چوب گردو

665

گردو نام گونه اي درخت است كه در سراسر جهان به خاطر ميوه و چوبش معروف است. گردوي ايراني يكي از 17 جنس ( در دانشنامه آمريكانا 20 جنس آورده است) اين گونه و مهمترين آنهاست. گردوي بومي دنياي قديم ،گردوي ايراني/ فارسي يكي از مهمترين درختان گردوي مناطق معتدله است. چوبهاي دكوري بسيار عالي از آن به دست مي آيد.

پيشينه كشت اين گونه ، آنقدر قديمي است كه خاستگاه آن  ناشناخته مانده است. بلنداي آن به بيش از30 و قطر تنه اش به 8/1 متر مي رسد. از مهمترين سخت چوبهاست و عمرش به چند صد سال مي رسد. ميوه گردو درون پوسته اي سخت با ضخامت متفاوت قرار دارد.

برگها مركبند و پوست آنها به رنگ روشن تا سفيد و در درختان جوان بسيار نرم و هموار است ولي با گذشت عمر خاكستري و تركدار مي شود.

خاستگاه اين درخت معلوم نيست ؛ هرچند كه عده اي معتقدند خاستگاه آن ايران و آسياي صغير است. درخت گردو را در اكثر نقاط ايران به ويژه نقاط كوهستاني و كوهپايه اي مي توان يافت.بهترين آب و هوا براي درخت گردو آب و هواي نيمه سرد و مرطوب و كم باران است. در سارسر ايران و از جمله خراسان ، به ويژه در دره هاي كوهستاني اين درخت پراكنده است .

هر چه از شمال خراسان به سمت جنوب پيش برويم رويش گردو به سوي كوهپايه هاي با ارتفاع بيشتر گسترش مي يابد. ارتفاع و شرايط اقليمي نقش مهمي در رشد اين درخت و مرغوبيت محصول آن دارد. در خراسان اين درخت حداكثر تا ارتفاع 2100 متري و در موارد بسيار استثنائي تا ارتفاع 2300 متري به شرط واقع نشدن در مسير باد رشد مي كند.

هرچه ارتفاع بيشتر باشد ؛ مغز گردو سفيدتر و مرغوب تر مي شود. مغز گردوي واقع در ارتفاعات پست ، تيره و در نتيجه كم ارزشتر از مغز گردوي واقع در ارتفاعات بلند است . اگر يگ دره ي كوهستاني ؛ مثلاً دره سررود واقع در كلات نادري را در نظر بگيريم از آبادي خواجه مراد ( 650 متري ) به طرف پايين كه هوا گرم است ، درخت گردو نمي رويد و اگر هم تك درختهايي باشد محصول آن مرغوب نيست . از اين آبادي و يا در حقيقت از اين ارتفاع (650 متري) به بالا درخت گردو وجود دارد و در مسير دره هر چه به طرف بالا تر حركت كنيم محصول گردو مرغوب تر مي شود . در آبادب باغكند در ارتفاع 1700 متر درخت گردو بسيار زياد و محصول آن نيز بسيار مرغوب است . در آبادي برده با ارتفاع 1870 متر باغات گردو خيلي كم است و در آبادي آبكمه با ارتفاع 2090 متري درخت گردو اصلاً وجود ندارد.

عوامل اقليمي نقش موثري در رشد درخت گردو دارند. گاه يم عامل اقليمي باعث مي شود كه در دو آبادي تقريباً هم ارتفاع ؛ در يكي گردو باشد و در يكي اصلاً نباشد يا بسيار كم وجود داشته باشد . مثلاًدر سرچشمه هاي رودخانه اترك در آبادي عمارت با ارتفاع 1700 متر درخت گردو بسيار كم است . يكي از دلايل عمده كمي درخت گردو در اين روستا جهت وزش باد است ، كه مانع مهمي در رشد درخت و عامل عمده سرمازدگي نهال در زمستان است. اما در دره يدك (سرچشمه ديگر اترك) با ارتفاع 1760 متر درخت گردو بسيار زياد است و محصول آن نيز بسيار مرغوب است؛ زيرا جهت اين دره به گونه اي است كه وزش باد نمي تواند مانع رشد نهال گردو باشد.

اسامي درخت :

اسم درخت و ميوه آن در مناطق مختلف خراسان با آواهاي گوناگون خوانده مي شود . در بيشتر نقاط خراسان  درخت و محصول آن را گردو مي نامند. اما در گيفان آن را جز(jes ) ، در گلمكان جَوز            ( jaws)و در مهويد جوز(jows )مي نامند . در حقيقت مهمترين اسامي اين درخت در خراسان گردو و جوز است.

كاشت:

كاشت دستي: گردو را ابتدا در خزانه مي كارند . براي اين كار ابتدا قطعه زمين مناسبي را در باغ انتخاب مي كنند ، حدود 100تا 150 گردوي بسيار خوب را از ميان گردوها دستچين كرده  و آنها را زير خاك مي كنند ( مثل روستاي فريزي ) در برخي روستاها ابتدا گردو را خيس كرده و سپس آنها را به اندازه 4 انگشت زير خاك مي كنند.(مثل روستاي گيفان)

نهال تا 3 سال در خزانه مي ماند . سال سوم ارتفاع نهال ها به 5/1 متر مي رسد . در اين موقع نهال را با ريشه و خاك از جاي در مي آورند. ريشه را در داخل گوني مرطوب مي پيچند تا از گزند در امان بماند و آن را  به محل اصلي كاشت درخت حمل مي كنند .

كاشت طبيعي: گردو هاي خودروي بسياري در طبيعت وجود دارد. در خراسان به كاشت خودرو (كلاغ كشت) مي گويند . كلاغها گردوهاي رسيده را كه معمولاً درشت ترين آنها نيز هستند؛ براي خوردن انتخاب مي كنند. تعدادي را مي خورند و تعدادي را در جاهايي دور از چشم و دسترس زير خاك پنهان مي كنند . همين كار باعث مي شود گردو رشد كند و نهال آن تبديل به درختي تناور شود.

كشتگاه دائمي:

گردوي آبي: گودالي قيفي با درازا و پهناي 1×1 و ژرفاي 5/0 متر در باغ مورد نظر حفر مي كنند و نهال را در آن مي كارند. اين نهالها در هر مدار گردش آب كه ممكن است بين 7 تا 18 روز باشد ،آب مي خورند.

گردوي ديمي: گودالي با اندازه هاي فوق را را در محل مورد نظر كه معمولاً در شيب دامنه هاي  رو به آفتاب است حفر مي كنند و نهال را در آن مي كارند. سعي مي شود نهال گردوي ديم در جايي كشت شود كه امكان جذب رطوبت و آب باران وبرف باشد. پس از كاشت نهال ديم چندين با با سطل به آن آب مي دهند تا نهال خود را در خاك بگيرد ، پس از آن گردوي ديم ديگر آبياري نمي شود.

درخت گردو:

گردوهاي معمولي در 6 يا7 سالگي به بار مي نشينند از اين زمان به بعد به آن (درخت گردو ) مي گويند. درخت گردو تنها در دوره سه ساله نهال بودن و سال اولي كه به كشتگاه دائمي آورده مي شود نياز به مراقبت و رسيدگي ويژه دارد پس از آن نگهدار اين درخت بسيار آسان است . براي گردوهاي آبي تنها كار ابياري و كوددهي انجام مي شود. براي گردوهاي ديم همين كارها را هم انجام نمي دهند.

گونه هاي گردو و نامهاي آن در خراسان:

ميوه گردو (جوز) بر پايه ويژگيهايي چون نازكي پوست ،يا دشواري بيرون آوردن مغز از پوسته و ريزي و درشتي آن در جاهاي گوناگون خراسان نامهاي مختلفي به خود گرفته است .

1- كاغذي / خوره خورده: بهترين و مرعوبترين گونه گردوست. با پوستي نازك كه با دست هم مي شكند. مغز سفيد و به آساني بيرون مي آيد. مغز اين گردو از همه گرانتر است. اين نام در بسياري از مناطق ايران و خراسان متداول است.

2- نَرمَك /مَته گِرد: پوستش از كاغذي سخت تر و داراي مغزي سفيد است كه به آساني بيرون مي آيد.

3- سوزني /كِلويي /جوالدوزي و… :پوستي نسبتاًسخت دارد و پس از شكستن مغز آن به سادگي از پوسته جدا نمي شود. و براي بيرون آوردن آن بايد از جوالدوز استفاده كرد.

4- معمولي / چينگ بلند و….: گردويي است با نوك تيز و مغز پر و خطهايي روي مغزش كه به چشم مي خورد.

5- شِگَلو / قِق : گردويي است ريز و گرد.

6- دَست رو نَشو : گردويي است كه مغز آن خاكستري رنگ است. گونه اي ناياب و در حال نابودي است .

بايد ياد آور شد كه از چندين دهه پيش گونه اي درخت گردوي به اصطلاح خارجي كاشته مي شود كه زود به بار مي نشيند و به خاطر سود آوريش همه به آن روي آورده اند؛ اما جنس گردوي آن چندان مرغوب نيست .در حاليكه گردوي بومي ايران در 7 سالگي به بار مي نشيند و عمر آن به بيش از چند صد سال مي رسد.

…..

كاربرد پوست سبز گردو( گيفان:پوكِله – فردوس:پوستِله)

مطالب مرتبط
1 از 218

1- رنگرزي: پوست سبز گردو كه آبدار است رنگي پايا دارد و در رنگرزي به ويژه در رنگ كردن نخ قالي به كار مي رود. پوست خشك شده آن را ابتدا آسياب مي كنند و سپس طي مراحلي از آن رنگي شكلاتي يا زيتوني متمايل به قهوه اي به رنگ گردويي يا جوزي تهيه مي كنند. تهيه رنگ از پوست گردو از زمانهاي كهن و تقريباً در سراسر ايران شناخته شده بوده است.

2- در برخي روستاها از پوست گردو به عنوان كود سبز استفاده مي كنند.

برگ گردو:

1- كود سبز

2- خوراك دام : برگ خشكيده گردو را با كاه مخلوط مي كنند و به دام مي خورانند.

3- درمانهاي سنتي: برگ گردو به عنوان داروي سنتي به كار مي رود. كساني را كه كوفتگي بدن داشته باشنددر تشكي پوشيده از برگ گردو مي خوابانند و لحاف را رويشان مي كشند تا بدنشان نرم شود. روستاييان  برگ گردو را به اصطلاح «گرم » مي دانند.

4- برگ گردو در دارو سازي به كار مي رود.

چوب گردو

چوب انواع گردو به ويژه گردوي پرسيا (فارسي / ايراني ) از زيبايي و ارزش خاصي برخوردار است. رنگ اين چوب از قهوه اي روشن تا شكلاتي متفاوت است كه بيشتر در ساختن اثاثيه منزل و دكور دفاتر و ادارت به كار مي رود . از چوب گردو در ساختن بدنه ي راديو ، تلويزيو ن ، قنداق تفنگ پيانو و تابوت و به مقدار محدود در راه آهن ،نرده ، تيرهاي چوبي و سوخت هم به كار مي رود. در دهه هاي اخير پوست گردو به صورت لايه هاي نازك (كمتر از يك ميليمتر) در مي آيد تا براي روكشي كارهاي چوبي به كار رود. يعني اين چوب هم براي كارهاي سخت و هم براي كارهاي چوبي زيبا كاربرد دارد. از چوب گردو در كارهاي هنري ؛بويژه مجسمه سازي استفاده مي شود.

چوب ميوه گردو:

سوخت: چوب ميوه گردو كه پس از شكستن و مغز كردن آن به دست مي آيد براي سوخت به كار مي رود.

هنر: در برخي كشورها به ويژه چين كارهاي ظريفي بر روي ميوه گردو انجام مي دهند . يكي از آن كارها كنده كاري است .

مغز گردو ،تهيه مغز گردو يكي از اهداف اصلي كاشت گردوست.

خوراك:

مغز گردو كاربردهاي خوراكي مختلفي به صورت خام و پخته ، تنها و آميخته با ساير غذاها دارد. گردو به علت فسفري كه دارد همراه با پنير خورده مي شود. در كشورهاي اروپايي ؛ بويژه فرانسه كاخانجات پنير سازي ، پنيرهاي مخلوط با گردو را به بازار عرضه مي كنند. در برخي مثل آلمان نانهايي كه گردو در خمير آن مخلوط شده است تهيه مي شود. در برخي روستاهاي خراسان نيز مغز گردو را مي سايند و سپس با خمير براي تهيه نان بخصوص براي تهيه فطير افطار ماه رمضان مخلوط مي كنند. …

روغن:

از مغز گردو روغن تهيه مي شود كه هم به صورت خوراكي و هم به صورت داروهاي سنتي به كار مي رود. روغن گردو در كارهاي صنعتي و هنري نيز كاربرد دارد .

 داروي سنتي:

در بسياري از روستاها مثل فريزي مغز گردو را مي سوزانند و سوخته اش را براي بهبود دردها ؛ به ويژه پادرد به كار مي برند. در برخي روستاها مثل گيفان روغن گردو را براي چرب كردن زخمها مثلاً براي بهبود محل ختنه به كار مي برند.

آفتهاي گردو

گردو از درختهاي كم آفت است و در برابر بيماريهاي كياهي از خود پايداري نشان مي دهد. با اين همه آفتهايي هم دارد ؛ مانند شته كه به برگ و دم و ميوه گردو يورش مي برد. يكي از بيماريهاي گردو اين است كه درخت باد مي كند ، مي گويند درخت كَرشده است . براي درمان با تبري يك بِلِست / وجب قاچ مي دهند ، تا بادش در شود و سال ديگر گردو بدهد. كرم خوردگي بيماري است كه درخت را پوك مي كند.

تنها در سالهاي بسيار سرد و يخبندان كه برخي شاخه هاي نازك مي خشكند و يا يا درخت بار نمي دهد به هنگام جهيدن آذرخش اگر درخت در پناه نباشد ، همه گردوهايش سياه و پوچ مي شود كه ديگر خوردني نيست و به آن جُوز بَرق زَده مي گويند. آذرخش خود درخت را هم مي خشكاند و زرد مي كند.

كاربردهاي جنبي

بازي: انواع بازيها با گردو انجام مي شود . حتي بازي گردو ضربالمثلي را موجب شده است كه مي گوين «برو گردو بازي كن».اين ضرب المثل كنايه از كسي است كه هنوز بچهاست و كارهاي بچگانه مي كند و يا مي خواهند او را داخل آدم حساب نكنند.

جلوگيري از فرسايش

از روزگاران كهن درخت گردو مانند برخي درختهاي پر ريشه مثل بيد ، توت و … را براي جلوگيري از فرسايش بخصوص فرسايش ساحلي رودخانه ها مي كاشتند. گردو به علت تناوري و ريشه عميقي كه در خاك مي گستراند از طرف روستاييان به عنوان مانعي براي تغيير جهت سيلها غرس مي شده و مي شود.

سايه

درخت گردو به علت گستردگي ، ايجاد سايه مناسبي مي كند . در برخي مناطق كشاورزان براي داشتن سايه در مزارع به ويژه در ديمزارها تك درخت هايي را به صورت تنك مي كارند تا از سايه آن بخصوص در گرماي تموز هنگام درو استفاده كنند.

گردو به عنوان پول

يكي از ويژگي هاي درت گردو آن است كه آن را مي توان به صورت تك درخت و يا حتي سهمي از يك درخت فروخت. در حقيقت گردو حكم دام را پيدا مي كند . يك دامدار اگر دچار كمبود نقدينگي شد يك يا چند رأس دام خود را مي فروشد بدون آنكه همه گله را بفروشد. يك روستايي گردو كار هم اگر دچار كمبود نقدينگي شد مي تواند يك اصله از درخت گردو  يا يك دانگ از سهمي از يك درخت را بفروشد. اين امر نقش مهمي در اقتصاد خانوار روستايي دارد. يكي از دلايل نشاندن نهال گردو همين است. در صورتي كه براي درختان ديگر لا اقل در مناطق كوهستاني اين گونه نيست. كسي حاضر نيست يك درخت سيب يا گلابي را آن هم بدون زمين بخرد.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

5 × 2 =