جايگاه زن در اسلام

909

“براي شما از جنس خودتان جفتي بيافريد که در کنار او آرامش يابيد”

 سوره روم ايه21

خانواده مهمترين رکن جامعه است ودر ايين خانواده مهمترين نقش را زن داراست.

در تمامي مراحل مانند خانه داري – شوهر داري- بچه داري و غيره احساس وظيفه ميکند.شخصيت و اينده کودک در سالهاي اوليه در اثر تربيت مادران است.

بدرستي ککه فرزندان ما غنچه هاي امروز وگلهاي شکفته يا خارهاي خطر آفرين فردايند.بياييم اين نوع گلها را درست تربيت کنيم و وارد جامعه و اجتماع کنيم.

زن در جامعه و اجتماع نيز نقش بسزايي را ايفا ميکند از جمله اشتغال  به کار او در اين زمينه هاست.پس از بررسي و مطالعات تاريخ و تفاسير مربوط به زن روشن ميشود اسلام براي زن ارزش زيادي قائل است .

جايگاه زن در اسلام

زن در محدوده قانون قران آزاد آفريده شده است در ملل گذشته و قبل از ظهور اسلام ظلمهائي نسبت به زن مي شد و اين اسلام عزيز بوده است که زن را از چنگال شياطين رهانيده و آزادي واقعي راستين به زن بخشيده است در سوره هاي متعدد قران از زنان به نحوي ياد کرده دو سوره رسما” به نام زنان اسم گذاري شد زن و مرد را با هم مساوي قرار داده فرقي نمي کند مگر اينکه يکي از آنها تقوي و پرهيز کاريشان بيشتر باشد که مي فرمايد : يا ايها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثي و جعلناکم شعوبا” و قبائل لتعارفو ان اکرمکم عندالله اتقاکم

پيامبر زنان را از قيد اسارت آزاد کرد و در قرن بيستم نيز زن به عنوان بازيچه و هوس به شمار مي رفت اين آزادي نبود زنجير ستم بود در پاي زنان که طاغوت زمان اين جنايت را کرد نهضت اصيل اسلامي به وسيله رهبران اسلامي به زنان آزادي واقعي بخشيد آزادي در حد قانون قران و در حد روايات ائمه .

زن مربي جامعه است

يعني از دامن زن انسانها پيدا مي شوند مرحله اول مرد و زن صحيح از دامن زن مي باشد سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است زن با تربيت صحيح خود انسان مي سازد و کشور را آباد مي کند مبداء همه سعادتها از دامن زن است .

زن در مسائل تربيتي و پرورشي مسئوليتي خطير دارد او نه تنها مسئول کمال خويش است که مسئوليت سعادت يا شقاوت نسل آينده را به عهده دارد به دليل ويژگيهاي خاص جسماني  و نقش زن در خلقت در بعضي از احکام و تکاليف به زن تخفيف رخصت و امتيازاتي داده شده است در واقع از اين ديدگاه يکسان ديدن زن و مرد در تمام جهات و انعکاس آن در تدوين قوانين باعث تبعيض عليه زن و باعث تضييع بعضي از حقوق طبيعي وي ميشود پس زن متناسب با شرايط روحي و جسماني خود مي تواند در توسعه مشارکت بهتري داشته باشد .

در قوانين دين مبين اسلام مشارکت زنان در تصميم گيري مديريت اقتصادي و انساني و ايجاد هماهنگي ميان نقش ها و مسئوليتهاي خاص وي در خانواده تربيت اسلامي و اجتماع حائز اهميت بسيار است .

دولت اسلامي موظف است امکانات و تمهيدات لازم را در جهت رشد توان علمي و تربيتي  و ارتقاء فرهنگي و سياسي زن فراهم آورد .در جامعه اسلامي زن نمي تواند زمام امور را در دست گيرد محدوديتي که زن سرتا به مهر در اسلام دارد در سه موضوع تعقلي است که اسلام زمام آنها را به تعقل سپرده است که از محيط عاطفه و احساس بايد جدا شود و موضوعات سه گانه نامبرده حکومت  – قضا – جهاد – زنان در اجتماع از نظر اسلام شرکت زنان در مشاغل و فعاليت هاي مثبت و سازنده اجتماع ممنوع نيست .

در تاريخ اسلام مي خوانيم که در عصر پيامبر (ص) حتي گروهي از زنان به ميدانهاي جنگ مي رفتند تا به سربازان مجروح کمک کنند حتي در روستاها رايج بود که زنان مانند مردان به طور فعالانه در امور کشاورزي و باغداري و مانند آن شرکت داشتند تا کنون هيچ يک از علماي ديني از آن جلوگيري نکرده اند زنان نبايد به صورت يک وسيله هوس انگيز براي تبليغ کالاها در آيند يا از وجود آنها همچون دکوري براي تزئين هاي اتاق انتظار يا موسسات اداري استفاده شود شخصيت و شرافت زن اجازه چنين کارهائي را نمي دهد .

پرداختن زنان به مسائل اجتماعي نبايد به قيمت فراموش کردن وظيفه مادري و تربيت صحيح فرزندان تمام شود و سرنوشت آنان را به خاطر حقوق ناچيز يا کلاني به دست فراموشي بسپارد.

نتيجه آنکه اسلام با تاکيد بر تساوي بر عدم تشابه و همگوني زن و مرد اصرار دارد و براي عدم تضييع حقوق همه جانبه زن جايگاه ويژه اي براي او پيش بيني کرده است.

 نقش زن در خانواده

جامعه بزرگ بشري از جوامع کوچک خانوادگي تشکيل مي گردد و قانون خلقت با ايجاد تفاوتهاي بين زن و مرد تناسب لازم براي زندگي مشترک را به وجود آورده است اساس خانواده بر محور دوستي انسانس و عقلي تامين مي گردد نه بر مدار غرايز و زن به عنوان مظهر جمال الهي است . زن رافت و عاطفت را در مرد دميده و او را آرام مي کند سپس به کمک همان عنصر آرام و فرد رئوف و مطمئن شده خانواده آرام و ارحام مهربان را تشکيل مي دهد .

لذا اصالت خانواده به عهده زن است و پايه اصيل تاسيس حوزه رحامت و تشکيل حکومت مهر و رافت زن خواهد بود چنانکه اصل در تشکيل خانواده از لحاظ مديريت و تامين هزينه و تعهد کارهاي اجرائي و سرپرستي و دفاع از حوزه تدبير خانواده مرد است مادامي که سبب رافت در بين خانواده پديد نيايد هنگام تشکيل مجتمع رسمي از آنها هرگز بين آنها روح تعاون و پيوند و دوستي برقرار نخواهد شد . مهمترين عاملي که بين افراد خانواده رافت و گذشت و ايثار را زنده مي کند تجلي روح مادر در بين اعضاي خانواده است زيرا مادر مبداء پيدايش و پرورش فرزنداني است که هر کدام به ديگري وابسته اند و در مکتب دين حفظ اين پيوندو فراموش نکردن آن از واجبهاي مهم بشمار آمده استو اگر کسي اين پيوند فطري وديني را قطع کند از رحمت الهي محروم خواهد شد.

مشارکت زنان در اجتماع                                                                                     

1- مشارکت سياسي افرادي: الف- عضويت در مجلس قانون گذاري ب- مشارکت در سطوح بالاي تصميم گيري دولت و بخش خصوصي ج- مشارکت در فعاليتهاي قوه قضائيه                                                                                                            

2- مشارکت فرهنگي  

3- مشارکت اقتصادياشتغال زنان در گروههاي عمده شغلي

4- اشتغال زنان در گروههاي عمده فعاليت اشتغال در بخش دولتي اشتغال در بخش خصوصي نقش زنان روستائي در توليد و اقتصاد کشور

زنان گروه اخير هرگز نقشي در توليد اجتمائي نداشتندو بيشتر مدير خانه بودند تا خانه دار زيرا به ندرت دست به کار مي زدند اگر بخواهيم دقيق باشيم مي توانيم اعصار پيش سرمايه داري را به سه گروه تقسيم کنيم :                                                       

1-زنان متعلق به طبقات بالاي جامعه که نقش اصلي اشان زايش و مديريت کارهاي خانه شوهرشان بوده و تقريبا” هيچ نقش ديگري ايفا نمي کردند.

2- زنان طبقات متوسط که هنوز شمارشان اندک است و نقش اصلي شان خانه داري و زنانگي مادرانگي بوده و برخي در خارج از خانه نيز به عنوان خدمتکار، آموزگارو مانند اينها کار مي کردند.

3- زنان طبقات پائين که اکثريت قاطع را تشکيل مي دادند و مجبور بودند در خانه و خارج از خانه مرد کار کنند.خصلت مشترک اين سه گروه زايمان و بچه داري استکه مستقيما” يا غير مستقيم به آن مي پرداختند. بنا بر اين نقش اصلي زنان بود خانه داري و بچه داري بخشي از توليد هجتمائي است.هر چند هرگز در اين قالبدر نظر گرفته نشده است.به همين دليل است که با نقش مردان قابل مقايسه نيست. گفتن اين که زنان مادون مردان هستند بدان معناست که که از پيش وظيفه و نقش مردان را در جامعه وظيفه و نقش برتر در نظر بگيريم و از آن به عنوان سنجش و معيار اصلي داوري استفاده کنيم.

مطالب مرتبط
1 از 218

کار تمام وقت و رايگان زنان در واقع بخشي از توليد اجتمائي است اما از آنجا که کاري بدون دستمزد است ارزش و ضرورتش طبيعتا” ناديده گرفته شده است.

اگر ساختار زير بنائي و رو بنايي مرد سالارانه به رغم تلاشهاي زن گرايانه تداوم مي يابد به اين دليل نيست که ما زنان در جهل، تاريک انديش،ارتجايي و عقب مانده هستيم يعني نوعي نتيجه گيري که اگر به ديدگاه زن گرايانه بچسبيم الزاما” بايد به آن برسيم. اين نوع ساختار اجتمايي شايد بيشتر از اين رو تداوم يافته که نيمه زنانه جامعه زندگي خود را در کنار فرزندانشان رضايت بخش و پر معنا همراه با رشد و تکامل معنوي يافته و ادراک کرده مسيري را که يک عارف براي رسيدن به اشراق در پيش مي گيرد با مسيري که زن در نتيجه زايمان و بچه داري مي پيمايد مقايسه کنيم. براي اين منظور هفت شهر را به عنوان الگوي مقايسه بر مي گزينيم.اين هفت شهر عشق يا مراحل طي طريق يا رسيدن به اشراق عبارتند از:

” طلب، عشق، معرفت، استقلال، توحيد، حيرت، فقر، فنا “

 انگيزه ما و عوامل اشتغال زن

رشد و بلوغ ذهني زنان نه تنها براي نقش آنان در اجتماع ضروري است بلکه دلايل گوناگون ديگري نيز براي ضرورت آن وجود دارد. اولين و مهمترين آنها استقلال اقتصادي است. ااين مسئله نه تنها داراي ارزش مادي است بلکه پيش نياز ايجاد رابطه عاشقانه زناشويي است.رشد و تکامل ذهني زنان براي ايجاد رابطه مهر ورزانه با فرزندان نيز ضروري است .فهميدن ديگران يکي از حياتي ترين عناصر هر رابطه عاشقانه اي است و با وجودي که بر خلاف گذشته قرار نيست زنان نقش آموزگار ، مربي ، مرشد و نظاير اينها را مشخصا” ايفا کنند اما بايد بتوانند فرزندانشان را درک و با آنها رابطه برقرار کنند حال با در نظر گرفتن سرعت چشمگير رشد و تکامل ذهني کل بشرييت ، آنگاه طبيعي است که اگر زنان نتوانند خود را با اين سرعت هما هنگ سازند و در جهت رشد خود تلاش نکنند به زودي مانند افرادي عقب افتاده در ميان عده اي متمدن به نظر خواهند رسيد . جذب وسيع زن در بازار کار مخصوصا” در کشورهاي پيشرفته صنعتي تحقق يافت.

کشورهاي نظير فنلاند، جمعيت فعال غير فعال غير زراعي زن به 41% {در کل زن و مرد} رسيده است در ايران طبق سر شماري سالهاي قبل(1) ، 666/709/5،مرد فعال در ايران وجود دارد که در کنار آنان  فقط 533/375،زن ديده مي شود و اين بدان معناست که تقريبا” 90% جمعيت فعال ايران را مردان تشکيل مي دهندذ. ويژگيهاي اشتغال زن نه تنها از روزنه طبقات اجتمائي و بحثهاي اقتصادي قابل سنجش است بلکه هرم سني اشتغال زن نيز از بسياري جهات ويژگيهايي مي يابد که آن را از اشتغال مردان متمايز مي سازد.

با بررسي  اشتغال زن از ديدگاه سن ، پديده هاي  کلاسيک اشتغال به چشم مي خورد که از اين بين آنان زودرسي ورود به بازار کار و ژيدايش گرايشهايي به بازگشت به خانه با توجه به ازدواج مخصوصا” تولد اولين فرزند جالب مي نمايد.

بنابر اين عللي که به نوسان توزيع ارقام اشتغال به حسب سن زن اثر مي نهد ،خانواده و تعداد فرزندان است که اثر آن در تمام کشور هافارغ از رژيم سياسي آنان مي بينيم از رواج و اثرات آن به اشتغال زن نه تنها از ديدگاه تمايز ميزان فعاليت زن در سنين مختلف محسوس است کار زن بطور کلي بيشتر با در نظر گرفتن نقشهاي سنتي او در خانواده مطمح نظر قرار مي گيرد تا توقعات شغلي.

ابعاد اشتغال زن و يا مادر از عواملي منشا” مي گيرد کخه خود در هر جامعه و با توجه به ارزشهاي حاکم بر آن شبکهاي متمايز تشکيل مي دهد يکي از انگيزه هاي زنان شوهردار براي قبول شغل که از مهر شايع تر است ميل شخصي زنان به گريختن  از محيط کار به اصطتلاح       خسته کننده و کسالت آور خانه است تنها راه رهايي از اين وضع  قبول شغل در خارج از خانه است و فکر مي کند چون درآمد اوتهيه وسايل مراقبت از کودکان را ميسر ميسازد از اين حيث زياني متوجه آنان نخواهد شد.(2)

 آثار و نتايج اشتغال زن

گرايش زن بسوي اشتغال بيش از همه بر خانواده اثر مي نهد و روابط زن و شوهر و فرزندان را دگرگون مي سازد و اين امر همواره مورد توجه صاحب نظرانيکه اشتغال زن را از ديدگاه جامعه شناسي بررسي نموده قرار گرفته است.

مقام زن در جهان بيني اسلامي

قرآن زن و مرد را يک سرشتي مي داند.يعني ايا زن و مرد داراي يک طينت و سرشت مي باشند ويا داراي دو طينت وسرشت؟ قرآن با کمال صراحت در ايات متعددي مي فرمايد که زنان را از جنس مردان واز نظر سرشتي نظير سرشت مردان افريديم.قرآن درباره ادم اول مي گويد: همه شما را از يک پدر افريديم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار داديم در تاريخ خود اسلام زنان قديسه و عاليقدر فراوان است. زن در مرد تاثير فراوان داشته است.تاثير زن در مرد از تاثير مرد در زن بيشتر بوده است.

مرد بسياري از هنر نمايي ها و شجاعتها و دلاوري ها و نبوغ ها و شخصيت هاي خود را مديون زن و خود داري ؟ ظريفانه زن است.مديون حيا وعفت زن است.مديون شيرين فروشي زن است. زن خميشه مرد را مي ساخته است ومرد اجتماع را .آنگاه که حيا و عفاف و خودداري زن از ميان برود و زن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود اول به زن مهر باطله مي خورد و بعد مرد مردانگي خود را فراموش مي کند و سپس اجتماع منهدم مي شود.

قرآن و استقلال اقتصادي زن

قران کريم سيزده قرن قبل از اروپا به زن استقلال اقتصادي داد با اين تفاوت اول انگيزه اي که سبب شد اسلام به زن استقلال اقتصادي بدهد جز جنبه ؟ انساني و عدالت دوستي و الهي اسلام نبوده است.ثانياً اسلام به زن  استقلال اقتصادي داد اما به قول ويل دورانت خانه براندازي نکرد و اساس خانواده ما را متزلزل نکرد.

رالف والدوامرسون مي نويسد:زنان بهترين نشانگران آينده هستند.اوبا بيان اين جمله به توانايي زنانه ديگري اشاره کردکه با شيوهتفکر شبکه اي آنها مرتبط است.احساس قوي زنان نسبت به احتمالات آتي معدئدي از تحليلگران اقتصادي اعتقاد دارند که زنان معمولاًبيشتر به برنامه ريزيهاي بلند مدت تمايل دارند در حاليکه مردان مايلند روي زمان و مکان کنوني تمرکز داشته باشند زنان التيام آلام در جوامع سنتي هستند.فرويد به قدري  زنان را فداکار و از خود گذشته مي دانست که بر اين خصوصيت انها مازوخيسم اخلاقي نام نهاد. حتي داروين هم سرسختانه اعتقاد داشت مردان از زنان شجاعتر و باهوشترند.زنان را همدل و دلسوزتر از مردان ميدانست او نوشت :زنان عمدتاً به دليل مهرباني بيشتر و خود خواهي کمتر از مرد متمايزند.

ماري روژه وپل هانري شو مبارولو در کتابهايشان مي نويسند:زن در جامعه هم خود را از اين نظر پنهان نداشته حقيقت آزادي زن از اين نظر امري اجتناب ناپذير است و موجبات بروز دگرگونيها را در تمامي روابط اجتماعي ونظامهاي ارزشي به طور کلي تعادل اجتماعي فراهم مي آورد.از همه مهمتر بايد گفت در پس تصوير زن تصوير زوجين ديده مي شودهماهنگي و وفاق زوجين به صورت يک احتياج اساسي جلوه مي کند با اشتغال زن بايد نوعي تقسيم تازه کار در خانه صورت گيرد.اما عواملي چند مانع تحقق چنين هدفي است.

الف)ارزشهاي متحجر

ب) چند کاري

 وجود مشاغل بيشتر براي زنان

امروزه مشاغل بيشتري براي جذب زنان وجود دارد کاهش تعداد کارخانه ها و صنايع وابسته به خطوط مونتاژ ورشد فزاينده مشاغل نيازمند به مهارت در بخش خدمات زمينه مساعدي براي حضور اجتماعي زنان فراهم کرده است.براي مثال استخدام زنان در مشاغلي براي انجام مشاغل امروزي به تحصيلات نياز است.زنان از وقتهاي آزاد خود براي بالا بردن سطح تحصيلاتشان بهره گرفته اند. با بالا رفتن سطح تحصيلات زنان تعداد زايمان ها از اين هم کمتر مي شود و ورود زنان به اجتماع بيش از پيش ادامه خواهد يافت.براي بسياري از زنان کار بيرون از منزل امري ضروري است .بنا به اظهارات زنان که همراه شوهرانشان بار اقتصادي خانواده را بر دوش دارند به دليل افزايش مداوم هزينه ها اگر هم هر دو در امر معاش مشارکت نداشته باشند نمي توانند در حد استانداردهاي رايج سطح مطلوبي از زندگي را براي خانواده فراهم مي آورند.

تمايل زن به کار بيرون خانه

بچه هاي کمتر ؛امکاناتي که کارهاي خانه را تسهيل مي کند(1) وجود مشاغل بيشتر براي جذب زنان ؛افزايش زنان تحصيل کرده همه و همه عوامل ترغيب کننده اي براي ملحق شدن زنان به بازارهاي کار به شمار مي روند.دليل ديگر کار کردن زنان اينست که مايل به داشتن تسهيلاتي هستند که برخورداري از انها جز با پول ميسر نيست.اتومبيل و تلويزيون و بقيه موارد که زنان به داشتن تسهيلات رفاهي و تفريحي خو کرده اند تقريباً در تمام جوامع معاصر زنان در بازار کار روز به روز موقعيت بهتري کسب مي کنند.

عده اي ديگر از زنان نيز وجود دارند که به دليل بيکار شدن يا ادامه تحصيلات شوهرانشان يا به اين دليل که همسرشان مايل است به جاي کار در بيرون از خانه ؛ وظيفه پرورش فرزندان را داخل منزل بر عهده گيرند ملزم به داشتن شغلي هستند و بعضي ها به اين دليل کار مي کنند که همسرانشان جدا شده اند.

نتيجه گيری

پس از بررسي و مطالعات تاريخ وتفاسير مربوط به زن روشن مي شود اسلام براي زن ارزش زيادي قائل شده است.

در بين تمام نهادها و سازمانها و تاسيسات اجتماعي خانواده نقش و اهميت خاص وبسزا داردوتمامي انديشمندان  مصلحين و غيره بر خانواده واهميت حياتي آن تاکيد نموده اند بدرستي هيچ جامعه اي نمي تواند ادعاي سلامتي بکند چنانکه از خانواده هايي سالم برخوردار نباشند.باز بي هيچ شبهه هيچ يک از آسيب هاي اجتماعي نيست که فارغ از تاثير خانواده پديد آمده باشد.پس نقش زن در اين راست خيلي مهم است هم در خانواده وهم در جامعه و اجتماع کار زن در تمامي تاريخ وجود داشته است در حاليکه اشتغال زن پديده اي جديد است.در جوامع روستايي و عشايري کار زن بيشتر به چشم مي آيد.آنگاه که خانواده هم واحد توليد است و هم واحد مصرف طبيعي است که کار زن چشمگير خواهد بودوکار زن زمان مشخصي ندارد.

زن علاوه بر کار:تربيت بچه ها –شوهرداري-خانه داري-پخت وپز و بعضي موارد ديگر را نيز بر عهده دارد.کار زن معمولاًدر خانه صورت مي گيرد حال آنکه اشتغال زن در جامعه و اجتماع.در اين خصوص مردان بايد زنان را در کارهاي خانه ياري کنند چرا که زنان در خارج از خانه خيلي زحمت مي کشند ودر محيط خانه نيز زحمات زيادي را قبول مي کنندو زماني که اشتغال به کار ندارند باز در محيط خانه زحمات زيادي را متقبل مي شوند.فرزندان صالح از دامن زنان بوجود مي آيند و وارد جامعه و اجتماع مي شوند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نوزده + 12 =