ازدواج تنها را ه مشروع و سالم تشكيل خانواده است.
همه مكاتب و اديان الهي به ويژه دين مبين اسلام ازدواج و تشكيل خانواده را توصيه نمودهاند. ازدوواج به زن و مرد آرامش ميبخشد و آنان را از انحراف و رفتارهاي جنسي پر خطر و غير اخلاقي باز ميدارد.
- اصالت خانوادگي: اولين و اساسي ترين معيار براي انتخاب همسر اعم از زن و مرد اصالت خانوادگي است. كلمه اصالت از اصل گرفته شده و اصل به معناي ريشه است. يعني دختر و پسر از خانوادههايي باشند كه داراي اصل و ريشه است . در خانوادههاي اصيل، پدران و مادران ميكوشنداز نظر اخلاقي و رفتاري براي فرزندان نمونه و الگو باشندو بدون ترديد پدر و مادر صالح از نظر ارثي نيز سرمايه هايي بس گرانبهايي را به فرزندان خود انتقال ميدهند. دختر و پسري كه در يك خانواده اصيل رشد پيدا ميكنند سجاياي اخلاقي را از پدر و مادر خود ياد ميگيرند و با برخورد با دشواريها و سختيها زندگي هرگز از جاده درستي و راستي خارج نميشوند به عبارت ديگر پايندي به آبرو و حيثيت آنان از انحراف باز ميدارد.
- ايمان و دين داري: پايبندي به اصول و آيين اسلام يك از عوامل خوشبختي خانواده است. دختر و پسر كه ديندار واقعي باشند از انجام بسياري از اعمال خلاف خوداري ميكنند زيرا پايبندي به دين آنن را از انجام اعمال حرام و خلاف باز ميدارد. دين عاملي دروني است و هميشه همراه افراد است و آنان را از ارتكاب به اعمال خلا ف باز ميدارد. در حالي كه قانون يك عامل بيروني است. طبعا تأثيرات عامل بيروني در حد ايمان نيست. به همين مناسبت وقتي از پيشوايان ديني سئوال ميشد كه با چه گروهي بايد ازدواج كرد؟ در پاسخ ميفرمودند: بر تو باد ازدواج با افراد متدين. يعني سعي كن با همسري ازدواج كني كه ديندار باشد زيرا دينداري عامل قوي و استواري است كه در بسياري از موارد انسانها را از لغزش ها و ارتكاب اعمال خلاف باز ميدارد.
- اخلاق نيكو: ناگفته نماند كه زندگي زن و مرد در محيط خانوادگي احتياج به اخلاق دارد . زيرا تنها در پرتو قانون نميتوان زندگي كرد و همه انبياء نيز به خاطر زنده كردن اصول اخلاقي مبعوث شد.
رسول اكرم (ص) خود ميفرمود: همانا برانگيخته شدم تا مكارم اخلاق را بين مردم زنده كنم. در محيط خانوادگي زن و مرد هر دو بايد اصول اخلاقي از قبيل نرمي در ملايمت ، گذشت و سازگاري، عفو و اغماض را رعايت كنند و در محيط خانوادگي هر گاه يكي از آن دو دچار لغزش و اشتباه شود، بلافاصله به عذرخواهي پرداخته ، از ستيزه جويي و جدال جدا خوداري كنند. زيرا ستيزه جويي صميميت را از بين ميبرد دشمني و نفاق را جايگزين آنها ميكنند. بديهي است كه طرف مقابل هم بايد عذر و پوزش شخص خطاكار را بپذيرد.
حضرت علي (ع) ميفرمايند برترين مردم كساني هستند كه عذر ديگران را پذيرا نميشوند. وقتيكه مردم از رسول خدا مي پرسند كه دختران خود را به ازدواج چه افرادي در آورند؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: كسي كه اخلاقش نيكو و ديندار باشد. نكته جالب آن ايشان حسن خلق را بر دينداري مقدم ميدارند.
4- رعايت اصول كفويت: در تركيب شيميايي دو عنصري كه با يكديگر تركيب ميشوند هر قدر از نظر هويت وجودي به يكديگر نزديكتر باشند آن دو استوارتر و عميق تر انجام خواهد شد و اگر بين دو عنصر تقارن و پيوندي وجود نداشته باشد، تركيب سست و لرزان است و پس از زمان كوتاهي از بين خواهد رفت .
بنابراين براي اين كه پسر و دختر به ازدواج استواري دست يابند ، هر دو بايد اصول كفويت و همانندي را در ابعاد سني، جسمي،روحي و رواني ، فرهنگي و علمي رعايت كنند به عبارت ديگر دختر ديندار بايد با شخص ديندار ازدواج كند ، زيرا ديندار و بيدين به طور طبيعي در مواردي يكديگر درگيري خواهد داشت. همچنين تجربه نشان داده است كه وقتي اختلاف سن بين دختر و پسر زياد باشد پس از گذشت سالياني استحكام خانواده دچار تزلزل ميشود.
البته بديهي است كه همانندي كامل به صورت تطابق امكان پذير نيست، ولي اين عدم امكان نميتواند از رعايت همانندي نسبي ممانعتي به عمل آورد. بنابراين يكي از عواملي كه خوشبختي زن و شوهر را پس از ازدواج تضمين ميكند رعايت اصول كفويت در حد همانندي نسبي است.
- سلامت جسمي و رواني: انسان سالم ، خانواده سالم ايجاد ميكند. برخي از بيماريها ممكن است تهديدي جدي براي سلامت انسان و همسر آينده او باشند. در اين زمينه مراجعه به مراكز درماني براي تشخيص و درمان زودرس و مشاوره قبل از ازدواج در مراكز مشاوره وزارت بهداشت توصيه ميشود.
- سن مناسب و اختلاف سني مناسب براي ازدواج: همانگونه كه گفته شد براي موفقيت در ازدواج ، رعايت سن مناسب ازدواج بسيار مهم است. متخصصان سن مناسب ازدواج را براي دختران 18 تا 24 سال و براي پسران 24-28 سال توصيه ميشود. معمولا اختلاف سن 2 تا 6 سال بين دختر و پسر براي ازدواج توصيه ميشود.
- منبع در آمد و شغل مناسب: براي ازدواج مسأله شغل بايستي جدي گرفته شود. با داشتن كار و شغل عشق و محبت زوجين در منزل رونق و دوام مييابد.
با توجه به اينكه داشتن شغل و درآمد لازمه خوشبختي خانواده است ، بايد توجه داشت كه امكانات مالي به تنهايي نميتواند حل كننده همه مشكلات يك خانواده و متضمن خوشبختي باشد و اهميت آن تنها بايستي در كنار ساير عوامل ارزيابي شود.
هدف اساسي از زندگي مشترك خانوادگي برخوردار شدن زن و مرد از صفا و صميميت است. پايه انگيزه ازدواج را بر محور امور معنوي قرار دهند ، نه امور مادي همانند زيبايي. زيرا اگر چه زيبايي فردي باعث ميشود كه هر انساني به طور طبيعي جذب آن شود. و اسلام نيز زيبايي را مورد توجه قرار داده اما اين بدين معني نيست كه انگيزه ازدواج تنها بر محور جهان و زيبايي دور بزند و امور اخلاقي و معنوي ناديده گرفته شود. معيار زندگي مشترك تنها زيبايي ظاهري نيست. بلكه اخلاق و عفت و سازگاري نيز لازمه زندگي است.
حضرت علي عليه السلام ميفرمايند: هرگاه مردي و زني را به خاطر زيبايي و ثروت به ازدواج خود درآورد، سعادت موكول به همان امر خواهد بود و اگر مردي زني را به خاطر دينداري و تقوي به همسري برگزيند پروردگار متعال نصيب او خواهد كرد.