کاروانسرا

نام کاروانسرا ترکیبی است از کاروان (کاربان) به معنی گروهی مسافر که گـروهـی سفر مـی کنند. و سرای، به معنـی خـانـه ومکان. هـردو واژه برگرفته از زبان پهلوی است.

کاروانسرای شاه‌عباسی

ساده تر از همه چنین می توان گفت که کاروانسرا ساختمانی است که کاروان را در خود جای می دهد و بزرگ ترین نوع ساختمانهای اسلامی است. پلان آن معمولا مربع یا مستطیل شکل است، با یک ورودی برجسته عظیم و بلند، معمولا ساده و بدون نقش، با دیوارهایی که گاهی اوقات بادگیرهایی در انتهای آن تعبیه شده است. یک دالان با طاق قوسی که مابین ورودی و حیاط داخلی قرار گرفته است، فضای کافی را برای جا دادن حیوانات بارکش فراهم ساخته است. بر روی سکوی برآمده ای که در پیرامون این حیاط قرار گرفته است، طاقگان هایی واقع شده اند که نمای داخلی را مفصل بندی کرده اند. در پشت آنها حجره های کوچکی برای منزل دادن مسافران تعبیه شده است. در کاروانسرا های دو طبقه، از حجره های پایینی برای انبار کردن کالاها و از حجره های بالایی برای منزل دادن مسافران استفاده می شد

کاروانسرا

کاروانسرایی را که بیشتر برای نگهداری اسب و چهارپایان استفاده می‌‌شده است را رباط می‌‌گفتند ولی کاروانسرا بیشتر مورد استفاده طبقه اعیان و حکومتی تعلق داشته است نوع سومی نیز وجود داشته که به آن سابات می‌‌گفتند سابات در اصل سایه بان و یا سایه باد بوده است یعنی سایه بانی در مسیر باد، سابات در مسیر راهها برای استراحت چند ساعته وکوتاه مدت و بیشتر برای استراخت در روز ساخته می‌‌شده و فقط طاق یا ایوانی بوده است بدون در و پناهگاه بعضی از ساباتها دارای آب انبار نیز بوده اند و بعضی دیگر فاقد آب انبار بوده و تنها سایه بان بوده است. بنظر می‌‌رسد کلمه رباط نیز واژه‌ای فارسی باشد و نه عربی ممکن است رباط عرب شده ره بان یا ره پات باشد. راه بان یا ره پات همچم خانه راه است. آذر پات و آذرپاتگان هم از این ریشه بوده است. چنانچه کلمات عربی رهبان ربان و رهنامج نیز از راه فارسی گرفته شده است. در عربی محلی کلمه کاریان به معنی خانه‌های سرراهی و موقتی نیز از کاروان گرفته شده است. کاروان امروزه یک کلمه بین المللی است و در بیشتر زبانها وجود دارد در عربی قیروان و کراوان هم گفته می‌‌شود.

سرپناه در سفر

نیـاز انسان بـه سرپـنـاه ومأمـن، نـه تـنها در سراگاه بلکه در سفـر هم از روزگار باستان مـورد تــوجـه بـوده است. درایـران زمین، درگـذشته بسیار دورآثـار ومظاهری از این گونـه بـناها واستراحتگاههای بین راه دیــده مـی شـود کـه بسیاری از آنـها را مـی تــوان از نظـر شـیـوه ساختمانی از شاهکارهای معماری وهنـری عصر خـود بـه حساب آورد.احـداث کاروانسرا در منطقه سابقه‌ای بسیار طـولانـی داشته وساخت آن در جـاده هـای کاروانـی بـه منظور استراحت و سرپـنـاه، در ادوار مخـتـلف بـویـژه دوره اســـلامـــی، از اهمـیـت خـاصــی بـرخـوردار بـوده است.

کاروانسرا در دوره اسلامی

در این دوره، معماری کاروانسراهـا از دیدگاه سبک وتنوع نقشه‌ها به اوج شکوفائـی رسیده و در مسیر شهرها و روستا، ومعابر کوهستانی و نـواحی کویری، کاروانسرا و رباطهای برونشهـری و در مراکز اقتصادی وراسته بازارها، کاروانسرا و رباطهای برونشهری با ویژگیهای متفاوت کار بردی احداث شدند.نمـونـه‌های بسیار زیبـا وجالب تـوجه از معماری این گونه بـناها که در سرزمین پـهناور إیـران از کرانه‌های رود ارس تـا سـواحل خلیج فارس بـه یـادگـار مـانـده، مـعـرف ذوق هنـری و مـهارت مـعـمـاران، بنـایـان واستادکارانی است که در ادوار مختـلف وبا توجه به نیازهای گونـاگون، باعلاقه فـراوان در طریق تحول، تکامل، زیبـائی و گسترش کاروانسراها به جان کوشیدند.

باتوجه به این تنوع وزیبائی است که بسیاری از محققان وصاحب نظران هنـرمـعـمـاری، کاروانسراهـای ایـران را مهمـتـریـن نشانـه پـیـروزی و موفقیت معـمـاری ایـران بـه شمـار آورده واستـاد کاران ایـرانـی را در ایجـاد این گونه بنـاها مبتکر و پـیشقدم دانسته اند. کاروانسراهای ایران، علاوه بر ارزش هنری، از دیدگاه مسایل اجتماعی نیز حایز اهمیت فـراوانـی بـوده و شایسته مطالـعـه ای گسترده است.

بسا که طـی قرون سپـری شده، کاروانسراهای درونشهری و برونشهری کـه بارانداز واستراحـتگـاه کاروانها و کاروانیان اقصی نقاط معمـور آن روزگـاران بـه شمـار می‌‌آمـده، محـل تعاطـی و تعامل انـدیشه هـا وتبـادل وتقابل آداب و رسوم اقوام و ملل مختـلف بوده، و بی تردید، این تماس و تلاقی انسان‌ها وانـدیشه هـای گـونـاگـون، تـأثـیـری شگرف بر زندگی مردم این مرز و بوم کهنسال داشته است.

انواع کاروانسراها

از آن جایی که اغلب کاروانسراهای باقی مانده در ایران متعلق به دوره صفوی و بعد از آن است، لازم است در تقسیم آن تمامی عوامل از وضع آب و هوایی تا شیوه معماری منطقه‌ای مورد بررسی قرار گیرد. در درجه اول کاروانسراهای ایران را می‌توان به گروه‌های زیر تقسیم بندی نمود :

کاروانسراهای کاملاً پوشیده منطقه کوهستانی.

کاروانسراهای کرانه‌های پست خلیج فارس.

کاروانسراهای حیاط دار مناطق مرکزی ایران.

گروه آخر از نظر نقشه به انواع مختلف تقسیم بندی می‌شوند.

1:کاروانسراهای مدور: تعداد کمی از کاروانسراهای ایران با نقشه مدور بنیاد گردیده است. این کاروانسراها بسیار جالب توجه و از نظر معماری حایز اهمیت فراوان است.

2::کاروانسراهای چند ضلعی حیاط دار: این گروه از کاروانسرا ها به شکل چند ضلعی (اغلب 8 ضلعی) و همانند کاروانسراهای مدور بسیار زیبا بنا شده اند و زمان ساخت آنها دوره ای است که در معماری کاروانسراهای پیشرفت قابل ملاحظه ای به وجود آمده است. تعداد آنها مانند کاروانسراهای مدور کم می باشد. از نمونه های زیبای این گروه، کاروانسرای امین آباد، خان خوره، چهار آباده و ده بید جاده اصفهان – شیراز است که به فرم هشت ضلعی در دوره صفوی ساخته شده و نشان دهنده شیوه معماری اصفهانی است.

3:کاروانسراهای دو ایوانی: همانند مدارس و مساجد و سایر بناهای مذهبی تعدادی از کاروانسراهای ایران را به شکل دو ایوانی به فرم مربع یا مستطیل ساخته اند. عموماً ایوانهای این کاروانسراها یکی در مدخل ورودی و دیگری رو به روی آن قرار دارد. از نمونه های باقیمانده این کاروانسراها می توان از کاروانسرای خوشاب و کاروانسرای دو کوهک نام برد.

4:کاروانسراها با تالار ستون دار: تعدادی از کاروانسراهای ایران با تالار ستون دار بنا گردیده اند و از آنها عموماً برای اصظبل استفاده می شده است. نمونه ای از این کاروانسراها عبارت است از کاروانسرای عسگرآباد بین جاده تهران – قم و کاروانسرای خاتون آباد در 25 کیلومتری تهران در جاده گرمسار – تهران.

5:کاروانسراهای چهار ایوانی:در ادوار اسلامی از طرح چهار ایوانی برای بنیاد های مذهبی و غیر مذهبی، مانند مدارس ، مقابر ، مساجد ، و کاروانسراها استفاده گردیده و تقریباً این طرح نقشه ثابتی برای احداث این گونه بناها شد، بخصوص از دوره سلجوقی به بعد کاروانسراهای بسیاری با طرح چهار ایوانی احداث گردید که آثار آن در تمامی ایران پراکنده است.

6:کاروانسراها با ظرح متفرقه: این گروه، کاروانسراهایی هستند که نقشه و معماری آن با آنچه که در گروههای 1 – 5 اجمالاً بررسی شد، شباهتی ندارند. کاروانسرای سبزوار و کاروانسرای شاه عباسی جلفا از این گروه هستند.

خاستگاه تاریخی کاروانسرا

خاستگاه تاریخی کاروانسرا به طور کلی ، تحول و گسترش کاروانسراهای ایران در ادوار مختلف بستگی به وضعیت اجتماعی ، اقتصادی ، مذهبی و … داشته و شکل یابی و توسعه آن با موارد یاد شده در ارتباط بوده است . عملکردهای گوناگونی که در گذشته کاروانسرا به عهده داشته ، باعث گردیده نام های متفاوتی برای اینگونه بناها در فرهنگ لغات جای گیرد ؛ از جمله کاربات ، رباط ، ساباط و خان . در کتاب « راه و رباط » می خوانیم، ساباط : این واژه که تقریباً به همه زبان های خاوری و باختری و آرامی و ایرانی و فرهنگی و تازی رفته در زبان های ایرانی و منجمله فارسی ریشه کهن دارد جزء اول آن «سا» به معنی آسایش و جزء دومش پسوند نمودار ساختمان و بنا و آبادی و عمارت است . «ساباط» به کلیه بناهایی که به منظور آسودن به پا می شده چه در شهر و چه در بیرون شهر اطلاق می شده است . کاربات : به معنی خانه کاروان است و پیش از اسلام به جای کاروانسرا به کار می رفته است . کاربات مانند رباط دارای اطاق و حوض است . کاروانسرا : به رباط های بزرگ و جامع کاروانسرا می گویند ؛ چه در شهر و چه در بیرون شهر . خان : به معنی کاروانسرا است و این واژه در زبان تازی به طور مطلق به جای کاروانسرا به کار رفته شده است . در کشور ترکیه به کاروانسراها خان گفته می شود . این بناها ، در واقع دارای عملکرد و وظایفی مشابه کاروانسرا بوده ولی از نظر ویژگی های معماری ، تفاوت هایی داشته اند . بنابراین دلایل ایجاد و علل بنیاد و پیدایش اینگونه بناها را می توان نیاز مبرم کاروان و کاروانیان به حمایت در طول سفر دانست . از یادگارهای پر ارزش معماری ایران کاروانسراهاست که از روزگار کهن به دلایل گوناگون و ارتباطی چون جریان اقتصادی ، نظامی ، جغرافیایی و مذهبی بنیاد گردید و در ادوار مختلف به تدریج توسعه و گسترش یافته است . معماري كاروانسراها از بررسي كاروانسراهاي سراسر ايران چنين بر مي آيد كه اساس معماري كاروانسراهاي ايران ، مانند ساير بناها ، تابع شيوه ، سنت و سبك رايج زمان بوده است . با اين ترتيب مي توان پنداشت كه كاروانسراهاي پيش از اسلام نيز تابع شيوه معماري زمان بوده و معماري خاصي نداشته است . ولي ذكر اين نكته ضروري است كه شيوه معماري ، محل و منطقه ، مصالح ساختماني و موقعيت جغرافيائي نقش موثري در ايجاد اينگونه بناها داشته است شيوه ساختمان و معماري كاروانسراها از روزگار كهن تا به امروز دگرگوني بسيار نيافته و معمولا سبك بناي آنها همان ايجاد باره بند ها و اطاقهايي است.كه پيرامون حياط محصور،ساخته‎مي‎شده‎است.ولي‎درطرح‎و خصوصيات هر كدام ويژگي هائي بچشم مي خورد . چنانكه انواع ساباط ساده تا كاروانسراهاي بزرگ با طرحهاي جالب معماري است كه در گوشه و گاهي در ميان اضلاع ديواره هاي آن برجهاني قرار گرفته بطوريكه دروازه ميان دو برج يا شبه ستون جاي دارد و داراي سر دري است كه گاهي بر فراز آن ساختمان دو طبقه اي ساخته اند . در كاروانسراها اطاق هاي مسافران معمولا پيرامون حياط ساخته ميشده و پشت آنها اصطبل قرار داشته كه درب ورودي اصطبل ها در چهار گوشه داخلي بنا قرار داشته و گاهي در ايوان ورودي حياط باز مي شده است. در دوره صفوي طرح معماري كاروانسراها متنوع گرديد و علاوه بر كاروانسراهاي چهار ايواني نوع كوهستاني ، مدور – هشت ضلعي و كويري بر طبق موقعيت جغرافيائي و مكاني احداث گرديد و. در دوره هاي زنديه، افشاريه و قاجاريه احداث كاروانسراها بشيوه گذشته ادامه پيدا كرد . از نظر طرح و نقشه كاروانسراها ي بشيوه گذشته ادامه پيدا كرد . از نظر طرح و نقشه كاروانسراهاي دوره ياد شده عموما از نوع چهار ايواني بوده و از لحاظ مصالح ساختماني نيز بر خلاف دوره متقدم كه از كه آجر و سنگ بوده اغلب از خشت استفاده شده است . همچنين بسياري از كاروانسراهاي دوره صفوي در عهد قاجاريه در طول 25 قرن كاروانسراها در ايران در مكان هاي دور افتاده مأوي و مسكن موقتي براي كاروانيان بوده ولي امروزه مهمانخانه و هتل جاي كاروانسراها را گرفته است . آثاري كه از كاروانسراهاي كهن بد ست آمده نشان مي دهد كه اطاق هائي براي نگهبانان ، كاروانسرا دار يا مامورين ساخته مي شده است . ولي كاروانسراهاي تجارتي داخل شهرها عموما دوطبقه بودند . در دو طرف دروازه ورودي داخل كاروانسرا نيز معمولا اطاق هائي براي پاسداران و كاروانسرا دارساخته مي شده است. معمولا هر كاروانسرا داراي چاه آب و آب انباري است كه گاهي در وسط كاروانسرا در زماني خارج از محوطه جهت تامين آب مورد نياز مسافران ساخته شده است.آب انبارها از نظر معماري به اشكال مختلف ساخته مي‎شدند بعضي داراي شكل مستطيل باسقف ساده و بعضي مواقع در خارج كاروانسرا ساخته مي شدند مثلاً آب انبارهاي كاروانسرا هاي خليج فارس همه بيرون از بنا قرار دارند . درحاليكه در مناطق مركزي عموما در داخل كاروانسراها براي رفع نيازمنديهاي مسافرين ، حتي نانوائي ، قصابي، آسياب ، نماز گاه و يك سري دكان جهت خريد فروش كالاهاي كارواني وجود داشت. در بسياري از كاروانسراها بخصوص از دوره صفويه به بعد بخاري ديواري يا مكاني براي بر افروختن آتش تعبيه شده است محل بخاري هاي ديواري يا در اطاق ها ساخته مي شده يا در محل هاي سر پوشيده . بيرون اطاق ها و همچنين بخاري هاي مرتفعي در اصطبل ها براي گرم شدن حيوانات ايجاد مي شده است كه جاي آن اغلب در پشت ديوار اطاق هاي مسكوني مسافرين بوده است . در كاروانسراهاي نوع كوهستاني اهميت بخاري به حدي بوده كه محل وسيعي را براي قرار دادن آتش و بخاري انتخاب كرده‎اند . مصالح ساختماني اصلي بناي كاروانسراها در ايران از سنگ و آجر بوده است ، در بعضي موارد سنگ ها كاملاً استادانه تراش داده مي شده و در برخي اوقات از قطعات كوچك سنگهاي نتراشيده استفاده مي كردند . در بعضي نقاط نيز از تلفيق سنگ و آجر پي بنا را مي ساخته اند . نماي خارجي و داخلي عموماً از آجر بوده است. در برخي از كاروانسرا ها از خشت و يا بلوك هاي خشتي استفاده مي شده است . سقف اغلب كاروانسراهاي ايران نوك تيز و شيب دار است. بام ها اكثراً مسطح و باشيب كم ساخته شده اند و در قسمت هائي كه اطاق هاي بزرگ دارند سقف ها شكل قوسي دارند . آب باران بوسيله ناودانها ئي كه در روي ديوار خارجي كاروانسرا ساخته مي‎شد به بيرون از كاروانسرا هدايت مي گرديد ولي دربعضي‎از كارونسراها نيز ناودانهايي كه در ديوارهاي حياط داخلي كار گذاشته شده مشاهده شده است . تمامي درها و پنجره ها و تو رفتگي ديوارهاي حياط و اطاقهاو ايوانها در زمان صفويه با سقف هلالي ساخته شده اند بسياري از كاروانسراها همانند بناهاي مذهبي همدوره خود داراي تزئينا ت معماري مانند : آجر كاري – كاشيكاري – گچ بري و سنگ كاري مي باشد . تزئينات عموماً در نماي خارجي كاروانسراها در قسمت دروازه ورودي ، طاقنما ها و ايوانها بكار مي رفته است . از كاروانسرا هايي كه داراي تزئينات جالب توجهي مي باشند . مي توان رباط شرف – رباط چاهه ، مهيار ، رباط پسنج و كاروانسراي گذر نام برد . تنوع طرح و نقشه هاي كاروانسرا هاي ايران ايجاب مي نمايد كه اين كاروانسراها برگروه هاي مختلف تقسيم گردند و خصوصيات و ويژگي هاي هر گروه جداگانه مورد بررسي و تحقيق قرار گيرد . آرتور ابهام پوپ معتقد است كه : «احداث و ايجاد كاروانسراها در ايران پيروزي بزرگ معماري ايران است و در هيچ جاي دنيا كاربرد و ويژگي هاي خاص معماري آن را نمي توان ديد ». گرچه حياط مركزي شكل غالب كاروانسراهاي ايران است، ولي در مورد اين نوع ابنيه نيز با توجه به اقليم هر منطقه از ايران ، گوناگونيهاي مختلف جهت تطبيق با شرايط اقليمي از لحاظ فرم و نوع مصالح ديده مي شود. كاروانسرا در اقليمهاي مختلف ايران: الف) كاروانسرا در سواحل جنوبي درياي خزر صفحه _ 342_ 341 _340 ب) كاروانسرا در كرانه شمالي خليج فارس و درياي عمان 342_ 343 ج) كاروانسرا در نواحي كوهستاني و مرتفع 344_ 345_ 346 د)كاروانسرا در دشتهاي فلات 346 تا 350 كارونسرا ها با حياط مركزي از نظر معماري به انواع ذيل تقسيم بندي مي شوند: 1-كاروانسراهاي مدور تعداد كمي از كاروانسراهاي ايران با نقشه مدور بنياد گرديده است . اين نوع كاروانسراها بسيار جالب توجه و از نظر معماري حائز اهميت فراوان است گرچه در حال حاضر فقط دو نمونه از آن شناخته شده ولي همين دو نمونه نشان دهنده سليقه – ذوق ، ابتكار و بالاخره هنر نمائي فوق العاده معماران آن است. نمونه هاي ياد شده يكي رباط زين الدين در جاده يزد – كرمان و ديگري كاروانسراي زيده بين كاشان و نطنز است، تاريخ هر دو بنا به زمان صفويه مربوط مي شود . 2-كاروانسراهاي چند ضلعي حياط دار اين گروه از كاروانسراها بشكل چند ضلعي (اغلب 8 ضلعي ) ومانند كاروانسراهاي مدور بسيار زيبا بنا شده اند و زمان ساخت آنها دوره اي است كه در معماري كاروانسراها پيشرفت قابل ملاحظه اي بوجود آمده است . از نظر تعداد كاروانسراهاي چند ضلعي نيز همانند كاروانسراهاي مدور اندك و فقط نمونه هاي كمي از آنها در سراسر ايران باقيمانده است . زيباترين نمونه كاروانسراهاي اين گروه سه كاروانسراي آبادخان خوره –چهار آباد و ده بيد بين جاده اصفهان و شيراز است كه به فرم 8 ضلعي در دوره صفوي ساخته شده نشان دهنده شيوه معماري اصفهاني است . بعلت شباهت فوق العاده كاروانسراهاي ياد شده ميتوان گفت كه معمار هر سه بنا شخص واحدي مي باشد ،به احتمال زياد ايجاد اين نوع كاروانسرا ها بيشتر جنبه نظامي و دفاعي داشته تا مذهبي و اقتصادي ، به اين دليل كه دفاع از يك بناي 8 ضلعي يا چند ضلعي بمراتب آسانتر از يك بناي مربع يا مستطيل شكل مي باشد . كاروانسرا هاي چند ضلعي از داخل و خارج قرنيه ولي كاروانسراهاي مدور از خارج دايره اي شكل ولي در داخل چند ضلعي است . 3-كاروانسراي دو ايواني همانند مدارس و مساجد و ساير بناهاي مذهبي ايران تعدادي از كاروانسراهاي ايران شكل دو ايواني به فرم مربع يا مستطيل ساخته شده اند. عموما ايوانهاي اين كاروانسراها يكي در مدخل ورودي ديگر رو بروي آن قرار دارد . از نمونه هاي باقيمانده از اين كاروانسراها مي توان از كاروانسراي چاه خوشاب و كاروانسراي دو كوهك نام برد . 4-كاروانسراها با تالار ستوندار تعدادي از كاروانسراهاي ايران با تالار ستوندار بنا گرديده اند و از تالارها عموما بعنوان اصطبل استفاده شده است . نمونه اين نوع كاروانسراها عبارت است از كاروانسراهاي عسگرآباد بين جاده تهران – قم و كاروانسراي خاتون آباد در 25 كيلومتري تهران در جاده گرمسار . 5-كاروانسراهاي چهار ايواني احداث بناي چهار ايواني با حياط باز مركزي سابقه طولاني در معماري ايران داشته و نمونه اين نقشه را مي توان در كاخ اشكاني آشور ملاحظه كرد. در ادوار اسلامي از پلان 4 ايواني براي بنياد بناهاي مذهبي و غير مذهبي مانند مدارس –مقابر – مساجد و كاروانسراها استفاده گرديد و تقريبا اين پلان نقشه ثابتي براي احداث اينگونه بناها شد . بخصوص از دوره سلجوقي به بعد كاروانسراهاي زيادي با پلان 4 ايواني احداث گرديد كه آثار آن در تمامي ايران پراكنده است . گرچه گروه كاروانسراهاي 4 ايواني كه به شكل مربع يا مستطيل بنا گرديده از نظر پلان با هم شباهت دارند . ولي در جزئيات مانند شكل داخل و خارج ، دروازه ورودي ، برجها و ترتيب قرار گرفتن اصطبل ها هر يك داراي ويژگي هايي متفاوت هستند. 6-كاروانسراها با پلان متفرقه اين گروه ، كاروانسراهائي هستند كه نقشه و معماري آن با آنچه كه در گروههاي 1-5 اجمالا بررسي شد شباهتي ندارند . دلايل مختلف چون ، سليقه ذوق معمار ، نفوذ معماري خارجي ، شرائط وموقعيت جغرافيائي ، در احداث اينگوانه كاروانسراها نقش داشته است . همانطور كه گفته شد تنوع در معماري كاروانسراهاي ايران اعجاز انگيز و بي‎سابقه بوده و نمي توان در اين مختصر از تمامي ويژگي هاي آن بحث كرد . و نيز خصوصيات گوناگوني در بسياري از كاروانسراها بچشم مي خورد كه در خور بررسي و تحقيق جامع است. براي مثال مي توان از كاروانسراهاي درون شهري يا كاروانسراهائي كه داراي دو در ورودي هستند و يا كاروانسراي حاشيه كوير و همچنين توقفگاه هاي بين راه كه هر يك از شيوه معماري خاصي برخوردار هستند نامبرد . مثلا در مسير جاده ها تعداد زيادي توقفگاه وجود دارد كه براي توقف مسافرين ساخته شده است .توقفگاه هاي مزبور داراي عملكرد هاي مختلفي هستند كه براي نمونه مي توان پاسگاه هاي حفاظت راه ها محل توقف مامورين پست . چاپارها ، پناهگاه مسافرين به هنگام بلاياي طبيعي مانند سيل، بهمن ، برف، كولاك شديد و طوفان را ذكر كرد . بسياري از اين توقف گاهها حتي ظرفيت پذيرش يك كاروان كوچك را هم ندارند و فقط براي بيتوته يكي دو مسافر يا اتراق چند ساعته يك گروه بسيار معدود مي توانند قابل استفاده باشند. معماري اينگونه توقف گاهها يكسان نيست و بر حسب ضرورت و موردي كه پيش مي آيد به آن تغيير شكل داده مي شده است . در نواحي كويري اينگونه توقفگاهها فقط شامل اصطبل براي حيوانات و آبشخوري براي آنها مي باشد و ظاهرا مسافرين در اين مناطق احتياج به سر پناه نداشته اند

کاروانسرا در ادبیات ایران

در ادبیات کشور ما، شعرا و بزرگان ادب ایران، جهان را به کاروانسرا و آدمیان را به کاروان تشبیه کرده، با سرودن اشعار زیبا انسان را از دلبستگی به جهان و چهانیان بر حذر داشته اند:

سعدی

چرا دل بر این کاروانگه نهیم

کا یاران برفتند و ما در رهیم

ناصر خسرو

پل است این دهر و تو بر وی روانی

نسازد خانه بر پل کاروانی

تاج محل در هندوستان

تخت جمشید

برسی ها و کاوش ‌های باستانشناسی حکایت از آن دارد که سابقه معماری ایران به حدود هزاره هفتم قبل از میلاد می رسد. از آن زمان تا کنون پیوسته این هنر در ارتباط با مسائل گوناگون، بویژه علل مذهبی، توسعه و تکامل یافته است.

معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی بخصوص برخوردار است: ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.

سبک شناسی معماری ایران

شیوه پارسی (هخامنشیان) سده ششم پیش از میلاد تا سده چهارم.

شیوه پارتی (اشکانیان و ساسانیان) سده چهام تا صدر اسلام.

شیوه خراسانی (صفاریان، طاهریان، غزنویان و …) از ابتدای قرن چهارم تا پایان قرن چهارم.

شیوه رازی (سامانیان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان) قرن پنجم تا اول قرن هفتم.

شیوه آذری (ایلخانیان و تیموریان) از اول قرن هفتم تا اول قرن دهم.

شیوه اصفهانی (صفویان، افشاریه، زندیه و قاجاریه) از اول قرن دهم تا اواسط دوره قاجاریه.

معماری معاصر (پهلوی، بعد از انقلاب اسلامی) از اواسط دوره قاجاریه تا کنون

از شش شیوه معماری ایران دو شیوه پارسی و پارتی مربوط به پیش از اسلام و چهار شیوه ی دیگر مربوط به دوره اسلامی می باشد. غربی ها برای شیوه های اسلامی نام هایی را به کار می برند مانند شیوه های اموی و عباسی. اما به نظر خیلی ها هیچ یک از کشورها و ملت ها یعنی ترک ها، عرب ها و… نمی توانسته اند در معماری کشوری که پیشینه معماری چند هزارساله دارد کارساز باشند، زیرا آنها در آن زمان معماری ارزشمندی نداشته اند.

کاروانسرا

به رباط هاي بزرگ و جامع كاروانسرا مي گويند چه در شهر و چه در بيرون از آن باشد. كاروانسرا علاوه بر اتاق و ايوان داراي باربند و طويله و انبار است و اغلب ورودي آنرا بازار كوچكي به نام علافخانه تشكيل مي دهد و بر روي سر در آن چند اتاق پاكيزه قرار دارد كه به كاروانسالار اختصاص دارد. (پيرنيا، 1350 : 122)

انواع كاروانسراها از لحاظ كاربري خاص

كاروانسراهاي شاهي

هزينه بناي اين كاروانسراها از موجودي خزانه كشور تامين مي گشته. اين نوع ابنيه باعث آبادي كشور و فزوني اعتبار خزانه شاهي مي گرديد.

كاروانسراهاي خصوصي

به وسيله اشخاص يا اوقاف براي استفاده هاي خصوصي برپا شده است مانند مسافرخانه ها

كاروانسرا هاي خيريه

اين دسته علاوه بر كاروانسرا شامل آب انبار و پناهگاه هايي نيز هست كه به وسيله اشخاص خير بنا شده است.

كاروانسراهاي شهري

 اتاق هاي اين كاروانسرا به مبلغ دو درصد فروشي كه در آنجا انجام مي گيرد، اجاره داده مي شد. براي كاروانسراهاعلاوه بر مقررات بالا عوايد گمركي و عوارض ديگري مانند عوارض راهداري هنگام عبور از پل ها يا گداره هاي رودخانه يا چشمه را بايد اضافه نمود. (سيرو، 1949 : 54 )

انواع كاروانسراها از لحاظ محل احداث

كاروانسرا هاي كوهستاني

اين بناها معمولا شامل اتاق هاي كوچكي هستند كه به آساني گرم مي شوند و در شب هاي سرد زمستان پناهگاه خوبي به شمار مي آيند. بندرت در كنار اين نوع پناهگاه ها حياط كوچكي قرار دارد و تقريبا تمام اين پناهگاه هاي كوهستاني با سنگ هايي كه در همان جا قرار داشت، ساخته شده اند.

كاروانسرا در دشت

اين كاروانسرا ها از يك سو محل اقامت موقت و استراحتي براي مسافران و كاروانيان بودند و از سوي ديگر در بسياري از موارد مكان هاي بسيار مناسبي براي دفاع در برابر راهزنان به شمار مي رفتند.

پيرنيا، محمد كريم (1370) “آشنايي با معماري اسلامي ايران” تهران، دانشگاه علم و صنعت ايران.

سيرو, ماكسيم (1949) “كاروانسراهاي ايران وساختمان هاي كوچك ميان راه ها”، ترجمه‌عيسي, بهنام، تهران، سازمان ملي حفاظت ‏آثار باستاني ايران.‏

كاروانسرای مرنجاب، بنایی در قلب كویر

نام کاروانسرا بر اساس نام منطقه که به کویر مرنجاب شهرت دارد گذاشته شده است. مرنجاب از شرق به دشت کویر و از جنوب شرقی به دو کوه یخاب و کوه لطیف منتهی می‌شود. شور نبودن آب قنات کاروانسرای مرنجاب همه ساله بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی را به سوی خود می‌كشاند. قلعه مرنجاب، كاروانسرایی است در كویر كه در مسیر راه ابریشم قرار دارد و در گذشته كاروانها برای سفر به خراسان، اصفهان، ری و بالعكس از این مسیر می گذشتند و از آب قنات نزدیك این قلعه سیراب می‌شدند.

كاوانسرای شاه عباسی

این قلعه در كنار دریاچه نمك در قلب كویر ساخته شده است. درباره دلیل ساخت این قلعه و كاروانسرا در كنار دریاچه نمك، نقل است كه شاه عباس با وجود ایجاد كاروانسرا و قلعه های متعدد در سراسر كشور، در این منطقه تأسیسات دفاعی تعبیه نكرده بود، چون تا آن زمان دشمنان به خاطر دریاچه نمك و گستره كویر، از این سوی به پایتخت هجوم نبرده بودند. حمله ازبكها و افغانها از طریق دریاچه نمك به كاشان كه تا اصفهان پیش رفتند، شاه عباس را به صرافت انداخت تا در سال ۱۰۱۲ قمری سریعا یك پایگاه نظامی در این منطقه ایجاد كند و جلوی تهدید را بگیرد.

بالای كاروانسرا به شكل سنگرهای دیدبانی است و ذكر شده كه همیشه ۵۰۰ پاسدار مسلح در قلعه حضور داشتند و امنیت عبور كالا از چین به اروپا و بر عكس را در این منطقه تأمین می‌كردند. قنات كنار كاروانسرا كه بركه بزرگی به وجود آورده است، آب شیرین دارد و این در كویر نمك و شوره‌زار یك معجزه است، معجزه ای بی‌مانند كه رازش هنوز فاش نشده است.

كاروانسرای مرنجاب در ارتفاع ۸۱۰ متری از سطح دریای آزاد و در حاشیه جنوبی دریاچه قم واقع شده است.

وضعیت اقلیمی

كاروانسراس مرنجاب در مرنجاب از دهستانهای شهرستان آران و بیدگل واقع شده است. در منطقه كویری آران و بیدگل، باد مثل هر منطقه كویری دیگر، یك عامل تعیین كننده اقلیمی است. باد، هم در شكل دهی به وضعیت طبیعی كویر و هم در شیوه زندگی انسان بیابان نشین تأثیر تعیین كننده دارد. بادهای نامطلوب بزرگترین آفت كویر و باد مطلوب، نسیمی از بهشت است كه كویر تفتیده را شاداب و با طراوت می‌كند. متأسفانه در این منطقه جز دو باد شهریاری و باد شمال، سایر بادها چون باد خراسان، باد قبله، باد طوفان، باد سیاه و بویژه باد لوار از بادهای نامطلوب محسوب می‌شوند.

در منطقه آران و بیدگل همه چیز شكل و نمود كویری دارد و هر پدیده‌ای، طبیعی یا انسانی، آیینه كویر است.

چگونه به مرنجاب برویم؟

جاده آران و بیدگل به مرنجاب و دستكن یكی از راههای ارتباطی است كه اصفهان را به شهرهای كاشان، یزد، مشهد و تهران متصل می‌ساخته است. در زمان صفویه مسیر اصفهان(پایتخت) و مشهد اهمیت خاصی داشته است.

مسیر مرنجاب، اصفهان را از طریق كاشان به جاده سنگفرش اصفهان-مشهد متصل می‌كرده است. این مسیر از گرمسار به طرف پایین منحرف شده و تا سیاهكوه ادامه می‌‌یابد و به جاده دستكن متصل می‌شود. دستكن در ادامه مسیر مرنجاب، محل انشعاب جاده‌ای بوده كه كاشان را به گرمسار و ورامین مرتبط می‌ساخته و شاخه‌ای به طرف اردستان و شاخه‌ای به جانب یزد ادامه می‌یافته است. مجموعه این مسیرها به عنوان جاده‌های فرعی برای اتصال به جاده ابریشم در بخشی كه دامغان را به ری متصل می‌كرد، عمل می‌كرده است.

مجموعه تمامی زیباییهای این جاده، قلعه مرنجاب و قنات آب شیرین حوالی قلعه باعث شده است كه همه ساله بر تعداد مشتاقان دیدار این منطقه افزوده شود. همچنین به علت نزدیک بودن این کاروانسرا به شهرستان آران و بید گل بازدید کنندگان بسیاری در سال از آن دیدن می‌كنند.

کاروانسراهای مرنجاب،قصر بهرام، ده نمک، سرخه و چندین کاروانسرای دیگر در این مسیر است. کاروانسرای مرنجاب و قصر بهرام در راه سیاه کوه و جاده کویرنمک قرار دارد.

نام کاروانسرا بر اساس نام منطقه که به کویر مرنجاب شهرت دارد گذاشته شده است. مرنجاب از شرق به دشت کویر و از جنوب شرقی به دو کوه یخاب و کوه لطیف منتهی می‌شود. کاروانسرای مرنجاب میزبان دوست‌‌داران تاریخ و طبیعت است که به آن جا می‌آیند تا در سکوتی وصف ناشدنی به گردش در کویر مرنجاب بپردازند و چند ساعتی را به دور از زندگی شهری سپری و به تاریخ سفر کنند. اما به جز آنها گروه دیگری نیز هستند که به این کاروانسرا سفر می کنند. دوست‌داران آسمان که از آلودگی نوری شهرها و گستردگی آن گریزان هستند به این کاروانسرا می‌آیند تا در بام این بنا و در زیر آسمانی صاف و تاریک شبی را به رصد بپردازند. سکوت کویر و شب تاریک،فرصت بسیار مناسبی برای برگزاری یک شب رصدی است.

این بنا در طول چند سال گذشته توسط اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان به طور کامل مرمت و بازسازی شده و دارای امکانات کامل آب و برق است که البته آب آن کمی شور است. برای رفتن به کاروانسرای مرنجاب باید از تهران به قم و سپس به کاشان بروید و از آن جا به سمت شمال شرق به سوی شمالی‌ترین شهر کویری استان اصفهان، آران و بیدگل حرکت کنید.

در شهر بیدگل امام زاده‌ای بزرگ به نام امام زاده هلال وجود دارد که در در قسمت شرقی شهر واقع شده است. این بنا مهم ترین بنای تاریخی و مذهبی و به قولی نشان شهر است که مردمان شهرهای نزدیک را برای زیارت به آن جا می کشاند. از امام زاده هلال تا کاروانسرای مرنجاب جاده خاکی(شوسه) وجود دارد که به طور دقیقی مشخص نیست و در طول راه چند دو راهی دارد. بنابراین مسافرانی که به قصد این کاروانسرا سفر می کنند از راهنمایان محلی کمک می جویند. از آران و بیدگل تا کاروانسرای مرنجاب در حدود دو ساعت راه است. در این مسیر هیچ روستایی وجود ندارد و تنها چند مزرعه کوچک آن هم در ابتدای راه در منطقه چهار طاقی هست.در طول مسیر تنها یک چاه آب قرار دارد که در نزدیکی جاده خاکی کاروانسرا است. از جاذبه های این مسیر شترهایی هستند که در دوردست- ها به آرامی در حال حرکت هستند و گهگاه به نزدیکی جاده می‌آیند.

معماری بنا

نقشه کاروانسرای مرنجاب مربع شکل است. کاروانسرا از چندین اتاق و شاه نشین تشکیل شده که به دور حیاطی در ابعاد ۳۰×۲۰ متر قرار دارند. کاروانسرا با گچ و آجر ساخته شده و دارای اتاق‌ها و اصطبل‌های متعدد و ۶ برج است. در ضلع جنوبی کاروانسرا استخر آبی در ابعاد تقریبی ۱۰×۴ متر قرار دارد. آب این استخر از چشمه‌ای که در زیر خود آن وجود دارد پر می‌شود که آب مصرفی کاروانسرا نیز از همین چشمه است. وجود چنین چشمه پر آب و زلالی به همراه چندین درخت بلند قامت در میان کویری خشک، نعمتی بس بزرگ و شگفت انگیز است که موجب حیرت و تعجب مسافرانی است که به این کاروانسرا می‌آیند. کاروانسرای مرنجاب یکی از مهم‌ترین رصدگاه‌های ایران است که عاشقان آسمان را از نقاط مختلف كشور به سوی خود جلب می‌کند. گروه‌های نجومی در بام کاروانسرا مستقر می‌شوند و تلسکوپ‌ها و دوربین‌های دوچشمیشان را به سوی آسمان نشانه می‌روند تا بتوانند زیبائیهای آسمان را در سکوتی زیبا رصد كنند. دمای هوای منطقه در نیمه دوم سال به صفر درجه و به ندرت به یکی،دو درجه زیر صفر هم می‌رسد. در فاصله تقریبا ۱۲ کیلومتری از شرق کاروانسرا، تپه‌های روان شنی وجود دارد که از جاذبه‌های بسیار زیبای کویر مرنجاب است. این تپه‌های شنی در محدوده‌ای تقریبا وسیع و با شیب‌های تند مکان بسیار مناسبی برای آن دسته از عکاسانی است که به سوژه‌های بدیع و جذاب در طبیعت علاقمندند. البته در فصل تابستان، مارهای غیر سمی و گهگاه سمی در این تپه‌های شنی دیده می‌شوند که ممکن است برای آن‌ها مشکل آفرین شود. از تپه‌های شنی به سمت شمال شرقی، جاده خاکی‌ای وجود دارد که از شرق دریاچه بزرگ نمک می‌گذرد و به کاروانسرای قصربهرام در شمال دریاچه می‌رسد. عرض جاده بسیار باریك است و گاهی اوقات بر اثر وزش بادهای کویری قسمت‌هایی از جاده به طور کامل ناپدید می‌شود. از این مسیر تنها خودروهایی همچون جیپ می توانند عبور كنند. در طول مسیر هیچ نشانی از تمدن وجود ندارد و تنها چیزی که به چشم می‌خورد خاک و شن است. در شمال کاروانسرای مرنجاب رشته کوه کوچک سیاه کوه قرار دارد. ارتفاع قله سیاه کوه ۱۸۶۵ متر است. زمین‌های اطراف سیاه کوه باتلاقی است و تنها از چند نقطه خاص و با کمک راهنمای محلی خبره می‌توان به این قله صعود کرد. آب و هوای کویر مرنجاب در فصل تابستان گرم است و به خصوص در طول روز دمای هوا بسیار بالا می‌رود.این امر باعث می‌شود که حیوانات موذی همچون عقرب، رتیل و گهگاه مار به کاروانسرا بیایند و برای ساکنان کاروانسرا مشکلاتی ایجاد كنند. البته به خاطر مرمت و بازسازی که در چند سال قبل انجام شده است کل کاروانسرا و به خصوص پشت بام آن به طور کامل سم پاشی شده است و هر چندمدت یک بار این کار تجدید می‌شود. پیشنهاد مسئولان کاروانسرا این است که گروه‌هایی که شب را در این بنا به سر می‌برند در بام کاروانسرا استراحت نکنند. کاروانسرای مرنجاب، تپه‌های شنی، دشت بی انتهای کویر، سیاه کوه و طلوع و غروب زیبای خورشید در افق باز کویر به همراه آسمان پرستاره‌اش به علاوه ده‌ها جاذبه طبیعی دیگر سوژه‌های بسیار زیبایی برای عکاسان طبیعت است که عازم این منطقه از ایران زمین هستند.

از جمله يادگارهاي پر ارزش معماري ايران كاروانسراهاست كه از روزگار كهن به دلايل گوناگون و ارتباطي چون جريان اقتصادي ، نظامي جغرافيايي و مذهبي بنياد گرديده و در ادوار مختلف بتدريج توسعه و گسترش يافته است .

عملكرد هاي گوناگون كه كاروانسراها در گذشته بعمده داشته اند باعث شده است نامهائي ما نند كاربات رباط ساباط خان اين Inn در فرهنگ لغات داده شود كه در اصل داراي وظايف مشابهي مانند كاروانسرا ها بوده ولي از نظر خصوصيات و معماري هر يك داراي ويژگي هاي متفاوت بوده اند . با توجه به كار برد توسعه گسترش كاروانسراها در ايران مي‎توان علل پيرايش كاروانسرا ها را نياز اساسي و حمايت كاروانيان دانست بنابراين بناهاي مشابهي كه با نامهاي مختلف احداث گرديده به احتمال زياد بهمين منظور و هدف بوده است . كلمه كاروانسرا مشتق از كاروان كاربان بعضي گروه مسافران (قافله ) كه دسته جمعي مسافرت مي كنند و سراي به معني خانه و مكان است هر دو كلمه كاروان و سراي مشتق از پهلوي ساساني يعني فرس ميانه است . چنانه در فرهنگ لغات و ساير منابع ادبي نامهاي كاروان خانه كاروان گاه كاروان گه بعضي كاروانسرا مورد استفاده قرار گرفته است . (3)

بنابراين ميتوان احداث كاروانسراها بناهاي مشابه را به هر دليلي كه در مسير جادها ساخته شده اند محلي براي استراحت و حمايت كاروانيان دانست .

برطبق تاريخي بنياد كاروانسراها در ايران از زمان هخامنشي آغاز مي شود : هر دوت مورخ يوناني در كتاب پنجم خود از ساختمانهايي گفتگو مي كند كه توسط هخامنشيان بين شوش و سارد ساخته شده بود ، هر دوت از يكصد و يازده بناي شبيه كاروانسرا (چاپارخانه) نام مي برد كه در فاصله حدود 2500 كبلومتر بين پايتخت هخامنشي و سارد بنا گرديده بود و كاروانيان اين فاصله را در طي سه ماه طي مي كردند .ازدياد توقفگاه ها يا كاروانسراها در گذشته براي راههاي ارتباطي ، جريان اقتصادي كشور كه مورد توجه و علاقه حكومت بوده مي باشد . مطالعه راههاي ارتباطي و جاده هاي بازرگاني و نظامي و نتايج تحقيقات و كاوشهاي باستان شناسي معلوم مي دارد كه از گذشته دور نياز وافري به ايستگاه هاي بين راه و امنيت و رفاه كاروانيان احساس مي شده است.

گرچه ساختمان يا بناي ساخته شده اي از اين گونه كاروانيان از عهد هخامنشي بجاي نمانده، ولي كاوشهاي علمي در آينده اينگونه مراكز و ايستگاه هاي ارتباطي شناخته و نحوه معماري آن را روشن خواهد ساخت .

در دوره طولاني سلسله اشكانيان در نجد ايران و حوزه نفوذ و اقتدارشان يعني از دادگاه آنان در شرق (استپ آسياي مركزي ) تا منطقه تحت نفوذ آنان در غرب يعني بين النهرين ايستگاه هاي ارتباطي و كاروانسرا هائي وجود داشته است . همانطور يكه ميدانيم هنر و معماري عهد اشكانيان كاملا شناسائي و تحقيق نگرديده و بخصوص ويژگي هاي معماري و تزئينات معماري آن ناشناخته مانده و بنابراين نمي توان در حال حاضر از نحوه معماري يا توسعه كاروانسراي عهد پارتي نظريه اي را ارئه داد . ولي با مقايسه قلاع و شهرهاي اشكاني كه اخيرا در دشت گرگان شناخته شده مي‎توان گفت احتمالا كاروانسراهاي آن زمان از خشت و آجر بوده و بصورت مربع و مستطيل بنا گرديده و بر طبق شيوه معماري آن زمان داراي ايواني بوده كه محور اصلي بنا است و از پشت ايوان قضاي باز حياطي شكل وجود داشته و اطاقها واطراق گاه در اطراف حياط ساخته مي شده است .

در دوره ساساني اهميت زيادي به ايجاد راهها و همچنين امنيت جاده ها داده شده ، از جمله اين كاروانسراها مي توان كاروانسراي دروازه گچ ، كنار سياه در استان فارس ، دير گچين و رباط انوشيرواني را در امتداد جاده ابريشم نام برد.

در دوره اسلامي تحولات چشمگيري در احداث كاروانسراها خا بوجود آمد و همانطور يكه قبلا گفته شد در ارتباط با مسائل اقتصادي . مذهبي و نظامي احداث اينگونه بناها وارد مرحله جديدي شد و شكل تازه اي بخود گرفت .

متاسفانه اطلاعات ما درباره كاروانسرا هاي اوايل اسلام چندان زياد نيست چون كاروانسرا هائي از اين زمان بجاي نمانده تا بتوان خصوصيات معماري آن را توصيف كرد .

منابع تاريخ و سفر نامه ها آگاهي مختصري در مورد كاروانسراهاي اويل اسلام بدست مي دهد . از جمله در سفر نامه ناصر خسرومي خوانيم : به هنگام اقامت او در اصفهان در يك كوي شهر 200 صرافي و 50 كاروانسرا بوده است ابن حوقل درباره نيشابور مي نويسد : در اين شهر كاروانسرا هاي زيادي وجود دارد كه در آن همه گونه مال التجاره ياقت مي شود. اهميت كاروانسرا ها در آن زمان بسيار زياد بوده تا جائيكه ناصر خسرو بهنگام مسافرت از نائين به طبس مي نويسد : آ«ما به رباط زبيده رسيديم كه داراي آب انبار بود . بدون اين كاروانسرا و آب هيچكدام قادر به گذشتن از بيابان نبوديمآ».

به اين ترتيب با مطالعه سفر نامه هااهميت فراواني كه كاروانسراها بويژه كاروانسراهاي بياباني در گذشته است به خوبي روشن مي شود .

در دوره سامانيان ، آل بويه ، آل زياد و غزنويان احداث بناهاي عام المنفعه منجمله كاروانسراها رونق زيادي گرفت . از يادگارهاي آن زمان رباط چاهه يا ماهي است . كه ويرانه هايش در كنار جاده خراسان هنوز به چشم مي خورد . اين كاروانسرا به احتمال زياد به ياد بود شاعر بزرگ ايران فردوسي ، توسط دخترش براي كاروان و كاروانيان احداث گرديده است .

در زمان حكومت سلجوقيان بويژه در دوره ملكشاه ، آلب ارسلان، سلطان سنجر ، و صدارت خواجه نظام الملك احداث بناهاي مذهبي و غير مذهبي توسعه فراوان يافت .

ايجاد راههاي جديد و همچنين تامين امنيت جاده ها باعث روز افزوني تجارت و اقتصاد شد و در نتيجه در مسيرجاده هاي كارواني براي آسايش كاروانيان كاروانسراهاي متعددي احداث گرديد . شيوه و سبك معماري بناهاي مذهبي اين دوره مانند مساجد و مدارس الگوي جالبي براي بنياد ديگر بناهاي سلجوقيان شد و رباط ها و كاروانسراهاي اين دوره عموما همانند مساجد با پلان 4 ايواني احداث گرديده رباط يا كاروانسراي شرف يكي از زيباترين يادگارهاي آن دوره است كه پس از يك هزار سال از زمان بنياد آن در بياباني تقريبا خشك محل آسايش و استراحتگاه موقتي براي مسافران است.

با حملات مغول مدتي فعاليت ساختماني در كليه شهر ها متوقف گرديد ولي با تاسيس سلسله ايلخانيان بتدريج احداث بناهاي مذهبي و غير مذهبي رونق گرفت .

در اين زمان براي توسعه تجارت و اقتصاد ، به راه و راهداري توجه زيادي مبذول گرديد .

در زمان ايلخانيان فعاليت معماري ، توسعه راهها و رونق تجارت و اقتصاد مرهون زحمات و تلاش فراوان خواجه رشيدالدين فضل الله در ايجاد و كاروانسراها در مسير راهها و شهر ها و زحمات بسيار كشيده .

ماركوپولو به هنگام مسافرت يزد كرمان مي نويسد : آ«يزد شهر بزرگي است …….. ساكنين آن مسلمانند در صورتيكه بخواهند از شهر خارج شوند بايد هشت روز تمام از صحرائي بگذرند كه در آن سه محل براي اطراق مسافران بوده است.آ»عصر طلايي و شكوفائي احداث كاروانسراهاي زيبا از زمان صفوي آغاز مي شود . رونق تجارت داخلي و خارجي و اهميت دادن به راهها و شهرهاي زيارتي باعث اين گرديد كه بنياد كاروانسرا ها و معماري و تزئينات معماري تحولات جديدي را آغاز نمايد .

حكمرانان صفوي در پايتخت و واليان در شهرستان ها كوشش فراواني در ايجاد و توسعه اين بناي عام المنفعه انجام دادند و ايجاد جاده هاي بزرگ و دريايي منجر به صدور كالاهاي تجارتي ايران به كشور هاي اروپائي در غرب و چين و هندوستان در شرق گرديده . در مسير جاده هاي زميني، كاروانسراهاي زيادي احداث شد اين جاده با سگ مفروش و در بعضي نقاط با پله هاي زيبا ساخته شد . آثار اين جاده در نقاط شمالي كشور و راهنماي كويري هنوز بچشم مي خورد انساب احداث 999 كاروانسرا به شاه عباس گر چه بنظر اغراق آميز مي نمايد ولي از طرفي اهميت بنياد كارونسرا ها را در آن دوره باز گو مي كند .

 رباط

رباط منحصراً به ساختمان‌هاي كنار راه و به ويژه بيرون از شهر و آبادي اطلاق مي‌شود و از روزگاران بسيار كهن به زبان تازي راه يافته و حتي از آن فعل نيز ساخته‌اند. رباط به معناي منزل گرفتن و آسودن در ميان راه به كار مي رفته و شايد برخلاف آنچه در آغاز به نظر مي‌آيد ربط و ارتباط هم از اين واژه آمده نه اينكه رباط مشتق از ربط باشد. رباط علاوه بر حوض و آب انبار اتاق‌هاي متعددي دارد كه گرداگرد حياطي را فرا گرفته و مسافران مي‌توانند يك يا چند شب در آن بياسايند.

كاربات

كاربات چنانكه پيداست خانه كاروان است و پيش از اسلام به جاي كاروانسرا به كارمي رفته و آن نيز مانند رباط اتاق و حوض و يا پاياب دارد و گاهي فقط دو يا سه اتاق دارد. نمونه آن در آبادي‌هاي كنار شاهراه كهن فارس خودنمايي مي كند.

كاروانسرا

به رباط‌هاي بزرگ و جامع كاروانسرا مي‌گويند، چه در شهر و چه بيرون از آن باشد. كاروانسرا علاوه بر اتاق و ايوان، باره بند و طويله و انبار دارد و اغلب ورودي آن را بازار كوچكي به نام غلافخانه تشكيل مي‌دهد و برروي سردر آن چند اتاق پاكيزه قرار گرفته كه به كاروانسالار اختصاص دارد. گاهي در دو سوي در كاروانسرا و رباط برج‌هايي جاي گرفته كه در مواقع ناامني مورد استفاده مدافعان و راهداران قرار مي گرفته است.

 خان

خان نيز همان كاروانسراست و اين به ويژه در زبان تازي به طور مطلق به جاي كاروانسرا به كار گرفته شده است.

آب انبار

(امبار) آب انبار و منابع آب نوشيندي در سراسر راههاي ايران و در شهرهاي اين سرزمين به تعداد بسيار ديده مي‌شود و بعضي از آنها كه در شهرهاي خشك و كم آب ساخته شده خود اثري بسيار زيبا و از لحاظ معماري شايان توجه است.

حوض، بركه، پاياب، چاه

تأمين آب نوشيدني براي مسافران و چهارپايان ايشان به ويژه در مناطق خشك مسأله‌اي بسيار مهم و حياتي بود كه با ساختن حوض‌هايي براي ذخيره آب باران يا كندن پاياب‌‌ها به منظور دسترس به آب روان كاريزهايي كه احتمالاً از ميان  دشت و نزديك راه مي گذشت، حل مي‌شد.

معماري رباط و كاروانسرا

پيشتر گفتيم كه ساده ترين شكل آسايشگاه‌هاي كنار راه همان ساباط است كه بيشتر استراحتگاه است تا منزل. ساباط سه تا هفت دهانه سرپوشيده دارد كه دو سوي آن تختگاه‌هاي كوچكي به اندازه يك تخت يا نيمكت قرار دارد و اغلب دهانه مياني آن درگاه آب انباري است كه آب خنك و گوارا دارد. رباط و كاروانسرا گاهي بسيار ساده و منحصر به حياط دور بسته است كه حوض يا پايابي در وسط دارد و آخيه و آخور ستوران در زير سكو و ايوان پيشان اتاقها يا كنار صفه‌هاي بيرون است و در نقاط سردسير به جاي حياط گنبد خانه‌اي در ميان دارد و گاه علاوه بر اتاق و ايوان و حياط، باره بند و انبار و بازار و بالاخانه و برج و باروي علافخانه نيز دارند.

در دالان كاروانسراهاي باشكوه چند حجره آراسته براي پذيرايي از مسافران نامدار و سرشناس ساخته شده و گاهي بالاي سردر، چند اتاق خوش منظر و مجلل دارد. درباره بند و اصطبل كاروانسرا صفه‌ها و تختگاه‌هايي براي ستوربانان و خربندگان ساخته شده و در مدخل اصطبل اتاقهاي پاكيزه تري هست كه از يك سو به حياط كاروانسرا و از سوي ديگر از ميان رخنه يا روزني درون باره بند را مي نگرد و به نظر مي آيد كه اين اتاقها به سران يا به اصطلاح چاروادارها اختصاص داشته است.

كاروانسراهاي شهر كرمان و ساير شهرهاي استان به دلايل تجاري، اقتصادي، سياسي، مذهبي و غيره به وجود آمده اند. هدف از ايجاد كاروانسراها توقف و اتراق موقت به منظور پيدا كردن آمادگي براي ادامه مسير يا بارگيري و باراندازي و دادوستد بوده است. مالكيت كاروانسراهاي استان به شكل دولتي، خصوصي و موقوفه است. براي مثال كاروانسراي وكيل كرمان دولتي، كاروانسراهاي زرتشتيان خصوصي و كاروانسراهاي درون شهري كرمان در اطراف بازار اين شهر پراكنده‌اند و از جمله آنها مي توان به كاروان سراهاي زير اشاره كرد: كاروانسراهاي وكيل، گلشن، حاج آقا عبدالله، ميرزا علينقي، ميرزا حسن، حاج آقاعلي، گنجعلي خان، چهارسوق،هنود، سردار، تيمچه لحاف دوزها، تيمچه كوزه گرها و سراي جر

کاروانسراها

ساده تر از همه چنین می توان گفت که کاروانسرا ساختمانی است که کاروان را در خود جای می دهد و بزرگ ترین نوع ساختمانهای اسلامی است. پلان آن معمولا مربع یا مستطیل شکل است، با یک ورودی برجسته عظیم و بلند، معمولا ساده و بدون نقش، با دیوارهایی که گاهی اوقات بادگیرهایی در انتهای آن تعبیه شده است. یک دالان با طاق قوسی که مابین ورودی و حیاط داخلی قرار گرفته است، فضای کافی را برای جا دادن حیوانات بارکش فراهم ساخته است. بر روی سکوی برآمده ای که در پیرامون این حیاط قرار گرفته است، طاقگان هایی واقع شده اند که نمای داخلی را مفصل بندی کرده اند. در پشت آنها حجره های کوچکی برای منزل دادن مسافران تعبیه شده است. در کاروانسرا های دو طبقه، از حجره های پایینی برای انبار کردن کالاها و از حجره های بالایی برای منزل دادن مسافران استفاده می شد.

رباط ملک – 470 ه.ق – ایران

با این حال، تمامی این نوع ساختمان ها و عملکرد ها، کاروانسرا نامیده نمی شوند. تا به امروز، بسیاری از آنها به عنوان رباط تشریح شده اند. این لغت از ریشه عربی ربط است که یکی از معانی آن افسار کردن اسب است. البته تصور توقفگاه کوتاهی که در وجود این لغت نهفته است، دلیل مناسبی برای انتخاب این نام به نظر می رسد، اما رباط معنی تخصصی تری را در بر دارد. این واژه در اواخر قرن چهارم ه.ق بیانگر نوعی دژگونه است که به عنوان مبنایی برای تداوم جهاد، مورد استفاده قرار می گرفت. بیشتر نمونه های سالم مانده از این نوع ساختمان در مغرب یافت می شوند، مانند موناسیر، سوسه، طافرطست و طیط.

رباط سوس – قرن سوم هجری – تونس

دلاوران دین در چنین ساختمانی، برای اقامت کوتاه مدت بر ضد کافران گرد می آمدند. رباط ها در سراسر جهان اسلام ساخته می شدند. با توسعه مرزهای اسلام و برقراری آرامش نسبی، فعالیت دلاوران دین(غازیان) کاهش یافت. اما ساختمانهایی که مورد استفاده آنها بود، باقی ماند. احتمالا تبدیل رباط برای استفاده در زمان صلح، مستلزم کار زیادی نبوده است. بنا بر این زیاد تعجب آور نیست که این واژه نیز بر کاروانسرا دلالت داشته باشد.

واژه دیگری که به چنین بنا هایی اشاره دارد، «خان» است که در مناطق ترک زبان به آن «هان» می گویند. معنای اصلی این واژه، هم در عربی و هم در فارسی، خانه است. بنا بر این، ویژگی های ریشه این واژه را می توان دست کم در تعدادی از ساختمان های اولیه ای جستجو کرد که به خانه ای برای رفع نیاز مسافران شباهت داشتند.

در زیر به اختصار تفاوتهای چنین بنا هایی عنوان می شود:

 ساباط

این واژه که به بسیاری از زبان ها راه یافته، در فارسی کهن ریشه دارد. جزء اول آن، سا به معنای آسایش و جزء دومش پسوند  بات نمودار ساختمان و بنا و عمارت است که در انتهای واژه های دیگری نظیر رباط، کاربات و خرابات آمده است. روی هم رفته، این واژه به جای آسایشگاه و استراحتگاه امروز به کار می رفته است.

ساباط به کلیه بنا هایی که به منظور آسودن به پا می شده، چه در شهر و چه در بیرون از آن اطلاق می شده، در شهرستانهای جنوبی ایران هنوز هم این واژه در جای درست خود به کار می رود. این بنا ها عمدتا به چند تختگاه، یک آب انبار و گاهی یک یا دو اتاق کوچک که تنها می توان به منظور رفع خستگی و اندکی آسودن مورد استفاده قرار داد. ساباط دارای سه تا هفت دهانه سرپوشیده است که دو سوی آن، تختگاه های کوچکی به اندازه یک تخت یا نیمکت قرار دارد و اغلب دهانه میانی آن، درگاه آب انبار است.

 نمای سه بعدی رباط شرف – قرن ششم هجری – خراسان

رباط

این واژه به ساختمان های کنار راه و به ویژه بیرون از شهر و آبادی اطلاق می شود و از روزگاری بسیار کهن به زبان تازی راه یافته است. رباط علاوه بر حوض و آب انبار، دارای اتاق های متعددی است که گرداگرد حیاطی را فرا گرفته و مسافران می توانند یک یا چند شب در آن بیاسایند.

کاروانسرای مهیار – قرن یازدهم هجری – راه اصفهان به شیراز

کاروانسرا

به رباط های بزرگ و جامع کاروانسرا می گویند چه در شهر و چه بیرون از آن واقع شده باشد. کاروانسرا علاوه بر اتاق و ایوان، دارای باره بند، طویله و انبار است و اغلب ورودی آن را بازار کوچکی به نام غلافخانه تشکیل می دهد و بر روی سردر آن چند اتاق پاکیزه قرار گرفته که به کاروانسالار اختصاص دارد. گاهی در دو سوی کاروانسرا، برجهایی قرار می گرفته که در مواقع نا امنی، مورد استفاده مدافعان و راهداران قرار می گرفته است. در زبان عربی واژه خان به جای کاروانسرا مورد استفاده قرار می گیرد.

کاروانسرای شهری قانصوه الغوری

قرن دهم هجری – قاهره

سابقه تاريخي كاروانسراها

از جمله يادگارهاي پر ارزش معماري ايران كاروانسراهاست كه از روزگار كهن به دلايل گوناگون و ارتباطي چون جريان اقتصادي ، نظامي جغرافيايي و مذهبي بنياد گرديده و در ادوار مختلف بتدريج توسعه و گسترش يافته است .

عملكرد هاي گوناگون كه كاروانسراها در گذشته بعمده داشته اند باعث شده است نامهائي ما نند كاربات – رباط – ساباط – خان – اين Inn در فرهنگ لغات داده شود كه در اصل داراي وظايف مشابهي مانند كاروانسرا ها بوده ولي از نظر خصوصيات و معماري هر يك داراي ويژگي هاي متفاوت بوده اند . با توجه به كار برد – توسعه گسترش كاروانسراها در ايران مي‎توان علل پيرايش كاروانسرا ها را نياز اساسي و حمايت كاروانيان دانست بنابراين بناهاي مشابهي كه با نامهاي مختلف احداث گرديده به احتمال زياد بهمين منظور و هدف بوده است . كلمه كاروانسرا مشتق از كاروان – كاربان بعضي گروه مسافران (قافله ) كه دسته جمعي مسافرت مي كنند و سراي به معني خانه و مكان است هر دو كلمه كاروان و سراي مشتق از پهلوي ساساني يعني فرس ميانه است . چنانه در فرهنگ لغات و ساير منابع ادبي نامهاي كاروان خانه – كاروان گاه كاروان گه بعضي كاروانسرا مورد استفاده قرار گرفته است . (3)

بنابراين ميتوان احداث كاروانسراها بناهاي مشابه را به هر دليلي كه در مسير جادها ساخته شده اند محلي براي استراحت و حمايت كاروانيان دانست .

برطبق تاريخي بنياد كاروانسراها در ايران از زمان هخامنشي آغاز مي شود : هر دوت مورخ يوناني در كتاب پنجم خود از ساختمانهايي گفتگو مي كند كه توسط هخامنشيان بين شوش و سارد ساخته شده بود ، هر دوت از يكصد و يازده بناي شبيه كاروانسرا (چاپارخانه) نام مي برد كه در فاصله حدود 2500 كبلومتر بين پايتخت هخامنشي و سارد بنا گرديده بود و كاروانيان اين فاصله را در طي سه ماه طي مي كردند .ازدياد توقفگاه ها يا كاروانسراها در گذشته براي راههاي ارتباطي ، جريان اقتصادي كشور كه مورد توجه و علاقه حكومت بوده مي باشد . مطالعه راههاي ارتباطي و جاده هاي بازرگاني و نظامي و نتايج تحقيقات و كاوشهاي باستان شناسي معلوم مي دارد كه از گذشته دور نياز وافري به ايستگاه هاي بين راه و امنيت و رفاه كاروانيان احساس مي شده است.

گرچه ساختمان يا بناي ساخته شده اي از اين گونه كاروانيان از عهد هخامنشي بجاي نمانده، ولي كاوشهاي علمي در آينده اينگونه مراكز و ايستگاه هاي ارتباطي شناخته و نحوه معماري آن را روشن خواهد ساخت .

در دوره طولاني سلسله اشكانيان در نجد ايران و حوزه نفوذ و اقتدارشان يعني از دادگاه آنان در شرق (استپ آسياي مركزي ) تا منطقه تحت نفوذ آنان در غرب يعني بين النهرين ايستگاه هاي ارتباطي و كاروانسرا هائي وجود داشته است . همانطور يكه ميدانيم هنر و معماري عهد اشكانيان كاملا شناسائي و تحقيق نگرديده و بخصوص ويژگي هاي معماري و تزئينات معماري آن ناشناخته مانده و بنابراين نمي توان در حال حاضر از نحوه معماري يا توسعه كاروانسراي عهد پارتي نظريه اي را ارئه داد . ولي با مقايسه قلاع و شهرهاي اشكاني كه اخيرا در دشت گرگان شناخته شده مي‎توان گفت احتمالا كاروانسراهاي آن زمان از خشت و آجر بوده و بصورت مربع و مستطيل بنا گرديده و بر طبق شيوه معماري آن زمان داراي ايواني بوده كه محور اصلي بنا است و از پشت ايوان قضاي باز حياطي شكل وجود داشته و اطاقها واطراق گاه  در اطراف حياط ساخته مي شده است .

در دوره ساساني اهميت زيادي به ايجاد راهها و همچنين امنيت جاده ها داده شده ، از جمله اين كاروانسراها مي توان كاروانسراي دروازه گچ ، كنار سياه در استان فارس ، دير گچين و رباط انوشيرواني را در امتداد جاده ابريشم نام برد.

در دوره اسلامي تحولات چشمگيري در احداث كاروانسراها خا بوجود آمد و همانطور يكه قبلا گفته شد در ارتباط با مسائل اقتصادي . مذهبي و نظامي احداث اينگونه بناها وارد مرحله جديدي شد و شكل تازه اي بخود گرفت .

متاسفانه اطلاعات ما درباره كاروانسرا هاي اوايل اسلام چندان زياد نيست چون كاروانسرا هائي از اين زمان بجاي نمانده تا بتوان خصوصيات معماري آن را توصيف كرد .

منابع تاريخ و سفر نامه ها آگاهي مختصري در مورد كاروانسراهاي اويل اسلام بدست مي دهد . از جمله در سفر نامه ناصر خسرومي خوانيم : به هنگام اقامت او در اصفهان در يك كوي شهر 200 صرافي و 50 كاروانسرا بوده است ابن حوقل درباره نيشابور مي نويسد : در اين شهر كاروانسرا هاي زيادي وجود دارد كه  در آن همه گونه مال التجاره ياقت مي شود. اهميت كاروانسرا ها در آن زمان بسيار زياد بوده تا جائيكه ناصر خسرو بهنگام مسافرت از نائين به طبس مي نويسد : «ما به رباط زبيده رسيديم كه داراي آب انبار بود . بدون اين كاروانسرا و آب هيچكدام قادر به گذشتن از بيابان نبوديم».

به اين ترتيب با مطالعه سفر نامه هااهميت فراواني كه كاروانسراها بويژه كاروانسراهاي بياباني در گذشته است به خوبي روشن مي شود .

در دوره سامانيان ، آل بويه ، آل زياد و غزنويان احداث بناهاي عام المنفعه منجمله كاروانسراها رونق زيادي گرفت . از يادگارهاي آن زمان رباط چاهه يا ماهي است . كه ويرانه هايش در كنار جاده خراسان هنوز به چشم مي خورد . اين كاروانسرا به احتمال زياد به ياد بود شاعر بزرگ ايران فردوسي ، توسط دخترش براي كاروان و كاروانيان احداث گرديده است .

در زمان حكومت سلجوقيان بويژه در دوره ملكشاه ، آلب ارسلان، سلطان سنجر ، و صدارت خواجه نظام الملك احداث بناهاي مذهبي و غير مذهبي توسعه فراوان يافت .

ايجاد راههاي جديد و همچنين تامين امنيت جاده ها باعث روز افزوني تجارت و اقتصاد شد و در نتيجه در مسيرجاده هاي كارواني براي آسايش كاروانيان كاروانسراهاي متعددي احداث گرديد . شيوه و سبك معماري بناهاي مذهبي اين دوره مانند مساجد و مدارس الگوي جالبي براي بنياد ديگر بناهاي سلجوقيان شد و رباط ها و كاروانسراهاي اين دوره عموما همانند مساجد با پلان 4 ايواني احداث گرديده رباط يا كاروانسراي شرف يكي از زيباترين يادگارهاي آن دوره است كه پس از يك هزار سال از زمان بنياد آن در بياباني تقريبا خشك محل آسايش و استراحتگاه موقتي براي مسافران است.

با حملات مغول مدتي فعاليت ساختماني در كليه شهر ها متوقف گرديد ولي با تاسيس سلسله ايلخانيان بتدريج احداث بناهاي مذهبي و غير مذهبي رونق گرفت .

در اين زمان براي توسعه تجارت و اقتصاد ، به راه و راهداري توجه زيادي مبذول گرديد .

در زمان ايلخانيان فعاليت معماري ، توسعه راهها و رونق تجارت و اقتصاد مرهون زحمات و تلاش فراوان خواجه رشيدالدين فضل الله در ايجاد و كاروانسراها در مسير راهها و شهر ها و زحمات بسيار كشيده .

ماركوپولو به هنگام مسافرت يزد – كرمان مي نويسد : «يزد شهر بزرگي است …….. ساكنين آن مسلمانند در صورتيكه بخواهند از شهر خارج شوند بايد هشت روز تمام از صحرائي بگذرند كه در آن سه محل براي اطراق مسافران بوده است.»عصر طلايي و شكوفائي احداث كاروانسراهاي زيبا از زمان صفوي آغاز مي شود . رونق تجارت داخلي و خارجي و اهميت دادن به راهها و شهرهاي زيارتي باعث اين گرديد كه بنياد كاروانسرا ها و معماري و تزئينات معماري تحولات جديدي را آغاز نمايد .

حكمرانان صفوي در پايتخت و واليان در شهرستان ها كوشش فراواني در ايجاد و توسعه اين بناي عام المنفعه انجام دادند و ايجاد جاده هاي بزرگ و دريايي منجر به صدور كالاهاي تجارتي ايران به كشور هاي اروپائي در غرب و چين و هندوستان در شرق گرديده . در مسير جاده هاي زميني، كاروانسراهاي زيادي احداث شد اين جاده با سگ مفروش و در بعضي نقاط با پله هاي زيبا ساخته شد . آثار اين جاده در نقاط شمالي كشور و راهنماي كويري هنوز بچشم مي خورد انساب احداث 999 كاروانسرا به شاه عباس گر چه بنظر اغراق آميز مي نمايد ولي از طرفي اهميت بنياد كارونسرا ها را در آن دوره باز گو مي كند .

دوران طلايي كاروانسراها در عهد صفوي 

كاروانسرا و رباط از جمله بناهاي قديمي و تاريخي كشور به شمار مي‌روند كه با وجود ماهيت و عملكردي متفاوت، به اشتباه يكي انگاشته مي‌شوند. 

گروه تخصصي، علي نجمي: كاروانسرا و رباط از جمله بناهاي قديمي و تاريخي كشور به شمار مي‌روند كه با وجود ماهيت و عملكردي متفاوت، به اشتباه يكي انگاشته مي‌شوند. از آنجا كه هر يك از اين دو در روزگار بسيار كهن تا حدود يكصد سال اخير فعاليت داشتند، بهتر مي‌توان به لحاظ نزديكي زماني به بازشناسي آنها پرداخت، زيرا جابجايي معاني ويكسان انگاري آنها تحقيقات پژوهشگران را با اشكال جدي روبه‌رو مي‌كند. اين در حالي است كه بيشتر محققان اين دو را يكي انگاشته و حتي در برخي موارد از هر دو واژه براي محل يا واحد مورد تحقيق و بحث خود استفاده مي‌كنند.

دكتر نادر كريميان سردشتي يكي از محققان حوزه‌هاي مختلف تاريخي و فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است كه تحقيقات گسترده با موضوعات مختلف در قالب كتاب و مقاله انجام داده است. وي در خصوص چگونگي كاركرد و كاربري كاروانسرا مي‌گويد: «پيش از پيدايش كاروانسرا، چاپارخانه به عنوان حلقه‌هاي ارتباطي و بازرگاني با قدمتي پيش از اسلام وجود داشتند. سند مكتوب در اين باره وجود دارد كه «ايزيدور خاراكسي» در كتاب «فروشگاه‌هاي پارتي» به سال 37 ميلادي اشاره كرده است. از آن هنگام منزل به منزل در فواصل مختلف راه ابريشم (چه راه اصلي و چه راه فرعي آن) در مسير بغداد، آترا، كرمانشاه، كنگاور، هگمتانه و رگا (ري)، مراكزي بودند كه واحدهاي زنجيره‌اي بازرگاني به شمار مي‌رفتند.»

البته نبايد اين نكته را فراموش كرد درباره ساخت، پلان و نقشه آنها ميان سند مكتوب، نظريات باستان‌شناسي و تحقيقات تفاوت‌هايي نيز وجود دارد.

وي در اين باره اضافه مي‌كند: «كاروانسراها پس از دوره اسلامي به شكل گسترده‌اي و در قالب «خوانات» مطرح شدند. اين اماكن محل نمايش كالاهاي متنوع و مختلفي از سوي تجار و خريداران ملل گوناگون به شمار مي‌رفته و منطقه شام به دليل پل ارتباطي ميان شرق و غرب درياي مديترانه از قدرت تجاري و تمركز تجارتخانه برخوردار بوده است. با كمي دقت مي‌توان سرزمين شام را محل تلاقي سه قاره آسيا، اروپا و آفريقا دانست كه تشكيلات بازرگاني فراواني داشته و در مسير راه ابريشم، دچار دگرگوني از نظر ساخت شده است. حتي از رويكرد حفاظت و ايمني، كاروانسراها به مرور زمان تغيير يافته و از محافظان و نگهبانان متعددي سود مي‌برده كه اوج اين تكامل در دوره اسلامي است.»

اين محقق در خصوص تعداد واقعي كاروانسراها، تاكيد مي‌كند: «اين تعداد نامشخص است و طبق فهرست‌هاي مختلف از متون گوناگون و آنچه كه بر جاي مانده كاروانسراهاي بسياري در ايران قديم وجود داشته كه بيشترين آنها در محدوده استان‌هاي خراسان و اصفهان واقع شده است. در مسير شهر يزد نيز 17 تا 18 كاروانسرا قرار داشته و در اصفهان اين تعداد ميان 30 تا 40 واحد و از منزلي به منزل ديگر استقرار يافته است. اگر بخواهيم دوران طلايي براي رونق و ترويج كاروانسرا ذكر كنيم، بي‌شك عهد شاه عباس اين دوره درخشان بوده است.»

وي درباره وضعيت كنوني فعاليت كاروانسراها معتقد است: «برخي از آنها تغيير كاربري داده‌اند و به بازار، پاساژ و تيمچه تبديل شده و برخي از ميان رفته و تعدادي نيز در مسير راه و احداث خطوط شهري قرار گرفته‌اند. خوشبختانه در منطقه مياندشت هنوز كاروانسراهايي معروف وجود دارد كه از شهرها دور بوده و با وجود نداشتن كاربري خاص، از حوادث مختلف و تخريب محفوظ مانده‌اند.»

دكتر كريميان با اشاره به خلط مبحث در خصوص معاني كاروانسرا و رباط، مي‌گويد: «اين موضوع از هفتاد سال پيش به وجود آمده است و متاسفانه سال به سال تكرار مي‌شود و در مقالات و تحقيقات آشكارا مي‌توان يافت. اين جابه‌جايي غلط در مفاهيم و معاني كاروانسرا و رباط از لغت‌نامه دهخدا ناشي شد كه در ذيل كلمه كاروانسرا، رباط و در ذيل كلمه رباط، كاروانسرا ذكر شده است. اگرچه در ظاهر اين دو شباهت‌هايي با يكديگر دارند اما نقشه، پلان و كاربري آنها با هم تفاوت بسياري دارد و من در يكي از مقاله‌هاي تحقيقي خود به اين موضوع پرداخته‌ام و علاوه بر اين سه مقوله متفاوت (پلان، نقشه و كاربري) به ساخت‌وساز و جايگاه مختلف كاروانسرا و رباط اشاره كرده‌ام.»

وي در اين خصوص مي‌افزايد: «همانطور كه پيشتر اشاره شد، كاروانسرا مركز تجاري و بازرگاني است در حالي كه رباط مركز نهادي و آموزشي و متعلق به مكتب «صوفيه» است كه در ضمن سير و سلوك، كتب علمي و آداب سلوك همانند «آداب‌المريدين سهروردي» و «معارف» وي و نظير آنها آموزش داده مي‌شد. در عربي هم رباط معاني خود را دارد و به كاروانسرا نيز خوان گفته مي‌شد و نكته جالب اين كه عرب‌ها اين دو را با هم جابه‌جا نمي‌كنند و حال آنكه ما دچار اين اشتباه عجيب شده‌ايم.»

اين محقق به تعداد رباط اشاره مي‌كند و ادامه مي‌دهد: «در تاريخ تصوف جهان اسلام حدود پنج هزار رباط شناسايي شده كه 1000 واحد آن در ماورا‌ءالنهر است و در منطقه شيراز نيز 400 رباط وجود داشته كه نشان‌دهنده پراكندگي و فراواني اين نهاد مذهبي در ايران قديم بوده است. ضمن اينكه رباط‌هاي مردان و زنان از يكديگر جدا بوده‌اند. در اين ميان 50 رباط در بغداد قرار داشت كه اين شهر را به عنوان مركز صوفيه مطرح كرده بود.»

اين پژوهشگر حوزه «تاريخ علم» با تفكيك رباط و كاروانسرا با توجه به ساختمان ظاهري آن دو، اذعان مي‌كند: «رباط مشتمل بر مسجد، محراب، محل سير و سلوك، محل چله‌نشيني و امثال آن بود و با ساختار فضايي و كالبدي كاروانسرا كه مخصوص داد و ستد و عرضه كالاهاي مختلف بوده، تفاوت بسياري داشت. او كتابي كه با نام‌ «كاروانسراي رباط شرف» تاليف شده است، اين خلط مبحث نيز به روشني وجود دارد؛ اگر اين اثر تاريخي كاروانسرا است پس چه لزومي دارد كه نام رباط بر آن نهاده شود و اگر رباط است، واژه كاروانسرا به چه معني است و در عين حال اگر هر دو يك معني و مفهوم دارد، به كار بستن دو كلمه مترادف و مساوي دليل منطقي ندارد. در مجموع غفلت از تاريخ تصوف موجب پيدايش اين انحراف و نظاير آن شده است.»

وي به يگانگي مفهوم رباط در كتيبه‌هاي مختلف نظير كتاب «تلبيس ابليس» ابن جوزي، اشاره مي‌كند و يادآور مي‌شود: «اين اثر ارزشمند و كهن تاريخي يك برداشت صريح و صحيح از رباط به عنوان مركز آموزش تصوف دارد. نظير اين موضوع واژه آجر است كه در متن تاريخي گيلكمش لوح يازده اين واژه اكدي با سابقه حدود 4500 ساله آمده و بعدها به زبان‌هاي آرامي، سرياني، عبري و سرانجام فارسي راه يافته است و اين فرهنگ‌ها و واژگان آنها در طول زمان بدون كم و كاستي در معني استمرار داشته‌اند. واژگان توت، زعفران، فيروزه و نفت نيز از اين جمله هستند كه هنوز هم به همان معنا و بدون خلط مفهوم، در زبان فارسي رواج دارند.»

كريميان در خصوص قدمت رباط‌ها معتقد است: «قدمت رباط‌ها به قرن دوم هجري برمي‌گردد كه در اوايل به شكل قلعه‌هاي نظامي بودند و كاربرد‌هاي دفاعي و رزمي داشتند. دليل اين امر توجه مسلمانان به واژه «رابطوا» در آيه‌اي از سوره آل عمران است؛ قرآن كريم در آن از ايشان خواسته است كه به جهاد در راه خدا روي آورند و از آنجا كه جهاد به دو شكل جهاد اكبر (جهاد با نفس) و جهاد اصغر (جهاد با دشمنان خارجي) عنوان شده، مسلمانان به ساختن اين قلعه‌ها به عنوان رباط توجه كرده‌اند. در طول زمان اين قلعه‌ها كه محل جهاد با دشمنان خارجي بود به محل جهاد با نفس و تزكيه آن در قالب سير و سلوك تغيير يافت.»

وي رباط آبادان را با توجه به تحقيقات به عمل آمده «مقدسي» در اثر خود به نام «احسن‌التقاسيم» مربوط به قرن دوم دانسته و كهن‌ترين آنها ارزيابي و تصريح مي‌كند: «رباط‌ها در شكل واقعي بيشتر در آفريقا و توسط گروه‌هايي به نام «مرابطون» كه بعدها دولت مستقلي تشكيل دادند، ساخته شد و بنيانگذار اصلي آن «محمدبن تمرت» بود. نظير فرقه نقشبنديان در ماورالنهر كه نقش سياسي داشتند، مرابطون هم در سير و تحول رباط‌سازي از قرون سوم تا يازدهم سهم به‌سزايي داشتند. همچنين ساخت رباط‌ها در مماليك «ارجي و گرجي» كه آن را بردگان شام و مصر تشكيل داده، به مرور زمان با عنايت دولت‌هاي اسلامي، تشكيل دولت مستقل داده و متمدن شدند و پس از دوره ايوبيان (قرن هفتم و انقراض فاطميان) بيشتر رباط‌ها را بنا نهادند.»

وي با تقسيم دولتمردان ايوبي مستقر در شام و مصر، مي‌گويد: «در مجموع ايوبيان فضاي فرهنگي را براي رشد و تعالي جوامع زير سيطره خود باز كردند و نظير دولت زند كه فرماندهان لشگر آنها از بردگان بودند و بردگان نيز به ترويج و تشكيل دولت در طول زمان پرداختند. نظير اين مقوله در دوره عباسيان اتفاق افتاد. البته چنين رويدادهايي در طول تاريخ بارها تكرار شده است كه بندگان و بردگان قدرت مي‌يابند و از اين رو مماليك (بردگان) در ترويج رباط و مدارس مذهبي نقش بسياري ايفا كردند و به مرور زمان و با به قدرت رسيدن دولت عثماني، زير نظر اين امپراتوري اسلامي به كار خود ادامه دادند.»

اين پژوهشگر حوزه علوم تاريخي با بيان اينكه رباط‌ها در طول تاريخ متولي داشتند و گرايشات صوفيانه مورد تاييد و مقبول عامه و دولتمردان نيز بوده است، تصريح كرد: «از قرن 19 به بعد هر چه بيشتر جلو مي‌رويم، بيشتر از سلوك معنوي، كسب علوم اخلاقي دور و جدا مي‌شويم. در عين حال تكنولوژي و علوم مختلف و صنعت به رشد چشمگيري دست مي‌يابد و از سوي ديگر بشر در خصوص اخلاقيات و خصوصيات چيز زيادي براي گفتن ندارد.»

وي علت افول كاركردي رباط‌ها را ضعف مراكز مختلف صوفيه از جمله زاويه‌ها و خانقاه‌ها عنوان و بيان مي‌كند، عملكرد ضعيف دولت، تاخت و تاز مختلف از جمله جنگ‌هاي صليبي و تحولات رنسانس، سيطره بي‌حد و حصر و تدريجي فرهنگ غربي بر كشورهاي مستعمره و عواملي نظير آن سبب انتقال فرهنگ غربي به ساير اقوام ايراني و غلبه درست يا نادرست تدريجي آنها بر فرهنگ ما بود. به عنوان مثال توليد پارچه و كفش امروزي به شيوه غربي كه در سنت ايراني نبوده است و غالبا در خارج توليد و به ايران گسيل مي‌شود و از طرفي آنچه كه الان به عنوان ميراث سنتي و تاريخي نظير فرش و گليم است و روزگار كهن مورد استفاده فراوان بوده و از لوازم مصرفي به شمار مي‌آمد، جنبه تزييني يافته است. به طور نمونه، گليم از ديوارهاي برخي منازل آويزان مي‌شود و كاربري و استفاده مستقيم خود را از دست داده است. به طور كلي اين سيطره با ورود كالاهاي جديد غير ايراني و فن‌آوري نوين صنعتي به شيوه‌هاي مختلف، نقش و منزلت مراكز پرورش فضايل معنوي و اخلاقي را كمرنگ كرد و به حاشيه راند كه از جمله آن رباط‌ها و حتي از ميان رفتن تدريجي كاروانسراها نيز بود.»

اين گروه از كارونسرا ها از نظر معماري به انواع ذيل تقسيم بندي مي شوند:

1-كاروانسراهاي مدور

تعداد كمي از كاروانسراهاي ايران با نقشه مدور بنياد گرديده است . اين نوع كاروانسراها بسيار جالب توجه و از نظر معماري حائز اهميت فراوان است گرچه در حال حاضر فقط دو نمونه از آن شناخته شده ولي همين دو نمونه نشان دهنده سليقه – ذوق ، ابتكار و بالاخره هنر نمائي فوق العاده معماران آن است.

نمونه هاي ياد شده يكي رباط زين الدين در جاده يزد – كرمان و ديگري كاروانسراي زيده بين كاشان و نطنز است : تاريخ هر دو بنا به زمان صفويه مربوط مي شود .

2-كاروانسراهاي چند ضلعي حياط دار

اين گروه از كاروانسراها بشكل چند ضلعي (اغلب 8 ضلعي ) ومانند كاروانسراهاي مدور بسيار زيبا بنا شده اند و زمان ساخت آنها دوره اي است كه در معماري كاروانسراها پيشرفت قابل ملاحظه اي بوجود آمده است . از نظر تعداد كاروانسراهاي چند ضلعي نيز همانند كاروانسراهاي مدور اندك و فقط نمونه هاي كمي از آنها در سراسر ايران باقيمانده است .

زيباترين نمونه كاروانسراهاي اين گروه سه كاروانسراي آبادخان خوره –چهار آباد و ده بيد بين جاده اصفهان و شيراز است كه به فرم 8 ضلعي در دوره صفوي ساخته شده نشان دهنده شيوه معماري اصفهاني است .

بعلت شباهت فوق العاده كاروانسراهاي ياد شده ميتوان گفت كه معمار هر سه بنا شخص واحدي مي باشد ،به احتمال زياد ايجاد اين نوع كاروانسرا ها بيشتر جنبه نظامي و دفاعي داشته تا مذهبي و اقتصادي ، به اين دليل كه دفاع از يك بناي 8 ضلعي يا چند ضلعي بمراتب آسانتر از يك بناي مربع يا مستطيل شكل مي باشد .

كاروانسرا هاي چند ضلعي از داخل و خارج قرنيه ولي كاروانسراهاي مدور از خارج دايره اي شكل ولي در داخل چند ضلعي است .

3-كاروانسراي دو ايواني

همانند مدارس و مساجد و ساير بناهاي مذهبي ايران تعدادي از كاروانسراهاي ايران شكل دو ايواني به فرم مربع يا مستطيل ساخته شده اند. عموما ايوانهاي اين كاروانسراها يكي در مدخل ورودي ديگر رو بروي آن قرار دارد . از نمونه هاي باقيمانده از اين كاروانسراها مي توان از كاروانسراي چاه خوشاب و كاروانسراي دو كوهك نام برد .

4-كاروانسرها با تالار ستوندار

تعدادي از كاروانسراهاي ايران با تالار ستوندار بنا گرديده اند و از تالارها عموما بعنوان اصطبل استفاده شده است . نمونه اين نوع كاروانسراها عبارت است از كاروانسراهاي عسگرآباد بين جاده تهران – قم و كاروانسراي خاتون آباد در 25 كيلومتري تهران در جاده گرمسار .

5-كاروانسراهاي چهار ايواني

احداث بناي چهار ايواني با حياط باز مركزي سابقه طولاني در معماري ايران داشته و نمونه اين نقشه را مي توان در كاخ اشكاني آشور ملاحظه كرد. در ادوار اسلامي از پلان 4 ايواني براي بنياد بناهاي مذهبي و غير مذهبي مانند مدارس –مقابر – مساجد و كاروانسراها استفاده گرديد و تقريبا اين پلان نقشه ثابتي براي احداث اينگونه بناها شد . بخصوص از دوره سلجوقي به بعد كاروانسراهاي زيادي با پلان 4 ايواني احداث گرديد كه آثار آن در تمامي ايران پراكنده است .

گرچه گروه كاروانسراهاي 4 ايواني كه به شكل مربع يا مستطيل بنا گرديده از نظر پلان با هم شباهت دارند . ولي در جزئيات مانند شكل داخل و خارج ، دروازه ورودي ، بر جهاوترتيت قرار گرفتن اصطبل ها هر يك داراي ويژگي هائي متفاوت هستند.

1-كاروانسراها با پلان متفرقه

اين گروه ، كاروانسراهائي هستند كه نقشه و معماري آن با آنچه كه در گروههاي 1-5 اجمالا بررسي شد شباهتي ندارند . دلايل مختلف چون ، سليقه ذوق معمار ، نفوذ معماري خارجي ، شرائط وموقعيت جغرافيائي ، در احداث اينگوانه كاروانسراها نقش داشته است .

همانطور كه گفته شد تنوع در معماري كاروانسراهاي ايران اعجاز انگيز و بي‎سابقه بوده و نمي توان در اين مختصر از تمامي ويژگي هاي آن بحث كرد . و نيز خصوصيات گوناگوني در بسياري از كاروانسراها بچشم مي خورد كه در خور بررسي و تحقيق جامع است. براي مثال مي توان از كاروانسراهاي درون شهري يا كاروانسراهائي كه داراي دو در ورودي هستند و يا كاروانسراي حاشيه كوير و همچنين توقفگاه هاي بين راه كه هر يك از شيوه معماري خاصي برخوردار هستند نامبرد .

مثلا در مسير جاده ها تعداد زيادي توقفگاه وجود دارد كه براي توقف مسافرين ساخته شده است .توقفگاه هاي مزبور داراي عملكرد هاي مختلفي هستند كه براي نمونه مي توان پاسگاه هاي حفاظت راه ها محل توقف مامورين پست . چاپارها ، پناهگاه مسافرين به هنگام بلاياي طبيعي مانند سيل، بهمن ، برف، كولاك شديد و طوفان را ذكر كرد .

بسياري از اين توقف گاهها حتي ظرفيت پذيرش يك كاروان كوچك را هم ندارند و فقط براي بيتوته يكي دو مسافر يا اتراق چند ساعته يك گروه بسيار معدود مي توانند قابل استفاده باشند.

معماري اينگونه توقف گاهها يكسان نيست و بر حسب ضرورت و موردي كه پيش مي آيد به آن تغيير شكل داده مي شده است .

در نواحي كويري اينگونه توقفگاهها فقط شامل اصطبل براي حيوانات و آبشخوري براي آنها مي باشد و ظاهرا مسافرين در اين مناطق احتياج به سر پناه نداشته اند .

براي مثال مي توان از توقفگاه كوچكي بين نائين و انارك نام برد.

قبل از پيدايش وسايط نقلية موتوري مثل اتومبيل‌هاي مختلف، قطار، كشتي و هواپيما كه مسافر و بار را به سهولت حمل مي‌نمايند، تجار، مال‌التجاره‌هاي خود را به وسيلة چهارپايان مثل الاغ و قاطر و شتر و امثال آن حمل مي‌نمودند. همچنين مسافرتها و زيارتها به وسيلة همين چهارپايان انجام مي‌گرفت كه مدّت مديدي طول مي‌كشيد تا مال‌التجاره‌ها يا مسافرين پس از مشقّات و زحمات زياد به مقصد خود برسند. بنابراين احتياج فراواني به استراحتگاه بين راه داشتند تا خود و مركبشان در آن محل كمي توقف نموده، رفع خستگي نمايند و براي ادامة راه آماده شوند. به همين مناسبت سلاطين قديم ايران به فكر ساختن كاروانسراهاي مجهزّ ميان شهرهاي مهمّ تجاري يا اماكن مقدّسه زيارتي افتادند. اين كاروانسراها بهترين محل آسايش مسافران و حفظ امنيت كالاهاي آنها و همچنين محل ارتباط و اطلاع با شهرهاي ديگر بوده‌اند. كاروانسراها حُجرات متعددي جهت مسافر و طويله‌هاي مجهزّي براي مركب‌هاي آنها داشته است. بناي اين نوع كاروانسراهاي امن و مجهزّ در زمان صفويه به خصوص در عهد شاه عباس به اوج خود رسيد.

چنانكه در كتب تاريخ ضبط شده، شاه عباس تعداد 999 باب كاروانسرا در سراسر كشور احداث نموده است. بسياري از سيّاحاني كه در آن زمان به ايران آمده‌اند اين كاروانسراها را نام برده و مدتها در آنجا زندگي كرده‌اند. تاورنيه نوشته است: «بعضي از كاروانسراهاي ايران گنجايش يكصد مسافر را با اسبها و كالاهايشان داشته، تا مسافران بتوانند مدتها با آسايش و امنيت در آنجا به استراحت بپردازند». ژان شاردن تعداد حجرات و اتاقهاي يكي از اين كاروانسراها را 250 باب دانسته و نوشته است: «كاروانسرا داراي حوض بزرگي در وسط و درختان تنومندي در اطراف است.» تعداد كاروانسراهاي اصفهان را در عهد صفويه 182 باب ذكر كرده‌اند.

كاروانسراي مادرشاه (مهمانسراي عباسي)

در مشرق مدرسه چهارباغ و در سمت چپ خيابان چهارباغ يكي از بزرگترين كاروانسراهاي اصفهان واقع شده است اين كاروانسرا همزمان با بناي مدرسه چهارباغ احداث شده تا درآمد و عوايد آن به مصرف مخارج طلاب و نگهداري مدرسه برسد.

كاروانسرا در زمان سلطنت شاه حسين صفوي ساخته شد و در عداد آخرين آثاري است كه در اواخر حكومت صفويان در اصفهان ساخته شده است.

يكي از محققان و پژوهشگران معماري اسلامي، اين كاروانسراي چهار ايواني مستطيل شكل را داراي 128 متر طول و 93 متر عرض نوشته است كه در دو طبقه آن 140 اتاق دارد. در پشت اين اتاقها دو اصطبل سراسري نيز وجود داشته است.

اين كاروانسرا در دوره قاجاريه مانند ساير آثار اصفهان مورد بي مهري ظل السلطان حاكم اصفهان قرار گرفت و بالاخره نيز بوسيله اين شاهزاده حاكم به فروش رسيد.

درحدود سال 1343 شمسي مقرر گرديد كاروانسراي مادرشاه با حفظ جنبه هاي هنري و ارزش هاي معماري دوران صفويه به يك مهمانسراي بين المللي تبديل گردد. طرح هاي اوليه كار به وسيله ماكسيم سيرو متخصص مشهور كه تاليفات بسياري در معماري ايران و بخصوص كاروانسراها دارد آماده گرديد و با استفاده از شيوه هاي معماري سنتي و تقليد از نقاشي هاي موجود در بناهاي تاريخي بويژه نقاشي ها و گچبري هاي كاخ عاليقاپو سالن هاي مهمانسراي مزبور پس از مدت 8 سال آماده گرديد.

اين مهمانسرا كه امروز به نام مهمانسراي عباسي ناميده مي شود با نقاشي ها و تزئينات نقاشي و گچبريهاي بسيار زيبا و آثار چوبي نفيس و آلت و لفظ هاي باشكوه يكي از جاذبه هاي بسيار زيباي اصفهان بشمار مي رود.

علاوه برآن اين مهمانسرا پذيراي اجلاس ها و سمينارها و نشست هاي داخلي و بين المللي است كه در سالن هاي جديد الاحداث آن برگزار مي گردد.

كاروانسراي مقصود عطّار

 اين كاروانسرا در حوالي ميدان امام قرار داشته و بنا به توصية شاه عباس به دست عطّاري معروف، با تجهيزات كامل ساخته شده است كاروانسراي مذكور به شكل مربع مستطيل و به طول 136 متر و عرض 60 متر بوده. در اطراف آن اتاقهاي دو طبقه به ارتفاع 5/7 متر ساخته شده بود. در مدخل كاروانسرا دكانهايي در طرفين دالان ورودي قرار داشته است، اتاقهاي پاييني كاروانسرا داراي ايوان و مهتابي و اتاقهاي فوقاني داراي صندوقخانه بوده‌اند كف كاروانسرا سنگ‌فرش و در وسط آن حوض بزرگي ساخته بوده‌اند در گوشه و كنار ساختمان نيز چند چاه آب وجود داشته است.  پشت ساختمان طويله يا باربند، براي استراحت و خوراك حيوانات در نظر گرفته شده بود. مغازة عطّاري كه اين كاروانسرا را ساخته، در مقابل كاروانسرا بوده است. در اطراف كاروانسرا كتيبه‌هاي زيبايي وجود داشته كه در آن نصايحي با خط نستعليق نوشته شده بود كه براي كاروانيان سودمند و راهنما بوده است، از جمله اين جملات:«براي هر مسافر دو چيز لازم است اول پول براي رفع نياز و دوم شمشير براي حفظ آن». «اگر خواهي به مقصد برسي، شبانگاه حركت كن و بدان شب رازداري با وفاست و روز فاش كننده اسرار». «روزها همچون برادران و شبها خواهران آنها هستند.»

كاروانسراهاي اصفهان:

محمد يوشني عباباف ميرزا حسين مشهدي ابراهيم حاج محمدعلي حاج محمدرضا عرب حاج محمد كاظم
سيورسات خانه مرتضي خان خسرو آقا دخانيات مغزي حاجي محمدحسين
باراندازه بخش تيمچه بروجني قيچي  نو
بانك استقراضي حاجي حيدر طوقي فيل سازها عربها حاجي يوسف  علي
حاجي باقر دروازه دردشت پاسنگ  عزيزالله قهروديه شاه علي
 زفره‌يه اردستانيها مرغ  شكربيك اناريها حاجي غلامعلي عصّار
سفيد شَله ميراسماعيل شماعي‌ها آقا  ميرحاج خاني
جارچي خوانساريه حاج كريم  تالار ميرزاكوچك مرداركشها
اسكرو هندوها  كريم پوستي فخر باربند  گلشن گلشن
سر چاه  مخلص ملك منجّم  حمدصادق خان سار و تقي
پست خانه بازار كفش دوزه جلوخان ميدان بيگدلي سه طبقه شيشه‌گري
بورياباقها  حسن‌آباد قالي بافها صفا چهارسو مقصود ياور
ميرپنج  بلبلي‌ها نادعلي ملاباشي مصطفي  مسجد علي
محمد علاّف حاج غلامرضا مشهد باقر

بعضي از اين كاروانسراها هم‌اكنون نيز موجود هستند كه به عنوان مراكز تجّاري و انبار تجار و محل كسب  بازاريان اصفهان مورد استفاده قرار مي‌گيرند. بعضي  از آنها نيز به طور كلي ويران شده و به مراكز ديگري مبدل گرديده‌اند.

منابع:

http://www.parsifa.com/culture/show.php?page_id=818

http://www.dostan.net/view.asp?id=50203200753100001

سبک شناسی معماری ایران

جزوه معماری ایران دوره اسلامی مهندس زهره بزرگمهری 1386

دكتر وحيد قباديان ، بررسي اقليمي ابنيه سنتي ايران، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران 1385 ( محمدکریم پیرنیا ـ کرامت ا… افسر «راه و رباط» انتشارات سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران ، تهران 1350) ( Tavernier ,J.B, Safar – 73 P . ، 1336 ، Nameh , Persian text Tehran ) ( محمد یوسفی کیانی ، کاروانسراهای صفوی در راه خراسان ، فرهنگ معماری 1345 ، شماره 2 و 3 ) ( محمد یوسف کیانی ، نظری اجمالی به شهرسازی و شهرنشینی در ایران ، تهران ، 1365 ) “ Grand Larousse Enccyclopedique ، 1970 vol 11 , Paris , Librairie Larousse (لغت نامه دهخدا ، جلد 30

http://www.reference.islamic-art.net/arch/carvansarai.htm

http://www.isfahan.ir/VisitorPages/show.aspx?IsDetailList=true&ItemID=523

کاروانکاروانسرا
Comments (0)
Add Comment