موشک کروز

658

اشاره:

چندی پیش نخست وزیر رژیم صهیونیستی، ایهود اولمرت مدعی شده بود که برای آسیب جدی رساندن به تأسیسات هسته‌ای ایران باید طی ده روز 1000 موشک کروز تاماهاوک به سوی تأسیسات آن پرتاب کرد.

این اظهارات اگرچه بلافاصله تکذیب شد ولی تکرار آن از سوی این رژیم به نوعی مبین تهدید غیر رسمی ایران به استفاده از این نوع موشک ها است.

اسرائيل چند سال پیشتر از این در سال 2000 نیز هنگامي که مذاکرات صلح با سوريه در جریان بود، از واشنگتن خواست موشک‌هاي کروز از نوع توماهاوک را به تل آويو بفروشد که اين درخواست در آن مقطع زمانی پذيرفته نشد. تحلیلگران این درخواست رژیم صهیونیستی را استفاده از ابزار تهدید برای پیشبرد مقاصد خود در مذاکرات ارزیابی کردند.

البته کارشناسان دفاعي معتقدند که آمريکا نمي‌خواهد با اين اقدام خاورميانه را بیش از این دچار بی ثباتی نماید. “رابرت هوسون” تحليلگر جينز می گوید: «آمريکا نمي‌خواهد در چنين زمان حساسي اين فناوري را به اسرائيل بفروشد.»

اين موشک‌ها قادر به حمل کلاهک هسته‌اي نيز هستند.

از آن سو حتی برخي از تحليلگران موشکي اسرائيل در مورد کارايي توما‌هاوک در مورد تاسيسات اتمي ايران مردد هستند.  برخی نیز اعتقاد دارند امریکا هیچگاه امکان استفاده از این تکنولوژی را در اختیار اسرائیل قرار نخواهد داد.  “آلون بن ديويد” تحليلگر دفاعي اسرائيل معتقد است آمريکا ممکن است بمنظور متوقف ساختن برنامه موشکي رقباي اسرائيل از فروش اين موشک به اسرائيل خودداري کند.

وي افزود: «اگر آمريکايي‌ها متوجه شوند که اسرائيل به توان موشکي کروز نزديک شده است، بلافاصله جلوي آن را خواهند گرفت.»

درکنار مطرح بودن بحث موشک های کروز به عنوان یک تهدید علیه ایران، همواره این نگرانی نیز از سوی مقامات و تحلیلگران غربی عنوان شده که ایران دارای انواعی از موشک کروز (حتی با کلاهک هسته ای!) است  (ماجرای موشک های اوکراینی) و خود نیز در تلاش برای دستیابی به این تکنولوژی است.

نکات فوق نشان می دهد که موشک های کروز اهمیت استراتژیکی در هرگونه درگیری احتمالی در منطقه خواهند داشت و صد البته نباید از نقش این موشک ها در موفقیت نبردهای مختلف  علیه عراق چشم پوشید. 

   به همین جهت «آویا» بنا  دارد تا در سلسله مقالاتی به تبیین جایگاه این موشک ها و تکنولوژی به کار رفته در آنها بپردازد.

در عنوان اول از این سلسله مقالات به معرفی، تاریخچه و انواع موشک های کروز پرداخته شده است. 

مقدمه

هم اكنون موشكهاي كروز  پس از نيم قرن توسعه، جايگاه خاصي به عنوان يك سلاح موثر و تعيين كننده در برنامه‌هاي دفاعي كشورها پيدا كرده‌اند. بويژه، به كارگيري اين موشك ها در جنگ خليج فارس و همچنين تجربه موفق استفاده از آنها عليه يوگسلاوي موحب گرديد تا توجه كشورهاي متعددي  به استفاده و حتي توسعه اين موشكها جلب گردد.

تعريف موشك كروز‌

موشك هاي كروز مانند هر سلاح ديگري، محصول تكنولوژي زمان خود مي باشند كه در طول زمان تغيير و توسعه بسياري يافته اند. از همين رو آنچه كه 50 سال بيش به عنوان موشك كروز خوانده مي شد با آنچه كه امروز به عنوان موشك كروز شناخته مي شود،‌ به لحاظ عملكردي[1][1]، تفاوت هاي بسياري دارد. به همين جهت ارائه يك تعريف جامع و مانع از اين وسيله،‌به سادگي امكان‌پذير نبوده و تعاريفي هم كه در مراجع مختلف ارائه شده، يكسان نيستند. با اين وجود بر اساس گره‌هاي تكنولوژيكي و نيز ماموريت و انتظاري كه از چنين وسيله اي مي رود، اجمالا يك موشك كروز را مي توان بصورت زير تعريف نمود:

«وسيله پرنده اي بدون سرنشين كه از يك ياچند پيشران هوازي[2][2] استفاده كرده، با بهره گيري از نيروهاي آيروديناميكي و غلبه بر جاذبه زمين، بيشتر مسير پروازي خود را به صورت كروز طي مي نمايد. اين وسيله كه در تمام طول مسير هدايت مي شود، ماموريت دارد تا محموله اي را به نقطه اي از پيش تعيين شده برساند. با اين توصيف، موشك هاي معروفي نظير Exocet فرانسوي و نيز HY-2 Silkworm چيني كه از موتور راكت به عنوان پيشران استفاده مي كنند در دسته بندي موشك هاي كروز نمي‌گنجند.

برد موشك هاي كروز، ‌محدوده وسيعي را پوشش مي دهد، به طوري كه برد برخي از موشكهاي  كروز كمتر از 50 كيلومتر و برد انواعي از آن به پيش از چندين هزار[3][3] كيلومتر مي رسد.

انواع موشك هاي كروز

موشك هاي كروز را مي توان به دو دسته تقسيم بندي نمود:

1 موشك هاي كروز ضد اهداف زميني Land Attack Cruise Missile (LACM)  

مطالب مرتبط
1 از 218

2 موشك هاي كروز ضد كشتي Anti- ship Cruise Missile (ASCM)  

جايگاه موشك هاي LACM از لحاظ تكنولوژي به كار گرفته شده در آنها بالاتر از موشك هاي ASCM است به طوري كه اين موضوع باعث شده تا كشورهاي توليد كننده موشك هاي LACM محدود به ايالات متحده، روسيه و فرانسه باشند. حال آنكه كشورهاي صاحب تكنولوژي موشك هاي ASCM محدوده وسيع تري را شامل مي شوند (حدود 12 كشور) .

البته دسته بندي هاي ديگري نيز مي توان از اين موشك ها ارائه داد كه عبارتند از:‌

الف) از لحاظ محموله

سرجنگي هسته اي

سرجنگي شيميايي يا بيولوژيكي

سرجنگي معمولي

سيستم هاي فريب راداري

رادارها و سيستم هاي مراقبت و شناسايي

ب) از لحاظ اهميت و ميزان تعيين كنندگي درجنگ

– انواع دور برد استراتژيك كه غالبا عليه اهداف ثابت زميني مثل سيلوهاي پرتاب موشك هاي بالستيك بين قاره اي، ‌تاسيسات زير بنايي، تاسيسات كنترل و فرماندهي و مانند آن به كارگرفته مي شوند.

– انواع تاكتيكي با برد كمتركه عموما داراي سرجنگي معمولي بوده و عليه اهداف متحرك روي خشكي و دريا هم استفاده مي شوند.

ج) از لحاظ برد(طبقه بندي امريكايي )

– short Range

Medium Range

Intermediate Range

Long Range

تاريخچه موشك هاي كروز

موشك كروز با تعريف امروزي اولين بار توسط آلمان ها درجنگ جهاني دوم عليه مناطقي در جنوب شرقي انگليس به كارگرفته شد كه از سايتهاي واقع درفرانسه به سمت هدف پرتاب مي‌شد. اين موشك با عنوان (V-1) در مدت زمان بسيار كوتاهي در حين جنگ دوم جهاني توسعه يافته و به توليد انبوه رسيد. آلمان ها در طي چند ماه با بيش از 5000 فروند ازاين موشك ها لندن را مورد هدف قرار دادند. اين موشك در آن زمان ازيك موتور پالس جت براي پيشرانش بهره مي گرفت و سيستم هدايت و ناوبري ضعيفي داشت كه دليل اصلي در پايين آمدن احتمال برخود اين موشك با هدف بود، به طوري كه طبق برخي گزارش ها تنها حدود سي درصد از اين موشك ها در محدوده هدف فرود مي آمدند.

 از زمان پرتاب اين موشك ها توسط آلمان‌ها، آمريكايي‌ها تحقيقاتي را براي شناسايي اين سيستم تسليحاتي آغاز نمودند تا اينكه دراواسط سال 1944، ‌نيروي هوايي موفق به دستيابي به بقاياي يكي از اين موشك ها شد كه ظاهرا سقوط كرده و عمل نكرده بود. طي مدت بسيار كوتاهي (17روز) با استفاده از مهندسي معكوس، نمونه اي از اين موشك در امريكا ساخته شد و پس از تست‌هاي اوليه بواسطه شرايط جنگي آن زمان، ‌براي توليد انبوه اين وسيله پرنده به تعداد 75000  فروند برنامه ريزي هايي صورت گرفت. بانرخ توليد روزانه چند صد فروند سرانجام سفارش توليد 12000 فروند صادر شد كه به پايان يافتن جنگ پس از توليد هزار و چهارصدمين فروند، روند توليد اين موشك متوقف گرديد.

 هدايت به كار گرفته شده درV-1 بسيار ساده بود. در V-1 موتور موشك پس از يك زمان از پيش تنظيم شده خاموش مي‌شد و با خاموش شدن موتور، موشك وارد دايو شده و بدين ترتيب به هدف برخورد مي نمود. اين سيستم دقت بسيار كمي را براي موشك به همراه داشت. از اينرو امريكايي‌ها درصدد اصلاح و تغيير آن برآمدند و براي اين منظور دراوايل سال 1945 آزمايش اين موشك را با يك سيستم هدايت از طريق فرمان راديويي آغاز نمودند. اگر چه با اين سيستم دقت اين موشك ها به ميزان قابل توجهي افزايش يافت ولي همچنان خطاي موجود زياد و در بهترين شرايط درحدود 400 متر به ازاي 160 كيلومتر برد موشك بود. اين موشك ها خيلي زود از خدمت خارجي گرديد و انگيزه و مبناي توسعه موشك هاي كروز درآينده شد. به عنوان مثال از نتايج حاصل از تست هاي اين موشك مستقيما در توسعه موشك هاي كروز بعدي امريكايي يعني RGM-6 Regulus  بهره گرفته شد. در اواخردهه 40 ونيز دهه 50 برنامه موشك هاي كروز به عنوان يك سلاح تاكتيكي در ايالات متحده دنبال مي‌شد. در اين دوره با توسعه موشك هايي نظير Regulus ,Matador ,Mace ,Snark، موشك‌هاي كروز به خصوص در زمينه هدايت و ‌پرتاب به تدريج توسعه يافتند. ولي همچنان علي رغم پيشرفت هاي صورت گرفته، مساله هدايت به عنوان يك عامل محدود كننده در اين موشك ها مطرح بود. در دهه 60تمركز بر روي موشك هاي بالستيك، موشك هاي كروز را به حاشيه برد و اين موضوع به طور مضاعف توسعه موشك هاي كروز را تحت الشعاع قرار داد. البته بايد توجه داشت كه آنچه در موشكهاي كروز اوليه مطرح بود، ساخت يك هواپيماي بدون سرنشين بود كه بتواند صرفا يك سرجنگي (غالباَ يك كلاهك هسته اي) را تا نقطه هدف حمل نمايد و قابليت هايي كه امروزه از يك موشك كروز انتظار مي‌رود در اين دوره زماني مطرح نبود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هفده − 9 =