عوامل در پرسكاري ورق فلز:
در آغاز طرحريزي فرآيند، تصميمگيري بايد صورت گيرد كه آيا قطعهاي كه طراحي ميشود بطور كامل استامپ ميگردد. بخشي از آن استامپ ميشود يا اصلاَ استامپ نميشود توجه به طراحي، مواد، روشها، ابزار توليد و هر عامل ديگري كه مورد توجه باشد در تصميمگيري بكار ميرود. معيارهاي عملي زير براي اين امر موجود است ولي به مراجع ديگر هم رجوع نمائيد.
عوامل طراحي:
- شكلها به آنهايي محدود ميشود كه ممكن است توسط بريدن، خم كردن، شكل دادن يا كشيدن يك قطعه ورق يا عمليات پرسكاري، توليد گردند.
- حداكثر اندازهها توسط انواع و اندازههاي پرسهاي موجود محدود ميشوند. محدوديتهايي بر اساس اندازة حداقل وجود دارد زيرا مقاطع با ضخامت in 0.003 براي قطعاتي امكانپذير است كه 10000 عدد آنها ممكن است در يك دست نگه داشته شود.
- ترانسها خيلي خوب هستند بعلاوه با منهايin 0.003 و حدود دقيقتر براي قطعات نازك و كوچك امكان دارد.
- ضريب عامل وزن مزيت بالايي دارد قطعات شكل گرفته از ورق فلز كمترين وزن را دارند (برچسب پوند در هر اينچ مربع از سطح).
- صاف بودن سطح خيلي خوب است زيرا وضعيت سطح معمولاَ تحت تأثير عمليات شكل دادن (فرمينگ) نميباشد.
- انواع مواد موجود است كه به شكل ورق نيز ميباشند و ترد و شكننده نيست.
تغييرات طراحي معمولاَ پر هزينه ميباشند اگر پس از ابزاركاري اوليه لازم باشد.
عوامل توليد:
- زمان ابزاركاري با ساير روشهاي توليد مقايسه شود طراحي قالب و توسعه آن ممكن است چند ماه طول بكشد.
- زمان توليد نسبتاَ كم است چون سرعت خروجي( محصول ) قبلي بالاست و 3000 قطعه در ساعت نيز توليد شده است.
عوامل اقتصادي:
- هزينههاي استامپ كردن مواد بايد كم در نظر گرفته شود و از 3 تا4 سنت در هر پوند براي فولاد، تا 25 سنت هر پوند براي آلومينيوم و مقدار بالاتر براي ساير مواد با مصرف كمتر بكار برود. يك ضريب هزينة مطلوب عبارتاند از كاهش قراضة حداقل بدست آمده از طريق انتخاب دقيق Stock ذخيره ، و طرح مورد نظر.
- هزينههاي قالب و ابزار بالا هستند معمولاَ براي ابزاركاري براي قطعات قابل مقايسه، بالاتر از هزينة لايكاست كردن آنها است. هزينهها در جايي كه توليد زياد مورد نظر باشد بايد مورد توجه قرار گيرد.
- هزينههاي كارگر مسنقيم بستگي به اندازه و شكل قطعه دارد تحت شرايط( معمولي) آنها بسيار پايين هستند.
- پرسها: غير از پرسهاي پانچ( سوراخكاري) دستي كوچك پر هزينهتر از تجهيزات ماشينكاري استاندارد هستند از قبيل: دستگاهه تراشكاري و سنگزدن سرعت ساعت ماشين بالاتري را نياز دارد.
- هزينههاي صيقلكاري كم ميباشند. اغلب ساير صيقلكاريها لازم نميباشند.( نسبت با نقاشي ياPlating روكش كردن)
روشهاي اصلي در طرح ريزي فرآيند پرسكاري:
تصميم عبارتاند از توليد به كمك پرسكاري ميباشد. طرح ريز فرآيند فلز- پرس داراي سه حوزة مسؤليت اصلي است:
- طرح ريزي توالي عمليات، تعيين تجهيزات فلزكاري واندازهگيري(gaging ) لازم براي توليد قطعات خوب و با صرفه در سرعت توليد معين شده.
- هماهنگ كردن فرآيندها مانند عمليات حرارتي، صيقل فلز( صيقلكاري) و روكشكردن(Plating).
- يكپارچه كردن مسيرهاي حركت اپراتور و كنترل كردن مادة مورد نياز.
مسؤليتهاي دوم و سوم توسط متخصصان اجرا ميشوند بعداَ در اينجا مورد علاقه قرار نميگيرد. مراحل زير از يك توية معتبر براي طرحريزي يك فرآيند توليد فلز – پرس شده تشكيل ميشود.
- تحليلهاي چارچوب قطعه – طرحها، نماها، و نمونههاي آزمايشي، مدلها، و غيره در اين قسمت بكار ميروند. مسؤليت انجام اين كارها بهتر است بصورت نمودر درآيد.
- چه چيزي ميخواهيم؟ ( آنچه كه ميخواهيم چيست يا خواسته چيست؟)
طراح محصول بايد مشخصات دقيق اندازه، شكل، نوع ماده، و شرايط و فرآيندهاي ديگر را تعيين كند، طرحريز فرآيند بايد تمام مشخصات و روابط آنها را درك كند.
- b) فرآيندها و عمليات توليد را فهرست كنيد. فهرست نمونه زير را در نظر بگيريد.
- سوراخ 2) فلانچ 3)سطوح خارجي 4) Blank بلانك
عمليات به صورت متوالي و صحيح بايد انجام گيرد يا آنها را با هم تركيب كنند و هر فقرة فهرست شده بايد كنترل شود( روي نقشه).c – امكان سنجي توليد را تعيين كنيد. عمليات قالب احتمالي را در نظر بگيريد ك ميتواند قطعه را با روابط سطح تعيين شده، توليد كند. يك سورا نزديك به يك فلانچ يك شعاع كوچك، يك نقشة مربوط به تابكاري، يك بلانك( Blank ) كه از لحاظ اثتصادي نميتاوند لانهبندي شود. انيها و ساير شرايط ميتوانند توسط طراح محصول بدون تأثيرگذاري بر روي نيازهاي عملياتي بهبود يابند.
- d) توصيههايي براي مهندس توليد محصول بنويسيد. توصيهها بايد تغييرات از نقشه قطعه را دارا باشند.
2) اقتصاديترين نوآوري را تعيين كنيد. معمولاَ روشهاي توليد متعددي وجود دارند روش انتخاب شده بايد روشي باشد كه منجر به كمترين هزينة كلي قطعه گردد و هزينه شامل مواد: ابزاركاري، كارگر مستقيم و غير مستقيم و هزينة بالابري ميباشد. تعيين اقتصاديترين فرآيند ميتواند توسط مقايسه دو يا چند فرآيند اقتصاديتر براي توليد قطعه فلز پرس شده انجام شود. مقايسة هزينههاي واحد براي هر فرآيند، براي كميتهاي توليد برابر، يك نقطهاي را ميدهد كه براي انتخاب اقتصاديترين روش ابزار كاري بكار ميرود. هزينههاي كارگر از عملكرد قبلي استفاده از اطلاعات زمان استاندارد برآورد ميشوند. نمايش گرافيكي در جايي مفيد است كه پراكندگي فرآيندها كم باشد ولي اگر توليد نيز زياد باشد، ممكن است از فرآيند با هزينة بالاتر استفاده گردد.بطور مشابه قالبهاي ساده ممكن است نسبت به قالبهاي توليد بالا ترجيح داشته باشدكه توسط نيازهاي
پيشبيني شده نشان داده ميشوند زيرا مهارتهاي خاصي مورد نياز براي طراحي، ايجاد و فقط قالبهاي توليد بالا وجود ندارد.همچنين قالبهاي عمليات واحد سادهتر ممكن است ابزاركاري را براي قطعات مختلف ممكن سازد كه داراي شكل و اندازه متفاوت ميباشند.
3)توالي عمليات را طرحريزي كنيد. طرحريزي عمليات فقط بر اساس نوع و هزينه توليد قطعه انجام ميشود اگر جزئيات كمي بايد بررسي گردند. a ) مشخصات بحراني را تعيين كنيد. هر نوع مشخصات بدليل ترانسهاي دقيق آنها با محدوديتهايي مشخصات براي فرآيند موسوم به مشخصات بحراني ميباشد.تأثيرات مشخصات روي روابط سطح را به كمك يك طرح محدود مطالعه كنيد و از نقطه نظر توليد كننده مشخصات را آشكار نماييد. b ) نواحي بحراني را انتخاب كنيد- اين نواحي به سنجش روابط سطح در داخل ترانسهاي مشخص شده مربوط ميشود. نواحي بحراني باري تعيين هندسة قطعه بكار مي رود. طرحهاي محدود براي تعيين نواحي بحراني بكار ميرود طرح ريزي ايدهآل نواحي بحراني بايد ابتدا برآورد شود اگر بصورت سطح با كيفيت در يك سيستم براي عمليات و فرآيندهاي بعدي مشخص شده باشد. c ) عمليات توليد بحراني را تعيين كنيد يك عمليات و قتي بحراني است كه براي تثبيت ناحيه بحراني يا ناحية معادل لازم باشد كه از آن عمليات بعدي ميتواند انجام شود. ميزان كنترل مورد نياز برروي ضخامت، پهنا، خواص مكانيكي، خصوصيات جريان فلز، عوامل اصلي در تعيين عمليات توليد بحراني ميباشند. عمليات توليد بحراني ايدهآل نواحي بحراني دارد. يك عمليات واحد از ورق، نوار( تسمه)، يا ورق پيچيده كريل شده، تعيين مينمايد.d ) عمليات توليد بحراني را انجام دهيد اين امر مسؤليت اصلي طراح قالب است كه با نقشه فرآيند كار ميكند ولي يك طرحريز فرآيند بايد انواع قالب را بشناسد و كاربردهاي عمومي آنها و كنترل آشفتگيهاي ناشي از خواص جريان فلز را بداند كه ممكن است برروي دقت قطات تأثير بگذارد. همچنين مسائل طراح قالب در مورد كنترل سايشي، آلودگي و غيره را بداند.e ) عمليات توليد ثانوي را تعيين كنيد. اين عمليات بين عمليات توليدكنندة بحراني و قطعة تمام (متصل) شده واقع ميگردد. محدوديتها در اين عمليات توسط مشخصات قطعه كار اعمال ميشوند. عمليات ثانوي ممكن است باي هماهنگي با يك فرآيند يا تثبيت يك ناحية بحراني عمليات بعدي لازم باشد.f) عمليات توليد ثانوي را انجام دهيد. ازالگوي رويهاي يكسان پيروي ميكند و شامل مسؤليت ب اي طرح ريز ميباشد. g ) فرآيندهاي Allied راتعيين نمائيد. فرايندها در طي تحليل نقشه قطعه مشخص ميشوند. بنابراين يك عمليات تابكاري مكن است وقتي لازم باشد كه عمليات توليد ثانوي تعيين شده باشند در بعضي موارد طرحيز ثانوي ممكن است از تابكاري توسط تغيير در مشخصات ماده پرهيز كند. تمام حذف تابكاري احتمالي، روكش كردن، تميزكردن و ساير فرآيندها باعث كاهش هزينههاي توليد احتمالي ميگردد.h ) فرآيندهايAllied را اجرا كنيد- اين فرآيندها تابعي از متخصصان است ولي طرحيزي فرايند فلز – پرس شده با تحويل دادن قطعه كار در شرايط مناسب، بايد همكاري كند. متخصص بايد تأثير فرآيند Allied رابر روي قطعه كار توصيه نمايد.4) اندازهگيري لازم را تعيين كنيد. اندازهگيري شامل 1) اندازهگيري موارد دريافت شده 2) قطعه كار در فرآيند است. اندازه گيري شامل عرض، ضخامت، و ارتفاع باري ترانسهاي تعيين شده و خواص مكانيكي است. طرحريزي، اندازهگيري در فرآيند براي استفاده در طي توليد همان رويه را دنبال ميكند كه براي انتخاب نواحي بحراني، يا نواحيي كه سنجش ميتواند براي دفاع از هندسة قطعه صورت گيرد، انجام شود. قطعه نبايد عمليات را ادامه دهد مگر اينكه اندازهگيري شده باشد. 5) تجهيزات پرس ضروري را تعيين كنيد. يك پرس بايد با نيازهاي عملي قالب تناسب داشته باشد و نوع عمليات پرسكاري و خواص مادة قطعه كار و دقت توليد نيز بايد در نظر گرفته شود. 6) مسير فرايند را آماده كنيد. مسيرهاي عملياتي از لحاظ شكل در صنعت بايد دو نياز را تأمين كند:1) شرح عمليات بايد دقيق وكانل باشد. 2) نامگذاري بكاررفته بايد با عمليات سازگاري داشته باشد.
يك طرح از قطعه برروي ورق مسيريابي ماشين عملياتي، كمك قابل توجهي ميكند.
طرحريزي براي پردازش پانل: روشها و اصول طرحريزي فرآيند براي قطعات فلز- ورق با طبقهبنديهاي قطعات، يكسان هستند. ولي روشهاي بكاررفته براي مراحل مقدماتي فرآيند يك پانل با موارد بكاررفته براي فرآوري يك شكل هندسي مانند يك فنجان، فرق ميكند. در هر دو حالت مادة قطعه در معرض تنشهاي كششي و فشار يكسان است. و خصوصيات كرنش ماده با شدت تركيببندي فرق ميكند. ولي منبع اطلاعات و مشخصات براي طرحريزي توليد يك پانل با شكل منظم اساساَ با يك قطعة عملياتي تفاوت دارد. اگر چه پانلهاي يك مجموعة فلز – ورق داراي ارزشي ساختاري هستند، يكي از ملاحظات طراحي مهم مربوط به موارد فروش ميباشد. بعضي مؤلفههاي عملياتي يك محصول از فلز ورق بدلايل اقتصادي، تهيه ميشوند. يك خودوري مدرن بهترين مثال كاربرد دو نوع مؤلفه فلز- ورق است. بخش جلوي خودرو يك بخش از طراحي است و بصورت كار هنرمند در طراحيهاي برروي تخته سياه، در مدلهاي گلي، در نهايت نقشههاي دقيق، جلوه مينمايد. مهندس فرآيند، براي تأمين نيازهاي خودش بايد اطلاعات اولية اندازه و شكل قطعه را مستقيماَ از مدل بدست آورد. مدل( گلي) در اين مرحله به مهندس فرآيند و سايرين در ارزيابي قابليت توليد محصول كمك ميكند. بسياري از تغييرات جزئي توسط مهندسان طراح و هنرمندان مورد توافق ميرسذ تا محصول در محدودة فنآوري و رئشهاي كار با فلز – ورق و ماده مورد نظر باشد. وقتي مدل گلي تصويب ميشود اندازهگيريهاي بحراني براي بهبود و توسعه نقشهها انجام ميگيرد. نقشهها براي توسعة صفحات ورق اصي و اطلاعات پيشرفته براي قالب و ارزيابي تجربي شكلهاي كشيده شده استفاده ميشوند. منبع مشخصات شكل و اندازه براي طرح، مدل اصلي، نيكسچرهاي كنترل، . ابزاركاري نسخة اصلي در حقيقت نقطة آغاز براي مسؤليت توليد براي اين مشخصات قطعه است. تا اين لحظه، ما نمودار جريان شكل 3-1 را ميتوانيم بررسي كنيم. براي صرفهجوئي در زمان اجرا، مدل اصلي ساخته ميشود در حاليكه نقشهها توسعه مييابند.
مدلهاي ساخته شده از مواد پايدار در مقابل دما و رطوبت وسيله و انتقال مشخصات را بر روي حاشيه و پروفيلي فراهم ميكنند ك توسعه نقاط مختصات به سختي تعيين و نشان داده ميشوند. سيستمهاي ثبت الكترونيك و نوري اين مشكل رابر طرف كردهاند. در بعضي موارد مدلهاي پر هزينه مورد تغيير قرار ميگيرند. مهندس قالب بايد اطلاعات پييشرفته را ار مدل گلي به شكل دقيق داشته باشد و خطوط طراحي بكار برده شده باشد.طوريكه كار بتواند برروي محلهاي قالب و الگوها براي دايكاست كردن انجام شود.وقتي كه مدل اصلي با تمام تغييرات مهندسي عمده، كامل ميشود، پلاسترهاي ماده براي تهية مدلهاي فرد براي ماشينكاري و جوشكاري و صيقلكاري بكاربرده ميشوند. سايرپانلهاي بدنه همان رويه را براي قالبها، فيكسچرهاي كنترل و كارر نسخة اصلي دنبال ميكنند . روش بكاررفته در توسعه يك قالب نقشه باي يك پانل با شكل نامنظم مانند يك سپر اتومبيل مستلزم مراحل گوناگوني است تا وضعيت قالب تثبيت گردد و مقادير مجاز لازم براي شرايط قالب فلانچ و آرايش( تميزكاريtrim) بعدي بكار برده شود. يك پلاستير ماده از مدل گلي اوليه ساخته ميشود. يك مدل نيز طبق شكل 3-2 از اين پلاستر ماده ساخته ميشود. دقت اين مدلها براي انتقال مشخصات اندازه و شكل كافي ميباشد. مدلهاي پلاستر تهيه شده از اين مدل مقدماتي سپروكاپوت( براي مثال) براي توسعه وضعيت قالب كششي و خطوط مربوطه بكار ميرود. روش توسعه خطوط در مقطع نشان داده ميشود توسعه خط-فلانچFlange-Line براي ظاهر پانل و توسعه خطTrim Line در طراحي براي يك پلاستر ماده طبق شكل 3-4 از قسمت نر برداشته ميشود. حلقه – كشش و زاويه ورودي- پانچ طراحي ميشود تا يك جريان كنترل شده از فلز را بدهد. جريان فلز در اين تركيببندي قالب فوراَ مانند در شكل فنجان محاسبه نميشود. و بنابراين بايد بررسي و تعيين شود. قالبهاي آزمايشي در موارد جدي ساخته ميشوند. ( اندازه كامل) تا بهترين شرايط جريان فلز و نيازهاي ورق براي پانل، تأمين گردد.
مدل چوب و پلاستيك و مدل اصلي( فهرست شده قبلاَ) براي يك ماشين ديده ميشود. اين مدل براي تهية مدلهاي ماشينكاريي و نهايي براي ساخت قالبها بكار ميروند. مدلهايي از روي مشخصات اوليه، ابتدا ساخته ميشوند و سپس براي تهيه مشخصات نهايي، صيقلكاري روي مدل اصلي صورت ميگيرد. نكات مهم براي طراحي – مندي فرآيند با مشكلات قابليت توليد مواجه ميشود كه از طراحي محصول يا خواص قالب و شرايط آن پيش ميآيد ولي قالب خوب همواره بايد از قوانين توسعه يافتهاي پيروي كند. 1- از تماس پانچ با فلز خودداري كنيد. قطعه بايد طوري قرار گيرد ناحية تماس پانچ براي بهترين بهرهبرداري از محدودة كرييش ماده، توزيع يابد. 2- قطعه را تا شكل نهايي در حداقل تعداد عمليات بكشيد. شكل 3-6A بخشي از قطعه را نشان ميدهد. سمت راست قطعه به عمليات اضافي احتياج دارد. عمليات اضافي منجر به علامتگذاري احتمالي سطوح ظاهري خواهدشد. 3 – خصوصيات براني را استفاده كنيد- شكل
3-6B فقط بحراني را در يك قطعه در يك قالب كششي نشان ميدهد. سطح گردتر در بخش سمت چپ به خطوط كشي كمتر از سطح پايين و سطوح تيزتر نياز دارد.4- نواحي بزرگ داراي سطوح هموار و بدون خصوصيات پشتيباني كننده اغلب به عمليات خاصي احتياح دارند. پشتيباني ضعيف ساختاري ممكن است توسط عمليات اضافي جبران شود توسعه اين عمليات بستگي به تجربه با نوع پانل و استحكام پشتيباني كنندهاي دارد كه تركيب بندي سطح پيشنهاد مينمايد.5- از كمبود و يا افزودني فلز پرهيز نمائيد – سطوح ظاهري نبايد داراي فلز اضافي يا كم باشند زيرا اين كرنشها نميتوانند با عمل كشيدن( كششيDraw ) از بين بروند. 6- روي فلز كار كنيد تا شكلهاي كم عمق را ايجاد كنيد. طول خط كششي يا حلقه كششي بايد كمترا ز طول قطعه- پانچ باشد تا كشيدگي رخ دهد و فلز تا شكل توليد شدة نهايي افزايش طول پيدا كند. 7 )تأثير طول حاشيههاي مجاور را به حداقل برسانيد. تفاوتهاي فاحش در طولهاي خطوط در حاشيههاي مجاور ممكن است مستلزم كشيدگي فلز به مقدار اضافي در خط x از شكل 3-7 شود تا از چين و چروكهاي در امتداد خط y پرهيز گردد. مشكل توسط شعاعهاي بهتر براي تهية فلز در نواحي معيوب، بهبود مييابد. 8 )از شعاعهاي تيز براي جريان سطوح ظاهري پرهيز كنيد. در حالت نشان داده شده در شكل 3-8 در تماس اولية پانچ در Y بطور موضعي فلز رادچار تنش ميكند و وقتي پانچ فلز را بداخل قالب هدايت ميكند، فلز بعداَ توسط كرنش كردن مجدد اضافه طول مييابد تا نقطه Y به حركت ادامه ميدهد. اين پديده معمولاَ برروي پانل قابل ملاحظه ميباشد. 9 ) عمليات فلانچكردن بعدي را انجام دهيد. در شكل 3-9 ماده براي فلانچ فراهم شده است كه بطور جزئي شكل داده شده است. خطtrim براي عمليات با قالب trim قابل دسترسي است.
10- محل علامتهاي تماس را كنترل كنيد. شكل 3-10 علامتهاي تماس را بروري يك پانل ساخته شده در يك طراحي قالب غير صحيح انجام شده در داخل فلانچ را نشان ميدهد با طراحي قالب صحيح نشان داده شده، علامت خارج از پهناي 0.62-in ميباشد.
11- جريان فلز را نزديك به شكلهي بحراني كنترل كنيد. وقتي كه شلهاي مختلف مثل شكل نشان دده شده در شكل3-11 شكل داده ميشوند حلقه كششي رانزديك به شكل نگه داريد و سپس جيان فلز را بالانس كردن عمل كرنش مجدد توسط ساچمهها و فشار نگهدارنده،Blank holde كنترل نماييد.1-2-3- سيستم براي تعيين محل آزمايش نواحي تعيين كيفي شده.
نواحي تعيين كيفي شده، نيازهاي رياضي، مكانيكي، و هندسي آزمايشات را تأمين ميكنند تا بصورت سطوح مناسب تعيين شده و بكار روند.
- آزمايش رياضي: سطح انتخاب شده نبايد موجب محدوديت كيفيت شود يعني بايد تلانس تعيين شده توسط مهندس توليد كننده را تأمين نمايد.
- آزمايش مكانيكي: اندازه، شكلو صيقل سطوح انتخاب شده بايد طوري باشد كه بتوانند نيروهاي عملياتي اعمال شده را تحمل كنند و نيروهاي نگهداري لازم را نيز تحمل داشته باشند.
- آزمايشات هندسي: اين آزمايش براي توزيع سطوح ميباشد طوريكه قطعه پايدار خواهد بود اگر سطوح داراي كيفيت نباشد، طرحريز فرآيند بايد طراحي مجدد را با مهندي توليد. در نظر بگيرد.
در سيستم تعيين محل1-2-3 ( شكل3-12 ) شش نقطه حداقل تعداد از نقاط مورد نياز براي تثبيت يك شكل مربع يا مستطيل در فضا ميباشد. سه نقطه بايد يك فاصله را مشخص و تثبيت ننمايد. يك نماد مثلث كوچك براي تعيين يك نقطه معين بكار ميرود در شكل 3-12 اين نماد براي نشان دادن يك سيستم براي يك جامد مستطيلي بكار ميرود تغييات سيستم نشان داده شده ميتواند براي تثبيت محل يك سيلندر، مخروط، ديسك يا ساير شكلهاي هندسي بكار برود.سطح دستگاه
( بكاررفته توسط طراح قالب) براي تثبيت نقطه معين شده موسوم به يك گهواره تثبيت است. و ناحية سطح روي قطعة كار موسوم به سطح تثبيت ميباشد. نمادهاي طرحريزي فرآيند ميتاوند براي پرهيز از طولاني در مراحل مقدماتي طرحريزي بكار بروند نا از نواحي بحراني براي عمليات توليد بحراني و ثانوي استفاده شود. استفاده از چنين نمادهايي را نشان ميدهد. كاربرد فرآيند طرحريزي فرآيند براي قطعات پرس شده اگر چه اصول كلي همواره با ارزش است و اين كاربرد آنها براي قطعات پرس شده است كه كاربرد عملي آنها را امكانپذير ساخته است. بنابراين، مواردي را شرح ميدهيم.
در اولين مورد، روش طرحريزي فرآيند به تفصيل بكاربرده ميشود. در ساير موارد اصلاح از طريق طراحي مجدد ابزار و محصول توسط بكارگيري اصول طرحريزي خوب بدست ميآيد. شكل 3-14 يك قطعهاي را نشان ميدهد كه تقريباَ 100,000 عدد توليد را در سال دارد. در بعضي كارخانهها، طرحريز فآيند ممكن است در آغاز، يك مسير مقدماتي را در نظر بگيرد طوريكه هزينههاي واحد ممكن است برآورده شود. چنين مسيري ممكن است اين موارد را نشان دهد:
1) بلانك و پيرسي
2 ) اولين فلانج
3) فلانج نهايي
4 ) فلانج مورد انتظار
اگرچه چنين مسير مقدماتي ممكن است نيازهاي برآورد كردن را تأمين كنند ولي همواره قطعات مرغوب و توليد شده از لحاظ اقتصادي را تضمين نمينمايد. براي چنين اهدافي، لازم است كه روش طرحريزي پذيرفته شده را بكار ببريم.
تحليل پرينت قطعه: هر مشخصه ابعادي يا ذكر شده، بايد بررسي گردد تا مشخص شود كه چه چيزي توسط مهندس توليد مشخص شده است. يك روش بكاررفته براي طرحريز با تجربه عبارت است از كنترل نمودن هر مشخصه برروي پرينت است تا هنگاميكه با رضايت او مطابقت داشته باشد. براي طرحريز با تجربة كمتر يك تحليل جدولي مانند شكل 3-15 مؤثرتر ميباشد. زيرا يك سابقه گرافيكي از اطلاعات برروي تمتم كشخصات نشان داده شده است برروي پرينت قطعه ميباشد. اصطلاحات» ماده« و» قالب« و» فرآوري« در شكل 3-15 در نماگذاري زير فهرست ميشوند.
ماده
به موادي گفته ميشود كه قطعه از آن ساخته شده است و ميخواهد پرسكاري شود و رابطه سطح با يك سري از مواد بررسي ميگردد. مثلاَ تغيير ضخامت برروي يك عمليات شكل دادن( فرمينگ) تأثير ميگذارد.
قالب
به ابزاري گفته ميشود كه براي بدست آوردن سطح مورد نياز بكار ميرود مثلاَ اندازة يك سوراخ و حدود آن بستگي به مهارت قالب ساز در توليد پانچ باندازه مناسب دارد.
فرآوري
كار طرحريز فرايند است كه برروي روابط سطح تأثير ميگذارد.
مثلاَ اگر دو سوراخ همزمان باهم ايجاد شوند دقت رابطة سطح بستگي به قالب دارد ولي اگر يك سوراخ ابتدا ايجاد شود و سوراخ بعدي پس از آن ايجاد گردد آنگاه دقت رابطة سطح بستگي به مهارت طرحريز فرآيند دارد. اين روش در طرحريزي فرآيند تمام مشخصات مربوط به روابز سطحي را دستهبندي ميكند و وابستگي روابز به ماده، قالب، فرآوري يا تركيبي از اينها را معين مينمايد. طرحريز فرآيند ابتدا به» قالب« و» فرآوري« توجه دارد ولي براي طرحريزي يك توالي از عمليات، فقرههاي در ستون» علامتها« بايد با ممشورت مهندس توليد مشخص شود با مهندس توليد نيز بايد تغييرات در مشخصات مواد مورد مشورت قرار گيرد تا از مشكلات توليد بدون تأثير گذاري برروي نيازهاي عملكرد قطعه، پرهيز گردد. يك بررسي ملاحظات مواد ضرورت تغيياتي را براي فرآيندي غير از فلز پرسكاري شونده نشان ميدهد. بطور خلاصه، مباحث بين طرحريز فرايند و مهندسان توليد بايد تفاوت بين آنچه كه معين ميشود و انچه كه خواسته ميشود را برطرف كند.
نيازهاي عملياتي براي حالت I – عمليات فلزكاري پرس شدة پايه مثل برش( فرم دادن) يا كشش كه براي حصول روابط سطح بكار ميرود همانطور كه در تحليل جدول ملاحظه ميشود.
بايد پس از تصميمگيري توسط مهندس، مرتكب شود كه در ستون » Remarks « ذكر شده است. نيازهاي عملياتي توسط ستاره در تحليل جدولي نشان داده ميشود. عمليات اصلي چنين هستند:
شكاف 1
بلانك 1 سوراخ 1 سوراخ 4 سوراخ 4 خم 2 خم 2 |
برش 1
برش 2 برش 3 برش 4 برش 5 فرم 6 فرم 7 |
تحليل بعدي بايد اكنون در خصوص عمليات فهرست شده در پرتوي امكان سنجي براي توليد و اقتصاد ابزار كاري انجام گيرد. نيازهاي عملياتي( بغير از 1,2 ) اكنون بطور خلاصه بررسي ميشوند (تركيب فهرست شدة فوق)