فصل اول- مقدمه
1-1. در اوايل سال 2003، حدود 46 هزار نيروي نظامي بريتانيايي در عمليات نظامي عليه رژيم صدام حسين در عراق به ائتلاف تحت رهبري آمريكا پيوست. عمليات نظامي در تاريخ 20 مارس 2003 آغاز شد و در اول ماه مارس همان سال، پرزيدنت جورج بوش، پايان عمليات اصلي نظامي را اعلام كرد، اما با اين حال، رژيم بعثي عراق ظرف 4 هفته سرنگون شد و بخش زيادي از خاك عراق تحت كنترل نيروهاي ائتلاف درآمد. پيش زمينه جنگ، طرح ريزط اعزام نيروها و مراحل رزمي عمليات در عراق، اولين بازتابها[1] تشريح شدند. اين كتاب تحليل عميق تري از دروسي كه ما در عمليات فرا گرفته ايم و شرح مفصل تري از مأموريت هاي خاص نظامي را ارائه كرده و تداوم فعاليت هاي نيروهاي ائتلاف جهت استقرار ثبات و آرامش در عراق را پس از پايان مرحله اي رزمي عمليات شرح مي دهد.
فرآيند دروس وزارت دفاع انگلستان[2]
2-1- وزارت دفاع انگلستان فرآيند جامع و تثبيت شده مناسبي را براي شناسايي و پياده سازي دروس فرا گرفته شده از عمليات دارد. اين فر ايند به تمام يگان هاي ارتش، هيئت هاي وزارت دفاع و آژانس هايي كه به طور مستقيم در يك عمليات شركت داشته اند، خواه در جبهه جنگ يا جاي ديگر، نياز دارد تا گزارش هاي آزادانهاي را در قالب زنجيره فرماندهي از تجارب آنها ارائه نمايد. چنين گزارش هايي حيطه هايي را روشن مي كنند كه كارها به خوبي انجام شده اند، اما تمركزعمدي بر شناسايي درس هايي در حيطه هايي دارند كه در آينده به تداوم بهبود آنها نياز داريم. اين فرايند منجر به نگارش و تدوين گزارش داخلي در مورد عمليات مي شود و پياده سازي دروس شناسايي شده اي كه الزامي و امكان پذير هستند به طور نزديكي مورد نظارت قرار مي گيرد. اين كتاب به همراه كتاب «اولين بازتابها»، گزارش ارائه شده توسط وزارت دفاع به پارلمان انگلستان (مجلس عوام) و افكار عمومي را در خصوص نتايج اين فرآيند در عمليات عراق را ارائه مي نمايد.
3-1- شناسايي و ارزيابي دروس فرا گرفته شده از عمليات، كار وقتگيري است و از اين رو عدم انجام قضاوت هاي لحظهاي[3] و اتخاذ تدابي رسنجيده در جهت پاسخگويي به دروسي كه ممكن است با توجه به شرايط يك عمليات خاص، منحصر به فرد باشند، اهميت زيادي دارد. علاوه بر اين، گرداوري شواهد تحليلي براي حمايت از دروس فردي، با اهميت است و پس از آن مي توان قضاوت دقيقي در مورد اقداماتي كه جهت پاسخگويي به دروس شناسايي شده انجام مي شدند را انجام داد. بودجه دفاعي محدود است و از اين رو، اتخاذ تصميمات دشواري براي اولويت بدني تقاضا براي مناهج نيز مورد نياز هستند و بايد عواملي مانند شرايط اقتصادي و ريسك عملياتي را نيز به حساب آورد. تمام دروسي كه به اقدام نياز دارند، در قالب اقداماتي دسته بندي شده اند كه موجب حصول اطمينان از هرچه عملي تر انجام شدن آنها يا انجام آنها براساس مقتضيات منابع مي شوند.
4-1- ورترسيم دروس فرا گرفته شده از عمليات نيروهاي ائتلاف در عراق، در وحله اول بايد زمينه عمليات را تدوين و تبيين كرد. اين عمليات، اصولاً يك عمليات آمريكايي و تحت رهبري آمريكا بود كه نيروهاي بريتانيا با مشاركت در طرح هاي آمريكا موجب تكميل و تقويت توانايي هاي نيروهاي ايالات متحده شدند. توانايي ها و امكانات نظامي نيروهاي ائتلاف به نحوي به طور موثر در صحنه جنگ غالبشدند كه مقاومت نيروهاي عراقي به سرعت در هم شكسته شد. عمليات در زمان مورد نظر نيروهاي ائتلاف آغاز و انجام شد. براي مثال نيروهاي ائتلاف توانستند در شرايط مختلف جوي و در ساعات مختلف روز و شب عمليات خود را انجام دهند. علاوه بر اين، نيروهاي مسلح عراق در جريان جنگ اول خليج به شدت تضعيف شده بودند و با وجود يك دهه تحريم و اعمال محدوديت هاي نظامي بر عليه رژيم عراق نتوانستند در شرايط مختلف جوي و در ساعات مسلح عراق در جريان جنگ اول خليج به شدت تضعيف شده بودند و با وجود يكدهه تحريك و اعمال محدوديت هاي نظامي بر عليه رژيم عراق، نتوانستند يك جبهه دفاعي هماهنگ را جهت مقابله با حمله نيروهاي ائتلاف ايجاد كنند.
5-1- اكنون شناسايي بهترين و مقورن به صرفه ترين راه حل ها جهت تدوين هر يك از دروس فرا گرفته شده ادامه دارد. با شناسايي و تعيين صحت و ثقم راه حل ها، راه حل هاي مذكور هرچه سريعتر پياده سازي و اجرا مي شوند، بازبيني زيادي در دست انجام هستند كه موجب شكل گيري خط مشي جديدي مي شوند كه در اين گزارش به آن اشاره شده است. مساعدت تغييرات، حتي اكنون نيز موجب بهبودي عمليات در حال اجرا در عراق مي شوند كه از جمله آنها مي توان به ابلاغيه بسيج نيروهاي ذخيره اشاره كرد. در صورتي كه راه حل مفاهيم هزينه اي قابل ملاحظه اي داشته باشند، جهت پيش برد طرح ريزي وزارت دفاع مد نظر قرار مي گيرند فرآيند دروس حيطه هاي زيادي از موفقيت را نيز شناسايي كرده است و در اين راستا، اين فرآيند جهت پشتيباني و بهبود شيوه هاي فعلي استفاده خواهد شد. از آنجايي كه اين دورس موجب تسهيل كارهاي وزارت دفاع در تبيين تمام جنبه هاي عمليات مي شوند، تجارب ما در طول جنگ عراق موجب بهبود علميات نظامي آتي انگلستان خواهند شد و در توسعه استراتژي عمليات نظامي برون مرزي نيروهاي مسلح بريتانيا مثمر ثمر خواهند بود.
فصل دوم- طرح ريزي و تشكيل قوا
دروس كليدي
· تشكيل و اعزام موفق و سريع نيروهاي متعادل مشترك 46 هزار نفري، يكدستاورد استثنايي بود و توانايي وزارت دفاع بريتانيا در تحقق استراتژي عمليات نظامي برون مرزي بريتانيا را تصديق مي كند.
· با وجود ويژگي غير قابل پيش بيني عمليات اضطراري و ضربتي، وزارت دفاع باري تشكيل موثر نيروهاي به خوبي آموزش ديده و تجيزه شده و با آمادگي ضروري جهت برآوردن نيازهاي دفاعي بريتانيا و استراتژي عمليات نظامي برون مرزي، بايد روش شناساي[4] خود را مورد بازبيني قرار دهد.
· نيازمندي هاي مبرم عملياتي (UORs)[5]، بخش كليدي از فرآيند طرح ريزي عمليات بودن و نقش قابل ملاحظه اي را در تداوم موفقيت آن ايفا كردند.
· تمام شكاف هاي موجود در زمينهي امكانات را نمي توان به سرعت تحت اقدامات و نيازمنددي هاي مبرم عملياتي برطرف كرد. از اين رو بايد توانايي هاي كليدي رزمندگان را مد نظر قرار داده و براي حصول اطمينان از تحويل آنها در چهارچوب هاي زماني طرح ريزي، بايد برنامه تجهيزاتي خود را مورد بازبيني قرار دهيم.
· توسعه و تكامل فرآيند هاي مورد نياز براي تجهيزات ويژه وظيفهاي[6] در حوزه هاي پيچيده تر را بايد از قبل پيش بيني كرد تا به اين ترتيب بتوان دستيابي به توانايي عملياتي در چهارچوب محدوده زماني را تسهيل كرد.
درس هاي كليدي
· فرآيند «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» براي آنكه بتواند موثر باشد، تنها نبايد به تحويل تجهيزات اكتلفا كند، بلكه بايد توانايي عملياتي را نيز فراهم نمايد. تامين «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» بايد زمان لازم براي يكپارچه سازي و آموزش نيروها را به وجود آورد.
تشكيل قوا
1-2- همانگونه كه اشاره شد ايجاد و اعزام موفقيت آميز يك قواي متعادل مشترك 46 هزار نفري، توانايي وزارت دفاع بريتانيا در تطبيق با استراتژي عمليات نظامي برون مرزي بريتانيا را تصديق كرد و در عين حال، توسعه نيروها در مقياس زماني كوتاهتري نسبت به مقياس زماني مجاز براي ساختار دهي و منبع يابي نيروهاي مسلح انجام گرفت. اين دستاورد علي رغم كارشكني هاي نامعلوم سياسي و ديپلماتيك جهت به تاخير انداختن زمان شروع عمليات نيروهاي نظامي بريتانيا در جنوب عراق و عدم شركت آنها در عمليات نظامي شمال غرق گرديد، حاصل شد. اين دو عامل تاثير قابل ملاحظه اي بر تدارك تسهيل شده نيروهاي اعزامي آماده انجام عمليات داشتند. نيروها با استفاده از ساز و كارها (مكانيزم ها) و راه حل هاي عملي كه موجب كنار گذاشتن، آمادگي و منبع يابي فرضيات شدند، سازماندهي گرديدند و اين خود گوياي تعهد نيروهاي نظامي و پرسنل غير نظامي ارتش بريتانيا است.
2-2- آماده سازي مقدمات تشكيل قوا براي تمام ؟ سرويس نظامي ارتش بريتانيا، متاثير از نياز به فراهم كردن 19 هزار نفر براي ايجاد توانايي رزمي اضطراري در طول محله تيپ آفندي بود. در عين حال، اين امر اولويت اصلي وزارت دفاع انگلستان در طول زمان اتخاذ تصميم نهايي جهت شروع عمليات عراق بود كه اتخاذ گرديد. گروه گردان نوك حمله[7] نيز بايد به عنوان ذخيره استراتژيك بريتانيا حفظ مي شد. از سوي ديگر، تشكيل قوا با بروز بلاتكليفي در مورد مواضع شمال عراق پيچيده تر نيز شد زيرا تحت اين شرايط نيروهاي انگليسي بايد از طريق مرزهاي تركيه وارد خاك عراق مي شدند و اين بلاتكليفي تا اوايل ژانويه 2003 كماكان لاينحل باقي مانده بود. جبهه جنوبي عراق به ساختار متفاوتي از نيروهاي انگليسي و يك تيپ افغاني از نيروها نياز داشت. از اين رو تركيب نيروهاي ارتش انگلستان در جنگ به چند يگان مانند تيپ شانزدهم حمله هوايي[8] محدود شد و اين يگان ها نيز وقت كمي براي آماده سازي خود جهت اعزام به منطقه داشتند. بالطلبع، اين تيپ نيروهاي كمتري را نسبت به چهارچوب زماني دستور اعزام (نيروهايي كه دراين بازده زماني قابل آماده سازي هستند» مهيا كرد.
3-2- رهنمودهاي جاري آمادگي نيروهاي بريتانيا شامل زمان لازم براي اعزام نيروها يا انجام آموزش درون جبهه اي (منطقهاي) نمي شود. علاوه بر اين، هر يك از سرويس هاي نواحي روش ونگرش متفاوتي را براي آماده سازي جهت اجراي عمليات دارند. با آنكه نيروهاي هوايي و دريايي بايد توانايي آن را داشته باشند كه پس از مدت كوتاهي از ورود به منطقه عمليات جنگ را آغاز كنند اما انجام تمرينات نظامي خاص منطقه عمليات و آماده سازي لجيستكي نيروها كه در خشك به اجراي عمليات مي پردازند، وقتيگر است. اين امر به دليل آن است كه مكان عملياتي و محيط محلي عوامل بسيار تاثير گذاري در فعاليت اين قبيل نيروها به شمار مي آيند.
4-2- روش شناسي فعلي براي تعيين آمادگي مورد نياز، براساس مدلي است كه تحول خطي[9] از وضعيت زمان صلح به تحول براي جنگ و جنگ عملي را مفرض مي كنند.
اما عمليات اخير نشان مي دهد كه اين مدل براي تحقق استراتژي عمليات نظامي برون مرزي در عصري كه بايد پيش بيني هاي لازم براي محموعه اي از شرايط اضطراري غير منتظره را انجام داد، چندان مناسب نيتس. پيشنهاد مي شود كه تشكيل عناصر نيرو در زمينه آمادگي و مفاهيم «ابلاغيه حركت»[10] (مفهومي كه در وزارت دفاع بريتانيا براي اشاره به دستور آماده سازي نيروها بريا شركت د رجنگ به كار مي رود. م) مورد بازبيني قرار گيرند.
مفاهيم عمليات عراق براي ساختار قوا
5-2- درس هايي فرا گرفته شده از عراق و ساير دروس فرا گرفته شده از عمليات اخر در تعديل مجدد برنامه دفاعي مد نظر قرار گرفته خواهند شد. نتايج اين امر در سال 2004 مشخص خواهند شد.
نيازمنديهاي مبرم عملياتي
6-2- بسياري از تجهيزاتي كه به طور خاص براي عمليات عراق تامين شدند، تحت روش به خوبي تثبيت شدهي «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» به دست آمدند. اما برخي از شكاف هاي موجود در توانايي و امكانات از طريق اجراي زودتر از موعد برنامه هيا فعلي تجهيزاتي از ميان رفتند. موفقيت بسيار مهم در تحويل تجهيزات بر طبق معيار بسيار ضروري زمان و عملكرد، مرهول مشاركت فوق العاده پيمانكاري در مقابله با تغييرنسبتاً دير هنگام انجام شده در تركيب نيروها و محدوديت هاي اعمال شده بر مشورت اوليه با صنايع، است. براي به حداقل رساندن وقفه هاي زماني تامين در آينده بايد محدوديت هاي اعما شده بر مشاركت اوليه صنعتي مورد تجديد نظر قرار گيرند. تحويل تجهيزات به دليل جلو افتادن موعد اعزام نيروها نيز تا حدي پيچيده شد، زيرا با مشخص شدن زمان احتمالي شروع عمليات، لازم بود تا برخي از تجهيزات به طور مستقيم در جبهه تحويل داده شوند. با آنكه در اكثر موارد، تحويل تجهيزات قابل انجام بود. اما بنا به دلاليلي برخي از تجهيزات را نمي توان قبل از آغاز عمليات مهيا كرد.
7-2- فرآيند «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» در صدد است تا راه حل مقورن به صرفه اي براي كاستي هاي خاص موجود د رامكانات مربوط به يك عمليات بخصوص، فراهم كند. اين فرآيند از انباشت تجهيزات و ذخاير براي تمام عمليات احتمالي قبال درك، جلوگيري مي كند. در طول مرحله قبل از اعزام[11] عمليات بيش از 190 مورد نيازمندي هاي مبرم عملياتي» براي امكانات تجهيزاتي تصويب شده بودند كه هزينه آنها معادل 510 ميليون پوند (ليره استرلينگ) بود. لازم بود برخي از «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» به دليل استطاعت برآمدن از عهده مخارج آنها، از قبل شكاف هاي شناخته شده موجود در امكانات كه در برنامه تجهيزات اعتبار ”نها تامين نشده بود را پر كنند. برخي از اين نيازمندي ها موجب افزايش تسليحاتي موجود جهت برآوردن نيازمندي هاي يك عمليات گسترده مي شدند. ساير كاستي هاي موجود در امكانات (مانند كاستي هاي دخيل در سيستم هاي پيچيده تري مشعل ناوهاي جنگي و هواپيماها)، به دليل زمان هاي تاخير[12] طويل و خيل در تامين آنها، برطرف نشدند. از اين رو براي حصول اطمينان از اينكه مي توان امكانات كليدي جنگلي را در چهارچوب هاي زماني طرح ريزي تحويل داد، محبور شديم تا توانمندي ها (امكانات) كليدي جنگي را مد نظر قرار داده و برنامه و برنامه تجهيزاتي را مورد بازبيني قرار دهيم به دليل زمان هاي تاخير طولاني در تامين دارايي هاي ضروري[13]، تحويل ساير امكانات از طريق تخصيص مجدد[14] تجهيزات پايگاه هاي ديگر به نيروهاي شركت كننده در عمليات امكان پذير شد. از اين رو شايد لازم بود تا كشتي ها و هواپيماها براي اقلام جديدي از تجهيزات، اصلاح مي شدند و براي انجام اين امر اقدامات لازم انجام و موانع موجود رفع گرديدند تا توانايي و امكانات لازم در چهارچوب زماني كه بايد براي اين عمليات خود را آماده مي كرديم، فراهم شود. تامين تجهيزات در مدت زمان كوتاهي بريا انجام عمليات گوياي اتكا و اطمينان ما به ساير كشورها جهت امنيت آمادي بريتانيا است. اين امر ريسك پذير است و بايد در آن تجديد نظر شود.
8-2- ايجاد مركز عمليات لجستيكي[15] سازمان لجستيك دفاعي[16]، نقش كليدي را در حصول اطمينان از تحويل تجهيزات، از جمله «نيازمندي هاي مبرم عملياتي»، در جبهه بر طبق اولويت ها «قرارگاه دائمي مشترك[17]» (عنوان ستاد مشترك در ارتش بريتانيا) ايفا كرد. حتي رديابي «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» از زمان شكل گيري نيازمنديها. تصويب تا تحويل آنها از صنايع به آميزهاي از سيستم هاي اطلاعاتي، پايگاه هاي داده ها[18] و مكانيزم هاي گزارش دهي متكي است. اين امر موجب بروز مشكلاتي در به دست آوردن اطلاعات كامل و دقيق از فرآيندهاي فعاليت «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» كامل و دقيق از فرآيند فعاليت «نيازمنديهاي مبرم عملياتي» گرديد. يك محيط داده اي مشترك موثر براي «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» جهت ارائه تصوير مشتركي از فرآيند «نيازمندي هاي عملياتي» به بخش هاي دخيل در تامين مي توان در حل اين مشكل موثر باشد.
علاوه بر اين ثابت شد كه رديابي تمام تجهيزات و آمارها در جبهه كار دشتوراي است (توضيحات بيشتر را در فصل هشتم مطالعه كنيد).
9-2- اگرچه چهارچوب هاي زماني محدود براي تحويل «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» به اين معني است كه افراد زمان كافي براي تمرين يا آشنايي با تجهيزات جديد را ندارند، اما ارزيابي اوليه گزارش «اولين بازتاب ها» نشان دد كه تجهيزات جديد، ارزش افزوده اي (مزيت افزوده اي) را در عمليات بوجود نياوردند. تحليل هاي بعدي نشان دادند كه در برخي موارد خصوصاً در زمينه تجهيزات ارتباطي و سيستم هاي اطلاعاتي كاربران نتوانستند توانايي لازم براي استفاده از تجهيزات را كسب كنند. فرماندهان همواره كاملا قادر به استفاده از امكانات مازاد موجود و نحوه استفاده احتمالي آنها در تركيبي جهت ايجاد يك تاثير موثر نبودند. «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» درصدد بودند تا شكاف هاي موجود ادواتي با نيروهاي آمريكايي (مانند تجهيزات بقاي هوا برد) را از ميان ببرند و اين اقدامات تنها زماني موثر واقع شدند كه آموزش افراد كامل شده بود.
در برخي موارد كه آموزش افراد فقط در جبهه انجام مي شد، موحب تاخير در دستيابي به توانايي كامل عملياتي مي گرديد.
10-2- با اين حال، بخش عمده اي از «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» در افزايش و ارتقاء سريع توانمندي ها بسيار موفق بودند. كاهش اثر سوء خاك جبهه بر روي تانك جنگلي «چنجر[19]» نقش مهمي را در نرخ (دسترسي بسيرا بالا به تانك ها ايفا كرد (پاراگراف 7-5 را مطالعه كنيد). توپ هاي سبك كوچك (پاراگراف 11-5 را مطالعه كنيد). توپ هاي سبك كوچك (پاراگراف 11-5 را مطالعه كنيد) نشان دادند كه سلاح بسيار خاص و موثري هستند. در دريا، شناور جديد «آب كم عمق»[20] كه به تجهيزات مين روي مجهز بود، موجب كاهش خطر مين هاي دريايي عراقي موجود در آب هاي ساحلي و رودخانه ها شد (پاراگراف 7-4 را مطالعه كنيد). محافظت از نيروهاي بريتانيايي با استفاده از سيستم “Blue Force Tracking” آمريكايي ها بهبود يافت و موجب افزايش آگاهي موقعيتي نيروهاي زميني بريتانيايي و ساير تجهيزات شناسايي رزمي گرديد. «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» جهت افزايش تعداد هواپيماهاي قادر به تحويل بمب هاي هدايت شده نيز با موفقيت استفاده شد و سلسله از اي ماجولهاي پزشكي و موجودي هاي اضافيث از بمبهاي هداي شونده و ساير تسليحات را فراهم كرد. از زمان پايان مرحله رزمي عمليات، تدارك هماهنگي شده هوايي تجهيزات براي 5 هزار نيرومستقر در عراق، موجب بهبود شرايط زندگي و معيشتي آنان شده است. وزارت دفاع بريتانيا اكنون در حال بررسي خريد تجهيزات ويژه اي است كه آموزش افراد براي استفاده آتي از آنها مي تواند مفيد باشد.
فصل سوم- درس هايي از عمليات
درسهاي كليدي
· عمليات عراق گستره اي كه نيروها مسلح بريتانيا در آن جهت ارائه تواناييهاي سريع نظامي مورد نظر در «بازبيني استراتژيك دفاعي [21](SDR)» سال 2002 را تعيين كرد.
· عمليات نشان داد كه علي رغم نياز به بهسازي و تداومآن دكترين جنگلي بريتانيا كه تا حد زيادي براساس تمايلات فرماندهي عمليات، جنگ نمايشي و تاثير قطعي استوار است، دقيق و به جا است.
· اين عمليات مهر تاييدي بود براي نياز به بريتانيا به نيروهاي همه جانبه اي كه به سرعت قادر به اجراي عمليات كوچك و متوسط به طور عادي هستند و در عين حال مي توانند با پيش آمدهاي بزرگ و مهم مواجه شوند.
· در كل كنترل و فرماندهي (C2)[22] ايجاد شد براي اين عمليات به خوبي عمل كرد. با اين حال وزارت دفاع دكترين فرماندهي و كنترل عمليات ها برون مرزي را تحت بازبيني در سايه تجربيات كسب شده در عراق حفظ خواهند كرد.
· عمليات نامي برون مرزي به يك ساختار مشترك سيستم هاي ارتباطي و اطلاعاتي (CIS)[23] نياز دارد تا دسترسي امن، قابل اطمينان و به جاي اطلاعاتي را براي تمام بخش هاي دخيل از طريق زنجيره فرماندهي فراهم نمايد. اين ارم به طور حتم شامل قابليت اجراي عمليات با سيستم هاي بالقوه نيروهاي ائتلاف، به خصوص سيستم هاي نيروهاي آمريكايي مي شود.
درسهاي كليدي
·سطح پشتيباني پيمانكاري مورد نياز براي ارائه توانايي عملياتي سيستم هاي ارتباطي و اطلاعاتي (CIS) عمليات برون مرزي، به ملاحظات دقيقي نياز دارد. براي اجتناب از اتكاي بيش از حد به پميانكاران (منظور تامين كنندگان خصوصي) بايد پرسنل ماهر نظامي كافي را آموزش داد و تربيت كرد. وزارت دفاع در حال بررسي اين موضوع است.
·در سطح تاكتيكي تجهيزات راديويي انفرادي نيروهاي بريتانياي يك موفقيت قابل ملاحظه اي بود كه مزيت ارتباطات موثر بلادرنگ با پايين ترين سطح رزمي را به همراه داشت.
·ساختارهاي اطلاعات، از جمله سوح تخصصي و كارشناسي اعزام شده به سيستم هاي ارتباطاتي و اطلاعاتي پشتيباني كننده، براي حصول اطمنان از مطابقت آنها با چالش هاي عمليات مدرن و نياز به هماهنگي با متحدان و شركاي بالقوه مورد بازبيني قرار گيرند.
·تمرينات فردي و جمعي كه بر پيچيدگي فرآيندهاي اطلاعاتي فعلي و سيستم هاي مربوطه تاثير مي گذارند، براي متخصصين، پرسنل ستاد و فرماندهان مورد نياز هستند.
·مادر تعداد مترجمان با كمبود مواجه بوديم. به اين دليل وزارت دفاع برنامه ويژه اي را براي آموزش و تربيت نيروها مترجم خود در دست اجرا دارد.
1-3- بازبيني استراتژيك دفاعي (SDR) نشان داد كه نيروهاي بريتانياي بايد توانايي اجراي عمليات برون مرزي را توسعه دهند و نيروهاي متعادل و آماده اي بايد فراهم شود. توانايي تاثيرگذاري قطعي (قاطعانه) در سناريوهاي مختلف جهان بي ثبات و غير قابل بپيش بيني امروز را داشته باشند. فصل جديد بازبيني استراتژيك دفاعي به بررسي مفاهيم 11 سپتامبر، عمليات نظامي پس از آن بر عليه تروريسم، خطر ناشي از كشورهاي ياغي و رشد تهديدات نامتقارن پرداخت. اين بازبيني به اين نتيجه گيري رسيد كه بريتانيا بايد قادر به همكاري با متحدان، شركا باشد و در صورت لزوم خود به تنهايي با چالش هاي جهان تهديد كننده امنيت و منافع ملي مقابله كند. عمليات عراق نشان داد كه نيروهاي بريتانيايي تا چه بعد مسافتي مي توانند در اين ديدگاه را محقق كنند.
2-3 عمليات نظامي نيروهاي ائتلاف در عراق، آميزه اي از كاربرد انبوه نيروي هوايي بر عليه اهداف و مواضع رژيم لقب و نيروهاي عراقي به همراه حمله سريع از سمت جنوب بود كه به سرعت به سمت بغداد پيشروي كرد و توانست رژيم عراق را سرنگون كند. در سطح استراتژيك، عمليات كوشيد تا حساب مردم عراق را از رژيم آن جدا كند و در اين راستا از اقدامات رواني و انتخاب اهداف گزينشي بهره گرفت. نيروهاي زميني ائتلاف موظف به از ميان بردن يا تسليم نيروهاي گارد رياست جمهوري و ارتيش منظم عراق و اجراي عمليات امنيتي و استقرار بود. اين امر با استفاده گسترده از نيروهاي ويژه و سبك كه در كل عراق براي انهدام اهداف مهم و تسخير مواضع مهم اقتصادي و نظامي فعاليت مي كردند، محقق شد مانور زميني به طور كلي از طريق حملات هوايي كه به طور قابل ملاحظه اي توان دفاعي دشمن را متزلزل كردند تسهيل شد. در اين حملات هوايي از بمباران هاي هر فسمند استفاده شد و مهمات به كار رفته عموماً از نوع مهمات هدايت شونده بودند.
3-3- اين عمليات به صحت نشان داد كه علي رغم نياز مستمر به بهسازي نيروها، دكترين جنگلي بريتانيا كه تا حد زيادي بر مبناي اصول فرماندهي ماموريت، جنگ مانوري و تاثير قاطع است، دكترين دقيق و سنجيده اي است. اين عمليات توانايي نيروهاي بريتانيايي در اجراي موثر عمليات دوشادوش نيروهاي آمريكايي را نيز محك زد (فصل هفتم را مطالعه كنيد) موفقيت عمليات قاطع و سريع در عراق گوياي اثر آميزه اي از نيروهاي سبك متخصص، دارايي هاي زرهي بسيار بسيار و پشتيباني هوايي هماهنگ شده بود. حمله به شبه جزيه ناو نمونه خوبي از پيشرفت نيروهاي بريتانيايي در ايجاد تاثير مشترك و در كنار هم قرار دادن توانمندي ها و امكانات هر سه سرويس نظامي ارتش براي دستيابي به يك هدف واحد بود. با اين حال در حوزه هاي خاصي ماندن يكپارچگي هوايي- زميني، دكترين تاكتيكي و عملياتي هنوز به طور كامل گويايي عمليات حساس زماني و شبكه اي نيستند. در كل عمليات نظامي، آن دسته از نيروهاي بريتانيايي كه در واضع دشمن پياده شده بودند و از پشتيباني پيچيده داخلي از عمليات آگاه بودند، پيش از حد انتظار ظاهر شدند.
4-3- همانگونه كه «كتاب سفيد دكترين 2003»[24] و [25] جمع بندي مي كند، سطح بحران هاي فعلي و بعدي و سلسله گسترده اي از وظايف نظامي كه بريتانيا بايد آن ها را انجام دهد، تقاضاي زياد و درستي را براي وجود نيروهاي مسلح به وجود مي آورد. در عراق نيروهاي بريتانيايي به طور همزمان جنگ بسيار حساسي را به وجود مي آورد. در عراق نيروهاي بريتانيايي به طور همزمان جنگ بسيار حساسي را اجرا كردند و در عين حال به اجراي عمليات استقرار مواضع و كمك رساني بشر دوستانه اجرا كردند و در عين حال به اجراي عمليات استقرار مواضع و كمك رساني بشردوستانه نيز پرداختند. چنين كار پيچيده اي به نيروهاي قاطعي نياز دارد كه بايد قادر باشند كه به طور مرتب و سريع عمليات كوچك و متوسط را انجام داده و در عين حال قادر به ايجاد قواي مناسب براي مواجهه با پيش آمدهاي بزرگ و غير عادي باشند.
فرماندهي كل
5-3- هر سه فرمانده نيروهاي بريتانيايي (دريايي، هوايي و زميني) تحت كنترل تاكتيكي فرماندهان يگان هاي آمريكايي مربوطه خود فعاليت مي كردند كه سابقه موفق و روشني در رهبري عمليات نظامي NATO و منطقه خليج فارس داشتند. اين آرايش فرماندهي در خصوص نيروهاي هوايي به بهترين شكل عمل كرد و روابط كاري موثري در تمام سطوح ايجاد شد. اما آرايش فرماندهي نيروهاي زميني كاملا متفاوت بود. زيرا قرارگاه «تيپ يكم تفنگداران دريايي» آمريكا در رأس زنجيره فرماندهي نيروهاي ائتلاف بود و نقش فرماندهي را ميان قرارگاه تيپ زميني بريتانيا و قرارگاه تيپ زميني آمريكا ايفا مي كرد. گردان يكم زرهي بريتانيا تحت فرماندهي تيپ يكم تفنگداران دريايي آمريكا به بهترين شكل عمل كرد و از رهبري مقتدرانه و آگاهي چند ميليتي تيپ يكم تفنگداران دريايي آمريكا بهره گرفت و به اين ترتيب پيوندهاي قوي حرفه اي راكه قبلا ميان ارتش هاي بريتانيا و آمريكا وجود داشت را تقويت كرد.
6-3- در خصوص فرماندهي و كنترل ملي، ژنرالSir John Reith
رئيس عمليات مشترك به عنوان فرمانده مشترك نيروهاي بريتانيايي انتخاب شد و رئيس عمليات مشترك به عنوان فرمانده مشترك نيروهاي بريتانيايي انتخاب شد و مسئول اجراي عمليات ستاد كل دفاعي بود و حق اعمال فرماندهي بر تمام نيروهاي بريتانيايي شركت كنده در عمليات را دارا بود. ستاد عمليات مشترك از طريق ستاد مشترك مسئوليت هاي وي را به فرمانده نيروهاي عملياتي ملي (مارشال نيروي هوايي Sir Brain Burridge و فرماندهان عملياتي بريتانيا در منطقه ابلاغ و اعمال مي كرد. با اين حال، اين امر ساختارهاي فرماندهي آمريكا را تضعيف نمي كرد و موجب بروز پيچيدگي در سطوح عملياتي و تاكتيكي شد، اما اين دكترين به عنوان دكترين ملي ذخيره نيروهاي بريتانيايي به كار رفت و تضمين كرد كه آنان تنها مأموريت هايي را بر عهده مي گيرند كه مورد تاييد فرماندهان بريتانيايي است. اين دكترين نيز بايد به نحوي مورد بازبيني قرار گيرد.
سيستم هاي ارتباطي و اطلاعاتي (CIS)
زيرساختارهاي سيستم هاي ارتباطي و اطلاعاتي بريتانيا به راحتي نمي توانستند نيازمندي هاي مبادله اطلاعات عمليات عراق را پشتيباني كنند. نيروهاي بريتانيايي مجبور شدند تا بر سيستم هاي ارتباطي متفاوتي اتكا كنند كه از طريق گذرگاه هاي اطلاعاتي[26] و سطوح كاربري[27] متفاوتي به يكديگر متصل شده بودند. يكپارچه سازي اين امكانات به تامين تجهيزات ديگري از طريق فعاليت «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» و مهارت پرسنل اعزام شده متكي بود. برخي از گذرگاه هاي اطلاعاتي نمي توانستند حجم ترافيك اطلاعاتي به وجود آمده را مديريت كنند و موجب اختلال مبادله اطلاعات و برقراري ارتباط ميان نيروهاي دريايي، هوايي و زميني بريتانيا مي شدند. سطح محدود قابليت عمليات پذيري ميان سيستم هاي اطلاعاتي و ارتباطي آمريكا و بريتانيا نيز بر توانايي پشتيباني از طرح ريزي و عمليات نيروهاي ائتلاف در محيط بحراني مي شد اما در عين حال، قابليت عمليات پذيري نيروهاي آمريكايي و بريتانيايي خوب بود. اما در سطح تاكتيكي، تجهيزات ارتباطي انفرادي نيروهاي بريتانيايي يك موفقيت قابل ملاحظه اي بود كه امكان فرماندهي و كنترل در سطح گروهان و دسته ها را به وجود مي آورد. از سوي ديگر تفنگ هاي دريايي آمريكا نيز 5 هزار دستگاه از اين تجهيزات را خريداري كرد. “Clansman” كه در حال حاضر سيستم اصلي ارتباطات تاكتيكي نيروهاي بريتانيايي است از سال 2004 جايگزين سيستم Bowman مي شود و د رعين حال علي رغم مشكلات قبلي، قابليت اطمينان را در عمليات بوجود مي آورد.
8-3- پشتيباني نامناسب از تجهيزات سيستم هاي اطلاعاتي و ارتباطي ارسالي، هزنيه عمومي را در واحدهاي متصدي آن به وجود مي آورند و اطمينان قابل توجهي بر پشتيباني پيمانكاران در بريتانيا به وجود آمد. اين عمليات در عين حال كاستي هاي موجود در آموزش سيستم هاي اطلاعاتي و ارتباطي در خوبي حوزه ها را به خصوص فناوري شبكه اي را روشن ساخت.
اطلاعات
9-3- اطلاعات خش مهمي را در تمام جنبه ها و در تمام سطوح اين عمليات نظامي ايفا كرد. اين فعاليت دامنه وسيعي از تحليل علايق و منافع رژيم عراق تا هدف گذاري خاص يگان هاي مجزاي نظامي و يكپارچه سازي و تحليل اطلاعات طيف وسيعي از مناهج فني و ساير منابع را در بر مي گيرد. زمان و تاثيرات حاصله از طريق عمليات زميني، هوايي و دريايي به طور مستقيم به كيفيت، دسترسي و به هنگام بودن اطلاعات ارائه شده مستقيم به كيفيت، دسترسي و به هنگام بودن اطلاعات ارائه شده بستگي داشت كه اين امر به طور قابل ملاحظه اي با استفاده از مناهج آمريكايي و ساير كشورهاي شركت كننده در ائتلاف تقويت شد.
اما عراق از سال 1991 يعني زمان آغاز جنگ اول خليج يك سوژه اطلاعاتي بود. اما ميزان اطلاعات موجود به حدي كم بود كه كفاف نيازمندي هاي اطلاعاتي يك عمليات نظامي جديد را نمي داد. نقاط ضعف كليدي و نقاط حياتي به خوبي شناسايي شده بودند و اين امر امكان ايجاد تاثيرات موثر در اوايل جنگ را به وجود آورد.
در كتاب «اولين بازتابها» بر اين نكته تاكيد شدند كه به واسطه افزايش قابل ملاحظه اي تقاضا به اطلاعات و نياز به سرويس دهي نيازمندي هاي سريع و چند لايه جنگ، سازمان هاي اطلاعاتي با چالش مواجه شدند. ما به اين نتيجه رسيديم كه براي تضمين اينكه تناسب ساختارها و متخصصين و قابليت اطمينان آنها براي غلبه بر اين چالش كافي است، ما بايد در ساختارها و متخصصين و افراد اعزامي خود تجديد نظر كنيم، ارتباط بيشتر بين عناصر ملي و نيروهاي ائتلاف و سيستم هاي امن ارتباطي، يك لازمه مهم به شمار مي رفت. عصر توانايي هاي شبكه اي به افزايش زمان كسب اطلاعات نياز داشت و اطلاعات انساني، زبان شناسي، مهارت هاي تصويربرداري و فني از اهميت خاصي برخوردار بودند.
عمليات شبه جزيره فاو
تيپ سوم كماندويي نيروي دريايي سلطنتي (3cdo Bde) ماموريت داشت تا زيرساختارهاي نفتي عراق در شبه جزيره فاو كه جز اهداف اصلي طرح جنگلي نيروهاي ائتلاف به شمار مي رفت را اشغال كنند. شكست اين ماموريت مي توانست اقدام متقابل عراقي ها را به دنبال داشته باشد و مي توانست موجب يك بحران زيست محيطي در شمال خليج فارس شود. علاوه بر اين حوزه هاي نفتي نقش حياتي را در توان اقتصادي عراق داشتند. در نزديكي پايگاه جزيره فاو، نفت از طريق يك ايستگاه توزيع و چهار خط لوله بزرگ منتقل مي شود كه فاصله آنها از سكوهاي نفتي و گاز تغذيه كننده 25 مايل دريايي است. در اين فاصله نفت كش ها پهلو گرفته اند. (شكل 1 را نگاه كنيد). اين زير ساختار يكي از اهداف استراتژيك نيروهاي ائتلاف به حساب مي آيد.
يكي از بخش هاي كليدي طرح عمليات حفاظتي، محافظت از شبه جزيره فاو براي تامين امنيت گروه عملياتي ضد مين بود. زيرا اين گروه در حال مين روبي آب راهه خاور عبدالله بود تا راه دريايي را به سوي ام قصر باز كند. تا تيپ سوم كماندويي (3 cdo Bde) بتواند به طور همزمان ام قصر را اشغال كند. ام قصر به عنوان تنها بندر عميق عراق، قطب حياتي براي رساندن كمك هاي بشردوستانه به حساب مي آمد.
فشار بر تسهيلات فرودگاهي و بندرگاهي در كويت به دليل تهاجم آبي خاكي وسيع و سنگين نيروهاي آمريكايي به جزيره فاو، جذابيت خاصي داشت ، زيرا شبه جزيره فاو تنها منطقه ساحلي عراق بود و نيروهاي مستقر در آن را مي شد از طريق زمين، دريا و هوا پشتيباني كرد و در عين حال مقراملي نيروي دريايي عراق به شمار مي رفت. 40 گروه كماندويي گروه عمليات آبي خاكي نيروي دريايي سلطنين با استفاده از هلي كوپتر و فراهم كردن لجستيك ضروري براي پشتيباني از تيپ ساحلي به فاو منتقل شدند. مابقي نيروهاي تيپ سوم كماندويي به طور مستقيم از طريق هوا به كويت منتقل شده و در مناطق نزديك در صحرا مستقر شدند. قرارگاه تيپ سوم كماندويي، هنگ هاي 40 و 42 و 29 كماندويي نيروي هوايي سلطنتي، اسكادران هاي مهندسي كماندويي 59 و 131 و ساير نيروهاي تيپ تماماص در اختيار عمليات بودند.
اين يك عمليات مشتر بود كه حوزه هاي مسئوليت آن در اختيار فرماندهان يگان هاي دريايي هوايي و زميني بود. اين عمليات از سوي ديگر يك عمليات «مركب» با نيروي ايالات متحده، تحت فرماندهي كلي ايالات متحده بود. براي فراهم كردن قواي لازم جهت تسخير ام قصر تفنگداران دريايي آمريكا يگان دريايي اعزامي پانزدهم خود را تحت فرمان تيپ سوم كماندويي قرار داد كه گوياي توجه دو جاانبه توسعه يافته نيروي دريايي ما و تفنگداران دريايي آمريكا بود.
عمليات فاو يك حمله كماندويي شبانه كلاسيك هلي كوپتري بود، زيرا اولين اقدام نيروي متعارف زميني جنگ، دستاورد استراتژيك مهمي به شمار مي رفت و در شب 20 مارس 2003، نيروهاي تيپ سوم كماندويي در كويت و كشتي هاي مستقر در خليج مستقر شدند و آماده بودند تا براي حمله بر 80 فروند هلي كوپتر سوار شوند. پس از چند روز كه اوضاع جوي نامساعد بود شرايط جوي و شرايط روشنايي مناسب حمله بود اما هدف استراتژيك اشغال زير ساختارهاي نفتي به اين معني بود كه نبايد در انجام اين عمليات تاخير كرد. آغاز عمليات راس ساعت 22 به وقت محلي بود و در وحله اول يك سري بمباران بر عليه مواضع شناسايي شده و دشمن انجام گرفت كه با شليك مهمات تهاجمي مشترك مستقيم (JDAM) آمريكا از هواپيماهاي 18- F آمريكايي و توپ هاي مستقر بر روي هواپيماهاي AC-BO همراه بود. گردان چهلم كماندويي انگلستان و نيروهاي آمريكايي بر طبق طرح برنامه ريزي شده در منطقه هدف پياده شدند و بدون هيچ تلافتي توانستند 230 نفر از نيروهاي عراقي را به اسارت بگيرند. علاوه بر اين، نيروهايي نيز به طور همزمان از طريق هوا و دريا در سكوهاي نفتي و گازي دريايي عراق پياده شدند.
از قبل مشخص كه يكي از بهترين گردان هاي زرهي ارتش عراق در اطراف بصره سمتقر است و لازم بود تا عدم حمله اين گردان به نيروهاي كماندويي مستقر در فاو اطمينان حاصل شود. حمله ثانويه هوايي توسط گردان 42 كماندويي و با استفاده از هلي كوپترهاي تفنگداران دريايي آمريكا پس از يك ساعت حركت خود را آغاز كردند. هلي كوپترهاي كبرا با استفاده از توپ هاي تعبيه شده بر روي آنها توانستند سايت هاي پياده سازي نيروها را پاكسازي كنند و گردان چهل دو دوم كماندويي در شمال فاو پياده شد و سريعاً توپسخانه دشمن كه سكوهاي نفتي را تهديد مي كرد را منهدم كردند و به اين ترتيب امنيت مواضع گردان چهلم كماندويي را تامين كردند . حدود يك و نيم ساعت محل پياده شدن نيروهاي كماندويي زير آتش توپخانه و توپ هاي دريايي آمريكايي و بريتانيايي قرار داشت كه در جزيره بوبينان كويت مستقر شده بودند. (شكل يك را نگاه كنيد) و در عين حال سه كشتي زرم ناو انگليسي HMS CHATMAN,HMS MARLBOROUGH,HMS RICHMOND و يك كشتي استراليايي HMSA ANZAC در اين بمباران و گلوله باران شركت داشتند. به دليل گرد و خاك زيادي كه در منطقه به هواي برخواسته بود، گردان چهل دو دوم كماندويي ديد كمي داشت. از حيث تاكتيكي، هلي كوپتر آمريكايي
CH-64 Sea knight قرارگاه نيروهاي تيپ شناسايي و ديدباني را به منطقه تحكت كنترل تيپ اتصال داد تا پيش روي خود در طول ساحل دريا را ادامه دهند. با افزايش ميزان ابري بودن هوا، حمله متوقف شد و لازم بود تا قرارگاه تيپ به سرعت مساد دارايي هاي هوايي را شناسايي و با استفاده از هلي كوپتر هاي Puma , chinook نيروي هوايي انگلستان، محل حديدي را براي استقرار نيروهاي گردان چهل دوم كماندويي در پايين است را طرح ريزي كنند. با آنكه پياده سازي نيروها 6 ساعت و در برخي موارد، چندين مايل دورتر از محل استقرار اصلي آنها محافظت شود كه اين امر گوياي انعطاف پذيري بسيار بالاي تيپ سوم كماندويي است.
عمليات شبه جزيره فاو
در اوايل صلح آن روز، يگان پانزدهم تنفگداران دريايي از مرزهاي عراق عبور كرد و براي اشغال بندر ام قصر به طرف ان پيش روي كرد در طول مسير پيشروي برخي از نيروهاي موسوم به فدائيان مدام به اين يگان حمله كردند اما نتوانستند به موفقيت چنداني دست يابند و تلفات جدي را به آن وارد كنند. طرح اوليه همواره وابستگي زياد به هلي كوپتر ها و نيروهاي سوار بر آن داشته است. مهندساني كه از ساحل و وسايل مين روي عمليات خود را انجام مي داده اند، جهت كاهش وابستگي عمليات به نيروي هوايي از طريق هاور كرافت هايي از درياچه ساحل وارد شدند و تلاش كردند سريعاً بيكن (Beacon) (فانوس) را در ساحل سرخ فاو قرار دهند تا فضاي لازم براي پياده سازي زره پوش هاي سبك را به وجود آمدند.
در كل عمليات تيپ كماندويي به طور كامل موفقيت آميز بود. سطح مقاومت دشمن كمتر از حد انتظار بود.
پس از اين اقلام تيپ سوم كماندويي در عمليات ديگري مانند حمله گردان چهلم كماندويي به شهرك ابوالخيب در جنوب شرقي بصره شركت كردند كه نقش مهمي را در سقوطه شهر داشت.
رويدادهاي عمليات اخير: رهنمودهايي براي آينده
طبيعت جگ و نحوه انجام عمليات نيروهاي بريتانيايي تفسير كرده و اين تفسير همچنان ادامه خواهند داشت. با آنكه تجربيات عملياتي اخير تا حد زيادي بسياري از نكات اكترين فعلي ما را تاثير كرد. محيط استراتژيك سريع التغير آن را براي توسعه توانايي هاي انعطاف پذير بريتانيا جهت انجام عمليات نظامي برون مرزي، غير ضروري نموده است. از اين رو وزارت دفاع انگلستان مفهو مشترك و سطح بالايي از عمليات براي آينده اي را توسعه داده است كه توازن مهمي را ميان تداوم و تغيري بوجود مي آورد.
عمليات اخير امكان بروز تضاد ميان نيروهايي كه از لحاظ اندازه توان و تاكتيك (نامتقارن) با هم تفاوت داشته راتصديق كرده است. قدرت رزمي ائتلاف غرب به طور فزاينده اي موجب دست زدن دشمن به اقداماتي شد كه ائتلاف غرب به طور فزاينده اي موجب دست زدن دشمن به اقداماتي شد كه آسيب پذيري ذاتي مورد نظرمان از حيث عرف هاي اخلاقي و قانوني را مسجل كرد. اين امر چالش دشواري را به وجود مي آورد. اما وزنه مقابل قدرتمند، توانايي مادر پاسخگويي سريع به شرايط غير منتظره است. اين يكي از دلايل نهادينه شدن مفهوم «چابكي» در دكترين جديد وزارت دفاع بريتانيا است. «چابكي» ابعاد جسماني و رواني خاص خود را دارد، اما تا حد زيادي به توانايي افراد در تفكر خلاقانه اتخاذ تصميمات صحيح و پاسخگويي سريع آنها به شرايط غير منتظره بستگي دارد. چابكي چهارويژگي كليدي دارد كه بنابر آن، ما نيروهاي مسلح بريتانيا را آموزش، تجهيز و سازماندهي مي كنيم. عكس العمل (پاسخگويي)، تنومندي، انعطاف پذيري وفق پذيري.
چابكي نيروهاي نظامي بريتانيايي در جنگ بي شك بزرگترين نقطه قوت آنها است. اما اين امر نيازمندي آموزشي انفرادي و مفاهيم خاصي را درخصوص منابع به همراه دارد. در عراق انعطاف پذيري و زمان موجود به نحوه تسهيم مناسب اطلاعات در ميان مرزهاي صنعتي و ميزان آموزشي مشترك نيروها براي انجام عمليات مشترك بستگي داشت. در آينده بايد عمليات مشترك را بيشتر به نيروها آموزش داد و اين آموزش ها بايد شامل آموزش نحوه عكس العمل مرتب نشان دادن به سطح تاكتيكي بحراني نيز باشند.
تصميم گيري تاكتيكي اغلب به حدي سريع انجام مي شود كه توانايي ارزيابي مجدد در سطح استراتژيك را برجسته مي نمايد و دو سطح از فرماندهي را دور مي زند. از سوي ديگر تصميمات استراتژيك اغلب ممكن است به سرعت براي پاسخ به رويدادهاي تاكتيكي اتخاذ شوند. اين مشكل در آينده از طريق يك سيستم انطباقي فرماندهي و كنترل (C2) مشخص وشد كه مزيت فلسفه فرماندهي و كنترل را مشخص خواهد كرد. اين سيستم به ما اين امكان را خواهد داد تا روابط بهتري را ميان فرماندهي و كنترل كشف كنيم كه به تصميم گيري خوب در يك محيط غني اطلاعاتي بستگي دارند. اين امر ما را در تطبيق يكپارچگي بيشتر موافقت نامه هاي موردي فرماندهي و كنترل كه مشخصه ضرور موفقيت ائتلاف هستند ياري خواهد كرد.
مفهوم جديد عمليات ابر مبناي مديريت ريسك از طريق پافشاري بر اهميت تسهيم اطلاعات بحراني در مواضع نيروها، شرايط واهداف آنها اتخاذ خواهد شد، اما محافظت فيزيكي همچنان يك عامل مهم خواهد بود.
درس كليدي
·عملكرد نيروهاي نيروي دريايي سلطنتي (rn[28]) در اجراي موفقيت اميز اهدافشان توسعه توانايي هاي مشترك و بدون مرزي نيروي دريايي سلطنتي از زمان «بازبيني استراتژيك دفاعي» را تصديق كرد.
·عمليات، ارزش استراتژيك محيط دريا براي به كارگيري قدرت رزمي در ورود به جبهه و پدامند را نشان داد. در اين راستا از نيروهاي آبي، خاكي، هلي كوپترهاي مستقر در دريا، موشك هاي كروز و آفند دريايي و لجستيك در طول عمليات فاو استفاده شد.
·توسعه دكترين ترابري و آبي- خاكي بريتانيا به حساب آوردن تجارب آمريكا در طول عمليات نياز دارد.
·عمليات ارزش بالقوه پشتيباني معيشتي دريايي از نيروهاي زميني را نشان داد.
·عمليات اهميت توسعه توانايي پشتيباني دريايي آتي بريتانيا را به عنوان بخشي از توان مقاومت و پيش روي دريايي و پروژه هاي مشترك كشتي هاي درمان مجروحان را تصديق كرد.
1-4- نقش اصلي نيروي دريايي سلطنتي در عمليات عراق، تحويل نيروهاي آبي- خاكي به جبهه جهت حمله به شبه جزيره فاو بود. ساير نقش هاي اين نيرو تضمين ترانزيت امن پرسنل تجهيزات به جبهه از طريق دريا و تضمين دسترسي به نيروهاي مشترك و كمك به پشتيباني دريايي و نيروهاي مشترك بود.
عملكرد گروه هاي عملياتي نيروي دريايي سلطنتي، توانايي ذاتي برون مرزي اين سرويس نظامي را در عمليات مدرن ائتلاف را نشان داد. عمليات ارزش استراتژيك دريا براي به كارگيري نيروي رزمي، ورود به جبهبه و گسيل نيروها، نيروهاي آبي- خاكي و پشتيباني آفندي دريايي را نشان داد.
2-4- تهديد اصلي متوجه نيروهاي دريايي ائتلاف مين هاي دريايي، موشك هاي ضد كشتي، نامتقارن از سوي ناوچه هاي سريع تهاجمي دريايي بود. هواپيماهاي كشت دريايي نيروهاي ائتلاف با انجام كشت هاي مرتب هوايي، ارزش خود را ثابت كردنئد. پشتيباني ارائه شده توسط ناوگان دريايي مستقر در خليج فارس نيز بسيار موفق بود و پشتيباني ليجستيكي را براي نيروهاي پياده شده در ساحل و نيروهاي مستر در دريا و نيز پشتيباني تانكري به نيروي دريايي آمريكا را ارائه نمود.
اين امر اهميت لجستيك دريايي و استقلال پشتيباني كشور ميزبان را به عنوان يكي از عوامل توامند ساز در استراتژي عمليات نظامي برون مرزي ثابت كرد.
4-4- در طول مرحله اعزام ما به طور مستمر در معرض تهديدات بالقوهي نامتقارن قرا رداشتيم. نيروي دريايي حفظ امنيت 60 فروند كشتي تجاري ه 90 درصد تجهيزات ضروري بريتانيا را حمل مي كردند و نيز 16 شناور بسيار با ارزش نيروي دريايي و هوايي در طول 5 هزار مايل مسافت را به عهده داشت. بيش از 50 درصد از ناوگان اعزامي، نقش اسكورت را به عهده داشتند.
پشتيباني آب نگاري[29]:
9-4- قبل از آغاز عمليات، اداره آب نگاري بريتانيا[30] چهار ده نقشه جديد ناوگاني و 10 ويرايش از نقشه هاي استاندارد فاوبري را تهيه كرد كه تمام اطلاعات آب نگاري و نيز جزئيات ساحلي خاص را نشان مي دادند. شناور HMS ROEBUCK كه يك شناور بازديد ساحلي است مشموليت اين مبرم در آب راهه هاي شمالي خليج فارس به ام قصر را به عهده گرفته بود. بررسي هاي اين شناور موجب گردآوري به هنگام داده هاي آب نگاري شد كه در اتقا و روز آمد سازي نقشه ها به كار گرفته شدند. اين اقدامات موجب افزايش ايمني ناوبري كشتيراني نيروهاي ائتلاف فشار و به ميزان قابل ملاحظه اي آزادي عمل آنها در عبور از مناطق عملياتي را افزايش داده و موجب تسهيل حمله به شبه جزيره فاو گرديد. ظرفيت و توانايي شناور مذكور براي باز گرداندن آبراهه هاي منتهي به ام قصر نيز استفاده شد تا تحويل كمك هاي بشردوستانه را امكان پذير نمايد.
كشتي هاي امدادي ناوگاون سلطنتي
9-4- كشتي هاي امدادي ناوگان سلطنتي مستقر در خليج دو سومن كل ناوگان كشتي هاي امدادي ناوگان سلطنتي)، پشتيباني لجستيكي موثر و انعطاف پذيري را در كل عمليات ارائه كردند. براي مثال شناورهاي نوع LEAF اين ناوگان، مقادير قابل ملاحظه اي از سوخت را براي نيروي دريايي آمريكا و ساير كشتي هاي نيروهاي ائتلاف در خليج فراهم كرد و اين نقطه ضعف مهم را برطرف نمود. كشتي هاي كوچك امدادي نيز براي تحويل آمادها به ساحل و نيز به ناوگان نيروي دريايي و انجام ساير وظايف ضروري مانند تامين آب سالم و انهدام ضايعات را انجام دادند. اما برخي از كبمودها و كاستي هاي موجود در طراحي و هدايت آنها بخصوص محدوديت هاي آنها در توانايي آماد (تداركات رساني) مجدد به چند كشتي در يك دوره ثابت مشخص گرديدند. علاوه بر اين توانايي محدود دفاعي آنها، سطوح ريسك را در زمان ارائه پشتيباني لجستيكي به يگان هاي خط مقدم، سطوح ريسك را در زمان ارائه پشتيباني لجيستيكي به يگان هاي خط مقدم، به خصوص يگان هايي ه به امر مين روي مي پرداختند را افزايش داد. به علاوه نبود ارتباطات امن ماهواره اي در اين شناورها مانع از مبادله امن داده ها و مشارك در توانايي شبكه اي با ساير بخش هاي ناوگان سلنطتي مي شد. پروژه MARS بخش قابل ملاحظه اي از ناوگان كشتي هاي امدادي را بين سال هاي 2010 تا 2020 با شناورهاي جديد عوض خواهد كرد تا توانايي پشتيباني دريايي مورد نياز آتي را فراهم نمايد.
10-4- اعزام كشتي هاي بيمارستاني RFA ARGUS به منطقه، يكي از بخش هاي كليدي طرح نيروهاي ائتلاف بود. با آنكه اين كشتي مجروح چندان زيادي را دريافت نكرد. اما توانست امكانات درماني مناسبي را براي مجروحين اوليه عمليات؟ خصوصاً غير نظاميان عراقي فراهم كند.
11-4- كشتي تعميراتي FRA DILIGENCE به تعمير آسيب هاي جنگي پرداخت و توسط پرسنل آژانس پشتيباني ناو جنگي تقويت شد. اين كشتي تسهيلات مهم پشتيبانيمهندسي درون جبهه اي را فراهم كرد كه امكان انجام تعميرات ونگهداري (نت) تعدادي از ناوهاي جنگي را در دريا بوجود آورد.
عمليات ضد مين
ماموريت انهدام مين در طول عمليات عراق جهت كمك به حفظ خطوط دريايي ارتباطي و پاكسازي مسير حركت كشتي ها به سمت ام قصر انجام شد. تا امكان رساندن كمك هاي بشر دوستانه به داخل عراق را به وجود آورد. كليد دستيابي به اهداف ماموريت بشردوستانه، باز كردن آب راهه خود عبدا… بود كه عراق را از كويت جدا م يكند و مسير دريايي به سمت بندر ام قصر است. شرايط منامين روي در اين آب راهه با وجود آب شور، (ديد زير آبي ضعيف و جزر و مدهاي سريع و سرعت جريان آب معادل 4 فات در يك كانال باريك كه نقشه هاي درستي از آن در دست نبود، كار بسيار دشواري بود.
با آغاز عمليات يك گروه عملياتي ضربتي مين روي گردآوري شد كه شامل 10 فروند شناور مين روب (MCMV) مي شد. اين امر ميزان نيروهاي موجود مين روبي بريتانيا (مندرج در پيوست B) را محدود مي كرد كه توسط شناور
REA SIR BEDIVERE و چهار كشتي از گردان سي و يكم مين روي آمريكا در بحرين مستقر بودند و با عراق 36 ساعت فاصله داشتند، پشتيباني شد. هاي كوپترهاي مين روبي آمريكا نيز در اين بخش از عمليات نيروهاي انگليسي را ياري كردند.
همانگونه كه انتظار مي رفت، هلي كوپترهاي آمريكايي CH- 53 مجهز به مين روب جديد از سوي آمريكا به نيروهاي انگليسي واگذار شدند كه از كشتي هاي نيروي دريايي سلطنتي انگلستان، آمريكا و نيروهاي دريايي سلطنتي استراليا كه در كنار ناو USS GUNSTON HALL پهلو گرفته بودند به پرواز درآمدند. علاوه بر اين شناور هاي كوپتر بر HMS ROEBUCK در اختيار گروه عملياتي بود تا داده ها و توانايي ديد يابي مسيرها را فراهم كند.
نيروي دريايي سلطنتي انگلستان براي تسريع عمليات سيستم مين كوب دريايي «روباه دريا»[31] آلمان را به خدمت گرفت كه براي مقاومت در سرعت بالاي جريان آب و فعاليت در ديد كم و استفاده از سيتسم .مين روب كنترل از راه دور
Shallow water بهينه سازي و اصلاح شده بود.
عمليات مين روبي با قايق كشت مين روب خور عبدا… آغاز شد تا هرگونه منطقه مين گذاري شده برسد. راه اشغال جزيره فاو توسط نيروهاي زمين را رديابي كند. دو منطقه مين گذاري شده توسط سيستم هاي راداري مين ياب رديابي و شناسايي شدند، اما هنوز 70 عدد مين آبي در آب راهه وجود داشتند. اين ذهنيت نيروهاي مين روب (تخريب چي) را بر پيشروي متمركز كرد و شرايط جوي با بادي به سرعت 60 فات و طوفان هاي شن تاثير سوء خود را به جاي مي گذارد
شناور HMS BROCKLESBY گروه اوليه سطحي مين روبي كه SWMS را كنترل مي كردند را رهبري كرد و در مولد بعد فرماندهي USS DEXTROUS, MCMV كه به ناوبري و گزارش ارتباطات دريايي با مابقي تيزوها مي پرداختند را بر عهده گرفت. با استقرار شناورهاي MCMV مابقي مين هاي موجود شناسايي و مفهومشدند و به اين ترتيب آبراهه باز شد. با آغاز عمليات در آبراهه و بازگشايي آن عمليات قوامي نيروهاي آمريكايي وبريتانيايي در ام قصر آغاز شد كه تسوط خوردوهاي زير آبي بدون سرنشين REMUS پشتيباني مي شد.
محاصره ام قصر در چهار روز انجام شد كه مسير دريايي لازم براي ناوبري اين كشتي هاي تجاري استاندارد و عمليات پاكسازي نيز به موازات آن انجام شدند. حدود 450 موضع زير آبي منهدم شدند كه 15 مورد آنها مين بودند.
در 28 مارس، شناور HMS SAN Down، شناور RFA SIRGALHAD را به بندرام قصر يدك كشيد و اولين محموله حياتي كمك هاي بشردوستانه براي مردم عراق را تحويل داد. اين مرحله از عمليات يكي از پيشرفته ترين و تاكتيكي ترين عمليات مين روبي بود كه تا به حال انجام شده بود.
دروس كليدي
·ارزش تامين آفند سنگين مستقيم و غير مستقيم براي پشتيباني از نيروهاي سبك تر، با اين عمليات افزايش يافته است. براي ايجاد مزيت هاي بيشتر براي تيپ هاي سبك، لازم است تا اين نيروها به همراه نيروهاي سنگين آموزش ببينند. اين مسئله در صدر كارهاي آتي ساختار ارتش انگلستان قرار مي گيرد.
·تصميمات تجهيزاتي اتخاذ شده جهت پاسخ به دروس فراگرفته شده از مانور SAIF SAREEII در اين عمليات به اثبات رسيدند.
·خودروهاي سنگين زرهي مانند تانك چلنجر2 Warrior و AS90 در شرايط و محيط هاي جغرافيايي مختلف اين عمليات به خوبي عمل كردند.
·ناوگان خودروهاي كوچكتر شناسايي توانايي با ارزشي را فراهم كردند كه فلسفه شناسايي مخفيانه را كم اهميت نشان دا.د اين خودروها باز هم كارايي خود را در طول عمليات استقرار ثابت كردند.
·مسلسل اصلاح شده SA80A2 تحت شرايط آزمايشي در عراق به خوبي عمل كرد. تامين مسلسل ها سبك و خمپاره انداز SA80 براي اين عمليات سبز ارزش بسيار زيادي دارد.
·ارتقاء مقاومت حلقه هاي مندگلوله در اين عمليات نقش موثري را در كاهش تلفات داشت. قرار گرفتن اين نوع تجهيزات در زمرهي تجهيزات استاندارد، مد نظر قرار گرفته است.
دروس كليدي
·توانايي انجام موثر و مطمئن عمليات در شب توانايي و محافظت نيروها را افزايش داد و از سوي ديگر موجب بهبود پشتيباني لجستيكي نيز شد. وزارت دفاع در حال بررسي مسائل مربوط بهتجهيزات ديد در شب است.
·زير ساختارهاي عمليات نظامي بدون مرزي بايد به اندازه اي فراهم شوند كه در چهارچوب زماني معيني تامين شوند كه تناسب دسترسي به خدمات پشتيباني پرسنلي را براي پرسنل اعزامي بريتانيايي در عمليات پشتيباني شده به خصوص در مكان هاي گرمسيري را تضمين نمايند.
تجهيزات فردي (شخصي)
8-5- پئين هاي سياه نظامي و البسه سبز رنگ رزمي استاندارد، به ترتيب براي استفاده در دماي بين Cْ35 تا Cْ39 طراحي شده اند. بالاترين دما در جنوب عراق در طول مرحله رزمي جنگ تنها حدود 31 درجه سانتيگراد بود. با وجود اين دما رفته رفته تا ماه هاي تابستان به حدود 21 درجه سانتيگراد افزايش يافت و نياز به رنگ هاي مناسب استتار باعث شد تا وزارتدفاع البسه مخصوص محرا را براي تمام نيروهاي اعزامي تهيه نمايد. (اين مورد در فصل هشتم بيشتر توضيح داده شده است.) علي رغم كاستي هاي بوجود آمده در منطقه، لزوم تهيه البسه و ويژه براي مناطق گرمسيري با لحاظ كردن مقاومت آنها در برابر سائيدگي و پارگي و استفاده از مواد سبك وزن براي بهبود را حتي افراد كفاف تمام كاربران را نمي داد. قماش (پارچه) به كار رفته براي برآوردن اين تقاضاي رو به رشد از سوي سازمان لجستيك دفاعي همچنان در حال بررسي است. اما تمام البسه و تجهيزات فراهم شده براي پرسنل ارتش مورد آزمايش قرار گرفته اند و با ظاهري قابل قبول و به اصلاح «مشتري پسند» به آنان ارائه شدند و براساس كيفيت بالا و استاندارد قابليت اطمينان تامين شدند. پرسنل وزارت دفاع در طول مرحله توليد و بعد از آن، با پيمانكاران ملاقات كردند تا از رعايت استانداردهاي مورد نياز مطمئن شوند و در آمادگاه هاي ذخيره سازي اقلام، وارسي هاي اتفاقي (راندوم) البسه داده شده را انجام مي دادند.
9-5- جليقه هاي ضد گلوله ارتقا يافته محافظت قابل ملاحظه اي را از افراد به عمل آوردند. تحليل اوليه داده هاي عمليات توسط آزمايشگاه فناوري و دانش دفاعي (Dst1)[32] نشان داده است كه جليقه هاي مندگلوله از ميزان مجروحيت نيروهايي كشته شده آمريكايي در جنگ به واسطه جراحت وارده به نيم تنه از پيش از 90 درچجه به كمتر از 50 درصد كاهش يافته است و از مجموع افراد كشته شده در جنگ به طور كلي 20 درصد به واسطه زخم هاي وارده به بالاتنه جان باخته اند احد ممكن تا 32 درصد است). با آنكه داده هاي لازم براي انجام تحليل مشابهي از سربازان بريتانيايي در دست نيست، اما اين نتايج را مي توان رضايت بخش دانست. مشكلات تامين جليقه هاي ضد گلوله در فصل هشتم بررسي شدهاند.
10-5- ايجاد توانايي ديد در شب براي برخي از سربازان از طريق سيستم ديد در شب نصب شده بر روي كلاه و ساير تجهيزات تصويربرداري حرارتي مانند Sophie , Lion، توانايي نيروها در انجام عمليات شبانه را افزايش دادند. تجهيزات تسهيم آگاهي موقعيتي مانند تجهيزات تامين شده و در جنگ اخير كارايي عملياتي نيروها را افزايش داد. اين سيستم ها براي بقا و هدف گيري در جنگ نزديك استفاده مي شوند و در محيط شهري نيز بسيار كارآمد بوده اند. فرماندهان خودروها و نيروهاي پشتيباني نيز از اين تجهيزات جهت ايجاد امكان رهبري و مانور لجستيكي و اجراي آن در شب استفاده كردند. بخش عمده اي از اين سيستم به طور خاص از طريق فعاليت «نيازمندي هاي مردم عملياتي» و پس از كاربرد موفق آنها را افغانستان، براي اين عمليات تدارك ديده شده اند.
11-5- سلاح هاي كوچك مورد استفاده نيروهاي انگليسي در طول اين عمليات نيز بسيار موثر بودند. دروس مربوط به مشكلات قبلي مربوط به رژيم نگهداري و تعمير است) مسلسل اصلاح شدهي SA820A2 پياده سازي شد و يگان ها و شاهد ارتقا عملكرد آن بودند. اين مسلسل براي اولين بار در جنگ عراق به هرماه تركيبي از سيستم هاي ديد در شب فوق الذكر استفاده شد. اين امر موجب شد تا پياده نظام بتواند به طور همزمان در شب به به هندمگيري و جمله ها اهداف بپردازند. كارايي نيروهاي پياده نظام از طريق تامين برخي از سيستم هاي تسليحاتي اضافي بر طبق قانون «نيازمندي هاي مبرم عملياتي« را افزايش يافت.
12-5- كمبود زيرساختارهاي اعزامي جنگ برون مرزي در رزمايش هاي اخير به چشم مي خورد. برخي از نيازمندي هاي مبرم عملياتي به اين كمبود اشاره دارند، با اين حال زمان تحويل اين تجهيزات براي استفاده در طول مراحل اعزام و عملياتي معين نشده بود. در طول اين مراحل از عمليات يا نيروهاي انگليسي از تجهيزات آمريكايي استفاده مي كردند. در چادرهاي آمريكايي به سر ميبردند. پس از پايان حملات، استراحت گاه هاي موقت قابل حمل در عراق ساخته شدند «رجوع شود به پاراگراف 19-11). كيفيت اين استراحتگاه ها بسيار قابل توجه است
فصل هفتم- همكاري در يك ائتلاف
دروس كليدي
ارتباط و روابط كاري نزديك ميان آمريكا و انگلستان، چه از حيث نظامي و غير نظامي، در تمام سطوح، كليد طرح ريزي عمليات نيروهاي ائتلاف بود. چنين روابطي بايد به طور تداوم يابند تا بتوان در هر سطحي با نيروهاي آمريكايي و ساير بالقوه ائتلاف به تكامل خوبي است يافت. اما هر يك از عمليات نيروهاي ائتلاف و نيازمندي هاي كليدي را بايد در وراي طرح ريزي يك عمليات جديد مورد بررسي قرار داد.
مفهوم حفظ تماس و تعاملات با پيشرفت اي تكنولوژيك و دكترين آمريكا، بايد همچنان مورد ارزيابي قرار گيرد.
تلاش بريتانيا در تشويق متعددان كليدي در مشاركت جهت استقرار نيرو در عراق، موفقيت آميز بود. هماهنگي ميان وزارت دفاع و FCO و هماهنگي ميان انگلستان و آمريكا نقش كليدي در اين موفقيت داشتند.
طرحريزي استراتژيك ائتلاف
1-7- با توجه به اينكه بيشتر نيروهاي شركت كننده در عمليات، آمريكايي بودند آمريكا رهبري طرح ريزي حمله عليه عراق را بر عهده داشت. باآنكه انگلستان تصميمات نهايي اتخاذ نمي كرد و تا اوايل سال 2003 تصميم نهايي برسد تركيب و اعزام نيروهاي خود را اتخاذ نكرده بود، اما قادر به همگاري با آمريكا بود و از مرحله طرح ريزي اوليه تا اجرا تاثير گذار بود.
2-7- ايالات متحده مي كوشد تا نقش رهبري را در روابط جهاني ايفا كنند و قدرت برتر نظامي خود را حفظ كند و انگلستان براي همراهي آمريكا در اين راستا بايد به همكاري نزديك خود با ايالات متحده از حيث سياست گذاري و طرح ريزي ادامه مي دهد.
پشتيباني كشور ميزبان
ائتلاف كمك مهمي لجستيكي و ريه اي در آماده سازي جنگ از سلسله گسترده اي از كشورها و نه صرفاً متحدان سنتي، انجام داد. با اين حال، عمليات ثابت كرد كه نمي توان از كشورهاي نزديك به عمليات پشتيباني قابل اطميناني را دريافت كرد. با اتخاذ معيارهايي ماندن دستيابي به پايگاه هاي مختلف، تسخير قملرو گسترده تر، سكوهاي بسيار مقاوم و استفاده از امكاناتي كه امكان دسترسي استراتژيك در زمان و مكان مورد نظر به وجود مي آورند، مي توان از شدت اينريسك كاست. در اين زمينه همانگونه كه در فصل چهارم شرح داده شد پشتيباني يگان دريايي انگلستان از عمليات ساحلي در عراق، مزيت قادر بودن به فراهم كردن پشتيباني از دريا علاوه بر پشتيباني انجام شده از سوي پايگاه هاي زميني و كشورهاي ميزبان- را ثابت كرد. با اين حال انگلستان بايد شركاي بالقوه را در مناطق مستعد بحران در نظر بگيرد تا علي رغم به حساب آوردن همكاري احتمالي از سوي شركاي ائتلاف، دسترسي منطقه اي تضمين نمايد.
قابليت عمليات مشترك
به احتمال زياد انگلستان باز هم در عمليات نظامي وسيع تحت رهبري آمريكا شركت خواهند كرد. همكاري باآمريكا در قالب يك ائتلاف مزاياي سياسي، ديپلماتيك و دوامي مانند تحكيم ائتلاف، گزينه هاي انعطاف پذير جنگي و تسهيم اطلاعات و ريسك رابه دنبال دارد. نيروهاي انگليسي را بايد با مد نظر قرار دادن اين نكته فرماندهي، ساختار دهي و آموزش داد. با آنكه انگلستان قادر به فراهم كردن امكانات بسيار گسترده آمريكا نسبت اما بايد با ههينه سازي امكانات كليدي فعلي و آني به توازني در ايرن رابطه دست يابد. توانايي نيروهاي انگليسي در همكاري دو شادوش نيروهاي آمريكا به طور كامل در عراق مورد آزمايش قرار گرفت و بسياري از دروس مربوط به مقوله قابليت عمليات مشترك خصوصاً ارتباطات مورد توجه قرار گرفتند.
دروس كليدي
·انتقال نيروهاي انگليسي به منطقه در مقايسه با جنگ سال 1991، نصف همان مدت به طول انجاميد و اين يك موفقيت مهم به حساب مي آيد.
·دو پست ستاره اي جانشين ستاد دفاعي در امور عمليات لجستيكي اخيراً ايجاد شده اند تا ارائه مشاروه دقيق و به جاي لجستيكي فرآيند طرح ريزي استراتژيك را بهبود بخشند.
·براي تعريف موجودي هاي آمادگي مورد نياز براي پشتيباني از تقاضاي عمليات نظامي برون مرزي و به حساب آوردن ظرفيت قابل استفاده بخش صنعت، كار بيشتري بايد انجام شود.
·برخي كمبود ها در زمينه تجهيزات (اكثراً در خصوص تجهيزات شخصي و لوازم يدكي) وجود داشته باشند. اما اين كمبودها تاثير مهمي بر توانايي عملياتي نداشتند.
·بايد مسئوليت و اختيار عمليات فرآيند كلي اعزام را تقويت نمود.
·رويه هاي جديد ايجاد شده توسط سازمان لجستيك نهايي (DLO) براي اين عمليات به خصوص ايجاد مركز لجستيك DLO ارزش بسيار مهمي داشتند.
·علي رغم امكان همكاري بالوقه بالقوه بازار حمل و نقل در مواجهه با فشارهاي سياسي و تجاري وارده، سازمان لجستيك دفاعي در تامين و تضمين ترابري كافي استراتژيك براي تكميل امكانات وزارت دفاع بسيار موفق عمل مي گردد.
با اين وجود وزارت دفاع موازنه ميان امكانات ترابري هوايي و دريايي تحت تصدي خود امكانات مشابه اجاره شده را براي مطابقت با دامنه و سرعت مورد نياز ترابري استراتژيك، تحت بررسي قرار داده است.
·توانايي رديابي تجهيزات و موجودي در جبهه و در حين انتقال به جبهه، نقش مهمي را در به حداكثر رساندن توانايي انگلستان جه اجراي عمليات نواحي برون مرزي ايفا كرده و مي كند. اين فرآيند به سيستم هاي قوي اطلاعاتي نياز دارد كه مي توانند حجم و تراكم فعاليت ها را تحمل كنند. در آينده بايد توانايي انگلستان در اين زمينه تقويت شود.
·خدمات ارائه شده از سوي پيمانكاران غير نواحي در جبهبه، در طول عمليات به خوبي عمل كردند و در برخي موارد درجه يك بودند. پشتيباني كه وزارت دفاع از پيمانكاران به عمل آورد به خوبي دريافت شد.
1-8- از زمان تاسيس سازمان لجستيك دفاعي در آوريل 1999، اين اولين عمليات و سيستم گسترده انگلستان بود. تامين پشتيباني لجستيكي از فاصله اي بيش از 3400 مايل از طريق هوا و 500 مايل از طريق دريا به يگان هاي فعال در يك محيط دشوار فيزيكي و جوي چالش قابل ملاحظه اي بود اما موفقيت به دست آمده بسيار حائز اهميت است. به طور كلي اعزام نيرويي معادل با نيروي اعزام شده در جنگ 1991 خليج، نصف مدت مشابه آن عمليات به طول انجاميد.د اين دستاورد با وجود محدوديت هاي اعمال شده از سوي سازمان ملل در طرح ريزي اوليه و مشاركت صنايع بسيار قابل توجه است. در 25 نوامبر 2002 فرآيند «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» مطرح گرديد. علاوه بر اين بهبود و تكامل مستمر طرح كلي جنگ در سطوح بعدي آماده سازي، با وجود سرعت اعزام، چابكي و انعطاف پذيري ساختار و فرآيندهاي پشتيباني لجستيكي انگلستان را آزمود. با وجود اين موفقيت لجستيكي هنوز هم برخي از حوزه ها براي افزايش پشتيباني از عمليات آتي نيروهاي انگليسي نيازمند بهبود و اصلاح هستند.
طرح ريزي لجستيك
2-8- ستاد لجستيك دفاعي (CDL) مسئوليت كلي فرآيند لجستيك را بر عهده دارد. اما از زمان بازبيني دفاعي استراتيك در سال 1998، هيچ ستاد لجستيكي كارشناسي مستقلي با تيم هاي طرح ريزي عملياتي وزارت دفاع همكاري نكرده بود تا بتواند ثبات استراتژيك و رهنمود لجستيكي را در مركز وزارت دفاع ارائه نمايد. بااستفاده از تجربيات بدست آمده در اين عمليات، پست جديدي تحت عنوان ياور ستاد لجستيك دفاعي در امور عمليات لجستيك ايجاد شد كه هدف از ان تقويت خطور لجستيك در سياست ها و تعهدات وزارت دفاع بود. اين پست جديد با همكاري خود در فرآيند يكپارچه و جامع لجستيك. وزارت دفاع را قادر مي سازد تا پشتيباني لجستيكي از نيروهاي خط مقدم را بهبود بدهد.
ذخاير موجودي
نقش سازمان لجستيك دفاعي DLO)) تامين و ارائه كليه تجهيزات مورد نياز انگليسي در زمان و مكان مورد نياز است. در برخي موارد اين هدف از طريق ذخيره سازي تجهيزات در انبارها براي مصارف آتي به دست مي آيد اما اين رويه معمولا براي تجهيزات مورد نيازي مقرون به صرفه است كه از نيروهاي بسيار آماده پشتيباني مي كنند و يا نمي توان به سرعت آنها را خريداري كرد. براي مثال تحت فرضيات فعلي طرح ريزي، وزارت دفاع موجودي كافي را براي تطبيق نيازمندي هاي عمليات گسترده و وسيع نگهداري نمي كنند، بلكه در عوض مكانيزم هايي را براي خريد اضافي يا تجهيزات ويژه عمليات را در زمان نياز به آنها در اختيار دارد و اين مكانيزم ها را در محدوده زماني آماده سازي معيني اجرا مي كند. كليه موفقيت اين استراتژي، رابطه وزارت دفاع را بخش صنعت است. زيرا؛ وزارت دفاع براي تامين به موقع موجودي، اغلب از طريق فرآيندهاي «نيازمندي هاي مبرم عملياتي» و «تامين اعتبار عملياتي پشتيباني»، به بخش صنعت متكي است.
4-8- همانگونه كه قبلا اشاره شد، زمان بسيار كمي براي آماده سازي افراد و تجهيزات جهت شركت در عمليات عراق وجود داشت و بالطبع برخي از تجهيرات را نمي شد در آن زمان خريداري كرد. در برخي موارد تا زمان شروع طرح ريزي خاص لجستيكي براي عمليات و نظامي، مشكلاتي در تعريف نيازمندي هاي نيروهاي نظامي و سرويس هاي ارتش وجود داشت و اين خود پيچيدگي مسئله را دو چندان كرده بود در ساير موارد يگان هاي مجزا موجودي و آمادهاي كمتري از ميزان لازم را در اختيار داشتند و برخي از آمادها در شرف ارسال بودند. اما با آنكه اين امر موجب بروز كاستي هايي در جبهه شد خصوصاً در زمينه هاي تجهيزات مشخصي و لوازم يدكي اما تاثير چنداني بر توانايي رزمي نيروهاي انگليسي نگذارد.
5-8- در اين عمليات ما شاهد كاستي هايي در زمينه لوازم يدكي خود روها و هلي كوپترها بوديم. در مورد نيروي زميني اين مشكل با ايجاد مركز نگهداري لوازم يدكي و جداسازي قطعات خودروهاي اعزام شده رفع گرديد. اين نوع قطعه برداري[33]، روش واقع گرايانه اي براي اعزام تجهيزات در مقياس كوچك است كه موجب به حداكثر رسيدن قابليت دسترسي به منابع محدود، خصوصاً تجهيزاتي كه به حداكثر رسيدن قابليت دسترسي به منابع محدود، خصوصاً تجهيزاتي كه بعضاً در حال تعميم بوده اند مي شود و به طور فزاينده اي مبدل به يك روش متداول شده است. در خصوص برخي از تجهيزات قديمي تر، از روده خارج شدن تجهيزات به اين معني است كه اين روش تنها روش امكان پذير براي تامين لوازم يدكي است. با اين وجود نيروي زميني امكان پيوست c- آمار عمليات عراق
سطوح نيرو تعداد نيروهاي شركت كننده در مرحله رزمي |
|
زميني |
000/28 |
دريايي |
9050 |
هوايي |
8100 |
قرارگاه يگان ملي و سايز نيروها |
1000 |
جمع نيروي انگليسي |
150/46 |
جمع نيروي ائتلاف |
000/467 |
تعداد نيروهاي انگليسي حاضر در جبهه در 17 نوامبر 2003 |
|
زميني |
8400 |
دريايي |
650 |
هوايي |
1450 |
جمع نيروي انگليسي |
500/10 |
جمع نيروي ائتلاف |
000/160 |
نام كشور |
نوع نيروها/ يگان |
تعداد افراد |
جمهوري چك |
بيمارستانصحرايي، گروهان پليس نظامي |
100 |
دانمارك |
گردان پياده نظام |
480 |
ايتاليا |
هنگ پياده نظام، هنگ مهندسي گردان پشتيباني، گردان پشتيباني و لجستيك، هنگ دريايي كارآئيب، گروهان نيروي هوايي، مركز ملي فرماندهي و يگان اداري |
2800 |
ليقواني |
گروهان پياده نظام |
30 |
هلند |
گردان دريايي، گروهان پليس نظامي، ايستگاه درمان صحرايي، گروهان مهندسي و ساختمان، يگان نيروي هوايي عنصر پشتيباني ملي و ستاد گرداني |
1100 |
نيوزلند |
گروهان مهندسي |
100 |
نروژ |
استادران مهندسي |
160 |
پرتقال |
گروهان پليس نظامي |
130 |
روماني |
گردان پيام نظام، گروهان پليس نظامي، عنصر (رسته) پشتيباني ملي |
750 |
جمع |
|
5650 |
سطح نيروهاي چند مليتي در گردان چند مليتي (جنوب شرقي) در 17 نوامبر 2003
دسترسي به لوازم يدكي را در سطح بالايي حفظ كرد. در مورد لوازم يدكي هلي كوپترها، به راحتي نمي شد بر كاستي ها غلبه كرد. براي توليد اكثر قطعات هاي كوپتر زماني زيادي صرف مي شود. محد.وديت منابع از تامين بسته هاي مكمل لوازم يدكي قابل ارسال جلوگيري كرد. در عوض، نيازمنديها از طريق ايجاد بسته هاي موقت با استفاده از لوازم يدكي جداگانه كه قبلا موجود بودند، نيازمندي ها از طريق ايجاد بسته هاي موقت با استفاده از لوازم يدكي جداگانه كه قبلا موجود بودند برطرف شدند. با آنكه اين امر موجب كمبود لوازم يدكي اعزامي به جبهه شده اما دسترسي به هلي كوپتر در سطح قابل قبولي در كل عمليات نگهداشته شد.
6-8- قبل از عمليات، وزارت دفاع سه مجموعه اي از لباس هاي رزمي صحرايي را براي 9000 نفر پرسنل و 10 هزار جفت پوتين صحرايي را نگهداري كرده بود و اين ميزان براي تجهيز سربازان و حفظ آمادگي آمنها در بالاترين سطح كافي بود. علي رغم تلاش زياد از سوي بخش صنعت و وزارت دفاع، باز زمان آغاز عمليات، تعدادي از پرسنل تجهيزات مناسب و مقدار كافي تجهيزات پوتين هاي صحرايي يا لباس هاي رزمي را در اختيار نداشتند. بيش از 40 هزار جفت پوتين صحرايي حدود 80 هزار است لباس صحرايي ارسال شده وبئدند و اين ميزان تجهيزات به اندازه اي بود كه هر نفر مي توانست يك جفت پوتين و دو دست لباس داشته باشد. با آنكه مقياس حداقل ايده آل در زمينه البسه، سه دست لباس براي هر نفر است اما اين طريقه يك راه حل عملي براي حل شمشكل كمبود تجهيزات بود. با اين حال، تنگناي زماني، رويارويي نامناسب كمبود تجهيزات بود. با اين حال، تنگناي زماني رديابي نامناسب تجهيزات در جبهبه و در برخي موارد ناممناسب بودن سايز لباس ها و پوتين ها به اين معني بود كه تمام سربازان جيره خود را دريافت نكرده بودند. اين كمبود تاثير چندان زيادي بر توان رزمي افراد نداشت، زيرا در عين حال از تجهيزات استاندارد و غير صحرايي استفاده شد كه براي استفاده در دماي (برودت) جبهه در آن زمان (بين 25 تا 31 درجه سانتيگراد) طراحي شده بودند اما اين تجهيزات استتار لازم را به وجود نمي آورد و از اين رو تمام نيروهاي خط مقدم با تجهيزات ويژه صحرايي موجود تجهيز شده بودند.
7-8- تصميم به تجهيز تمام افراد نظامي كه نقش آن ها در جنگ به استفاده از جليقه هاي ضد گلوله را نياز داشت چالش را به وجود آورد. زيرا ميزان موجودي كافي براي برآوردن نيازهاي تمام نيروها وجود نداشت. از طريق خريد اضافي، بيش از 38 هزا دست كامل جليقه ضد گلوله به جبهه فرستاده شد. اين ميزان موجودي بايد تمام نيازمنديهاي مربوطه را برآورده مي كرد. اما تويل دير هنگام اين تجهيزات كه با مشكلاتي در زمينه رديابي تجهيزات و كنترل توزيع وجود داشت، موجب بروز كاستي هايي در برخي مناطق شد. از اين رو اولويت به افرادي داده شد كه از ديد فرماندهان نياز بيشتري به جليقه هاي ضد گلوله را داشتند.
8-8- در اين عمليات در زمينه تجهيزات محافظتها و تشخيص هسته اي، شيميايي و ميكروبي (MBC) مانند كت هاي NBC كمبودهايي وجود داشت. اني كمبودها به واسطه مشكلات موجو د در سايزبندي، توزيع و رديابي تجهيزات بود. ساير كمبودها به دليل نگهداري ضعيف تجهيزات بود. با اين حال اين كمبود با خريد لوازم يدكي و آزمايش مجدد تجهيزات برطرف شد. در ساير موارد، دسترسي به شناسايي و هشدار دهنده تهديد گاز اعصاب مقوله ديگري بود. اين تجهيزات به واسطه از رده خارج شدن تعويض شدند. وزارت دفاع موجودي ها و لوازم يدكي را از يگان هاي غير اعزامي به يگان هاي اعزام شونده منتقل كرد و با آنكه اين امر از تعداد تجهيزات شناسايي كننده اعزامي به جبهه كاست، اما ساير سيستم هاي تشخيص مانند مانيتور عوامل شيميايي براي رفع كمبود استفاده شدند.
اعزام نيروها و تجهيزات
9-8- عمليات عراق مشكلات و پيچيدگي هاي لجستيكي دخيل در يك عمليات گسترده را روشن ساخت. فرآيند اعزام نيروها و تجهيزات توسط سازمان هاي زيادي از جمله ستاد مشترك، آژانس حمل و نقل و جابجايي دفاعي (DIMA)[34]، سرويس هاي نظامي و يگان لجستيك نيروي مشترك در جبهه و سازمان لجستيك نظامي مديريت شد. سازمان لجستيك دفاعي براي پشتيباني از اين اعزام، ابداعات جديد مانند تاسيس مركز عمليات لجستيك سازمان لجستيك دفاعي (DLOC) با وظيفه هماهنگي جابجايي تمام موجودي ا به جبهه را انجام داد. DLOC يك موقعيت بود كه پديداري و انعطاف پذيري زيادي در حمل تجهيزات به جبهه ارائه كرد.فرآيند اعزام به طور كلي به خبوي عمل كرد. ستاد عمليات مشترك مسئوليت كلي فرآيند را به عهده داشت،اما امكان فرماندهي كنترل يا هدايت فعاليت هاي مربوط به آن را نداشت. وزارت دفاع در حال حاضر در صدد بررسي راه هاي تقويت آن است.
10-8- طرح ريزي اعزام تجهيزات به جبهه به واسطه انتخاب گزينه عمليات در جنوب و سرعت طبعي اعزام، توانايي وزارت دفاع براي ايجاد يك طرح جديد اعزام را محدود كرد. از اين رو طرح به طور كامل يكپارچه و جامع نبود و ترتيب دريافت تجهيزات همواره بهينه بود.
برخي تجهيزات براي حمل و نقل جبهبه اي دير دريافت شدند و در برخي موارد مهمات آموزشيس همزمان با موجودي هاي عملياتي و ارزاقي دريافت شدند و در نهايت جليقه هاي ضد گلوله در آخرين كشتي ها تحويل داده شدند. اين امر موجب كاهش انعطاف پذيري در آمادسازي افراد و تجهيزات بريا عمليات رزمي شد و فرماندهان اعزامي دريافتند كه كنترل كافي بر آنها در زمان دريافت ندارند.
11-8- نمونه هايي از فرآيند هاي ضعيف سطح يگاني نيز به چشم مي خوردند و براي مثال تعدادي از يگان ها به طور مناسب براي اعزام تجهيز نشده بود. برخي از نيروها بدون تجهيزات استاندارد به جبهه اعزام شده بودند، در حالي كه ساير يگان ها در سفارش دادن تجهيزات اضافي مورد نيازشان به كندي عمل مي كردند.
ترابري هوايي و دريايي
12-8- اعزام نيروهاي انگليسي به خليج فارس از طريق تركيبي از ترابري هواي يو دريايي انجام گرفت و يك موفقيت مهم به حساب مي آيد. جابجايي تجهيزاتي و پرسنل از طريق دريا، امكان ايجاد نيروي كافي در خليج را به وجود آورد كه بيش از 90 درصد بارها و اقلام به وسيله كشتي جابجا شدند. امكانات ترابري دريايي نظامي از شناورهاي جديد Roll0 on Roll- off (رورو) وزارت دفاع كه 20 ماه پيش فراهم شده بودند بهره مي برد. كه اعتبارات آن توسط بخش خصوصي تامين شده بود. اين كشتي ها 15 هزار مترتجهيزات را انتقال بودند. كه حدود 11 درصد نيازمندي ها از جمله تجهيزات ضروري ايجاد لنگرگاه و تجهيزات نيروي اصلي را شامل مي شود. ظرفيت اضافي قابل ملاحظه اي نيز توسط چهار فروند هواپيماي C-17 نيروي هوايي به همراه ساير امكانات ترابري هوايي نيروي هوايي، حدود نيمي از پرسنل و ذخاير مورد نياز براي مسافرت هوايي انتقال دادند و دوباره ارزش انتقال سريع و تضمين شده تجهيزات را فراهم كردند. اين كشتي ها توسط 60 فروند كشتي تجاري تكميل شدند. برخي از هواپيماهاي تجاري نيز اجاره مي شدند.
13-8- اجاره امكانات كافي ترابري هوايي و دريايي براي اين عمليات به خوبي عمل كرد و اين واقعيت را منعكس كرد كه الزامي به استفاده از امكانات ترابري دريايي و هوايي وزارت دفاع براي عمليات گسترده (بزرگ مقياس) نيست. اقدام سريع از سوي DIMA در نزديكي به بازار كشتيراني درستي و فعال كردن قراردادهاي تسهيل كننده با بازار هواپيماهاي دربستي، امكان برآوردن نيازمندي هاي مربوطه را به وجود آورد. با وجود سطوح متغير تهديدات در منطقه به واعسطه برخي از فشارهاي عصبي در بازار هوانوردي غير نظامي شركت هاي حمل و نقل هوايي دربستي پشتيباني خود از وزارت دفاع را حفظ كردند. توازن ميان مالكيت وزارت دفاع بر امكانات ترابري و اتكا بر ترابري دريايي و هوايي تجاري تحت بررسي است.
14-8- در بريتانيا قوانين سخت و دشواري در زمينه جابجايي مهمات وجود دار.د اين قوانين شامل محدوديت هاي ايجاد شده توسط هيئت اجرايي بهداشت و ايمني بر مقادير مهمات قابل نگهداري و مهمات بارگيري شده بر كشتي هاي باربري در مرزمان مي شود. مقياس و گسترده هاي اين اعزام فشار زيادي را بر تسهيلات فعلي نگهداري مهمات وارد كرده و موجب وقفه هايي در بارگيري مهمات مي شود. حدود مجوزهاي موقت حمل مقررات تا حدي آزادي عملي را به وجود مي آورد.
مديريت اطلاعات لجستيك
15-8- در طول عمليات، جريان اطلاعات لجستيكي ميان جبهبه ها و بريتانيا، ضعيف بود و خصوصاً بر رديابي نيازمندي هاي مبرم عملياتي در جبهه تاثير گذاشت. نظارت بر نرخ هاي مصرف آمادها دشوار بود و اين امر موجب دشواري تعيين زمان نياز به آماد مجدد[35] مي شد. فقدان امكانات موجود اطمينان فرماندهان به سيستم لجستيك را نيز كاهش داد و اين امر موجب شد تا يگان ها اولويت درخواست هاي خود را بيش از حد بالا ببرند و تجهيزات را در طول مسير مجدداً سفارش دهند. اين امر موجب افزايسش هزينه هاي سيستم كه بيش از حد گسترش يافته بود شد. فرايند ها مورد نياز براي شناسايي، تعيين كميت و مكان يابي آمادها و مواد تضعيف شدند و نظم نامناسب و متكي به نيروي انساني كمبودهايي را در انتقال سريع تجهيزات بوجود آوردند. اين امر موجب شكل گيري كمبوديابي در برخي موجودي ها شد.
16-8- اين مشكلات به دليل تواوم فقدان يك سيستم موجودي ميان سه سرويس نظامي ارتش، توانايي رديابي تجهيزات در جبهه و در حين ورود به آن و يك سيتسم اطلاعاتي قادر به پشتيباني از اين فناوري باشد، به وجود آمدند. اين به ان معني است كه فرماندهان در جبهه پديداري بلادرنگي از موجودي هاي جابجا شده را در اختيار نداشتند و براي اطمينان از استفاده هرچه بهتر از آمادهاي موجود به توزيع مجدد روي مي آوردند. براي مثال موجودي هايي مانند مهمات و كداي NBC در زمان نياز به آنها در جبهه در حال انتقال به منطقه بودند و به اين دليل اين قبيل موجودي ها اولويت بالاتري پيدا كردند.
17-8- نياز به بهبود و ارتقاء رديابي تجهيزات در گزارشتات منتشره و دروس مانورهاي انجام شده پس از جنگ 1991 خليج گوشزد شده بود. از آن زمان به بعد وزارت دفاع پيشرفت هاي چشمگير و تكنولوژيك قابل اطمينان را براي اتقا توانايي خود در اين حوزه انجام داده است. اساسا دروس شناسايي شده در سال 1991، دو سيستم رديابي VITAL (براي نيروي زميني) و RIDELS (براي نيروي دريابي) تامين شدند. اين سيتسم ها توسط وزارت دفاع توسعه داده شده اند و براي هر يك از سرويس هاي ارتش بهينه سازي شده اند.
اين دو سيستم به طور قابل ملاحظه اي در طول ساليان اخير بهبود و گسترش يافته اند اما به واسطه وابستگي آنها به ساير سيستم هاي اطلاعاتي كه هرگز براي الحاق به يك زنجيره عرضه مشترك طراحي نشده اند، محدود بوده اند.
18-8- انگلستان تصميم گرفت تا براي اين عمليات عناصري از سيستم پديداري جامع دارايي (TAV)[36] آمريكا را جهت ارتقا سيستم رديابي خود، تامين كند. تجهيزات TAV به سرعت در سايت هايي در انگلستان، آلمان؟ قبرس و خليج فارس نصب شدند. نصب موفقيت آميز اين سيستم در يك بازده زماني بلند پروازانه، موثر بود. برچسب زني اجناس مانند كانتيرها و پالت ها به جاي تجهيزات از طريق علائم فركانس راديويي، كارآيي تحويل اقلام ا افزايش و در مقابل نيروي انساني مورد نياز را كاهش داد. به اين ترتيب از طريق دسترسي به اينترنتي اين امكان تعيين مكان كانتينرها به وجود آمد. اقتباس مشترك با سيستم ؟ VITA محتويات هر يك از كانتينرها يا پالت ها را شناسايي كرد.
19-8- TVA به عنوان راهي براي اعزام تجهيزات به حساب مي آمد و اما تعداد اين سيستم ها و كاربران آموزش ديده آن محدود بوئدند. اين سيستم تنها امكان رديابي تجهيزات را تا پايگاه هاي اصلي در كويت به وجود مي آورد. با تفكيك محتويات كانتينرها و پالت ها و انتقال آنها به يگان هاي مجزا اين پديدراي پايان مي يافت. مقادير زياد تجهيزات ذخاير و آمادها گاهاً در جبهه گم شدند كه از جمله آنها مي توان به گم شدن مقدار زيادي مهمات جليقه هاي ضد گلوله، و تجهيزات دفاع NBC اشاره كرد. اين امر امكان توزيع سريع تجهيزات با اولويت بالا را نيز با مشكل مواجه كرد.
20-8- هنوز كارهاي زيادي بايد انجام شوند. سازمان لجستيك دفاعي از بدو شكل گيري خود برنامه هايي را با هدف تحويل بهتر و فايد و افزايش توانايي رديابي دارايي، اجرا كرده است. بخش رديابي تجهزيات اين كار، اكنون به عنوان يك پروژه جديد با نام «مديريت مواد در حين عمل» در حال اجرا است. وزارت دفاع در صدد است تا در كوتاه مدت استفاده از TAV را گسترش دهد.
پشتيباني در جبهه
21-8- مديريت ذخاير در جبهه توسط يگان لجستيك نيروي مشترك انجام مي گرفت كه با استقرار كامل آن، نقش حياتي را در پشتيباني از نيروهاي انگليسي ايفا كرد. با آنكه اين يگان براساس يك تيپ لجستيكي نيروي زميني ايجاد شده است، اما وظيفه آن پشتيباني از ساير سروي سهاي نظامي (هوايي، دريايي و غيره) حاضر در منطقه نيز هست. براي مطالعه مكانيزم هايي كه به وسيله انها مي توان پشتيباني لجستيكي را براي دامنهوسيعي از نيازمندي هاي متفاوت عملياتي در آينده فراهم كرد در حال انجام است.
22-8- نقش نيروي دريايي در تامين پشتيباني لجستيكي براي نيروهاي زميني در فصل چهارم شرح داده شد. توانايي استفاده از امكانات آبي- خاكي مانند هلي كوپتر قايق هاي موتوري و ناوچه هاي پياده كننتده نيرو و تجهيزات براي پياده سازي تجهيزات و آمادها در سواحل نزديك به بنادر تجاري نيز يكي از عوامل كليدي ايجاد سريع نيروهاي توانمند عملياتي بود.
پشتيباني پيمانكار
23-8- حدود 1500 پيمانكار غير نظامي در طول اين عمليات به منطقه خليج اعزام شده بودند كه اهم تجهيزات و پشتيباني فني را اغلب تحت قراردادهاي خاص پشتيباني لجستيكي قراردادي و قراردادهاي نيازمندي هاي مبرم عملياتي، فراهم كردند. پرسنل نظامي تمام تحفص هاي مورد نياز براي حفظ و نگهداري تجهيزات پيشرفته تكنولوژيك را در اختيارندارند. تعمير و نگهداري (نت) اكنون ديگر مسئوليت توليد كنندگان منطقه اي تجهيز است كه موجب افزايش اهميت پشتيباني قراردادي در عمليات برون مرزي گرديده است. پرسنل قراردادي محلي كه استخدام شده بودند نيز در اقدامات لجستيكي انگلستان پشتيباني كردند. خمات ارائه شده توسط پيمانكاران اغلب فوق العاده بود. مثال قابل ذكر اين مورد، كاهش غبار و خاك خودوروها و برنامه افزايش توان دفاعي خودروهاي نظامي بود. اين كار از طريق نصب پارچه هاي چادري كناري، آب بندي بهتر، فيلترهاي هوا و كولر و زره هاي قابل اتصال انجام شد.
24-8- تجربيات به دست امده در اين عمليات نشان داده اند كه دفاع الزاماً نمي تواند در مناطقي كه سطح تهديد بالا است به پشتيباني قراردادي اتكا كند. شرايط مسافرت به منطقه و اوضاع منطقه خليج تمايل برخي از پيمانكاران به ارائه پشتيباني را تحت تاثير قرار داد. در دو مورد مشاهده شد كه پيمانكاران بدون هماهنگي حركت مي كردند و يا در منطقه باقي مي ماند. وزارت دفاع با برخي شركت ها جهت شناسايي عوامل محرك امتناع از ارائه پشتيباني توسط پيمانكاران، همكاري خواهد كرد و اقدامات لازم را در مقاطع مقتضي انجام خواهد داد.
25-8- اين عمليات براي اولين بار شاهد استفاده از پيمانكاران اعزام شده به منطقه، تحت خط مشي جديد وزارت دفاع در همكاري با پيمانكاران در عمليات برون مرزي بود. در كل پشتيباني ارائه شده به پيمانكاران به خوبي عمل كرد. مشكلاتي نيز مانند وجود مشاهده محدود در زمينه صدور ويزا، كاستي هايي در آموزش و حمل ونقل قبل از عمليات به جبهه و صدور كارت شناسايي و تجهيزات محافظتي وجود داشته اند. در اين ميان فقدان تمركز در موضوعات مربوط به پيمانكاران نيز به چشم مي خورد. با اسير دشن دو نفر از پيمانكاران به دست نيروهاي آمريكا، نياز به تقويت و حمايت از پيمانكاران جانبي را مسلم كرد.
جنگ در صحرا
عمليات بورن مرزي نيازمند نيروهايي است كه براي اجراي عمليات در شرايط محيطي دشوار، به طور مناسبي آماده و تجهيز شده باشند. علي رغم اقدامات پيشگيرانه اي كه نيروهاي ائتلاف انجام داده اند، محيط صحرايي عراق مشكلات و چالش هايي را براي آنان به وجودآورد. طوفان شن در آغاز عمليات و بعدها افزايش شديد درجه حرارت هوا نشان داد كه محيط مي تواند تاثيرات نامطلوبي را بر روي افراد و تجهيزات داشته باشد.
a- استقرار سرپناه نيروها- علي رغم برنامه اسكان نيروها، با بالارفتن دما در تابستان، چندين نفر از نيروهاي انگليسي به شدت گرما زده شدند. تعداد كم كولرها به معنيان بود كه هيچي راهي براي گريز از گرما خصوصاً در طول روز نبود.
b- عمليات هلي كوپتري- دماي زياد هوا، از ظرفيت محل بار تمام هلي كوپترها كاست و مشكلاي را براي خدمه زميني كه هواپيماها را سرويس دهي مي كردند به وجودآورد و موجب افزايش فشار كاري خدمه هوايي شد. تجهيزات هلي كوپترهايي كه در محل هاي فاقد سايه بانس پارك شده بودند، بواسطه گرما دچار آسيب ديدگي خراب شدند.
c- نگهداري مهمات- حدود 14 ميليون پوند (ارزش مالي مهمات) به واسطه انقضاي تاريخ مصرفشان و شدت گرماي هوا منهدم شدند.
d- تجهيزات- انواع متعددي از تجهيزات از جمله رادارها، خودروهاي بدون سرنشين هوايي، تجهيزات ناوبري هوايي و سيستم هاي ارتباطي و اطلاعاتي در دماي بالاي هوا و محيط پر گرد و غبار، قابل اطمينان نبوند. در برخي موارد كولرها به اندازه كافي تجهيزات را خنك نمي كردند و در ساير موارد بر تجهيزات حساس الكترونيكي تاثري بدي به جاي مي گذاشتند.
اما در خصوص SA80 A2، تجربيات نشان مي دهند كه در زمان استفاده از آن در محيط هاي پر گرد و غبار يك رژيم تعميرات و نگهداري (نت) مور نياز است و اين مورد در افغانستان نيز تجربه شده بود.
e- آسايش افراد- البسه، غذا و اسكان افراد مي تواند بر توانايي رزمي افراد در محيط هاي صحرايي تاثري بگذارد. البسه و پوتين هاي صحرايي تامين شده براي نيورهاي بريتانيايي در طول افزايش دماي هواي تابستان در پاراگراف هاي 8-5 و 6-8 شرح داده شدند. به علاوه شرايط سخت و دشوار بيابان ايجاب ميكرد تا هر نفر در هر روز 10 ليتر آب سالم و بهداشتي مصرف كند
فصل نهم- افراد
دروس كليدي:
– رفاه؛
· آميزهي رفاه عملياتي به خوبي عمل كرد. تامين يك بسته رفاهي، يكي از اصول حفظ روحيه و توانايي عملياتي نيروهاست. اما بايد آن را با انتظارات مديريت پرسنل نظامي متعادل كرد تا بتوان به طور امن و محسوس آنچه را كه مي توان در مراحل اوليه عمليات خصوصاً در طول جنگ مهيا كرد را منعكس نمايد.
· خط مشي و رويه هاي مطلع كردن بازماندگان و گزارش تلفات، بايد بر حسب نياز هاي خانواده ها مناسب و هم خواني داشته باشد.
– ذخيرهها؛
· نيروهاي ذخيره بريتانيا بالاترين كيفيت و تعهد را نشان دادن و ارزش خود را در تمام مراحل عمليات از آغاز تا پايان ثابت كردند.
– مسائل بهداشتي و درماني؛
· علي رغم مشكلات ديرينه تضعيف كننده خدمات دفاعي پزشكي، تامين مراقبت درماني در طول عمليات بسيار موفقيت آميز بود.
· زمان مورد نياز براي تامين و آماده سازي تجهيزات و اقلام پزشكي را بايد در زمان انام طرح ريزي عملياتي پزشكي در ظنر گرفت.
· ايجاد مسونيت در برابري سياه زخم از طريق برنامه ايمن سازي عمومي مي تواند ضريب سلامتي را بيشتر افزايش دهد.
رفاه
پشتيباني عملياتي رفاهي
2-9 از مدت ها قبل مشخص بوده است كه فراهم كردن پشتيباني عملياتي رفااهي با حفظ روحيه افراد پيونده خورده است و از اين رو كليد دستيابي به توانايي عملياتي است. پياده سازي اوليه تامين رفاه عملياتي براي عمليات خليج فارس به خوبي عمل كرد و در مراحل مقاومت و پايداري عمليات، رفته رفته تكامل يافت.
3-9- بسته رفاه عملياتي در قالب شكل فعلي خود، در سال 2001 براساس منهاي سه سرويس نظامي ارتش استفاده مي شود و موفقيت فزاينده اي در كوزوو، سير الئون و افغانستان داشت و در رزمايش2 SAIF SAREEA و ساير رزمايش ها و عمليات بورن مرزي به خوبي عمل كرد. اين بسته، عنصر ضعيف مالي جيره هاي محلي فرامرزي را از ميان برده است ودر خصوص اين عمليات، به هر فرد اجازه مكالمه تلفين با بستگان (20 دقيقه در هر هفته) ارسال e- mail و دسترسي به اينترنت داده شد و امكاناتي مانند ارسال نامه ها از طريق پست هوايي، تلويزيون، راديو، كتاب و روزنامه فراهم شدند. سيستم سرگرمي مركب سرويس هاي نظامي برنامه هاي تفريحي را براي پرسنل اجرا كرد (شوهاي تفريحي) و تسهيلات تفريحي فراواني براي نيورهاي نظامي تامين شده بود. با آنكه از اين برنامه ها استقبال خيلي خوبي باشد، اما وزارت دفاع براي افزايش هرچه بهتر روحيه رزمندگان خود، برنامه هاي تفريحي جديدي را در نظر دارد.
4-9- اداره پست سلطنتي بريتانيا، خدمات پستي مجاني را باري نيروهاي انگليسي فراهم كرد. و آنها مي توانستند به طور مجاني بسته هاي تا وزن 2 كيلوگرم را براي بستگان و دوستان خود ارسال كنند. اين سرويس به خوبي عمل كرد و در هر روز حدود 20 تن مرسوله پستي را به ارزش تقريبي 5/1 ميليون پوند در هر ماه را جابجا مي كرد. وزارت دفاع امكانات برخي از آمادگاههاي خود را در اختيار اداره پست سلطنتي قرار داده بود. و خود تمام هزينه ها را تقبل كرد. اين خدمات در ايام عيدهاي مهمي مانند سال نو نيز تداوم يافتند.
پشتيباني از خانوادهها
9-6- خانواده نظاميان نيز به مانند نظاميان به سطح بالايي حمايت و پشتيباني نياز دارند. در اين راستا هر يك از نظاميان، مبلغ يك پوند را از حقوق روزانه خود را براي حفظ ارتباط با خانواده هايشان صرف كردند.
بيمه عمر
8-9- يافتن بيمه عمري كه به طور كامل نيروهاي نظامي و خانواده هايشان را در طول جنگ تحت پوشش قرار دهد، كار سختي است. اين بيمه ها بايد لطمات حاصل از سلاح كشتار جمعي را نيز پوشش دهند. برخي از پرسنل نظامي مانند خدمه هوايي، چتربازان، تخريب چي ها كه بايد حق بيمه بيشتري را براي مخاطرات خاص نظامي بپردازند كمك هزينه اي را براي پرداخت حق بيمه هاي اضافي دريافت مي كردند. اما بايد امكان دسترسي به تمام پرسنل نظامي به برنامه هاي بيمه عمر را فراهم كرد. در سيستم هاي اروپايي و آمريكايي شمالي، كارمندان خود بيمه گذار مورد نظرشان را انتخاب مي كنند و حق بيمه از حقوق آنها كسر نمي شود، بلكه آنها خود با يك شركت بيمه قرارداد مي بندند و خودشان را بيمه مي كنند.
تقويت
13-9- تقويت قوا نوعي توزيع مجدد افراد- اعم از نيروهاي منظم، ذخيره ها و غير نظاميان- براي افزايش توان قرارگاه و ساير مناطق مهم در يك عمليات است. تقويت قوايلي از فاكتورهاي مهم در طرح ريزي نيرو است و خصوصاً در طول اعزام و مراحل رزمي عمليات عراق اهميت زيادي پيدا كرد.
دانش فرهنگي و آموزش زبان
33-9- توانايي برقراري ارتباط با سكنه بومي عراق يكي از عومل مهمي در موفقيت عمليات بود و موجب شكل گيري نياز به تعداد زيادي از مترجمان هم زمان در طول عمليات شد. وزارت دفاع ترابري را برابر فراهم كردن مترجمان همزمان براي عمليات آتي انديشيه ايد.د با آموزش زبان هاي محلي كه نيروهاي نظامي مي توان اين قبيل مشكلات موجود را از ميان برد و توان نظامي را افزايش داد.
مسائل بهداشتي و درماني
39-9- به طور كلي، تامين مراقبت پزشكي درون جبهه اي در طول عمليات بسيار موفقيت آميز بود. تامين پزشكي از مدل هاي قبلي عمليات موفق و سلسله مراتب جامعي از تسهيلات درماني پيروي مي كند. اين تسهيلات شامل جعبه هاي كمك هاي اوليه در جبهه جنگ، كمك هاي نوري پزشكي در بيمارستان هاي صحرايي و كشتي هاي بيمارستاني (ARF ARGUS) مي شد كه تمام اين تسهيلات قادر به انجام جراحي هاي اوليه و بعضاً تخصصي نيز بودند. به علاوه تمام افراد با نحوه استفاده از وسايلي كمك هاي اوليه در جبهه به خوبي آشنا شده بودند. خوش بختانه تعداد تلفات خيلي كم بود. اما درمان غير نظاميان عراقي و سربازان زخمي عراقي باعث شد تا بيش از 20 درصد ظرفيت بيمارستان ها اشغال شود.
40-9- عمليات عراق پس از جنگ 1991 خليج، بزرگترين اعزام منابع درماني بوده و بخش عمده از از تسهيلات در.ماني قابل محل انگليسي و حدود 2800 پرسنل پزشكي در جبهه حضور داشتند. كمبودهايي به واسطه نبود متخصصان كليدي مهم بوجود آمد و تنها 760 نفر از متخصصين ذخيره حاضر به همكاري با ارتش شدند. با اين حال پرسنل درماني اين عمليات علاوه بر پشتيباني درماني قابل ملاحظه اي ارائه كردند، يك بيمارستان صحرايي با ظرفيت 200 تخت را نيز فراهم كردند. در اين ميان روابط كاري نزديك ميان وزارت دفاع و وزارت بهداشت و درمان نقش مهمي را در تامين متخصصين پزشكي مورد نياز ايفا كرد.
42-9- ماجول هاي تجهيزات پزشكي به طور حاضر و آماده در دسترس نوبدند و لازم بود تا از طريق آژانش آمادهاي پزشكي فراهم شوند. براي هر ماجول حدود 20 عرضه كننده وجودداشت و به اين ترتيب تامين آنها با مشكلات مواجه شد. به دليل زمان تاخير عرضه و تامين برخي اقلام كليدي تجهيزات پزشكي، برخي ماجول هاي به طور ناقص به جبهه برده شدند. در برخي از موجودي هاي پزشكي مانند سرنگ هاي Combofen (سرنگ هاي خود تزريقي براي مصونيت در برابر گاز اعصاب) كمبودهايي وجود داشت. با تحويل سريع اقدام از سوي توليد كنندگان اين مشكلات تا حدي مرتفع شدند. اما تامين موجودي هاي بيشتر اعزام مجدد موجودي ها از كشتي به ساحل و بر نامه اي كه طول عمل قفسه اي (عمر مامصرفي كالا) سرنگ هاي Combofen را افزايش داده بود، اين اطمينان به وجود آمد كه آمادهاي كافي براي برآوردن نيازمندي هاي مربوطه وجود دارند.
42-9- در آغاز عمليات رزمي، ايمني سازي در برابر سياه زخم در ميان پرسنل اعزامي انجام شد و حدود 70 درصد يگان هاي حاضر در خط مقدم ايمن سازي شدند. اين ضريب ايمن سازي در مقابل آمار 30 درصدي سال 1998 يك پيشرفت به حساب مي آيد اما در اين زمينه سرمايه گذاري بيشتري بايد انجام شود/ وزارت دفاع بايد برنامه ايمن سازي در برابر سياه زخم را ادامه دهد و اين ايمن سازي بايد در تمام سطوح نيروهاي نظامي و در قبل و بعد از عمليات و در حين عمليات انجام شود تا ميزان آمادگي نيروها را افزايش دهد.
حاج آقاي سادات يك مورد جالب كه در اينترنت در سايت www.medicaresarches.com خواندم اين بود كه ميزان مقاومت در باربر بيماري سياه زخم رابطه مستقيم با ويژگي هاي نادي دارد به نوعي كه نژادهاي آنگلوساكسون، اسلاو، آريايي و ايتال بيشترين آسيب پذيري را در برابر ويروس سياه زخم دارند و نژادهاي سياه و بنگالي بيشتر مقاومت هتسند. البته ويروس سياه زخم در صورت عدم درمان 99 درصد بيماران را از پا در مي آورد.
منابع ديگر:
www.Scientist.com
www.Who.org
, www.HNS.org.uk
مراقبت درماني از غير نظاميان
43-9- خدمات دفاعي پزشكي به نحوي مشكل داده شده اند كه پشتيباني درماني را از پرسنل نظامي ائتلاف و اسراي جنگلي به عمل آورند. اين نقش مستلزم وجود متخصصين بهداشتي و ماجول هاي تجهيزات پزشكي مورد نياز براي فراهم كردن سطوح مورد نظر امكانات پزشكي است. اما با گسترش جنگ، تسهيلات پزشكي نظامي پذيراي غير نظاميان عراقي (زنان و كودكان) بودند كه به درمان نياز داشتند. پرسنل درماني نظامي براي رسيدگي به اين وضعيت، تجهيزات و توان كلينيكي مورد نياز را در اختيار نداشتند.
خط مشي درمان پزشكي سكنه بومي غير نواحي در حال بررسي است و تاثيرات مثبتي كه درمان موثر پزشكي سكنه بومي از طريق امكانات نظامي به همراه دارد مي تواند «قلب ها و اذهان» مردم را به سمت حمايت از نيروهاي ائتلاف جلب كند.
بهداشت بعد از عمليات
44-9- وزارت دفاع تحقيقاتي را با كالج كينگر لندن مورد بهداشت جسمي و روحي افراد اعزام شده به جنگ انجام داده است. اين تحقيقات شامل جمعيت نمونه اي از پاسخ دهندگاني مي شد كه نيروهاي اعزامي به منطقه بودند. و موضوع اصلي آن شرايط و مقتضيات بهداشت بود. اين تحقيقات نشان داد كه حدود 60 درصد از نيروهاي حاضر در منطقه نگران وضعيت بهداشتي خود هستند. در سال آينده مطالعه وسيعتري در اين خصوص انجام خواهد گرفت.
فصل دهم- جنگ اطلاعات
دروس كليدي
· براي موفقيت جنگ اطلاعات بايد آن را قبل از آغاز عمليات رزمي انجام داد و در طول مراحل رزمي عمليات و مقاطع پس از عمليات آن را ادامه دا.د
· يك استراتژي ضد اطلاعاتي مي تواند كارايي جنگ اطلاعتت را افزايش دهد و بايد بخش جداناپذيري از جنگ باشد.
· حمله به زيرساختارهاي رسانه اي كه بر طب قوانين بين المللي ممنوع است را بايد در جنگ اطلاعات مد نظر قرار داد.
· نياز به «مترجمان هم زمان» براي عمليات اطلاعاتي را بايد در فرآيند طرح ريزي مد نظر قرار داد و مكانيزمي را براي تهيه مقدار كافي از مترجمان با كفايت و در كوتاه مدت ايجاد كرد.
· در كل، همكاري خبرنگاران با نيروهاي ائتلاف موجب ارائه گزارش هاي موثقي از عمليات نيروهاي ائتلاف شد. اما حضور و نقش خبرنگارن بايددر چهارچوب قوانين بين المللي باشد.
· اگر بريتانيا در صدد ايجاد امكانات رسانه اي قوي است بايد كمبود نيروهاي متخصص، آموزش و تجهيزات را مد نظر قرار دهد.
هدف جنگ اطلاعات
4-10 جنگ اطلاعات يك فعاليت ميان دولتي است كه شامل عناصر ديپماتيك، اقتصادي، سياسي و بشر دوستانه مي شود. وزارت دفاع در اين راستا دو عنصر عناصر فوق الذكر را فراهم مي كرد؛ عمليات اطلاعاتي و عمليات رسانه اي هدف جنگ اطلاعاتي انگلستان، تاثير گذاري بر اراده رژيم عراق، باورهاي نيروهاي امنيتي و غير نظاميان عراق و افكار عمومي منطقه و شفاف سازي افكار عمومي مردم جهان بود.
5-10 با آنكه هماهنگي جنگ اطلاعاتي در بين دولت و آژانس هاي ادارات بسيار خوب بود. اما اين هماهنگي بعد از پايان مراحل رزمي عمليات دچار نابساماني شد.
ضد اطلاعات
6-10- ضد اطلاعات، دفاعي است در برابر حملات اطلاعاتي و از ميان بردن اختلالات و شايعات مقرضانه. در طول مرحله رزمي عمليات، ضد اطلاعات در سطح وسيعي توسط ائتلاف انجام شد. براي مثال وزارت اطلاعات عراق با گسترش شايعات كذب و دروغين در صدد بود تا پيشروي نيروهاي ائتلاف را ناچيز و كم اهميت جلوه دهد.
7-10- بر طبق قوانين بين المللي، تنها در صورتي كه رژيم عراق از زيرساختارهاي رسانه اي براي فرماندهي و كنترل نيروهاي خود استفاد مي كرد، حمله اين زيرساختارها امكان پذير بود. اما به واسطه پيامدهاي چنين حمله اي، ائتلاف نتوانست به خوبي با مردم ارتباط برقرار كند و به پشخ پيام هاي كتبي از طريق هوا براي مردم عراق اكتفا نكرد و اين امر امكان اقدامات تلافي جويانه از سوي عراق و كشورهاي همسايه مخالف جنگ را گرفت.
ارزيابي اثرگذاري
8-10 ارزيابي و سنجش موفقيت يك عمليات مبتني بر تاثيرات مانند جنگ اطلاعات، اهميت زيادي دارد امادستيابي به آن دشوار است. براي ادامه و هدايت جنگ، ارزيابي هاي سيستماتيك جديدي مانند ارزيابي رسانه هاي چاپي انگلستان، توسعه داده شدند. ابزارهاي رايانه اي مورد استفاده، كاربرد وسيع تري را در پردازش اطلاعات و اصله از منابع مختلف را براي مطلع كردن فرماندهان سطوح مختلف داشتند.
مترجمان همزمان
1-10- توانايي برقراري ارتباط با مردم نقش مهمي را در كمك به نيروهاي انگليسي جهت دستيابي به اعتماد و توجه مردم محلي داشت. ارتباط شفاهي نيز گردآوري اطلاعات و تمام فعاليت هاي «روحي و رواني» را تقويت مي كند. وزارت دفاع در حال اجراي برنامه هايي براي تربيت تعداد كافي مترجمان همزمان است.
فصل يازدهم- عمليات پس از جنگ
دروس كليدي
· تامين اعتبارات براي فرماندهان جهت اجراي پروژه هاي به نسبت كم هزينه اما سريع و تاثير گذارد، موفقيت بزرگي در افزايش توانايي نيروهاي انگليسي درتداوم پيشرفت پروژه هاي ساختاري و ساير پروژه هاي مربوطه به حساب مي آيد و توسعه و تحكيم روابط و اعتماد با مردم عراق را موجب مي شد.
عمليات پس از جنگ
3-11- در پايان مرحله رزمي عمليات نيروهاي ائتلاف شهرها و شهرك هاي كليدي عراق را با جهتي حدود 24 ميليون نفر و مساحتي معادل 437 هزار كليومتر مربع اشغال كردند. بيش از درگيري يكي از دغدغه هاي اصلي اين بود كه جنگ ممكن است بحران انساني رابا وجود سيل عظيمي از پناهندگان و انهدام تسهيلات عمومي مانند نيروگاه هاي برق و اختلال در توزيع آب و غذا بوجود آورد. طرح هاي نطروهاي ائتلاف به اين مسئله توجهي بسيار زيادي داشت و در اين راستا نيروهاي انگليسي همكاري وسيع و همه جانبه اي را با سازمان ملل انجام دادند.
4-11- وزارت و توسعه بين المللي مبلغ 5/16 ميليون پوند را براي استقرار آمادهاي پزشكي و غذايي، سرپناه ها و ساير تسهيلات رفاهي اختصاص داد. اين مبلغ در ايجاد سيستم هاي پشتيباني لجستيكي نيز استفاده شد و امكان اعزام نيروهاي آماده را به وجود آورد. اين اعتبارات از طريق آژانس هاي ساز.مان ملل سازمان هاي غير دولتي و صليب سرخ و حلال احمر جهاني صرف شدند؟ بر طبق نظر كارشناسان مديريت بحران، بايد در زمان شكل گيري وقوع يك بحران منابع را در حوزه هايي صرف كرد كه بيشترين مزيت ممكن را به وجود آورد. اين ايده و سيستم در عراق به خوبي به كار گرفته شد. براي مثال سازمان جهاني بهداشت (www.WHO.org) كيت هاي بهداشتي كافي هر سه ماه يكبار براي يك ميليون نفر ارسال مي شود و فدراسيون جهاني جمعيت هاي صليب سرخ و حلال احمر، امكانات لازم براي اسكان حدود 300 هزار پنهنده را مهيا كرده بودند. ICRC امكانات لازم براي درمان 7 هزار مجروح جنگلي و آب آشاميدني سالم براي 1/3 ميلوين نفر و بيمارستان هايي با ظرفيت كلي 5 هزار بيمار در هر ماه را تامين كرد. DFID امكاناتي را در منطقه مستقر كرد. وزارت خزانه داري بودجه 30 ميليون پوندي را براي كمك هاي بشردوستانه و انجام تعهدات انگلستان در قبال سكنهكشور اشغالي بر طبق كنداسوين ژنو در طول جنگ و پس از آن اختصاص داد.
5-11- خوشبختانه بلاي انساني در طول عمليات بوجود نيامد. آمادگي قبلي نيروهاي ائتلاف و فراهم كردن امكانات لازم براي ارسال كمك هاي بشردوستانه مانع از توسعه و گسترش بحران انساني شد. براي مثال، در اكثر مناطق سرعت جنگ به حدي بود كه فرصت كافي براي استقرار پناهندگان وجود نداشت. اختلالاتي نيز در رساندن محموله هاي آب به نيروهاي بريتانيايي و در برخي موارد رساندن غذا به آنها در اوايل جنگ وجود نداشت.
6-11- در طول سال هاي حكومت رژيم صدام عراق، يك سوم كودكان عراقي با مشكل سود تغذيه مواجه بودند و اين مورد در مناطق شيعه نشين جنوب عراق بيشتر به چشم مي خورد. از هر هزار كودك به دنيا آمده در عراق 131 كودك جهان خود را به خاطر نبود امكانات لازم از دست مي دادند.
70 درصد ساكنان عراق كه در مناطق روستايي زندگي مي كردند به آب سالم دسترسي نداشتند و ميزان مرگ و مير كودكان به واسطه ابتلا به بماري هايي مانند اسهال و سوء تغذيه حاد حدود 70 درصد بود. كلينيك هاي بيمارستاني، تسهيلاتي بهداشتي و مراكز تصفيه آب به واسطه نبود تعميرات و نگهداري آسيب هاي جديد ديده بودند.
9-11- حدود 10 ميليون پوند بودجه از سوي وزارت خزانه داري براي تامين اعتبارات «پروژه هاي تاثير گذار سريع» در عراق اختصاص داده شد كه مي توانتستند تاثير مثبتي بر محافظت نيروهاي اعزامي انگليسي داشته باشند، اين بودجه با توجه به تجربيات جنگ افغانستان و ساير موارد مربوطه در نظر گرفته شد. در پايان اكتبر 2003 حدود 620 پروژه انجام شدند يا در حال انجام بودند كه جمعاً 4/9 مليون پوند بودجه صرف آنها شده بود. حدود 200 پروژه در بخش آموزش و پرورش، مدارس، دانشگاه ها و دانشكده ها، بيش از 50 پروژه در بخش بهداشت و درمان و بيش از 140 پروژه در زمينه قوانين و برقراري نظم و امنيت اجرا شدند، ساير پروژه ها در خصوص بهبود وضع «آب، بهدشات و تامين انرژي» انجام شدند.
30-11- براي بازسازي عراق به عنوان بخشي از طرح استراتژيك بريتانيا در عراق بيش از 13 هزار پروژه بازسازي كوچك و بزرك اجرا شده اند. ترميم خدمات عمومي يكي از اولويت ها است. براي تامين انرژي برق پروژه هايي در شهرهاي بزرگ از جمله بغداد انجام شده اند و مراكز تصفيه آب و خطوط لوله آب ترميم شدند كه حدود 5/11 ميليون نفر را پوشش مي دهند. سيستم هاي توزيع غذا دوباره احيا شدند و در سال آينده باقيمانده خطوط انتقال آب در عراق ترميم خواهند شد. تمام 240 بيمارستان عراق در حال كار هستند ولي برخي از آنها هنوز با مشكلاتي مواجه هستند. با همكاري يونيسف بيش از 22 ميليون دوز واكنس تامين شد و 2/4 ميلوين كودك عراق واكسينه شدند كه اين ميزان 26 برابر سطح واكسيناسيون در زمان رژيم صدام است. در زمينه آموزش و پرورش، بيش از 1500 مدرسه براي آغاز سال تحصيلي جديد بازسازي و ترميم شدند و 70 ميليون جلد كتاب درسي تا اواخر دسامبر چاپ شدند. دانشگاه ها نيز كار خود را از سر گرفتند. در نوامبر 2003، DFID بودجه 207 ميليون پوندي را براي بازسازي و ارسال كمك هاي بشر دوستانه در عراق براي سال مالي 2003- 204 را متعهد كرده 20 ميليون پوند را از اين بودجه صرف برنامه زير ساختارهاي حياتي در جنوب شرقي عراق مي شود تا سيستم هاي تامين سوخت و انرژي و آب و بهداشتي را بهبود بخشد.
فصل دوازدهم- كاهش آب- جبران خسارت و هزينه ها
دروس كليدي
· ايجاد نوتواني، ابزار مفيدي بود و كارايي گسترده در آن براي عمليات آتي مد نظر قرار خواهند گرفت.
· فرايند جبران خسارت در چهارچوب يك برنامه تدريجي و مقرون به صرفه بازسازي و جايگزيني انجام مي شود.
· متقارن كردن مجدد اولويت هاي پشتيباني، به انگلستان امكان مي دهد تا سطح آمادگي نيروهايش را جهت برآوردن تعهدات فعلي و واكنش به بحران هاي روي داده حفظ كند.
پرسنل
1-12- نيروهاي انگليسي از اوايل ماه مي 2003 بازگشت از منطقه خليج را آغاز كردند و در يك دوره سه ماهه تعداد نيروهاي انگليسي از 46 هزار نفر به 10 هزار و 500 نفر نيز كاهش مي يابد. ستاد مشترك براي تسهيل بازگشت نيروها، رهنمود توان بخشي را براي هدايت اولويت ها و فعاليت هاي خاص نوتوان بخشي يگان ها، اطلاع رساني عمليات مداوم در عراق و آماده سازي براي اعزام كشور را فراهم كرده است.
2-12- در جريان بازگشت نيروها، آن دسته از افرادي كه در طول عمليات برنامه جبران خسارات شركت داشته اند براي اتمام آموزش هاي تكميلي به انگلستان باز مي گردند.
جبران خسارات
2-12- پس از پايان مرحله رزمي اصلي، مقداري از تجهيزات خودروها و موجودي ها به انگلستان برگردانده شدند. به اين واسطه يك برنامه دقيق بازرسي براي ارزيابي نيازمندي هاي نت پس از خسارات واردهبه تجهيزات در شرايط سخت و دشوار جغرافيايي و گرد و خاك زايد عراق شورع شد. يك ارزيابي از مقادير ذخاير و آمادهاي مصرف شده در عمليات نيز در دست انجام است كه به واسطه آن مي توان ذخاير موجودي را به سطوح عملياتي آن بر طبق سطوح هدف معين باز گرداند بازرسي هاي اوليه رفته رفته تكميل مي شوند و فرآيند جبران خسارات از طريق يك برنامه تدريجي و مقرون به صرفه بازسازي و جايگزيني به خوبي در حال اجرا است.
هزينه هاي عمليات
4-12- براساس تدابير درازمدت دولت مخارج عملياتي از محل ذخاير مالي براساس هزينه هاي جانبي خالص (به يگان ديگر به جز هزينه هاي مانند حقوق پرسنل) پرداخت مي شوند. اين اولين عمليات بزرگ بود كه هزينه هاي آن بر طبق اصول كامل حسابداري منابع و بودجه بندي محاسبه مي شد و اين امر چالش هايي را براي پرسنل امورمالي به وجود مي آورد.
5-12- در اوايل مرحله طرح ريزي عملياتي، نيازمندي هاي مخارج اضافي در برخي حوزه هاي شناسايي شدند كه عبارت بودند از: تقويت تجهيزاتي نيازمندي هاي مبرم عملياتي، افزايش برخي از سطوح موجودي لجستيكي، آموزش قبل از اعزام قراردادهايي براي زير ساختارهايي مانند ارتباطات ماهواره اي و اجاره ناوگان هاي دربستي ترابري هوايي و دريايي.
6-12- همكاري و اتفاق نظر نزديك ميان وزارت دفاع و وزارت خزانه داري بر سر نياز مندي هاي منابع عمليات، در فرآيند طرح ريزي آغاز شد و تاكنون نيز باموفقيت ادامه داشته است. صدر اعظم (توني بر) گزارش بودجه خود را در نوامبر 2002 به مجلس عوام ارائه كرد كه درآن مبلغي حدود يك ميليارد پوند در سال مالي 2-2-3-2 براي تضمين قابل دسترس بودن منابع جهت براوردن نيازهاي فرامرزي و دفاعي در جنگ عليه تروريسم جهاني در نظر گرفتهشده بود. در ماه مارس 2003، نخست وزير اين رقم را به سه ميليارد پوند افزايش داد كه در آن حمله نظامي به عراق و ارسال فوري كمك هاي بشردوستانه به مردم عراق مد نظر قرار گرفته بود.
7-12- آخرين برآورد انجام شده نشان مي دهد كه هزينه تجهيز و اعزام نيروهاي انگليسي به خليج فارس بيش از 700 ميليون پوند بوده است. هزينه اصلي جنگ شامل مقادير ع ظيمي از تجهيزات (از جمله سلاح هاي هدايت شونده، مهمات و بمب هاي هدايت شونده) و طيف عظيمي از ساير ذخاير ارسالي به خليج ميشود.
8-12- هزينه جنگ (از جمله هزينه علميات رزمي تا 31 مارس 2003) 2/847 ميلوين پوند (شامل 700 ميليون پوند فوق الذكر براي تجهيز و اعزام نيروها) بوده است. برآورد هزينه موجودي هاي مصرف شده زمان بيشتري خواهد گرفت. اما برآوردهاي اوليه نشان مي دهند كه هزينه جبران خسارت حدود 650 ميليون پوند خواهد بود. اين رقم پس از انجام برنامه بازرسي و نت دقيق تر خواهد شد. وزارت دفاع براي سال مالي 2003-204 در برآوردهاي تكميلي زمستانه خود مبلغ 2/1 ميليارد پوند ديگر را براي پوشش هزينه هاي احتمالي عمليات اختصاص داده است. اين بودجه اصولاً هزينه عمليات بعد از جنگ و نيازمندي هاي مبرم عملياتي مربوطه را پوشش خواهد داد. اين بودجه شامل هزينه بازسازي توانايي و امكانات عملياتي فوق الذكر وزارت دفاع نمي شود اين ارقام و جمع كلي هزينه ها در جدول زير ارائه شده اند.
|
|
|
03-2002 |
04-2003 |
|
ميليون پوند |
|
|
هزينه هاي پرسنل نظامي و غير نظامي |
6/34 |
1/195 |
تداركات رفاهي (به انضمام IT و ارتباطات) |
6/83 |
2/77 |
تجهيزاتدفاع، ماشين آلات كارگاهي و خودروها |
6/160 |
5/167 |
ترابري هوايي و دريايي |
6/89 |
9/108 |
مصرف موجودي |
2/170 |
2/242 |
استهلاك و خرابي دارايي هاي ثابت |
9/73 |
1/83 |
نيازمندي هاي مبرم عملياتي و ساير اقلام سرمايه اي |
7/217 |
9/219 |
|
|
|
ساير هزينه ها (رفاه، سود/ ضرر مالي) |
0/17 |
7/92 |
جمع |
2/847 |
6/1187 |
پيوست A وقايع نگاري
1990
6 آگوست، در پي حمله عراق به كويت، شوراي امنيت با صدور قطع نامه 661 عراق را متجاوز شناخت و از دولت عراق خواست تا هرچه سريعتر كويت را ترك كند.
29 نوامبر، قطع نامه 678 به نيروهاي ائتلاف اجازه داد تا از هر امكاني براي پايان دادن به اشغال كويت توسط عراق استفاده كنند.
1991
16 ژانويه تا 28 فوريه با حمله نيروهاي ائتلاف به نيروهاي عراقي، آنان مجبور به عقب نشيني از كويت شدند.
6 آوريل، عراق با شرايط آتش بس قطع نامه 687 موافقت كرد و تعهد داد كه تمام برنامه هاي تسليحاتي خود را متوقف و به بازرسان سازمان ملل اجازه بدهد تا از مراكز تسليحاتي آن بازرسي كنند.
15 مي: اولين بازرسي ها از مراكز تسليحاتي عراق آغاز شد.
1992
10 آگوست: منطقه پرواز ممنوع در شمال عراق براي محافظت از سكنه كرد ايجاد شد.
26 آگوست: منطقه پرواز ممنوع در جنوب عراق براي محافظت از مسلمانات شيعه ايجاد شد.
1995
15 آوريل: ايجاد برنامه نفت در برابر غذا با صدور قطع نامه 986 كه به عراق اجازه داد تا از درآمد حاصل از فروش نفت تحت نظارت سازمان ملل براي خريد كالاهاي اساسي استفاده كند.
1998
16 دسامبر: بازرسان آنسكام (UNSCOM) به دليل نگراني هاي امنيتي و فقدان هماهنگي با طرف عراقي، عراق را ترك كردند.
16 تا 19 دسامبر: عمليات روباه صحرا، بر عليه تسهيلات تسليحاتي عراق.
1999
17 دسامبر: UNMOVIC جاي UNSCOM را گرفت. عراق با باز هم مانع بازديد بازرسان از مراكز از مراكز مورد نظر شد.
2002
12 سپتامبر: پرزيدنت بوش به نقل از مشاور عالي سازمان ملل ابراز كرد صدام حسين به طور مرتب 16 مورد از قطعنامه هاي صادر شده سازمان ملل را نقض كرده است و خواهان ضلع سلاح عراق شد.
24 سپتامبر: دولت بريتانيا گزارش جامعي را از سلاح هاي كشتار جمعي عراق منتشر كرد. توني بلر خواهان انجام اقدامات جديد براي مقابله با خطر بالقوه عراق شد.
8 نوامبر: شوراي امنيت قطع نامه 1991 را در مورد لزوم همكاري عراق با بازرسان سازمان ملل و رعايت قطع نامه هاي شورا صادر كدر.
13 نوامبر: عراق به ظاهر نشان داد كه از بازگشت بازرسان تسليحاتي سازمان ملل استقبال مي كند و به شرايط قطع نامه 1441 عمل خواهد كرد.
18 نوامبر: آمريكا و چند كشور ديگر بر لزوم انجام اقدام نظامي بر عليه عراق تاكيد كردند.
25 نوامبر: مجلس عوام بر سر قطع نامه 1441 به كشمكش كشيده شد. وزير دفاع ابراز كرد كه عمليات احتمالي در عراق در حال طرح ريزي است.
27 نوامبر: بازرسان از عراق خارج شدند.
7 دسامبر: عراق يك گزارش 12 هزار صفحه اي از نابودي سلاح هاي كشتار جمعي خود را به سازمان ملل ارائه كرد.
18دسامبر: وزير دفاع انگلستان اقدامات بيشتري را براي آماده سازي نيروهاي عمليات از جمله اجاره شناورها را انجام داد.
18 دسامبر: هانس بيلكس رئيس سابق بازرسان سازمان ملل به مجمع عمومي سازمان ملل گزارش داد كه براي خلع سلاح كامل عراق به زمان بيشتري نياز است. او ابراز كرد كه گزارش او چند جديدتري از گزارش نهايي آنسكام ندارد.
ژانويه 2003
7 ژانويه: وزير دفاع دستور آماده باش 1500 نفر از نيروهاي ذخيره را صادر كرد. تقويت گروه عملياتي دريايي 2003 و تيپ سوم كماندويي نيز انجام شد.
16 ژانويه: بازرسان سازمان ملل كلاهك هاي شيميايي را در يك بونكر جديد در عراق يافتند.
19 ژانويه: تركيب نيروهاي زميني نهايي شد.
27 ژانويه: درس بليكس و ال برادهاي گزارشي از پيشرفت فعاليت هاي بازرسي تسليحاتي را به شوراي امنيت ارائه دادند كه در ان به عدم همكاري مقامات عراقي با بازرسان تسليحاتي اشاره شده بود.
پيوست B
عمليات عراق- نيروهاي اعزامي از 19 مارس تا 30 سپتامبر 2003 نيروي دريايي سلطنتي انگلستان
گروه عملياتي آبي- خاكي |
|||
شناور (نام) |
نوع/ طبقه |
تاريخ اعزام |
هواپيماها/ ساير موارد |
HMS ARK Royal |
هواپيما بر (در نقش ناوهاي هليكوپتر) |
11 ژانويه- 17 مي |
به همراه 4 فروند شناور king MK7 (849 NAS)، 5 كينوك (اسكادران 18 نيروي هوايي). |
HMS OCEAN |
هلي كوپتر بر |
16 ژانويه-28 مي |
به همراه 10 فروند MK7 King (NAS 849)، 6 فروند Lynkx AH7 و چهار فروند Gazelle Ah1 |
HMS CHATMAN |
ناوچه تندروي نوع 22 |
16 ژانويه- 18 آگوست |
به همراه 2 فروند Lynx |
HMS KENT |
ناوچه تندروي نوع 23 |
5 ژوئن |
به همراه 1 فروند Lynx |
HMS MARLBOROUGH |
ناوچه تندروي نوع 23 |
17 ژانويه- 8 آگوست |
به همراه 1 فروند Lynx |
HMS RICHMOND |
ناوچه تندروي نوع 23 |
10 فوريه- 1 آگوست |
به همراه 1 فروند Lynx |
HMS SUTHERLAND |
ناوچهتندروينوع23 |
9 ژوئن-6 دسامبر |
به همراه 1 فروند Lynx |
HMS EDINBUG |
ناوچه تهاجمي نوع 42 |
17 ژانويه- 28 مي |
به همراه 1 فروند Lynx |
HMS LIVER Pool |
ناوچه تهاجمي نوع 42 |
17 ژانويه- 20 آوريل |
به همراه 1 فروند Lynx |
HMS YORK |
ناوچه تهاجمي نوع 42 |
17 ژانويه- 17مي |
به همراه 1 فروند Lynx |
RFA SIR GALHAND |
كشتي لجستيكي |
15 ژانويه- 5 آگوست |
به همراه 1 فروند Lynx |
RFA SIR PERCIVALE |
كشتي لجستيكي |
15 ژانويه- 8 مي |
به همراه 1 فروند Lynx |
RFA SIR TRSTAM |
كشتي لجستيكي |
15 ژانويه- 28مي |
به همراه 1 فروند Lynx |
B
نام شناور |
نوع/ طبقه |
تاريخ اعزام |
هواپيماها/ سايرموارد |
HMS SPENDIO |
تندرو |
11 ژانويه- 17 جولاي 2 ژوئن |
زيردريايي تهاجمي اتمي |
HMS TRIUMPH |
Trafalgar |
20 ژوئن 2002- 16 آوريل |
زيردريايي تهاجمي اتمي |
HMS TRUBULENT |
Trafalgar |
|
زيردريايي تهاجمي اتمي |
گروه ضد مين |
|||
RFA SIR BEDIVER |
كشتي پشتيبان عمليات مين روبي |
10 سپتامبر- 28 مي |
– |
RFA SIR TRISTRAM |
كشتي پشتيبان عمليات مين روبي |
28 مي- آگوست |
– |
HMS ROEBUCK |
كشتي آب نگاري |
9 ژانويه |
از قبل در منطقه بود |
HMS BANGOR |
كشتي ضد مين نوع Sandown |
10 سپتامبر- 20 ژوئن |
از قبل در منطقه بود |
HMS BLYTH |
كشتي ضد مين نوع Sandown |
10 سپتامبر- 22 مي |
از قبل در منطقه بود |
HMS BROCKLESBY |
كشتي ضد مين نوع Hunt |
10 سپتامبر- 20 ژوئن |
از قبل در منطقه بود |
HMS SANDOWN |
شناور ضد مين نوع Hunt |
10 سپتامبر- 22 مي |
از قبل در منطقه بود |
HMS GRISBY |
شناور ضد مين نوع Hunt |
10 سپتامبر- 20ژوئن |
از قبل در منطقه بود |
HMS LEDBORY |
شناور ضد مين نوع Sandown |
20 ژانويه- 20 ژوئن |
از قبل در منطقه بود |
HMS SHOREHAM |
شناور ضد مين نوع Sandown |
20 ژانويه- 4 آگوست |
از قبل در منطقه بود |
يگان دوم ناوگان قواصي |
– |
24مارس- 4 آگوست |
از قبل در منطقه بود |
يگان سوم ناوگان قواصي |
– |
24 مارس-4 آگوست |
از قبل در منطقه بود |
ناوگان يگان يكم پشتيباني |
– |
10 مي- 12 آگوست |
از قبل در منطقه بود |
ناوگان يگان دوم پشتيباني |
– |
26 نوامبر- 12 مي |
از قبل در منطقه بود |
|
|
10 سپتامبر- 24 مارس |
از قبل در منطقه بود |
|
|
10 سپتامبر- 24 مارس |
از قبل در منطقه بود |
C–
BAY BAYLEAF |
تانكر ناوگاون پشتيباني |
12 آوريل- 26 سپتامبر |
به منطقه بازگشت |
RFA BRAMMBELEAF |
تانكر ناوگاون پشتيباني |
6 ژانويه-24اكتبر |
– |
RFA ORANGLEAF |
تانكر ناوگاون پشتيباني |
2 فوريه- 28 مي |
– |
RFA FORT AUSTIN |
كشتي انباري ناوگان پشتيباني |
24 ژانويه-28 مي |
به همراه 4 فروند SEA King6 |
RFA FORT ROSALE |
كشتي انباري ناوگان پشتيباني |
9 فوريه-28 مي |
– |
RFA FORT Victora |
تانك و كشتي انباري ناوگان پشتيباني |
18 ژانويه- 28 مي |
به همراه چهار فروند قايق Merlyn اعزامي از اقيانوس اطلس جنوبي |
RFA GREY Rover |
تانكر كوچك |
30 ژانويه- 20 آوريل |
– |
FRA ORANGELEAF |
تانكر پشتيباني |
2 فوريه-28 مي |
به همراه دو فروند SEA king6 |
RFA ORANGENCE |
كشتي تعميرات |
30 ژانويه-11 آگوست |
به همراه دو فروند SEAking |
RFA ARGUS |
كشتي بيمارستاني |
15 ژانويه- 28 مي |
اعزامي از اقيانوس اطلس |
RFA SEACRUSADER |
كشتي باربري استراتژيك |
5 فوريه-26 مي |
– |
6 فروند كشتي اجاره اي تجاري
4 فروند از قايق هاي باربري توسط نيروهاي ذخيره سرپرستي شدند.
قرارگاه هاي فرماندهي دريايي
فرمانده نيروي تفنگداران درياي انگلستان
فرمانده گروه عملياتي آبي- خاكي
فرمانده اسكادران يكم ضد مين
اسكادران اي هوايي نيروي دريايي
تعداد هواپيما ها در جداول فوق ذكر شده
اسكادران 814 ام هواپيمايي نيروي دريايي
اسكادران 815 ام هواپيمايي نيروي دريايي
اسكادران 814 ام هواپيمايي نيروي دريايي
اسكادران 820 ام هواپيمايي نيروي دريايي
اسكادران 845 ام هواپيمايي نيروي دريايي
اسكادران 846 ام هواپيمايي نيروي دريايي
اسكادران 847 ام هواپيمايي نيروي دريايي
اسكادران 849 ام هواپيمايي نيروي دريايي
نيروهاي ذخيره نيروي دريايي سلطنتي
نيروي هاي ذخيره اعزامي از مراكز آموزش ذيل:
HMS CAMBRIA (مالي)، HMS CALLIOPE (نيروكاسل و گتيزهد)، HMS CAROLINE (بلغاست)، HMS DALRIADA (گرينوك/ گلاسكو)، HMS EAGLET (ليورپول)، HMS FERRET (چيك ساندز)، HMS FLYCNGT-OX (بريستول)، HMS FORWARD (بيرمنگام)، HMS KINGALFERED (پورتس موث)، HMS PRESLDENT (لندن)، HMS SCOTIA (پلي موث) HMS WILFRID (نورف وود)، شاخه هوايي RNR در HMS HERON (يويلتون)
E–
نيروهاي تفنگداران دريايي و كماندوهاي سلطنتي
قرارگاه تيپ سوم تنفگداران دريايي سلطنتي
گردان چهلم سوم تنفگداران دريايي سلطنتي
گردان چهل و دوم تنفگداران دريايي سلطنتي
گروه پشتيباني فرماندهي نيروهاي پياده شونده بريتانيا
تفگداران دريايي هنگ كماندويي لجستيك
پياده نظام سلطنتي تيپ 29 كماندويي
تفنگداران دريايي سلطنتي اسكادران 53 تهاجمي
تفنگداران دريايي سلطنتي اسكادران نهم تهاجمي
مهندسان اسكادران سلطنتي كماندويي مستقل 59
مهندسان اسكادران سلطنتي كماندويي مستقل 131
مهندسان (داوطلب)
F
قرارگاه ها
قرارگاه گردان يكم زرهي و هنگ سيگنال
قرارگاه گردان سوم زرهي و هنگ سيگنال
قرارگاه گردان چهارم زرهي و اسكاداران هاي مربوطه
قرارگاه تيپ نوزدهم مكانيزه و اسكادران هاي مربوطه
قرارگاه تيپ صدو يكم لجستيك و اسكادران هاي مربوطه
قرارگاه تيپ صدو دوم لجستيك و اسكادران هاي مربوطه
سواره نظام سلطنتي
هنگ سوم سواره نظام سلطنتي
توپخانه لشكر زرهي سلطنتي
هنگ توپ خانه
سپاه يكم كوئين دراگون
سپاه سلطنتي اسكاتز دراگون
توپخانه سبك دراگون
نيزه داران سلطنتي كويش
هنگ يكم تانك سلطنتي (هنگ NBC مشترك)
هنگ دوم سلطنتي
سواره نظام سلطنتي
G
هنگ سلطنتي توپخانه
هنگ هفتم چترباز توپخانه سلطنتي
هنگ پنجم توپخانه سلطنتي
هنگ دوازدهم توپخانه سلطنتي
هنگ بيست و ششم توپخانه سلطنتي
هنگ سي و دوم توپخانه سلطنتي
هنگ چهلم توپخانه سلطنتي
هنگ چهل و هفتم توپخانه سلطنتي
گردان سيصدو ونود و پنجم دفاع هوايي (نيروهاي داوطلب)
سپاه مهندسين سلطنتي
قرارگاه دوازدهم تيپ مهندسي (پشتيباني هوايي)
هنگ بيست و سوم مهندسي
هنگ بيست و هفتم مهندسي هفتم مهندسي
هنگ سي و دوم مهندسي (انهدام مهمات)
هنگ سي و ششم مهندسي
هنگ سي و هشتم مهندسي
هنگ سي و نهم مهندسي
هنگ چهل و د.وم مهندسي (زمين شناسي)
تيم 529 ويژه مهندسان سلطنتي (پشتيباني هوايي)
تيم 64 متخصصين نيروي فعاليت هاي نظامي
گروه امور مدني
اسكاردان 131 كماندويي مهندسان سلطنتي (داوطلب)
واحد 412 مهندسين نيروي آبي- خاكي سلطنتي (داوطلب)
H
سپاه سلطنتي مخابرات
هنگ دوم مخابرات
هنگ دهم مخابرات
هنگ چهاردهم مخابرات
هنگ بيست و يكم مخابرات
هنگ سي مخابرات
تيم سلطنتي پشتيباني سيستم هاي مخابراتي
تيم پشتيباني سيستم هاي تاكتيكي رايانه اي نيروي زميني
پيام نظام
گردان يكم سپاه ايرلند
گردان يكم هنگ سلطنتي
گردان يكم هنگ پادشاهي
گردان يكم پياده نظامي سبك
گردان دوم پياده نظام سبك
گردان يكم مرزبانان سلطنتي اسكاتلند
گردان يكم تيپ سلطنتي ايرلند
گردان يكم تيپ لانكشاير
گردان يكم تيپ و لينگتون
گردان يكم تيپ سلطنتي هاي لند
گردان يكم تيپ چترباز
گردان سوم چترباز
گردان يكم كت سبزهاي سلطنتي
تيپ تاين تيز
تيپ شرق انگلستان
گردان چهارم تيپ چترباز (داوطلب)
گروهان رنجر (گروهان شانزدهم هنگ دفاعي تهاجم هوايي)
I
سپاه هوايي نيروي زميني
هنگ هاي سوم و چهارم سپاه هوايي نيروي زميني
سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ يكم پشتيباني عمومي سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ دوم پشتيباني نزديك، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ سوم پشتيباني نزديك، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ چهارم پشتيباني عمومي، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ ششم آماد، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ هشتم ترابري، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ نهم آماد، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ دهم ترابري، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ يازدهم تخريب و خشتي سازي بمب، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ سيزدهم پشتيباني تهاجم هوايي، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ هفتم بندري و دريايي، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ بيست وسوم مهندسي استحكامات، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ بيست و چهارم، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ بيست و هفتم ترابري، سلطنتي لجستيك
هنگ بيست و نهم، سلطنتي لجستيك
گروهان چهل و هفتم، سپاه سلطنتي لجستيك
اسكادران يكصدم مهندسي استحكامات
اسكادران 132 آماد هوايي، سپاه سلطنتي لجستيك
هنگ 165 بندري و دريايي، سپاه سلطنتي لجستيك (داوطلب)
هنگ 166 آماد، سپاه سلطنتي لجستيك (داوطلب)
يگان 446 لژيون لجستيك، كمك به نيروهاي مسلح آمريكا
يگان 496 لژيون لجستيك، گروه پشتيباني جابجايي سپاه سلطنتي
لجستيك (داوطلب)
گروه يكم پيك پستي (ميل هيل)
101 قلاده سگ آموزش ديده نظامي
سپاه پزشكي نيروي زميني سلطنتي
هنگ يكم پشتيباني نزديك پزشكي
هنگ سوم پشتيباني نزديك پزشكي
هنگ چهارم نزديك پزشكي
هنگ پنجم نزديك پزشكي
هنگ شانزدهم نزديك پزشكي
واحد 33 بيمارستان صحرايي
واحد 34 بيمارستان صحرايي
واحد 202 بيمارستان صحرايي
اسكادران 416 آمبولانس زرهي صحرايي
مهندسين سلطنتي برق و مكانيك
گردان دوم و سوم مهندسان سلطنتي برق و مكانيك
گردان هفتم تهاجمي هوايي، مهندسي سلطنتي برق و مكانيك
پليس نظامي سلطنتي
هنگ هاي يكم، دوم، سوم و چهارم و پنجم پليس نظامي سلطنتي
واحد مهندسي استحكامات گروهان 101 دفتر قضايي پليس نظامي سلطنتي
گروهان 156 قضايي نظامي سلطنتي
سپاه اطلاعات
تيپ يكم اطلاعات نظامي
گردان هاي يكم، دوم، سوم و چهارم اطلاعات نظامي
گروه پانزدهم عمليات رواني
خدمات آتش نشاني دفاعي
سرويس آتش نشاني دفاعي (نيروي زميني)
L (تجهيزات)
سيتسم هاي رزمي زميني
تانك چلنجر 2 (Challenger 2) |
116 |
فروند |
خودروي تعميراتي زرهي تانك چلنجر 2 |
26 |
دستگاه |
زره پوشش (نفر به زرهي) |
140 |
دستگاه |
زره پوش (خودروي فرماندهي) |
27 |
دستگاه |
زره پوش (خودروي تعميرات) |
46 |
دستگاه |
خودروي شناسايي رزمي- نوع Scimitar |
66 |
دستگاه |
خودروي NBC فوخس (Fuchs) |
12 |
دستگاه |
توپخانه و پدافند هوايي |
|
|
توپ خودكششي AS 90 |
36 |
اراده |
زره پوش |
26 |
دستگاه |
خودروي شناسايي رزمي- مدل استرايكر |
12 |
دستگاه |
توپ سبك 105 ميلي متري |
36 |
اراده |
سكوي تعميرات |
3 |
عدد |
سكوي فونيكس |
4 |
عدد |
خودروي هوايي فونيكس |
89 |
عدد |
هلي كوپترها |
|
|
Gazelle |
16 |
فروند |
Lynx |
18 |
فروند |
Chinoot |
11 |
فروند |
Puma |
7 |
فروند |
Sea king |
10 |
فروند |
تجهيزات مهندسي
خودرويزرهي چيفتن مهندسي سلطنتي(لايه جبري) |
12 |
دستگاه |
خودروي زرهي چفتن مدل لانچينگ بريج |
12 |
دستگاه |
حفاظ |
10 |
عدد |
تراكتوري رزمي مهندسي |
24 |
دستگاه |
خودروي پانتون M3 |
30 |
دستگاه |
تجهيزات پل شناور BR90 |
4 |
|
ترابري و جابجايي |
|
|
سيستم بارگيري و تخليه قفسه اي قابل حمل (DROPS) |
464 |
عدد |
تريلر DROPS |
149 |
دستگاه |
خودروي سبك حاصل تجهيزات (LET) |
24 |
دستگاه |
تريلر LET |
24 |
دستگاه |
خودروهاي سنگين حامل تجهيزات (HET) |
60 |
دستگاه |
خودروهاي سوخترسان و باركش |
60 |
|
مخزن سوخت |
162 |
عدد |
كمپرسي آب رسان |
7 |
دستگاه |
كانتينر بر ويژه مناطق ناهموار |
8 |
دستگاه |
تجهيزبات حمل كانتينر در مناطق ناهموار |
15 |
دستگاه |
خودروي امداد 6*6 |
93 |
دستگاه |
آمبولانس جبهه |
173 |
دستگاه |
N نيروي هوايي سلطنتي
نام اسكادران |
پايگاه |
نوع هواپيماهاي يگان |
تاريخ اعزام |
اسكادران يكم (F) |
RFA Cottesome |
Harrier GR7 |
23 فوريه-6 مي |
اسكادران دوم (AC) |
RFA Marham |
Tornado GR4/4A |
19 فوريه- 16 آوريل |
اسكادران سوم (F) |
RFA Cottesoma |
Harrier GRY |
9 مارس-18آوريل |
اسكادران چهارم (AC) |
RFA Cottesoma |
Harrier GRY |
23 فوريه-8 مي |
اسكادران ششم |
RFA Coltishall |
Jaguar GR3A |
در تركيه-31 مارس |
اسكادران نهم (B) |
RFA Lossiemouth |
Tornado G4 |
28 ژانويه-23آوريل، 30 سپتامبر |
اسكادران سيزدهم |
RFA Marham |
Tornado GR4/4A |
16 آوريل- 19 ژوئن |
اسكادران چهاردهم |
RFA Lossiemouth |
Trando GR4 |
1 آگوست-29 سپتامبر |
اسكادران سي و يكم |
RFA Marham |
Trando GR4 |
1 ژانويه- 29 آوريل |
اسكادران چهلويكم (F) |
RFA Coltishall |
Jaguar GR 3A |
در تركيه- 31 مارس |
اسكادران چهلوسوم (F) |
RFA Leuchars |
Tornado F3 |
8 فوريه- 18 آوريل |
اسكداران 617 |
RFA Lossiemouth |
Tornado GR |
6 فوريه- 23 آوريل |
اسكادرانپنجاهوچهارم (F) |
RFA Coltishall |
Jaguar GRA |
در تركيه 31 مارس |
اسكادران 111 (F) |
RFA Leuchary |
Trnado F3 |
8 فوريه |
هواپيماهاي پشتيباني
اسكادران هشتم |
RFA Waddington |
هواپيماهاي رادار هوايي E-30 |
28 فوريه- 20 ژوئن |
اسكادران دهم |
ريزنورتون |
هواپيماهاي ترابري و سرفترسان 10- VC |
1 مارس |
اسكادران بيست و سوم |
ودينگتون |
رادار هوايي E-3D |
28 فوريه-20 ژوئن |
اسكادران بيست و چهارم |
لينهم |
هواپيماي ترابري C130J |
3 مارس |
اسكادران سي ام |
|
هواپيماي ترابري C130J |
14 ژانويه |
اسكادران سي دو دوم سلطنتي |
نورفولت |
هواپيماي فرماندهي HS125 |
|
اسكادران سي و نهم |
مارهم |
هواشناسايي نوع كانبرا PR9 |
|
نام اسكادران |
پايگاه |
نوع هواپيما/ يگان |
تاريخ اعزام |
اسكادران چهل و هفتم |
لينهم |
ترابري C130 K |
3 مارس |
اسكادران پنجاه و يكم |
ودينگتون |
شناسايي نمورد R1 |
1 مارس- 26 مارس |
اسكادران هفتادم |
لينهم |
ترابري C130K |
3 مارس |
اسكادران نود ونهم |
بريزنورتن |
ترابري C17 |
16 ژانويه |
اسكادران 101 |
بريزنورتن |
هواپيماي ترابري و سوختهسان VC-10 |
1 مارس |
اسكادران 120 |
كين لوس |
شناسايي نمرود MR2 |
4 مارس |
اسكادران 201 |
كين لوس |
شناسايي نمرود MR2 |
4 مارس |
اسكادران 206 |
كين لوس |
شناسايي نمرود MR2 |
4 مارس |
اسكادران 216 |
بريز نورتن |
هواپيماي تانكر تري استار |
22 فوريه |
هلي كوپتر پشتيباني
اسكادران هفتم |
اودي هم |
هلي كوپتر Chinnol |
8 فوريه- 28 ژانويه |
اسكادران (B) 18 |
اودي هم |
هلي كوپتر Chinnol |
8 فوريه-12 ژوئن |
اسكادران (B) 27 |
اودي هم |
هلي كوپتر Chinnol |
8 فوريه- 8 اكتبر |
اسكادران (B) 33 |
بنسون |
هلي كوپترهاي Puma |
8 فوريه- 8 مي |
پشتيباني زميني
اسكادران يكم هنگ نيروي هوايي |
نست ماگان |
محافظت نيرو |
3 نيرو- 11 مي |
اسكادران دوم هنگ نيروي هوايي |
هانينگتون |
محافظت نيرو |
28 دسامبر- 26 آوريل |
اسكادران پانزدهم هنگ نيروي هوايي |
هانينگتون |
محافظت نيرو |
22 جولاي |
P
نام اسكادران |
پايگاه |
نوع هواپيما/ يگان |
تاريخ اعزام |
اسكادران شانزدهم هنگ نيروي هوايي |
هانينگتون |
دفاع زمين به هوا |
21 فوريه- 2 مي |
اسكادران بيست و ششم هنگ نيروي هوايي |
ودينگتون |
محافظت نيرو |
29 آوريل- 1 اكتبر |
اسكادران بيست و هفتم هنگ نيروي هوايي |
هانينگتون |
هنگ مشترك NBC |
2 فوريه- 21 ژوئن |
اسكادران سي و چهارم هنگ نيروي هوايي |
لي مينگ |
محافظت نيرو |
31 ژانويه-26 آوريل |
اسكادران پنجاه و يكم هنگ نيروي هوايي |
آكس بريج |
يگان مشترك هلي كوپتري |
15 فوريه- 7 مي |
اسكادران شصتو سوم |
لوسي مدث |
يگان مشترك هلي كوپتري |
15 فوريه- 12 مي |
[1]– Operation in Irag- First Reflections
[2]– Ministry of Defence (MOD)
[3]– Shap Judgments
[4]– Methodlogy
[5]– Urgent Operational Requirements
[6]– Task- Specific Equipment
[7]– Spearhead Battalion Group
[8]– 16 Air Assaukt Brigade
[9]– Linear Transition
[10]– Notice to Move
[11]– Pre- deployment phase
[12]– Lead- Times
[13]– Critical Assets
[14]– Re- allocation
[15]– Logistics Operations
[16]– Defence Logistics
[17]– Permanet Joit Headquarters
[18] – Permanent Jiint Headquaters
[19]– Challenger2
[20]– Shallow water
[21] – Strategic Defence Review
[22]– Command and Control
[23]– Communications and Information system
[24]– 2003 Doctrine uhite pper
[25]– Command fafer No.6041, Delivering security in a changing Word” 11 Dec.2003.
[26]– Gateway
[27]– Interfaces
[28] – Royal Navy
[29]– HYDROGRAPHIC
[30]– UK Hydrographic office
[31]– Sea Fox
[32]– Defence Science and Trchnology Labratory
[33]– Canni balisation
[34]– Defence Transport and Movements Agency
[35]– Re- Supply
[36]– Total Asset Visibikity