اخلاق جنسی استاد مطهری

787

 مقدمه :

 «و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها وجعل‏»

يكی از نشانه ‏های او اين‏ است كه خود شما برای شما همسر آفريد تا با او آرام گيريد و ميان شما مهر و محبت قرار داد .

اخلاق جنسی

اخلاق جنسی قسمتی از اخلاق به معنی عام است . شامل آن عده از عادات و ملكات و روشهای بشری است كه با غريزه جنسی بستگی دارد .حياء زن از مرد ، غيرت ناموسی مرد ، عفاف و وفاداری زن نسبت به شوهر ، ستر عورت ، ستر بدن زن از غير محارم ، منع زنا ، منع‏ تمتع نظری و لمسی از غير همسر قانونی ، منع ازدواج با محارم ، منع نزديكی‏ با زن در ايام عادت ، منع نشر صور قبيحه ، تقدس يا پليدی تجرد جزء اخلاق‏ و عادات جنسی بشمار می‏روند .

اخلاق جنسی به  حكم قوت و قدرت فوق العاده غريزه كه اين قسمت از اخلاق‏ بشری وابسته به آن است ، همواره مهمترين بخشهای اخلاق به شمار می‏رفته‏ است . ويل دورانت می‏گويد : ” سر و سامان بخشيدن به روابط جنسی هميشه‏ مهمترين وظيفه اخلاقی به شمار می‏رفته است ، زيرا غريزه توليد مثل ، نه‏ تنها در حين ازدواج بلكه قبل و بعد آن نيز مشكلاتی فراهم می‏آورد .

علاقه جنسی يا گناه ذاتی

برای ما مسلمانان كه علاقه دو همسر را بيكديگر يكی از نشانه‏ های بارز وجود خداوند می‏دانيم ( 1 ) و نكاح را ” سنت ” و تجرد را يكنوع ” شر ” حساب می‏كنيم هنگاميكه ی‏خوانيم يا می‏شنويم بعضی از آئين‏ها علاقه جنسی‏ را ذاتا پليد ، و آميزش جنسی را ( ولو با همسر شرعی و قانونی ) موجب‏ تباهی و سقوط می‏دانند دچار تعجب می شویم .

در آن نقاط دنيا نيز كه دور از تأثير مذهب بودا و مسيح بوده است‏ اديان و راهبانی بوده‏اند كه طرفداری از تجرد می‏كرده ‏اند ، مانند “

اسنيت‏ها ” در ميان يهوديان و بدين طريق يك نهضت عمومی رياضت در دنيای قديم ايجاد شد . در يونان و روم متمدن نيز طريقه كلبيون جای طريقه‏ اپيكور را گرفت . افلاطونيان نو نيز باندازه كلبيون رياضت طلب بوده ‏اند.

از ايران ، اين عقيده ( دكترين ) بسمت باختر پخش شد كه ماده عين‏ تباهی است و به همراه آن اين اعتقاد به وجود آمد كه هر گونه رابطه جنسی‏ ناپاك است و اين عقيده با جزئی اصلاح ، اعتقادكليسای مسيحيت محسوب گرديد

مطالب مرتبط
1 از 218

منشأ این گونه افکار و عقاید چیست ؟

ظاهرا علت اينكه فكر پليدی ” علاقه و آميزش جنسی ” در ميان مسيحيان‏ تا اين حد اوج گرفت ، تفسيری بود كه از بدو تشكيل كليسا ، از طرف كليسا برای مجرد زيستن حضرت عيسی مسيح ، صورت گرفت . گفته شد علت اينكه‏ مسيح تا آخر مجرد زيست پليدی ذاتی اين عمل است و به همين جهت روحانيين‏ مقدسين مسيحی شرط وصول به مقامات روحانی را آلوده نشدن به زن در تمام‏ مدت عمر دانستند و ” پاپ ” از ميان اينچنين افرادی انتخاب می‏شود .
به عقيده ارباب كليسا تقوا ايجاب می‏كند كه انسان از ازدواج خودداری كند ، راسل می‏گويد : ” در رسالات قديسين به دو يا سه توصيف زيبا از ازدواج‏ برمی‏خوريم ، ولی در ساير موارد ، پدران كليسا از ازدواج به زشت‏ترين‏ صورت ياد كرده ‏اند .

راسل می‏گويد : ” طبق نظريه سن پول ، مسئله توليد نسل هدف فرعی بوده و هدف اصلی ازدواج همان جلوگيری از فسق بوده است ،اين نقش اساسی ازدواج است كه در حقيقت دفع افسد به فاسد شمرده است “

كليسا ازدواج را غير قابل فسخ ، و طلاق را ممنوع می ‏شمارد ، گفته‏ می‏شود كليسا خواسته است بدين وسيله ازدواج را تقديس و از تحقير آن‏ بكاهد .

اخلاق جنسی از نظر اسلام

از نظر اسلام روابط جنسی را فقط مصالح اجتماعی حاضر يا نسل آينده محدود می‏ كند و در اين زمينه تدابيری اتخاذ كرده است كه منجر به احساس‏ محروميت و ناكامی و سركوب شدن اين غريزه نگردد .

در حديثی می‏خوانيم : ” من اخلاق الانبياء حب النساء » رسول اكرم (ص ) و ائمه اطهار ( ع ) طبق آثار و روايات فراوان كه رسيده است ، محبت و علاقه خود را به زن در كمال صراحت اظهار می‏كرده‏اند و بر عكس‏ روش كسانی را كه ميل به رهبانيت پيدا می‏كردند سخت تقبيح می‏نمودند .

يكی از اصحاب رسول اكرم ( ص ) به نام عثمان بن مظعون كار عبادت را به جائی رسانيد كه همه روزها روزه می‏گرفت ، و همه شب تا صبح به نماز می ‏پرداخت ، همسر وی جريان را باطلاع رسول اكرم ( ص ) رسانيد ، رسول اكرم‏ ( ص ) در حالی كه آثار خشم از چهره‏اش هويدا بود از جا حركت كرد و پيش‏ عثمان بن مظعون رفت ، و به او فرمود : ای ” عثمان ” بدان كه خدا مرا برای رهبانيت نفرستاده است ، شريعت من شريعت فطری آسانی است ، من شخصا نماز می‏خوانم و روزه می‏گيرم و با همسرخودم نيز آميزش می‏كنم ، هر كس می‏خواهد از دين من پيروی كند بايد سنت‏ مرا بپذيرد . ازدواج و آميزش زن و مرد با يكديگر جزء سنت های من است .

مطالبی كه درباره پليدی علاقه جنسی و آثار ناشی از آن گفتيم مربوط به‏ گذشته دنيای غرب بود ، دنيای غرب در زمان حاضر در زمينه اخلاق جنسی‏ نسبت به گذشته ، باصطلاح يك دور 180 درجه ‏ای زده است امروز همه سخن از تقديس و احترام علائق و روابط جنسی و لزوم آزادی و برداشتن هر قيد و بندی‏ در اين زمينه است ، در گذشته آنچه گفته شده است بنام دين بوده و امروز نقطه مقابل آنها بنام علم و فلسفه پيشنهاد می‏ شود .

بدبختانه ما از ضرر افكار قديم غربيها با همه ضعيف بودن وسايل ارتباطی‏ ميان اقوام و ملل ، مصون نمانديم و كم و بيش در ميان ما رخنه كرد ، اما افكار جديدشان در اوضاع و احوال حاضر سيل آسا بسوی ما روان است ( در قسمت دوم اين بحث درباره افكار جديدی كه در زمينه اخلاق جنسی در جهان‏ پيدا شده بحث می‏ شود) .

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

19 + دوازده =