پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این كشور تا كنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است.
پوشش زن و مرد ایرانی ازجمله مسایلی است كه از دوران باستان در ایران دارای اهمیت بوده و در شرع مقدس اسلام نیز برآن تأكید بسیار شده است. پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این كشور تا كنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است. بررسی پوشاك از این لحاظ اهمیت دارد كه می توان اطلاعاتی دررابطه با سیر تحول تاریخی, زیبا شناسی, اعتقادات, طبقات اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی یك قوم یا تمدن كسب كرد.
به طوركلی عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از:
۱) شرایط جغرافیایی و محیطی و آب و هوا
۲) نحوه زندگی و اسكان و اوضاع اجتماعی
۳) جنگ ها و اوضاع سیاسی و نوع حكومت
۴) شرایط و اوضاع اقتصادی و پیشرفت های تكنولوژی
۵) اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم
۶) نظام طبقاتی حاكم بر جامعه
۷) روابط فرهنگی, اقتصادی و سیاسی با سرزمین های مجاور.
پوشاك ایرانیان در زمان ۵۵۰ قبل از میلاد تا دوران جنگ های صلیبی، ادامه لباس بابلی ها و آشوری ها و بسیارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسی به نام «كندیس» به تن می كردند كه از پشم، كتان و ابریشم تهیه می شد. كندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین های گشاد كه به صورت پیلی هایی منظم در پشت بازو قرار می گرفت. دامن این لباس در جلو شكم یا در زیر پهلوها چین می خورد و به شكل پیلی هایی منظم در می آمد. در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر و جوراب می پوشیدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، این نخستین باراست كه در تاریخ، لباس زیر، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراین زمینه تردیدهایی نیز مطرح شده ولی آن چه مسلم است این كه در ۱۳۵۰ قبل از میلاد به شهادت آثاری كه از تمدن عیلامی به دست آمده، ایرانیان «لباس كامل» به تن می كرده اند. لباس كامل متشكل از یك دامن بلند و تن پوشی با آستین های بلند بوده كه بر تن پیكره های پادشاهان و ملكه های عیلامی یافت شده است. مردان بلند پایه اجازه داشتند كندیس بر تن كنند كه آن را نیز پادشاه هدیه می داد. كندیس به رنگ بنفش مایل به آبی بود و تزییناتی به رنگ سفید و نقره ای داشت در حالی كه كندیس گروه های اجتماعی پایین تر، سرخ رنگ بود. این رنگ قرمز ساردی نام داشت و از شكوفه های درخت ساندیكس گرفته می شد.
بعدها رداهایی از ابریشم و پشم به رنگ های گوناگون عرضه شد. لیكن رنگ های قرمز، زرد و آبی تیره از محبوبیت بیش تری برخوردار بودند. بنفش و آبی تیره از رنگ های سلطنتی به شمار می رفت و قهوه ای رنگ ویژه سوگواری بود. درایران قبل از میلاد، پادشاه؛ شالی از پارچه طلا و همسرش كمربندی از طلا كه به آن كیف پول خود را می آویخت، به كمر می بستند. گفته شده است كه عایدی شهرها، به عنوان «پول توجیبی» از سوی برخی از پادشاهان به همسرانشان بخشیده می شد. دریك نقش، تصویری از شاه باستانی ایران نشان داده شده است با ردایی به رنگ بنفش با برودری دوزی از نخ های طلا و مزین به جواهر.
بعدها كند یس جای خود را به كتی داد كه روی شلوار پوشیده می شد و به طور یقین منشاء كت و شلوار استاندارد امروزی مردان بوده است. درایران باستان، كفش را از چرم نرم به رنگ زرد و به شكل پا می ساختند كه تا مچ پا را می پوشاند و به وسیله دكمه و تسمه هایی كه روی آن نصب شده بود، بسته می شد. بعدها تزییناتی از چوب مروارید و سنگ های گران بها همراه با برودری دوزی های زیبا به كفش افزوده شد. دست كش، چوب دستی گران بها و بادبزن با دسته بلند، ویژه خاندان سلطنتی بود كه توسط خدمه حمل می شد. جواهرمورد استفاده ایرانیان بسیار هنرمندانه و زیبا، از طلای وزین مروارید نشان، همراه با میناكاری و سنگ های كم یاب ساخته می شد. سنگ ها به شكل سرانسان تراش داده می شد. گوشواره، دست بند، گردن بند و انگشتر به ویژه انگشتر مهردار به نشانه اقتدار مورد استفاده بوده است. ایرانیان قوطی و شیشه هایی از مرمر برای نگه داری عطر و لوازم آرایش داشتند. دختران در سن ازدواج كه پانزده سالگی بود، گوش واره می آویختند. هم چنین دختران و پسران دراین سن موظف بودند كمربند تبرك یافته ای را به كمر ببندند.از زنان ایران باستان شمار اندكی تندیس به جای مانده است و همین امر اظهار نظر در مورد پوشش آن ها را دشوار می كند؛ زیرا زنان در زندگی اجتماعی شركت چندانی نداشتند ولی نقش برجسته ای كه از سده پنجم پیش از میلاد در دست است، یك ملكه را در پیراهن و شلواری كامل نشان می دهد و احتمالا لباس زنان دوران های بعد نیز چنین بوده است. پارسیان لباس هایی مانند لباس های مردم امروزی بر تن می كردند. بعد ها خود را به زیورآلات مادی نیز می آراستند. جز دو دست؛ باز گذاشتن هر یك از قسمت های بدن را خلاف ادب می شمردند و به جهت ستر سر و پای خود؛ از سربند یا كلاه یا پاپوش استفاده می كردند. شلواری سه پارچه و پیراهنی كتانی و رولباسی می پوشیدند كه آستین آن ها دست ها را می پوشاند و كمر بندی بر میان خود می بستند. گفته می شود بسیاری از طرح های کنونی پوشاک؛ از جمله لباس های مربوط به دوچرخه سواری و اسب سواری از لباس های ایران باستان الهام گرفته شده است و پوشاک قبایل کرد و لر در ایران نیز تا حد زیادی ملهم از لباس های هخامنشیان و پارت ها است.
بیش تر مورخین چنین اظهار نظر كرده اند كه لباس مادها را هخامنشیان نیز مورد استفاده قرار داده اند. لباس آن دوران نیز از ۳ قطعه پارچه متفاوت درست شده بود كه به كمك حاشیه ها از یك دیگر مشخص می شدند. حاشیه درهمه لبه ها و كناره های لباس به چشم می خورد. بالاترین قطعه لباس, پارچه ای بود كه روی شانه ها قرار می گرفت. این پارچه از این مچ دست تا آن مچ دست را در بر می گرفت و سوراخی برای عبور سر در میان داشت و در قسمت جلو تا روی سینه و در پشت تا روی شانه ها را پوشش می داد. دوم پارچه یك رنگی بوده به طرف پایین بدن در جلو تا كمر و در پشت تا زیر نشیمن گاه و قطعه سوم پارچه ای نقش دار بوده كه به صورت لنگ بسته می شد و در پشت و جلو قدی یكسان داشته است.
اگرچه پوشیدن لباس برای جلوگیری از سرما و تابش آفتاب یا به منظور ستر و پوشش بدن است، اما در برخی فرهنگ ها، انتخاب رنگ و نقشهای روی پارچه و تزیین لباس با منجوقهای رنگارنگ و حاشیههای زردوزی و گلابتون یا چین واچینها یا دوختن سكه (طلا، نقره و امروزه نیكل) بر آن ها، معرف قومیت، شخصیت و منزلت اجتماعی است. درایران امروزی اقوام مختلف ایرانی با توجه به فرهنگ ها و آداب و رسوم خاص خود دارای لباس های مخصوصی هستند. زنان روستایی و ده نشین، به ویژه زن ایلاتی و عشایری، بنابر ذوق ملی و روح زیباپسند خود و برای ایجاد تنوع و خوشآیندی در اقلیمهای خشك و یك نواخت و دشتها و بیابان ها یا سرزمینهای سبز و خرم و تطابق خود با محیط، در انتخاب شكل و رنگ پارچه جامههای خود، اغلب به رنگ های شاد و تركیب های زیبا ودل نواز روی میآورند.
لباس كُردی با انواع گوناگون آن در میان ایلات و عشایر و روستاییان منطقه كردستان و تنوع آن ها در نزد مردان و زنان و تزیین آن ها با زردوزی، قلابدوزی و پولكدوزی و یا كلاه زنان كرد كه به پولكهای الوان و سكههای قدیمی و رایج، حتی اشرفی طلا و سكههای نقره سلاطین قاجار مزین است؛ موسوم به «كلا و پولك» و كلا و لیره، یا سربندهای پارچهای نخی و ابریشمی (كلاغی) – همگی دلایل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارند و از نقطهنظر تحول منزلت اجتماعی و حتی ویژگی فرهنگ ایلی یا روستایی معرف موقعیت مشخصی در جامعه هستند. البته در این میان، تأثیر محیط طبیعی، آب و هوا و شیوه كار را در نوع لباس ایلات و عشایر نباید از نظر دور داشت.
با این همه، پوشاك ایرانی از نظر ویژگی های ظاهری مشتركاتی دارند كه در اینجا به طور كوتاه و گذرا به آن ها اشاره میشود. درمیان زنان، استفاده از پوشش سر به شكلهای مختلف صورت میگیرد، مانند مقنعه در میان زنان تركمن شمال و زنان زرتشتی، و چارقد كه توری است، درمیان زنان بلوچ و دستار، به رنگ های مختلف، درمیان زنان كُرد. پیراهنهای بلند و گشاد به صورت های مختلف یا دامنیهای پرچین. آستینهای بلند به شكلهای مختلف تنگ، گشاد، با حاشیه و نواردوزی شده نیز زیاد مورد استفاده واقع می شود. دردوخت بیش تر لباس های زنان روستایی و عشایری از انواع پارچهها و نوارهای زردوزی شده استفاده میشود. استفاده از زیورآلات یا دوختن سكهها و منجوق و پولك به لباس نیز متداول است.
لباس مردان روستایی و عشایری با تغییرات بسیاری رو به رو بوده و بیش تر لباس ها یك دست شده است. استفاده از بلوز و شلوار در لباس های بومی و محلی مشهود است؛ بیش تر شلوارها گشاد و چیندار دوخته میشوند و برخی از پیراهنها مانند پیراهن مرد بلوچ، بلند تا سر زانوست. پیراهن مردان نیز بیش تر به صورت گشاد دوخته میشود و استفاده از كلاه یا عمامه یا عرقچین نیز معمول است. عرقچین نزد مردان بلوچ، كلاه نزد كردها، عمامه نزد سیستانی ها از اهمیت زیادی برخوردار است.
تزیین بدن، از جمله خال كوبی پیشانی، گونهها، زیرلب و دست ها، نوع رایج تزیین بدن در جوامع عشایری است. هم چنین آویختن زیورآلات در گوش و بینی، گلو و دست و پا، با مفاهیم رمزی یا آداب و مناسك عشایر ارتباط دارد. نوع پارچه، دوخت، تزیین و نام انواع پوشاك و زیورهای زنانه در نزد ایلات و عشایر از تنوع چشم گیری برخوردار است.
درباره پوشاك مردم شهری امروز ایران نیز میتوان گفت كه با تغییر كلی كه در پوشش مردان به وجود آمد، پوشیدن كت و شلوار، پیراهن، كفش و پالتو در زمستان در شهرهای بزرگ ایران معمول است و اكنون ظاهر شدن در انظار عمومی بدون كلاه، ناپسند نیست. پوشش زنان شهری نیز در ایران در مقایسه با قدیم تفاوت هایی دارد ولی اصل پوشش كه از ایران باستان به این سو رعایت می شده هم چنان پا برجا و استوار است. پوشش زنان امروزی را پیراهن كه غالباً تا زانو و یا زیرزانو میرسد؛ یا بلوز و شلوار, كت و دامن و جوراب و پالتو در زمستان، در طرحها و رنگ های متنوع تشكیل می دهد.
پوشاك زنان ایرانی در مقایسه با دیگر نقاط جهان تا حدودی یك دست و فرم است. برخی از زنان ایرانی در خارج از منزل چادر مشكی و معدودی چادر رنگی بر سر میكنند. گروهی از زنان و دختران نیز انواع مانتو كه پیراهنی بلند و گشاد است، با روسری یا مقنعه در رنگ های مختلف استفاده می كنند كه البته در اداره ها, دانشگاه ها و مكان های دولتی رنگ های فرم و خاصی استفاده می شود.
مقدمه :
سوزن و رشته هایی به رنگ آفتاب جنوب و دستان هنرمند ایرانی بر پارچه ای به سبزی جنگل های شمال نقش بته جقه بر حاشیه پیراهنی همرنگ کویر لوت جامه ای آراسته می شود به زیبایی هنر لطافت روح شکوه و رنگارنگی بی نظیر طبیعت ایران . جامه ای که حکایت از هویت دیرین ایران و ایرانی است .
نوع پوشش هر ملتی طی گذر زمان بر اثر حوادث تاریخی وضعیت اقلیمی شرایط و تحولات فرهنگی دگرگون می شود و از هر دوره آذین یا زنگاری بر دامن تاریخ پوشش هر ملت می نشیند با نگاهی به پیشینه لباس در سرزمین مان و تنوعی که از شمال تا جنوب کشور در میان اقوام مختلف دیده می شود بر گنجینه ای غنی از طرح و مدل ها و ایده های زیبا و ملی بر می خوریم . لباس خانم ها کاملاً پوشیده بوده و حتی اگر پوشش سر به قصد ایجاد حجاب نبوده به عنوان یک زیور و آرایه استفاده می شده است . لباس پوشیده نشانه وقار و زیبایی به حساب می آمده .
فصل 1 ( لباس و پوشاک ترکمن ها از گذشته تا حال )
پوشش و لباس ترکمن ها را در وهله اول می توان به دو دسته سنتی و امروزین تقسیم کرد :
پوشش سنتی یا قدیم تا قبل از تلاش های رضا خان در جهت یکدست کردن شکل لباس در ترکمن صحرا و کل ایران استفاده می شد و پوشش جدید که تداول آن به دوره یک دست شدن شکل لباس مربوط بوده و تا حال حاضر تداوم دارد . در جریان اجرای برنامه ی یکدست سازی فرم البسه و کشف حجاب عمال رضا خان به زور روسری زنان را بر می داشتند و به مردان لباس هایی با شکل و فرم بیگانه و غربی می پوشاندند . تحت این فشارها رفته رفته هویت و شکل لباس سنتی رنگ باخت .
فصل 2 ( پوشاک زنان و دختران ترکمن )
لباس های زنان ترکمن بسیار متنوع است ، این نوع تنوع علت و فلسفه خاصی دارد که با دوره های سنی آنان مرتبط است همچنین زنان و دختران ترکمن از لباس هایی با زیور آلات گوناگون استفاده می کنند که تنوع جالب توجهی دارد . ذیلاً به بررسی اجمالی پوشش زنان ترکمن در گذشته می پردازیم که به چهار قسمت تقسیم می شود :
الف ) تن پوش ب ) شلوار ج ) انواع روسری د ) کفش
الف ) تن پوش یا کونیک ( Koynek ) :
زنان ترکمن پیراهن های ابریشمین می پوشیدند که غالباً به رنگ قرمز بود و قیر میز کونیک ( Gyrmyz k ) نام داشت و هر قسمت یقه و سر آستین سوزن دوزی می باشد . پیراهن سه قسمت داشت : ینگ (Yeng ) یا آستین و پهلوی یان ( Yan ) و دامن آشپزی ( Ashyry ) . بر روی پیراهن شال یا کمر بندی بسته می شد و دختران از کمربندی آراسته به دانه های کوچک و زیر منجوق استفاده می کردند که مونجوق قوشان ( Monjuk Gusak ) نامیده می شد . یقه پیراهن را با « گل یقه » ( Gul Yaka ) می آراسته اند . بوقا ( Bukow ) سینه ریز نقره ای درشتی بود که از گردن می اویختند .
چابیت ( Cabyt ) : بالا پوشی بود که زنان ترکمن بر روی پیراهن می پوشیدند .
ب ) شلوار :
بالاق (Balak) انتهای پاچه شلوار زنانه سوزن دوزی مفصلی داشت که به اسامی گوناگونی خوانده می شد از جمله : دویه کله ، سکلیرمه چویچه ، ایکی حورمان ، دو و غیره که به ترتیب از پائین تا نزدیکی ساق پا را تشکیل می داد .
ج ) کلاه و روسری :
بوروک ( Boruk ) یا عرقچین : کلاه گرد و صاف و بدون برجستگی بود . دختران غالباً بوروک را بر سر گذاشته و از روسری استفاده نمی کردند . توپبی ( Topbi ) وقتی دختر ترکمن عروسی می کرد به جای کلاه دخترانه پیشانی بند را جایگزین می کرد . انواع روسری در میان برخی طوایف همچون یموت ( Yomut ) روسری هایی به نام چاشو ( Cashew ) رواج داشت که خود بر چند نوع است از قبیل : اریش چاشو ، المینچه چاشو ، آتلارز چاشو ، قارتما چاشو و چاشو چارقد که عموماً به روسری مربعی شکل و ابریشمی اطلاق می شود . انواع دیگری هم مانند کورته ( Kurte ) و قینگاچ ( Gynac ) نام داشت .
د ) کفش :
کفش زنان ترکمن را غالباً هنرمندان محلی می دوختند . کفش هایی نظیر گل میخ لی ، قیر ما کفش با نوک برگردان و پاشنه ای بلند در میان آنها استفاده می شد .
زنان ترکمن از زیور آلات گوناگونی استفاده می کردند که از جمله است : آچار باغ و ساچ باغ که نوعی مو بند زینتی است . گول یقه ، قولاق ، حالقا یا گوشواره که انواع مختلفی چون آیلی ، حالقا تومار چاقلی ، حالقا و … دارد . پیله زیک یا بوزلیک دستبندی بود که بر مچ دست می بستند .
فصل 3 ( پوشاک مردان ترکمن )
لباس مردان را می توان در چهار قسمت : تن پوش ، شلوار ، کلاه و کفش بررسی کرد .
الف ) تن پوش ها :
دون ( Don ) لباس اصیل ترکمنی ردای بلندی بود که از ابریشم دوخته می شد و تا زیر زانوان می رسید . دون بنا به رنگ و بافت بر دو نوع بود اگر از ابریشم کلاه قرمزی دوخته می شد . قنیریل دون یا قیر مینر دون و اگر از ابریشمی دوخته می شد که رنگ آن متمایل به زرد بوده و بافت پارچه آن یکنواخت نباشد . در واقع رنگارنگ و راه راه می باشد .که قارما دون نام داشت . بر حاشیه دون نوارهای سوزن دوزی از انواع آداجا ( دو نخ تافته سیاه و سفید و یا تیره و روشن ) بر کمره دون کمبرندی گاه آراسته به نقره حاوی وجود داشت . که به آن قوشاق و یا تیرمه شال می گویند . چاکمن بال پوششی است بلندتر از کتهای کنونی که از ترک شتر تهیه می شود . چاکمن تهیه شده از کرک و مرغوب را اینچه حاکمین چاکمن و چاکمن و چاکمی و یا یقه ای کوتاه و مدور و بدون دکمه داشت با آستین هایی بلند که به جای دکمه بندهایی در آن به کار می رفتند .
ب ) شلوار :
شلوار مردانه از تنبان گشادی بود که رشته ای پنجه ای لیفه آن را تشکیل می داد و سر آن را گاه با هوتاز ( Hotaz ) یا منگوله می آراسته اند این شلوار بالاق ( Balack ) نام داشت
ج ) کلاه :
تلپک ( Telpek ) کلاه پوستی با پشم های نسبتاً بلند که انواع گوناگون دیگری هم دارد . که عبارتند از 1- دومه تلپیک 2- بوخار تلپیک 3- شیسپر ما تلپم
د ) کفش :
اصلی ترین پاپوش مردان چکمه های بلند چرمی با نوک گردان بود .
چاریق : چوپانان از پوست گاو و چارتی تهیه می کردند که مخصوص استفاده در صحرا و خام نرم است .
دولاق ( Dolack ) : قبل از پوشیدن چارق پارچه ای دستباف دور پا تا ساق می پیچیدند که حکم محافظ و یا جوراب را داشت و دولاق نامیده می شد .
چپک ( CEPEK ) یا یلکن ( Yelken ) پاپوشش تابستانی بود که از پوست شتر تهیه می شد .
فصل چهارم ( پوشاک کردهای شمال خراسان )
در استان خراسان کردها از اطراف کلات تا غرب بجنورد سکونت یافته اند کردهای این محله این ناحیه از دو ایل بزرگ به نام های زعفرانلو و شادلو تشکیل شده اند که هر کی آز انها داری ظرایف جداگانه ای می باشند . طبق بررسی های انجام شده شادلوها در بجنورد و زعفرانلو در قوچان سکونت دارند . اساس و پایه پوشاک این دو ایل یکسان و هماهنگ می باشد . شادلو ها در اثر مهاجرت با شهرنشینان دارای پوشاک ساده تر از دیگر نواحی شده اند . لذا به علت اصالتی که در لباس های زعفرانلو مشاهده می شود بانوان کرد مناطق شمال خراسان مجموعاً 8 تکه می باشند که مشخصات آنها به قرار زیر است : کفش بانوان کرد شمال خراسان – این کفش در بین مردم این ناحیه به کومخ معروف است . جنس آلیاژی الوان بخصوص سبز است . شکل ظاهری گوشا به نعلین نوک برگشته می باشد و رویه و کناره های کفش را با نخهای ابریشمی رنگی رودوزی و گلدوزی می نمایند و جوراب بانوان کرد شمال خراسان .