تغییرات بزرگی که در قرن هجدهم در انگلستان رخ داد به نام انقلاب صنعتی شناخته می شود. اختراعات جدیدی مثل ماشین بخار کالاها را سریعتر و ارزانتر از قبل تولید می کرد. در قرن نوزدهم گسترش صنعت به اروپا و آمریکا رسید. راه آهن سرعت مسافرت را زیاد کرد. مردم زیادی در کارخانه ها کار و در شهرها زندگی می کردند.
1709م
کارخانه دار بریتانیایی آقای، آبراهام داربی (Abraham Darby) با استفاده از زغال سنگ به جای چوب، روشی را برای تصفیه (استخراج) آهن از سنگ آهن ابداع می کند.
1712 م
توماس نیوکامن انگلیسی (newcomen Thomas) اولین موتور بخار را برای بیرون کشیدن آب از معادن اختراع می کند.
1764 م
جیمز هارگریوز (james hargreaves) نجار و نیز بافنده انگلیسی ماشین نخ ریسی را برای ریسیدن پارچه های پنبه های اختراع می کند.
1769 م
جیمز وات james watt، مهندس اسکاتلندی، موتور بخار پیشرفته ای را اختراع می کند که قادر است بطور موثری برای راندن ماشین ها بکار رود.
1779 م
در شهر کل بروگدال coalbrookdale انگلستان اولین پل آهنی ساخته می شود.
1785 م
ادموند کارت رایت Edmund Cartwright کشیش و مخترع انگلیسی به منظور بافت پارچه پنبه ای، نوعی ماشین بافندگی را معرفی می کند که با استفاده از نیروی محرکه سوختی کار می کند.
1793 م
الی ویتنگ Eli whitney آمریکایی دستگاهی را برای جدا سازی فیبرهای کتانی از دانه ها و مواد زائد دیگر اختراع می کند.
1825 م
اولین خط آهن عمومی بین شهرهای استاکتون Stockton و دارلینگتون darlington در شمال انگلستان افتتاح می شودو اولین خط آهن در آمریکا دو سال بعد مورد بهره برداری قرار می گیرد.
کشتی کانادایی رویال ویلیام royal William اولین کشتی بخاری است که اقیانوس اطلس را با نیروی محرکه خود می پیماید.
1856 م
اختراع کوره آهن بوسیله «بسمر»، تولید انبوه فولاد را ممکن می سازد.
1859 م
اولین چاه نفت در «تیتو سویل» در ایالت پنسیلوانیا حفر می گردد.
نیروی بخار
ماشین هایی که با نیروی بخار به حرکت در می آمدند، در سالهای نخستین قرن نوزدهم میلادی، در کارخانه ها پدیدار شدند. یک مهندس اسکاتلندی به نام «جیمز نازمیت» چکش بخار را در سال 1839م اختراع کرد. این ماشین پر قدرت، می توانست با دقت فراوان به قطعات فولادی، ضربه وارد کند.
اختراعات مختلف ـ مانند دستگاه نخ ریسی ـ تنها دلیل وقوع انقلاب صنعتی نبودند. این انقلاب همچنین به منبع جدید سوخت برای راه اندازی ماشینهای مختلف احتیاج داشت که این منبع جدید را در زغال سنگ یافتند و برای حمل کالا های تولیدی خود نیز به شبکه حمل و نقل بهتری احتیاج داشتند. در ابتدا، این حمل و نقل توسط کانالهائی صورت می گرفت که کالاهای سنگین را بوسیله نوعی کرجی ( قایق ) حمل می کردند. در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بود که کانالهایی وسیع ساخته شدند. و بعد از سال 1840 م از خط آهن نیز استفاده به عمل آمد.
راه آهن
انگلستان اولین شبکه راه آهن در سال 1825م افتتاح شد، اما اغلب شبکه راه آهن در دهه 1840 ساخته شد. لکوموتیو بخار باعث ایجاد تحولی در سفر شد. مثلا، در سال 1750 چندین روز طول می کشید تا بتوان از لندن در انگلستان به ادینبورگ در اسکاتلند با سریع ترین وسایل زمینی سفر کرد. در سال 1855 همان سفر با بخار 14 ساعت طول می کشید.
ماشین بخار
اولین ماشین بخار ازقرن هجدهم در انگلستان مورد استفاده قرار گرفت .آب توسط زغال سنگ گرم می شد تا ماشین بخار حرکت کند قبل از ماشین بخار، تمام انرژی برای کار ازنیروی بازوی انسان و حیوانات و یا از باد و رودخانه ها بدست می آمد. گرفتن انرژی نفت قدرت بیشتری به مردم داد و باعث رونق صنعت شد.
پول برای سرمایه گذاری
انقلاب صنعتی همچنین به تولید کنندگان ثروتمند برای سرمایه گذاری و بازارهایی برای فروش کالاها، بستگی داشت. کارخانه داران بریتانیائی تا حدودی به دلیل گسترش امپراتوری در آن سوی آبها واجد هر دوی این شرایط بودند. تا حوالی سالهای 1840، اغلب کارخانه ها پارچه های بافته شده ـ به شکل لباس یا پارچه ـ تولید می کردند. مقادیر انبوه این پارچه های ارزان قیمت بریتانیایی در سرتاسر دنیا و مخصوصا در هندوستان به فروش می رفت. بریتانیائیها قادر بودند تولید خود را به تعداد زیاد افزایش دهند، زیرا که مشتریهای زیادی برای کالاهایشان وجود داشت.
انقلاب کشاورزی
انقلاب صنعتی بدون انقلاب کشاورزی نمی توانست روی دهد، همانطور که در بریتانیا همزمان با انقلاب صنعتی ، انقلاب در کشاورزی پدیدار شد. روشهای برتر کشاورزی بدین معنا بودند که افراد کمتری قادر به تولید غذای بیشتر بودند . این بدان معنا بود که کارگرانی که در روستاها نیازی به کار آنها نبود، روانه شهرها می شدند چون به کارگران ارزان قیمتی در کارخانه ها نیاز بود . همچنین، غذای کافی برای جمعیت شهری وجود داشت.
ملت قدرتمند
اولین انقلاب صنعتی در بریتانیا بوقوع پیوست، زیرا که این کشور واجد تمامی شرایط لازم نظیر: اختراعات جدید، زغال سنگ، آبراه، پول، بازار مناسب و کشاورزی پیشرفته بود. بریتانیا ثروتمندترین کشور دنیا شد زیرا که اولین انقلاب صنعتی در آنجا روی داد: در سال 1850 نیمی از کشتی های اقیانوس پیمای دنیا، متعلق به بریتانیا و نیز طول راه آهن بریتانیا برابر طول تمامی خطوط آهن در سرتاسر دنیا بود. ولی کشورهای دیگر نظیر آلمان و ایالات متحده که بعدها انقلاب صنعتی در آنها شروع شد، در اواخر دهه 1880میلادی از الحاظ صنعت از بریتانیا جلوتر بودند.
شرایط کار در کارخانه
کارگران کارخانه اغلب 6 روز در هفته و در هرروز 14 ساعت کار می کردند، صاحبان کارخانه ها زنان و کودکان را استخدام می کردند، زیرا مجبور نبودند به اندازه مردان به آنها دستمزد بدهند. کار خسته کننده و کسالت آور و انضباط شدیدی بر کار حاکم بود. همچنین کار با ماشین ها خطرناک بود. خیلی ازکارگران دستها و یا انگشتهایشان را از دست می دادند. به منظور کوشش برای جلوگیری از استثمار کارگران، قوانین کار در کارخانه ها وضع شد.
قوانین کار در کارخانه ها
در سال 1844م مجلس انگلستان، قانون کار در کارخانه را تصویب کرد، این قانون مانع کار کردن کودکان زیر ده سال در کارخانه ها می شد. همچنین قانون کار در معادن هم تصویب شد که مانع کار کردن زنان و کودکان در معادن زیر زمینی می شد. تا قرن نوزدهم، اغلب کشورهای صنعتی قوانین کار کودکان را داشتند. کارگردان، اتحادیه های کارگری را برای مقابله با شرایط بد کاری ایجاد کردند. اما سالها این اتحادیه ها غیر قانونی بودند.
حقایق ثبت شده
انقلاب صنعتی باعث افزایش بسیار زیاد تولیدات شد. بعنوان مثال، در سال 1870م بریتانیا 60 برابر بیش از سال 1800 تولید آهن و نیز بیش از ده برابر افزایش تولید در زغال سنگ داشت. صنعت آمریکا، بعدها رشد یافت این همان رشدی بود که از قبل پیش بینی شده بود. بعنوان نمونه این کشور در 1870 دست به تولید 000و680 تن فولاد زد و این مقدار با افزایشی در حدود پانزده برابری ، در سال 1900 به مرز ده میلیون تن رسید.
انقلاب صنعتی از دید ماکس
این دسته از نوشتههای من را با این فرض بخوانید که من کاملاً بر مبتدی بودنِ خود واقفم!
کارل مارکس در تحلیل چگونگی رخ دادنِ انقلابِ صنعتی و ورود جهان به عصر صنعت سیر زیر را پیش رو مینهد.
مارکس میگوید تغییرات اقتصادی در جوامع فئودالی که با ایجاد شهرهای کوچک و بزرگ و رونق تجارت و صنعت همراه بود، سبب تغییر در نیروهای تولید ِ جوامع فئودالی، که پیش از آن بصورت ارباب- دهقان بود به سرمایهدار(کارخانهدار)- کارگر شد و با پیدایش این نظامِ اقتصادیِ جدید و رشد طبقه سرمایهدار، تضاد طبقاتی سرمایهدار- زمیندار شکل گرفت، که با برتری سرمایهداری روبه رو شد. (مانند: انقلاب 1789 فرانسه)
اما از آنجا که مارکس، معتقد به تضادهای طبقاتی دورهای در تاریخ بشر و سیر تکامل جوامع بشری بود، سعی کرد تضاد آینده جوامع صنعتی را نیز بر همین اساس پیشبینی کند.
کارل مارکس به این باور رسیده بود که تضادهایی که در پی ظهور سرمایهداری رخ خواهد داد، باعث برانگیختن یک سلسله انقلابهایی ملهم از آرمانهای سوسیالیسم و کمونیسم خواهد شد.
او این تضادها را ناشی از شکافی که بین یک اقلیت ثروتمند، که منابع صنعتی را در اختیار دارد و یک اکثریت فقیر از کارگران مزدبگیر بوجود خواهد آمد، میدانست، و معتقد بود که جنبشهای کارگری و احزاب سیاسی نماینده آنها، سرانجام طبقه سرمایهدار را- چه با خشونت چه با مبارزه پارلمانی- سرنگون خواهد کرد.
دو نکته
1- اگرچه انقلابهای مورد انتظار مارکس، حداقل تا این تاریخ در کشورهای صنعتی اروپایی و آمریکا رخ نداده است، اما نمیتوان از تأثیر آن بر سیاستهای حکومتی در این کشورها غافل شد. خصوصاً آنجایی که خطر شکلگیریِ آن شکافِ طبقاتی را همواره حس کردهاند و کوشیدهاند که با اتخاذِ سیاستهای درست، از پیدایش آن جلوگیری کنند که اتفاقاً تا حد بسیار زیادی هم، در این امر، موفق بودهاند.
در واقع نظریه مارکس برای نظام سرمایهداری همچون آژیر خطری بود که اگرچه در ظاهر به آن پوزخند میزدند ولی در خفا به چارهجویی مشغول بودند!
2- اما از سوی دیگر، به نظرم باور به این مسأله که تضاد سرمایهدار- کارگر میتوانست یا میتواند که جوامع انسانی را وارد فاز جدیدی همانند تغییر فازِ عصر کشاورزی به صنعتی بکند، کمی دور از انتظار است، دلیل هم این است که در دوره فئودالیسم و کشاورزی، تقریباً در اکثر جوامع این شکاف طبقاتیِ فقیر و غنی، حتی به مراتب بیشتر از دنیای سرمایهداری، وجود داشته، اما همانطوری که خودِ مارکس به آن اشاره میکند، عاملی که انقلاب صنعتی را پدید آورد، تغییری بود که در نیروی تولید به وجود آمد نه شکافِ طبقاتی!