از اين نظر كه مسلمان دوست مىدارد با مردم معاشرت كند و با آنان آميزش داشته باشد، به نظافت بدن و لباسش مىرسد زيرا لباس نظيف غم و اندوه را از بين مىبرد، طهارت براى نماز نيز هست، لباس پاكيزه موجب خوارى و ذلت دشمن مىگردد، مسلمان براى برادر مسلمانش لباسهاى خوبش را مىپوشد، همانگونه كه دوست دارد افراد بيگانه او را در قيافهاىنيك مشاهده كنند.مسلمان از قذارت و كثافت به دور است زيرا بنده چرك و كثيف بد بندهاى است، بلكه در نظافت و پاكيزگى مىكوشد كه اين خود از ايمان محسوب مىگردد و خداوند پاكيزگان را دوست مىدارد.
مسلمان بدنش را از چرك پاك مىكند، به هنگامى كه داخل حمام مىشود لنگ مىبندد، عورتش را حفظ مىكند، به عورت ديگران نگاه نمىكند، با لنگ صورتش را خشك نمىكند كه طراوت صورت را از بين مىبرد، هنگامى به حمام مىرود كه شكمش پر از غذا نباشد زيرا موجب ضعف بدن مىگردد، در حمام به پشت نمىخوابد كه موجب آب شدن پيه كليهها است، در حمام آب سرد نمىنوشد كه موجب فساد معده است.
موهاى زيربغل و پشت عورت را با نوره از بين مىبرد كه موجب پاكيزگى بدن، طرد ميكربهاى مضر، امنيت از بيماريها و از بين رفتن فقر است.و ازاله اين موها را بيش از چهل روز تأخير نمىاندازد زيرا اين سنت است.سر را با سدر مىشويد كه موجب جلب روزى و از بين بردن وسوسههاى شيطان است.
كسوت خداوند
موى سپيد نور است و خضاب و رنگ، سنت پيامبر (ص)، خضاب با رنگ مشكى موجب محبت همسران و ترس در قلوب دشمنان مىباشد.محاسن را با شانه، شانه مىكند كه موجب از بين رفتن ضعف بدن و استحكام دندانها است، بلندى موى سر وباء را از بين مىبرد، روزى را زياد مىكند و بر قدرت آميزش جنسى مىافزايد، گرچه تراشيدن آن موجب ازدياد زيبائى، جلاى چشم و استراحت بدن مىشود.مسلمان اگرموى گذاشت بايد در شستشو و شانه آن بكوشد و آن را تميز نگهدارد كه موى خوب از كسوت و پوشش خداوند است.
مسواك
چون سزاوار است مسلمان متخلق به اخلاق پيامبران باشد، لذا از جمله كارهائى كه انجام مىدهد مسواك و استعمال عطر است كه هر دو از سنتهاى پيامبران مىباشد.
مسواك فوائدى دارد كه پاكيزگى دهان، جلاى چشم، رضايت و خشنودى پروردگار، ازدياد قوه حافظه، سفيدى دندانها، استحكام لثهها، جلوگيرى از خرابى آنها، اشتها در خوراك و از بين رفتن بلغم را مىتوان از آن جمله به شمار آورد.
اوقات مسواك كردن: سحر، آخر شب و يا اول صبح است، و در چگونگى مسواك بايد توجه داشت مسواك در عرض لثهها و طول دندانها بايد باشد.
بوى خوش
و همينطور در بوى خوش فوائدى است كه قوت قلب و ازدياد قدرت آميزش جنسى از آن جمله است .نماز با عطر، برتر از هفتاد نماز بدون عطر است.پيامبر اسلام (ص) هزينهاى كه براى تهيه عطر داشت از هزينه غذا و طعام بيشتر بود.انفاق و خرج براى به دست آوردن و تهيه عطر از اسراف به شمار نمىآيد.
از اين نظر كه هديه عطر كرامت است مسلمان آن را مىپذيرد، هديهعطر، حلوا و بالش و پشتى را رد نمىكند زيرا از قبول كرامت، موجودى جز الاغ امتناع نمىنمايد.
آداب ديگر
مسلمان با اثمد (سنگ سورمه) سرمه مىكشد كه موجب جلاى چشم و تيزبينى مىشود، مژهها را مىروياند و از ريزش آب چشم جلوگيرى مىكند.سرمه در شب براى چشم بهره دارد و در روز زينت و موجب زيبائى است.
و از اين نظر كه روز جمعه روز ديد و بازديد و اجتماع و نشست و برخاست دوستان با يكديگر است، بر مسلمان لازم است كه در نظافتش بكوشد، ناخنهايش را مىگيرد، شاربش و موهاى داخل بينى را كوتاه مىكند، عطر و بوى خوش را استعمال مىنمايد.
گرفتن ناخن در روز جمعه موجب نزول روزى، ازدياد حافظه و امنيت از بيمارى است اما در عين حال بايد توجه داشت كه لازم نيست حتما اين كار در روز جمعه انجام شود بلكه هر موقع ناخنها بلند شد بايد آنها را كوتاه كرد.كوتاه كردن شارب باعث از بين رفتن ميكربها و امنيت از جذام است، و گرفتن موهاى بينى بر زيبائى صورت مىافزايد.
بازگو كردن نعمتها
مسلمان در هر حال امتثال اوامر قرآن مىكند و نعمتهائى را كه خداوند به او داده بازگو مىنمايد زيرا خداوند مىفرمايد: «و اما بنعمة ربك فحدث»«نعمتهاى خداوند را بازگو نما» ! لذا هر گاه خداوند نعمتى به او عنايتكرد آن را آشكار مىسازد، بازگو كردن نعمتهاى الهى تنها با زبان نيست بلكه با عمل نيز هست، يعنى نعمتهائى كه خداوند داده است بايد در زندگى انسان مشهود بندگان خدا باشد، زيرا خداوند دوست دارد اثر نعمت خويش را بر بندگانش ببيند.
مسلمان خود را با نعمتهاى خداوند مىآرايد و حبيب و دوست خداوند محسوب مىگردد، كه خداوند جميل و زيبا است، جمال و خودآرائى را دوست مىدارد.اگر نعمت خداوند را بازگو نكند و آن را در زندگى خود آشكار نسازد تكذيب كننده نعمتها به شمار مىآيد.
بنابراين از ميان لباسهايش بهترين و پاكيزهترين آنها را مىپوشد و به نيكوترين رسمى كه در بين قوم خويش است جلوه مىكند، در صورتى كه دارا و ثروتمند باشد از توسعهاى كه خداوند به او داده است در اين راه خرج مىكند كه اسراف به شمار نمىآيد، و در صورتى كه از حلال تهيه شده باشد مورد حساب خداوند نيز قرار نخواهد گرفت.
اينكه مىگوئيم: بايد از اين نعمتها استفاده كند به خاطر اين است كه خداوند استفاده از زينتهائى را كه براى بندگانش آفريده، روزيهاى پاكيزهاى را كه برايشان مهيا ساخته، تحريم نساخته است.
اما از پوشيدن «لباس شهرت» لباسى كه انسان را مورد استهزاء، مسخره و عيبجوئى مردم قرار مىدهد، احتراز مىجويد زيرا خداوند چنين لباسى را مبغوض مىدارد، بنابراين بهترين لباس هر زمان لباسى است كه اكثريت مردم مىپوشند.انگشتر
مسلمان انگشتر را به دست مىكند زيرا از سنتهاى پيامبر (ص) است، و هرگز انگشتر طلا را نمىپوشد زيرا اين زينت ويژه آخرت است، بلكه انگشتر عقيق مىپوشد كه مبارك و با ميمنت است و در مسافرت نيز مفيد خواهد بود و نيز از انگشترى ياقوت و فيروزه مىتواند استفاده نمايد و همچنين انگشتر زمرد، اينها هر كدام فوائدى دارند كه جاى بحث آن در اينجا نيست، و از نشانههاى ايمان در دست كردن انگشتر مىباشد (1) .
منزل وسيع
مسلمان اگر مىتواند خانه وسيعى را تهيه مىكند، كه از سعادت انسان وسعت منزل و دوستان زياد است و خادمى نيز استخدام مىكند، زيرا اين نيز از فضل و برترى است (2) ، هرگز در خانهاش سگ نگهدارى نمىكندزيرا در خانهاى كه سگ است فرشتگان وارد نمىشوند (3) ؛ خانهاش را از آلودگيها پاك مىسازد، و چراغ را پيش از غروب در آن روشن مىكند كه اين كارها فقر و نيازمندى را مىزدايند، در خانه در غير صورت ناچارى تنها نمىخوابد و اگر بناچار خواست تنها بماند زياد ذكر و ياد خدا مىگويد، تنها مسافرت نمىكند، و تنها غذا نمىخورد زيرا شيطان به هنگامى كه شخص تنها است تلاش سختى در اغواى وى مىنمايد.
خواب و استراحت
مسلمان مراعات آداب خواب را مىكند يعنى وضو مىگيرد و به بستر مىرود و مكرر خداوند را ياد مىكند تا اينكه خداوند او را از كسانى كه اين شب به عبادت مشغول مىشوند به شمار آورد، همچون پيامبران مىخوابد يعنى به پشت مىخوابد، و يا همچون مؤمنان يعنى بر روى دست راست، و هرگز به رو نمىخوابد زيرا اين طرز خواب شيطانى است (4) ؛ بين سپيدهصبح تا طلوع آفتاب نمىخوابد چون چنين خوابى شوم است، روزى را از بين مىبرد و رنگ را زرد مىكند (5) .
پيامبر (ص) فرمود: «سحرخيزى و بيدار بودن صبحگاهان براى امت من مبارك و با ميمنت قرار داده شده است» (6) ؛ زياد نمىخوابد زيرا خواب زياد دين و دنيا را از بين مىبرد (7) ؛ خواب «قيلوله» مىكند يعنى پيش از زوال كمى مىخوابد، كه براى حافظه و ذهن مفيد و به بيدارى شب كمك مىكند (8) ؛ و در شهرى كه خانواده دارد در خارج از خانه خود نمىخوابد (9) .
پى نوشتها:
1 ـ بعيد نيست مسأله شمارش انگشتر از علامتهاى ايمان جنبه موقتى داشته است، يعنى در عصرى كه تعداد مسلمانان كم بوده براى اينكه يكديگر را بشناسند اسلام آن را جزو نشانههاى ايمان قرار داده است.
همانطور كه در صدر اسلام وظيفه داشتند محاسن سفيد خود را رنگ ببندند كه بعدها وقتى از امير مؤمنان (ع) در اين مورد پرسيدند مىفرمايد: اين حكم موقتى بود كه مسلمانان شبيه يهوديان نباشند و ممتاز باشند، اما الآن كه دين توسعه يافته، مسلمانان آزادند: «سئل عليه السلام عن قول الرسول (ص) «غيروا الشيب و لا تشبهوا باليهود» فقال (ع) : «انما قال (ص) و الدين قل فأما الآن و قد اتسع نطاقه و ضرب بجرانه فامرؤ و ما اختار» (نهج البلاغة، حكمت 17) .
2 ـ امام صادق (ع) مىفرمايد: «من السعادة سعة المنزل» . امام أبو الحسن (ع) مىفرمود : «العيش السعة في المنازل و الفضل في الخدم» .
و از آن حضرت سؤال شد كه برترى زندگى دنيا در چيست؟ قال: «سعة المنزل و كثرة المحبين» .
و پيامبر (ص) مىفرمايد: «من سعادة المرء المسلم المسكن الواسع» (كافى جلد 6 باب «سعة المنزل» ص 525) .
3 ـ پيامبر (ص) مىفرمايد: «جبرئيل به من خبر داد كه: انا لا ندخل بيتا فيه كلب و لا تمثال جسد و لا اناء يبال فيه» . (كافى جلد 6 باب «تزويق البيوت» ص 527) .
4 ـ «احمد بن اسحاق» از امام عليه السلام پرسيد كه از پدرانت اين روايت به ما رسيده كه طرز خواب اينگونه است و امام تصديق مىكند.و اكنون عين سؤال:
«روي لنا عن آبائك ان نوم الأنبياء على اقفيتهم و نوم المؤمنين على أيمانهم و نوم المنافقين على شمائلهم و نوم الشياطين على وجوههم.فقال: كذلك هو» (سفينة البحار ـ نوم) .
5 ـ قال الصادق (ع) : «نومة الغداة مشومة تطرد الرزق و تصفر اللون و تغيره و تقبحه هو نوم كل مشوم…» (سفينة البحار ـ نوم) .
6 ـ قال رسول الله (ص) : «بورك لامتي في بكورها» .
7 ـ امام صادق (ع) مىفرمايد: «كثرة النوم مذهبة للدين و الدنيا» (سفينه ـ نوم) .
8 ـ قال الصادق (ع) : «النوم من اول النهار خرق و القائلة نعمة و النوم بعد العصر حمق و بين العشائين يحرم الرزق» (سفينه ـ نوم) .
9 ـ امام باقر (ع) به شخصى به نام ميمون مىفرمايد: «لا تنم وحدك فان اجرأ ما يكون الشيطان على الانسان اذا كان وحده» .
و امام صادق (ع) مىفرمايد: «ان الشيطان أشد ما يهم بالانسان اذا كان وحده فلا تبيتن وحدك و لا تسافرن وحدك» (كافى جلد 6 باب «كراهة أن يبيت الانسان وحده» ص 533) .
منبع:
كتاب: اسلام و مسايل زندگى، ص 162
نويسنده: محمدجعفر امامى شيرازى