنوان دانش آموزان سال سوم مدارس راهنمايي شهرهاي تهران و ساوه به نتايج زير را بدست آورد .

دانش آموزان علت عدم مراجعه خود به مشاوره را به ترتيب  (الف) نداشتن مشكل  (ب) كمروئي  (ج) نبودن وقت و جاي مناسب براي گفتگو و (د) نامناسب بودن و در دسترس نبودن مشاور ، ذكر كرده اند . اكثريت آنان معتقدند كه حضور مشاور در كلاس بر اطلاعاتشان افزوده است . دانش آموزان ضمن ضروري دانستن وجود مشاور در مدرسه ، معتقدند كه مشاور توانايي حل مشكلات آنها را دارد و صفاتي از قبيل مهربان بودن ، با معلومات بودن و خوب بودن را به مشاور نسبت داده اند . دانش آموزان در پاسخ به اين پرسش كه چه كسي را براي حل مشكل خود از مشاور بهتر مي دانيد به ترتيب 1ـ مادر  2ـ  مشاور   3ـ پدر   4ـ دوست  5ـ معلم   6ـ ناظم را معرفي كرده اند ، اين تحقيق با استفاده از پرسشنامه و با نمونه 150 نفر از دانش آموزان سال سوم راهنمايي انجام گرفته است .

2ـ قاضي ( 1357) گزارشي در مورد مشكلات مشاوران در مدارس راهنمايي تهران در شانزدهمين كنگره روانشناسي كشورهاي آمريكايي 17ـ12 دسامبر ، 1976)  منعقد در شهر ميامي آمريكا ارائه داده است . اين مشكلات به شرح زير مي باشند :

مديريت مدارس راهنمايي و كاركنان آموزشي آن دانش كافي درباره برنامه راهنمايي ندارند .

والدين از همكاري لازم درباره برنامه راهنمايي مضايقه مي كنند .

مشاوران هنوز توسط مقامات مدرسه و والدين پذيرفته نشده اند .

نسبت تعداد مشاوران به دانش آموزان بسيار نامطلوب است و بزرگترين مشكل يك مشاور صلاحيتدار را تشكيل مي دهد .

مشاوران از داشتن وسائل فني مورد نياز كار خود محرومند و كارشان توسط مدير مدرسه تأييد نمي شود .

3ـ عباسي ، علي ( 1369 ) به بررسي نظرات دانشجويان رشته مشاوره و امور تربيتي دانشگاه ها در زمينه وظايف اساسي امور تربيتي ، مشكلات ترتبيي موجود در مدارس و گرايش تحصيلي و شغلي مورد علاقه آنان پرداخته است از اين تحقيق كه با استفاده از پرسشنامه اي روي 30 نفر از دانشجويان رشته امور تربيتي و مشاوره دانشگاه هاي اصفهان تربيت معلم ، شهيد بهشتي و علامه طباطبايي اجرا شده است ، نتايج زير حاصل شده است

در مجموع غالب دانشجويان رشته امور تربيتي و مشاوره با وظايف امور تربيتي در مدارس آشنايي دارند .

 در بيان مهم ترين مشكلات تربيتي مدارس ، بيشترين توجه دانشجويان به مشكلات رواني عاطفي ، و اخلاقي دانش آموزان و نيز كمبود نيروي انساني مشاور و كارشناسي تربيتي معطوف گشته كه اين مسأله هم خواني قابل توجهي با تمايل اين افراد براي اشتغال به تحصيل در رشته مشاوره ايجاب نموده است .

اكثر دانشجويان به ضرورت هر دو گرايش تحصيلي ( امور تربيتي ، مشاوره ) براي انجام فعاليت هاي تربيتي بنيادي در مدارس اعتماد دارند ولي اين عقيده در رابطه با رشته مشاوره نسبت به امور تربيتي از مقبوليت و جذابيت بيشتري برخوردار است .

هيچكدام از دانشجويان به تحصيل در رشته امور تربيتي علاقمند نبوده ، بلكه با ذكر دلايل ( 15 دليل ) همگي خواهان ادامه تحصيل در گرايش مشاوره هستند .

بخشي پور (1373) در تحقيقي كه درباره ميزان موفقيت مشاوران در كمك به حل مشكلات دانش آموزان دبيرستان هاي نظام جديد مناطق بيست گانه شهر تهران انجام داده است ، اين نتيجه را به دست آورده كه دانش آموزان ، والدين آنها و مديران مدارس همگي به اعتماد به نفس ، صداقت ، روابط مناسب مشاوران و ضرورت مشاوره تأكيد داشتند . همچنين دانش آموزان ، مشاوران را در كمك به حل مشكلات تحصيلي ، شغلي شخصي و خانوادگي موفق مي دانستند .

ياسمين (75ـ1374) در تحقيقي به بررسي نقش مشاور و دبير راهنما در هدايت تحصيلي شغلي دانش آموزان نظام جديد متوسطه پرداخته كه به پاره اي از نتايج آن اشاره مي شود :

تفاوت بين ديدگاه دانش آموزان سه رشته رياضي ، تجربي ، انساني درباره ضرورت وجود مشاوره معنادار نبوده .

ضرورت وجود مشاوره در زمينه چگونگي برنامه ريزي و نحوه مطالعه آشنايي دانش آموزان با نظام جديد بين رشته هاي مختلف معنادار بوده و در رشته علوم تجربي نسبت به دو رشته ديگر ضرورت بيشتر بوده است .

 در زمينه مراجعه به مشاور و ميزان موفقيت وي در حل مشكلات دانش آموزان دبيرستان اطلاعات به دست آمده از پاسخهاي 229 نفر دانش آموز نشان داد كه 111 نفر ( 5/47% ) بيشترين كمك مشاور را در زمينه تحصيلي و 23 نفر (96% ) در زمينه هاي ديگر ( شغلي ، خانوادگي ، اخلاقي ، رفتاري ) داشته اند .

 بيش از يك سوم دانش آموزان يعني 96 نفر ( 91/41% ) نيز اصلاً به مشاور مراجعه نكرده اند . از نظر رشته درسي ، تفاوت چنداني وجود نداشته ولي دانش‌آموزان علوم انساني كمتر از دو رشته ديگر به مشاور مراجعه نموده اند .

از 238 نفر دانش آموزان پيش دانشگاهي 177 نفر ( 4/74% ) درس برنامه‌ريزي را گذرانده و 51 نفر ( 4/21% ) آن را انتخاب نكرده اند ( 10 نفر هم پاسخ نداده اند) 1444 نفر ( 4/81% ) اظهار كرده كه اين درس توسط مشاور تدريس و 35 نفر (8/19% ) به عدم تدريس آن توسط مشاور اشاره كرده اند . حدود 37 درصد دانش آموزان درس مذكور را از نظر اطلاع رساني به دانش آموزان در زمينه تنوع رشته هاي تحصيلي و شغلي مفيد دانسته اند .

در پژوهش ديگر ( موسوي 1376 ) عملكرد مشاوران را در حلّ مشكلات سازشي دختر متوسطه نظام جديد در تهران مورد بررسي قرار داده كه نتايج تحقيق نشان مي دهد كه دانش آموزان داراي مشكلات سازشي ، پس از مشاوره توانسته اند بر بسياري از مشكلات خود فايق آيند و 61/65%  درصد پاسخ دهندگان عملكرد مشاور را در حلّ مشكلات سازشي ، اجتماعي موفق و 99/58% موفقيت مشاوران را در حل مشكلات سازشي فردي مورد تأئيد قرار داده اند .

ربابي ( 1372 ) در بررسي نظرهاي دانش آموزان پسر پايه ي سوم ، دبيران ، مديران مرد درباره ي مفيد بودن برنامه ي راهنمايي و مشاوره مدارس راهنمايي شهرستان كهكيلويه به اين نتيجه رسيد كه 4/65% دانش آموزان خدمات مشاوره‌اي را در حلّ مشكلات خود و مدرسه و 5/91% دبيران و 95% مديران اين خدمات را هم براي مدرسه و هم دانش آموزان مفيد و موثر دانسته اند.

و تحقيقي ديگر ( فولادي 1377 ) با موضوع مقايسه كارآيي مشاوران از ديدگاه دانش آموزان دبيرستان پيش دانشگاهي شهر تهران در مناطق 19 گانه آموزش و پرورش تهران انجام گرفته است كه نتايج بدست آمده بيانگر آن است كه ميان نظر و نگرش دختران و پسران دربارة مطرح كردن مشكلات داخل آموزشگاه و خارج از آموزشگاه تمايل به اختصاص وقت جهت مشاوره ، ميزان شناخت نسبت به مشاور ، ضرورت وجود مشاور در دورة پيش دانشگاهي نوع فعاليتهاي مشاوران، تفاوت واقعي و معني داري وجود دارد و ميان رشته تحصيلي دانش آموزان و طرز تلقي آنان راجع به فعاليتهاي مشاوران تفاوت وجود دارد .

نگاهي به تحقيقات انجام شده در خارج از ايران :

همانطور كه سوزان جونز سيرس ( 1993 ) نيز بيان مي كند ، تقاضا براي استفاده از خدمات مشاوره اي رو به افزايش است بنابراين ، مكان ، چگونگي صرف وقت و انرژي مشاوران بايستي مورد توجه باشد . چالشي كه دانش آموزان عصر ما با آن مواجه هستند سبب شده كه مشاوران مدارس به نيازهاي فردي ، اجتماعي ، تربيتي و حرفه اي آنان ، توجه بيشتري نشان دهند. براي رسيدن به اين اهداف ، برنامه هاي مشاوره اي نيازمند طراحي مطلوب از آموزش پيش دبستاني تا مراحل پايان تحصيلات مي باشد با اين نگرش در زير به پاره اي از تحقيقات و ديدگاه‌ها  مي پردازيم .

 مطالعه ابراهيم ، هلمزوتامسون 1 ( 1983 ) بر اساس اعلاميه سال 1977 انجمن مشاوران مدارس ، نقش و عمل مشاور از ديدگاه والدين ، مشاوران ، مديران و صاحبان مشاغل نسبت به خدمات مشاوره اي ، مورد بررسي قرار دادند .

بخشي از نتايج به شرح زير مي باشد :

  • مشاوره فردي و گروهي براي رفع مشكلات و نگرانيهاي شخصي ، تحصيلي و شغلي .
  • ادامه خدمات مشاوره اي به والدين براي درك فرزندان خود .
  • ارزيابي استعداد و ساير ويژگيهاي دانش آموزان .
  • عرضه اطلاعات شغلي و اطلاعات در مورد فرصتهاي تحصيلي بعد از دبيرستان به دانش آموزان .
  • اجراي فعاليت هاي راهنمايي در كلاس از قبيل رشد شغلي و خود آگاهي و تصميم گيري .
  • ارجاع دانش آموزان به مؤسسات اجتماعي به هنگام ضرورت .
  • آشنا كردن والدين ، دانش آموزان و معلمان با برنامه‌هاي راهنمايي .
  • آشنا كردن مؤسسات اجتماعي با نيازهاي دانش آموزان و برنامه‌هاي راهنمايي .
  • طرح‌ريزي و هماهنگي آن دسته از جلسات اولياء و مربيان كه مربوط به برنامه هاي راهنمايي مدرسه مي شود .

فاير چيلدر[36] ( 1994 ) به بررسي يك برنامه مشاوره تحصيلي از ديدگاه دانش آموزان و معلمان پرداخت و به اين نتيجه دست يافت كه 92 درصد دانش آموزان مشاور مدرسه را مي شناختند و 76 درصد از نوع فعاليت مشاور آگاهي داشتند ، با اين حال عده كمي از فعاليت هاي مشاوره اي بهره مي بردند . هم چنين ميزان رضايت معلمان از فعاليت هاي مشاوره اي در طي سال تحصيلي ، متغير بوده و به تغييرات واقعي دانش آموزان بستگي داشت .

اهداف اساسي ارزشيابي را گسترش و توسعه خدمات ، فراهم سازي شواهد براي اثر بخشي و تقويت نقش تخصصي مشاور تشكيل مي داد .

وايكتس وكايدشبام[37]  ( 1994 ) در تحقيقي كه به منظور بررسي نقش بيمارستانهاي رواني در كمك به بيماران از نظر بيماران و كاركنان انجام داده اند ، از 17 بيمار و 17 كارمند سئوالاتي در مورد بهبود بيماران پرسيدند ، هر دو گروه به اين نتيجه رسيدند كه مشاور و مهمترين نقش را در بهبود بيمارن دارد .

در تحقيقي كه در سال 1992 در مسيري آمريكا در رابطه با بررسي عملكرد مشاوران مدرسه از ديدگاه دانش آموزان و معلمان و والدين به عمل آمده نشان داد كه بيش از 90 درصد دانش آموزان از خدمات راهنمايي استفاده نموده اند اكثريت آنها مشاوران را به عنوان يك نياز عمومي دانش آموزان مورد توجه قراردادند و معتقدند كه كار مشاوران به عنوان يك تيم قابل دسترسي در مدرسه بايد ادامه داشته باشد هم چنين والدين اظهار نموده اند كه فرزندانشان در زمينه‌هاي انتخاب رشته ، طرح زندگي ، رفتن به دانشگاه و …. از مشاور كمك دريافت نموده و از ادامه كار آنها حمايت كرده اند . بيشتر معلمان وجود مشاوران را براي حل مشكلات و راهنمايي دانش آموزان لازم و ضروري مي دانستند با اين حال تعداد كمي از آنان ، مشاوران را متهم به دستياران دفتري نموده و وجود آنها را اضافي مي دانستند .

ريچارد موري و همكاران[38] ( 1993 ) بيان داشتند كه برنامه مشاوره همسالان به سه دليل وارد دبيرستان گرديد : اول اينكه دانش آموزان دبيرستان ترجيح مي‌دهند كه با يك مشاور همسال خود مشورت كنند تا اينكه بخواهند با مشاوران و مديران راجع به امور شخصي به بحث و گفتگو بپردازند. دوم اينكه مشاوره همسالان هم براي مشاوران همسال و هم مراجعان در افزايش رشد شخصي ، مؤثر شناخته شده بود و سوم اينكه نتايج نشان مي دهد كه مشاوره همسالان ، مسيري اثر بخش براي سازمان و مورد استفاده دانش آموزان دبيرستاني و توانايي براي ياري همديگر بوده است.

نوع و روش تحقيق

تحقيق حاضر با توجه به اهداف و فرضيات از نوع توصيفي به روش پيمايشي يا زمينه يابي است . بدين صورت كه نظر دانش آموزان در مورد عملكرد و كارايي مشاوران به وسيلة پرسشنامة محقق ساخته بر اساس يك طيف ليكرتي 5 درجه‌اي برآورد مي شود . بدين ترتيب دانش آموزان نظرات خويش را در مورد ميزان كارايي و عملكرد مشاوران خويش مي دهند .

جامعه ، نمونه و روشهاي نمونه گيري

جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه دانش آموزان دختر و پسر دوره پيش دانشگاهي در سال تحصيلي 84ـ83 در شهرستان آمل است كه طبق آخرين آمار تعداد دانش آموزان دختر وپسر پيش دانشگاهي 2150  نفر است كه به تفكيك در جدول زير مي آيد .

كل پسر دختر  
2150 1100 1050 تعداد دانش آموزان دوره پيش دانشگاهي

براي برآورد حجم نمونه ، به علت محدود بودن جامعه به صورت 10% از جامعه تعيين شده بنابراين حجم نمونه 224 نفر دانش آموز دختر و پسر دورة پيش دانشگاهي كه شامل 112 نفر پسر و 112 نفر دختر است . محقق به روش نمونه گيري تصادفي خو شه اي چند مرحله اي نمونه ها را انتخاب نمود

ابزار تحقيق

در اين تحقيق جهت گردآوري اطلاعات از پرسشنامه به عنوان ابزار اندازه گيري استفاده شد كه شامل يك پرسشنامه 24  ماده اي است كه از دانش آموزان در مورد عملكرد و كارايي مشاوران پرسيده مي شود كه قسمتي از سوالات عملكرد مشاوران و قسمتي از سوالات كارايي آنان را مي سنجد در ابتداي هر پرسشنامه نيز در مورد جنسيت دانش آموزان پرسيده شده است . پس از اجراي پرسشنامه ها در هر مدرسه از مشاور مدرسه نيز خصوصيات دموگرافي ايشان پرسيده شده كه شامل ، رشته تحصيلي ، سابقه كاري و ميزان تحصيلات ايشان بود تا داده هاي پرسشنامه ها و ديدگاه دانش آموزان در مورد ايشان مورد مقايسه قرار دهيم .

روايي و پاياني پرسشنامه :

به منظور تعيين روايي پرسشنامه ها از نظر متخصصان و استاد راهنما و مشاور كه خود متخصص در امر ساختن پرسشنامه بودند استفاده شد و روايي پرسشنامه مورد تأييد آنان قرار گرفت .

براي بدست آوردن پايايي پرسشنامه ها از ضريب پايايي كرو نباخ استفاده شد. بدين صورت كه ابتدا پرسشنامه به صورت آزمايشي بر روي 40  نفر از دانش آموزان اجرا گرديد سپس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و پايايي بدست آمده براي پرسشنامة اين تحقيق 73% درصد بود .

شيوة تجريه و تحليل داده ها

در اين تحقيق با توجه به نوع و روش تحقيق و نيز با توجه به اينكه مقياس اندازه گيري از نوع فاصله‌اي است . جهت دست يابي به اطلاعات داده‌ها و توصيف و سازماندهي مناسب آنان از روشهاي آمار توصيفي از قبيل جدول اعداد فراواني ميانگين درصد فراواني و همچنين شاخصهاي پراكندگي نظير انحراف معيار ، و واريانس استفاده شد . براي بر آورد داده هاي بدست آمده از نمونه در جامعه نيز از آمار استنباطي شامل آزمون t   تك متغيره ، آزمون t  مستقل ـ تحليل واريانس يك طرفه و تحليل واريانس دو طرفه استفاده شده است .

[1] – Frank parsons

[2]- Guidance

[3] – Boston

[4] – Binet

[5] – Pieron

[6] – Shert zer stone

[7]- Mc Daniel

[8] – Traxler

[9] – Brewer

[10] – Egucational Guidance

[11] – Vocational Guidance

[12] – Adjastive Guidance

[13] -Social Guidance

[14] – Kehas. C. D

[15] – Cunseling

[16] – Patterso

[17] – Dinkmeyer

[18] – Hackney and nye

[19] – Arbuckle

[20] – Steffler and hatch

[21] – Gustad

[22] – Robinson

[23] – Tyler

[24] – Williamson

[25] – Wrenn

[26] – Krumboltz

[27] – Rickey- george and thereses. cristiani

[28] – face to face

[29] – Mahler

[30] – Shane

[31] – آيه 159 سوره آل عمران

[32] – وَ اَمرُهُم‎ْ شُوري بَيْنُهُم

[33] – Burnout

[34] – clientf emeryency

[35] – Transference

[36] – fairchild

[37] – Rickelts wirshbaum

[38] – Ricnard mory

کارآییمشاوران
Comments (0)
Add Comment