ساختار نظام آموزشي كشور هند

2,180

ساختار نظام آموزشي

در ساختار نظام آموزشي كشور هند تمركز عمده بر بعد وسيع ارائه خدمات آموزشي و اهميت ساختار، سازماندهي و ارتقاء آن استوار مي باشد. بعلاوه، ساختار سيستم آموزشي كشور هندوستان بر رشد آموزشي مناطق مختلف كشور و برقراري رقابتهاي آموزشي ميان اين مناطق تأكيد دارد. در حال حاضر، تعداد 888 نهاد آموزشي در كشور هندوستان فعاليت دارد كه به ثبت نام از 179 ميليون دانش آموز مبادرت مي نمايند. سيستم آموزش ابتدايي در هندوستان از دومين رتبة جهاني برخوردار است. اين سيستم آموزشي از 4/149 ميليون كودك 6 تا 14 ساله و 9/2 ميليون آموزگار، متشكل مي گردد. لازم به ذكر است كه نرخ مذكور به 82 درصد از كل كودكاني است كه در اين گروه سني قرار دارند مشتمل مي گردد. پس از استقلال هند طي سال 1947 سياستمداران ,مسئولان و صاحب نظران آموزش و پرورش كشور تلاشهاي فراواني در جهت ارائه الگوي مشترك ساختار آموزشي پذيرش كليه ايالت عمل آورند. طي سال 1966 كميسيون آموزش و پرورش هند مبادرت به انتشار ساختار آموزشي طرح سيستم (2+10) نمود. سيستم مذكور پس از بازنگري و جرح و تعديل طي سالهاي 1986 و 1992 به عنوان خط مشي جديد نظام آموزشي ملي به تصويب رسيد در حال حاضر كليه ايالت هاي كشور از آن پيروي مي نمايند. نكته قابل تامل در فرايند تصويب طرح مذكور طول مدت بررسي آن است كه مدت زمان سه دهه از زمان طرح اوليه آن تا جرح و تعديل و تصويب و اجراي فراگير و نهايي آن به طول انجاميد است كه خود نشان دهنده بر طرف نمودن احتمالي نواقص و نارسايي هاي طرح اوليه مي باشد. بر اساس الگوي قيد شده در فوق نظام آموزش پيش دانشگاهي كشور هند خود از دو دوره آموزش ابتدايي و متوسطه متشكل مي گردد. با وجودي كه ساختار آموزشي كشور هند بر (سيستم 2+10) استوار مي باشد. با اين حال در ميان ايالات مختلف در خصوص تعداد مدارس ابتدايي و متوسطه، شرايط سني پذيرش در مدارس متوسط، آزمون هاي عمومي، آموزش هندي و انگليسي، تعداد ساعات و جلسات درسي، مدت تعطيلات، ميزان دستمزدها، آموزش پايه و … تفاوت عمده اي وجود دارد. آموزش در كشور هند، از سن پنج سالگي آغاز شده و از سه مرحله ابتدايي، متوسطه و عالي (دو دوره 5 ساله ابتدايي و متوسطه و يك دوره 2 ساله تكميلي) متشكل مي گردد. در مجموع، دوره تحصيلات ابتدايي و متوسطه 12 سال به طول مي انجامد.

 طبق آمار به دست آمده طي سال 1996 نرخ ثبت نام ناخالص بر مبناي سطوح مختلف آموزشي به شرح ذيل مي باشد:

. پيش دبستاني : 5 درصد

. اولين سطح : 101 درصد

. دومين سطح : 49 درصد

. سومين سطح : 9/6 درصد

ساختار آموزش پس از استقلال

پس از استقلال كشور هند به دليل نرخ بالاي بي سوادي (در حدود 85 درصد) ، سرمايه هنگفتي به توليد كتب درسي ارزان قيمت تخصيص يافت. سه دهه پس از استقلال كشور، هزينه آموزشي به 40 برابر و نرخ افراد باسواد به بيش از 2 برابربالغ گرديد.از سوي ديگر پيشرفت هاي آموزشي و افزايش تعداد موسسات آموزش عالي و مراكز تحقيقاتي وصنعتي به گسترش انواع كتابخانه ها و فراهم آمدن بازار كار براي افراد آموزش ديده منجرگرديد. در سال1956 كميسيون اعتبارات دانشگاهي هند با عنوان (يو.جي .سي ) عهده دار مسوو ليت تصويب مقررات ويژه آموزش عالي و تعيين استانداردهاي آموزشي و تحقيقاتي گرديد. طي سال 1961 كميسيون مذكور به منظورارزيابي و پيشنهاد معيارهايي جهت ارتقائ استانداردهاي آموزشي در هند، به تشكيل كميته بررسي علوم به رياست دكتر رانگاناتان مبادرت نمود. تا پيش از دهة 70 ، تنها سه دانشگاه دهلي (1948) ، بنارس (1966) و بمبئي (1967) از دوره كارشناسي ارشدبرخوردار بودند.اين درحاليست كه در آغاز اين دهه 4 دانشگاه ا ليگر، ميسور ،كارناتاك و ويكرام به افتتاح دوره هاي كارشناسي ارشد خود مبادرت نمودند. پس از استقلال كشور اين روند سرعت گرفت.

آموزش پايه

در 4 ايالت مختلف كشور آموزش پايه منحصرا بر نخستين مرحلة آموزشي (آموزش ابتدايي) شامل مي گردد و اين در حالي است كه در 8 ايالت ديگر كشور دوره آموزش پايه بر كليه مقاطع آموزشي (ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان) مشتمل مي گردد.

وسيع سازي بعد سيستم آموزش پايه

كشور هندوستان، 50 سال پس از استعمار انگلستان اقدام به اجراي سياست آموزش توده اي نمود. از آن زمان تاكنون اين سيستم از لحاظ تعداد مدارس و تعداد كودكان ثبت نامي در اين مدارس چندين بار گسترش يافته است. جدول ذيل نرخ ثبت نامي افراد طي دهة 1990و 4 دهة قبل از آن را به تصوير مي كشد.

نرخ رشد ثبت نام در مقاطع آموزشي پايه (برحسب ميليون) طي سال هاي 1997 – 1950

سال پسران دختران تعداد كل
ابتدايي و مقدماتي متوسطه 8-1 مقطع آموزش مقدماتي متوسطه 8-6 مقطع آموزش ابتدايي 5-1 ابتدايي و مقدماتي متوسطه 8-1 مقدماتي متوسطه 8-6 ابتدايي 5-1 ابتدايي و مقدماتي متوسطه 8-1 مقدماتي متوسطه 8-6 ابتدايي 5-1
1951 77/16 98/2 79/13 18/6 67/0 51/5 95/22 65/3 30/19
1961 6/31 62/5 98/25 99/14 87/1 12/13 58/46 48/7 10/39
1971 42/46 64/9 61/36 07/26 04/4 03/22 50/72 68/13 82/58
1981 40/61 69/14 71/46 64/36 25/7 29/39 07/98 95/21 11/76
1991 69/80 05/22 64/58 90/55 60/13 30/42 59/136 65/35 94/100
1992 09/79 22/21 58/57 62/54 87/12 75/41 50/151 09/34 62/99
1996 20/87 7/24 5/62 20/64 3/16 9/47 50/151 0/41 4/110
1997 53/85 7/23 38/61 39/63 80/15 59/47 91/148 50/39 41/109

نرخ ثبت نام در مدارس ابتدايي در فاصله سال هاي 1997-1951 شش بار افزايش داشته است و اين در حالي است كه در همين فاصله نرخ ثبت نام در مدارس مقدماتي متوسطه (8-6) يازده بار افزايش داشته است. اين روند افزايشي در خصوص مدارس ابتدايي دخترانه نه بار و در خصوص مدارس مقدماتي متوسطه 20 بار بوده است. به طور كلي مي توان گفت روند كلّي افزايش نرخ ثبت نام در مدارس ابتدايي 76/3 درصد و در مدارس مقدماتي متوسطه 06/4 درصد بوده است.

با توجه به جدول فوق مي توان چند نكته به شرح ذيل را استنباط نمود:

1- سيستم آموزش ابتدايي كشور هندوستان از لحاظ بعدي پيشرفت قابل توجهي داشته است. به گونه اي كه بالغ بر 150 ميليون نفر در مدارس ثبت نام نموده اند. اين امر نشانگر تلاشي است كه در زمينه ايجاد مديريت دقيق و بسيج منابع صورت گرفته است.

2- اگر چه روند افزايش نرخ ثبت نام دختران طي 10 سال اخير سريع تر از پسران بوده است با اين حال اختلافات ميان دو جنس همچنان به قوت خود باقي است.

3- اگر چه نرخ ثبت نام در كلاسها تحسين برانگيز است، امّا بايد توجه داشت كه رشد جمعيت طي چند دهة اخير نيز بسيار بالا بوده است. با مقايسه كل جمعيت واجد شرايط جهت ثبت نام در كلاسها، درمي يابيم كه همچنان چندين ميليون كودك وجود دارد كه از نعمت برخورداري از آموزش ابتدايي محروم مانده اند.

زبان آموزشي

در اكثر ايالات، زمان مادري يا زمان محلّي به عنوان واسطة آموزشي مورد استف اده قرارمي گيرد. اين در حالي است كه تسهيلات آموزشي و ساير امكانات از مكاني به مكان ديگر متفاوت مي باشد.

آموزش زبان هندي

علاوه بر مناطقي از كشور كه مردمانش به زبان هندي تكلم مي نمايند در اكثر ايالت هاي غيرهندي زبان آموزش زبان هندي اجباري است. آموزش اجباري زبان هندي از ايالتي به ايالت ديگر متفاوت مي باشد. اين در حالي است كه آموزش هندي در تاميل نادو، تري پورا و ناحية كاريكال پونديچري اجباري نمي باشد.

آموزش زبان انگليسي

آموزش انگليسي در تمامي ايالات بغير از ايالت بيهار، اجباري مي باشد. با وجود اين كه آموزش انگليسي در اكثر مدارس اجباري است، از ايالتي به ايالت ديگر متفاوت مي باشد. به طوركلي آموزش انگليسي در اغلب ايالات در كلاس هاي شش الي ده اجباري مي باشد.

آزمون عمومي

در كليه ايالات در پايان كلاس هاي 10 و 12 آزمون عمومي به عمل مي آيد. در چندين ايالت حداقل سن لازم جهت حضور در آزمون هاي تكميلي متوسطه، چهارده تا شانزده سال تمام مي باشد. كه از آن جمله مي توان به ايالات آندهراپرادش، اورناچل پرادش، آسام، بيهار، گجرات، جامووكشمير، كاراناتاكا، كرالا، مهاراشترا، منيپور، اوريسا، پنجاب، تاميل نادو، تري پورا، بنگال غربي، جزاير آندامان و نكوبار، دهلي، لكشادويب و پونديچري اشاره نمود. در ايالت منيرورام حداقل سن لازم جهت حضور در اين آزمون، 13 سال تمام مي باشد، اين در حالي است كه در ديگر ايالت ها هيچ گونه محدوديت سني وجود ندارد. در ايالات اروناچل پرادش، بيهار، گجرات، جاموركشمير، كرالا، مهاراشترا، پنجاب، تاميل نادو، تريپورا، آندامان و نكوبار، لكشادويپ و پونديچري، حداقل سن لازم جهت حضور در آزمون هاي مذكور برخورداري از 16 تا 18 سال تمام مي باشد. در برخي از ايالات آزمون عمومي در مقطع آموزش مقدماتي متوسطه برگزار مي گردد.

تعداد روزهاي درسي

در نظام آموزشي كشور هند تعداد روزهاي درسي در طول يكسال در كليه ايالات بر200 روز آموزش بالغ مي گردد.

مقطع آموزش پيش دبستاني

طول مقطع آموزش پيش دبستانی بردوره آموزشي1ساله كه ازسن 5 سالگي آغاز و تا سن 6 سالگي به طول مي انجامد، مشتمل مي گردد.

سال تحصيلي تعداد دانش آموزان دختر تعداد كل دانش آموزان تعدادمدارس
1990 687278 1510090 15427
1991 639116 1435724 13515
1992 652090 1463486 13662
1993 882886 1940692 17172
1994 986055 2115751 41187
1995 981279 2139200 38510
1996 1115307 2382401 38553

اهداف آموزشي

آموزش دوران كودكي از اهميت قاطعي برخوردار است. از اين روي سياست ملّي آموزش بر اجراي برنامه هاي مراقبتي دوران كودكي ( ECCE) تأكيد فراوان نموده است. گفتني است كه اجراي چنين برنامه هايي به تسريع روند جهاني سازي آموزش ابتدايي و برنامه هاي توسعة زنان نيز ياري مي رساند. از اين طرح انتظار مي رود كه آمادگي لازم جهت برطرف نمودن نيازهاي آموزش ابتدايي را فراهم سازد. اين امر به طور غيرمستقيم با فراهم نمودن تسهيلات مراقبتي براي كودكان، به افزايش نرخ ثبت نام دختران در كلاس هاي ابتدايي منجر گرديده است. در بخش هاي مختلف، طرح هايي در حال اجرا مي باشند كه هدف از اجراي آن دسترسي به كودكان مناطق آسيب پذير و دورافتاده مي باشد. با اين هدف كه آنها را از لحاظ بهداشتي، تغذيه اي و آموزش ابتدايي تأمين نمايد. از جمله اين خدمات مي توان به تغذيه تكميلي. ايمن سازي، آزمايشات بهداشتي، آموزش غيررسمي پيش دبستاني و مشاركت عموم جامعه در ارائه خدمات به كودكان زير رده سني 6 سال و مادران باردار اشاره نمود كه توسط دولت مركزي تأمين اعتبار مي گردد.

هرچند  ICDS عمده ترين پايگاهي است كه احتياجات آموزش همگاني EFA را  برآورده مي سازد با اين حال چندين طرح ديگر نيز توسط دولت مركزي و دولت هاي ايالتي به مورد اجرا گذارده شدند كه عمده هدف آنها تكميل فرآورده هاي ICDS از لحاظ محتويات بوده است. به عنوان مثال طرح مركزي از آن عده از سازمان هايي كه داوطلب برگزاري كلاس هاي پيش دبستاني مي باشند، حمايت مي نمايد.

نرخ ثبت نام هاي به عمل آمده و گسترش برنامه هاي آموزشي طي دهة 1990

ايالات مختلف نرخ ناخالص ثبت نام 98-1997 كل ثبت نام
  جمع دختران پسران مجموع (كل)
آندهرا پرداش 3/13 4/13 3/13 49/7
آروناچل پرادش 6/71 67/7 4/75 20/38
آسام 8/12 4/12 1/13 11/10
بيهار 1/8 7/7 60/8 75/5
گوا 5/16 4/17 7/15 74/24
گجرات 7/16 4/17 1/16 35/16
هاروانا 29 3/29 8/28 14/11
هيماچل پرداش 1/17 4/17 8/16 49/13
جاموو كشمير 5/13 1/13 9/13
كاراناتاكا 5/36 1/36 9/36 51/20
كرالا 5/17 1/18 9/16 59/10
مدهيا پرداش 6/15 7/12 1/19 57/8
مهاراشترا 6/27 4/27 9/27 36/14
منيپور 5/125 1/126 125 81/38
ميخالايا 91 1/91 91 38/129
ميزورام 9/52 2/53 6/52 38/51
نگالند 9/143 7/135 9/151 99/136
اُورسيا 2/21 6/21 9/20 81/7
پنجاب 3/16 8/15 8/16 72/10
راجستان 9/14 3/14 5/15 86/10
سيكيم 6/72 5/71 6/73 31/60
تاميل نادو 8/11 7/11 8/11 90/5
تري پورا 83 1/84 9/81 07/66
آتار پرادش 8 8 8 52/5
بنگال غربي 3/16 7/15 17 24/9
جزاير 8/64 9/63 8/65 27/66
چنديگر 6/40 40 1/41 54/38
دادرا وهاولي 3/32 1/33 4/31 24/22
دامان و دايو 9/49 3/49 5/50 92/35
دهلي 9/29 8/30 9/28 48/25
لكشادويپ 109 138 3/90 05/51
پونديچري 40/10 2/38 7/41 5/50
هندوستان 9/16 4/16 3/17 33/10

منبع: شاخصهاي آموزش همگاني  EFA

طبق آمار به دست آمده كل جمعيتي كه تا سال 1990 در رده هاي سني 6-3 سال قرار داشتند. (بنا به تخميني هاي برآورده اين ميزان بر 7 درصد كل جمعيت، (54/57 ميليون) نفر بالغ مي گردد.) بيش از 1063 ميليون كودك رده سني 3 الي 6 ساله كه در مناطق محروم قرار دارند، منتظر حضور در مراكز آموزش پيش دبستاني مي باشند. اگر چه نرخ ثبت نام خالص كودكان از 33/10 طي سال 1990 به 9/16 درصد طي سال 1998 افزايش يافته است، اما با اين حال طرح مراقبتي كودكان از لحاظ تحت پوشش قرار دادن برنامه هاي آموزشي ويژه كودكان ضعيف عملكرده است. علاوه بر اين سطح پوشش طرح مذكور از منطقه اي به منطقة ديگر كاملاً متفاوت بوده است. ايالت بيهار و آتارپرادش با پوششي كمتر از 10 درصد دو نمونة بارز در اين مورد مي باشند. اغلب ايالات واقع در شمال شرقي كشور از پتاتسيل مثبت اجراي طرح مراقبتي كودكان بهره مند گرديده اند. جهت موفقيت برنامه هاي مراقبتي كودكان و گسترش ارتباط آن با آموزش ابتدايي، برقراري هماهنگي ميان بخشها ضروري است. با تأسيس كميته هايي در سطح ايالتي جهت اجراي طرح هاي ويژه، دولت هاي ايالتي تلاش مي نمايد ت ا هم اه نگ ي هاي موجود را افزايش دهد

ازجمله مهمترين اهداف آموزشي مقطع آموزش پيش دبستانی مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

 1- رشد كامل ذهنیكودكان رده سني6 سال

 2- آماده سازي كودكان جهت ورود به مراكزآموزش ابتدايي

 3- تدارك خدمات آموزشی متناسب براي دختران دوره ابتدايي

 4- تدارك خدمات پشتيباني جهت فعاليت زنان و اقشار كم در آمد جامعه

با وجوديكه مقطع آموزشي مذكوربخشي ازنظام آموزشي رسمي به شمار مي رود، با اين حال اجباري نمیباشد

طرح آموزش و مراقبت هاي دوران كودكي ( ECCE )

طراحي و تدارك طرح آموزشي و مراقبت هاي دوران كودكي ECCE به روشي اصولي به اجتماعي تر نمودن گروه هاي كودكان، ايجاد سلامتي و تندرستي، تشويق روند يادگيري خلاق و ارتقاء شخصيتي انان منتهي مي گردد. اجراي طرح مذكور براي اقشار كم درآمد جامعه به جبران نقايص فيزيكي، رواني و عاطفي كودكان منجر مي گردد. علاوه بر اين اجراي طرح ECCE به جهاني شدن آموزش ابتدايي و افزايش نرخ ثبت نام و ابقاء تحصيلي دانش آموزان در مدارس ابتدايي كمك مي نمايد. در حال حاظر طرح تكميلي توسعه خدمات ويژه كودكان با عنوان (ICDS) عمده ترين هدف طرح ECCE به شمار مي رود. علاوه بر دولت هاي ايالتي، مراكز پيش دبستاني، بالواديس و غيره نيز كه تحت پوشش نهاد مركزي رفاه اجتماعي قرار دارند به اجراي طرح مذكور مبادرت مي نمايند. جهت ايجاد همگرايي هر چه بيشتر در برنامه هاي دولت و ساير نهادها، بر مشاركت اعضاء محلّي و گروه هاي پانچاياتي راج تأكيد فراوان شده است. بعلاوه طرح ECCE كه به عنوان طرح ويژه مراقبت هاي بهداشتي، رواني-اجتماعي، تغذيه اي و آموزشي كودكان به حساب مي آيد، طي سال هاي آتي ترويج و رشد چشمگيري برخوردار بوده است.

مقطع آموزش ابتدايي

ساختار آموزشي

آموزش ابتدايي در كشور هند از شش سالگي آغاز شده و به مدت هشت سال ادامه مي يابد. به عبارت ديگر اين دوره از آموزش كودكان رده هاي سني 6تا 14 سال را تحت پوشش قرار داده و از كلاس اول آغاز شده تا پايه هشتم ادامه مي يابد مقطع آموزش ابتدايي خودبه از سطح آموزش ابتدايي پنج ساله و آموزش پس از ابتدايي يا مياني سه ساله بر اساس قانون اساسي هند متشكل ميگردد . دولتهاي ايالتي مكلف به ارائه آموزش و پرورش رايگان و اجباري به كودكان رده هاي سني 6 تا 14 سال مي باشد. سال تحصيلي مقطع آموزش ابتدايي بر 200 روز كاري كه از اوايل تابستان آغاز شده و تا تابستان آتي ادامه مي يابد مشتمل مي گردد. از جمله برنامه هاي درسي پنج سال اوليه آموزش ابتدايي مي توان به آموزش محيطي ،رياضي،هنر،آموزش كار و فعاليتهاي بهداشتي و آموزش يك زبان با تاكيد بر زبان مادري اشاره نمود. در سه سال سي از دبستان رياضيات ،علوم و تكنولوژي، آموزش زبانهاي هندي، انگليسي و يك زبان محلي ،تربيت بدني و بهداشت، علوم اجتماعي، هنر و آموزش كار به دانش آموزان ارائه مي گردد. بر اساس آخرين گزارش آماري وزارت توسعه منابع انساني ،تعداد كل دانش آموزان وزارت توسعه منابع انساني، تعداد كل دانش آموزان مقطع آموزش ابتدايي 8ساله طي سال 1999 پس 000/240/151 نفر بالغ ميگردد كه بدين ترتيب نسبت افراد ثبت نام شده از تعداد كل كودكان لازم التعليم در اين دوره از 6/42 درصد طي سال 1950 به 14/92 درصد طي سال 1999 گفتني است كه تعداد مدارس اين دوره از 000/223 مدرسه سال 1950 به 000/817 مدرسه طي سال 1999 و تعداد معلمان نيز از 000/624 نفر طي سال 1950 به 000/180/3 نفر طي سال 1999 افزايش يافته است.

آمار آموزشي مقطع آموزش ابتدايي

سال تحصيلي تعداد معلمين زن تعداد كل معلمين تعداد دانش آموزان دختر تعداد كل دانش آموزان تعداد مدارس
1990 470414 1636898 41023604 99118320 558392
1991 498934 1693014 42359096 101577089 565786
1992 492966 1681970 44915896 105370216 572541
1993 506913 1703164 46396230 108200539 572923
1994 533117 1714395 46786705 109043663 581305
1995 553166 1740436 47373540 109734292 590421
1996 584953 1789733 47891749 110390406 581305

60% معلمين ويژه كلاسهاي آموزشي پنجاه نفره

34% معلمين ويژه كلاسهاي 51 تا 100نفره

ميانگين39% معلمين ويژه كلاسهاي بيش از 50 نفر

5% معلمين ويژه كلاسهاي بيش از100 نفره

نرخ افت تحصيلي (طي سال 1996)

طبق آمار به دست آمده طی سال 1996 نرخ افت تحصيلی دانش آموزان مقطع ابتدايی

 نرخ افت تحصيلي دانش آموزان دوره اول ابتدايي (5/34 درصد)

نرخ افت تحصيلي دانش آموزان دوره دوم ابتدايي (6/51 درصد)

82 درصد كودكان رده هاي سني 14-6 سال به تحصيل دردوره آموزش ابتدايي مبادرت مي نمايند. طبق آمار به دست آمده طی سال1995 نسبت ثبت نام ناخالص پايه 1تا 4 بر104 و براي پايه 6 تا 8 بر2/67 درصد بالغ مي گردد.

طرح هاي اجرايي

از جمله مهم ترين طرح هاي به اجرا درآمده پس از استقلال كشور در سال 1947 در مقطع آموزش ابتدايي مي توان به طرح هاي ذيل اشاره نمود:

1- پروژه Lok jumbish

طي پروژه مذكور كه به منظور ارتقاء سطح كيفي و كمي آموزش ابتدايي در ايالت راجستان هند به مورد اجرا گذارده شد 75 فرقه بالغ بر 12 ميليون نفر تحت پوشش قرار گرفتند.

پروژه مذكور همچنين به عنوان گام نخستي در برقراري همكاري ميان سازمان هاي دولتي، معلمين، سازمان هاي غيردولتي و عامه مردم به شمار آمده كه به توجه خود به ارتقاء روند ملي سازي برنامه هاي آموزش ابتدايي منجر گرديده است.

از جمله مهم ترين اصول پروژه Lok jumbish به 7 اصل ذيل اشاره نمود:

1-  تأكيد به نظارت بر امور در عوض پرداختن به عملكرد صرف

2-  مشاركت همگاني

3-  عملكرد غيرمتمركز (تمركززدايي از توجه به منطقه يا مناطق خاص)

4-  آموزش همگاني

5-  هماهنگي با روند كلي نظام آموزشي كشور

6-     انعطاف پذيري در مديريت

7-  تشكيل سطوح مختلف مديريتي

لازم به ذكر است ك فاز نخست پروژه مذكور در مدت زمان 2 سال طي سال هاي 94-1992 به مورد اجرا درآمد. هزينه هاي به عمل آمده جهت اجراي فاز اول اين پروژه توسط دولت هند، دولت راجستان و آژانس بين المللي توسعه همكاري هاي سوئد (SIDA) به نسبت 3/1/2 تأمين گرديد. فاز دوم پروژه مذكور نيز تا سال 1998 به مورد اجرا گذارده شد. طبق برآوردهاي به عمل آمده، كل هزينه فاز 1 و 2 پروژه Lok jumbish بر 1100 ميليون روپيه و فاز 3 اين پروژه بر 4000 ميليون روپيه بالغ گرديده است.

گفتني است كه از كل اين اعتبارات مبلغ 200 ميليون روپيه توسط دولت نروژ هزينه گرديده است.

2- پروژه Shksha karmi

پروژه فوق كه از آن تحت عنوان پروژه (SKP) ياد مي گردد از سال 1987 و با حمايت آژانس بين المللي توسعه همكاري هاي سوئد (SIDA) به مورد اجرا درآمده است.

هدف غائي پروژه فوق، جهاني سازي و ارتقاء سطح كيفي آموزش ابتدايي در مناطق دورافتاده و عقب افتاده روستايي ايالت راجستان با تمركز عمده بر آموزش دختران مي باشد.

به واسطه عدم حضور معلمين كافي در مراكز آموزش ابتدايي به عنوان مانعي بر سر راه نيل به هدف جهاني سازي آموزش ابتدايي (UEE)، طي پروژه فق سياست جانشيني معلمين قديمي با معلمين جوان محلي كه از آن ها تحت عنوان Shiksha karmi ياد مي گردد با برنامه هاي آموزش منسجم تر و نظارت گسترده تر به مورد اجرا درآمد. لازم به ذكر است ك اين پروژه، به طور كامل از محل اعتبارات خارجي (آژانس بين المللي توسعه همكاري هاي سوئد (SIDA) طي پرداخت 90 درصدي در مرحله اول (فاز 1) و پرداخت 50 درصدي طي مرحله دوم (فاز 2) تأمين اعتبار مي گردد. اين پروژه، با هزينه اي بالغ بر 212 ميليون روپيه جهت اجراي فاز 1 و 490 ميليون روپيه جهت اجراي فاز 2 و با تأكيد عمده بر آموزش منسجم و مستمر ضمن خدمت معلمين به مورد اجرا درآمده است. طي پروژه SKP همچنين برنامه هاي آموزش غيررسمي در مدارس تحت عنوان مدارس Prehar Pathshalas و در قالب جدول زمان بندي مناسب به علاقه مندان ارائه مي گردد. گفتني است كه پروژه مذكور در حال حاضر به تربيت تعداد 150 هزار معلم در مدراس رسمي و تعداد 3520 معلم در مدارس Prehar Pathshalas و 4271 معلم (Shiksha karmi) مي پردازد.

3- پروژه آموزش ابتدايي Andra Pradesh

پروژه فوق كه از آن تحت عنوان پروژه (APPEP) ياد مي گردد، در جنوب ايالت Andra Pradesh جهت ارائه برنامه هاي آموزش ابتدايي به ويژه دختران كه تنها 34 درصد از آنان از نعمت سواد برخوردار مي باشند و تربيت معلمان متخصص و گسترش فعاليت هاي احداث مدارس به مورد درآمده است.

در اين پروژه بالغ بر 80 هزار معلم در 23 منطقه در 3 هزار مركز آموزش معلمان تحت تعليم قرار گرفته اند. لازم به ذكر است كه پروژه فوق، با هزينه اي بالغ بر 1000 ميليون روپيه در قالب طرح هشتم توسعه كشور از محل اعتابارت ملي كشور انگلستان به مورد اجرا درآمده است.

4- پروژه آموزش پايه Uttar Paradash

پروژه مذكور كه در قالب طرح آموزش همگاني توسط دولت ايالتي Uttar Paradash در ژوئن سال 1993 به مورد اجرا درآمد مورد حمايت مالي بانك جهاني قرار گرفت. پروژه فوق در حال حاضر در 12 ناحيه از كشور اجرا مي گردد. لازم به ذكر است كه اجراي اين پروژه در آينده نزديك به 15 منطقه كشور افزايش خواهد يافت. اين پروژه با هزينه كلي 7288 ميليون پوند و در طي مدت زمان 7 سال به اجرا درآمده است. آژانس توسعه بين المللي سوئد (IDA) و بانك جهاني مشتركا تا ميزان 1/163 ميليون دلار آمريكا از هزينه هاي اين پروژه را تأمين نموده اند. گفتني است كه 13 درصد هزينه هاي كلي پروژه مذكور نيز از محل سهم بودجه دولتي ويژه دولت هاي ايالتي به اين پروژه اختصاص يافته است. اولين دوره تربيت ضمن خدمت معلمان كه در قالب پروژه فوق به اجرا درآمد در اكتبر سال 1995 پايان پذيرفت.

لازم به ذكر است كه طي اين دوره 40 هزار معلم تحت تعليم قرار گرفتند.

5- پروژه آموزشي Bihar

پروژه آموزشي Bihar كه از آن تحت عنوان پروژه (BEP) ياد مي گردد در سال 1991 با هدف ارتقاء سطح كيفي و كمي نظام آموزش ابتدايي در ايالت بيهار هندوستان به مورد اجرا گذارده شد.

در پروژه مذكور تأكيد عمده اي بر تحت پوشش قرار دادن مناطق محروم و عقب افتاده معطوف گرديده است. از جمله مهم ترين سياست هاي پروژه فوق مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

  • اجراي پروژه در 7 منطقه كشور
  • برقراري ارتباط مستحكم ميان پروژه آموزشي Bihar و نظام آموزشي كشور
  • تأكيد عمده بر آموزش سطوح i-v
  • تأكيد عمده بر آموزش معلمان و مطالعات دوره اي

دومين مرحله (فاز 2) پروژه به مدت 2 سال در حال انجام مي باشد. مبلغ هزينه شده كل طي فاز 2 پروژه كه طي سال هاي 98-1996 به مورد اجرا گذارده شد بر 613 ميليون روپيه بالغ مي گردد كه توسط سازمان UNICEF، دولت هند و دولت ايالتي بيهار به نسبت 1/2/3 تأمين گرديده است. گفتني است كه مبلغي بالغ بر 3600 ميليون روپيه جهت اجراي فاز 1 و 2 پروژه فوق هزينه گرديده است.

6- پروژه آموزش ابتدايي منطقه اي

پروژه مذكور كه در نوامبر سال 1994 به مورد اجرا درآمد به عنوان طرح پيشروي ارتقاء نظام آموزش ابتدايي در كشور هند مطرح مي باشد.

هدف غائي پروژه فوق عملياتي نمودن راهبردهاي استراتژيك جهت نيل به سياست جهاني سازي آموزش ابتدايي و گسترش اين برنامه ها به مناطق دورافتاده و محروم كشور است. در اين پروژه تجارب و ايده هاي مثبت و كارآمد چندين ايالت مدنظر قرار گرفته است. از جمله مهم ترين اهداف پروژه DPEP مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

  • تدارك برنامه هاي آموزش ابتدايي جهت دسترسي كليه كودكان هندي به آموزش هاي اوليه در نظام آموزش رسمي يا آموزش غيررسمي (NFE)
  • كاهش نرخ افت تحصيلي به كمتر از 5 درصد و افزايش نرخ ثبت نام و پيشرفت تحصيلي
  • افزايش متوسط پيشرفت دانش آموزان در سطوح آموزش پايه به ويژه آموزش ابتدايي تا سقف 40 درصد

گفتني است كه 85 درصد از هزينه پروژه مذكور توسط دولت هند و باقي مانده هزينه ها توسط دولت هاي ايالتي تأمين مي گردد. آژانس توسعه بين المللي (IDA) بالغ بر 260 ميليون دلار به اجراي فاز اول و 425 ميليون دلار جهت اجراي فاز 2 پروژه اختصاص داده است. اتحاديه اروپا (Eu) نيز به تأمين هزينه تا سقف 150 ميليون دلار مبادرت نموده است. اين در حالي است كه اعتبارات هزينه شده توسط دولت هلند جهت اجراي اين پروژه بر 8/25 ميليون دلار بالغ مي گردد. نخستين مرحله از پروژه فوق در 42 منطقه كشور در ايالات Assam، Haryana، Karnatalea، Kerala، Maharashtr، Tamilnadu و Madhya Pradesh به مورد اجرا گذارده شد. طي فاز 2 پروژه نيز اين طرح در 80 منطقه متعلق به ايالات Orissa، Himachal Pradesh، Andhra Pradesh، West bangal، Httar Pradesh و Gujarat و ايالات فاز 1 به مورد اجرا گذارده شد.

7- طرح ملي تغذيه رايگان

طرح مذكور با عنوان طرح ملي تغذيه رايگان دانش آموزان مقطع آموزش ابتدايي در 15 آگوست سال 1995 در جهت ارتقاء نرخ ثبت نام و ابقاء تحصيلي دانش آموزان به ويژه دانش آموزان خانواده هاي كم درآمد و محروم به مورد اجرا گذارده شد. طرح مذكور طرحي ملي است كه به مدت كوتاهي در سراسر مدارس ابتدايي كشور به مورد اجرا درآمد. طبق طرح مذكور كليه دانش آموزان سطوح i-v  آموزش طي سال هاي 1997 تا 1998 از تغذيه رايگان در مدارس بهره مند گرديدند. در طول سال 96- 1995 بالغ بر 378 منطقه، 225 هزار مدرسه و 33 ميليون كودك هندي با هزينه اي بالغ بر 412/4 ميليون روپيه تحت پوشش اين طرح قرار گرفتند. طي سال 97-1996 دامنه طرح مذكور گسترش يافته و 4/55 ميليون دانش آموز را تحت پوشش قرار داد. گفتني است كه طي طرح اخير بالغ بر 110/8 ميليون روپيه هزينه گرديد. طي مرحله 3 طرح مذكور كه طي سال 98-1997 به مورد اجرا درآمد بالغ بر 110 ميليون دانش آموز كلاس هاي مقطع آموزش ابتدايي تحت پوشش قرار گرفتند. در پايان طرح مذكور گزارشات رضايت بخشي از افزايش نرخ ثبت نام و ابقاء تحصيلي دانش آموزان در مدارس مشهود بوده است.

تمركززدايي آموزشي

طرح تمركززدايي آموزشي از مقطع آموزش ابتدايي بخشي از سياست ملي كشور هند طي سال 1986 به شمار مي آيد. طرح مذكور توسط كميته هاي تحت عنوان كميته هاي آموزش روستايي (VECs) در جهت مديريت هر چه بهتر آموزش ابتدايي در كشور به مورد اجرا درآمده است.

طرح مذكور با هدف اجراي سياست هاي خانواده محور و كودك محور در حوزه آموزش به ويژه آموزش ابتدايي و دستيابي كليه كودكان به امكانات آموزش مناسب در مدارس رسمي يا غيررسمي و ادامه تحصيلات در اين مراكز مي باشد.

نرخ ثبت نام و حضور در مدارس

سن رسمي جهت ورود در كلاس هاي مقطع آموزش ابتدايي در كشور هندوستان 6 سال تمام مي باشد. كشور هندوستان متعهد گرديده تا براي كليه كودكان رده هاي سني 14 – 5 سال آموزش رايگان فراهم نمايد. چندين شاخص وجود دارد كه به كمك آن مي توان نرخ حضور كودكان در مدارس را مشخص نمود. نرخ ثبت نام كودكان، مهم ترين شاخص مي باشد. جدول ذيل نسبت ناخالص ثبت نام (GER) را نشان مي دهد. به عبارت ديگر اين جدول نسبت ثبت نام به كل جمعيت افراد رده هاي سني 14-6 سال را نمايش مي دهد.

نرخ ناخالص ثبت نام در مقاطع آموزش مقدماتي

مقطع مقدماتي متوسطه سطوح 8-6 ويژه افراد رده هاي سني 14-11 سال مقطع آموزش ابتدايي – سطوح 5 -1 ويژه افراد رده هاي سني 11-6 سال
كل دختران پسران كل دختران پسران سال
87/67 82/54 82/79 28/87 89/75 12/98 1991
5/67 5/72 5/72 6/84 46/73 0/95 1992
4/62 9/70 9/70 6/90 9/81 7/98 1996
5/58 5/66 5/66 3/90 5/81 5/98 1997

نرخ ناخالص ثبت نام دانش آموزان مقطع ابتدايي طي دهه 1990 بر مبناي درصد

نرخ جمعيت و مناطق بهره مند از خدمات آموزش ابتدايي بر مبناي درصد طي دهه 1990

با توجه به جداول فوق مي توان پي برد كه نرخ ثبت نام طي اين دهه نسبتاً ثابت مانده است. اين امر بويژه در خصوص ثبت نام دانش آموزان پسر در كلاس هاي ابتدايي صحّت دارد. اين در حالي است كه ارقام ثبت شده براي دختران نشان دهندة رشد 6 درصدي در نرخ ثبت نامي آنان مي باشد. اين امر احتمالاً به چند عامل بستگي دارد. يكي از دلايل، عدم ثبت نام از كودكان در سنين معين مي باشد. گفتني است كه شرايط سني از ايالتي به ايالت ديگر كشور متفاوت مي باشد. در ايالت كِرالا و تاميل نادو از 60 درصد از كودكان رده سني 5 سال در كلاس هاي اوّل ابتدايي ثبت نام به عمل مي آيد. اين در حالي است كه اكثر ايالات كشور در سن 6 سالگي از كودكان در كلاس هاي ابتدايي ثبت نام به عمل مي آيد. در برخي از ايالات كشور نيز اين سن 7 سال تمام بوده است. اين امر مي تواند از دو عامل تأثير پذيرفته باشد:

.  عدم آمادگي مدارس جهت ارائه خدمات آموزشي

.  نرخ رو به رشد نسل جديد يادگيرندگان در كشورهاي عقب افتاده

علاوه بر اين برخي ايالات نيز با پيروي از چندين طرح جديد به ثبت نام از كودكان رده هاي سني بالاتر در اين كلاسها مبادرت مي نمايند كه اين امر خود تركيب سن آموزش را تحت تأثير قرار مي دهد.

در كل مي توان گفت كه از 30/90 درصد نرخ ناخالص ثبت نام (GER) در مدارس ابتدايي (5/98 درصد پسر و 5/81 درصد دختر)، تنها 7/71 درصد به نرخ خالص ثبت نام تعلق دارد. (7/77 درصد پسر و 64 درصد دختر). 17 ايالت كشور از پائين تر ميانگين ملي برخوردارند و اين درحالي است كه 15 ايالت ديگر از سهمي از بالاتر از ميانگين ملّي برخوردار مي باشند. مطابق آمار ارائه شده كشور هندوستان جهت جذب كليه كودكان به مدارس چالش بزرگي پيش رو دارد. اگر از زاويه ديگر به اين موضوع نگاه كنيم متوجه مي شويم كه طي دهة 90 نرخ نام نويسي ناخالص از پسران و دختران (در مقطع ابتدايي) به حال  ثابت درآمده است. طي اين دهه آمار افرادي كه در سنين بالا يا پائين تر از معيار تعيين شده در كلاس هاي ابتدايي ثبت نام نموده اند رو به كاهش گذارده است. در نمودارهاي آماري نرخ نام نويسي خالص و ميزان حضور دانش آموزان در مدارس نشان داده شده است. از اين آمار و ارقام مي توان به دو موضوع پي برد:

 اوّل اينكه نرخ پائين ثبت نام در كليه بخش هاي كشور معضل محسوب نمي گردد. اغلب ايالات كشور حتي ايالاتي كه زير خط توسعه قرار داشته اند. (همانند ايالت مدهياپرادش 1/88 درصد) آمار بالايي از نرخ نام نويسي خالص (80 درصد) ارائه داده اند. با اين وجود برخي از ايالات كشور من جمله جامووكشمير، ناگالند، آتارپرادش و تنگال غربي با مشكلات جدي روبرو مي باشند. دوّم اينكه اگر چه نرخ دختراني كه از آنها ثبت نام به عمل آمده طي چند سال اخير روبه افزايش گذارده است، اما شكافي كه ميان اين دوجنس (دختر و پسر) وجود داشته همچنان به قوت خود باقي است. آمارها نشان مي دهند كه در ازاي دختراني كه در رده هاي سني 14-6 سال ثبت نام نموده اند، دختراني نيز به همان تعداد و در همان گروه سني خارج از مدارس به سر مي برند. در ايالاتي چون بيهار، جامووكشمير، راجستان، آتار پرادش اين مشكل توجه عمده اي را مي طلبد. در آتارپرادش از تعداد 11 دختر حتي 2 نفر نيز در مدارس ابتدايي حضور نمي يابند.

با توجه به مشكلات منطقه اي، شكاف جنسي و مشكل رشد جمعيت، دولت مركزي و دولت هاي ايالتي معيارهاي جديدي را در اين خصوص وضع نمودند كه از آن جمله مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

الف) معيارهايي كه از قبل براي اندازة جمعيت و راه اندازي امكانات آموزشي در سكونتگاههاي كوچك اتخاذ گرديده بود، دچار تغييراتي گرديد. اين تغييرات همانگونه كه در ارقام ارائه شده در ايالات مدهياپرادش و آندهراپرادش نتايج مثبتي در برداشته است (گفتني است كه اكثريت جمعيت اين دو ايالت در مناطق سكونتي تپه اي و به صورت اقليت قومي سكني گزيده اند).

ب) احداث مدارس و اجراي طرح هاي آموزشي من جمله پروژه هاي لاك جامبيش راجستان از جمله عمده تلاش هايي بود كه موفقيت هايي در اين زمينه نيز كسب نمود.

ج) استراتژي سومي كه در جهت افزايش نرخ ثبت نام وحضور كودكان در آموزش ابتدايي و كاهش ناهمگوني ميان بخشهاي مختلف اتخاذ گرديد، طرح تمركززدايي آموزش بود. با توجه به اينكه ناهمگوني ها در سطح ايالات فوق العاده زياد بوده و با توجه به اينكه طرح هاي ايالتي قادر به پاسخگويي به ملاحظات ملي نمي باشند از اين روي  DPEP كه بيش از 200 حوزه را تحت پوشش قرار داده است به اتخاذ سياست جديدي در جهت برنامه ريزي هاي آموزش ابتدايي مبادرت نموده است.

مقطع آموزش متوسطه

ساختار آموزشي

به طور اساسي در كليه كشورهاي جهان آموزش متوسطه از نقش بسيار مهم حساس و سرنوشت سازي در آينده فرد و اجتماع برخوردار مي باشد. در اين دوره از يك سو پي ريزي آموزش علوم و تكنولوژي عيق تر از دوره قبل مورد توجه قرار گرفته و دانش آموزان آمادگي لازم جهت ورود به دوره هاي عاليتر آموزشي بهره مند مي گردندو از سوي ديگر به عنوان يكي از اعضاي جامعه به كسب مهارتهاي اجتماعي و بازار كار مبادرت مي نمايد. در واقع آموزش متوسطه پلي است كه آموزش ابتدايي را به آموزش عالي دوره هاي فني و حرفه اي و يا ورود به بازار كار و زندگي اجتماعي متصل مي نمايد. بر اساس خط مشي جديد آموزش نظام آموزش متوسطه در هند از چهارده سالگي آغاز شده و تا مدت چهار سال ادامه مي يابد . به عبارت ديگر اين دوره از پايه نهم آغاز شده و تا پايه دوازدهم ادامه مي يابد . اين دوره نيز از دو دوره آموزشي دو ساله مقدماتي و تكميلي متصل ميگردد. در برنامه ريزي مقطع مقدماتي متوسطه بر دروس عمومي و پايه متمركز ميگردد. در صورتي كه در مقطع تكميلي متوسطه برنامه ريزي درسي بر دروس تخصصي تاكيد دارد . به طور كلي برنامه هاي درسي اين دوره كه دروس رياضيات،علوم،تكنولوژي، علوم اجتماعي، تربيت بدني و بهداشت،آموزش هنر، مهارتهاي حرفه اي ، كار تجربي و آموزش زبانهاي هندي،انگليسي و زبانهاي محلي مشتمل ميگردد. كتابهاي درسي به زبان انگليسي تاليف مي شوندو از آنجائيكه زبان اداري و ديواني اين كشور انگليسي است به زبان انگليسي نيز تدريس مي گردد.

بر اساس گزارش وزارت توسعه منابع انساني تعداد مدارس دوره چهار ساله آموزش متوسطه از 416،7 مدرسه طي سال 1950 به 436،112 مدرسه طي سال 1999 بالغ مي گردد. تعداد معلمان اين دوره نيز از 000،127 نفر طي سال 1950 به 878،747،1 نفر طي سال 1999 افزايش يافته و تعداد دانش آموزان نيز در اين دوره به 27,767,449 نفر بالغ مي گردد. بررسي و مقايسه آمارهاي موجود روشن مي سازد كه كشور هند به رغم ازدياد جمعيت، بويژه در رده هاي سني كودكان لازم التعليم و فقدان منابع طبيعي استراتژيك من جمله نفت و گاز توفيق فراواني در فراهم سازي امكانات و سرمايه گذاري هاي مالي وانساني در زمينه آموزش بويژه براي كودكان طي 5 دهه اخير داشته است. به نحوي كه نسبت ثبت نام دانش آموزان از 33/18 درصد درزمان استقلال بر 14/92 درصد افزايش يافته است.

سيستم امتحاني و مدارك تحصيلي

ارزشيابي تحصيلي در نظام آموزشي هند از جايگاه ويژه اي برخوردار مي باشد. به طور علمي ، درتمامي ايالت هاي كشور سطوح تحصيلي به كلاسها يا پايه هاي متعدد تقسيم شده و ارتقا از يك پايه به پايه بعدي متوسط به نتيجه ارزشيابي نهايي در پايان سال تحصيلي است. در سطح آموزش ابتدايي ، آزمون ها از انعطاف كافي برخوردار بوده و به صورتي داخلي و در سطح مدرسه اي برگزار مي گردد. اين مقطع سياستهاي آموزشي به گونه اي است كه كليه دانش آموزان به گذراندن كلاسهاي اول تا پنجم با موفقيت بدون نياز به تكرار پايه مبادرت مي نمايد. مدارك دوره هشت ساله آموزش ابتدايي توسط مدارسي صادر شده و از اعتبار كافي و جهت ورود به آموزش متوسطه برخوردار مي باشد. مسئوليت اجراي آزمونها مقطع متوسطه در پايه هاي نهم و يازدهم از جمله وظايف مدارسي به شمار آمده و اين در حالي است كه مسئوليت اجراي ارزشيابي در پايه هاي دهم و دوازدهم اين دوره به عهده هيات مديره آموزش متوسطه ايالتي مي باشد. به طور معمول هيات مديره آموزش متوسطه به اجراي اين وظيفه از طريق برگزاري آزمونهاي علمي و سئوالات استاندارد شده مختلف علمي با همكاري معلمان مجرب مبادرت نموده و بر اساس نتايج اين آزمونها مدارك تحصيلي براي دانش آموزان موفق صادر ميگردد. برخورداري از مدارك صادره در پايه هاي دهم و دوازدهم جهت ورود به مقطع تكميلي متوسطه و دوره هاي عالي فني و حرفه اي، كالج ها و دانشگاهها و يا جهت استخدام الزامي است.

آمار تحصيلي مقطع آموزش متوسطه

سال تحصيلي تعداد معلمين زن تعداد كل معلمين تعداددانش آموزان دختر تعداد كل دانش آموزان
1990 768315 2331797 19332539 54180391
1991 783517 2381408 20041128 55673664
1992 791747 2435293 22714721 61418729
1993 836754 2485158 23775784 63262226
1994 879812 2567696 24167941 64425675
1995 919782 2657985 24824243 65902708
1996 966743 2738205 26150336 68101705

طبق آمار به دست آمده طی سال 1996تعداد مدارس مقطع متوسطه طي سال1996 بر102183 مدرسه ونسبت معلمين به دانش آموزان بر33/1بالغ مي گردد.

آموزش عالي

سيستم آموزش عالي هند از انعطاف پذيري بسيار بالايي برخوردار مي باشد، به گونه اي كه همواره و در هر شرايطي براي دانشجويان مقاطع مختلف امكان ادامه تحصيلات در گرايشات مختلف تحصيلي وجود دارد.گفتني است كه در اين كشور هيچ دوره آموزشي دكتري پيوسته برخوردار نبوده و دانشجويان ملزم به گذراندن مقاطع تحصيلي كارشناسي و كارشناسي ارشد يكي پس از ديگري مي باشند. سپس در مراحل نهايي آموزش به تحقيق و انجام پژوهش در مقطع دكتري پرداخته و نهايتا با تهيه پايان نامه و ارائه آن به استاد راهنما به دفاعيه مي پردازند. در زمينه رشته هاي غير پزشكي نيز دو گرايش وجود دارد؛يكي زير مجموعه مهندسي و ديگري زير مجموعه رشته ها و دوره هاي علوم  مي باشد. رشته هاي مهندسي طي دوره هاي آموزشي 4 ساله مقطع كارشناسي و دوره هاي2 ساله مقطع  كارشناسي ارشد به علاقه مندان ارائه مي گردد. اين رشته ها در هندوستان به عنوان دوره هاي پيشرفته يا تخصصي نيز شناخته شده اند و لذا قوانين خاصي در زمينه صدور پذيرش اين رشته ها براي دانشجويان خارجي وجود دارد و علاوه بر اين شهريه اين دوره ها براي دانشجويان خارجي بسيار بالاست. رشته هاي علوم كه همواره از اقبال بيشتري از سوي دانشجويان خارجي برخوردار بوده اند،از تنوع بسيار بالايي نيز برخوردار مي باشند.رشته هاي علوم در مقطع كارشناسي 3 سال و در مقطع كارشناسي ارشد 2 سال به طول مي انجامد.

مقطع دكتري نيز شامل هيچ كلاس يا آزمون ورودي نشده و دانشجويان مي توانند در هر يك از اين رشته ها با خاتمه مقطع كارشناسي ارشد ضمن برقراري ارتباط با استاد راهنما و توافق بر سر محتواي پايان نامه به انجام پژوهش بپردازند.لازم به ذكر است كه مدت اين تحقيقات حد اقل 2 سال و حد اكثر 5 سال ميباشد.به عبارت ديگر دانشجويان مجاز به ارائه پايان نامه زودتر از موعد مقرر( 2سال) نبوده  و پس از 5 سال نيز تنها در صورت صلاحديد استاد راهنما مجاز به ادامه پژوهش ها مي باشند.

 ازجمله مهمترين رشته هاي علوم مي توان به رشته هاي علوم پايه من جمله رشته هاي كامپيوتر، الكترونيك، رياضيات،،فيزيك،شيمي،زيست شناسي و….. اشاره نمود. از جمله مهمترين رشته هاي علوم انساني نيز مي توان به رشته هاي اقتصاد، مديريت، روانشناسي، زبان هاي خارجي، جامعه شناسي، باستان شناسي و ……..اشاره نمود.

گفتني است كه كشور هند در مجموع ازتعداد 230 دانشگاه و8000 كالج برخوردار ميباشد. جهت برگزاري كلاسهاي مقطع كارشناسي ارشد برخورداري از حداقل يك استاد، دو استاديار / دانشيار و 5 مربي الزامي است. كميته بررسي كميسيون اعتبارات دانشگاهي درگزارش سال 1965خود به بهره گيري ازكادر آموزشي تمام وقت در عوض استخدام مدرسين پاره وقت تاكيد نمود.

مقاطع تحصيلي  آموزش عالي

جهت ورود به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي هندوستان، برخورداري از مدرك اتمام تحصيلات متوسطه (2+10) Intermediate Cetificate (دوازده سال تحصيل) الزامي است.

نظام تحصيلي در اكثر دانشگاه هاي هندوستان، ساليانه و در تعداد كمي از دانشگاه ها ترمي است.

 ديپلم (Diploma) كه پس از دو تا سه سال تحصيل بعد از ديپلم متوسطه اعطا مي گردد. برنامه هاي آموزشي اين دوره منحصرا در كالج ها يا انيستيتوها ارائه مي گردد.

 ليسانس يا كارشناسي (Bachelor) كه مدت زمان سه تا پنج سال پس از ديپلم متوسطه (2+10) به طول مي انجامد.

 فوق ليسانس يا كارشناسي ارشد (Master) دو تا سه سال پس از ليسانس.

 دوره M.Phil. (Master of Philosophy) يك تا دو سال تحصيل (گذراندن واحد) و تحقيق (گذراندن پايان نامه) پس از Master مي باشد. اين دوره به عنوان پيشنياز دوره دكترا در برخي از دانشگاه هاي ممتاز هند محسوب مي گردد.

دوره دكتري Doctor of Philosophy (Ph.D.) كه با توجه به رشته هاي مختلف، بطور معمول سه تا پنج سال به طول مي انجامد. گفتني است كه اين مقطع آموزشي نيازي به گذراندن دروس مربوط به رشته انتخابي و حضور در كلاس نداشته و دانشجويان به محض ورود از مجوز فعاليت تحقيقاتي تحت نظارت استاد راهنما برخوردار مي گردند.لازم به ذكر است كه شهريه تحصيلي مقطع دكتري براي كل مدت تحصيل بالغ بر2 هزار دلار آمريكا است.

 دوره فوق دكتري Post Doctorate Fellowship (P.D.F)، اين دوره به صورت خاص و در رشته هاي معدود در دانشگاه هاي معتبر هند ارائه مي گردد. گفتني است كه هر رشته تابع ضوابط مقررات خاص همان رشته مي باشد.

تقويم دانشگاهي

سال تحصيلي دانشگاهي هرساله در ماه جولاي(تير ماه) آغاز شده و تا اواخر آوريل (فروردين ماه) به طول مي انجامد. نظام تحصيلي هند به صورت ساليانه بوده و طي سال تحصيلي دو تعطيلي مهم يكي به مدت سه هفته در مهر ماه و تعطيلي1 هفته اي در ديماه وجود دارد.كليه دروس آموزشي به زبان انگليسي ارائه مي گردد. دانشجويان خارجي مي بايد 2 ماه پس از ورود به كشور هند در آزمون سنجش زبان شركت كنند. اين آزمون به منزله امتحان ورودي نبوده بلكه آن دسته از افرادي كه به قبولي در اين آزمون( احراز 50% نمره) نايل نيايند مي بايد در دوره تقويتي 1ماهه حضور يابند.

نهادهاي آموزش عالي

در هندوستان چهار نوع مؤسسه آموزش عالي دائر مي باشد:

دانشگاه ها، انيستيتوها و مراكز تحقيقاتي كه توسط دولت مركزي اداره مي شوند.

دانشگاه ها، انيستيتوها و مراكز تحقيقاتي كه توسط دولت هاي ايالتي اداره مي شوند.

كالج هايي كه وابسته به دانشگاه ها مي باشند.

كالج هايي كه كاملا خصوصي مي باشند.

گفتني است كه 15 تا 20 درصد كالج هاي هند دولتي و بقيه به صورت خصوصي اداره مي گردند. كليه كالج هاي خصوصي هند تحت نظارت يك دانشگاه دولتي فعاليت مي نمايند.

نهادهاي مركزي

از جمله مهم ترين نهادهاي دست اندكار آموزش عالي كشور هند مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

دولت مركزي مسووليت اصلي اجراي سياست آموزش عالي در كشور را بر عهده داشته و به تدارك اعتبارات ويژه براي كميسيون كمك هزينه تحصيلي دانشگاه ها (UGC) و احداث دانشگاه هاي مركزي در كشور مبادرت مي نمايد. دولت مركزي همچنين عهده دار مسووليت اعلان تغيير وضعيت مؤسسات آموزشي به دانشگاه ها مي باشد. گفتني است كه كه مسووليت اخير دولت مركزي در همكاري با كميسيون كمك هزينه تحصيلي دانشگاهي و درصورت تأييد اين كميسيون اعمال مي گردد. در حال حاضر تعداد 16 دانشگاه مركزي در كشور فعاليت دارند. از سوي ديگر 37 مؤسسه نيز فعاليت دارند كه در شرف تغيير وضعيت به مؤسسات رسمي دانشگاهي مي باشند. دولت هاي ايالتي نيز عهده دار مسووليت احداث دانشگاه هاي ايالتي وكالج ها بوده و همچنين به تأمين اعتبارات لازم اين مراكز جهت گسترش و ابقاء مبادرت مي نمايند. لازم به ذكر است كه برقراري ارتباط و همكاري هاي آموزشي ميان مركز و دولت هاي ايالتي توسط انجمن مركزي مشاوره آموزشي (CABE) صورت مي گيرد.

ارزشيابي مدارك تحصيلي

مدارك دانشگاه هاي هند مانند ساير مدارك دانشگاه هاي خارج از كشور بر اساس نوع رشته، كيفيت آموزش و موقعيت مؤسسه آموزشي ارزشيابي مي گردد.

مدارك Diploma و Bachelor دو ساله صادره از مراكز آموزش عالي معتبر هند، در صورت برخورداري از ديپلم متوسطه (2+10) تحت عنوان كارداني ارزشيابي مي گردد.

تبصره: دوره هاي تكميلي و يا كوتاه مدت؛ نظير Course Contents تأثيري در ارزشيابي مدارك فوق ندارد.

مدارك كارشناسي (Bachelor) س تا پنج ساله در صورت برخورداري از ديپلم كامل متوسطه (2+10) از دانشگاه هاي گروه 1، 2و 3 تحت عنوان كارشناسي ارزشيابي مي گردد.

مدارك كارشناسي ارشد (Master) دو تا سه ساله از دانشگاه هاي گروه 1 يا 2 با شرط برخورداري از مدرك كارشناسي، به عنوان كارشناسي ارشد ارزشيابي مي گردد.

مدارك Ph.D. از دانشگاه هاي گروه 1 و 2 با شرط برخورداري از مدرك كارشناسي ارشد تحت عنوان دكتري ارزشيابي مي گردد.

تبصره: مدارك موضوع بندهاي 3 و 4 از دانشگاه هاي گروه 3، ورودي بعد از آگوست 1996 غيرقابل ارزشيابي بوده و ورودي هاي قبل از آگوست 1996، كماكان با چاپ مقاله درمجلات معتبر قابل ارزشيابي مي باشد، در غير اينصورت مدارك مذكور، تحت عنوان مدارك معادل ارزشيابي مي گردند.

مدارك اخذ شده از دانشگاه هاي گروه 1 و 2 در مقاطع كارشناسي ارشد (Master) و دكتري (Ph.D.) در صورتي كه مدارك تحصيلي قبلي دانشجويان از ساير دانشگاه ها اخذ شده باشد قابل ارزشيابي است. تحصيلات مكاتبه اي (Correspondence)، متفرقه (External)، كلاس شبانه (Evening Course)، خصوصي (Private) و غيرحضوري قابل ارزشيابي نمي باشد.

پذيرش تحصيلي

جهت پذيرش در رشته هاي كارشناسي دانشگاهها و مؤسسات عالي هندوستان، تكميل دورة 12 سالة آموزشي و برخورداري از ديپلم متوسطه الزامي است.

علاوه بر اين اكثر دانشگاهها به ويژه در رشته هاي پزشكي و مهندسي به علت محدوديت هاي پذيرشي شرط معدل قرار داده و به پذيرش دارندگان معدلهاي بالاتر مبادرت مي نمايند. در برخي از موسسات ممتاز نظ ير موسسات فني علاوه بر برخورداري از نمرات بالاي آموزشي آزمون ورودي و مصاحبه نيز از داوط لبان به عمل مي آيد. به عبارت ديگر داوطلبان مي بايد در آزمون ارزشيابي 60 الي 70 درصد نمرات را كسب نمايند. علاوه بر اين داوطلبان جهت پذيرش در رشته هاي فني دانشگاهها مي بايد به احراز 75 الي 85 درصد نمرات نائل آيند. در اين خصوص از داوطلبان در درس هاي فيزيك، شيمي، زيست شناسي، رياضيات و زبان انگليسي آزمون به عمل مي آيد. شرايط قبولي در رشته هاي كارشناسي دشوار نمي باشد. نظ ام تحصيلي در اكثر دانشگاههاي  هندوستان به صورت ساليانه و در تعداد محدودي از دانشگاهها به صورت ترمي مي باشد. دانشگاه هاي كشور هندوستان خودمختار بوده و از مقررات مختصّ خود برخوردار مي باشند. اين مراكز همچنين در الگوبرداري از كشورهاي ديگر آزادند. از جمله مهمترين مراكز آموزش عالي كشور هندوستان مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

1- دانشگاهها، موسسات و مراكز تحقيقاتي تحت نظارت دولت مركزي

2- دانشگاهها، موسسات و مراكز تحقيقاتي تحت نظارت دولتهاي ايالتي

3- كالجهاي وابسته به دانشگاهها

4- كالجهاي خصوصي

مطالب مرتبط
1 از 218

 انجمن دانشگاه هاي هندوستان در برابري با معيارهاي معينه توسط اعتبارنامه هاي ادبي خارج از كشور به خوبي عمل نموده است.

آزمونهاي ذيل با آزمونهاي پايه دوّم متوسطه (كلاس 12) برابرسازي شده و به عنوان حداقل شرايط مورد نياز جهت پذيرش در اخذ نخستين گواهينامه آموزش عالي مطرح مي باشد. از جمله مهم ترين آزمون هاي مذكور مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

  • آزمون GCE كه با همكاري كشور انگليس از طريق برگزاري آزمون در 5 موضوع عمومي و 2 موضوع پيشرفته به عمل مي آيد. جهت پذيرش در رشته هاي حرفه اي- پاية اوّل، حضور در 4 آزمون فيزيك، شيمي، رياضيات – زيست شناسي ضروري مي باشد. تسلط بر زبان انگليسي نيز جهت پذيرش ضروري است.

.  آزمون ويژه احراز مدرك مهندسي فرانسه

.  آزمون ويژه احراز مدرك كارشناسي بين المللي ژنو

.  آزمون هاي فراغت از تحصيل دورة متوسطه كه توسط نهادهاي معتبر ايالات متحدة آمريكا برگزار مي گردد.

  • آزمون هاي سطوح متوسطه و پايه دوّم متوسطه و آزمون ويژه صدور گواهي از جانب هيأت هاي آموزشي كشورهاي بنگلادش، پاكستان، ايران، عراق، بحرين، كويت، اردن، عربستان سعودي و ساير كشورهاي حوزه خليج فارس.
  • آزمون ارزشيابي از دورة 12 ساله متوسطه، كه با همكاري هيأت آزمون ملّي و انجمن وزارتخانه هاي آموزشي كشورهاي كنيا، نيجريه، اوگاندا و تانزانيا برگزار مي گردد.

لازم به ذكر است كه دانشگاه هاي هندوستان به مدرك ديپلم و يا گواهي صادره دانشگاهها يا هيأت هاي آموزشي اهميت نداده بلكه به آزمون ارزشيابي دانش آموزان در كشورمتبوع خود اهميت فراواني قائل مي باشند.

دانشگاهها و نهادهاي همپاية آن

در حال حاضر تعداد 226 نهاد همپاية دانشگاه در كشور هندوستان فعاليت دارد. از ميان اين دانشگاهها، 155 دانشگاه قديمي مي باشند. تعداد 340 دانشگاه نيز به دانشگاههاي كشاورزي (شيلات، دامپزشكي، باغباني و دامپروري)، 17 دانشگاه به دانشگاههاي مهندسي و فني (مشتمل بر 6 دانشكده تكنولوژي)، دانشگاه ملي حقوق، دانشكده علوم جمعيتي، دانشكده آمار، 1 دانشگاه روزنامه نگاري، 1 دانشگاه پزشكي، 5 دانشگاه ، 6 دانشگاه سانسكريتي، 7 دانشگاه آزاد هنرهاي زيبا و موسيقي و 1 دانشگاه تاريخچة هنر و حفاظت از منابع طبيعي تعلق دارد. گفتني است كه بيش از 8000 دانشكده به عضويت اين دانشگاهها درآمده و بالغ بر 5 ميليون دانشجو در اين دانشكده ها به تحصيل مبادرت مي نمايند. از ميان اين دانشكده ها، 150 دانشكده در زمينة پزشكي، 75 دانشكده در دندانپزشكي، 90 دانشكده در داروسازي، 62 دانشكده در پرستاري، 170 دانشكده در كشاورزي و رشته هاي مربوط به آن، 428 دانشكده در مهندسي، 116 دانشكده در آيورويدا (علم پزشكي مختص هندوستان) و 75 دانشكده در هومياپتي[4] به اعطاي گواهينامه هاي آموزش عالي مبادرت مي نمايند. در اكثريت دانشگاهها مدارك علمي من جمله مدارك MED,MSC,MA, LLB,BED.Bcom , BSC,BA, و ساير گواهينامه هاي آموزش عالي در رشته هاي علوم پايه و علوم اجتماعي و مردمي (شامل زبان هاي خارجي، روابط بين المللي، مطالعات اجتماعي، علوم آموزشي و حقوق)، رشته هاي كارشناسي در زمينة مديريت صنعتي و ديگر زمينه هاي مربوط در292 دانشكده و مؤسسه به فارغ التحصيلان اعطاء مي گردد. ميان اين مؤسسه ها، 4 مؤسسة مديريتي فعاليت دارد كه به عنوان مركز آموزش پيشرفته محسوب مي گردد. دركنار اين دانشگاهها و دانشكده هاي چندين مركزتحقيقاتي نيز فعاليت دارد كه به انجام تحقيقات لازم در برنامه هاي آموزشي دكتري عمومي و تخصصي مبادرت مي نمايد. ازجمله مهم ترين اين مراكز مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

.  انجمن تحقيقات علمي و صنعتي

.  مركز تحقيقات اتمي بگابا(Bgaba)  

.  انجمن تحقيقات كشاورزي هندوستان

.  انجمن تحقيقات پزشكي هندوستان

.  انجمن تحقيقات علوم اجتماعي هندوستان

زبان آموزشي

در اكثر دانشگاههاي كشور زبان انگليسي به عنوان واسطة آموزشي به شمار مي رود. اين در حالي است كه برخي دانشگاهها و دانشكده ها به آموزش برنامه هاي آموزشي به واسطه زبان هاي هندي و محلّي كفايت كرده اند. آموزش كارشناسي در اكثر مراكز آموزش عالي به زبان انگليسي ارائه مي گردد. گفتني است كه واسطة آموزشي آموزش هاي علمي، فني و حرفه اي نيز زبان انگليسي است.

اعتبار سنجي  آموزشي

دانشگاههاي كشورعهده دار مسووليت برنامه ريزي درسي ،تعيين شرايط پذيرش وتعداد دانشجو،نحوه ارزشيابي تحصيلي وديگراموردانشگاهي ميباشند.هردانشگاه از نظام آموزشي خاص خود برخورداربوده و مداركي هم ترازسايرمدارك دانشگاهي اعطا مينمايد. دردانشگاه هاي كشورارگان اعتباريابي ملي خاصي فعاليت ندارد. اگرچه گروههاي آموزشي از برنامه پيشنهادي كميسيون اعتبارات دانشگاهي هند طي سال1965 استقبال نمودند، اما ساير توصيه هاي اين نهاد اعم از شرايط ويژه كادر آموزشي ، تجهيزات مورد نياز و احداث كتابخانه هاي مستقل در دانشگاه ها با استقبال مواجه نگرديد. از آنجاييكه نهاد ويژه اي جهت تائيد و اعتبارسنجي دوره هاي آموزش عالي وجود نداشت طي گزارش سال 1986كميته سياست ملي نظام آموزش عالي تشكيل چنين ارگاني را مورد تاكيد قرارداده و ارگان مذكور با نمايندگان از كميسيون اعتبارات دانشگاهي( يو.جي .سي) و انجمن دانشگاههاي هند (AIU)تشكيل يافت.

تعداد موسسات آموزش عالي طي دهه 1990

سال تحصيلي موسسات آموزش عمومي موسسات آموزش حرفه اي
91-90 4862 886
92-91 5058 950
93-92 5334 989
94-93 5639 1125
94-95 6089 1230
95-96 6669 1354
97-96 6759 1770
97-98 7199 2057
98-99 7494 2113
99-2000 7782 2124

نرخ دانشجويان آموزش عالي طي دهه 1990

سال تحصيلي نرخ ثبت نام نرخ رشد
91-90 4924868 ____
92-91 5265886 9/6
93-92 5534966 1/5
94-93 5817249 1/5
94-95 6113929 1/5
95-96 6424624 1/5
97-96 6755455 1/5
97-98 7078214 8/4

طرح هاي آموزشي

از جمله مهمترين طرح هاي آموزش عالي كشور مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

1- طرح حرفه اي سازي آموزشي

در تطابق با سياست ملي حوزه آموزش كشور كه طي سال 1986 اتخاذ گرديد، طرحي با عنوان طرح حرفه اي سازي آموزش در جهت توجه به جنبه شغل زايي دوره هاي آموزشي به ويژه نخستين مقطع آموزش عالي (مقطع كارشناسي) طي سال 95-1994 به مورد اجرا درآمد.

 مطابق اين طرح كليه دانشگاه ها و كالج هاي كشور ملزم به ارائه 3-1 دوره آموزش حرفه اي در قالب 35 موضوع مختلف مي باشند.

2- طرح احداث كالج هاي خودمختار (آزاد)

به موجب طرح مذكور از سال 1986 تعداد 138 كالج تحت عنوان كالج هاي آزاد در 8 ايالت كشور احداث گرديده و آغاز به فعاليت نموده است.

3-  طرح برگزاري آزمون ملي سنجش توانايي هاي آموزشي

طرح مذكور از سال 1989 و در جهت تعيين توانايي ها و شايستگي هاي مربيان و اساتيد دانشگاهي توسط كميسيون كمك هزينه تحصيلي دانشگاهي به مورد اجرا گذارده شده است.

بالغ بر 50 هزار دانشجوي كانديد مربي گري هر ساله در آزمون مذكور حضور مي يابند كه از اين تعداد تنها 5 درصد مورد پذيرش واقع مي گردند.

4- طرح تمركز بر برنامه نهم توسعه

از جمله مهم ترين مفاد طرح فوق مي توان بر تعيين معيارهايي جهت ارتقاء سطح كيفي و كمي دروس آموزشي، نوساماني زيرساخت هاي آموزشي، اختصاص بودجه بيشتر و بسيج همگاني در جهت توجه به حوزه آموزش عالي، تأكيد بر ارتقاء سطح سواد معلمين و اساتيد دانشگاهي از طريق تعليم و تربيت آنان در كالج هاي آكادميك ويژه، توجه به نيازمندي هاي مناطق محروم به ويژه آموزش زنان و گسترش نظام آموزش آزاد و معرفي رشته هاي مختلف آموزشي اشاره نمود.

كميسيون كمك هزينه تحصيلي دانشگاهي (UGC)

اهداف

كميسيون فوق بنا بر حكم پارلماني طي سال 1956 تشكيل گرديد.اين كميسيون به اداي مسووليت خود مبني بر اجراي احكام قانوني در روند تصميم گيري، طراحي و اجراي استاندارها در آموزش، آزمون ها و تحقيقات دانشگاهي مبادرت مي نمايد.كميسيون مذكور به عنوان عامل ارتباطي اصلي ميان دولت هاي ايالتي و دولت مركزي و مؤسسات آموزش عالي كشور هند محسوب مي گردد. اين كميسيون همچنين به نظارت بر روند توسعه و رشد آموزش عالي و دانشگاهي تخصيص اعتبارات ويژه مالي به دانشگاه ها و كالج ها، ارائه خدمات مشاوره به دولت هاي ايالتي و مركزي در خصوص معيارهاي ضروري و لازم در روند توسعه آموزش عالي و اشاره به حداقل استانداردهاي لازم آموزش عالي مبادرت مي نمايد. لازم به ذكر است كه اين كميسيون از رئيس، معاون رئيس و 10 عضو فعال كه همگي توسط دولت مركزي انتخاب مي گردند متشكل مي شود. رئيس كميسيون براي مدت 5 سال، معاون براي مدت 3 سال و ساير اعضاي كميسيون براي مدت 3 سال به اين پست منصوب مي گردند. گفتني است كه رئيس و معاون رئيس كميسيون حداكثر براي 2 نوبت كاري انتخاب مي گردند. اين كميسيون از هيچگونه درآمد شخصي برخوردار نبوده وهزينه كليه پروژه هاي خود را از محل دولت مركزي تأمين مي نمايد. كميسيون نيز به توزيع اين بودجه در ميان دانشگاه هاي مركزي، كالج هاي وابسته به دانشگاه دهلي و دانشگاه هاي بنارس و برخي از مؤسسات آموزش عالي كه به دانشگاه تغيير وضعيت داده اند مي پردازد.

خصوصي سازي آموزش عالي و احداث دانشگاه هاي خودگردان

دهه 1990 نقطه عطف مهمي در تاريخ آموزش عالي معاصر كشور هند محسوب مي گردد. از جمله مهم ترين تحولات اين دهه مي توان به اعمال تلاش هاي مداوم در جهت خصوصي سازي آموزش عالي در اين كشور اشاره نمود. خصوصي سازي بودجه آموزش عالي از طريق كاهش هزينه هاي عمومي، اعمال سياست هاي بازگشت هزينه و خصوصي سازي مستقيم آموزش عالي از جمله مهم ترين ويژگي هاي اين دهه محسوب مي گردد. در خلال اين دهه بودجه تخصيص يافته به آموزش عالي به شدت كاهش يافته و دورنمايي جهت افزايش بودجه در آينده به چشم نمي خورد. گزارش دولت هند در خصوص يارانه هاي دولتي كشور طي سال 1997، ديدگاه حاكم بر دولت در اين زمينه را نشان مي دهد. در همين اثنا، آموزش عالي و مقطع آموزشي متوسطه به عنوان ”سياست غيرمزيتي” (و آموزش ابتدايي به عنوان ”سياست مزيتي”) در نظر گرفته شده و يارانه آن به شدت كاهش يافت.از يك سو، به نظر مي رسد سياست و اقدامات دولت كه پيش و پس از اين گزارش به مورد اجرا درآمد، مطابق با چنين ديدگاهي بود، هر چند كه وزارت دارايي تا حدي دسته بندي سياست ها به شكل قبلي را تعديل كرده بود. اين وزارت آموزش عالي را به مقوله اي تحت عنوان ”سياست هاي مزيت 2” دسته بندي نمود كه لازم نيست برابر با سياست هاي مزيتي يارانه دولتي دريافت نمايند.

دانشگاه هاي خودگردان

طي سال 1992 ديوان عالي هند، دريافت شهريه هاي تحصيلي بالاي آموزش عالي را غيرمنطقي و ناعادلانه خواند و آن را ممنوع نمود. اين در حالي است كه طي سال 1993 حكم ديگري از سوي ديوان عالي مبني بر افزايش تعداد دانشگاه هاي خودگردان صادر گرديد. مطابق با چنين حكمي ساز و كارهاي دقيقي توسط دولت به كار گرفته شد، تا دانشگاه هاي خودگردان در كشور گسترش يابد. در حال حاضر تعداد اين دانشگاه ها به ويژه در رشته هاي مهندسي و مديريت چن برابر نهادهاي دولتي مي باشد. به عنوان مثال طي سال 2001 در ايالت آندراپرادش، 95 دانشگاه خودگردان فني و 11 دانشگاه فني خصوصي فعاليت داشتند. در همين ايالت و در همان اثنا تعداد 303 دانشكده پزشكي خصوصي و 25 دانشكده پزشكي دولتي نيز فعاليت داشت. آفت رشد بي رويه نهادهاي خصوصي كاهش كيفيت آموزش عالي است به عبارت ديگر تنها تعداد اندكي از دانشكده هاي خصوصي به ارائه برنامه هاي آموزشيط با كيفيت بالا مبادرت مي نمايند و سهم عمده اي از آن ها صرفا با هدف سودآوري سريع آغاز به فعاليت نموده اند.

نوع دوستي، نيكوكاري و آموزش كه در گذشته از جمله ملاحظات بخش خصوصي حوزه آموزش به شمار مي آمد. به عنوان انگيزه مطرح نمي باشد. ناتواني دولت در جهت اعمال مقررات بر مؤسسات خصوصي نيز به طور فزاينده اي آشكار مي گردد. طي سال 1995 قانون ويژه دانشگاه هاي خصوصي در مجلس علياي هند مطرح گرديد. هدف از طرح اين قانون هموار نمودن راه جهت تأسيس دانشگاه هاي خودگردان بود. گفتني است كه طرح مذكور تا كنون به تصويب پارلمان نرسيده است. البته نه به آن دليل كه دولت به خصوصي سازي آموزش عالي در كشور علاقه اي ندارد، بلكه به اين دليل كه بخش خصوصي با چند بند از اين طرح موافق نمي باشد. به عنوان مثال اين طرح بر تشكيل صندوق دائمي هدايا به ارزش 5 ميليون روپيه (معادل دو ميليون دلار) اعطاي بورس كامل به 30 درصد از دانشجويان و نظارت و قانون گذاري دولت در اين سييستم تصريح مي نمايد. اغلب دانشكده هاي خصوصي كه با حمايت دولت آغاز به فعاليت نمودند، در حال حاضر يا تمام بودجه خود را از دولت تأمين نموده و يا كاملا در اختيار دولت قرار گرفته اند، چرا كه به فعاليت هاي غيرقانوني و غيراخلاقي مبادرت نموده اند.

شوراي تجارت و صنعت نخست وزيري به تشكيل كميته اي با عضويت دو صاحب صنعت مشهور به منظور پيشنهاد اصلاحات لازم در حوزه آموزش و ساير بخش ها مبادرت نمود. اين كميته در گزارش سال 2001 خود، به اهميت نقش دولت در توسعه آموزش من جمله آموزش عالي در كشورهاي توسعه يافته جهان اشاره نمود. با اين حال، گزارش مذكور مصرانه خواهان آن شد كه آموزش عالي كلا به بخش خصوصي واگذار شده و دولت منحصرا به امور مقاطع آموزش ابتدايي و متوسطه بپردازد. افزون بر اين، كميته مذكور خواهان تصويب قانون ويژه دانشگاه هاي خصوصي و اعمال جدي اصل پرداخت هزينه آموزش عالي با در نظر گرفتن اين كه وام و كمك بلاعوض در اختيار اقشار محروم جامعه قرار گيرد، شد. با اين حال، اين كميته به ارائه استدلالي براي پيشنهادات خود مبادرت ننمود.

بين المللي سازي آموزش عالي

از جمله ديگر تحولات آموزش عالي كشور هند مي توان به بين المللي سازي آموزش عالي اين كشور اشاره نمود. گفتني است كه برخي تغييرات فوق تحت لواي سياست هاي اقتصادي جهاني و بين المللي شدن آموزش صورت گرفته است. از جمله مهم ترين اقدامات به عمل آمده در جهت بين المللي شدن آموزش در كشور مي توان به صدور مجوز احداث دانشگاه ها و نهادهاي خارجي و گشايش شعباتي در كشور اشاره نمود. گفتني است اين شعبات مداركي ارائه مي نمايند كه ضرورتا توسط دانشگاه مادر در كشور متبوع به رسميت شناخته نمي شود. از جمله ديگر اقدامات به عمل آمده مي توان به راه اندازي شعباتي از مؤسسات آموزش عالي هند در ساير كشورها اشاره نمود. با توجه به نبود سياست روشن، با وجود اينكه هر دوي اين تحولات در حال گسترش مي باشند اما اغلب به بروز مشكلاتي منجر مي گردد. چرا كه از يك سو، دانشگاه هاي درجه دوم و سوم كشور اغلب دانشگاه هايي هستند كه از اين طرح پولساز بهره برداري مي نمايند. و از سوي ديگر رويكرد برخي دولت هاي ايالات هند در جهت ترويج آموزش عالي و به ويژه آموزش عالي فني و حرفه اي به منظور توليد نيروي كار صادراتي نتيجه معكوس داشته است. رشد سريع دانشكده هاي فني خصوصي و مراكز آموزش مديريت به پرورش نيروي كار عملي و فني خبره نينجاميده، بلكه به توليد افراد ناكارآمد در زمينه فن آوري اطلاع رساني منتهي گرديده است كه از بازدهي اندك در بازارهاي داخلي و بين المللي برخوردار مي باشند. نتيجه كلي تراكم در بازار كار است. آشفتگي در عرضه تحولات بين المللي، سياسي و اقتصادي به ايجاد وحشت در ميان دانشجويان به ويژه افرادي كه با هدف مهاجرت به خارج تحصيل مي نمايند منتهي شده، منحصرا فارغ التحصيلان صادراتي تربيت نموده و بخش فن آوري اطلاع رساني كشور نيز بدون توجه به بازار داخلي به بازار بين المللي وابستگي مي يابند.

فقدان ديدگاه براي آينده

ابتكارات دولت هند نشان مي دهد از آنجايي كه نظام آموزش عالي كشور به سرعت در حال خصوصي شدن است، نيازي به ارائه قانون يا قوانيني ويژه آموزش عالي نمي باشد. به عنوان مثال مؤسسات آموزش عالي خصوصي عملا در جايگاه دانشگاه ها قرار گرفته و دانشگاه هايي تأسيس يافته اند كه منحصرا از دانشكده هاي خودگردان وابسته تشكيل شده اند. چندين مؤسسه خصوصي ديگر نظير مؤسسه فن آوري اطلاع رساني هند نيز اجازه يافته اند كه در مقام دانشگاه يا معادل آن فعاليت نموده و مدرك علمي ارائه نمايند. گفتني است كه تحولات فوق به رشد سريع مؤسسات خصوصي خودگردان معادل دانشكده و تبديل مؤسسات خصوصي تحت حمايت دولت به مؤسسات خصوصي خودگردان منتهي گرديده است چرا كه از يك سو، بخش عمده اي از نظام آموزش عالي كشور هند خصوصي شده است.

فقدان سياست منسجم دراز مدت در زمينه آموزش عالي از جمله ويژگي هاي آموزش عالي كشور طي دهه 1990 و حتي دهه اخير بوده است از سوي ديگر عدم وضوح موضع دولت در قبال مسئله خصوصي سازي به تدوين سياست هاي موقتي يا در نبود اين سياست ها به آشفتگي ناشي از ناهماهنگي بازيگران حوزه آموزش عالي منجر گرديده است. از جمله اين بازيگران مي توان به دولت مركزي، ايالات، كميسيون اعطاي كمك هاي بلاعوض دانشگاه ها، دانشكده ها و مهم تر از همه بخش خصوصي اشاره نمود.

به طوركلي مي توان گفت كه پيش فرض هاي دولت هند در خصوص آموزش عالي اشتباه بوده است. هدف اصلي طراحي و اجراي چنين پيش فرض هايي تغيير اقتصاد كشور به اقتصادي مشابه كشورهاي جنوب شرق آسيا بود. از اين روي دولت تصور مي كرد مي تواند آموزش عالي را ناديده انگاشته و آن را به بخش خصوصي واگذار نمايد به عبارت ديگر دولت هند متصور است كه حتي بدون تحمل مشكلات تقويت مؤسسات آموزش عالي جامعه اي دانش مدار ساخته و انقلابي در فن آوري اطلاع رساني ايجاد خواهد نمود. همچنين دولت هند بر اين عقيده است كه مي تواند از حمايت آموزش عالي صرف نظر نموده، در منابع خود صرفه جويي نموده و بخش خصوصي را به توسعه آموزش عالي وا دارد. اين در حالي است كه نه تنها شواهدي در تأييد اين پيش فرض ها وجود ندارد، بلكه پيش فرض هاي مذكور براي نظام آموزش عالي و كل جامعه هند مخاطره آميز مي باشد.

وضعيت آموزش عالي

كشور هند برنامه توسعه آموزش عالي خود رادر سال 1950 با اين هدف آغاز نمود كه علوم و تكنولوژي بخشي از ميراث انساني هر جامعه است . علم ديروز پاسخگوي نياز امرو نبوده و علم امروز تكافوي نياز فردا را نمي دهد. از اين روي آموزش عالي بايد به عنوان عامل حياتي پيشرفت اقتصادي، اجتماعي و معنوي كشور مورد توجه واقع گردد. كشور هند به توسعه آموزشي خود در قالب برنامه پنجساله اول توسعه اقتصادي با اعتبار 530/1 ميليارد روپيه مبادرت نمود گفتني است كه اين مبلغ طي برنامه پنجساله هشتم بر 196 ميليارد روپيه بالغ گرديد. در برنامه نهم توسعه اقتصادي هند، مبلغ 64/20/381 كرور اعتبار به حوزه آموزش اختصاص يافت. كشور هند با برخورداري از 248 دانشگاه و 10555 كالج و هزاران آزمايشگاه و مراكز تحقيقاتي علمي- صنعتي دولتي و خصوصي در 50 سال اخير در زمينه آموزش عالي و تحقيقات،از رشدي معادل كشور آمريكا برخوردار بوده است. از تعداد 248 دانشگاه كشور 161 دانشگاه بصورت جامع و ساير دانشگاه ها به صورت انستيتو و يا دانشگاههاي فني – حرفه اي  و تخصصي مي باشند . در اين مجموعه 24 دانشگاه كشاورزي ،18 دانشگاه پزشكي، 25دانشگاه فني و مهندسي و 10 دانشگاه آزاد تحت عنوان دانشگاه آزاد اينديرا گاندي فعاليت دارند. علاوه بر اين 7 انستيتو آموزش زبان سانسكريت 5انستيتو آموزشي زبان سانسكريت، 5انستيتو آموزشي زنان، 1انستيتو اختصاصي جمعيت ،7انستيتو مطالعات زبان هاي منطقه اي ،1 انستيتو ويژه آموزش رشته هاي موسيقي ،هنرهاي زيبا، آمار و روزنامه نگاري، 4انستيتو حقوق و 4انستيتوي آموزش مديريت indian)institute of management) درشهرهاي لكهنو، احمدآباد،بنگورو كلكلت ه فعالي ت دارن د. ع لاوه ب راي ن ت عداد 6 انستي توي تكنولوژي  (indian institut of technology) در شهرهاي دهلي،بمبئي، مدرس،كانپور، كاراكپور و گواهاتي داير مي باشد ازشهرت واعتبار جهاني برخوردار مي باشد.

از لحاظ موقعيت جغرافيايي و استقرار تاسيسات، دانشگاههاي هند به دو دسته متمركز و غير متمركز تقسيم مي كردند. دانشگاه هاي متمركزاز مجتمع دانشگاهي برخوردار بوده و كليه كالجها و دانشكده هاي وابسته به دانشگاه در مجتمع قرار دارند از جمله اين دانشگاه ها مي توان دانشگاه جواهر لعل نهرو، دانشگاه هندوي بنارس و دانشگاه اسلامي عليگره اشاره نمود. دانشگاه هاي غير متمركز نيز از كمپ مركزي (central campus) برخوردار بوده و انستيتو ها وكالج هاي وابسته به آن در نقاط مختلف شهر، ايالت و در نقاط بسيار دورتر از واحد مركزي قرار دارند. به عنوان مثال كمپ مركزي دانشگاه دهلي در شمال شهر دهلي قرار گرفته و اين در حالي است كه كالج ها و موسسات وابسته به اين دانشگاه در كل ايالت دهلي پراكنده شده و حتي تعدادي از موسسات وابسته به اين دانشگاه در كشور بوتان مستقر مي باشد. اكثريت دانشگاههاي هند به صورت غير متمركز بوده و عموما از تعداد زيادي كالج تحت نظارت برخوردار مي باشند. دانشگاههاي بزرگ هند مانند كلكته ، بمبئي، دهلي و بنگلور از بالغ بر 250 كالج برخوردارند. كالجهاي كشور هند به 4 دسته كالج هاي دولتي، كالج هاي خصوصي ، كالج هاي دانشگاهي و كالج هاي حرفه اي قابل تقسيم به طور كلي به غير از كالجهاي دولتي، كليه كالج ها اعم از خصوصي و يا حرفه اي تحت نظارت يك دانشگاه دولتي فعايت مي نمايند در كشور هند دانشگاه خصوصي وجود ندارد. كليه امتحانات كالج ها توسط دانشگاه ناظر برگزار شده و در خاتمه دوره نيز مداركتحصيلي كالج ها، توس دانشگاه ناظر صادر مي گردد. در حال حاضر 70 درصد از كالجهاي هند خصوصي مي باشند. به موجب سيساست آموزش عالي هند ، يك سوم كالجهاي خصوصي كشور در مناطق روستائي و توسعه نيافته تاسيس يافته است.طي سال 1994 دولت هند به اجراي طرح متمركز سازي كالج و انستيتو هاي پزشكي در دو ايالت جنوبي كشور (تاميل نادو و كارناتاكا) مبادرت نمود. به موجب اين طرح، كليه كالج هاي پزشكي، دندانپزشكي و داروسازي اعم از خصوصي و دولتي از دانشگاههاي ناظر تفكيك شده و تحت نظارت يك دانشگاه علوم پزشكي قرار گرفتند. به عنوان مثال در حال حاضر ، كيه كالج هاي گروه پزشكي ايالت كار ناتاكا كه متجاوز از 250 كالج مي باشد زير نظر دانشگاه پزشكي راجيو گاندي فعاليت مي نمايند. برابر آخرين آمار بدست آمده در حال حاضر تعداد 000/7/780 دانشجو تحت نظارت 331 هزار كادر علمي دانشگاههاي هند به تحصيل در دانشگاهها مبادرت مي نمايند.

نرخ رشد مراكز آموزشي مقاطع مختلف تحصيلي طي سالهاي2001-1951

سال مراكز آموزش ابتدايي مراكز آموزش متوسطه كالجهاي آموزش عالي كالجهاي آموزش عمومي كالجهاي آموزش فني و حرفه اي مراكز آموزش عالي
51-1950 209671 13596 7416 370 208 27
56-1955 278135 21730 10838 466 218 31
61-1960 330399 49663 17329 967 852 45
66-1965 391064 75798 27614 1536 770 64
71-1970 408378 90621 37051 2285 992 82
76-1975 454270 106571 43054 3667 3276 101
81-1980 494503 118555 51573 3421 3542 110
86-1985 528872 134846 65837 4067 1533 126
91-1990 560935 151456 79796 4862 886 184
92-1991 566744 155926 82576 5058 950 196
93-1992 571248 158498 84608 5334 989 207
94-1993 570455 162804 89226 5639 1125 213
95-1994 586810 168772 94946 6089 1230 219
96-1995 593410 174145 99274 6569 1354 226
97-1996 598354 176772 102183 6759 1770 228
98-1997 610763 185506 107100 7199 2075 229
99-1998 626737 190166 112438 7494 2113 237
2000-1999 641695 198004 116820 7782 2124 244
2001-2000 638738 206269 126047 7929 2223 254

شوراي تحقيقات علمي و صنعتي هند

در سال 1942 به موازات احداث دانشگاههاي هند، شورايي تحت عنوان شوراي تحقيقات علمي و صنعتي (CSIR) تشكيل يافت هدف شوراي مذكور توان علمي و فني كشور مي باشد. پس از استقلال هند طي سال 1947 نه تنها اين تشكيلات متحمل نگرديد بلكه با بهره گيري از تجربيات ساير كشورهاي صنعتي اين شورا وآزمايشگاههاي وابسته به مرحله جديدي از حيات علمي و تحقيقاتي خود وارد گرديد كه نتايج آن تاثير عمده اي بر توسعه اقتصادي و صنعتي كشور داشته است. محرك و مشوق دولت هند جهت توسعه و تقويت شواري تحقيقات صنعتي و علمي عدم موفقيت دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور از برقراري ارتباط مستقيم با صنايع كشور بود. به اين معنا كه طي دهه 1950 و 1960 با توسعه مراكز آموزش عالي كشور نرخ رشد فارغ التحصيلان 14 درصد بالغ گرديد كه در مقايسه با نرخ معمول (5%تا 6%) بالاترين نرخ رشد در جهان بوده است برابر تحقيقات بعمل آمده تا سال 1994 با وجود ارائه بيش از 4 هزار رساله تحقيقاتي به مراكز عالي هند تنها 10% از اين تحقيقات از جنبه كاربردي برخوردار بوده است. اين در حالي است كه طي دهه 1970 كل كمك مالي صنايع به مراكز آموزش عالي كشور تنها بر 1 درصد بالغ گرديد. از اين روي بدليل افزايش تعداد فارغ التحصيلان نرخ بيكاري، اكثريت فارغ التحصيلان هندي به كشورهاي خارجي مهاجرت نمودند. در همان آسنا دولت هاي خارجي نيز به تغيير مقررات ورودي خود به نفع مهاجرين هند مبادرت نموده و تسهيلات ويژه اي براي فارغ التحصيلان هندي در نظر گرفتند. به اين ترتيب تعداد زيادي از فارغ التحصيلان دانشگاههاي هند به دانشگاهها و مراكز علمي كشور هاي اروپايي و آمريكايي راه يافتند. در اين راستا دولت هند نيز از موقعيت اين افراد در موسسات آموزشي كشورهاي خارجي بيشترين استفاده را جهت انتقال دانش و تكنولوژي خارجي به داخل كشور نمود. به عبارت ديگر اين اشخاص به عنوان پل انتقال علم و تكنولوژي به هند مطرح شدند. پس از دستيابي به دانش و تكنولوژي جديد ،دولت هند به اختصاص قسمت اعظم كمك هاي مالي و فني خود به مراكز وابسته به شوراي تحقيقات علمي و صنعتي  و 6 انستيتوي تكنولوژي هند مبادرت نمود. در حال حاضر شوراي تحقيقات علمي و صنعتي هند با در اختيار داشتن 43 آزمايشگاه و موسسه تحقيقاتي ، 5300 محقق و 4000 متخصص فني از جمله عظيم ترين موسسات تحقيقاتي جهان به شمار مي آيد. هيئت امنا اين شورا از نخست وزير  ،وزير توسعه منابع انساني، دولت مركزي و مدير شوراي تحقيقات علمي و صنعتي متشكل مي گردد . گفتني است كه توليدات ساليانه صنعتي واحدهاي تحت نظارت شوراي مذكور به 45 ميليارد روپيه بالغ ميگردد. از سوي ديگر كمك هاي مالي صنايع به انستيتوهاي وابسته يه اين شورا 13% مي باشد. علاوه بر شوراي فوق 2 انجمن تحقيقات صنعتي و 138 مركز تحقيقات فني حرفه اي نيز عهده دار تحقيقات علمي و صنعتي كشور مي باشند.

شوراي تحقيقات و آموزش كشاورزي

نرخ كل توليد محصولات كشاورزي هند طي دهه 1950 به 50 ميليون تن بالغ گرديد. با توجه به رشد تصاعدي جمعيت هند، اكثر محققين و انديشمندان كشور بر اين عقيده بودند كه كشور طي سال 1970 با قحطي روبرو خواهد بود. پس از گذشت 40 سال از اين تاريخ، اين كشور توانسته است در پرتو تحقيقات علمي در زمينه كشاورزي انقلابي ايجاد نمايد. به نحوي كه در حال حاضر نه تنها در زمينه توليد محصولات كشاورزي به خود كفا يي رسيده بلكه توليد محصولاتي از قبيل گندم و سيب زميني 7برابر ، ذرت 5برابر ، برنج ،نيشكرو پنبه 3 برابر افزايش يافته است. كشور هند در حال حاضراز جمله صادر گنندگان عمده برنج، چاي،قهوه،ادويه و ميوه جهان مي باشد. كليه سياست هاي آموزشي و تحقيقاتي هند در زمينه كشاورزي و مواد غذايي توسط شورايي تحت عنوان شوراي تحقيقات كشاورزي صورت ميگيرد. شوراي مذكور كه 50 سال پيش تشكيل يافته با در اختيار داشتن دانشگاهها، انستيتو ها و موسسات آموزش كشاورزي موفق گرديده تحول عظيمي در امر آموزش و ترويج كشاورزي پديد آورد.

شوراي تحقيقات پزشكي هند

شوراي تحقيقات پزشكي هند (ICMR) از جمله مهمترين شوراهاي تحقيقاتي كشور به شمار مي آيد كه طي سال 1911 با عنوان indian researech fund association (irfa) تاسيس گرديد. هدف اصلي اين شورا برقراري هماهنگي در ساختار تحقيقات پزشكي كشورمي باشد. طي سال 1949 شوراي مذكور به شوراي تحقيقات پزشكي تغيير وضعيت داد. از جمله مهم ترين وظايف شوراي مذكور مي توان به هماهنگي تحقيقات پزشكي در سراسر كشور، احداث مراكز تحقيقات پزشكي در كنار كالجها و موسسات آموزش پزشكي و توسعه منابع انساني در زمينه پزشكي و پيراپزشكي اشاره نمود. علاوه بر شوراهاي مذكور شوراهاي ديگري من جمله شوراي تحقيقات منابع طبيعي و جنگل ،شوراي آموزش فني ، شوراي تحقيقات علوم اجتماعي ، شوراي تحقيقات تاريخ ، فلسفه و آموزش حرفه اي نيز فعاليت دارند.

انجمن دانشگاههاي هند

در سال 1924 روساي دانشكاههاي هند در كنفرانسي در شيملا كه تحت نظارت فرماندار كل هندوستان تشكيل يافته بود به اين نتيجه رسيدند كه ارتقا فعاليت هاي علمي و اجراي فعاليتهاي مشترك در ميان دانشگاههاي كشور نيازمند تشكيلات واحد و متمركزي است. از اين روي در سال 1925 هيات مديره اي از ميان دانشگاه هاي هند انتخاب گرديد. اين تشكيلات سپس به صورت يك مجمع به ثبت رسيده ودر نهايت طي سال 1973 به انجمن هند تغيير وضعيت داد. از جمله مهمترين اعضا انجمن فوق مي توان به كليه دانشگاههاي جامع دانشگاه هاي كشاورزي و مراكز آموزش عالي اشاره نمود. لازم به ذكر است كه اين موسسات به انستيتوهاي پزشكي و مهندسي نيز مشتمل مي گردد.

اهداف

از جمله مهم ترين اهداف انجمن دانشگاه هاي هند مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

1-ارائه خدمات آموزش عالي به عنوان يك سازمان بين دانشگاهي

2-عامل ارتباطي ميان دانشگاه ها و دولت مركزي و دولتهاي ايالتي و تشريك مساعي با ساير دانشگاه ها و موسسات (ملي و بين المللي) در موضوعات مشترك مورد علاقه

3-نماينده دانشگاه هاي هند

4- ارتقا سطح آموزش عالي و تدارك برنامه هاي تامين كننده استانداردهاي آموزشي، امتحانات،تحقيقات، انتشارات،امكانات كتابخانه اي

5-حمايت از دانشگاه ها در جهت تقويت و استدلال آنها

6- تسهيل روند مبادله اعضا آموزشي و پژوهشي

7- كمك به دانشگاه ها در دريافت اعتبارات لازم جهت صدور مدارك دانشگاهي و برگزاري آزمونهاي داخلي و خارجي

8- برگزاري، سازماندهي و ايجاد تسهيلات لازم جهت بر پايي كنفرانسها، سمينارها، كارگاههاي آموزشي،سخنرانيها،و تحقيقات پيرامون آموزش عالي

9- تشكيل سازمان هاي ورزشي به منظور تقويت ورزش در دانشگاه هاي كشور

ساختار سازماني

ساختار سازماني انجمن دانشگاههاي هند از رئيس قائم مقام و دبير اجرايي و ديگر متوليان و كارگزاران متشكل مي گردد. رئيس و قائم مقام به صورت سالانه انتخاب و بر اساس ارشديت به عنوان رئيس و يا قائم مقام انجمن ايفاي نقشي مي نمايند. دبير كل كه عهده دار مسئوليت اجرايي انجمن نيز مي باشد براي مدت پنج سال انتخاب مي گردد.

كميته دائمي

كميته اجرايي انجمن دانشگاه هاي هند متشكل از 19 رئيس دانشگاه به همراه دبير كل است كه به تشكيل جلسه چهار بار در سال در مراكز دانشگاهي مبادرت مي نمايد. كميته دائمي

 خود به تعيين كميته هايي من جمله كميته فرهنگي،كميته مالي، كميته ارزشيابي، مدارك دانشگاهي كميته مشورتي تحقيقات و كميته امور كاركنان آموزشي مبادرت مي نمايد.

علاوه بر اين انجمن دانشگاه هاي هند متولي تشكلهاي گوناگون به شرح ذيل مي باشد.

1-مجمع سراسري مطالعات مديريتي هند (وزارت توسعه منابع انساني)

2- شوراي سراسري آموزش فني

3-مركز مطالعات آمريكايي

4- مجمع تشخيص كيفيت آموزشي (وزارت توسعه منابع انساني)

5-شوراي مشورتي هيات آموزشي (وزارت توسعه منابع انساني)

6-هيات مركزي آموزش متوسطه

7-شوراي گواهي آزمون هاي مقطع آموزش ابتدايي

8-سازمان زبان هاي جنوب هند

9-كميته دولتي راجستان كه عهده دار مسووليت رسيدگي بر امور مراكز آموزش عالي مستقل مي باشد.

10-شوراي آموزش عالي ايالت هيماچال

11- سازمان آموزش زبان هندي

12- شوراي تحقيقات پزشكي

13- مدرسه دون

14- كميته مدارك،اسناد،تحقيقات و اطلاعات هند

15- انجمن موسسات علوم اجتماعي هند

16-انستيتو علوم پزشكي اينديرا گاندي

17- انستيتو مالعات پيشرفته هند

18- انستيتو علوم هند

19- انستيتو حقوق هند

20- كمسيون ملي همكاري با يونسكو (وزارت توسعه منابع انساني)

21- انستيتو ملي تربيت بدني

22- انستيتو مديريت گردشگري و مسافرتي

23- انستيتو ملي توسعه روستايي

انجمن دانشگاههاي هند همچنين روابط نزديك و گسترده اي با ارگانهاي ذيل بر قرار مي نمايد:

  1. كمسيون اعتبارات دانشگاهها
  2. شوراي تحقيقات كشاورزي
  3. اداره كل آموزش و پرورش
  4. اداره كل امور جوانان و تربيت بدني (وزارت توسعه منابع انساني )
  5. شوراي روابط فرهنگي
  6. شوراي ملي
  7. شوراي آموزش از راه دور
  8. اداره كل آموزش و پرورش ايالتي
  9. شوراي ايالتي آموزش عالي

علاوه براين انجمن دانشگاههاي هند، به برقراري روابط نزديكي با سازمانهاي بين المللي به شرح ذيل مبادرت مي نمايد:

  1. سازمان آموزش و پرورش كشورهاي مشمترك المنافع
  2. انجمن دانشگاه هاي كشورهاي مشترك المنافع
  3. دبيرخانه كشورهاي مشترك المنافع
  4. دبيرخانه انجمن

دبيرخانه انجمن دانشگاه هاي هند نهادي است كه به دانشگاهها دولت مركزي و دولت هاي ايالتي هند خدمات متعددي ارائه مي نمايد.از جمله واحد هاي مختلف اين دبيرخانه كه عهده دار وظايف خاصي مي باشد مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

الف – واحد ارزشيابي مدارك و گواهينامه هاي علمي

مسئوليت اصلي واحد ارزشيابي، تشخيص،تطبيق،معادل سازي و تاييد مدارك و گواهينامه هاي اعطايي توسط دانشگاه هاي هند و ساير كشورها مي باشد. تاييد مدارك بر پايه اطلاعاتي است كه در زمينه هاي تشخيص و معادل سازي كيفيت انواع مدارك دانشگاهي تدارك يافته است. تعيين و معادل سازي مدارك ر مبناي اطلاعات گردآوري شده از اسناد و روشهاي آموزشي به كار رفته در نظام هاي آموزشي دانشگاه هاي جهان از طريق ارتباط با نهاد هاي بين المللي كشورهاي مختلف و نمايندگي ساير كشورها در هند صورت مي گيرد. اين واحد همچنين عهده مسئوليت ارزيابي و تاييد مدارك مراكز آموزش غير دانشگاهي مورد تاييد AICTE و ساير نهادهاي دولتي مي باشد.

ب. واحد خدمات و اطلاعات دانشجويي انجمن

با انتشار كتاب راهنماي دانشگاه ها اطلاعات جامعي در خصوص موسسات دانشگاهي،مجامع حرفه اي، تاييد اعتبار دروس و دوره هاي برگزار شده توسط ارگان هاي مركزي وايالتي و اعضا هيات آموزشي دانشگاه به انتشار فراهم آمده است.اين واحد همچنين كتاب هاي راهنما در حوزه حرفه اي شامل مديريت آموزشي، آموزش مهندسي، پزشكي كامپيوتر، آموزش از راه دور و علوم كتابداري و اطلاع رساني مبادرت مي نمايد. نشريه ديگري كه در اين خصوص انتشار مي يابد معرفي تسهيلات مي باشد.تحصيلي (بورس) تحصيل داخل و خارج از كشور دانشجويان در داخل و خارج از هند و خارج مي توانند در صورت نياز به كسب، اطلاعاتي در خصوص شرايط پذيرش دانشجو در دانشگاه هاي هند و يا چگونگي و تداوم فعاليتي موسسات آموزش از طريق واحد مذكور مبادرت نمايند.

پ .واحد كتابخانه و مركز اسناد مدارك

واحد كتابخانه و مركز اسناد مدارك بر مجموعه اي تخصصي از كتب اسناد و نشريات پيرامون آموزش عالي مشتمل ميگردد. واحد مذكور به ارسال نشريات اضافه بر نياز كتابخانه ها و آخرين اطلاعات در زمينه آموزش عالي براي دانشگاههاي عضو مبادرت مي نمايد. اين نشريه ماهانه شامل اطلاعات جاري آموزشي ، اخبار آموزشي، پايان نامه ها و تحقيقات آموزشي و مقالات و اخبار محافل دانشگاهي است .

ت.واحد تحقيقات

واحد تحقيقات به هدايت مطالعات تخصصي در زمينه هاي مربوط به آموزش عالي من جمله بر آورد هزينه واحد هاي درسي شاخص هاي كارايي، كيفيت آموزش و سيسستم آموزشي مبادرت مي نمايد. از جمله فعاليتهاي واحد مذكور مي توان به تعيين قيمت واحدهاي درسي آموزش عالي نظارت بر بانك سوالات و تعيين شاخص هاي اجرايي آموزش عالي اشاره نمود .

ث. واحد تربيت بدني

واحد تربيت بدني كه توسط وزارت توسعه منابع انساني هند بنياد يافته است به عنوان هيات درون دانشگاهي انجام وظيفه مي نمايد. اين هيات عهده دار مسووليت سازماندهي مسابقات بين دانشگاهي و اردوي مربيان ورزشي دانشگاه هاي مختلف در سطح ملي مي باشد.

در حال حاضر مسابقات بين دانشگاهي در 4 رشته ورزشي ويژه مردان 99 رشته ورزشي ويژه زنان 14 رشته ورزشي مشترك زنان و مردان در 66 مركز دانشگاهي برگزار ميگردد. انجمن دانشگاه هاي هند عضو فدراسيون ورزشهاي بين المللي دانشگاههاي جهان بوده است و اعزام دانشجويان هندي به خارج از كشور ميزباني بازيهاي دوستانه ساير كشورهاي جهان در هند را عهده دار مي باشد.

ج.واحد انتشارات و فروش

واحد انتشارات و فروش عهده دار مسئوليت انتشار نشريات انجمن دانشگاه هاي هند اعم از مجله اخبار دانشگاه ها (university news) ، برپايي نمايشگاههاي AIU  در داخل سازمان و بر پايي نمايشگاه جهاني كتاب دهلي به منظور همگاني نمودن و ارتقا سطح عرضه كتب به دانشگاه ها ،موسسات، دانشجويان و كتابفروشي ها مي باشد.

چ.واحد امور جوانان

اين واحد به سازماندهي برنامه هاي بين دانشگاهي به منظور ارتقا ارزشها، فرهنگ توسعه شخصي،وحدت ملي و درك بين المللي مبادرت مي نمايد. از جمله مي توان به بر پايي جشنواره هاي بين دانشگاهي كه بطور مرتب و با همكاري دولت هنر از سال 1985 در سطح منطقه اي و كشوري برگزار مي گردد،اشاره نمود.

ح.واحد همايش هاي علمي

واحد همايش به سازماندهي نشست سالانه روساي دانشگاه ها مبادرت مي نمايد. انجمن دانشگاه هاي هند نيز به برگزاري سمينار ملي و ميز گرد روساي دانشگاه ها به صورت سالانه مبادرت مي نمايد. سمينار ملي نيز همزمان با نشست سالانه برگزار شده و به موضوعاتي در خصوص به نظام آموزش برنامه ريزي و توسعه نقش دانشگاه ها مي پردازد.

كمسيون اعتبارات دانشگاهي هند

پس از استقلال هند، موضوع نحوه اداره دانشگاه هاي كشور و سياست گذاري در حوزه آموزش عالي در زمره مسائل حساس و بحث برانگيز كشور محسوب گرديد. برابر قانون اساسي هند، دولت مركزي و دولت هاي ايالتي مكلف گرديدند با توجه به نياز جامعه به احداث ، اداره و نظارت بر دانشگاه ها مراكز آموزش عالي از يكسو و ناهمگوني فرهنگي،قومي، جغرافيايي و اقتصادي از سوي ديگر،به تشكيل كمسيون اعتبارات دانشگاه هاي هند طي سال 1956 منجر به تشكيل اين كميسيون برقراري هماهنگي گرديد . ميان دولت و دانشگاهها ، ترسيم خط مشي كلي نظام آموزش عالي و تامين و تخصيص بودجه آموزشي و تحقيقاتي دانشگاهها و كالج هاي دولتي مي باشد.

ساختار تشكيلات كميسيون

كميسيون اعتبارات دانشگاهها هند، نهادي است ملي و مستقل كه به موجب قوانين خاصي تشكيل يافته است. از لحاظ جايگاه اداري ،اين كميسيون در جدول تشكيلات وزارت توسعه منابع انساني دولت مركزي در حوزه معاونت آموزشي قرار دارد. كميسيون مذكور خود از رئيس نايب رئيس، رئيس دبيرخانه و ده عضو متخصص و كارشناس برخوردار مي باشد. رئيس نايب رئيس و رئيس دبيرخانهاز اعضا ثابت كمسيون بوده و به طور تمام وقت در اختيار كميسيون مي باشند. ده عضو ديگر كمسيون نيز به صورت پاره وقت و موردي مشاركت مي نمايند. رئيس و نايب رئيس توسط كميته اي، از ميان اساتيد و رجال علمي و دانشگاهي انتخاب مي شوند. رئيس و نايب رئيس كميسيون در زمان گزينش و تصدي كاز هيچگونه رابطه كاري و استخدامي با دولت هاي ايالتي ودولت مركزي برخوردار نمي باشند. از ده عضو موقت كمسيون مذكور 2نفر از طرف وزارت توسعه منابع انساني و وزارت دارايي معرفي ميگردند. حداقل 4نفر ديگر نيز از ميان متخصصين علوم كشاورزي ، بازرگاني ،مهندسي، صنايع و اعضاي نظام پزشكي ،كانون مهندسين و انجمن حقوقدانان و وكلا برگزيده مي شوند. گفتني است كه در علم روساي سابق دانشگاهها و دانشكده ها و شخصيت هاي علمي از اولويت خاص برخوردار مي باشند. كليه فعاليتهاي اجرايي كمسيون توسط دبيرخانه كميسيون صورت مي گيرد. در ساختار اداري كميسيون 839 پست اداري به شرح ذيل پيش بيني گرديده است:

.  گروه 1- روساي دواير ،معاونين و مشاوران139 نفر

.  گروه 2-كارشناسان118 نفر

.  گروه 3-كارمندن دفتري 463 نفر

.  گروه 4-كارگران وكاركنان بخش خدمات 121 نفر

لازم به ذكر است كه كمسيون تا كنون از كل ظرفيت تشكيلاتي خود بهره برداري ننموده و حداكثر 700 نفر را به كار گرفته است. مقر اصلي كميسيون در شهردهلي است و اين درحالي است كه از 6 دفتر ايالتي نيز برخوردار مي باشد. علاوه بر دفتر مركزي و دفاتر ايالتي اين كميسيون در 6 كنسرسيوم مشترك در دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي هند برخوردار مي باشد. از 248 دانشگاه و 10555 كالج،كشور تعداد 181 دانشگاه و4510 كالجبه تامين اعتبارات و بودجه مالي خود از محل كميسيون اعتبارات مبادرت مي نمايند.

وظايف و اختيارات كميسيون

همانگونه كه قبلاً نيز به آن اشاره گرديد ، مسئوليت اصلي كميسيون اعتبارات دانشگاههاي هند، سياست گذري و هماهنگي نظام آموزش عالي و تامين بودجه دانشگاهها و مراكز آموزش عالي مي باشد با اين حال از جمله مهم ترين وظايف واقدامات كميسيون مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

  1. تدوين برنامه هاي آموزش عالي با همكاري دانشگاههاي كشور
  2. توسعه و گسترش برنامه هاي علمي و آموزشي دانشگاهها و كالج ها
  3. هماهنگ سازي نظام آموزشي دانشگاه ها
  4. تدوين برنام هاي آموزش بزرگسالان
  5. تدوين برنامه هاي آموزش اقليت هاي قومي
  6. تعيين سهميه ويژه اقشار كم درآمد در دانشگاهها
  7. تعيين سهميه اقوام محروم در دانشگاهها
  8. تعيين سهميه زنان و اشخاص معلول در دانشگاهها
  9. اعطا بورس يه تحصيلي به دانشجويان خارجي
  10. برگزاري آزمون اعطا بورس يه تحصيلي به واجدين شرايط بورس داخل
  11. تهيه برنامه هاي آموزشي تلويزيوني
  12. نظارت بر استانداردهاي آموزشي
  13. تصويب بودجه عمراني و پژوهشي دانشگاهها
  14. صدور مجوز احداث دانشگاههاي دولتي
  15. صدور مجوز احداث كالج هاي خصوصي و دانشگاه ناظر
  16. صدور مجوز احداث شعب دانشگاهي
  17. صدور مجوز فعاليت دانشگاهها و مراكز آموزش عالي خارجه
  18. تصويب و تامين بودجه برگزاري سمينارهاي علمي
  19. ارائه خدمات كمك آموزشي به دانشگاهها و كالج هاي خصوصي
  20. موافقت با مبادله استاد ميان دانشگاههاي هند و دانشگاههاي خارجي
  21. موافقت با مبادله استاد ميان دانشگاههاي داخلي
  22. فراهم سازي فرصت هاي مطالعاتي براي دانشجويان و اساتيد
  23. هماهنگي و اتخاذ روش واحد در برگزاري آزمون دانشگاهها

كمسيون اعتبارات دونوع بودجه در اختيار دارد: بودجه جاري و بودجه مصوب در برنامه هاي عمراني و فرهنگي پنجساله. در حقيقت كميسيون تنها نهاد ارتباطي دولت مركزي و دولت هاي ايالتي با دانشگاهها و مراكز آموزش عالي هند مي باشد. اين روي هر گونه كمك مالي و غير مالي بخش دولتي و خصوصي صرفا پس از تصويب اين كميسيون بايد در اختيار دانشگاهها قرار گيرد. از دهه 1970 كميسيون مذكور در صدد تغيير سياست هاي كلي آموزش عالي در هند برآمد .از اين روي در اولين گام با هدف كاربردي ساختن علوم و تربيت نيروهاي متخصص و حرفه اي انستيتو هاي فني وصنعتي با عنوان IIT تاسيس گرديد سپس گروههاي آموزشي و حرفه اي پزشكي در ايالت هاي مختلف كشور تشكيل يافت. در سال 1994 شورايي با عنوان شوراي ملي ارزشيابي آموزشي در شهر بنگلور تاسيس نمود. وظيفه اين شورا ارزشيابي و كيفيت آموزش، تدريس و تحقيق در دانشگاههاي هند مي باشد. از جمله ديگر وظايف مهم كميسيون، برگزاري آزمون قابليت تدريس يا NET مي باشد. برابر بند e و g بخش 1 ماده 26 قانون تشكيل كمسيون اعتبارات دانشگاههاي هند كميسيون مذكور از مجوز تعيين صلاحيت افراد متقاضي تدريس در دانشگاهها برخوردار مي باشد. كميسيون مذكور به برگزاري آزمونهايي به تعداد 2 بار در سال در 88 مركز آموزشي و دانشگاهي مبادرت مي نمايد. در اين آزمون صرفا قابليت علمي و شايستگي متقاضيان تدريس در دانشگاه هاي هند تعيين مي گردد. گر چه پذيرش در اين آزمون به هيچ تعهدي در استخدام افراد نمي انجامد اما با اين حال عدم قبولي در آن مانع از استخدام افراد مي گردد. گفتني است كه اين آزمون از نمونه آزمون آموزشي دانشگاه نيوجرسي با عنوان educational testing service اقتباس گرديده است.

روش كار كميسيون

روش فعاليت كميسيون بدين گونه است كه دانشگاهها و مراكز آموزشي، طرحهاي آموزشي و نيازهاي مالي خود را به كميسيون اعلام مي نمايند. كميسيون موضوع را به كميته هاي ويژه اي ارجاع داده و پس از بررسي گزارش تهيه نموده و اين گزارش پس از طرح در كميسيون به اتفاق آرا مورد بررسي قرار مي گيرد. در موارد مهم و حساس معمولا كميسون دو كميته موافق و مخالف را مسئول بررسي پيشنهادي مي نمايد. هر دو كميته به جمع بندي و ارائه نظرات مخالفين و موافقين به كميسيون مبادرت مي نمايند.جلسات مهم كمسيون به صورت ماهانه برگزار مي گردد. واحد انتشارات كميسيون همچنين به انتشار دو نشريه به نام هاي بولتن خبري آموزش عالي و مجله علمي و تحقيقات آموزش عالي مبادرت مي نمايد.

بازنگري ساختار آموزش عالي

پس از برگزاري كنفرانس جهاني آموزش عالي در پاريس حضور فعال هند در اين كنفرانس ،انديشمندان، متخصصين آموزش عالي و مديران اجرائي اين كشور تصميم به اصلاح ساختار آموزش عالي كشور گرفتند. در طي اين مدت نظرات و پيشنهادات مفيد و قابل توجهي ارائه گرديده كه اكثر اين نظرات و پيشنهادات در كنفرانسي تحت عنوان آموزش عالي در قرن بيست و يكم مورد بررسي و تبادل نظر قرار گرفت. كشور هند از دهه 1990 با حجم بي سابقه درخواست شهروندان هندي جهت حضور در مراكز آموزش عالي مواجهه گرديده است. از آنجا كه نظام فعلي آموزش عالي پاسخگوي كليه درخواست هاي متقاضيان نيست. از اين روي صاحبنظران آموزش عالي به بازنگري و توسعه سيستم فعلي از دو جنبه ذيل مبادرت نموده اند:

  1. توسعه كيفي آموزش عالي

2.توسعه كمي فضاي آموزش عالي

الف – توسعه كيفي

از جمله مهم ترين رئوس پيشنهادات ارائه شده جهت توسعه كيفي آموزش عالي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

1.از آنجا كه آموزش متوسطه سنگ بناي آموزش عالي است، از اين روي نخستين گام مواد درسي دو سال آخر مقطع آموزش تكميلي متوسطه مورد تجديد نظر اساسي قرار گرفت در حال حاضر گسستگي عظيمي ميان آموزش پيش دانشگاهي وجود دارد. دروس و آموزشهاي دو سال آخر متوسطه آموزش بگونه اي طراحي شده تا دانش آموزان به طراحي آتيه آموزشي خود در اين مقطع مبادرت نمايند. پيشگيري از افت تحصيلي و تحصيل نيروي انساني در اين مرحله دانش آموزان به كمك مشاوران علمي قابليت و توان علمي خود راارزيابي نموده و به تشخيص زمينه تحصيلي مورد علاقه خود مبادرت مي نمايند.

2.واحدهاي درسي و سرفصل دروس دانشگاهها مورد تجديد نظر كامل قرار گرفته و بگونه اي طراحي مي گردند كه اولا منطبق با تحولات علمي و پيشرفت هاي صنعتي و اجتماعي بوده و ثانيا بتوان آنها را به سهولت مورد تجديد نظر قرار داد. جهت نيل به اين مقصود در آستانه قرن بيست و يكم دانشگاههاي هند به برگزاري سمينارهاي تخصصي متعددي تحت عنوان آموزش عالي در قرن بيست و يكسو مبادرت نمودند. كسي است كه مجموعه نظرات پيشنهادات ارائه شده در اين سمينارها به صورت مكتوب در اختيار دستگاههاي اجرائي و عموم قرار گرفت.

3.به منظور استفاده بهينه از تسهيلات كامپيوتري آموزش كامپيوتر و استفاده از آن در كليه رشته ها و سطوح آموزشي بايد الزامي و اجباري گردد. از آنجا كه دانشگاهها و مراكز آموزش عالي نقش حياتي و اساسي در توسعه اقتصادي،اجتماعي و صنعتي كشور ايفا مي نمايند از اين روي بايد جنبه هاي كاربردي علوم بيشتر مورد توجه مراكز آموزش عالي قرار گيرد. دروس مربوط به محيط زيست، علوم ارتباطات، مطالعات و تحقيقات پيرامون زنان ، مسائل مربوط به توسعه و مردم شناسي بايد در كليه مراكز آموزشي ارائه گردد. تا كنون علوم و علوم انساني در دو بستر جداگانه مورد تحقيق و تدريس قرار مي گرفتند. رعايت شان و منزلت انسان و حفظ آداب، روسوم , فرهنگ و ارزشهاي ديني ,اخلاقي و انساني ايجاب مي نمايد كه تحقيقات علمي تماما با اهداف توسعه انساني و حفظ شان و منزلت انسان همانگي مي يابد. اين سياست بايد به صورت لازم الاجرا در مقررات آموزش عالي لحاظ گردد. تحقيقات علمي و صنعتي بايد در كليه دانشگاههاي جدي گرفته شود. كميته اي متشكل از برحسته ترين محققين و اساتيد دانشگاهها بايد به تعيين اولويت هاي تحقيقاتي مبادرت نموده و بر اجراي آن نظارت كامل داشته باشند.

ب – توسعه كمي فضاي آموزش عالي

به منظور پاسخگويي به نيازها و درخواست متقاضيان آموزش عالي و توسعه نيروي انساني فضاي اموزشي كشور بايد در حد استاندارد بين المللي توسعه يابد. علاوه بر اين دانشگاهها بايد از لحاظ مادي و مالي تقويت شده و مستقل از دستگاههاي اجرائي فعاليت نمايند جهت جلوگيري از هر گونه فساد مالي، بودجه دانشكاهها لزوم بايد با نظارت هيئت امنا دانشكاهها هزينه گردد.

دانشگاهها همگام با تربيت نيروي كار بايد خالق فرصت هاي شغلي نيز باشند . از اين روي دولت موظفاست امكان ارتباط دانشگاهها با بخش خصوصي و دولتي را فراهم آورد.

توسعه مراكز آموزش عالي خصوصي بايد صرفا در جهت تقويت توان علمي كاركنان دولت تربت نيروهاي حرفه اي ايجاد رشته هاي فني مهمندسي، كشاورزي و علوم پايه صورت پذيرد. اينگونه مراكزبايد به فعاليت در زمينه هاي خاص و حوزه هاي معين مبادرت نمايند. دولت و دانشگاههاي دولتي بايد نظارت مستقيم بر حوزه آموزش اين دسته از مراكز آموزشي را بر عهده گيرند. لازم به يادآوري است كه در حال حاضر هيچ گونه دانشگاه خصوصي در كشور هند فعاليت نداشته و كالجهاي خصوصي نيز تحت نظارت يكي از دانشگاههاي معتبر دولتي فعاليت مي نمايند.

جايگاه نظام آموزش عالي

از حيث جايگاه نظام آموزش عالي كشورها به سه گروه كشورهاي با نظام آموزشي توسعه نايافته و نيروي كار يدي كشورهاي با نظام آموزشي در حد متوسط قادر به انجام فرايند هاي ساده صنعتي و كشورهاي كه در آن تاكيد عمده بر فارغ التحصيل دانشگاهي و در اين افراد در سطح عالي از تحقيق با شايستگي هاي تكنولوژيكي و علمي مشغول به كار مي باشند. در كشور هند تركيبي از هر سه نوع مشاهده مي گردد. از يكسو بيش از يك صد ميليون كودك لازم التعليم در خارج از نظام آموزشي به عنوان نان آور خانواده به فعاليت مي پردازند و از سوي ديگر اين كشور از بزرگترين نظام آموزش عالي و 256 دانشگاه برخوردار بوده و از هر 8 دانشجوي ثبت نامي در دانشگاههاي دنيا 1 نفر هندي است علاوه بر اين 43 درصد نرخ كل ثبت نام در آموزش عالي در كشور هاي در حال توسعه متعلق به هندي ها است. جدول ذيل تصوير مختصري از جايگاه نظام آموزش عالي كشور هند طي سال 1997 را نسان مي دهد.

پس از استقلال كشور و اولين اجراي برنامه عمراني كشور طي سال 1950 روند رو به رشد سهم اختصاص يافته به دانشگاهها مشهود مي باشد. كه طي هشت برنامه عمراني سهم اختصاصي از يك ميليارد و پانصد كرور به 196 ميليارد كرور بالغ گرديده است. علاوه بر توسعه كمي و كيفي دانشگاهها بر اساس مدل دكتر سوواميناتان و با توجه به درك اين واقعيت كه بسط و گسترش كمي دانشگاه ها بدون توجه به رشد كيفي مفيد نخواهد بود كشور هند در طول دو دهه گذشته به احداث و راه اندازي مراكز تحقيق و توسعه در سطح كشور مبادرت نموده است . گسترش اين مراكز ناشي از توجه به دو عامل اساسي است: اول درك اين نكته كه به طور معمول استادان دانشگاهها به آموزش بيشتر اشتغال داشته واز امر پژوهش غافل مي باشند كه اين مورد حتي در كشورهاي پيشرفته مانند فرانسه نيز مشهود مي باشد . دوم مراكز تحقيق و توسعه از قابليت در دو بعد تحقيق نظري و عملي (كاربردي )بدون اشتغال به امرتدريس برخوردار مي باشند. انقلابهاي علمي هند به طور عمده محصول تلاشهاي محققان مراكز تحقيقاتي كشور بوده است در حقيقت برداشتن گامهاي بلند در علوم و تكنولوژي از يكسو و زينه ها ي متكلف اجراي تحقيقات جامع از سوي ديگر تسهيل تعامل فعال ميان موسسات آموزشي و مراكز ملي تحقيق و توسعه را الزامي ساخته است.

جايگاه آموزش عالي در توسعه ملي

پيش بيني هاي انجام گرفته نشان مي دهد كه تا سال 2020 كشور هند با جمعيتي بالغ بر يك ميليارد نفرو تنوع فوقالعاده انساين با اتكا بر منابع انساني از رده كشورهاي جهان سوم خارج خواهد شد اگر چه از دانشگاهها به عنوان منابع توليد نيروي انساني ياد ميگردد در صورت فقدان نظام برنامه ريزي مدون تلاش ها حاصلي جز فرار مغزها و اتلاف سرمايه اقتصادي – اجتماعي ملت به دنبال نخواهد داشت. نظام آموزش عالي هند در طول سه دهه (1975-1950)اين تجربه تلخ را آزموده است. با وجود اين دگرگوني هاي دو دهه اخير در خط مشي هاي ملي و درك تحولات جهاني توسط هندي ها سبب گرديد كه نظام آموزش عالي كشور به جهت يابي صحيح خود دست يابد جهتي كه موجب گرديد حتي قرار مغزها برعكس تجربه ساير كشورها كه حاصلي براي آنان نداشته و ندارد در هند به گونه اي عمل نمايد كه به عنوان منبع و پشتوانه علمي و اقتصادي كشور در خارج از كشور به ورود دانش فني و سرمايه اقتصادي به داخل كشور منجر مي گردد. اين همه حاصل برقراري يك نظام برنامه ريزي آموزش عالي است كه منابع اصلي چهار گانه توسعه ملي، صنعت ، دانشگاه و مراكز تحقيق و توسعه را به يكديگر متصل مي نمايد.

جهت بررسي جايگاه فعلي نظام آموزش عالي هند در جهش به سوي موقعيت جهاني شدن پرداختن به تحليل نظام برنامه ريزي آموزش عالي جايگاه فعلي نظام آموزش عالي هند الزامي است.

 نظام برنامه ريزي آموزش عالي

گرچه سالها برنامه ريزان هندي همانند برنامه ريزان كشورهاي جهان سوم به طراحي برنامه هاي غير واقعي مبادرت مي نمودند اما ويژگي هاي خاص هند جمعيت زياد گرسنگي و سو تغذيه ، فقر و بيسوادي و فقدان منابع رايگان مالي نظير نفت ،مانع دوري كامل آنها از واقعيت ها مي گرديد . در نتيجه در طي سه دهه پس از استقلال كشور (1947) متاثر از نگر ش سوسياليستي جواهر لعل نهرو به خود كفايي نسبي در زمينه هاي اقتصادي و آموزشي نائل آمد. تحولات دو دهه اخير جهان و درك سريع آن توسط برنامه ريزان اقتصادي هند نشان داد كه نگرش نهرويي ديگر كاربرد چنداني در نظام برنامه ريزي ندارد به اين ترتيب اين كشور از سيستم مديريت دولتي متمركز گرايانه به سوي برنامه ريزي هاي هدايت گرايانه و مشورتي و كاهش نقش دولت در امور تغير جهت داد. طي سالهاي پاياني قرن بيستم و در پايان برنامه نهم عمراني كشور (1995) علائم مثبت برنامه ريزي ياد شده به تدريج آشكار گرديد. در طي اين مدت كشور هند توانست گامهاي بلندي در جهت ورود به اقتصاد جهاني بردارد به نحوي كه دانش مبتني بر نظام صنعتي آن افزايش يافته سطوحمهارتها و كيفيت تحقيق و توسعه به سطح استاندارد هاي جهاني نزديك شده ظرفيت توان و شايستگي هاي علمي مدرسين دانشگاه ها گسترش يافته و شهروندان هندي به پيمايش هر چه سريعتر مرزهاي دانش بويژه در زمينه كشاورزي و كامپيوتر نائل آمدند موفقيت به دست آمده ناشي از برنامه ريزي آگاهانه و تعامل ميان چهار عنصر اساسي توسعه ملي ،صنعت ، دانشگاه و مراكز تحقيق و توسعه بوده است . دستاوردهاي هند نشان مي دهد كه اين كشور توانسته است با ترتيب دادن يك رشته انقلاب هاي علمي (انقلاب سبز در توليد گندم برنج و كسب مقام اول و دوم جهاني انقلاب آبي در توليد محصولات دريايي انقلاب سفيد در توليد شير و انقلاب زرد در توليد دانه هاي روغني) نيازمنديهاي بيش از يك ميليارد جمعيت را به غذا مسكن و پوشاك تامين نموده و به صادر كننده مهمي در بخش كشاورزي اقتصاد جهان مبدل گردد. اين موفقيت همه ناشي از درك اين نكته توسط برنامه ريزان هندي است كه توسعه ملي نيازمند نيروي انساني ماهري است كه دستيابي به آن بدون وجود ابزار آموزشي قوي امكان پذير نمي باشد. هر چند نظام آموزش عالي هند ليبي از استقلال شاهد گسترش قارچ گونه اي بوده و اين نظام چالشهاي فراواني همچون بيكاري فارغ التحصيلان پشت سر گذارده است اما با اين حال توسعه آموزش ابتدايي و افزايش سطح سواد خود به خود عامل دستيابي به توسعه ملي نبوده و نيست و اين آموزش عالي است كه مي تواند كشور را براي جهش به سوي اقتصاد بهتر و گسترش سطح سواد مهيا سازد اين اين روي برنامه ريزان هندي با توجه به چهار عامل ذيل به توسعه و برنامه ريزي در حوزه آموزش عالي مبادرت نموده اند:

  • نيازبه تربيت متخصصان زمينه هاي مختلف علمي جهت تشكيل ساختار آموزش عالي خودكفا
  • افزايش نرخ تقاضا نيروي كار ماهر در قالب طيف وسيعي از پروژه هاي توسعه ملي
  • فشار به افراد جهت به آموزش عالي به عنوان ابزار اساسي دستيابي به فرصت هاي شغلي در بازار كار
  • فشار از ناحيه دولت مركزي در جهت توسعه نظام هر آموزش عالي جهت همگاني سازي آموزش ابتدايي

مدل تحليلي جايگاه نظام آموزش عالي و نقش آن در توسعه ملي به گونه اي طراحي گرديده است كه حركت آن بدون توجه به ساير بخشهاي اقتصادي كشور ميسر نبوده و به گلزار تجارب سالهاي 1970-1950 نيز منجر نمي گردد. دكتر سوواميناتان ، پدر انقلاب سبز هند،مدلي ارائه داده است كه در آن نظام دانشگاهي مراكز تحقيق و توسعه ملي صنايع و برنامه ريزي توسعه اقتصادي محورهاي اصلي توسعه ملي را تشكيل مي دهند. بر اساس اين مدل نظام آموزش عالي با پشتيباني مراكز تحقيقاتي و توسعه ملي به پيشرفت نظام صنعتي مي گردد نظام دانشگاهي نيز با پشتيباني علمي و پرورش نيروي انساني متخصص مورد نياز مراكز تحقيقاتي به انتقال اطلاعات جديد به آنها مبادرت مي نمايد . مراكز تحقيقاتي نيز ضمن اجتناب از اشتغال نيروي علمي در بخش هاي آموزشي صرف به تدارك پشتوانه مستحكمي از ذخيره پژوهشهاي كاربردي و علمي در نظام صنعتي مبادرت مينمايند. و توسعه تكنولوژي و بومي سازي تكنولوژي هاي وارداتي از جمله كاركردهاي مهم مراكز تحقيقاتي و توسعه ملي در سرتاسر كشور محسوب مي گردد. به علاوه نظام صنعتي در ارتباطي دو سويه با دانشگاهها منبع الهام سازي براي متخصصان دانشگاهي است.

فاصلة نژادي در آموزش عالي

در حال حاضر، درصد محدودي از زنان و مردان جامعة هندوستان (3درصد از مردان و 1 درصد از زنان) در دانشكده هاي كشور به تحصيل مبادرت مي نمايند. اگر چه اين ميزان بسيار اندك است، با اين حال در همين ميزان اندك نيز زنان در رتبة سوّم قرار دارند. لازم به ذكر است كه نسبت مذكور در كليه زمينه هاي مطالعاتي به استثناي زمينه هاي ذيل صادق مي باشد:

1- علوم مهندسي و تجارتي كه زنان بخش بسيار كوچكي در اين زمينه بشمار مي روند.

2- علوم آموزشي كه در آن زنان يك دوّم كل دانشجويان را تشكيل مي دهند.

ارزيابي استراتژيهاي آموزشي

ميزان كارايي و تأثيرگذاري برنامه ها و استراتژي هاي آموزشي

همانگونه كه قبلاً نيز بدان اشاره شد، دولت هندوستان در جهت نيل به اهداف آموزش همگاني EFA به اجراي يك سري طرح ها و پروژه هاي جديدي ظرف مدت 10 سال اخير مبادرت نموده است. هر پروژه يا برنامه هدف خاصي را دنبال نموده و در قالب هر يك از اي ن برنامه ه ا و پروژه ها يك سري عمليات نظارتي و سنجشي ب ه مورد اجرا گذارده مي شود. در اين سنجش تن ها ب ر انعكاس كلّي ب رخي استراتژي ه ا و روش هاي اتخاذي چن د سال اخير و نحوة اجراي آنها از طريق پروژه ها و برنامه ها، تأكيد مي گردد. فلذا اكثر عمليات نظارتي در كليه مناطق كشور قابل اجرا نبوده و هر ايالت با روش منحصر به فرد خود به اجراي برنامه ها مي پردازند. طي چندين سال اخير با توجه به مسافت و بعد جمعيتي كشور معيارهاي خاصي در ارائة خدمات مدرسه اي دنبال مي گردد كه اين عمل خود بر گسترش مدراس ابتدايي منجر گرديده است. به نحوي كه اكثر كودكان از امكان دسترسي فيزيكي به اين مدارس برخوردار مي باشند. دهة 90 دو پيشرفت جديد در اي ن زمينه را به ثبت رسانده است. چندين دولت ايالتي از اين هم فراتر رفته و به خلق امكانات جدي د در سكونتگاه هاي كوچك دست يازيده اند. مدنظر داشتن اين امر كه عدم حضور كودكان در مدارس منحصرا به فاصلة فيزيكي منتهي نشده و عوامل فرهنگي و اقتصادي نيز در اين امر دخيل مي باشند به اجراي هر چه بهتر اي ن برنام ه كمك زيادي نموده است. اولين نتيجة مثبت اين امر آن بوده است كه در مناطقي كه اين ابتكارات ب ه اجرا درآمدند نرخ ثبت نام و حضور كودكان به ميزان قابل توجهي ارتقاء يافته است. است راتژي ديگري كه طي دهة اخير اتخاذ گرديده، معين نمودن معيارهاي عمدة ملّي جهت تجهيز مدارس سراسر كشور مي باشد. دولت از طريق طرح بهره برداري از تخته سياه (Operation Blakbord) ابتكار جديدي را خلق نمود كه طي آن هر مدرسة ابتدايي مي بايست حداقل از دو كلاس درس برخوردار بوده و بدون توجه به تعداد دانش آموزان از حداقل 2 معلم جهت تدريس در كلاس ها بهره گيرد. اين معيار كه در سرتاسر كشور به مورد اجرا گذارده شد، شرايط زيرساختي مدارس ابتدايي مناطق روستايي كشور را تحت تأثير ق رار داده است. با توجه به اينكه همچنان 50 درصد از جمعيت كشور از نعمت سواد بي بهره اند از اين روي پيشبرد برنامه هاي ارتقاء سطح سواد و آموزش بزرگسالان كار آساني نيست. دولت هندوستان پس از ارزيابي و سنجش استراتژي هاي قبلي و بررسي دستاوردهاي آن به اجراي طرح عملياتي آموزش ملي به سال 1988 مبادرت نموده و در جهت گست رش آموزش در سرت اسر كشور به اتخاذ سياست بسيج همگان ي مبادرت نمود. در اينجا نيز به جاي استفاده از پرسنل اجير سعي شده است تا از كاركنان غيردولتي استفاده شود. اگر چه تأثير اجراي اين سياست بن ا ب ه دلايلي روشن در سرت اسر كشور يكسان نبوده اما با اين حال اين استراتژي به همراه ابتكارات به عمل آمده در سنجش آموزش ابتدايي به افزايش تعداد افراد باسواد كشور منتهي گرديده است. اي ن م وضوع بيشتر در خصوص اف راد جامعة روستايي و بويژه زن ان مصداق مي يابد. از جمله نكات ديگري كه مي توان به ميزان كارآمدي استراتژي مذكور پي برد افزايش نرخ درخواست هاي مردم در جهت ورود به مراكز آموزش عالي و آموزش پيوسته اشاره نمود. همانگونه كه قبلا نيز بدان اشاره گرديد جهت نيل ب ه اهداف ECCE  Farderstufe ن ه تنها بايد دست رسي فيزيك ي ب ه م دارس را مهي ا نم ود بلك ه مي بايستي مشاركت كودكان در اين روند آموزشي را نيز تضمين نمود. اگر چه سيستم آموزش همگاني ظرف چند س ال اخي ر ب ه طور ف وق الع اده اي گسترش يافته است، با اين حال غلبه بر ناهمگوني هاي موجود در مناطق جغرافيايي مختلف و گروه هاي متفاوت اجتماعي كار آساني نيست. برخي از اين ناهمگوني ها همانند تف اوت هاي موجود ميان دو جنس زن و مرد طي چند سال اخير كاهش يافته است. با اين حال، ايجاد برابري در حوزة اجرايي برنامه هاي آموزش همگاني EFA همچنان ب ه عن وان معضل ي ب زرگ به حساب مي آيد ك ه پيش روي طراحان و مديران آموزشي قرار گرفته است. برداشت ها حاكي از آنند كه مقابله ب ا اي ن م وانع ب دون اقدام به تقرب مدارس با جامعه و خلق حس تملك در ميان اجتم اع م حلّي و سرماي ه گذاران ممك ن ن مي باشد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

چهار × 5 =